فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مشکلات جوانان

اختصاصی از فی دوو مشکلات جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مشکلات جوانان


مشکلات جوانان

فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات43

 

دنیا واقعا عوض‌ شده‌...این‌ روزها حتی‌ اغلب‌بچه‌های‌ هفت‌، هشت‌ ساله‌ هم‌ با واژه‌های‌ قلنبه‌وسلنبه‌ای‌ مثل‌ توسعه‌، پولشویی‌، مشارکت‌،انتخاب‌برتر، اصلح‌ترین‌، عقب ماندگی‌سیستماتیک‌، گردش‌ قدرت‌ و اصلاح‌طلبی‌ وبسیاری‌ اصطلاحات‌ از این‌ قبیل‌، آشنا شده‌اند.تفکر جمعی‌ و شعور سیاسی‌ مردم‌ تحت‌ تاثیرموجی‌ از اطلاعات‌ گوناگون‌ روز به‌ روز متحول‌شده‌، چیزی‌ که‌ در کمتر جای‌ دنیا اتفاق‌ می‌افتد.بهتر است‌ بگوییم‌ مردم‌ هیچ‌کجای‌ دنیا تا این‌اندازه‌ سیاسی‌ نیستند...سیاست‌ و دانش‌ تجزیه‌ وتحلیل‌ آن‌ خاص‌، «انتواگتوئل‌ها» یا به‌ قول‌خودمانی‌تر، روشنفکران‌ و خواص‌ است‌... امامردم‌ خوب‌ می‌دانند که‌ چه‌ طور باید خوب‌زندگی‌ کرد و... دولت‌ و نهادهای‌ مدنی‌ برای‌ این‌مهم‌ ارزش‌ فوق‌العاده‌ای‌ قائلند وسرمایه‌گذاری‌های‌هنگفتی‌ می‌کنند.
نگاهی‌ به‌ کمپ‌های‌ کار و مناطق‌ مختلف سکونت‌ مهاجران‌ ایرانی‌ در برخی‌ کشورهای‌اروپایی‌ گاه‌ آن‌قدر تامل‌ برانگیز و اثرگذار است‌که جوانان‌ و گاه‌ نوجوانانی‌ با آرزوی‌ دستیابی‌ به‌«مدینه‌ فاضله‌» بار سفر می‌بندند و با سختی‌ وتحمل‌ مصائب‌ مختلف‌ راهی‌ سرزمین‌های‌ موعودمی‌شوند...طی‌ مسیر اغلب‌ با عبور از مرزهای‌خاکی‌ با پای‌ پیاده‌ و یا سواره‌ و در شرایط قاچاق‌ وپنهانی‌ صورت‌ می‌گیرد... آنها با دلی‌ پر از امیدمی‌روند تا آنچه‌ را که‌ می‌خواهند و نمی‌توانند درخانه‌ پدری‌ و سرزمین مادری‌ بیابند، در سرزمین‌اجنبی‌ جستجو کنند.
بسیاری‌ شان‌ از این‌ که‌ بعد از گرفتن‌ مدرک‌دانشگاهی‌ مجبور باشند کارآموزی‌ کرده‌ و یا ازصفر شروع‌ کنند خوششان‌ نمی‌آید...خیلی‌ها که‌خوش‌ باورترند، خیال‌ می‌کنند از گرد راه‌ دانشگاه‌که‌ فارغ‌ آیند حتما با مدرک‌ لیسانس‌ وفوق‌ لیسانس‌ هر جا بروند رییس‌شان‌ می‌کنند وبرج‌، به‌ برج‌ هم‌ پاداش‌ و حقوق‌ نیم‌ میلیونی‌ بایدبگیرند...اما این‌ روزها خیلی‌ها به‌ این‌ حقیقت‌غیرقابل‌ انکار پی‌ برده‌اند، در شرایطی‌ که‌ دریافت‌مدرک‌ فوق‌ لیسانس‌ ظرف‌ سال‌های‌ اخیر بسیارآسان‌ شده‌ است‌...آن‌ کس‌ که‌ پول‌ دارد و کمی‌هم‌ تلاش‌ کند، راحت‌ می‌تواند خود را بالاتربکشد و پست‌ بهتری‌ برای‌ آینده‌ خود در خیالاتش‌تصور کند.
