فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مقاوله نامه اختیاری میثاق حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله مقاوله نامه اختیاری میثاق حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


قدرت اجرایی مقاوله نامه، 12 فوریه 2002 (23 بهمن 1380)
دولتهای عضو این مقاوله نامه:
برای پیشبرد و حمایت کامل از میثاق حقوق کودک و تلاش در جهت تحقق گسترده آن و حفاظت حقوق کودک. در تایید دوباره به رعایت حقوق کودک که مستلزم حفاظت ویژه ای است و یاد آوری و درخواست برای ادامه بهبود وضعیت کودکان در پیشرفت و آموزش آنها بدون تبعیض و در محیطی سرشار از صلح و امنیت. بخاطر آشفتگی و اضطرابی که بوسیله جنگ برای کودکان بوجود میاید و نتایج دراز مدت آن برای صلح و امنیت پایدار و پیشرفت کودکان زیان آور است. جهت محکوم کردن جنگ که آماج آن کودکان هستند و در مخالفت با حملات مستقیم بر مواضعی که بوسیله قوانین بین المللی محافظت شده اند و مکانهائی که عموما کودکان در آنجا حضور دارند مانند مدارس و بیمارستانها، با توجه به اساسنامه دادگاه جزایی بین المللی رم، بویژه در مورد جرائم جنگی، سرباز گیری و نام نویسی کودکان زیر 15 سال و استفاده آنان در جنگهای داخلی و بین المللی، جرم محسوب میشود. با توجه به تقویت اجرای مواد میثاق حقوق کودک مبنی بر نیاز مبرم به افزایش حفاظت کودکان در جنگها و منازعات مسلحانه. با توجه به ماده اول میثاق، انسانی که سن 18 سالگی را تمام نکرده است، کودک محسوب میشود مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری دولتی کمتر تعیین شده باشد. با اعتقاد به اینکه مقاوله نامه اختیاری حقوق کودک، سن افراد را در جنگها افزایش میدهد و این اقدام را یکی از اقدامات اولیه جهت حفظ منافع کودکان میداند.

 

با توجه به بیست و ششمین کنفرانس بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر در دسامبر 1995، مبنی بر اینکه دولتهای متخاصم در جنگ باید گامهای موثری در جهت تضمین عدم شرکت افراد زیر 18 سال در جنگ را بعمل آورند. با استقبال از رای همگانی، (اعضاء ) میثاق سازمان بین المللی کار، ژوئن 1999 شماره 182 مبنی بر پذیرش حذف کار کودکان و ممنوعیت فوری استخدام اجباری کودکان برای جنگها. با توجه به محکومیت شدید گروهها و دستجات مسلح و جدا از نیروهای حکومتی، در استخدام، آموزش و بکارگیری کودکان برای جنگ در درون و برون مرزها، و نیز محکومیت افرادی که با علم و آگاهی مرتکب چنین اعمالی میشوند. با یادآوری بر تعهدات هر دولت عضو در پایبندی به مقررات حقوقی بشردوستانه بین المللی در مواقع جنگ. با اصرار براجرای مواد این مقاوله نامه که بدون تعصب و تبعیض در جهت اهداف و اصول مندرج در منشور سازمان ملل متحد، ماده 51 و اسناد مربوط به حقوق بشر تدوین شده است. با یادآوری به شرایط صلح و امنیت بر پایه احترام کامل به اصول مندرج در منشور و رعایت عملی اسناد و قوانین حقوقی بشردوستانه برای حفاظت کودکان بویژه در خلال جنگها و اشغال سرزمینها توسط بیگانگان با شناخت به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جنسی کودکان و احتیاجات ویژه آنها و نیز با توجه به آسیب پذیری کودکان در مواقع استخدام و بکارگیری آنها در جنگها و مخاصمات که مخالف مواد این مقاوله نامه است. با توجه به ضروریات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که سبب میشود کودکان در جنگها حضور یابند. با اعتقاد به نیاز مبرم در جهت تقویت همکاریهای بین المللی برای اجرای این مقاوله نامه و نیز جهت احیای شرایط جسمانی و روانی و بازیابی سلامت اجتماعی کودکان بویژه کسانیکه قربانی جنگها هستند. با تشویق به شرکت در اجتماعات جهت انتشار و اطلاعات و آموزشهای برنامه هائی که در ارتباط با اجرای مواد این مقاوله نامه است، بویژه برای کودکان و کودکان قربانی جنگها
(دولتهای عضو این مقاوله نامه) مواد زیر را پذیرفته اند:
ماده اول
دولتهای عضو می بایست اقدامات لازم را جهت تضمین عدم شرکت افراد زیر 18 سال در نیروهای مسلح برای شرکت در مخاصمات و جنگها بعمل در آورند.
ماده دوم
دولتهای عضو می بایست اطمینان حاصل نمایند که افراد زیر 18 سال به استخدام اجباری نیروهای مسلح درنیامده باشند.
ماده سوم
1- دولتهای عضو می بایست حداقل سن داوطلبان خدمت در نیروهای مسلح و ملی خود را طبق ماده 38 میثاق حقوق کودک، بند سوم، قرار دهند. این ماده از میثاق متضمن اصولی است که از حکومتها میخواهد اقدامات لازم را جهت حمایتهای ویژه افراد زیر 18 سال انجام دهند.
2- هردولت عضو می بایست مصوبه و یا پیوستی به این مقاوله نامه مبنی بر اظهار علاقه به تعیین حداقل سن خدمت افراد در نیروهای مسلح خود، داشته باشد. همچنین یک دستورالعمل توضیحی مبنی بر حمایت افراد جهت استخدام در نیروهای مسلح بعمل آورد تا بدین وسیله کسی مجبور به استخدام در نیروهای مسلح نشود.
3- هردولت عضوی که اجازه خدمت داوطلبانه به افراد کمتر از 18 سال، در نیروهای مسلح خود میدهد، ملزم به حداقل مراقبت و حمایتهایی است که در زیر آورده میشود:
الف) خدمت (در نیروهای مسلح) حقیقتا داوطلبانه باشد.
ب) خدمت با اطلاع و رضایت والدین و یا قیم قانونی فرد باشد.
ج) این اشخاص (والدین و قیم قانونی) می بایست کاملا از وظایفی که فرد در چنین خدمات نظامی با آن روبرو است، مطلع باشد.
د) این اشخاص مدرک معتبر و قابل پذیرشی که نشان دهند سن فرد داوطلب است را ارائه بدهند.
4- هر دولت عضو میتواند در هر زمان بوسیله یادداشتی خطاب به دبیر کل سازمان ملل اظهار علاقه خود مبنی بر اعلام (مذکور) را تحکیم بخشد. دبیر کل این مورد را به اطلاع سائر دولتهای عضو خواهد رساند. این چنین یادداشتی از تاریخ دریافت آن بوسیله دبیر کل اجرا خواهد شد.
5- بنابر ماده 28 و 29 میثاق حقوق کودک، لازمه افزایش سنی که در بند اول این ماده آمده است، برای مدارسی که تحت کنترل نیروهای مسلح دولتهای عضو است، قابل اجرا نمی باشد.
ماده چهارم
1- گروههای مسلحی که جدا از نیروهای مسلح دولتی هستند، نباید تحت هیچ شرایطی، افراد زیر 18 سال را جهت شرکت در جنگ به استخدام خود درآورند.
2- دولتهای عضو موظف اند اقدامات لازم و عملی را جهت ممانعت از استخدام و بکارگیری اینگونه افراد، انجام دهند. این ممانعت ها شامل بکار بردن اقدامات قانونی مبنی بر جرم شناختن اینگونه اعمال است.

