فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان


دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

 

 

تعداد صفحات : 47 صفحه     -    

قالب بندی :  word        

 

 

 

 

نام راستین اشو زرتشت بنیانگذار یکتاپرستی ایرانیان

 

شادروان "دستور دالا" پیرامون زرتشت می گوید : ما همه چیز درباره محمد و موسی و عیسی و حتی بودا می دانیم ولی هیچ آگاهی علمی و دقیقی پیرامون زرتشت بزرگ آریایی و نخستین پیام آور جهان نمی دانیم  .

 

از سروده های به جای مانده از زرتشت ( گاتها ) می یابیم که نامش زرتشتر و نام خانوادگی اش سپتام یا سپتم است . اوستا شناسان نام زرتشت را از دو واژه زرث به معنی زرد - زال و پیر و اشتر به معنی شتر معنی میکنند . در مجموعه شتر زرد یا پیر معنی می دهد . عده دیگری این نام را شایسته چنین بزرگ مردی نمی دانند و بر این باور هستند که زرث به معنی روشنایی معنی میدهد و اشتر را از ریشه اش یا درخشیدن می دانند . که در مجوعه "زرین روشنایی" ترجمه می شود . آنان بر این باورند که نام اصلی وی سپتم است که معنی سپید یا سپیدترین بوده است که پس از برانگیخته شدن به پیام آوری جهان زرتشتر خطاب شد به معنی روشنایی مینوی . بودا نیز همین کار را کرده است . نامش گوتم بوده به معنی گاوین و گاونر بزرگ که پس از برانگیخته شدن به ارشاد مردمان نام بذ را بر میگزیند که به معنی دانا است  .

 

سپتام زرتشتر اوستایی در پارسی امروزی زرتشت اسپنتمان نامیده می شود . او بر خلاف ادیان دیگر که هزاران سال پس از وی آمدند هرگز اداعاهای همچون پسر خدا - نور خدا و . . .نکرد . با اندیشه کردن در سروده های گات ها ما در می یابیم که او انسانی برجسته - دانا - خردمند - یکتا پرست و بی ادعا است . او تنها گمراهان را به راه نیک دعوت می کند و آنان را از راه خطا سرزنش می کند ولی هرگز آنان را به آتش جهنم و سربهای آتشین آخرت و زنجیرهای جهنم و دوزخ دهشتناک وعده نمی دهد . هرگز فرمان جهاد در راه خدا برای کشتار گمراهان را نمی دهد تا هر کجا کافری را دیدید او را بکشید . او تنها آموزه های خردمندانه و فیلسوفانه خود را در روزگاری به مردم منتقل می کند که به دلیل وسعت تاریخی اش زمانش بر همگان پوشیده است  .

 

بستگان زرتشت

 

از روی گات ها متوجه می شویم که او از خویشاوندانش به نام خاندان اسپنتمان هیچداسب نام می برد . از دختر خردمندش پوروچیستا  به معنی پر بینش نام می برد و در جای دیگر از میدیوماه سپنتمان که گویا پسر عمویش است . در کتاب دساتیر زرتشت را به خاندان مه آبادیان که هزاران سال پیش از کیومرث پیشدادی است نسبت داده است . خود کیومرث به بیش از شش هزار سال پیش تعلق دارد  .

 

یاران نزدیک زرتشت

 

شاه گشتاسب کیانی بزرگ ترین یاور و گسترش دهنده دینی بهی بوده است که آئین وی ار پذیرفت . زمان پادشاهی کیانیان نیز به بیش از سه هزار سال می رسد . فرشوشتر و جاماسب که از نامداران خاندان هوگو بودند از نزدیک ترین یاران زرتشت بوده اند . گویا پس از درگذشت زرتشت جاماسب رهبر پیروان او میگردد . خاندان فریان نیز که ریشه تورانی داشته اند ( در ترکستان کنونی ) از یاران نزدیک زرتشت بودند . یاران زرتشت در تاریخ به سه گروه نامیده شده اند .

 

گروه نخست خیتو که در معنی خودمانی می باشد . اینان کسانی هستند که لقب آزادگان به آنان داده شده است و تمامی گفتار او را با جان و دل پذیرفته بودند و در گسترش آن کوشش میکردند .