با این‌ همه‌ چند صباحی‌ که‌ از فارغ‌التحصیلی‌می‌گذرد... این‌ باور که‌ دستیابی‌ به‌ عرصه‌ای‌مناسب‌ برای‌ فعالیت‌ و ورود به‌ بازار کار، متعلق‌ به‌از ما بهتران‌ است‌.
چه‌ کسی‌ باور می‌کند در سرزمینی‌ که‌ نفت‌ وزمین‌ بسیار و معادن‌ کشف‌ نشده‌ و امکانات‌ وسیعی‌هست‌ تا همه‌ جوانانش‌ فرصت‌ و شانس‌ یک‌زندگی‌ خوب‌ را به‌ محک‌ تجربه‌ گذارند، آب‌ ازآب‌ تکان‌ نمی‌خورد وقتی‌ از نخبگان‌ والمپیادی‌ها گرفته‌ تا بچه‌هایی‌ با استعدادها وتوانایی‌های‌ مختلف‌ می‌روند، تا آنچه‌ در چنته‌دارند در دیاری‌ دیگر به‌ منصه‌ ظهور درآورند.
دو سه‌ سال‌ پیش‌ وقتی‌ برای‌ انجام‌ پروژه‌پایان‌نامه‌ با استاد راهنمایم‌ قرار می‌گذاشتم‌...اوپنج‌ شماره‌ تماس‌ مختلف‌ به‌ من‌ داد که‌ هر کدام‌متعلق‌ به‌ جایی‌ بود...
همان‌ موقع‌ با خودم‌ فکر کردم‌ عجب‌ آدم‌فعال‌ و پرکاری‌، مگر می‌شود به‌ همه‌ این‌ کارهارسید. ساعتی‌ که‌ برای‌ ملاقات‌ با او به‌ دفتر کارش‌در یکی‌ از سازمان‌ها رفتم‌، پلاک‌ بالای‌ در نشانگرآن‌ بود که‌ آقای‌ دکتر...مدیر عامل‌ آن‌ سازمان‌است‌. تا حدی‌ خجالت‌ زده‌ بودم‌ که‌ مزاحم‌ وقت‌استاد شده‌ام‌... بعد که‌ به‌ اتاق‌کار ایشان‌ هدایت‌شدم‌. منشی‌ دفترشان‌ توضیح‌ داد، چند دقیقه‌دیگر آقای‌ دکتر جلسه‌شان‌ تمام‌ می‌شود. حدود20 دقیقه‌ معطل‌ شدم‌. پس‌ از خاتمه‌ جلسه‌،چهره‌های‌ آشنایی‌ از چند سازمان‌ و نهاد دیگر راکه‌ به‌ دلیل‌ حرفه‌ام‌ از نزدیک‌ با آنها مصاحبه‌داشتم‌، از اتاق‌ آقای‌ دکتر بیرون‌ آمدند، بعدمتوجه‌ شدم‌ این‌ مجموعه‌ خودشان‌ یک‌ شرکت‌ وانجمن‌ فرهنگی‌ تشکیل‌ داده‌اند که‌ اتفاقا استاد من‌مدیر آن‌ شرکت‌ است‌ و جلسه‌ ماهیانه‌شان‌ در اتاق‌کنفرانس‌ آقای‌ مدیرعامل‌ تشکیل‌ می‌شود و البته‌خرج‌ پذیرایی‌ آقایان‌ هم‌ برعهده‌ سازمان‌ متبوع‌آقای‌ مدیرعامل‌ است‌.
دو روز بعد، قرار دیگری‌ با هم‌ داشتیم‌ در یکی‌از سازمان‌های‌ فرهنگی‌ و چند رو زبعد نشستن‌ دریکی‌ از دفاتر رسانه‌ای‌ که‌ در اولی‌ استاد راهنمای‌من‌ مشاور مدیرعامل‌ و در دومی‌ مدیرمسئول‌تحریریه‌ بود. از او پرسیدم‌، امکانش‌ هست‌ در یکی‌از این‌ نهادهای‌ تحت‌ خدمت‌، جای‌ کاری‌ برای‌من‌ وجود داشته‌ باشد. او گفت‌، متاسفانه‌ این‌روزها کار محدود است‌ و متقاضی‌ زیاد، اما تلاشم‌را می‌کنم‌ و اگر خبری‌ شد، حتما خبرت‌ می‌کنم‌.