 

3- اجرای ماده حاضر در وضعیت قانونی دولت عضوی که در حال جنگ است، تاثیری نخواهد گذاشت.
ماده پنجم
هیچکدام از مواد این مقاوله نامه نباید به گونه ای تفسیر شود که از قوانین و مقررات دولتهای عضو و یا قوانین بین المللی و قوانین بشردوستانه بین المللی که همگی برای تحقق بخشیدن و (دفاع) از حقوق کودک وضع شده اند، ممانعت بعمل آورد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقاوله نامه اختیاری میثاق حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ

دانلود مقاله چگونه تخیل کودک خود را پرورش دهیم؟

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله چگونه تخیل کودک خود را پرورش دهیم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مغز در حال رشد کودک شما
مغز کودک شما در زمان تولد، حدودا صد میلیارد سلول داشت. این مطلب به خودی خود شگفت انگیز و جالب توجه است، اما آنچه در مغز او در این دوران اتفاق می افتد، شگفت انگیزتر است. هر کدام از آن سلولها در حال ارسال و دریافت سیگنالهای الکتریکی است و همچنین این سلولها با یکدیگر پیوندهایی ایجاد می کنند که با تکرار و تمرین، نهایتا منجر به تشکیل شبکه هایی از سلولهای عصبی خواهد شد. این شبکه ها (که معمولا مدارهای عصبی نامیده می شوند)، امکان فکر کردن و یادگیری را برای کودک فراهم می سازند. هنگامی که سه سال از تولد او بگذرد، هزار هزار میلیارد پیوند عصبی در مغز او تشکیل شده است.
اکنون، مغز کودک شما در حال ایجاد مسیرهای عصبی است که در تمام طول عمر او مورد استفاده قرار خواهند گرفت. هر کدام از این پیوندها و مسیرها که مرتب مورد استفاده قرار گیرد به یک پیوند یا مسیر دائمی تبدیل می شود، در حالی که اگر برخی از این پیوندها مرتب مورد استفاده قرار نگیرند، ممکن است از بین بروند. به همین دلیل، متخصصین بر اهمیت سه سال اول زندگی، بسیار تاکید می کنند: هرکاری که شما به همراه کودک خود انجام دهید، از بازی کردن تا خوردن و راه رفتن و کتاب یا شعر و آواز خواندن، به مغز او کمک می کند تا فعالیت بیشتری انجام دهد.
هرگاه کودک خود را در برابر تصاویر، صداها و حسهای جدید قرار دهید، در واقع مغز او را در برابر دنیایی بزرگتر و هیجان انگیزتر قرار داده اید. هنگامی که تخیل خود را به همراه او به کار بگیرید؛ مثلا بگویید: «نگاه کن! من یک ببر هستم توی یک جنگل بزرگ!» یا «فرض کن می خواهیم به خانه مادربزرگ برویم»، در واقع مغز او را وادار می کنید تا پیوندها و مسیرهایی تشکیل دهد که به ایجاد خلاقیت و تخیل در او منجر خواهد شد.
تخیل کودک چگونه کار می کند؟
از آنجا که مهارتهای کلامی کودک شما هنوز چندان پیشرفت نکرده اند، به سختی می توان فهمید که او دقیقا به چه چیزی فکر می کند. اما شما می توانید نشانه های تخیل او را در تقلید کردن های او از آنچه که در اطرافش می بیند، تشخیص دهید؛ این رفتار عموما بین هجده تا بیست ماهگی شکل می گیرد. کودک شما ممکن است دقیقا کارهایی را که شما انجام می دهید تقلید کند؛ برنامه روزانه ای را که برای او ریخته اید، بر روی عروسکهایش پیاده کند، به آنها غذا بدهد یا آنها را بخواباند.
خیال پردازی های کودکانه چه کمکی به او می کند؟
تخیل قوی در کودک می تواند بسیار بیشتر از آنچه شما فکر می کنید، در مسیر زندگی به او کمک کند.
وسعت دامنه لغات: معمولا دامنه لغات کودکانی که به بازیهای تخیلی علاقه نشان داده یا به داستانها و کتابهایی که دیگران برایشان می خوانند گوش می دهند، بسیار وسعیتر و بهتر است. البته شما ممکن است نتایج چشمگیر این مطلب را سال آینده ببینید، هنگامی که تعداد لغات مورد استفاده کودک شما جهشی ناگهانی پیدا خواهد کرد؛ اما سنگ بنای این پیشرفت چشمگیر را باید در این دوره بریزید.
به دست آوردن کنترل: "نقش بازی کردن" و "وانمود کردن" این امکان را برای کودک فراهم می کنند تا آن کسی باشد که دوست دارد. احساسات منفی اش را کشف و بررسی کند، چیزهایی را که تا کنون یاد گرفته تمرین کند و اوضاع را به آن صورتی که دوست دارد در بیاورد. داستانهایی که مثلا در آن سه بره باهوش، جلوی گرگ بد را می گیرند، یا بازیهای تخیلی که در آنها عروسکش را به زور به حمام می برد، این حس را به او منتقل می کنند که او حتی در شرایط نا آشنا یا ترسناک نیز می تواند کنترل اوضاع را به دست گیرد.
حل کردن مسائل: رویاپردازی پیرامون موقعیتهای تخیلی، نحوه تفکر خلاقانه را به کودک شما آموزش می دهند و می تواند یک ابزار بسیار مفید در فرآیند حل مساله توسط کودک باشد. مطالعات نشان می دهد افرادی که در زمان خردسالی از تخیل قوی برخوردار هستند، معمولا این قابلیت را در بزرگسالی نیز حفظ می کنند و در نتیجه، نتایج بهتری در فرآیندهای حل مسائل به دست می آورند. آزمایشهای بعدی در طول زندگی افرادی که در کودکی تخیل قوی تری داشتند مشخص کردند که این افراد هنگام برخورد با چالشها یا مشکلات غیرمترقبه (مثلا جا گذاشتن کتابی که برای مدرسه لازم دارند)، می توانند از منابع و گزینه های بیشتری برای پیدا کردن راه حل مناسب، استفاده کنند.
شما برای کمک به پیشرفت تخیل کودک خود چه می توانید بکنید؟
برای او کتاب بخوانید: کتاب خواندن برای کودک، یکی از بهترین راههایی است که می تواند مغز او را به خوبی تغذیه کند. کتابهایی را انتخاب کنید که عکسهای رنگی و بزرگ به تعداد زیاد داشته باشند و از این فرصت (تا زمانی که هنوز کودک شما خواندن را یاد نگرفته و اصرار نمی کند که دقیقا متن کتاب را برای او بخوانید)، استفاده کنید؛ چون می توانید هر داستانی که دوست دارید برای او سر هم کنید! عکس چیزهای مختلف، از سوسک گرفته تا فرفره را به او نشان بدهید؛ صدای حیوانات یا وسائل مختلفی را که در داستان به آنها اشاره شده، برای او در بیاورید؛ صداهای خاصی را برای شخصیتهایی که در داستان هستند، ابداع کنید؛ و درباره اینکه چه اتفاقاتی برای آدمها یا حیوانات کتاب داستان افتاده یا ممکن است بیفتد، صحبت کنید.
برای همدیگر داستانهای جدید بسازید و بگویید: می توانید از خودتان یک داستان بسازید و برای کودک بگویید؛ این کار به اندازه خواندن یک کتاب داستان می تواند برای او مفید باشد. همچنین اگر بتوانید از خود او به عنوان شخصیت اصلی داستان استفاده کنید، به کودک کمک خواهد کرد تا درک و احساسش را پیرامون خودش به عنوان یک موجود مستقل، پرورش دهد. البته او هم به زودی قادر خواهد بود که از خودش داستان بسازد و برای شما بگوید.
از موسیقی بهره بگیرید: هرچند سن کودک شما اجازه نمی دهد که بتوانید از کلاسهای منظم موسیقی برای او استفاده کنید، اما می توانید دنیای او را پُر از موسیقی کنید. با همدیگر به موسیقیهای مختلف گوش بدهید و او را تشویق کنید که با آواز خواندن، رقصیدن و یا نواختن موزیک به کمک پیانوی اسباب بازی یا وسایل خانگی دیگر، شما را همراهی کند.
کودک را تشویق کنید تا نمایش بازی کند: کودکان از تبدیل وقایع روزمره و یا تخیلاتشان به نمایشهای جالب و بازی کردن در این نمایشها، چیزهای زیادی می آموزند. هنگامی که کودک شما یک نمایشنامه ساده را طراحی می کند، افراد و شخصیتها را درون آن می چیند و نهایتا در این نمایش کوچک بازی می کند، مهارتهای کلامی و اجتماعی او افزایش می یابند. او با بازی کردن دوباره یا چندباره نمایشهایی که موضوع غم، شادی، ترس یا امنیت را در خود دارند، بر روی احساسات و عواطف خود تمرین می کند. هنگامی که او خود را به عنوان یک پدر، دکتر و یا معلم تصور می کند، احساس قدرت کرده و همچنین مسوول بودن را تمرین می کند.
لوازم نمایش را برای او فراهم کنید: تقریبا هر چیزی می تواند در یک نمایشنامه تخیلی مورد استفاده قرار گیرد و البته برای کودکان، هر چقدر این وسایل ساده تر باشند، بهتر هستند. یک جعبه مقوایی می تواند ماشین، کشتی یا قطاری باشد که کودک با آن به این سو و آن سو برود و یک حوله حمام هم می تواند نقش لباس سوپرمن را بازی کند. از آنجا که بخش عمده ای از این نمایشهای تخیلی در ذهن و مغز کودک اتفاق می افتد، او به لباسهای پر زرق و برق و مفصل (مثلا لباسهای شخصیتهای کارتونی) چندان نیاز ندارد.
اگر یک جعبه یا چمدان برای کودک خود آماده کنید تا ابزار و وسایل نمایشهای تخیلی اش را درون آن بگذارد، این بازی برای او هیجان انگیزتر خواهد شد. اگر هر از چند گاهی، وقتی کودک شما متوجه نیست، چیزهای جدیدی داخل جعبه بگذارید می توانید او را شگفت زده کنید: «بذار ببینیم امروز چی توی جعبه است؟».
مدت زمان تماشای تلویزیون را محدود کنید: و اما در مورد تماشای تلویزیون، بهتر است میانه روی را پیش بگیرید. متخصصین توصیه می کنند که کودکان زیر دوسال نباید تلویزیون ببینند، اما برخی از والدین نهایتا مجبور می شوند به کودکان اجازه دهند که مدت کوتاهی را به تماشای تلویزیون بگذرانند. هنگامی که کودک، برنامه های تلویزیون را تماشا می کند، سعی کنید که بیش از ده تا پانزده دقیقه به طور مداوم پای تلویزیون ننشیند. شاید دچار این وسوسه شده باشید که از تلویزیون به عنوان پرستار مجانی برای کودک خود استفاده کنید، چون هنگامی که او تلویزیون می بیند، دردسر درست نمی کند، معمولا به کارهای خطرناک نیز نمی پردازد و شما می توانید به کارهای خودتان برسید؛ اما از این کار به شدت خودداری کنید. در عوض، هر وقت او می خواهد تلویزیون ببیند، با او به تماشای تلویزیون بنشینید؛ برای او سوالاتی را مطرح کنید؛ در مورد آنچه در نمایش یا فیلم گفته می شود با هم صحبت کنید؛ و سعی کنید پاسخ و واکنش او را به این موارد، بفهمید.
چگونه می توانید با خیال پردازی های کودکتان زندگی کنید؟
محدودیتهایی برای او تعیین کنید: تعریف و اجرای برخی قوانین (به عنوان مثال اینکه اجازه ندارد با شمشیر اسباب بازی اش، کسی را بزند)، جهت دستیابی به شادی و خوشحالی پایدار برای خود و کودکتان، ضروری است. اما هر وقت که می توانید اجازه دهید کودکتان با تخیلاتش زندگی کند. ممکن است کودک شما از میز ناهارخوری به عنوان کلبه اسکیموها استفاده کند! در نتیجه شما می توانید شام یا ناهار را روی زمین و در اطاق نشیمن صرف کنید.
دوست تخیلی کودک خود را قبول کنید: متخصصان بر این باورند که داشتن یک دوست تخیلی، نشانه خلاق و اجتماعی بودن کودکی است که راهی را برای غلبه بر ترسها و نگرانیهایش پیدا کرده است. برخی مطالعات نشان می دهند که تقریبا نیمی از کودکان در دوره ای از زندگی شان، یک دوست تخیلی داشته اند.
با این حال، اگر کودک شما یک اشتباه انجام داد و پس از آن دوست تخیلی اش را مقصر دانست و سرزنش کرد، شما باید با وارد شدن به این صحنه، سعی کنید حقیقت را به او نشان بدهید. البته نباید او را به دروغگویی متهم کنید، بلکه آن رفتار یا عمل را مورد توجه قرار دهید. کودک خود و دوست تخیلی اش را وادار کنید تا آن اشتباه را جبران کنند (مثلا آشغالها را از روی زمین جمع کنند، یا عذر خواهی کنند، یا هر چیز دیگر) و برای او روشن کنید که آن عمل یا رفتار، به هیچ وجه قابل قبول نیست.

