فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 تحقیق نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام در 30 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه

چیستى اخلاق

ماهیت و حقیقت عرفان

نقش اخلاق و عرفان در سیاست

مؤلفه‏هاى نظام سیاسى اسلام بر اساس آراى شهید مطهرى

ولایت

نتیجه‏گیرى و برداشت

پی ‏نوشت‏ها

 

 

 

 

مقدمه

بدون تردید، تبیین و تحلیل دیدگاههاى استاد شهید مطهرى در مورد «نقش اخلاق و عرفان در سیاست» یا «ارائه تصویر و تفسیرى روشن از حکمت عملى در دو ظرفیت»؛ یعنى «اخلاق» که انسان را به تکامل روحى و درونى مى‏رساند، و «سیاست مُدُن» یا مدیریت و حکومت بر جامعه، که به «تکامل اجتماعى» و اداره جامعه انسانى برمى‏گردد و پیوند آن دو ظرفیت به «حکمت نظرى»، که از «هست»ها و «است»ها سخن مى‏گوید و آن دیگرى از «باید»ها و «شاید» و «نشاید»ها بحث مى‏کند [2]، هم کارى است سترگ و البته شدنى و هم نیاز به نگرش همه‏جانبه به اندیشه‏ها و بینش‏هاى استاد شهید مطهرى دارد و اگر حکمت و حکومت را در تعامل و ارتباط با یکدیگر مورد شناخت و سنجش قرار دهیم و آنها را با عرفان و حکمت حضورى و شهودى یا معرفت ذوقى و باطنى گره بزنیم، در عین شیرینى و دلنشینى، کار را دشوارتر مى‏نماید که چگونه «اخلاق» که عمدتاً یک مقوله فردى و نوعى تزکیه نفس و ارتباط با خداست و درون‏گرایى در آن متجلّى است یا حداقل تفسیر و برداشت اولیه ما از آن چنین است و «عرفان» که اساساً سیر و سلوک باطنى و تهذیب، ریاضت و دنیاگریزى، جامعه‏گریزى و انقطاع از برون و اتصال به درون و رهایى از خلق و وصل به خالق است و یا دست کم چنین برداشت و تحلیلى از آن در ذهنها وجود دارد، با «حکومت»، «سیاست» و مدیریت جامعه که همانا پرداخت به امور مردم در همه ابعاد مى‏باشد در هم تنیده و به هم پیوسته باشند و اساساً چگونه است که در دل حکومت و حکمت سیاسى، حکمت عملىِ «اخلاق» و حکمت شهودى و ذوقىِ «عرفان» نقش‏آفرین باشد؟ آیا درون‏گرایى با برون‏گرایى با هم قابل اجتماع‏هستند؟

آیا حکومت و تدبیر جامعه که نوعى دنیازدگى و گرایش به امور طبیعى و مادیت است با اخلاق که مقوله‏اى است فردى و تهذیبى و عرفان که امرى است باطن‏محور، درون‏گرا و سلوکى که به نوعى دنیازدگى، خلق‏گریزى، تفرد، تزهّد و تجرد و تجرید براى تعالى نفس و تکامل منتهى مى‏شود، با هم سازگار و مرتبطاند؟ به خصوص اگر به کارکردهاى اخلاق و عرفان با حکومت و سیاست و واقعیت تلخ شکاف و فاصله اخلاق و عرفان با حکومت، آن هم در جامعه و جهان کنونى بنگریم و دیوار فرهنگى، روانى و حتى عملى و عینى که میان هر کدام از آنها وجود دارد، اندک توجهى بیفکنیم، خواهیم دید که مسأله با پیچیدگى و ابهام بیشترى مواجه است و سؤال عمیق‏تر وشبهه بیشتر و پیچیده‏تر مى‏شود و این همان مقوله‏اى است که در این مقاله به دنبال حلّ و فصل آن، بر محور و مدار اندیشه‏هاى استاد مطهرى بر آمدیم و در صدد برتابیدن اخلاق و عرفان با حکومت و سیاست و حکمت سیاسى بر مدار بینش ناب اسلامى آن استاد شهید هستیم؛ لذا در چند محور به پاسخ چنین سؤالها، شبهات و تحلیل وتبیین‏هایى مى‏پردازیم:

الف. اخلاق و عرفان در افق اندیشه استاد مطهرى.

ب. سیاست و حکومت از منظر استاد مطهرى.

ج. تعامل اخلاق و عرفان (حکمت اخلاقى و سلوکى) با حکومت و سیاست (حکمت سیاسى و حکومتى).

