ارزیابی روند سطح کارایی اطلاعاتی بازار سرمایه ایران با توجه به واکنش سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی
چکیده:
سرمایه گذاری یکی از عناصر اصلی رشد اقتصادی و بازار سرمایه نقش بسیار مهمی در تخصیص منابع و سرمایههای ملی ایفا مینماید. نقش اصلی بورس اوراق بهادار، جذب و هدایت منابع سرگردان در اقتصاد به سوی مسیرهای بهینه آن است. اما این مهم منوط به وجود کارایی بازارهای مالی است. برای دستیابی به اهداف اشاره شده، لازم است که بازار سرمایه دارایی کارایی های تخصیصی، عملیاتی و اطلاعاتی باشد. زمانی بازار از کارایی تخصیصی برخوردار است که بتواند به بهترین وجه سرمایههای موجود را در طرحها و یا شرکتهایی که در اقتصاد کشور دارای مزیت نسبی هستند، قرار دهد. بازارهایی که کارایی عملیاتی بیشتری دارند، از سرعت، دقت و تسهیل مبادلات بیشتری برخوردار هستند و هزینه انجام معاملات در پایینترین سطح است. این نوع کارایی، منجر به افزایش سرعت نقد شوندگی داراییها (اوراق بهادار) خواهد شد. منظور از کارایی اطلاعاتی این است که اطلاعات در اختیار همگان قرار میگیرد. در بازار کارا قیمت سهام در بازار بورس با توجه به عرضه و تقاضا تعیین میشود و هیچ قاعده مشخصی وجود ندارد که بیان کننده رفتار قیمت سهام باشد. این تحقیق برای ارزیابی روند سطح کارایی اطلاعاتی بازار سرمایه ایران با توجه به واکنش سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی انجام گرفته است. با توجه به اینکه در سالهای اخیر، اقدامات مختلفی در محیط عملیاتی بورس اوراق بهادار تهران برای بهبود کارایی اطلاعاتی صورت گرفته است، انتظار میرود که این اقدامات بتواند کارایی اطلاعاتی را در بازار سرمایه ایران بهبود بخشد. برای آزمون این فرضیه، همبستگی تغییرات قیمت بعنوان شاخص عکس العمل سرمایه گذاران به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی اساسی شامل: سود هر سهم، سود نقدی هر سهم، ارزش شرکت، بازده سرمایه گذاری هر سهم و بازده صاحبان هر سهم، طی یک دوره شش ساله با استفاده از داده های 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان داده است که همبستگی بین متغیرهای مستقل با تغییرات ارزش سهام در همه سال های مورد مطالعه معنی دار نبوده و همبستگی در بین متغیرها با گذشت زمان بهبود نیافته است. در نتیجه مطابق با پایه های نظری بازار سرمایه ایران کارا ارزیابی نشده است.
واژگان کلیدی:
بازار کارا،تغییرات قیمت سهام،سود هر سهم، شاخص کیو توبین ،نسبت بازده حقوق صاحبان سهام،بازده سرمایه
مقدمه
بازار سرمایه نقش بسیار مهمی در تخصیص منابع و سرمایههای ملی ایفا مینماید. وظیفه اصلی بازار سرمایه به حرکت انداختن موثر سرمایهها و تخصیص بهینه منابع است. در یک بازار کارآ، قیمت اوراق بهادار، منعکس کننده مجموعهای از تمامی اطلاعات موجود بوده به نحوی که اطلاعات جدید به سرعت بر روی اوراق بهادار منعکس میشود و سرمایهگذاران با توجه به اطلاعات در دسترس و انتظاری که از بازده اوراق بهادار در آینده دارند تصمیمگیری مینمایندبرای تمامی کشورهایی که دارای نظام مالی پیشرفته و بازارهای مالی و پولی توسعه یافته هستند، کارآ بودن بازار از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که در صورت کارآ بودن بازار سرمایه، هم قیمت اوراق بهادار به درستی و عادلانه تعیین میشود و هم تخصیص سرمایه، که مهمترین عامل تولید و توسعه اقتصادی است، به صورت مطلوب و بهینه انجام میپذیرد.