 

از کارهای عجیب و غریب یا خنده دار او لذت ببرید: وقتی کودک شما برای سومین روز متوالی اصرار می کند که لباس آدم فضاییها را در مهدکودک بپوشد، ممکن است فکر کنید با یک مشکل جدی مواجه شده اید. افراد بزرگسال به قدری با اجتماع ارتباط داشته اند که قادر هستند مرز مشخصی بین محیطهای عمومی و محیطهای خصوصی قائل شوند (مثلا شما می دانید که پیژامه و دمپایی راحتی برای استفاده در داخل منزل مناسب است، اما برای رستوران مناسب نیست)، اما کودکان به این صورت فکر نمی کنند. هرگاه در اینگونه مواقع می خواهید کودک را مجبور به انجام کاری بکنید (مثلا بگویید: "لباسهای سیندرلا را همین حالا در بیاور")، به یاد بیاورید که کودک شما هنوز قادر به درک این محدودیتها نیست و البته لازم هم نیست که چندان نگران طرز لباس پوشیدن کودک خود باشید.
پایان خیال(تخیل در کودکان )
ساعت ۷ بعد ازظهر به وقت کلیولند اوهایو است و خانواده «نات» ساعات گرم یک روز تابستانی را سپری می کنند. پدر بساط کباب را به راه انداخته و مادر علف های هرز باغچه را وجین می کند. بچه ها با دوچرخه هاشان به سرعت این ور و آن ور می کنند.