 

چیستى اخلاق

 

استاد شهید مطهرى، اخلاق را مبنایى مى‏داند براى «چگونه زیستن» [3] و بر این باور است که اخلاق پاسخى است بر چگونگى زندگى نیک و براى انسان و «چگونگى عمل»، افعال اخلاقى یا افعالى که داراى تعالى و ارزش باشند. البته استاد «چگونه باید زیست» را در کنار «براى اینکه با ارزش و مقدس و متعالى زیست کرده باشیم» قرار مى‏دهد [4] و لذا همه نظام‏ها و روش‏هاى اخلاقى را که مدعى نظام‏مندى اخلاقى هستند، داراى نظام اخلاقى نمى‏داند و به نقد آنها مى‏پردازد. به هر حال، استاد شهید نگرشى جامع و بنیادین با تئورى تبیین شده و کامل براى اخلاق، علم اخلاق و فلسفه اخلاق دارند که دقیقاً با تعاملات اجتماعى و تأملات حکومتى و سیاسى سازگار است؛ یعنى استاد معتقدند سرّ ناسازگارى اخلاق و سیاست یا حکمت اخلاقى و حکمت حکومتى، در طراز تلقى و تفسیر و نگرش ما از این دو مقوله است و اگر به بازسازى اندیشه‏هاى آسیب دیده خویش پیرامون هر کدام از اخلاق و سیاست بپردازیم و آنها را در خانواده «حکمت عملى» ببینیم بسیارى از پرسشها و شبهات براى مامطرح نخواهد بود چه اینکه تعالى و تکامل فردى و درونى لاجرم با تعالى و توسعه اجتماعى در هم تنیده‏اند و انسان بریده از جامعه نیست و جامعه محتاج حاکمیت اخلاق و ارزشهاى اخلاقى است و اگر از غایات مهم بعثت پیامبر اکرم(ره) تتمیم و تکمیل خلقهاى فاضل و صفات اخلاقى بوده است، در حقیقت سرحلقه و ریشه همه تحولات اجتماعى و نظام‏هاى حکومتى دینى در اداره جامعه بشرى را شکل مى‏ داد...

.

.

.



نقش اخلاق و عرفان در سیاست

 

بنا بر مطالب پیشگفته، در باره ماهیت اخلاق و عرفان و عدم تعارض آنها با حکومت و جامعه، آن هم بر محور اندیشه‏هاى استاد مطهرى، باید متذکر شویم که استاد مطهرى چون رهیافتى جامع‏نگرانه و همبسته نسبت به معارف و تعالیم اسلامى دارند و نظام عقیدتى، اخلاقى - عرفانى و احکامى و فقهى را بهم پیوسته و در هم تنیده مى‏دانند و براى اسلام دو بُعد و فلسفه قائل است: 1. فلسفه فردى که در تزکیه و تهذیب نفس و تکامل درونى و وجودى انسان است. 2. فلسفه اجتماعى که در عدالت اجتماعى متجلّى است. براى هر کدام، مؤلفه‏هایى شمرده‏اند چون:

الف. فلسفه فردى که عبارتند از: تعلیم کتاب و حکمت، تربیت دینى، اخلاق الهى، عرفان‏وحیانى.

ب. فلسفه اجتماعى، چون: عدالت‏محورى، آزادى‏گرایى و حق‏مدارى. [41]

ایشان میان اخلاق و عرفان و تربیت یا رسالت فرهنگى اسلام با عدالت و حقیقت‏وحرّیت یا رسالت اجتماعىِ اسلام التیام بخشیده‏اند و حاکمیت حکمت اخلاقى - معنوى و عرفانى - سلوکى را بر حکمت فقهى - حقوقى و سیاسى - اجتماعى تحقّق‏پذیردانسته‏اند.

استاد شهید مطهرى که از نظریه‏پردازان حکومت اسلامى و از مجاهدان و انقلابیون و قائل به تئورى ولایت فقیه بوده‏اند، بیش و پیش از همه، اهتمام خویش را در تبیین نظرى و تئوریک مقوله‏هاى حکومتى و سیاسى یا نظام سیاسى اسلام به کار گرفته‏اند و پشتوانه فلسفى انقلاب اسلامى، جمهورى اسلامى و حتى آفات نظرى و عملى انقلاب اسلامى را طرح و هشدار داده‏اند و میان معرفت، معنویت، سیاست و حکومت، هیچ تنازع و تعارضى ندیده‏اند و در نتیجه با نگرش اخلاقى بینش عرفانى مؤلفه‏هایى چون: آزادى، عدالت، و ولایت را در نظام سیاسى اسلام عنوان کرده‏اند. اگر چه از روحانیت، دیانت، مشروعیت و ... در نظام سیاسى اسلام نیز دادِ سخن سر داده‏اند و پُر پیداست که بحث‏هاى استاد مطهرى در این زمینه کامل نبوده است...