ضرورت خاص بازار مالی کشور و ناشناخته بودن بین عوامل و متغیرهای تأثیرگذار بر این بازار انجام بررسی های متفاوتی را ایجاب می کند، از طرف دیگر تأیید عملکرد صحیح بازار نیز به انجام تحقیقات مختلف نیاز دارد. پایه و اساس تئوری بازار کارا بر این فرض استوار است که در یک بازار کارا، قیمت ها باید بدون درنگ با اطلاعاتی که در بازار منتشر می شوند خود را تطبیق دهند. به عبارت دیگر تغییرات در قیمت سهام به طور تصادفی بوده و مستقل از تغییراتی است که در گذشته بر اساس اطلاعات همان زمان ایجاد شده است. کارایی بازار سرمایه می تواند منجر به تخصیص بهینه منابع مالی محدود جامعه شود. (جهانخانی و عبده تبریزی، 1372: 11)
مشارکت و سرمایه گذاری مردم در تولید به عنوان شیوه ای بسیار مهم در راه رسیدن به توسعه اقتصادی کشورها است. این مهم از طریق بازارهای سرمایه به ویژه بوسیله بورس اوراق بهادار صورت میگیرد. شرکتها برای تامین مالی در جهت سرمایهگذاری های جدید و کسب نقدینگی، به بازارهای سرمایه روی می آورند. از طرف دیگر تعادل اقتصادی و توزیع عادلانه تر درآمد میان کلیه اقشار جامعه و عدم امکان کسب درآمدهای فوق العاده از طریق سرمایهگذاری در امور غیر مولد یا کاذب، عامه مردم را وا میدارد در سهام شرکتهای تولیدی و تجاری سرمایه گذاری نمایند. نقش اصلی بورس اوراق بهادار جذب و هدایت پس اندازها و نقدینگی سرگردان و پراکنده در اقتصاد به سوی مسیرهای بهینه آن است. به گونه ای که منجر به تخصیص بهینه منابع کمیاب مالی شود. اما این مهم منوط به وجود کارایی بازارهای مالی است. در یک بازار کارای مالی وجود اطلاعات کافی در بازار و انعکاس سریع و به موقع آن در مورد قیمتها مانع از کسب سودهای غیر متعارف می شود. در یک چنین بازاری یک رابطه خطی بین ریسک و بازده وجود دارد. الگوی بازار کارا، مدعی است که بازده و در نتیجه قیمت اوراق بهادار به نیروهای متعددی بستگی دارد. اولین نیروی عمده، اثر تحولات بازار بر تغییرات قیمت اوراق بهادار است که خارج از کنترل سرمایه گذاران و بنگاههای موجود در بازار قرار دارد. سایر نوسانهای قیمت ناشی از سایر عوامل مثل اثر صنعت، اثر بنگاه و...است. عامل بازار در قیمت گذاری دارایی سرمایه ای موثر و حایز اهمیت است و تعدیل اثر آن بر بازده از طریق ایجاد تنوع، امکان پذیر نمی باشد. (نصرالهی، 1383: 16)
به اعتقاد ویش واناث وکافمن (۱۹۹۹) بازارهای مالی و حاکمیت شرکتی از جمله محرک های وابسته به هم برای گسترش توسعه و افزایش رفاه جوامع هستند. اهمیت دسترسی به اطلاعات جهت اتخاذ تصمیمات منطقی و صحیح به حدی است که در جوامع دموکراتیک شفافیت اطلاعات و امکان دسترسی به آن را در شمار حقوق بشر در نظر می گیرند. (Bellver and Kaufmann, 2005)
افزایش درآمد ملی، ارتقای بهرهوری، توسعه صادرات و گسترش اشتغال در سطح جامعه مستلزم رشد و تداوم آن و افزایش و انباشت سرمایه است. سرمایهگذاری نیز، مستلزم تجهیز منابع مالی بلندمدت جامعه است. تجهیز پساندازها و سرمایههای کوچک و بزرگ اشخاص حقیقی و حقوقی در جهت تامین مالی نیازهای واحدها صورت میگیرد که مجموعهای از شبکه تولیدی و اقتصادی توسط بازارهای مالی، بانکی، موسسات بیمه، بورس اوراق بهادار و شرکتهای سرمایهگذاری را شامل میشود. هر اندازه که تجهیز منابع مالی شفافتر، روشنتر و قانونمندتر باشد، پسانداز بیشتری برای فعالیتهای اقتصادی تجهیز و در نتیجه سرمایهگذاری افزایش مییابد. هر قدر سهم اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر می شود و امکان رشد فساد کاهش می یابد. (Vishwanath and et, al, 1999)
در کشور ما بخشی از تشکیل سرمایه ناخالص از طریق دولت انجام میشود که میزان آن، به درآمدهای نفتی یا مالیات وابسته است. بخش دیگر، توسط بخش خصوصی صورت میگیرد که انجام آن مستلزم فراهم بودن شرایط لازم، از جمله امنیت سرمایهگذاری، بازدهی قابلقبول و تامین مالی اعتبارات مورد نیاز است.