ساعت ۷ بعد ازظهر به وقت کلیولند اوهایو است و خانواده «نات» ساعات گرم یک روز تابستانی را سپری می کنند. پدر بساط کباب را به راه انداخته و مادر علف های هرز باغچه را وجین می کند. بچه ها با دوچرخه هاشان به سرعت این ور و آن ور می کنند. اریک ۴ ساله در حالی که در روروکش سرعت می گیرد فریاد می زند «من مرد عنکبوتی هستم، هاااا!». بی.جی، برادر ۷ ساله اریک مذبوحانه در تلاش است با دوچرخه بزرگتر از قدش تک چرخ بزند. این بچه ها زمان زیادی دارند تا تعطیلات تابستانی خود را به فعالیت هایی همچون فوتبال و بیس بال بگذرانند. مادر خانواده اما، به آنها اجازه نمی دهد بازی ویدئویی کنند. به اعتقاد او، این نوع تفریح، بازی نیست؛ او خاطرجمع است که بچه هایش تعطیلات را به شیوه قدیمی و بدون آنکه از پیش برنامه ریزی شده باشد سپری می کنند - نه خبری از وسیله بازی با فناوری پیشرفته است و نه فشار یا ضرب الاجلی در کار است. او می گوید: «بچه ها برای بازی، فقط و فقط بازی، نیاز به وقت دارند.» دخترک خانواده، الیسای ۱۱ساله یک راست سر اصل موضوع می رود: «اگر تخیل خود را بکار نگیرید، چقدر لذت می برید؟»
بسیاری از بزرگسالان همین پرسش را دارند. در برخی کشورها کودکان ۴۰ ساعت در هفته را به تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی، تماشای سی.دی و گشت و گذار در اینترنت می گذرانند. در این عصر جدید تکنولوژی زده، آیا تخیل کودکان به خطر نمی افتد؟
آیا شخصیت های تخیلی و دوستان خیالی به سود هم بازی های بی روح رایانه ای و پلی استیشن به کناری نهاده می شوند؟ آیا تخیل، تنها یادگاری از سده بیستم است؟ به این پرسش ها نه می توان پاسخی صریح داد و نه چندان اطلاعاتی در این باره در دست است. هرچند اسباب بازی های مدرن و بازی های ویدئویی اکشن طرفداران مدافعان خود را دارد -پژوهش های جدید نشان می دهد آنها واکنش را سرعت می بخشند و مهارت های بصری را ارتقا می دهند- اما همواره نگرانی های فزاینده ای وجود دارد که پیشرفت های عظیم انقلاب دیجیتال می تواند اثر منفی بر رشد فکری کودکان بگذارد و حتی همچون بزرگسالان خلاقیت کودکان را زائل کند. دوروتی سینگر روانشناسی از دانشگاه ییل می پرسد: «اگر ما همه این موضوعات برنامه ریزی شده را دراختیار آنها قرار دهیم، آیا آنها خواهند توانست روزی خود را از این چارچوب از پیش تعیین شده بیرون بکشند و مانند مخترعان بزرگ فکر کنند؟ آیا به این ترتیب کودکان را از اندیشه خلاق باز نمی داریم؟»
نخستین چالش دانشمندان ارائه تعریف دقیق «نیروی تخیل» است. «سینگر»، از دانشمندان پیشرو در مطالعات کودکان و بازی، به همراه شوهرش «جرمی» به سادگی آن را «قدرت تفکر نمادین» می خواند. خلق تصویر چیزی که مستقیماً در برابر آدمی نیست -برای نمونه، انسان می تواند در حالی که پشت میز کارش نشسته خود را در ساحل دریا مجسم کند. نیروی تخیل آدمی در ایجاد و توسعه فرایند تفکر پیچیده، از حل مشکلات عملی همچون چگونگی رها شدن از گره ترافیکی گرفته تا تفکرات پیچیده مانند اندیشیدن به ابعاد جهان هستی، نقش محوری دارد. نیروی تخیل ما اوایل زندگی پدید می آید و با ارتباط دادن سلول های مغز به یکدیگر بستر لازم برای فانتزی را در سراسر حیات فراهم می آورد. «مارجوری تیلور» روانشناسی از دانشگاه ارگون و نویسنده «همدردی خیالی و کودکانی که آن را پدید می آورند» می گوید: «تخیل برای ذهن آدمی، حیاتی است.» وقتی کودکان بازی تخیلی می کنند، در واقع تخیل خود را پرورش می دهند. شاید آجرهای بازی خانه سازی یا خانه های عروسکی، ازمد افتاده و قدیمی به نظر بیایند اما به واسطه طبیعت بی ساختار و باز خود اجازه می دهند تخیل کودک آنها را به هرسو که مایل است به پرواز درآورد. «مایکل مندیزا» از بنیانگذاران مرکز غیرانتفاعی آموزشی و مرجع در زمینه کودک و بازی می گوید: «یک کارتن خالی ماشین لباسشویی می تواند سفینه فضایی، زیردریایی یا قطار باشد
به نظر می رسد قوه تخیل کودک همزمان با زبان باز کردن او، همان وهله حساس در رشد قوای عقلانی اش، شروع به شکل گیری کند. سینگرها به کمک مجموعه آزمون ها و ارزیابی ها (کودک وقتی با آجرها بازی می کند چقدر خلاق است، یا در آزمون لکه های جوهر چه می بیند) دریافتند معمولاً کودکانی که بیشتر بازی تخیلی می کنند دایره واژگانی وسیع تر از کودکانی دارند که کمتر به این گونه بازی ها می پردازند. آنها همچنین، دریافتند کودکان دارای نیروی تخیل قوی تر، از زبان پیچیده تر، مانند استفاده از قیدها و ساختار دستوری مشکل تر همچون ساختارهای فاعلی، بهره می جویند. این بدان روست که کودکان با بیان داستان ها و اجرای موقعیت های تخیلی مهارت های زبانی خود را به کار می بندند تا بتوانند با موفقیت از پس اجرای آن برآیند. اگر کودک واژه ای را نداند، از والدین یا معلم خود می پرسد، بدین ترتیب هر بار اجرا را به تفریح بدل می کند، دایره واژگانی خود را نیز وسعت می بخشد.
بازی همچنین، قدرت تمرکز و توجه را افزایش می دهد و امکان اجتماعی شدن، بیان احساسات و تمرین مهارت های حرکتی را برای کودک فراهم می آورد. سینگرها دریافتند کودکانی که بازی تخیلی می کنند بیشتر می خندند و لبخند می زنند و نسبت به کودکانی که چندان به بازی های تخیلی نمی پردازند، کمتر رفتارهای تهاجمی از خود نشان می دهند.
بسیاری از پژوهشگران و مربیان می گویند تفریحات الکترونیک به نحو موثر موجب کاهش بازی های تخیلی کودکان می شود. فرانسیس کلوسن، آموزگار دبستان با ۲۰ سال سابقه خدمت در «اکل دتریکس سرینگ» بلژیک، شاهد کاهش قابل توجه سطح دایره واژگان و توان نوشتن دانش آموزان است. کلوسن می گوید: «از ۱۰ سال پیش، تخیل و خلاقیت [در میان کودکان] شروع به کاهش کرده است.» «ویدا تالاجیک» آموزگار «اسنوان والدورفسکا اسکولا» در شهر زاگرب کرواسی، دریافته است کودکان بر زبان از پیش تعیین شده متکی شده اند.او می گوید: «هنگام درس، آنها صداها و عباراتی از بازی های ویدئویی را تکرار می کنند، و کمتر پیش می آید بتوانند بازی های خودانگیخته بکنند. در نبود بازی های ویدئویی، برای آن ها آسان تر است نیروی ابتکار خود را به کار بندند، خود را در یک کشتی، خانه یا در حال پختن کیک مجسم کنند.» یک روانشناس پاریسی به نام «سوفیا کارولین پوتیر»، متوجه شده است وقتی از کودکان می خواهد تصویری بکشند، آنها اغلب هاج و واج تنها به صفحه کاغذ خیره می شوند. او می گوید: «چیزی برای آفریدن ندارند. مطلقاً هیچ!»
بازی های رایانه ای، ویدئویی و تلویزیونی شخصیت ها، داستان ها و مکالمات آماده را به خورد کودکان می دهند و کودکان را به گونه ای کاملاً منفعل آماج خود قرار می دهند. این از نگرانی های عصر مدرن است. «دانیل اندرسن» روانشناس دانشگاه ماساچوست، گروهی کودک را از مقطع پیش دبستانی تا دبیرستان زیرنظر قرار داد و نوع برنامه های تلویزیونی مورداستفاده آنها، وضعیت درسی و فعالیت آنها را مستند کرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد آن دسته از کودکان که تلویزیون تفریح عمده آنهاست کمتر در کنش های خلاقانه همچون کلاس های هنر یا نوشتن خلاقانه در دبیرستان شرکت می کنند. همچنین، بچه هایی که به شکل افراطی مقابل تلویزیون، ویدئو و صفحه مانیتور می نشینند مانع پرورش احساسات خود، سمفونی صدا، چشیدن و لمس کردن که ذاتی حتی ساده ترین بازی هاست، می شوند. «پائولو سرپت» روانشناس دانشگاه «سینیا»ی ایتالیا و نویسنده «آیا به کودکان خود گوش می دهیم؟» می گوید: «زمان از ارتباطات بشری، بازی، کشتی، درآغوش کشی، بوسیدن یا کشیدن موی همدیگر، ستانده شده است. من این پدیده را خودگرایی تکنولوژیک (technological autism) می نامم.»

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چگونه تخیل کودک خود را پرورش دهیم؟