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام

دانلود مقاله اخلاق در کار

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله اخلاق در کار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اخلاق در کار


دانلود مقاله اخلاق در کار

اخلاق :

جمع خلق بمعنای طبیعت، سرشت و نهاد می باشد . معنای اصلی اخلاق، عبارت است از آن چیزهایی که در نهاد یک انسان بطور طبیعی وجود دارد و یا بعبارت دیگرنرم افزار اصلی انسان که بوسیله آن با محیط پیرامون ارتباط برقرار می کند.

آن رفتاری که انسان بنابر اراده ی خود نسبت به اجتماع اطرافش دارد و اطرافیانش را به تمجید خود و آن رفتار خاص وادار می نماید ، رفتاری اخلاقی است که در نزد مردم باارزش است . در مقابل ، رفتاری که از شخص سرمی زند و باعث نفرت و انزجار مردم گشته و بالطبع فاقد ارزش و بهایی در نزد مردم است ، رفتار ضد اخلاقی نامیده می شود .

البته تمجید یا تنفر مردم صرفاً میزانی است برای سنجش چگونگی عمل . و پاداش و نتیجه عمل و رفتار اخلاقی یا ضد اخلاقی نمی باشد . چه اینکه افرادی رفتار اخلاقی یا ضد اخلاقی را صرفاً برای منافع شخصی خود مرتکب می شوند و شخصاً از آن بهره می گیرند یا متضرر می شوند.

منشأ اخلاق:

مهمترین دیدگاهها در مورد منشأ اخلاق عبارتند از:

نظر فلسفی (رفتار اخلاقی از جانب انسان ، ارادی بوده و حاصل روشنگریهای عقل می باشد)

نظر علمی( که سقراط حکیم مروج آن بود و معتقد بود که اخلاق، همان تعلیم و تعلم است.)

نظر زیبایی ( از آنجا که اخلاقیات رفتارهای پسندیده و باارزش است ، الزاماً می بایست از روحی زیبا سرچشمه گیرد . افلاطون منحصراً سرچشمه اخلاق را عدالت ، و زیباترین پدیده را در این عالم عدالت می دانست)

نظر وجدانی(طرفداران این نظریه که عموماً مادیون هستند منشأ رفتار اخلاقی را وجدان می دانند و وجدان را تنها خوبی موجود در عالم تعریف می کنند. یعنی هرکس که اراده پیروی از نظرات وجدان خود را کند، خوبترین انسانها و رو به رشدترین آنهاست . کانت  سردمدار این نظریه می باشد)

نظر مذهبی (بنابر نظر اندیشمندان اسلامی اخلاقیات ابزارهای ارزشمند برای رسیدن به هدفی باارزش است و انسان برای رسیدن به سعادت و خوشبختی به اخلاق و رفتار اخلاقی روی می آورد. منشأ اخلاق ، صفات ثبوتیه خداوند است  که انسان مؤمن سعی می کند با تخلق به این خصال حمیده به جایگاه اصلی خود که مقام خلیفۀ اللهی اوست نائل شود .)

بر اساس آموزه های دینی، محل اتصال انسان و خدا فطرت نامیده می شود. بنابراین اخلاق و کار اخلاقی رابط فطرت الهی انسان ومحیط پیرامون اوست . اخلاق و کار اخلاقی بخاطر خدایی بودن و اتصالش با خیر محض و به نوعی معرف صفات الهی بودن ، تحسین برانگیز، دوستداشتنی و جلب کننده دیگران است و از همین روست که زبان، قومیت ، ملیت ، دین و دیگر انشعابات و تقسیمات انسانها و جوامع بشری در تشخیص اخلاقیات و کردار اخلاقی ایجاد مانع نمی کند و هر انسانی به صرف انسان بودن ، بسرعت و به تایید فطرت و وجدان و انسانیت متکی به ایندو، اخلاق و کار اخلاقی را تشخیص داده، می پسندد و تحسین می کند و همواره دوستدار چنین رفتاری از سوی همنوعان خود است.

اعمال و رفتار پسندیده نه تنها از فطرت نشأت گرفته وتوسط آن هم تشخیص و تحسین می گردد ، بلکه قدرت فاکره وتعقل انسان نیز ابزار کارآمد دیگری است که این پسندیدگی اعمال رابخوبی شناسایی نموده و نکو

می دارد. لذا با تکیه بر عقل ، (عقل سلیم) هر عملی که نکو تشخیص داده می شود ، بعنوان رفتار و کردار اخلاقی معرفی می شود.

پس فطرت و عقل دو منبع شناخت و تحسین کار اخلاقی است و اگر هر یک از این دو منبع بدلایلی کارایی  لازم در شناسایی و نکوداشت اعمال اخلاقی را نداشته باشند، دامنه تشخیص و تحسین اخلاقیات محدود

می گردد و به همین نسبت انسانها وجوامع بشری از فیض حضور و نتیجه مطلوب و سازنده اعمال اخلاقی محروم خواهند شد.

