دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 6
فهرست مطالب:
گام اول تا برنامه ریزی استراتژیک، تدوین ماموریت
ارزش های محوری: سفر به درون
اما ماموریت سازمانی: سفر از درون به برون
یک بیانیه ماموریت دقیقا چیست؟
ماموریت شما و تصمیمات استراتژیک کاری
اما چشم انداز سازمانی؟ سفرسوم، سفر به آینده
شما برای خلق یک چشم انداز به چه چیز نیاز دارید؟
یک بیانیه چشم انداز دقیق چیست؟
چشم انداز شما و تصمیمات استراتژیک کاری
ارزش های محوری: سفر به درون
راه رسیدن به منزلگه اول سفر به درون است. سفری برای کشف و شناسایی ارزش ها و باورهای بنیادی و نهانی.لائوتسه معتقد است:« تنها دارایی هر کس عمل اوست»اگر این گفته صحیح باشد محرکت عمل سازمان ها به عنوان یک موجود زنده چیست؟ پاسخ روشن است. ارزش های بنیادی و باورهای نهانی.ارزش ها و باورهای یک سازمان همان چیزهایی هستند که کارکنان به آنها ارج می نهند و برایشان اهمیت قائلند. ارزش های سازمانی تعیین می نمایند که کجا، وقت و انرژی و پول خود را صرف کنید. ارزش های سازمانی شما چه بدانید و چه ندانید برانتخاب های روزانه شما تاثیر می گذارد. آنها عمیقا در چشم انداز و تصویرتان از آینده مطلوب سازمان جاری هستند. برای کشف و شناسایی ارزشهای محوری یک سازمان روشها و چارچوبهایی وجود دارد که سازمانها باید آنها را به کار گیرند تا همسویی و یکپارچگی به وجود آید. یادمان باشد که ارزش ها در یک سازمان به مثابه یک ذره بین عمل می کند. تمام منابع انسانی، منابع اطلاعاتی و منابع سازمانی را در یک نقطه متمرکز می کند تا سینرژی ایجاد شود.
اما ماموریت سازمانی: سفر از درون به برون
حقیقتی وجود دارد که هیچ کس نمی تواند در جریان کار آن را نادیده بگیرد و آن این است که هر یک از ما بر روی این زمین هستیم تا یکی پس از دیگری به شیوه منحصر به فرد خود خدمت کنیم.
آگاهترین اذهان بر آنند که یگانه راه دستیابی به شادمانی واقعی خدمت کردن به همنوعان است. عشق، ثروت، سفر و یا دیگر تجاربی که ما در مسیر دستیابی به لذت و معنا در زندگی کسب می کنیم، هیچ یک به خودی خود شادمانی و پایداری به ما عرضه نمی دارند.
آلبرت شوایترز این معنا را در بیانی بهتر ابراز می دارد:« تنها کسانی در میان شما از شادکامی واقعی بهره مندند که جستجو کرده اند و بدین غایت رسیده اند که چگونه خدمت کنند.»
وقتی فرزندانمان را با عشق و درک پرورش می دهیم، به آنها خدمت می کنیم. وقتی زمان ومنابع مورد نیاز اجتماع خود را به آن عرضه می داریم، خدمت می کنیم و خدمت کردن به همنوعان به مراتب خدمت بزرگتری است. در زندگی همه ما خادمان غیر قابل رویت بسیاری وجود دارند. نظیر متصدی بانک که همراه پول، لبخندش را نیز به ما هدیه می کند یا فروشنده کفش که با دقت پای ما را اندازه می گیرد تا مناسب ترین کالا را به ما عرضه کند.
این مردمان جملگی با آسانتر کردن زندگی به ما خدمت می کنند. آنها قادرند زندگی را برای ما رضایت بخش یا ناخوشایند نمایند. آنها انتخاب می کنند که به ما رضایت ببخشند. آنها می دانند که اگر کارشان را به درستی انجام دهند زندگی را برای دیگران لذت بخش می کنند. آنها با خدمت کردن به همنوعان خود، ماموریت زندگیشان را به انجام می رسانند.
یادمان باشد که:« یک بیانیه ماموریت، همگان را درمسیری مشترک به پیش می راند»
حال که قبول می کنید که مردمان به چه روشهایی به شما خدمت می کنند، به این نکته توجه کنید که شما چگونه می توانید در کارتان خدمتی انجام دهید. کاری که شما انجام می دهید چه هدف بزرگتری را دنبال می کند؟ کارکنان آژانس های املاک، کاری فراتر از خرید و فروش خانه ها انجام می دهند. آنها به خانواده ها امکان آن را می دهند که خانه ایده آل خود را بیابند. متخصصین کامپیوتر، کاری بیشتر از نصب قطعات انجام می دهند، آنها جریان اطلاعات میان افراد و وظایفشان را تسهیل می کنند و بدین وسیله آنها را قادر به اجرای ماموریتشان می نمایند.