دانلود مقاله وضعیت حقوقی کودک آزمایشگاهی

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله وضعیت حقوقی کودک آزمایشگاهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 یکی از پدیده های دانش جدید ، نوزادی بود که چندی پیش در انگلستان چشم به جهان گشود و در رسانه های گروهی ، کودک آزمایشگاهی نام گرفت . این انسان که قسمتی از راه پیدایش خود را در خارج مسیر طبیعی پیموده است از ، ترکیب نطفه زن و شوهری در خارج رحم و پرورش آن تا مدت معینی در داخل لوله آزمایشگاهی و سپس انتقال آن به رحم مادر ، پا به عرصه هستی گذارده است .
این حادثه مانند ره آوردهای دیگر علمی ، مسائل حقوقی خاصی را در بر می انگیزد که طرح آن نه در مجموعه های قانونگذاری ، نه در نوشته های حقوقی سابقه ندارد . از آن جهت که اداره و تنظیم این پدیده ها بوسیله مقررات ، برای پایداری نظم جامعه ضروری است ، دانش حقوق ناگزیر است حداقل همراه این مسائل نوظهور گام بردارد و یا چون سایه ای آن را دنبال کند .
از این رو مناسب می نماید که به اختصار وضعیت کودک آزمایشگاهی در سیستم حقوقی ایران موضوع بحث قرار گیرد و با آنکه در بین مقررات قانونی نصی در خصوص آن نمی توان یافت ، به کمک قواعد و اصول کلی و روح مقررات موضوعه ، احکام حقوقی آن استنباط گردد .
در این مقاله مسائل مربوط به موضوع مذکور را ذیلاً بررسی می کنیم .
چون پاره ای از مبانی استنباط احکام موضوع این مقاله با مبانی مربوط به تلقیح مصنوعی انسان که موضوع مقاله نویسنده در شماره اول مرداد 45 مجله دادگستری بوده است ، بی ارتباط نیست توجه خوانندگان محترم را بدان نیز معطوف بداریم . مسائل این مقاله در دو گفتار بحث می شود : نسب ، حقوق ارث و وصیت .
گفتار نخست
نسب
هم چنانکه معلوم است ، نسبت عبارت از رابطه خویشاوندی است که از راه خون بین دو یا چند نفر برقرار می شود . در اینجا دو امر را باید از هم تفکیک کرد : یکی پیدایش نسب و دیگری راه اثبات آن .
الف ـ پیدایش نسب ( بحث ماهوی )
کودک آزمایشگاهی قانوناً به کدام شخص یا اشخاص منتسب خواهد شد ؟
لازم است پیش از ورود در مسائل مربوط ، مقدمه ای بیان شود و چون در مورد نسب مانند سایر موضوعات مدنی ، مقررات فقه امامیه مورد اقتباس نویسندگان قانون مدنی ایران بوده است ، مقدمه مذکور را ابتدا در فقه ، وسپس در حقوق مدنی ایران ، مورد توجه قرار می دهیم :
1 ـ از نظر فقهی نسب ، یک امر طبیعی است و در عرف اجتماعات پیش از ظهور اسلام ، نسب از تکون یک انسان ، از ترکیب نطفه دو انسان ذکور و اناث می شده است . هر چند در پاره ای از ادیان و نزد بعضی ملل ، برای آنکه نسب از اعتبار حقوقی و نفوذ اجتماعی برخوردار باشد ، کم و بیش وجود شرایطی نیز ضروری بوده است ، ولی اساس تحقق نسب و منشاء اصلی الحاق طفل به شخص ذکور و اناث همان انعقاد نطفه از دو شخص مذکور بوده است . امروزه نیز در عرف عام اجتماعات ، نسب همین منشاءرا دارد .
آنچه مسلم است این است که پس از ظهور اسلام ، این مبنای طبیعی ، مورد انکار و رد شارع مقدس قرار نگرفته است و به اصطلاح اصولی ، در مورد عنوان نسب ، حقیقت شرعیه ای وجود ندارد ، بلکه در فقه نیز نسب به همین معنی عرفی اطلاق می گردد ، منتها در یک مورد نسب طبیعی مورد شناسائی حقوقی اسلام قرار نگرفته است و آن مورد مربوط به زنا است که هر چند طفل از نطفه زن و مرد زناکار بوجود آمده باشد ولی چون رابطه جنسی بین پدر و مادر او نامشروع است ، ملحق به ایشان نمی شود . زنا در موردی محقق می شود که طرفین رابطه نامشروع ، بر عدم وجود زوجیت آگاه باشند . در صورتی که ایشان اشتباهاً رابطه جنسی برقرار کرده باشند ، طفل حاصل از این عمل ، با طرفین نسب شرعی خواهد داشت و هر گاه یکی از آنها باخبر باشد ، رابطه جنسی مزبور ، منحصراً از جانب او زنا محسوب شده و انتساب طفل را به او منتفی می سازد ، ولی نسب بین طفل و طرف دیگر برقرار خواهد شد .
بنا بر این تولد طفل از رابطه زنا مانع تحقق نسب شرعی است ، ودر غیر مورد زنا باید نسب طبیعی ، نسب شرعی و معتبر محسوب گردد ، مانند نسب ناشی از شبهه .
2 ـ از نظر حقوق مدنی ، قانون مدنی ایران نیز در این مورد ، از حقوق امامیه متابعت کرده است و بر مقررات آن ، چیزی نفیاً یا اثباتاً نیفزوده است . طبق ماده 165 قانون مدنی طفل متولد از نزدیکی به شبهه ملحق به طرفی می شود که در اشتباه بوده و نزدیکی را مشروع تصور کرده است . همچنین مطابق ماده 1166 قانون مدنی در صورتی که نکاح بین زن و مرد باطل باشد ، طفل با هر یک از ایشان که از بطلان نکاح بی خبر بوده است ، نسب قانونی خواهد داشت . به طوری که معلوم است ، ملاک اصلی الحاق نسب بین طفل و شخص و یا اشخاص دیگر ، پیدایش او از نطفه ایشان است ، منتها در ماده 1167 قانون مدنی قانونگذار فقط زنا را مانع تحقق نسب مشروع دانسته است . بنا بر این در هر مورد که زنا صادق نباشد مانعی در انتساب طفل به شخصی که از نطفه او تکون پیدا کرده است وجود نخواهد داشت . با توجه به مطالب بالا باید گفت که طفل متولد از بارور کردن تخمک و ترکیب نطفه مرد و زن ، در خارج از رحم در درون لوله آزمایشگاهی ملحق به صاحبان نطفه خواهد بود . زیرا از یک طرف نسب طبیعی محقق است ، و از طرف دیگر ، برای پیدایش نسب مشروع ، قانونگذار خصوصیت دیگری را نظیر انجام رابطه جنسی بین مرد و زن لازم ندانسته است ، حکم حقوقی مزبور نه تنها در موردی است که بین دو طرف نطفه رابطه زوجیت وجود داشته باشد بلکه حتی بعید نیست گفته شود ، در صورتی هم که طرفین از این حیث ، با یکدیگر بیگانه باشند ، جریان پیدا می کند و طفل با ایشان نسب قانونی خواهد داشت . در این صورت تحقق نسب طبیعی مسلم است ، عنوان زنا که جز با انجام راتبطه جنسی نامشروع بین طرفین ، حاصل نمی شود صادق نخواهد بود تا مانعی برای الحاق طفل به صاحبان نطفه باشد . در این حکم فرقی نیست بین موردی که زن صاحب تخمک ، شوهر داشته باشد یا خیر .
مسئله دیگری که طرح آن در اینجا مناسب به نظر می رسد ، این است که هر گاه نطفه مرد و زنی در لوله آزمایشگاه ترکیب شود و سپس در رحم زن دیگری قرار داده شود و بعد از انقضاء دوره حمل ، طفلی از آن متولد گردد ، از نظر نسب و آثار قانونی چه وضعیتی نسبت به این زن خواهد داشت ؟ تا آنجا که اطلاع داریم ، این فرض هنوز در عالم پزشکی وقوع نیافته است ، ولی ممکن است در آینده نزدیک واقع گردد . به همین جهت بحث اختصاری نسبت به وضعیت حقوقی آن خالی از فایده نیست .
آنچه مسلم است ، این است که در این مورد نسب قانونی بین زنی که طفل در رحم او رشد پیدا کرده و خود طفل بوجود نخواهد آمد . زیرا تخمک آن زن در پیدایش کودک شرکت نداشته است و صرف تکامل یافتن و گذراندن مراحل رشد در رحم سبب تحقق در نسب نیست بنا بر این طفل فقط به صاحبان نطفه ملحق خواهد گردید ولی آیا این مورد را می توان سبب نشر حرمت دانست یا خیر ؟ به عبارت دیگر ، آیا صرف تکامل طفل در رحم زن می تواند از موانع نکاح به حساب آید ؟ مثلاً آیا کودک مزبور می تواند بعداً با آن زن و یا همسر و فرزندان او ازدواج کند ؟ با لحاظ روح مقررات کلی مربوط به نکاح و خویشاوندی پاسخ این مسئله را نمی توان به روشنی استنباط کرد ؛ زیرا از یک طرف قانون مدنی در ماده 1045 و مواد بعدی ، تمام موانع نکاح را بطور محصور برشمرده و از آنها نمی توان مانعیت چنین امری را استنباط کرد ،توقف نطفه را در رحم ، تا رسیدن به تکامل نمی توان سبب قرابت دانست . زیرا منشاء قرابت که از موانع نکاح به حساب می آید به سه امر لانحصار یافته و آن عبارت است از نسب ، سبب رضاع که هیچ یک با موضوع مورد بحث نمی تواند قابل انطباق باشد . در نتیجه قرابت و خویشاوندی بین طفل و زن موجود نیست و این وضعیت سبب نشر حرمت مانع نکاح نخواهد گردید .