 

گروه دوم ورزن می باشد که به کسانی گفته می شود که در حلقه قرار دارند . آنان اندکی از زرتشت دور بودند و در درک درست واژها و سخنان زرتشت کمی دورتر از گروه دوم بودند . به آنان انجمنیان نیز گفته اند .

 

گروه سوم اریمن نام دارد که امروزه آریامنش نامیده می شود . که در آن روزگار دوستان زرتشت در گسترده فلات بزرگ ایران خطاب می شدند . آنان از دور و از کشورهای دیگر به سخنان او ایمان آورده بودند .

 

بدخواهان زرتشت

 

زرتشت در برابر پندار بافی و پندار پرستی ایستاد و این کار وی بازار این افراد را تضعیف نمود . بسیاری از بزرگان و شاهان برای خود معبادی برای پرستش ایجاد کرده بودند که ریشه آنها از آئین کهن مهر پرستی نیز می باشد .  آئین میترا یکی دیگر از نخستین آئینهای برتر جهان است که با ورود زرتشت رو به زوال رفت ولی بعدها به اروپا گسترش یافت و هنوز در برخی کلیسا ها اروپا نقاشی مهر در کنار گاو وجود دارد . این پندار پرستان به نام کوی یا کرین نامیده می شدند . کوی از همان کی پارسی است ( مانند کی آرش - کی گشتاسب ) که شاه معنی میداده است . آنان شاهان بودند که در امور دینی نیز رهبری مردم را بر عهده داشتند  .

 

کرپانان پیشوایان مذهبی روزگار زرتشت بودند که مراسمهای پیچیده ای برای خدا ایجاد کرده بودند . از این خاندان سرداری به نام بندو یکی از بزرگ ترین دشمنان زرتشت بوده است که نامش بارها آمده است . زرتشت در سروده هایش برای آنان از درگاه خداوند درخواست رهنمایی میکند . جایی دگیر از خاندان اسیج نام میبرد که خونهای بسیاری را بیگناه ریخته اند  .

 

لهجه و زادگاه زرتشت

 

دکتر علی اکبر جعفری خاورشناس و محقق دین زرتشتی معتقد است : گاتها به لهجه خوراسانی سروده شده است و هجای گاتها هجای رگ ویدی است . این لهجه در باختر رود سند رایج بوده است . زرتشت از خاندانهایی نام می برد که متعلق به خراسان بزرگ و سرزمینهای سند و پنجاب در شرق ایران است . در تمامی سروده های او از مردمان آریایی نژاد سخنهایی دیده می شود . وی به کشور هفتم اشاره میکند که همان ایرانویچ - ائیرانه ویچه - یا ایران بزرگ ( شامل افغانستان - تاجیکستان - مرو - سمرقند - بخارا و آسیای مرکزی . . . ) بوده است . گفتگوی ها اوستا بیشتر از خراسان بزرگ است . شاه گشتاسب نیز از بلخ بود و بیشتر شواهد حاکی از آن است که زرتشت از شرق ایران بوده است  .

 

اما در این میان گروهی با استناد به متن اوستا که از رغه یاد شده است وی را از آذربایجان می دانند . منجمله ارباب کیخسرو شاهرخ . رغه به احتمالی همان مراغه کنونی در آذربایجان است . در فصل بیستم بندهش زرتشت را از حوالی رود ارس ( شمال آذربایجان ) و مادرش را از رغه یا مراغه معرفی میکند . این دسته پدر زرتشت را پورشاسب می دانند و مادرش را دغدو می خوانند . دغدو واژه ای اوستایی ( دغدوا ) است که به معنی دختر پاک و نجیب است . زرتشت در سن سی سالگی در بالای کوه سبلان در آذربایجان به پیامبری برگزیده شد و سپس شهرها را یکی پس از دیگری برای گسترش دینش طی کرد . زاد روز اشو زرتشت در ششم فروردین ماه می باشد که امروزه بسیاری از ایرانیان آن را احترام و جشن می گیرند . در همان روز به گفته اوستا پدرش پوشاسب به شادی و جاودانگی فرزندش درختی کاشت . این سنت از دیرباز در نزد ایرانیان بوده و امروزه نیز در برخی نقاط ایران پابرجاست . نوع درخت معمولا گردو یا بادام یا سرو یا کاج می باشد احترام به طبیعت برای آنکه با افزودن یک فرزند ممکن است طبیعت نیز آلوده شود پدر و مادر ایرانی همیشه برای حفظ منابع طبیعی درختی را با بدنیا آوردن فرزندشان می کاشتند . فردوسی بزرگ زاده شدن زرتشت را چنان مهم دانسته است که زادروز وی را همچون پدیدار شدن درختی می داند که شاخه و برگ آن را خرد و دانش و اندرز فرا گرفته است . وی را نابود کنند اهریمن و بنیان گذار یکتاپرستی جهان میداند و میگوید پس از وی آتش پرستی از میان می رود و آتش تنها نور اهورامزدا و روشنایی مقدس قدرت او می گردد  .