مکاتب امروز بشری که در پی صنعتی شدن ورفتن بسوی مادیت و مادیگرایی ، از سویی عقلانیت را وسیله ای برای  تنظیم کردن خواسته های مادی و رفاهی انسانها والتذاذ سریعتر و بیشتر او می دانند و از سوی دیگر منکر وجود مبدأ هستی و عالم ماوراء الطبیعه بمعنای واقعی آن یعنی خداوند متعال هستند ، در واقع امکان تشخیص اخلاقیات را از خود سلب نموده اند و چون اقرار و اعتراف به این عجز، ریشه ی نه چندان مستحکم فلسفه ی وجودیشان را خواهد زد ، لذا این عجز را در قالب عقیده وایده ای مکتبی به جهانیان عرضه می دارند که اصلا وجود اخلاقیات وکردار ورفتار اخلاقی چه معنایی دارد و صرفا آن چیزی پسندیده و تحسین برانگیز است که بنابر عقل معاش ، متضمن پیشرفت و دستیابی بیشتر به لذت و رفاه مادی باشد .

و اینجاست که ریشه ی اخلاق ، چه شخصی و چه اجتماعی در دنیای امروز خصوصاً غرب برکنده می شود.

برای اینکه به اخلاق و کردار اخلاقی دست یابیم تا بوسیله انجام  آنها بسوی کمال قدم برداشته و فلسفه ی وجودی خود که عبادت خداوند متعال است را هویدا سازیم ، لازم است در ابتدا خود را بشناسیم تا در سایه ی این شناخت ، به اخلاقی نمودن تمامی افعال خود مبادرت ورزیم . خودشناسی یعنی شناخت  خود و بعبارتی علم یقینی پیدا کردن به خود. در خودشناسی وضعیت فعلی اعضا و جوارح و مشخصات روحی خود را با جایگاه اصلی خود که همانا فطرت الهی ما باشد، می سنجیم وقرب و بعد این دو نسبت به یکدیگر و یا هماهنگی و تنافر و هرگونه ارتباطشان با همدیگر را مورد تحقیق و بررسی قرار می دهیم تا به علمی یقینی و قطعی از جایگاه انسانی  خود دست یابیم تا در صورت لزوم  این جایگاه را برای نیل به محل حقیقی و اعلای خود رفعت بخشیم.

شناخت «خود» ازمحل صدور فرامین به اعضاء و جوارح یعنی دل آغاز می شود. دل ، هم بعنوان عضوی از اعضای بدن و مرکز حیات جسم انسان (دل ظاهری یا فؤاد) ، و هم بعنوان محل حضور خدا و محل یقین واعتقاد و ایمان و رهبری اعضا و جوارح (دل باطنی یا قلب) مورد نظر قرار می گیرد. برای قلب باطنی نیز از نظر محتویات آن ، یک تقسیم بندی وجود دارد:

قلب مفتوح (قلبی که به روی خیر وخوبی گشوده است مانند قلوب مؤمنین )،

قلب منکوس ( مانند قلوب کافران که مملو از شر و بی خیر است )،

قلب مشترک ( قلبی که گاهی به خیر تمایل دارد و گاهی به شر. مانند قلوب منافقین که صحنه ای برای اشتراک خیر و شر است.)

بنابراین با توجه به اینکه تمام اعمال و رفتار اعضاء، تابع دل است ، اول باید دل اصلاح و پاک گردد.

میل و خواسته دل را قصد گویند واگر برای به انجام رساندنش با خود بازگو شود،  نیت نامیده می شود . وقتی انسان بنابر میل درونیش اراده به انجام کار خیر (صالح و صادق) می نماید، صاحب نیت صادقه است و زمانی که بنابر میل باطنیش اراده انجام کار غیرصالحی میکند(شر) ، صاحب نیت پلید وشر است . البته نیات صالحه هنگامی که صرفاً برای خدا باشد خالص و زمانی که غیرخدا در آن دخیل می شود،  نیت صالحه ولی ریایی تحقق پیدا می کند .

لذا اگر گفته می شود انسان نفس خود را بشناسد برای این است که بواسطه این شناخت بر او چیره شود تا براحتی تمامی اعضاء را در اختیار گرفته و اجازه نفوذ شیطان و تمایلات نفسانی را  که در قالب رذایل و مفاسد اخلاقی متبلور می شود در نیات صادره از قلبش ندهد. برای این کار در درجه اول باید قلب را از امراضی که ممکن است دچار آن باشد یا شود، مصون و محفوظ داشت . از جمله ی این امراض عبارتند از : عجب ، ریا ، کبر ، حسد ، غضب ، عصبیت ، نفاق ، حب دنیا .