استیگلیتز (1999) استدلال می کند که کل جامعه شفافیت بیشتر و باز بودن را ترجیح می دهند. از نظر مفهومی هم در اقتصاد عنوان می شود که اطلاعات بهتر به تخصیص منابع و افزایش کارآیی در اقتصاد کمک می کند. افشای اطلاعات مالی به سرمایه گذاران در ارزیابی بهتر شرکت ها کمک می کند و فرآیند تصمیم گیری با آگاهی بیشتر و ابهام کمتر صورت می گیرد که نتیجه آن سرازیر شدن سرمایه به سمت مولدترین آن خواهد بود که در نهایت منجر به کارآیی تخصیصی در بازار می شود و حاصل نهایی آن افزایش رشد و کارآیی برای کل جامعه است. عدم شفافیت از هر نوع آن برای جامعه مضر است. مضرات اقتصادی پنهان کاری (عدم شفافیت) به هم خوردن تعادل بین ریسک و بازدهی است. زمانی که اطلاعات شفاف در دسترس همگان نباشد افراد غیر آگاه با ریسک بیشتر بازدهی کمتری خواهند داشت و برعکس، که نتیجه آن جابجایی ثروت بین عده ای اندک است و عملاً ثروت تولید نمی شود. بارزترین زیان عدم شفافیت "فساد" است که بر سرمایه گذاری و رشد اقتصادی اثرات منفی دارد. از سوی دیگر ممکن است شفافیت با برخی ارزش های اجتماعی و منافع قدرتمندان سیاسی در تضاد باشد. (Fung and et, al, 2003)
بنابراین برای توسعه اقتصادی نیاز به سرمایه گذاری است و با توجه به کمیابی آن، بازارهای سرمایه از اهمیت بارزی برخوردارند و برای امنیت آن نیاز به کارایی بازار است. تغییرات قیمت سهام یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه هر سرمایه گذار است. سرمایه گذاردنی که با اهداف بلند مدت نیز سرمایه گذاری می کنند به نوعی به قیمت سهم و تغییرات آن حساس و از خود واکنش نشان می دهند. تغییرات قیمت یک منبع مهم اطلاعاتی و موثر در ارزیابی وضعیت بنگاه ها، ارزیابی تطبیقی با سایر واحدها، ارزیابی مدیران و از همه مهمتر موثر بر تصمیمات سرمایه گذاران است. (افشاری، 1382: 103)
بازار سهام علاوه بر فراهم کردن نقدینگی برای شرکتهایی که سهام منتشر کردهاند، وسیلهای برای ارزش گذاری مستمر و دائمی شرکتها و تخصیص وجوه نقد بین آنها است. از قیمتهای سهام شرکتها به عنوان شاخصهایی برای انتقال وجوه نقد به درون آنها استفاده میشود. مفهوم کارایی در تخصیص منابع به این نکته اشاره دارد که وجوه نقد باید به درون شرکتهای کارا و مطلوب و وجوه نقد بیشتر باید به درون شرکتهایی که سودآوری بالاتر و مخاطره کمتر دارند، انتقال یابد. این بدین معنی است که سهام منتشره چنین شرکتهایی باید قیمتهای بالاتری در بازار به خود اختصاص دهند. قیمتهای سهام نشانگر ارزش ذاتی سهام است. وجود کارایی در امر قیمتگذاری سهام به عنوان شرط لازم جهت تخصیص براساس کارایی در نظر گرفته میشود و لذا در هر لحظه، قیمتهای سهام باید برابر ارزش ذاتی خود باشند و ارزش ذاتی مربوط به خود را نمایش دهند. برابری بین قیمت یک سهم