پاورپوینت عدالت سازمانی
22اسلاید
در این فصل درباره عدالت سازمانی و شرایطی که در نهایت به این قضاوت منجر میشود که آیا با کارکنان رفتار مناسبی شده است یا خیر صحبت میشود. به طور کلی عدالت بر انگیزاننده مهمی برای کارکنان است و زمانی که افراد احساس بیعدالتی کنند اخلاق آنها نیز سقوط میکند. در این موقع بیشتر کارکنان مایلند کار را ترک کنند و حتی ممکن است در مقام مقابله با سازمان برآیند. در عوض رفتار مناسب و عادلانه موجب پرورش استعدادها و افزایش تعهد و تمایل به باقی ماندن در سازمان میشود و کمک بارزی به افزایش رفتارهای وحدت گرایانه انسانی میکند که فراتر از رفتار رسمی مورد نظر سازمان در هر مقامی است. به طور خلاصه عدالت مردم را متحد میکند و در کنار هم نگه میدارد در حالی که بیعدالتی میتواند موجب جدایی و پراکندگی مردم شود
عدالت چیست؟
واژه عدالت یک معنای محاوره ای دارد که بسیار نزدیک به معنای فلسفی اصلی آن است ولی علمای علوم اجتماعی واژههای تخصصی را در این رابطه بکار میبرند.
1- هر دوی علمای علوم اجتماعی و فلاسفه اتفاق نظر دارند که عمل عادلانه عملی است که احساس شود خوب یا صحیح است. همچنین آنان معتقدند یک عمل (رفتار) میتواند خوب باشد بدون این که منصفانه یا غیر منصفانه باشد. به طور مثال ارسطو عقیده داشت یک شخص خوب باید یک زندگی معتدل یا متعادلی داشته باشد. از این دیدگاه یک آدم مست و لذتطلب شخص صالحی نیست.به این ترتیب عمل خود خواهانه یک شخص الکلی که انتظار دارد صدمه اجتنابناپذیری که رفتار نامناسب وی به جامعه میزند فراموش شود رفتار غیرمنصفانهای تلقی میشود
موضوع عدالت و انصاف زمانی قابل توجه است که عمل فردی زندگی دیگری را تحت تاثیر قرار دهد.
در سازمانها نیز عدالت درباره قوانین و ارزشهایی است که حاکم بر چگونگی توزیع نتیجه (به طور مثال پاداش یا تنبیه) است. روشهایی که برای توزیع چنین تصمیماتی اتخاذ میشود (و همچنین سایر انواع تصمیمات) و چگونگی رفتار با کارکنان زمانی که هیچ نتیجهای عاید نشود و هیچ روشی برای تعیین نتایج وجود نداشته باشد یا دخالت نکند عدالت را زیر سوال میبرد. زمانی که مردم با هم مراوده میکنند به یک رفتار مشخص با یکدیگر اقدام مینمایند.
برخی از مراودات و سایر انواع مذاکرات منصفانه و تمیز تلقی میشود در حالی که برخی دیگر غیر مناسب و غیر منصفانه تشخیص داده میشود
زمانی که شخص میگوید با وی غیر منصفانه رفتار شده منظور این است که کسی برخی از موازین اخلاقی را زیر پا گذاشته و نقض کرده است. این بدان معناست که با وی طوری رفتار نشده است که انتظار آن را داشت.
از این مقدمه چنین بر میآید که محل اختلاف بین فلاسفه و علمای علوم اجتماعی کجاست؟ فیلسوفهای اخلاق علاقمند به فراهم آوردن تعاریف تجویزی و کاربردی از عدالت هستند. به طوری که میتوان گفت آنها نحوه رفتار را به انسان میآموزند.
به طور مثال روکیچ اظهار میکند کسانی که به هر دو صفت برابری و آزادی بها میدهند فاصله بسیاری را میان فقیر و غنی به عنوان بیعدالتی و رفتار نامناسب مشاهده میکنند. آنها تحمل ندارند ببینند تعداد اندکی از مردم قسمت زیادی از ثروتهای دنیا را کنترل میکنند. این افراد غالبا جامعه دموکراتیک را به عنوان زسیله اصلاح آن چه به عنوان بیعدالتی مشاهده میکنند ترجیح میدهند.
پاورپوینت عدالت سازمانی