پس برای سلامت نگاه داشتن قلب باید از مفاسد قلبیه و باطنیه ای که از اغواها و وساوس شیاطین و نفس است برحذر بود و برای نجات یافتن از هریک از این ثمرات فاسد شجره خبیثه هوای نفس و اغوای شیطان و برای داشتن قلبی سلیم که بتواند قوه واهمه و افکار خود را در اختیار بگیرد ، لازم است در مورد هرچه که عقل با مجوز شرع تایید نمود ، تفکرکند . برای رسیدن به این مقصود در عمل می بایست اولاً در تمام حالات به ذکر الهی مشغول باشد و آن اعم از ذکر لسانی ، قلبی وعملی است . ثانیاً چون خویش را اینگونه یافت ، ملزم می گردد که فکر واندیشه اش را در ذکر او خلاصه نماید و آن اینگونه مسیر است که ابتدائاً با تمام امیدواری و اشتیاق فکر  خود را (چون رام کننده وحوش) همواره به عنان یاد ، متذکر جایگاه  خویش و اینکه « ان ربک لباالمرصاد» نماید که البته مهار قوه واهمه در دفعات اولیه بسادگی شدنی و نتیجه بخش نخواهد بود ، ولی با امیدی که به مولای خویش دارد و با طی مراتبی که قلب بواسطه آنها به سلامت رسانده و خود را از انانیت و انیت رهانیده پس از چند مرتبه انشاء

شامل 8 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق در کار

دانلود پاورپوینت مفید اخلاق در حسابرسی

اختصاصی از فی دوو دانلود پاورپوینت مفید اخلاق در حسابرسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت مفید اخلاق در حسابرسی


دانلود پاورپوینت مفید اخلاق در حسابرسی

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

مقدمه:

تعریف اخلاق:

 اخلاق وآئین رفتارحرفه ای:

نیاز حسابداران حرفه‌ای به اخلاق:

مسائل اخلاقی در حرفه حسابداری وحسابرسی :

علل مسائل اخلاقی در حرفه حسابداری:

 رهنمود های اخلاقی درحسابداری وحسابرسی:

اصول بنیادی( fundamental principles)

تهدیدهای اخلاقی درحرفه حسابرسی:

تهدید مدیریت

روشهای پیشگیری ازتهدیدها:

مراحل پذیرش قرارداد حسابرسی جهت دوری گزیدن از تهدیدها:

احکام:

ضمانت اجرایی آیین رفتار حرفه ای

منابع

تعداد اسلاید: 35 صفحه

با قابلیت ویرایش

مناسب جهت ارائه سمینار و انجام تحقیقات و گزارشات


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت مفید اخلاق در حسابرسی

دانلود تحقیق درمورد اخلاق اسلامی

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق درمورد اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد اخلاق اسلامی


دانلود تحقیق درمورد اخلاق اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 25

 

بخش اول

تبار ایت الله اراکی

پدری خداترس :

پدرایشان حجة الاسلام والمسلمین مرحوم حاج احمداقا مشهوربه میرزااقااز اهالی مصلح اباد (واقع درمنطقه فراهان در10کیلومتری اراک)ومشهور به حاج میرزااقا فراهانی بود.این مرد خدا ترس ومتعبدمدتی رادرسامرابه خدمت میرزای شیرازی رسیده وکسب فیض کرده است.سپس تحت نظرمربیانی هم چون ملامحمدابراهیم انجدانی وشیخ اصفهانی تربیت شدند.اوعلاوه  برمقامات علمی وعبادی از امکانات مالی نیز بهره مندومنزلش ماوا وملجا علماوبزرگان بود وهمیشه از انان پذیرایی می کرد.

حضرت ایت الله اراکی پدرشان را چنین توصیف کرده است:پدرم یکی از بزرگترین نعمتهای الهی به بنده ودست پرورده مرحوم ملامحمد ابراهیم انجدانی وشیخ اصفهانی بود.مرحوم انجدانی از زاهدان عصر خودوموردعلاقه خاص مرحوم شیخ (عبدالکریم حائری)بوده است.پدرممگفت که اخوند انجدانی مکررا به من می فرمود که تو ستون مسجد ماهستی یعنی هروقت که اخوند به مسجد میرفت پدرم رادر مسجد درحال قیام ونماز می دیده است.

مائده پروردگار:

مادر ایشان دختر سید عقیل واواز نوادگان سید حسن واقف بود.سید حسن گنبد وبارگاهی در شهر نطنز(درابادی افواشته)داردکه محل زیارت مردم است.حضرت الله العظمی اراکی درمورد مادرشان چنین فرموده است:مادرم از اولاد سید حسن واقف بوده  سید حسن اکنون دراطراف نطنز زیارتگاهی بسیار مجلل دارد ودر ان نواحی امامزاهی بسیار معتبر ومورد احترام به شمار می اید ومردم می گویند که سید حسن از اولاد امام است ونام پدر مادرم سید عقیل است.         

