دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل: word
تعداد صفحه:136
دانشگاه پیام نور مرکز تهران دانشکده علوم انسانی گروه علوم تربیتی
پایان نامه:
برای دریافت درجه کارشناسی ارشد
در رشته برنامهریزی درسی
عنوان پایان نامه:
مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه استان بوشهر
فهرست
فصل اول : کلیات
۱ـ۱ مقدمه ۲
۱ـ۲ بیان مسئله ۶
۱ـ۳ اهمیت و ضرورت پژوهش ۹
۱ـ۴ اهداف پژوهش ۱۰
۱ـ۵ فرضیههای پژوهش ۱۱
۱ـ۶ تعاریف عملیاتی متغیرها ۱۲
۱ـ۶ ـ۱ نوع متغیرهای تحقیق ۱۲
۱ـ۶ ـ۲ مراحل اندازهگیری متغیرها ۱۳
۱ـ۶ ـ ۳ تعریف متغیرها ۱۳
فصل دوم : ادبیات پژوهش
۲ـ۱ خلاقیت چیست ؟ ۱۷
۲ـ۲ تعریف خلاقیت ۲۰
۲ـ۳ روند شکل گیری خلاقیت ۲۱
۲ـ۴ خصوصیات افراد خلاق ۲۲
۲ـ۵ راههای پرورش خلاقیت ۲۵
۲ـ۶ موانع خلاقیت ۲۷
۲ـ۷ انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری ۳۰
۲ـ۸ نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق ۳۳
۲ـ۹ محیط خانواده و تأثیر آن بر خلاقیت ۳۶
۲ـ۱۰ نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق ۳۷
۲ـ۱۱ تأثیر مطالعه بر نوشتن خلاق ۳۹
۲ـ۱۲ نقش قصهگویی در پرورش نوشتن خلاق ۴۱
۲ـ۱۳ تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق ۴۴
۲ـ۱۴ نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت ۴۶
۲ـ۱۵ نقش بازیهای کودکانه در پرورش خلاقیت ۴۷
۲ـ۱۶ تأثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق ۴۹
۲ـ۱۷ مروری بر تحقیقات انجام شده ۵۱
فصل سوم : روش پژوهش
۳ـ۱ نوع تحقیق ۷۱
۳ـ۲ جامعه آماری و ویژگیهای آن ۷۱
۳ـ۳ روش نمونهگیری و حجم نمونه ۷۱
۳ـ۴ ابزار گردآوری دادهها ۷۲
۳ـ۵ پایایی و روایی پرسشنامهها
۳ـ۵ـ۱ پایایی و روایی آزمون خلاقیت
۳ـ۵ـ۲ پایایی و روایی آزمون انگیزه پیشرفت
۳ـ۵ـ۳ پایایی و روایی پرسشنامه محقق ساخته
۳ ـ ۶ شیوه نمرهگذاری آزمونها
۳-۶-۱ نمرهگذاری آزمون خلاقیت
۲-۶-۲ نمرهگذاری آزمون انگیزه پیشرفت
۳ـ۷ روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : یافتههای تحقیق
۴ـ۱ یافتههای توصیفی
۴ـ۲ یافتههای مربوط به فرضیههای تحقیق (آمار استنباطی)
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
۵ـ۱ بحث و نتیجهگیری
۵ـ۲ پیشنهاد نظری و علمی پژوهش
۵ـ۳ محدودیتهای پژوهش
منابع و مأخذ
منابع و مأخذ
پیوستها
پرسشنامه شماره (۱) پرسشنامه محقق ساخته
پرسشنامه شماره (۲) آزمون انگیزه پیشرفت (ACMT)
پرسشنامه شماره (۳) آزمون خلاقیت جمال عابدی
بخشی از منابع و مأخذ
ـ آزادی ، محمد . (۱۳۷۶) . توصیف گذراندن اوقات فراغت دانشآموزان پسر دوره متوسطه نظام جدید شهر کرمانشاه با تأکید بر تربیت بدنی و ورزش . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان تهران .