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

pdfگنجینه کتابهای کهن ایران زمین

اختصاصی از فی دوو pdfگنجینه کتابهای کهن ایران زمین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

pdfگنجینه کتابهای کهن ایران زمین


pdfگنجینه کتابهای کهن ایران زمین

pdf-با داشتن این کتاب میتوانید براحتی لیستی از تمام کتابهای تاریخی باستانی ایران زمین را به همراه موضوعشان در اختیار داشته باشید. همچنین برای کسانی که در ضمینه تاریخ ایران تحقیق یا پایان نامه مینویسند یک راهنمای عالی جهت انتخاب رفرنس مناسب است.


دانلود با لینک مستقیم


pdfگنجینه کتابهای کهن ایران زمین

تحقیق درباره کنکاشی در برخی نامهای جغرافیایی کهن ایران

اختصاصی از فی دوو تحقیق درباره کنکاشی در برخی نامهای جغرافیایی کهن ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره کنکاشی در برخی نامهای جغرافیایی کهن ایران


تحقیق درباره کنکاشی در برخی نامهای جغرافیایی کهن ایران

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 20 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

بعد از ترور احمد کسروی تحقیقات در بارهً نامهای جغرافیایی متوقف ماند. نگارنده بعد از سالها دست پنجه نرم کردن با تاریخ اساطیری ایران و نشان دادن تأثیر عظیم فرهنگ ایران باستان برروی ادیان معروف جهان به خانه مراجعت کرده و دنبال کار کسروی را با منابع و امکانات بیشر پیگیری می نمایم. در این جا از تکرار مطالب جغرافیای تاریخی ایران که ضمن تحقیقات تاریخ اساطیری ایران در مورد آنها صحبت نموده ام، صرف نظر کرده و به دنبال نامهای جغرافیایی بکر و بایر میهن می روم و امیدوارم که کسان دیگری نیز که دسترسی به لغات اوستایی و پهلوی دارند اجتهادی نموده و در بارهً نامهای کهن جغرافیایی و تاریخی میهن مان که در پردهً ابهام مانده اند، نظر دهند.

نطنز:

معنی لفظی نام نطنز (که ظاهراً کسی در باب آن سخن نگفته است): سمعانی نیز در کتاب "انساب" همانند یاقوت در کتاب معجم البلدان، نطنز را "بلیده" یعنی شهر کوچکی از توابع اصفهان خوانده است. از اینجا معلوم میشود که این نام ترکیبی از واژه های اوستایی "نا" یا "نه" (حرف نفی) و "تنج" (که علی القاعده صورتی از تنز/طنز می باشد ) به معنی بزرگ و نیرومند بوده و در مجموع آن به معنی "شهر نه چندان بزرگ و گسترده"(بلیده) می باشد.

نام فصبهً کهن اربسمان این شهر در لغت پهلوی به معنی "جای بافتن ریسمان و پارچه" است.

به نظر می رسد نام شهر تنکابن مازندران نیز ریشه در همین واژهً اوستایی تنج داشته و در مجموع به معنی دارای آبهای فراوان بوده است.

اقلید: این نام را می توان صورت پهلوی نام پارسی مرکب "اگری ده" یعنی روستای دارای آتشکده شمرد. علی القاعده حرف "ر" اوستایی در پهلوی به "ل" قابل تبدیل بوده است.