از طرف دیگر هنگامی که از ارتکازیات حقوقی ذهن خود مراجعه می کنیم در می یابیم که وجدان به آسانی حاضر به قبول این امر نیست که مثلاً کودک مزبور بتواند قانوناً با زنی که او را مدتی در رحم خود پرورش داده است ازدواج کند آیا می توان به کمک وحدت ملاک یا به استناد مفهوم اولویت ، حکم قرابت رضاعی را نسبت به مورد بحث جریان داد و چنین استدلال کرد که ملاک نشر حرمت در رضاع این است که رشد جسمانی مرتضع ، بر اثر تغذیه او از ماده ای فراهم آمده که از جسم مرضعه تولید گردیده است و در مورد بحث نیز مسلماً این وضع موجود است ؟ یا آنکه وقتی رضاع با اجتماع شرایط خاص خود سبب نشر حرمت و مانع نکاح باشد به طریق اولی ، تکامل و تشکل طفل در رحم ، می تواند نسبت به نکاح مانعیت داشته باشد ؟
به وجود نکاح مذکور در بالا ، بخصوص از آنجا می توان بهتر پی برد که در بسیاری روایات فقهی و عبارات فقها ، برای تحقق نشر حرمت در رضاع رویش گوشت و استخوان و یا به بیان امروز پیدایش سلولهای بدن طفل از شیر مرضعه به عنوان ضابطه معرفی گردیده است . هر چند رویش گوشت و استخوان در روایات مذکور ، صرفاً به عنوان ضابطه تحقق نشر حرمت ذکر شده است ، ولی نحوه بیان و تعبیر آنها طوری است که بعید نیست بتوان ضابطه مذکور را به اصطلاح فقهی نوعی علت مصرحه حکم تلقی کرد . مع الوصف استنباط مزبور در ملاک گیری قدری دور از احتیاط و شبیه قیاس به نظر می رسد . زیرا درست است که نمو جسمانی طفل از زن به عنوان ضابطه و یا حتی در سطح علت مصرحه حکم نشر حرمت معرفی شده است ، ولی منشاء این نمو در فقه و همچنین در قانون مدنی ( ماده 1046 ) شیر است نه مواد درونی دیگری که طفل در مراحل جنینی برای تکامل جنینی برای تکامل خود از آن استفاده می کند . مضافاً بر آنکه مطلق تغذیه از شیر مرضعه سبب تحقق خویشاوندی رضاعی و نشر حرمت نیست بلکه همانطور که ماده 1046 قانون مدنی مقرر می دارد ، باید شرایطی را از قبیل بوجود آمدن شیر از حمل مشروع و مکیدن آن از پستان ، دارا باشد . مفهوم شرایط مذکور این است که اگر مثلاً شیر ناشی از حمل نباشد ( چنانکه در موارد استثنائی امکان دارد ) یا آنکه ناشی از حمل نامشروع باشد آنکه از پستان مکیده نشده باشد ، و پس از خروج از آن بوسیله ظرف و غیره ئمورد استفاده قرار گرفته باشد ، خویشاوندی بین طفل و زن به وجود نمی آید و منعی برای ازدواج آن دو و یا ازدواج طفل با خویشاوندان زن بوجود نخواهد آمد ، هر چند که تغذیه طفل از شیر به حدی باشد که رویش گوشت و استخوان او را سبب شده باشد . در این صورت نسبت به وحدت ملاک و ذات علت حکم ، دریچه ای برای ورود تردید در ذهن باز می شود . آیا از نظر فقهی و تبعاً از جهت قانون مدنی ، علت حکم نشر حرمت که آن را منصوص تلقی کردیم صرفاً رویش سلولهای بدن طفل از مطلق مواد تولیدی در درون جسم زن است ، یا آنکه علت خصوص نمو این سلولها از شیر آن زن می باشد و شیر در این مورد خصوصیتی دارد ؟
در هر حال با توجه به آنچه گفته شد ، و با توسل به مبانی اصولی ، مانند اصل عدم حرمت و قرابت ، حکم به تحقق خویشاوندی بین طفل و زنی که نطفه او در مرحله تکون شرکت نداشته ولی تکامل طفل در رحم او انجام شده است ، موجه به نظر نمی رسد .
ب ـ راه اثبات :
آنچه که در بین دلایل اثبات نسب در این فراز ، جالب توجه و در خور بحث می باشد ، اماره فراش است .
بر طبق ماده 1158 قانون مدنی :
« طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است مشروط بر اینکه از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد » .
برای تنظیم امور خانوادگی و جلوگیری از بلا تکلیفی کودکان متولد از زن شوهر دار ، از جهت انتساب و خویشاوندی ، قانون مدنی ایران به تبعیت از حقوق اسلام ، مبادرت به وضع اماره قانونی فراش کرده است .
بر اساس این اماره طفلی که در مدت زوجیت متولد می شود به شوهر ملحق می گردد هر چند که زن شوهر دار ، با مردان اجنبی دیگر نیز رابطه جنسی برقرار کرده و انعقاد نطفه طفل از شوهر زن مشکوک می باشد .
این اماره حجیت و اعتبار خواهد داشت مگر آنکه دلیلی خلاف مفاد آن را اثبات کند . می خواهیم ببینیم آیا این اماره نسبت به وضعیت کودک آزمایشگاهی که از ترکیب نطفه زن و شوهر قانونی ، در خارج از رحم بوجود آمده و مدتی نیز از مراحل اولیه تکامل خود را در لوله آزمایشگاه سپری کرده است ، حاکمیت دارد یا خیر ؟
آیا پس از تولد ، شوهر زنی که نطفه طفل پس از انعقاد در رحم او قرار داده شده می تواند بدون دلیل و لعان منکر انتساب طفل به خود شود ؟
یا اینکه مانند موارد بارداری عادی و طبیعی ، اماره فراش اجازه نفی ولد بدون دلیل و لعان را به شوهر نمی دهد و در این صورت هر گاه شوهر مدعی نفی ولد باشد باید در برابر اماره الحاق ، ادعای خود را به کمک دلیل به مرحله ثبوت برساند ؟ بدیهی است فرض مسئله در موردی است که دخالت اسپرم شوهر در انعقاد نطفه مسلم نباشد و با فرض مسلم بودن طرح این مسئله دیگر جا ندارد . با اندک دقتی در منابع اماره فراش ومقررات مربوط به خصوص عبارات ماده 1158 قانون مدنی به نظر می رسد که اماره فراش را نمی توان در مورد کودک آزمایشگاهی جاری کرد . زیرا اولاً اماره مذکور در موردی حکومت دارد که بین زن و شوهر نزدیکی انجام شده باشد .
چنانکه ماده 1158 مذکور با عبارت : « … مشروط بر اینکه از تاریخ نزدیکی … » به خوبی از این امر حکایت دارد . در صورتی که در مورد کودک آزمایشگاهی ، فرض این است که نزدیکی بوجود نیامده ، بلکه طفل از ترکیب نطفه در خارج رحم پیدا شده است . ثانیاً با ملاحظه مقررات مربوط به نظر می رسد که لزوم رابطه جنسی از آن جهت مورد توجه قرار گرفته است که در صورت نزدیکی ، ورود اسپرم شوهر در داخل رحم همسرش ، عرفاً مسلم خواهد بود ، هر چند که اسپرم مردان بیگانه ای هم در آن وارد شده باشد . در صورتی که در مورد کودک آزمایشگاهی ، زمانی که نطفه ترکیب شده در داخل رحم قرار داده می شود اصولاً در ورود اسپرم شوهر ولو در وضع ترکیب به داخل رحم زن تردید وجود دارد . در اماره فراش ، امکان انعقاد نطفه طفل از اسپرم شوهر ، فراهم است . هر چند که این امکان نسبت به اسپرم دیگران نیز موجود باشد ، ولی نسبت به کودک آزمایشگاهی همین فراهم بودن امکان انعقاد از اسپرم شوهر مشکوک و مورد تردید است ؛ اگر اسپرم شوهر داخل رحم شده باشد امکان مزبور فراهم است والا این امکان منتفی است . با لحاظ گفته های بالا ، حکومت اماره فراش را نسبت به مورد بحث باید منتفی دانست . در نتیجه با استناد به اصول علمی ، مانند اصل عدم ، شوهر می تواند بدون دلیل ، منکر انتساب طفل به خود باشد . و این طرف دعوی است که باید تحقق نسب را نسبت به او اثبات کند .
نفی ولد نه تنها از جانب شوهر ممکن است بلکه زن نیز می تواند منکر انعقاد طفل از نطفه خود و در نتیجه تحقق نسبت او به خود گردد .
بدیهی است در صورت وقوع اقرار به نسب از جانب هر یک از مرد و زن مانعی در اجرا مقررات ماده 1273 قانون مدنی نبوده و طفل با اجتماع شرایط قانونی به مقر الحاق می گردد .
گفتار دوم
حقوق ارث و وصیت
الف ـ حقوق کلی :
ماده 957 قانون مدنی اعلام می دارد : « حمل از حقوق مدنی متمتع می گردد مشروط بر اینکه زنده متولد شود » .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 15   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وضعیت حقوقی کودک آزمایشگاهی