ـ آقایی فیشانی ، تیمور . (۱۳۷۷) . خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها . تهران : انتشارات ترمه .
ـ آمابلی ، ترزا .(۱۳۸۱) . شکوفایی خلاقیت کودکان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ، پروین عظیمی ). تهران : دنیای نو (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۱۹۸۹).
ـ احمدی ، عبادالله . (۱۳۷۵) . نیاز سنجی اوقات فراغت دانشآموزان دوره متوسطه شهر اراک . پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده ، دانشگاه علامه طباطبایی .
ـ احمدی ، علی اصغر . (تابستان ۱۳۷۹) . نقش اولیا در گذراندن اوقات فراغت . ماهنامه پیوند. تهران : انتشارات انجمن اولیاء و مربیان .
ـ ادیب ، یوسف . (۱۳۷۶) . بررسی زمینه های خلاقیت در پرسشها و تکالیف کتب درسی جامعه شناسی (۱) ، جامعه شناسی (۲) ، روانشناسی ، دانش اجتماعی و آشنایی با برنامه ریزی تحصیلی ، شغلی نظام جدید آموزش متوسطه . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی .
ـ اسبورن ، الکس اس . (۱۳۸۲) . پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران : انتشارات نیلوفر (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، ۱۹۶۶) .
ـ استانیش ، باب و ابرلی ، باب . (۱۳۸۴) . خلاقیت کاربردی نوجوانان و بزرگسالان (ترجمه حسن قاسم زاده ) . تهران: نشر دنیای نو .
ـ اسعدی ، مژگانالسادات . (۱۳۷۳) . بررسی رابطه میزان روشهای گوناگون تشویق و تنبیه خانواده با پیشرفت تحصیلی فرزندان میبدی . شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان یزد .
ـ امیر حسینی ، خسرو . (۱۳۸۴) . خلاقیت و نوآوری (مبانی ، اصول ، تکنیکها) . تهران : انتشارات عارف کامل .
ـ امینی ، سودابه . (۱۳۸۳ ). چگونه ترس از نوشتن در کودکان از میان میرود؟ رشد معلم ۳، دوره ۲۳ .
۲ـ۱خلاقیت چیست ؟
عالمان علم روان شناسی در جای جای کتب ونسخ خود به تعریف خلاقیت ، موانع خلاقیت چه در محیط مدرسه و چه محیط خانواده ، ویژگی افراد خلاق وآموزش خلاقیت پرداخته اند اما آنچه ضروری ونقش کلیدی در پرورش مهارت خلاقیت راداراست یعنی راه های پرورش خلاقیت را فراموش کرده یا با گوشه نگاه ناقص خود از ارائه راهکار عملی وعلمی در این میدان طفره رفتهاند.
سولسو[۱] (۱۹۳۳) معتقد است : «برای روانشناسان شناختی مدرن طنزی تلخ وتاحدی اسباب شرمندگی است که طی بیست سال گذشته هیچگونه نظریه ای چون نظریه های مربوط به حافظه یا ادراک پدید نیامده است که بتواند مطالعات پراکنده وگاه متعارض را وحدت بخشد.نبودیک نظریه ی وحدت بخش هم دال بر مشکل ذاتی این موضوع(فرایند خلاقیت) ونبود توجه علمی گسترده است و معهذا این موضوع (خلاقیت) به طورگستردهای به عنوان بخش مهمی از زندگی روزمره وتعلیم وتربیت تلقی می شود» (ص۶۰۴) .
عامه مردم خلاقیت را با آفرینندگی وخلق یک اثر ارزنده وبدیع معادل میدانندومعتقد ند که همه انسان ها نمی توانند خلاق باشند وخلاقیت را در ذات ودرون افراد نابغه میبینند اما نظریه پردازان خلاقیت به خلاف این گفته اعتقاد دارند وبیان می دارند که امکان آموزش خلاقیت وجود دارد ودر وجود همه انسانها این خصیصه کم وبیش نهفته است وبا آموزش صحیح پابه عرصه وجود میگذارد.