تولد:

درچنین خانواده مذهبی وپاک در24جمادی الثانی 1312ه .ق(1273ه.ش)طفلی پای به جهان می گذارد وپدر ومادراورامحمد علی می نامند.تولد مولود مبارک درشهراراک اتفاق افتاده است.اودرهمان ایام کودکی علاقه عجیبی به تحصیل ویادگییری از خود نشان میدهد ایشان خود در مورد روحیات دوره کودکی اش چنین می فرماید :از همان اوان کودکی وبا سنی کم شوق عجیبی به کتاب ونوشتن داشتم.یادم می اید یک جزوه کتابی شامل سوره حمد در منزل داشتیم ومن در حالی که چیزی از خواندن ونوشتن نمی دانستم ونمی فهمیدم مرتب این کتاب را در دست می گرفتم.وورق میزدم وبرای خودم چیزهایی می خواندم.ولی او بااین شوق وعلاقه تا 11سالگی به دلایلی نمی تواند تحصیل کند تا اینکه عنایت الهی شامل حالش می شود وطریق تحصیل علم را فرارویش می گذارد.

بخش دوم

تحصیل

درپرتوعنایت الهی:

حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ ابولحسن مصلحی فرزند ایت الله اراکی درمورد  اویل تحصیلات پدرشان چنین می فرماید: باسواد شدن ایشان داستان جالبی دارد.

میفرمودند قبل از انکه پدرمان به مکه مشرف شودمندرکوچه بازی میکردم وتا 11سالگی سواد نداشتم .درسال1324ه.ق پدرم به حج مشرف شدوچون سفرهای حج دران زمان 9ماه طول می کشید.شوهرخواهر ماشخصی بود به نام عماد که مردفاضل وباسوادی بود وخط زیبایی داشت می فرمودند ایشان برای جبران خدماتی که ازپدرم به وی شده بود کوشش کرد که به من خواندن ونوشتن یاد دهد ومرا تربیت کند. لذا من در طی این 9 ماه خواندن ونوشتن رااموختم .

اقای عماد به من گفت:شما باید کتاب گلستان سعدی را بنویسید وسطر اول را خودشان نوشتند وبقیه را من نوشتم وبعد کتاب را صحافی کردند.وقتی پدرمان از مکه امد در حالتی که 12ساله بودم کتاب گلستان را جلو پدرم گذاشتم پدرم فرمودند:این چیست؟ اقای عماد گفتند:شما باز کنید.باز کردند دیدن گلستان به خط    زیبایی نوشته شده است وقتی صفحه اخر انرا نگاه کردند نوشته شده بود محمدعلی بن احمد.پدرم تعجب کرد پرسید شما این رانوشته اید.چگونه نوشته اید

الان هم این کتاب گلستان در کتابخانه به یادگار مانده ازایشان موجود است.

در محضرشیخ جعفر شیثی :

ایشان بعد از فراگیری خواندن ونوشتن به راهنمایی اقای عماد در خدمت مرحوم سید جعفر شیثی حاضر می شد ومشتاقانه ادبیات وقسمتی ازدروس حوزه را نزد وی آموخت وتا پایان حیات استاد از محضر وی استفاده کرد.

اواستادش شیخ جعفر را همیشه با اوصافی نظیر "ادیب کامل"مستود وچنین می فرمود:من نزد مرحوم شیخ جعفر درس خوانده ام.اودرتقوا و ورع شخص بی نظیری بود.درمدرسه سپهداری درس می گفت محصلین درسطوح مختلف از صبح تاغروب افتاب نزد وی می امدند وپیش اوتحصیل علم می کردند اوعقیده داشت در اوایل که طلبه دروس ابتدایی را می خواند باید به رساله عملیه فارسی رجوع کند وبعد ازانکه به دروس متوسطه حوزه رسید به رساله عملیه عربی مراجعه نماید. واین رااز امور لازم برای محصلین علوم دینی می دانستند.

آقا سید محمد تقی خوانساری:

پس از وفات استادش سید جعفر درمحضر درس اقاسیدمحمدتقی خوانساری حاضرشدومقداری ازدروس سطح راپیش ازامدن مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به اراک نزد او فراگرفت.ایشان خود دراین مورد چنین می فرماید:

"بعد ازوفات حاج شیخ جعفردرهمان سال درمحضر شریف آیت الله سیدمحمد تقی خوانساری اعلی الله مقامه الشریف بودم ایشان هم شخص عجیبی بود مجاهد فی سبیل الله بود ومقامی بس عظیم داشت. ایشان هم مقداری مرا کفایت فرمودند."