و ارزش ذاتی مربوط به آن، تنها زمانی بهدست میآید که کارایی اطلاعاتی وجود داشته باشد. کارایی اطلاعاتی نشان میدهد که هیچگونه تأخیری در انتشار اطلاعات وجود ندارد و شرط مذکور (کارایی اطلاعاتی) به عنوان یک شرط لازم در کارایی قیمتگذاری محسوب میشود. دیگر شرط لازم در امر کارایی قیمتگذاری، کارایی عملیاتی است. کارایی عملیاتی به این معنا است که مبادلات یک شرکت با کمترین هزینه انجام شود. در فرآیند جهانیشدن، رقابت شدید کشورها برای جذب سرمایه به منظور تامین مالی پروژههای سرمایهگذاری، در راستای تحقق رشد و توسعه اقتصادی، از اهمیت قابلملاحظهای برخوردار میشود. کشور ما نیز به ناچار در برابر این فرایند قرار دارد. از این رو ضروری است تا با تحقیقات علمی گسترده در این مقوله پیشزمینههای مناسب برای قرار گرفتن در جریان حرکت جهانی سرمایه شناسایی و به مرحله اجرا درآید. با توجه به اینکه در طول چند سال گذشته اقدامات و تغییراتی به منظور بهبود شرایط محیط عملیاتی بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است، بنابراین بررسی نتایج اقدامات و تغییرات به عمل آمده در محیط عملیاتی بورس اوراق بهادار در مورد کارایی اطلاعاتی می تواند مقیاس و ابزاری برای ارزیابی و قضاوت در مورد مقررات وضع شده و پیامدهای آن باشد. در دهه شصت مطالعاتی در مورد پیش بینی قیمت، تاثیر اطلاعات بر قیمت، رفتار بازار سرمایه و چگونگی تغییر قیمت و ارتباط این تغییرات بر بازار سرمایه صورت گرفت. نتیجه این تحقیقات منجر به پیدایش فرضیه ای در مورد چگونگی کارکرد بازار سرمایه تحت عنوان بازار کارا گردید. هدف از انجام این تحقیقات، بررسی واکنش بازار سهام در کسب و پردازش اطلاعات بود و اینکه اطلاعات به فوریت و بدون تمایل و گرایش خاصی بر قیمت سهام تاثیر می گذارد. (افشاری، 1382: 105)
گذرا به سه دهه قابل تفکیک در فعالیت بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده آن است که کارایی در فعالیت این بورس از کمترین جایگاه برخوردار بوده است.. تخصیص غیر بهینه منابع مالی کشور سبب اتلاف منابع مالی شده که نتایج زیان باری را برای اقتصاد کشور دربر خواهد داشت. با توجه به آمارهایی زیر، نقش بورس اوراق بهادار تهران در مقایسه با سایر بورس های معتبر و مطرح، آشکار می شود: در کشور آلمان 58 درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق بهادار در بورس تامین می شود. این رقم در انگلیس برابر 38 درصد، در مالزی 27 درصد، در کره جنوبی 19 درصد و در ایران، تنها 5 صدم درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق مشارکت، صورت می گیرد. واقعیت بازار سهامداران، این است که میزان بورس بازی کورکورانه بیشتر از بورس بازی منطقی است و این نوع بورس بازی در بازار، مسلط است. (عباسی، 1384: 41).