میناب : از آنجاییکه نامهای کهن شهر میناب جنوبی هرمز (هرمزد) و تیوآب میناب (دارای رود مینوی توانا) بوده و در اعصار پیش از مغول مرکز تجاری بزرگ جنوب ایران با جهان خارج؛ لذا نام رود میناب (آرامیس خبر نئارخوس دریانورد یونانی اسکندر، اهورامزدای باستانی) به معنی رود دارای آب مینوی بوده است.می دانیم شهر بزرگ دیگری که در جنوب ایران نامش از هرمزد مشتق شده همانا رام هرمز شهر مردم اوخسیان (بختیاریهای باستانی) است. نامهای کهن شهرهای بزرگ مجاور میناب یعنی بندرعباس یعنی سورو و جرون (نام قدیمی جزیره هرمز) را به ترتیب می توان به معنی محل جشن و سرور یا محل لباس یا تورماهیگیری سالو و جایگاه گود و پائینی گرفت. ظاهراً نام همین شهر سورو (بندرعباس) است که در لشکرکشی های اسکندر، سالمونت (دارای نوعی تور/لباس سالو) ذکر شده است.

کلیبر و کلیدر: نامهای این دو شهر و قصبه را که اولی به واسطهً قهرمان ملی آذربایجان و ایران یعنی بابک خرمدین و دومی توسط رمان معروف محمود دولت آبادی معروف شده است به ترتیب مرکب از کلی (کاری، بزرگ و مقاوم) و ور (قلعه)، کلی (کاری) و در می باشند یعنی اولی نام خود را از همان قلعه بابک (بذ ، بل باستانی،یعنی دژ) گرفته است همانکه در اساطیر آذری کوراوغلو (=فرزند کورش که تخلص بابک خرمدین حماسه سرا و تنبورنواز بوده) به شکل شأنلی بل (یعنی قلعهً باشکوه) یا چملی بل (یعنی قلعهً مه آلود) آمده است.

بروجن: نام شهر بروجن را می توان جایگاه بارو معنی نمود.

اِوَز: نام این شهرک استان فارس را که به ظاهر لغتی عربی به معنی محل نگهداری غاز و مرغابی است می توان در زبانهای کهن ایرانی به معنی " شهر مردم بی نیایش یا بدون رهبردینی" معنی نمود. دارا بودن زبان ایرانی فارسی ولی سنیگری غالب مردم این شهر گواه این معنی ایرانی کهن آن است.

بسطام (ویست خم): این نام را به معنی شهر یا روستای دارای آتشکدهً بزرگ معنی کرده اند. قصبهً بسطام آذربایجان غربی در نزدیکی خوی نزدیک محل دژ اوارتویی روساهینی (یعنی شهر رؤسا) بوده که بنا به کتب پهلوی این بتکدهً کنار دریاچهً چیچست (اورمیه) به فرمان کی آخسارو (کیخسرو، هوخشتره، منهدم کنندهً امپراتوریهای مقتدر اورارتو و آشور) ویران گردید و در کنار آن آتشکده ای (بسطامی) ایجاد شد. دکتر محمدجواد مشکور در بارهً تاریخچهً این بسطام می آورد: سنگنبشته ای از پادشاهان اورارتویی در ده بسطام از دهستان چایپار، بخش قره ضیائ الدین از توابع شهر خوی که در دوکیلومتری جادهً شوسهً خوی قرار دارد به خط و زبان اورارتویی در شانزده سطر پیدا شده که اکنون در ادارهً فرهنگ ماکو نگهداری میشود. این نوشته به فرمان روسای دوم پسر آرگیشتی دوم (680- 646 ق.م) نوشته شده و ترجمهً آن از این قرار است:" رؤسا پسر آرگیشتی این معبد بلند را برای خالدی خدای (اورارتو) برپا کرد. به نیروی خالدی، رؤسا پسر آرگیشتی سخن می گوید. این روستا خالی بود و چیزی در اینجا برپا نشده بود. همان طور که خالدی به من فرمان داده است. من در اینجا بنا ساختم، و اینجا را شهر رؤسا نامیدم. رؤسا پسر آرگیشتی گوید: کسی که این سنگبشته را منهدم کند و به آن زیان رساند یا آن را بشکند خالدی خدای (اورارتو) او را به وسیلهً خدای هوا و خدای آفتاب و خدایان دیگر بر خواهد انداخت و در زیر آفتاب نامی از خود نگاه نتواند داشت. منم رؤسا پسر آرگیشتی شاه نیرومند، شاه کشورها، شاه کشور بیاای نی (اورارتو) شاه شاهان، سرور شهر توشپا."