دانلود مقاله تربیت کودک

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله تربیت کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
آیا برای تربیت کودکان اصول یکسانی وجود دارد که والدین با رعایت آن اصول بتوانند به نحو مطلوبی عمل کنند؟هر چند که شاید نتوان اصول کاملا روشنی را برای تربیت بیان کرد، ولی می توان به چند اصل کلی اشاره کرد که فرایند تربیت را آسانتر می کند. در زیر به برخی ار مهارتها و اصول مهم اشاره می شود:
با ثبات عمل کنید
ثبات داشتن در رابطه با کودک یکی از اصول مهم فرزندداری است معهذا ممکن است در پیروی از آن در موقعیت های روزانه با مشکل مواجه شوید. اگر هنگامی که کودک کاری را انجام می دهد به او لبخند بزنید لکن در زمان دیگری همان کار یا شبیه آن را انجام دهد به او سخت بگیرید کودک به شدت دچار سردرگمی می شود. چرا این عمل در یک زمان خطای بزرگی بود و در زمان دیگر خنده آور؟ هنگامی که اجازه می دهید حالات خلقی شما عکس العمل هایتان را نسبت به کودک تحت تاثیر قرار دهد، قرار گرفتن در این بی ثباتی آسان می شود. پس مواظب باشید کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشویق نمایید و به علت رفتار منفی تنبیه نمایید نه اینکه ملاک تشویق یا تنبیه شما حالات خلقی شما باشد. روزی شاد و پر حوصله و روز دیگر به دلایل گوناگون خسته و بی حوصله.
هماهنگ باشید
بعنوان پدر و مادر لازم است اصول یکسانی داشته باشیم حداقل در جلوی کودکان وانمود کنیم که در تربیت آنان هماهنگیم. اگر رفتاری را پدر تائیید می کند و مادر رد، باعث تعارض کودک می شود پس بهتر است به عنوان والدین قبلا با یکدیگر هماهنگ باشیم و حداقل در جلوی کودکان عدم هماهنگیمان را بروز ندهیم.
در مورد فرزند خود مودب باشید. صحبت مودبانه درهنگام خشم و ناراحتی، معلم خوبی برای کودک و نوجوان است که حتی در هنگام خشم به طور صحیحی رفتار کنند.زمانی خاص برای توجه بدون قید و شرط به بچه ها اختصاص می دهید
منظور از توجه بدون قید و شرط، یعنی بدون توجه به رفتار کودک زمان خاصی را با وی صحبت می کنیم، درد دل می کنیم، درد دل او را گوش میدهیم و یا بازی می کنیم، بستگی به سن فرزندان دارد. وی باید احساس کند زمانی خاص را به وی اختصاص داده ایم. می توانیم هر روز چند دقیقه و در آخر هفته یک ساعت این کار را انجام دهیم.
رابطه ای سالم با کودکتان برقرار کنید
برای ایجاد رابطه ای سالم از شیوه گوش دادن فعال استفاده کنید. وقتی فرزندتان چیزی می گوید به خوبی به سخنانش گوش دهید، حتی اگر با کودک موافق نیستید، اجازه دهید صحبتهایش تمام شود، تماس چشمی مناسب و انجام ندادن کاری دیگر در هنگام صحبت با کودک، به وی می فهماند که برای حرف زدن وی ارزش قائلید و عقاید او برای شما مهم است. لحن صحبت شما در هنگام امر کردن به وی باید مودبانه باشد و حتی الامکان دستوری نباشد. به همان اندازه که نسبت به بهترین دوست خود مودب هستید در مورد فرزند خود مودب باشید. صحبت مودبانه به کودک یاد می دهد که حتی در هنگام خشم به طور صحیحی رفتار کنند. اگر خیلی هم از دست فرزند خود ناراحتید بگویید تو فلان کار را انجام دادی و من به این علت عصبانیم ولی توهین نکنید. وعظ کردن و بحث اخلاقی را در حداقل خود بکار برید، زیرا آنها در بازنگهداشتن ارتباط، مفید نمی باشد.
الگوی مناسبی باشید
هر چه امر می کنید، بهتر است در ابتدا خودتان آن کار را انجام دهید و از هر چه فرزندتان را باز می دارید خودتان هم انجام ندهید. بچه ها بیشتر از آنکه از کلام ما آموزش ببینند، از رفتار ما آموزش می بینند. پس ابتدا از خود شروع کنیم.
آزادی و محدودیت زیاد ایجاد نکنید
کودک نباید زیاد آزاد باشد و نه زیاد محدود. محدودیتهایی که ایجاد می شود باید پایدار و منطقی باشد. اگر می گویید شب باید در منزل خودتان بخوابد و منزل کس دیگری نباشد، دلیل آن را توضیح دهید و در برابر اصرار کودک و دیگران کوتاه نیایید. اگر محدودیتها منطقی باشد، چانه بردار نیست و برای آینده کودک بهتر است.
درموقع مناسب به کودک دستور دهید
اگر دستوری که به کودک می دهید درحد توانایی اش نیست یا اینکه فعلا سرگرم کار دیگری است و دستورش را اجرا نمی کند، به هیچ وجه به وی دستور ندهید زیرا این کار وی را نافرمان بار می آورد.
لازم نیست همه خواسته های کودک برآورده شود
در این مورد منطقی عمل کنید و بلافاصله بعد از این که کودک چیزی خواست برایش تهیه نکنید. ضمن اینکه باید زیاد او را ناکام نگذارید ولی عمل کردن به همه خواسته های او باعث می شود در آینده از کنترل شما خارج شود.
مواظب باشید کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشویق نمایید و به علت رفتار منفی تنبیه نمایید نه اینکه ملاک تشویق یا تنبیه شما حالات خلقی شما باشد. متناسب سن کودک به او کار و مسئولیت محول کنید
لازم نیست همه کارهای فرزندتان را شما انجام دهید و کودک در منزل فقط مصرف کننده باشد. همچنانکه کودک رشد می کند می تواند بسیاری از کارهای خود و خانه را انجام دهد. چنین استقلالی را به کودک بدهید. در غیر این صورت کاملا متکی به دیگران تربیت می شود.
در مورد موفقیتها و شکستهای کودکان منطقی عمل کنید
برخورد منطقی با شکستها و موفقیتها باعث می شود انگیزه برای کارهای بعدی در کودک از بین نرود. بزرگ کردن موفقیت و زیاد منفی جلوه دادن شکست هیچ کدام صحیح نیست. اگر فرزندتان در یک مسابقه ورزشی مدال می آورد، آن را زیاده از حد بزرگ و با اهمیت جلوه ندهید، زیرا اگر دوباره نتوانست مدال بیاورد شدیدا احساس بی ارزشی می کند و اگر هم شکست خورد آن را زیاد مهم تلقی نکنید تا بتواند باز تلاش خود را از سر گیرد. در این مورد، شکست و موفقیت در تحصیل حائز اهمیت ویژه ای است.
علل ترس شبانه کودکان 1 تا 3 سال
آنها درخلوت با خود می‌اندیشند: « اگه هیولایی در اتاق دختری بود که دیشب مامان داستانش را تعریف می‌کرد، پس ممکن است در اتاق من هم هیولا باشه! »
یا اگر یکی از خواهران یا برادرانش از تاریکی بترسد احتمالا دلیل خوبی است که او هم تصمیم بگیرد بترسد!
واکنش شما به ترس کودک
_ هرگز کودکتان را برای ترسش مسخره نکنید، تحقیرش نکنید یا برایش دلیل منطقی نیاورید
این کارها به او نشان می‌دهد شما خطری که از نظر او بسیار واقعی است را درک نمی‌کنید و حتی ممکن است بیشتر احساس ترس کند چون احساس می‌کند شما نمی‌توانید از او محافظت کنید. به علاوه، مسخره کردن باعث می‌شود که عزت نفسش را از دست بدهد.
_ اگر هراسان از خواب پریده، به او اطمینان دهید که خواب رخدادی واقعی نیست و او در امنیت است.
اگر لازم باشد چراغ را روشن کنید، بغلش کنید و مدتی کنارش بخوابید.
چراغ اتاق را تا زمانی که ترس کودک از بین برود روشن بگذارید.
_ اگر تصمیم گرفتید اتاق را ترک کنید، در اتاق را کمی باز بگذارید تا نور بیرون به داخل اتاق بیفتد و کودک صدای شما یا کارهایتان را بشنود.
آنچه که باید انجام دهید
_ به ترسش اهمیت بدهید
اجازه بدهید در مورد آن حرف بزند. هرگز نگویید بچه‌های بزرگ نمی‌ترسند. اطمینان‌دهنده باشید. به او بگویید: « اگه بخوای کنارت می‌مونم ».
_ با تصورات او پیش بروید؛ یعنی اگر اصرار دارد که یک غول در کمد لباسهایش است، کمد را باز کنید و آن را بگردید.
_ حتی می‌توانید یکی از عروسک‌های مورد علاقه‌اش را به عنوان محافظ خود انتخاب کنید یا به کودکتان جملات خاصی یاد بدهید که با آن غول را ناپدید کند.
_ ارتباطی مطلوب به وجود آورید
زمانی که نیمه‌های شب صدای کودکتان را می‌شنوید، نزدش بروید و او را در تاریکی آرام کنید.
_ بازی‌هایی را با هم امتحان کنید که با چشمان بسته چیزهای خوب مثل بستنی یا قلعه شنی کنار ساحل را تصور کند.
_ از این‌ که اتاق کودک فقط مکانی برای استراحت و خواب او باشد پرهیز کنید؛ اتاق او باید مکانی شاد و فارغ از احساسات منفی باشد.
_ شجاعتش را تحسین کنید
زمانی که کودکتان بر ترسش غلبه می‌کند را بسیار بزرگ کنید. اهمیتی ندارد که این گام چقدر کوچک بوده است. اگر او تمام شب را در حالی که چراغ خاموش است در تختش گذرانده باشد، یک جشن کوچک بگیرید یا یک هدیه کوچک را در عوض برایش آماده کنید.
چگونه از ترس جلوگیری کنیم
خواندن کتاب و قصه، یا تماشای فیلم و سریال‌های ترسناک را برای کودکتان ممنوع کنید. یادتان باشد که قطعاً تهدیدهایی مثل «اگر درست رفتار نکنی آقا غوله میاد تو رو می‌بره» را نباید به هیچ وجه بر زبان آورید