نگارنده این پژوهش معتقداست که انسان آنگاه که چشم به این جهان می گشاید خلاقیت رابه همراه دارد ونیاز به خلاقیت رابرای بقا درک می کند یا به تعبیری واقعی تر خداوند یکی از ملزومات زندگی کردن در این دنیارا که همان خلاقیت است ، به او ارزانی داشته است.
کودک هنگام تولد برای بهره مندی از غذا و تغذیه شروع به گریه می کند، هنگامی که محیط زندگی خویش را نامطلوب می بینید شروع به گریه می کند ، هنگامی که مادر رادر کنار خود نمیبینید داد وفریاد می کند. آیا این ها همه نشانه ای از خلاقیت کودک نیست؟ آیا لبخندی که بر لب کودک خرد سال برای جلب توجه مادر نقش می بندد نقش خلاقیت را هویدا نمی سازد؟
خلاقیت در خلق اثر یا توفیق در انجام کار خلاصه نمیشود. خلاقیت در خلق زمان ومکان نیز جای دارد . انسانی سالیان سال رنج ومرارت به خوددیده وبه تحصیل علوم می پردازد تا بتواند کلید آینده را دردست بگیرید او خلاق زمان است یا آنکه خود را با هنجارهای جامعه همراه وهمگام میسازد تا بتواند پیوسته همراه با مردم وبردل مردم حکمرانی کند خلاق زمان ومکان است. ملموس تر بگویم فوتبالیستی که در فضای خالی مناسب، در انتظار دریافت پاس و زدن گل است او نیز خلاق است . پس خلاقیت را میتوان درجه بندی کردولی نمی توان انسانی را غیر خلاق شناخت. هنر خلاقیت در وجود همه هست اما میزان آن در افراد متفاوت است.
شاید معقول باشد که فرض کنیم اغلب آدمیان خلاق هستند ، ولی میزان خلاقیت بسیار متفاوت است. اعمال خلاق پابلو پیکاسو[۲]، یا باکمینسترفولر، یا ولفکانگ موزارت[۳]، یا توماس جفرسون[۴] ، تنها تجلی استعدادهای در خشان نیست، بلکه آنها توانسته اند مشهور شوند دیگر نوابع خلاق هم هستند که ناشناخته ماندهاند (سولسو ، ۱۹۳۳ ، ص ۵۸۳) .
پیر خایفی (۱۳۷۶) در مقالهای پیرامون این مطلب عنوان میدارد : « از دیربازهمواره این سؤال نزد صاحب نظران روان شناسی وجود داشته است که آیا توانایی خلاقیت یک صفت مشترک بین آدمیان هست یا خیر؟ در پاسخ به این سوال برخی از نظریه پردازان معاصر معتقد هستند که توانائی خلاقیت فقط نزد عده ای از انسانها به ودیعه نهاده شده است وبقیه آنها از این نعمت بزرگ الهی بی بهره هستند اما برخی دیگر از نظر پردازان معتقد هستند که توانایی خلاقیت همچون سایر توانایی ها واستعدادها نزد تمامی انسانها با درجا ت مختلف وجود دارد، به عبارت دیگر همه انسانها صاحب این استعداد هستند اما مقدار آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. امروزه ، تحقیقات صحت ادعای فوق را تأیید می کند ونشان می دهد که استعداد خلاقیت ، یک صفت مشترک وهمگانی در بین آدمیان است» .
برخی صاحبنظران نه تنها به وجود خلاقیّت در همه افراد بشر معتقد هستند بلکه برلزوم آموزش خلاقیت نیز تاکید دارند .