در این تحقیق اهداف مختلف مد نظر است. هدف آرمانی تحقیق، افزایش اطلاعات در مورد وضعیت کارایی بازار سرمایه کشور و تولید پیشینه تحقیق برای بازار سرمایه کشور است که پیامد آن می تواند به ساختار مناسب بازار سرمایه کمک نماید. هدف کاربردی تحقیق، ارزیابی نتیجه اقدامات و تغییرات ایجاد شده در محیط بازار سرمایه و نقش آن در کارایی بازار سرمایه است که در صورت بهبود وضعیت بازار سرمایه می توان با ادامه اقدامات به سطح مطلوب دست یافت و در صورت عقیم بودن اقدامات انجام گرفته، برنامه ریزی های دیگری در زمینه بهبود بازار سرمایه انجام داد. همچنین ارایه راهکارها و پیشنهادها جهت بالا بردن کارایی بازار سرمایه از دیگر اهداف کاربردی تحقیق است که از نتایج تحقیق، موسسات آموزشی و تحلیل گران مالی، سرمایه گذاران و مدیران سرمایه گذاری، سازمان بورس اوراق بهادار، سازمان حسابرسی، وزارت امور اقتصاد و دارایی، سازمان خصوصی سازی و... به منظور ارزیابی اقدامات به عمل آمده در خصوص افزایش کارایی اطلاعاتی بازار سرمایه استفاده نمایند.
از زمان تاسیس بورس اواق بهادار و شروع مجدد فعالیت آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی اقدامات مختلفی در محیط عملیاتی بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته که انتظار میرود که این اقدامات بتواند کارایی اطلاعاتی را در بازار سرمایه ایران بهبود بخشد. بخشی از اطلاعات مورد نیاز بازار سرمایه از طریق انتشار صورتهای مالی تامین می گردد. به منظور پاسخ به این سوال که آیا اقدامات بعمل آمده در محیط عملیاتی بورس اوراق بهادار منجر به بهبود کارایی اطلاعاتی شده است، همبستگی تغییرات قیمت بعنوان شاخص عکس العمل سرمایه گذاران به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی اساسی طی یک دوره شش ساله مورد آزمون قرار گرفته است. انتظار می رود این همبستگی طی دوره مطالعه بهبود یافته باشد.
روش شناسی تحقیق
در این تحقیق برای مطالعه موضوع، از روش میدانی استفاده شده است. برای نیل به اهداف تحقیق و پاسخ به سوالات آن از داده های شش سال که از اسناد سازمانی گردآوری شده است، استفاده شده و با توجه به پایه های نظری بررسی گردیده است. برای استخراج داده های تحقیق از فرمول های استاندارد شده موجود در مدیریت مالی، برای محاسبه صورت های مالی استفاده شده است. این تحقیق با روش همبستگی اجرا شده و هدف از آن استفاده کاربردی است. قلمرو زمانی داده های تحقیق، دامنه بین سالهای 1379 تا 1384 و قلمرو مکانی بورس اوراق بهادار تهران و تعداد نمونه 102 شرکت است.
جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که حائز شرایط زیر باشد: 1) حداقل تا پایان سال 1378 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد؛ 2) صورت حساب سالی مالی پایان سال یعنی آخر اسفند ماه باشد و 3) اطلاعات و داده های مربوط به متغیرهای مورد مطالعه را در طول سال های مورد مطالعه (1384-1379) داشته باشد. با توجه به شرایط لحاظ شده تعداد 102 شرکت، جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهد.
نمونه آماری و روش نمونه گیری
با توجه به اینکه تمامی شرکت های جامعه آماری طبق تعریف، انتخاب شده است، بنابراین نمونه آماری تحقیق را همان جامعه آماری تحقیق تشکیل می دهد و واحد نمونه شرکت است. اما از این دیدگاه که اطلاعات مربوط به تعدادی از سالها انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته است، بنابراین واحد نمونه را سال های مورد مطالعه تشکیل می دهد. در این تحقیق اطلاعات 6 سال شرکت ها طی سالهای 1379 تا سال 1384 به صورت هدفدار انتخاب شده است..