البته‌ هیچ‌ وقت‌ از آن‌ استاد محترم‌ خبری‌ نشدو من‌ بالاخره‌ پایان‌ نامه‌ام‌ را دفاع‌ کردم‌.
«شیوا چادر شب‌ فروش‌» فارغ‌ التحصیل‌رشته‌ تغزیه‌، که‌ اخیرا از طریق‌ اینترنت‌ توانسته‌ برای‌ ادامه‌ تحصیل‌ و کار در دانشگاه‌ «مک‌گیل‌»کانادا پذیرش‌ دریافت‌ کند، در این‌ باره‌ می‌گوید:روزی‌ که‌ با رتبه‌ خوب‌ در این‌ رشته‌ قبول‌ شدم‌ واقعا با علاقه‌ تمام‌ سعی‌ کردم‌ به‌ طور همزمان‌ دریکی‌ دو کارخانه‌ محصولات‌ غذایی‌ که‌ آشنایانی‌داشتم‌ کارآموزی‌ کنم‌ و تصور می‌کردم‌ بعد ازکارآموزی‌، جذب‌ همان‌جاها می‌شوم‌، اما چون‌متاسفانه‌ آشنایان‌ من‌ پارتی‌های‌ وزینی‌ نبودند،نتوانستم‌ علیرغم‌ داشتن‌ سابقه‌ کار و مدرک‌ لیسانس‌مشغول‌ شوم‌، بعد برای‌ مدتی‌ سعی‌ کردم‌ این‌جا وآن‌جا همچنان‌ به‌ عنوان‌ کارآموز مشغول‌ شوم‌، که‌البته‌ هر کدام‌ شش‌ ماه‌ بیشتر دوام‌ نداشت‌،دست‌آخر، منشی‌گری‌ یک‌ شرکت‌ پخش‌ موادغذایی‌ را به‌ من‌ پیشنهاد کردند که‌ گفتم‌ این‌ چه‌ربطی‌ به‌ تحصیلم‌ دارد؟...گفتند فعلا همین‌ است‌،مدتی‌ سعی‌ کردم‌ به‌ دلیل‌ علاقه‌ زیاد و توانایی‌ام‌در ترجمه‌ یکی‌ دو کتاب‌ رشته‌ تحصیلی‌ام‌ راترجمه‌ کنم‌، اما باز هم‌ برای‌ یافتن‌ یک‌ ناشر وحمایت‌کننده‌ با مشکل‌ مواجه‌ شدم‌.
«فرید صباحی‌» فارغ‌ التحصیل‌ رشته‌ ارتباطات‌می‌گوید: از ابتدای‌ تحصیل‌ در چند نشریه‌ مشغول‌بودم‌، چون‌ نشریات‌ هیچ‌ کدام‌ حقوق‌ ثابت‌ یا بیمه‌نداشتند... یکی‌ دو تای‌ آن‌ که‌ تعطیل‌ شد، کاری‌در یکی‌ از شرکت‌های‌ تبلیغاتی‌ به‌ من‌ پیشنهاد شدو همزمان‌، بازهم‌ به‌خاطر درآمد اندک‌ مجبورشدم‌ در اداره‌ پست‌ به‌صورت‌ روزمزد فعالیت‌کنم‌. خیلی‌ از همکارانم‌ که‌ در آنجا روزمزدی‌ کارمی‌کردند، مجبور بودند به‌خاطر دادن‌ آمار بالا ودریافت‌ پورسانت‌ و مزد بیشتر از کار بدزدند.چون‌ کار دیگری‌ نداشتند...در چنین‌ شرایطی‌نوشتن‌ گزارش‌ و مطلب‌ و دنبال‌ سوژه‌ رفتن‌ وتحقیق‌ کردن‌ واقعا مشکل‌ بود. بدتر از همه‌ آن‌ بودکه‌ اغلب‌ این‌طرف‌ و آن‌طرف‌ در بعضی‌ سازمان‌هاو ادارات‌ با برخی‌ از همکلاسی‌هایم‌ که‌ اتفاقاپارتی‌ ویژه‌ای‌ داشتند، برخورد می‌کردم‌ که‌ برمسند چند شغل‌ کلیدی‌ تکیه‌ زده‌اند در حالی‌که‌سوادشان‌ از بقیه‌ گاه‌ نه‌ تنها بیشتر نبود، بلکه‌ کمترهم‌ بود.


دانلود با لینک مستقیم


مشکلات جوانان
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.