بخش سوم

همدرسان ممتاز:

حضرت آیت الله العضمی امام خمینی:

اشنایی ایت الله اراکی با حضرت امام خمینی درحوزه علمیه قم صورت گرفت واین اشنایی بعدها تبدیل به دوستی وعلاقه عمیق بین ان دوگردید.هنگامی که حضرت امام درنجف درتبعیدبه سر می بردند وی مخفیانه باایشان ارتباط داشته است.بعد ازانقلاب اسلامی نیز جانبداری از امام خمینی زبانزدخاص وعام بوده است.

ان بزرگوار درمقاطع حساس انقلاب وجنگ حمایت صمیمانه وبی شائبه خود رااعلام می داشت.دراین مورد حاج اقا ابوالحسن مصلحی فرزند ایشان چنین میگوید:

"یادم هست یکی ازمسائلی که اتفاق افتادمساله حذف قران از قسم خوردن نمایندگان مجلس بود که مرحوم حضرت امام (رحمه الله)بر اشفتند ودرهمان موقع اعلامیه   مختصری دادند وفرمودند:امیدوارم که هرچه زودتراین تصویب نامه رالغو نمایید.  ایشان اولین گام رابرداشتند ودران موقع مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی نسبت به  همین چند کلام مرحوم آقا ابراز مسرت نمودند.قضیه ادامه پیداکرد وموجب شد که  رژیم عقب نشینی کند.حضرت امام بازبه این حد قانع نشدومجددا اطلاعیه داد وفرمود:این قانون باید صریحا لغو گردد.لذابه خاطر همین اطلاعیه هاآن تصویب نامه لغو شد."

بخش چهارم

تعلیم.تربیت وتالیف

شیوه تدریس:

مرجع بزرگ شیعه درطول بیش از35سال تدریس مداوم پیچیده ترین مباحث علمی را با گفتاری شیواوبیانی زیبا مطرح وانها رابآسانی تفهیم میکرد. ازویژگیهای اشکار درسی ایشان پرهیز از تکراروزیاده گویی بود.کلام راگزیده وپرمعنی اداء  می کرد.اعتقادشان براین بود که طالب علم باید قبل از حضور در درسی مواضع   اشکال رامطالعه وحل کرده سپس دربحث حاضرشود.از این رو درس ایشان برای افراد مبتدی سنگین وفقط برای محققین زحمت کشیده سودمند بود.

بحث ایشان درسطح بسیار عالی بود.درپی وفات ایت الله سید محمد تقی خوانساری  درسال 1371ق ایشان به درخواست عده بسیاری ازفظلاوشاگردان آیت الله خوانساری برکرسی استادی تکیه زندوبه تدریس خارج فقه واصول پرداخت ودرطی بیش از30سال مباحث نکاح.مکاسب محرمه.بیع.خیارات(2دوره).طهارت وحج درعلم فقه وسه دوره  کامل علم اصول را تدریس کرده اند.محل تدریس اومدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه بودوصبح ها خارج فقه وعصرها خارج اصول تدریس می فر مودند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد اخلاق اسلامی

اخلاق مدیریت اسلامی

اختصاصی از فی دوو اخلاق مدیریت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق مدیریت اسلامی


اخلاق مدیریت اسلامی

دسته بندی :مدیریت

فرمت فایل:  doc 
حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:  32

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

اخلاق مدیریت

 

 

 

یکی از ارکان اساسی سعادت، در زندگی مادی و معنوی بشر ، اخلاق و فضائل اخلاقی است . زیرا در پرتو محاسن اخلاق و خلقیات حمیده ، موجبات تحکیم روابط اجتماعی فراهم می گردد، برخوردهای محبت بار که بر اساس یک سلسله اعتقادات اخلاقی صورت می گیرد شورد و نشاط را به کالبد زندگی می دمد  و زندگی فردی و اجتماعی را در مسیر تعالی و تکامل ، بکام انسان گوارا می سازد.

 

  تأثیر محاسن اخلاق در زندگی اقوام و ملتها تا جائیست که هر گاه آنرا مایه حیات انسانی و فرهنگی جامعه بحاس آوریم مبالغ گوئی نکرده ایم.

 

اقوام روزگار باخلاق زنده اند

 

قومی که گشت فاقد اخلاق مرد نیست

 

  مطالعة تاریخ این نکته را بما ثابت می کند که یکی از مهمترین عامل موفقیتها و پیروزیها ، و یا شکستها و ناکامیهای جوامع بشری " عامل اخلاقی " بوده است. ملتی که حرکتهای خود را در چارچوب محاسن اخلاق به پیش برد، قلة رفیع سعادت و پیروزی را فتح نمود و در هر جامعه ایکه فضائل اخلاقی قربانی رذائل شیطانی گردید سقوط و انحطاط دامنگیر آن مردم شد.