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره کنکاشی در برخی نامهای جغرافیایی کهن ایران

دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان


دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

نام راستین اشو زرتشت بنیانگذار یکتاپرستی ایرانیان
شادروان "دستور دالا" پیرامون زرتشت می گوید : ما همه چیز درباره محمد و موسی و عیسی و حتی بودا می دانیم ولی هیچ آگاهی علمی و دقیقی پیرامون زرتشت بزرگ آریایی و نخستین پیام آور جهان نمی دانیم  .
از سروده های به جای مانده از زرتشت ( گاتها ) می یابیم که نامش زرتشتر و نام خانوادگی اش سپتام یا سپتم است . اوستا شناسان نام زرتشت را از دو واژه زرث به معنی زرد - زال و پیر و اشتر به معنی شتر معنی میکنند . در مجموعه شتر زرد یا پیر معنی می دهد . عده دیگری این نام را شایسته چنین بزرگ مردی نمی دانند و بر این باور هستند که زرث به معنی روشنایی معنی میدهد و اشتر را از ریشه اش یا درخشیدن می دانند . که در مجوعه "زرین روشنایی" ترجمه می شود . آنان بر این باورند که نام اصلی وی سپتم است که معنی سپید یا سپیدترین بوده است که پس از برانگیخته شدن به پیام آوری جهان زرتشتر خطاب شد به معنی روشنایی مینوی . بودا نیز همین کار را کرده است . نامش گوتم بوده به معنی گاوین و گاونر بزرگ که پس از برانگیخته شدن به ارشاد مردمان نام بذ را بر میگزیند که به معنی دانا است  .
سپتام زرتشتر اوستایی در پارسی امروزی زرتشت اسپنتمان نامیده می شود . او بر خلاف ادیان دیگر که هزاران سال پس از وی آمدند هرگز اداعاهای همچون پسر خدا - نور خدا و . . .نکرد . با اندیشه کردن در سروده های گات ها ما در می یابیم که او انسانی برجسته - دانا - خردمند - یکتا پرست و بی ادعا است . او تنها گمراهان را به راه نیک دعوت می کند و آنان را از راه خطا سرزنش می کند ولی هرگز آنان را به آتش جهنم و سربهای آتشین آخرت و زنجیرهای جهنم و دوزخ دهشتناک وعده نمی دهد . هرگز فرمان جهاد در راه خدا برای کشتار گمراهان را نمی دهد تا هر کجا کافری را دیدید او را بکشید . او تنها آموزه های خردمندانه و فیلسوفانه خود را در روزگاری به مردم منتقل می کند که به دلیل وسعت تاریخی اش زمانش بر همگان پوشیده است  .
بستگان زرتشت
از روی گات ها متوجه می شویم که او از خویشاوندانش به نام خاندان اسپنتمان هیچداسب نام می برد . از دختر خردمندش پوروچیستا  به معنی پر بینش نام می برد و در جای دیگر از میدیوماه سپنتمان که گویا پسر عمویش است . در کتاب دساتیر زرتشت را به خاندان مه آبادیان که هزاران سال پیش از کیومرث پیشدادی است نسبت داده است . خود کیومرث به بیش از شش هزار سال پیش تعلق دارد  .
یاران نزدیک زرتشت
شاه گشتاسب کیانی بزرگ ترین یاور و گسترش دهنده دینی بهی بوده است که آئین وی ار پذیرفت . زمان پادشاهی کیانیان نیز به بیش از سه هزار سال می رسد . فرشوشتر و جاماسب که از نامداران خاندان هوگو بودند از نزدیک ترین یاران زرتشت بوده اند . گویا پس از درگذشت زرتشت جاماسب رهبر پیروان او میگردد . خاندان فریان نیز که ریشه تورانی داشته اند ( در ترکستان کنونی ) از یاران نزدیک زرتشت بودند . یاران زرتشت در تاریخ به سه گروه نامیده شده اند .
گروه نخست خیتو که در معنی خودمانی می باشد . اینان کسانی هستند که لقب آزادگان به آنان داده شده است و تمامی گفتار او را با جان و دل پذیرفته بودند و در گسترش آن کوشش میکردند .
گروه دوم ورزن می باشد که به کسانی گفته می شود که در حلقه قرار دارند . آنان اندکی از زرتشت دور بودند و در درک درست واژها و سخنان زرتشت کمی دورتر از گروه دوم بودند . به آنان انجمنیان نیز گفته اند .
گروه سوم اریمن نام دارد که امروزه آریامنش نامیده می شود . که در آن روزگار دوستان زرتشت در گسترده فلات بزرگ ایران خطاب می شدند . آنان از دور و از کشورهای دیگر به سخنان او ایمان آورده بودند .