خلاقیت تنها مختص افراد استثنایی وبا استعداد نیست هر چند ممکن است این افراد دارای نیروی بالقوه بیشتر برای استفاده درراه های خلاق باشند. خلاقیت می تواند و باید جدای از زندگی روزمره تمام کودکان وبزرگسلان باشد (آمابلی ، ۱۹۸۹ ، ص ۱۳) .
کریمی (۱۳۸۳) معتقد است : «هر وقت که کلمه خلاقیت را می شنویم بی اراده به یاد کارها وآثار بر جسته هنرمندان و دانشمندان نامی می افتیم . لیکن باید به خاطر داشته باشیم که همواره لازمهی خلاقیت نبوغ نیست. هر کس در کارهای روزمره خود ممکن است خلاقیت از خودنشان دهد منتهی خلاقیت بعضی بیشتر است وبعضی کمتر ، مثلاً کسی که در خانه دستگاهی را که قبلاً ندیده است تعمیر می کند، کد بانویی که غذای جدید خوشمزه ای می پزد یا دانش آموزی که شیوه ی جدیدی برای درس خواندن ابداع می کند وبا صرف وقت کمتر نتیجه بهتری بدست می آورد، همگی از قدرت خلاقیت خود استفاده کردهاند . حتی حیوانات نیز گاه از خود خلاقیت نشان می دهند ، یعنی به اعمال وابتکارتی دست می زنند که در گنجینه غریزه آنان یافت نمی شود واز حیوانات همجنس آنها دیده نشده است. البته باید به خاطر داشت که نبوع نیز لازمه کارهای بسیار بزرگ است. کمتر کسی است که از نظر هنری ،علمی، اجتماعی یا نظایر آن خدمات شایسته ای به بشریت کرده باشد واز نبوغ لازم برخوردار نباشد. پس می توان نتیجه گرفت که خلاقیت در همگان وجود دارد ولی خلاقیت که در سطح جهانی قابل طرح باشد معمولاً با بلوغ همراه است» (ص ۱۶۴).
نوشتن یکی از مهارتهایی است که می تواند در انسانها خلاقیت را تقویت یا به منحصه ظهور برساند. البته این حقیقت را باید پذیرفت که نوشتن همانند سایر مهارتهای دشوار دیگر ، نیاز به توانایی ،قریحه واستعداد فردی دارد ویلیام بدن در این خصوص چنین عنوان میکند که : این توفیق مستلزم گذراندن یک دوره طولانی کارآموزی است که طی آن شخص مبانی هنر یا صفت خود را یاد می گیردبا ساعتها ، روزها ، ماهها واغلب سالها تلاش خسته کننده وبی پاداش ، توجه دائم و وسواس به جزئیات ؛ آغازهای کاذب، آزمونها وخطاها ، ساختن وویران کردن، تردید ونومیدی ، وباز کار سخت ، جلسات طولانی وفرساینده تجربه وتمرین پیش از وارد شدن به همان کار اصلی .
بدیهی است که بعضی از نویسندگان به دلیل قریحه یا نبوغ بیشترسریع تر پلههای ترقی را طی می کنند وعده ای سالیان متمادی عرق جبین می ریزند تا بتوانند این مهارت را کسب نمایند .
آنچه دراین قسمت ضروریست از آن یاد کرد این که، نوشتن با دو بال انگیزه وتوانایی می تواند به خلاقیت منجر شود در غیر این صورت نوشتن با درگل نشستن این محمل از ارائه دادن راه عاجز میماند .
۲ ـ۲ تعریف خلاقیت
با نگاهی به منابع معتبر پی میبریم که تا کنون متخصصان آموزش و پرورش نتوانستهاند تعریفی جامع ، مانع و دقیق در خصوص خلاقیت ارائه دهند که مورد قبول همهی دست اندرکاران تعلیم و تربیت باشد .
آقایی فیشانی(۱۳۷۷) خلاقیت را این گونه تعریف میکند :
« تحولاتی دامنهدار و جهشی در فکر و اندیشهی انسان ، به طوری که حائز توانایی در ترکیب عوامل قبلی به طرق جدید باشد .»