تجزیه و تحلیل داده ها
هدف این پژوهش مطالعه و بررسی رابطه بین تغییرات ارزش سهام با تغییرات: سود نقدی هر سهم، بازده سرمایه گذاری هر سهم، بازده صاحبان هر سهم، ارزش شرکت و سود هر سهم است. برای بیان آماری ارتباط بین دو متغیر، به شاخص عددی نیاز است که درجه همبستگی را نشان دهد. این شاخص اصطلاحا ضریب همبستگی نامیده می شود و بزرگی آن نمایش درجه همبستگی در توزیع فراوانی داده هاست. (فریمن، 1366: 219) با توجه به ماهیت موضوع و روابط بین متغیر ها، مناسب ترین آزمون برای پاسخ به فرضیه های تحقیق، آزمون همبستگی است. برای استفاده از آزمون همبستگی پیرسون نیاز به رعایت مفروضه هایی شامل: حداقل فاصله ای بودن مقیاس اندازه گیری، نرمال بودن توزیع متغیرها، مستقل بودن داده های مشاهده شده وجود دارد. داده های تحقیق با مقیاس نسبتی اندازه گیری شده و تحقیق مستقل از همدیگر است، اما توزیع متغیرها نرمال نیستند. هر چند به دلیل بزرگ بودن حجم نمونه میتوان نرمال تلقی کرد، اما به دلیل پراکندگی گسترده مقادیرو وجود داده های بسیار بزرگ مثبت و منفی در بین مشاهدات، از آزمون ناپارامتریک همبستگی اسپیرمن که نیازی به رعایت مفروضه های اشاره شده ندارد، استفاده شده است.
آزمون فرضیه اول: بین تغییرات قیمت هر سهم و تغییرات سود هر سهم (EPS) در هر سال همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و این همبستگی طی دوره مورد مطالعه بهبود یافته است.
rs= 208/0 p= 000/0 p<01/0
برای بررسی رابطه بین تغییرات ارزش سهام و تغییرات سود هر سهم از آزمون آماری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. شدت همبستگی اسپیرمن با مقدار 208/0 در سطح 01/0 خطا معنی دار است. بنابراین با 99 درصد اطمینان فرضیه صفر رد و فرضیه تحقیق به عنوان فرضیه سالم حفظ شده است. در نتیجه می توان ادعا کرد که رابطه بین دو متغیر در دوره مورد مطالعه مثبت و معنی دار است.
با توجه به اینکه هدف مطالعه ارزیابی روند سطح کارایی اطلاعاتی بازار سرمایه ایران با توجه به واکنش سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی است، بنابراین همبستگی بین این دو متغیر در هر یک از سالهای مورد مطالعه به تفکیک بررسی شده است. نتایج همبستگی بین تغییرات ارزش سهام و تغییرات سود هر سهم در طول سالهای 1379 تا 1384 بدست آمده است. و. نتایج آزمون بیانگر این است که:
1) رابطه بین دو متغیر در سال 1379 با مقدار 193/0 در سطح 95 درصد اطمینان معنی دار است.
2) رابطه بین دو متغیر در سال 1380 با مقدار 158/0 معنی دار نیست.
3) رابطه بین دو متغیر در سال 1381 با مقدار 305/0 در سطح 99 درصد اطمینان معنی دار است.
4) رابطه بین دو متغیر در سال 1382 با مقدار 214/0 در سطح 95 درصد اطمینان معنی دار است.
5) رابطه بین دو متغیر در سال 1383 با مقدار 322/0 در سطح 99 درصد اطمینان معنی دار است.
6) رابطه بین دو متغیر در سال 1384 با مقدار 115/0 معنی دار نیست.
بر اساس تئوری بازار کارا با گذشت زمان رابطه بین دو متغیر بیشتر و شدیدتر می گردد. مقادیر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده این است که در روند زمانی شش سال، شدت ارتباط بین دو متغیر نوسان زیادی دارد و همبستگی بین تغییرات قیمت هر سهم و تغییرات سود هر سهم در طی دوره مورد مطالعه بهبود نیافته است. در نتیجه اطلاعات موجود بیانگر این است که اطلاعات بازار سرمایه ایران با توجه به واکنش سرمایه گذاران نسبت به تغییرات سود هر سهم، کارا نیست.
نتیجه: روند مشخص و رو به بهبودی مشاهده نمی شود، اگر چه بیشترین همبستگی در سال 81 و 83 مشاهده شده است، اما در سال 1379 و 1384 به ترتیب همبستگی 193/0 و 115/0 است. از این رو فرضیه اول تائید نمی شود.
آزمون فرضیه دوم: بین تغییرات قیمت هر سهم و تغییرات تقسیمی هر سهم (DPS) در هر سال همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و این همبستگی طی دوره مورد مطالعه بهبود یافته است
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله ارزیابی روند سطح کارایی اطلاعاتی بازار سرمایه ایران با توجه به واکنش سرمایه گذاران