 

  قرآن کتاب آسمانی مسلمانان ، نمونه های فراوانی ، در جهت نمایش زیبائیها و زشتیها ، و نیز تأثیر هر یک از این نمونه ها در پیروزی و شکست امتهای پیشین را بیان داشته است که داستانها و قصص اقوام لوط ، هود ، صالح ، موسی سلیمان ، عیسی و ... بخشی از وقایع گذشتة تاریخ بشر می باشد.

 

پایه گذاران نهضت اخلاقی را باید پیامبران بزرگ خدا دانست ، زیرا آنها بودند که در طول تاریخ برا تربیت و سازندگی انسانها ، ضوابط و اصول اخلاق را ارائه دادند تا با طهارت فکرها و تطهیر دلها ، آلوده گیهای بیرونی و کدورتهای اجتماعی را از سطح جامع پاک سازند و انسان را در فضای معطّر محاسن و مصفّای اخلاق بکمال مطلوب برسانند. چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام ، اساس بعثت خویش را در تتمیم اخلاق می داند و می فرمایند:

 

    " اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِمَّ مَکارِمَ الْاَخْلاقِ "

 

       همانا من برای تکمیل والائیهای اخلاق برانگیخته شده ام.

 

  باید توجه داشت که اجرای بخشی از اصول اخلاقی چون با خواهشهای نفسانی و ارضاء تمایلات حیوانی و شخصی انسان، تضاد دارد لذا مستلزم تحمل ناگواریها و دشواریهاست و این موضوع نیز قابل انکار نیست که در سایة رنج خویشتن داری و جهاد با نفس، گنج فلاح و پیروزی بدست می آید.

 

 

 

" قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیها وَ قَدْ مَنْ دَسّیها "

 

   کسیکه ضمی خویش را از اخلاق ناپسند تزکیه نماید رستگار است و هر آنکس که درون را به فساد و تباهی بکشاند زیانکار خواهد بود.

 

در اینجا با تکیه به سخنان پیشوایان دین ، به بخشی از برکات و زیبائیهائی که در سایة محاسن و مکارم اخلاق بدست می آید، اشاره می شود تا تأثیر اخلاق نیک در پیشرفت کار و دستیابی به سعادت روشن گردد:

 

  • حسن اخلاق مایه سعادت است:

 

               " قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مِنْ سَعادَةِ الرَّجُلِ حُسْنُ الْخُلْقِ "

 

                 پیامبر خدا فرمود: یکی از عوامل سعادت انسان حسن خلق است.

 

  • حسن خلق مایه تحکیم روابط اجتماعی بر پایه مهر و محبت می شود:

 

               " قالَ النَّبی (ص) : حُسْنُ الْخُلْقِ یثْبِتُ الْمَوَدَّةَ "

 

                  پیامبر اسلام فرمود: اخلاق نیک دوستی و محبت را تحکیم می بخشد.

 

  • حسن اخلاق سبب آبادانی و عمران جامعه است:

 

            " قالَ الصّادِق (ع) : اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یعْمُرانِ الدِّیارَ و یزَیدانِ فی الْاَعْمارِ "

 

               امام صادق (ع) فرمود: نیکی کردن و خوش اخلاقی ، شهرها را آباد و عمرها را 

 

               زیاد می سازد.

 

  • حسن اخلاق نشانة رشد اندیشه و کمال عقل است:

 

            " قالَ الصّادِق (ع) : اَکْمَلْ النّاسِ عَقْلاً اَحْسَنَهُمْ خُلْقاً "

 

               کاملترین مردم از نظر عقل کسی است که اخلاقی نیکوتر داشته باشد.

 

  • حسن اخلاق مایة عزت و سربلندی است:

 

            " قالَ عَلی (ع) : رُبَّ عَزیزٍ اَذَّلَّهُ خُلْقُهُ وَرُبَّ ذَلیلٍ اَعَزَّهُ خُلْقُهُ "

 

               علی (ع) فرمود: چه بسا عزیزی که اخلاق بد ، مایه ذلت او گشته و چه بسا ذلیلی

 

                که خوش اخلاقی او را به عزّت رسانده است.

 

  • حسن اخلاق زندگی مادّی انسان را بهبود می بخشد:

 

            " قالَ الصّادِق (ع) : حُسْنُ الْخُلْقِ یزیدُ فی الرِزقِ "      

 

               امام صادق فرمود: اخلاق نیکو روزی آدمی را افزایش می دهد.

 

  • حسن اخلاق در قیامت ، کفة اعمال نیک را سنگین تر می سازد:

 

                 " قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مامِنْ شیئٍ اَثْقَلُ فی الْمیزانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ "

 

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق مدیریت اسلامی