امیر حسینی (۱۳۸۳) خلاقیت را به کارگیری کامل تواناییهای ذهنی ، برای ایجاد فکر یا راه حل یا مفهوم نو نسبت به خود شخص خلاق میشمرد . ایشان در تبیین این تعریف، محور اصلی تعریف را نو بودن نسبت به خود شخص قلمداد میکند .
در ادامهی تعریف بیان میکند که : همهی انسانها بنا به اصل تفاوتهای فردی که دارند ، دارای خلاقیت و نوآوری هستند و نباید تصور کرد که خلاقیت منحصر به افراد تیز هوش و با استعداد است فقط مهم شکوفایی این استعدادها است . این از حکمت خداوند است که همهی افراد بتوانند در یک رشته دارای خلاقیت باشند و هر کدام از طریقی به جامعهی بشری خدمت کنند .
هالپرن[۵] (به نقل از برات ، ۱۳۸۲) خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازهای از نظریات یا ایدهها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف میداند . از دیدگاه پرکینز[۶] (به نقل از برات ، ۱۳۸۲) تفکر خلاق ، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه خلاق میشود .
۲ـ۳ روند شکل گیری خلاقیت
سلیمانی(۱۳۸۱) گستردهترین تحقیقات تجربی مربوط به خلاقیت را به اواخر دههی ۱۹۵۰ در ایالت متحدهی آمریکا نسبت میدهد . هرچند پیش از این نیز مطالعاتی محدود توسط گالتون[۷] ، والاس[۸] ، پاتریک راس من[۹] و دیگران در زمینهی خلاقیت صورت پذیرفته بود، ولی تا آن زمان خلاقیت به عنوان موهبتی که به افراد قلیلی از اجتماع اعطا شده ، در نظر گرفته میشد .
شوک اسپوتنیک در اواخر ۱۹۵۰ حرکت گستردهای را در مراکز علمی و تحقیقات آمریکا و اروپا موجب گردید . این جنبش با هدف جبران عقبماندگیهای علمی تحقیقاتی غرب و با بکارگیری امکانات مالی قابل توجه صورت پذیرفت و باعث رشد سریع تحقیقات مربوط به خلاقیت شد (سلیمانی ، ۱۳۸۱) .
گیلفورد[۱۰] (۱۹۵۰) یکی از پیشگامان این گرایش به حوزهی خلاقیت محسوب میگردد . هدف پروژهی تحقیقاتی گلیفورد و همکاران وی آن بود که دربارهی ماهیت هوش انسان و فرآیند ذهنی که منجر به ظهور رفتار خلاق میشود تحقیق کند . پس از گیلفورد ، گروه بارون[۱۱] و مک گیلان با هدف تعیین ویژگیهای شخصیتی افراد خلاق تحقیقات دامنهداری را در دانشگاه کالیفرنیا انجام دادند . همچنین تحقیقات پل تورنس[۱۲] (۱۹۵۹) در مورد روشهای پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان نتایج پرباری را به همراه داشت . تایلور[۱۳] و همکاران (۱۹۶۳) با جمعآوری سرگذشت افرادی که از لحاظ علمی سرآمد محسوب میشدند، سعی کردند خصوصیات و ویژگیهای افراد خلاق را مشخص کنند . تحقیقات مربوط به خلاقیت از آن زمان تا کنون به طور خستگی ناپذیری ادامه یافت و روز به روز بر وسعت و غنای موضوعات مورد مطالعه افزوده میشود . آنها چهار کارکرد عمده برای ذهن خلاق قایل هستند که عبارتند از:
ـ پدید آوردن یک محصول یا خدمت جدید
ـ پدیدآوردن کاربردی جدید از یک محصول یا خدمت جدید
ـ حل یک مسئله
ـ حل یک منازعه