 


کلیدهای کشف و پرورش استعدادهای کودکان
استعداد
به منظور کمک به فرزندانتان در جهت رسیدن به بالاترین سطح زندگی خود، ما والدین باید مطالبی در مورد فرزندانمان یاد بگیریم و درک کنیم و در کنار آن، به فرزندانمان هم کمک کنیم مطالبی در مورد خود یاد بگیرند و درک کنند. این دانش می‌تواند به ما کمک کند تجربیاتی را طراحی کنیم و آنها را به شکوفایی بیشتر استعدادشان رهنمون شویم. در این مسیر، دانش شخصی و درکی که آنها به دست می‌آورند، می‌تواند ابزار قدرتمند‌تری برای کمک به آنها در جهت یافتن معنا، جهت و انتخاب‌های مهم زندگی‌شان باشد. والدین و بچه‌ها از طریق شناخت زمینه‌های استعداد، اطلاعات بیشتری در جهت تصمیم‌گیری برای انتخاب شغل، سرگرمی، مطالب درسی، برنامه‌ها و اهداف آینده کسب می‌کنند.
آگاهی از این نکته که فرزندان شما استعداد زیادی در یک زمینه به خصوص دارند، کافی نیست. والدین باید تکنیک‌هایی داشته باشند که به شکوفایی استعداد آنها کمک کند و در جهت تحقق آن‌ها پیش رود. والدین باید محیطی را ایجاد کنند تا بچه‌ها بتوانند به صورتی فعال، مؤثر، خلاق و با لذت از استعداد خود بهره برند و آگاه باشند که تلاش‌هایشان ارزشمند است و بیاموزند که تجربه روند کار به اندازه نتیجه تلاش‌هایشان ارزش دارد.
تشویق
یک روش برای افزایش این مشارکت و ارتباط در جهت تجربه و یادگیری تحت عنوان تشویق، شامل تکنیک خاص تشویق توضیح داده شد. تشویق یکی از قدرتمند‌ترین ابزارهایی است که والدین می‌توانند به کمک آن استعداد بچه‌ها را شکوفا کنند و به آن حیات بخشند.
پیامد
همراه با تشویق، توصیه می‌شود که والدین از پیامد استفاده کنند. پیامد برخلاف تنبیه، به کودکان می‌آموزد که نگاهی به خود بیندازند، نه آنکه نگاهشان به دیگران باشد، به کارهایشان و تأثیرات احتمالی آن کارها فکر کنند. پیامد همچنین به فرزندان درس مسئولیت‌پذیری می‌دهد پیامد بهترین کاری است که والدین می‌توانند در مورد شکوفایی هر چه بیشتر استعداد فرزندانشان (به هر روش ممکن) انجام دهند تا آنها یاد بگیرند که به خود بنگرند و مسئولیت تصمیم‌هایشان، کارهایشان و نتایج آنچه انجام می‌دهند را به عهده بگیرند.
از بچه‌ها پیروی کنید: تغییر جهت مثبت
دو تکنیک دیگر، پیروی از بچه‌ها یا تغییر جهت مثبت، والدین را با روش‌هایی تجهیز می‌کند که تمرین، کشف و یادگیری عمیق فرزندانشان را به دنبال دارد با به کارگیری این تکنیک‌ها، والدین درک بهتری خواهند داشت و خواهند توانست به ارزش‌های مثبت بازی‌هایی که خودشان به آنها جهت می‌دهند، اعتماد کنند و در مواقع لزوم به آنها کمک می‌کند تا جهت بازی را کم تغییر دهند و همان طور که در تمام بخش‌های این کتاب در پی آن بودیم باعث شکوفایی استعداد فرزندان خود شوند.
شکوفایی مهارت‌ها
اگر واقعا می‌خواهیم استعداد فرزندانمان را رشد دهیم، باید هر چه سریع‌تر دست به کار شویم هر چه زودتر نقاط قوت بچه‌ها را شناسایی و تربیت کنیم و زمینه‌هایی که در آنها رشد کندتری دارند توجه کنیم، بهتر است این مسئله اهمیت زیادی دارد که کودکان در سال‌های اولیه زندگی پایه‌های محکمی برای آینده و برای آموزش و یادگیری تحصیلی داشته باشند.
الگوبرداری
عنصر مهم دیگر برای پرورش استعداد آن است که در بهترین شرایط خود، کامل‌ترین حالت خود باشید و برای فرزند خود پر عشق‌ترین، با توجه‌ترین، با هوش‌ترین، مثبت‌ترین، موفق‌ترین، خشنودترین، متمرکز‌ترین، مؤثرترین و ... الگو باشید. همان طور که این ضرب‌المثل معروف می‌گوید: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست». بزرگسالانی که بچه‌ها را پرورش می‌دهند، باید به گونه‌ای زندگی کنند که امیدوارند فرزندانشان در آینده آن گونه باشند. بچه‌ها مشاهده می‌کنند، گوش می‌کنند و تشویق می‌شوند به صورتی مشابه رفتار کنند به گونه‌ای فعال درگیر رشد و بهبود خود باشند. بچه‌هایی که با آنها هم کنشی دارند، این امر را مشاهده می‌کنند و تشویق می‌شوند به همان صورت رفتار کنند. تمامی تکنیک‌های مختلف دیگری که در این کتاب توصیف شده‌اند، بعید است به اندازه الگوبرداری تأثیرگذار باشند.
ایجاد حس مسئولیت‌پذیری
از جمله مهم‌ترین ویژگی‌هایی که فرزندان از آن‌ها الگوبرداری می‌کنند، تلاش در جهت بهبود خود، استفاده از فرصت‌ها، بازبینی تصمیم‌ها و مسئولیت‌پذیری است. وقتی فرزندانمان می‌بینند که ما مسئولیت زندگی خود را به عهده می‌گیریم، به علائق خود توجه می‌کنیم، برنامه‌ریزی و آماده‌سازی می‌کنیم، با شجاعت با چالش‌ها مواجه می‌شویم، شکست‌های کوچک را تحت کنترل می‌گیریم و از موفقیت‌ها لذت می‌بریم، هر چه بیشتر از امکانات خود آگاه می‌شوند و این مفاهیم که چگونه در جهت مثبت حرکت کنند، چگونه رشد کنند و چگونه زندگی خود را هدایت کنند، در وجود آنها نهادینه می‌شود.
ما می‌خواهیم فرزندانمان درک کنند چه کسی هستند، اما این امر به سرعت اتفاق نمی‌افتد؛ بلکه روندی آهسته دارد و اغلب نیازمند آن است که بچه‌هایشمان قدری درد، ناراحتی و شکست را تجربه کنند. ما می‌خواهیم و نیاز داریم /انها را تربیت و محافظت کنیم؛ اما علاوه بر آن نیاز داریم به آنها بیاموزیم که قوی باشند و خود را تربیت کنند و مراقب خود باشند. اگر بیش از حد و در طولانی مدت، کارهایشان را به جای آنها انجام دهیم، خطر ایجاد وابستگی بیش از حد به ما و ایجاد این نگرش در آنها وجود دارد که: «مامان یا بابا مراقب من خواهند بود» و ممکن است این نگرش تا همیشه در آنها باقی بماند و فکر کنند که پدر یا مادر باید مسائل را به جای انها حل کنند. این نگرش به وابستگی و ضعف شخصیتی می‌انجامد و نمی‌گذارد حس قوی مسئولیت پذیری در آنها شکل بگیرد و استعدادشان شکوفا شود.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   17 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تربیت کودک