بدخواهان زرتشت
زرتشت در برابر پندار بافی و پندار پرستی ایستاد و این کار وی بازار این افراد را تضعیف نمود . بسیاری از بزرگان و شاهان برای خود معبادی برای پرستش ایجاد کرده بودند که ریشه آنها از آئین کهن مهر پرستی نیز می باشد .  آئین میترا یکی دیگر از نخستین آئینهای برتر جهان است که با ورود زرتشت رو به زوال رفت ولی بعدها به اروپا گسترش یافت و هنوز در برخی کلیسا ها اروپا نقاشی مهر در کنار گاو وجود دارد . این پندار پرستان به نام کوی یا کرین نامیده می شدند . کوی از همان کی پارسی است ( مانند کی آرش - کی گشتاسب ) که شاه معنی میداده است . آنان شاهان بودند که در امور دینی نیز رهبری مردم را بر عهده داشتند  .
کرپانان پیشوایان مذهبی روزگار زرتشت بودند که مراسمهای پیچیده ای برای خدا ایجاد کرده بودند . از این خاندان سرداری به نام بندو یکی از بزرگ ترین دشمنان زرتشت بوده است که نامش بارها آمده است . زرتشت در سروده هایش برای آنان از درگاه خداوند درخواست رهنمایی میکند . جایی دگیر از خاندان اسیج نام میبرد که خونهای بسیاری را بیگناه ریخته اند  .
لهجه و زادگاه زرتشت
دکتر علی اکبر جعفری خاورشناس و محقق دین زرتشتی معتقد است : گاتها به لهجه خوراسانی سروده شده است و هجای گاتها هجای رگ ویدی است . این لهجه در باختر رود سند رایج بوده است . زرتشت از خاندانهایی نام می برد که متعلق به خراسان بزرگ و سرزمینهای سند و پنجاب در شرق ایران است . در تمامی سروده های او از مردمان آریایی نژاد سخنهایی دیده می شود . وی به کشور هفتم اشاره میکند که همان ایرانویچ - ائیرانه ویچه - یا ایران بزرگ ( شامل افغانستان - تاجیکستان - مرو - سمرقند - بخارا و آسیای مرکزی . . . ) بوده است . گفتگوی ها اوستا بیشتر از خراسان بزرگ است . شاه گشتاسب نیز از بلخ بود و بیشتر شواهد حاکی از آن است که زرتشت از شرق ایران بوده است  .
اما در این میان گروهی با استناد به متن اوستا که از رغه یاد شده است وی را از آذربایجان می دانند . منجمله ارباب کیخسرو شاهرخ . رغه به احتمالی همان مراغه کنونی در آذربایجان است . در فصل بیستم بندهش زرتشت را از حوالی رود ارس ( شمال آذربایجان ) و مادرش را از رغه یا مراغه معرفی میکند . این دسته پدر زرتشت را پورشاسب می دانند و مادرش را دغدو می خوانند . دغدو واژه ای اوستایی ( دغدوا ) است که به معنی دختر پاک و نجیب است . زرتشت در سن سی سالگی در بالای کوه سبلان در آذربایجان به پیامبری برگزیده شد و سپس شهرها را یکی پس از دیگری برای گسترش دینش طی کرد . زاد روز اشو زرتشت در ششم فروردین ماه می باشد که امروزه بسیاری از ایرانیان آن را احترام و جشن می گیرند . در همان روز به گفته اوستا پدرش پوشاسب به شادی و جاودانگی فرزندش درختی کاشت . این سنت از دیرباز در نزد ایرانیان بوده و امروزه نیز در برخی نقاط ایران پابرجاست . نوع درخت معمولا گردو یا بادام یا سرو یا کاج می باشد احترام به طبیعت برای آنکه با افزودن یک فرزند ممکن است طبیعت نیز آلوده شود پدر و مادر ایرانی همیشه برای حفظ منابع طبیعی درختی را با بدنیا آوردن فرزندشان می کاشتند . فردوسی بزرگ زاده شدن زرتشت را چنان مهم دانسته است که زادروز وی را همچون پدیدار شدن درختی می داند که شاخه و برگ آن را خرد و دانش و اندرز فرا گرفته است . وی را نابود کنند اهریمن و بنیان گذار یکتاپرستی جهان میداند و میگوید پس از وی آتش پرستی از میان می رود و آتش تنها نور اهورامزدا و روشنایی مقدس قدرت او می گردد  .
چو یک چند گاهی بر آمد برین  درختی پدید آمد اندر زمین
از ایوان گشتاسپ تا پیش کاخ       درختی گشن بیخ بسیار شاخ
همه برگ او پند و بارش خرد            کسی جز چون او بر خورد کی مرد
خجسته پی و نام او زردهشت       که اهریمن بد کنش را بکشت
به شاه جهان گفت که پیغمبرم      تو را سوی یزدان همی رهبرم
بیاموز آئین و دین بهی  که بی دین همی خوب نه آید شهی

 

شامل 39 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

بررسی مقولۀ فضای باز در بافت کهن شهرهای حاشیۀ کویر به همراه ترجمه انگلیسی

اختصاصی از فی دوو بررسی مقولۀ فضای باز در بافت کهن شهرهای حاشیۀ کویر به همراه ترجمه انگلیسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی مقولۀ فضای باز در بافت کهن شهرهای حاشیۀ کویر به همراه ترجمه انگلیسی


بررسی مقولۀ فضای باز در بافت کهن شهرهای حاشیۀ کویر به همراه ترجمه انگلیسی

بررسی مقولۀ فضای باز در بافت کهن شهرهای حاشیۀ کویر و امکان سنجی استفاده از آن به عنوان الگویی امروزی با رویکرد توسعۀ پایدار........................

چکیده

معماری و شهرسازی در بافت کهن شهرهای حاشیۀ کویر بسیار ارزنده و درخور توجه و تفکر است. در این رابطه مسأله ای که کمتر در شهرسازی مدرن به آن توجه شده است ، بعد عملکردی و کارکردی فضاهای باز است. درامر استفاده از فضای سبز در شهرسازی در حال حاضر بیشتر به جنبه های زیبایی شناسی توجه شده است ؛ در حالی که با کمی دقت در بافت کهن شهرها میتوان به جنبه های عملکردی عناصر اقلیمی ؛ که می توانند پاسخگوی نیازهای امروزی نیز باشند؛ دست یافت.در گذشته راهکارهای بسیار ارزشمندی برای مقابله با شرایط نامطلوب مناطق حاشیۀ کویر، هم در منازل و هم در معابر و فضاهای تجمعی استفاده شده است ؛ که می توان از این تجارب در دنیای مدرن نیز به نحوی شایسته استفاده نمود. این نوشته سعی دارد تا با بررسی و شناخت عناصر اقلیمی در بافت قدیم شهرهای کرمان و یزد به عنوان دو نمونه از شهرهای واقع در حاشیۀ کویر به ارائۀ الگویی متناسب با شهرسازی مدرن و با رویکرد توسعۀ پایدار شهر در زمینۀ طراحی فضاهای عبور شهری بپردازد.

 

 

واژه های کلیدی : بافت کهن ، عناصر اقلیمی ،اقلیم ، معماری پایدار، معماری درونگرا.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی مقولۀ فضای باز در بافت کهن شهرهای حاشیۀ کویر به همراه ترجمه انگلیسی