فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درباره تحلیل پدیده مهاجرت نخبگان بر اساس نظام جهانى والراشتاین فرار مغزها

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق درباره تحلیل پدیده مهاجرت نخبگان بر اساس نظام جهانى والراشتاین فرار مغزها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره تحلیل پدیده مهاجرت نخبگان بر اساس نظام جهانى والراشتاین فرار مغزها


دانلود تحقیق درباره تحلیل پدیده مهاجرت نخبگان بر اساس نظام جهانى والراشتاین فرار مغزها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14
فهرست و توضیحات:

مقدمه

مهاجرت، فرار مغزها، چرخش مغزها

دلا‌یل فرار مغزها

پیشینه تاریخی پدیده فرارمغزها

نظریه نظام جهانی والراشتاین چه می‌گوید؟ منطق ارتباط آن با پدیده فرار مغزها چیست؟

 

 مقدمه

 با عنایت به اینکه طی سال‌های اخیر، موج جدیدی از مهاجرت سرمایه انسانی از اقصی نقاط جهان به کشورهای شمال یا اصطلا‌حا صنعتی به ویژه ایالت متحده آمریکا گسترش یافته است، نویسنده دراین مقاله می‌کوشد از منظری نوین نسبت این پدیده را براساس مدل مرکز‌ پیرامون یا نظام جهانی والراشتاین تحلیل نماید. بنابراین پس از تعریف چیستی پدیده فرارمغزها به دلا‌یل و چرایی روند آن می‌پردازیم. سپس تصویری تاریخی از این پدیده را در مقابل دیدگان قرار می‌دهیم و آنگاه توضیح خواهیم داد که نظریه نظام جهانی والراشتاین برچه پایه‌ای استوار است و در نهایت اینکه چه ارتباط منطقی بین این مدل تئوریک و پدیده فرارمغزها وجود دارد.

مهاجرت، فرار مغزها، چرخش مغزها

بین مفاهیم مهاجرت و فرار مغزها نسبت رابطه منطقی عموم و خصوص مطلق وجود دارد، بدین معنا که مهاجرت مفهومی‌عام است که فرار مغزها تنها یکی از اشکال آن است. مهاجرت داخلی و خارجی، اختیاری و غیراختیاری، اولیه و ثانویه، محافظه‌کارانه و بدعت‌گزارانه، چرخش نخبگان (مغزها) و ... اشکال دیگر پدیده مهاجرت تلقی می‌شوند. در حالی که عبارت فرار مغزها(Brain Drain) که به معنی مهاجرت متخصصان و نخبگان به کشورهای توسعه یافته است «تداعی‌گر نوعی اجبار در مهاجرت این قشر نیز هست، زیراdrain به معنی خشک شدن زمین، نشانه حالتی از جبر طبیعی است که مهاجرت را برای بقا و زندگی (در اینجا استمرار حیات علمی و تخصصی) ناگزیر می‌سازد» اما چرخش مغزها وضعیتی است که نیروهای متخصص کشورهای درحال توسعه به دلا‌یلی نظیر ادامه تحصیل و تجربه زندگی صنعتی، به کشورهای توسعه یافته مهاجرت می‌کنند و پس از طی یک دوره زمانی برای دستیابی به فرصت‌های شغلی و اجتماعی برتر به موطن خود بازمی‌گردند و برخی دیگر از همین مهاجران متخصص، به صورت مستمر، بین کشورهای مبدا و مقصد در رفت و آمد هستند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره تحلیل پدیده مهاجرت نخبگان بر اساس نظام جهانى والراشتاین فرار مغزها

دانلودمقاله حکومت جهانى واحد

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله حکومت جهانى واحد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

الحمد للَّه و السلام على رسول اللَّه و آله. براى من توفیق با ارزشى است که در جمع علما و فضلاى حوزه در یک موضوع بسیار با اهمیت براى امروز و آینده جهان اسلام و بشریت حرف مى‏زنم. اعتراف مى‏کنم در حوزه افراد شایسته‏ ترى وجود دارند که این مسائل را مطرح کنند و نیازى به آمدن امثال بنده نیست، ولى آقایان محبت مى‏فرمایند و ما هم نمى‏توانیم محبت‏هاى آنان را رد کنیم. باید امسال اظهار خوشحالى بکنیم از تحرکى که در بحث ولایت و مهدویت دیده مى‏شود تا آن جایى که آشنا هستم از کارهایى که توسط سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات اسلامى و سایر بخش‏هاانجام مى‏شود، به مسائل اصلى پرداخته‏ اند و سراغ مسائلى که واقعاً امروز مورد بحث و نیاز است رفته‏ اند. و ما به عنوان حوزه و حکومت اسلامى مکلفیم به این مسائل بیش‏تر بپردازیم.
همه موجودیت ما از حضرت مهدى(عج) است و ما به نیابت ایشان خود را محق دانسته، براى نظاممان مشروعیت قائلیم که این تصرفات را انجام بدهیم. بنابراین، مسأله براى ما خیلی مهم است.
بعد از ملاقاتى که با مسئولان مؤسسه فرهنگى انتظار نور در رابطه با گفتمان مهدویت داشتم، مسائل زیادى را مطرح کردند و من هم به بعضى از یادداشت‏ها و منابع مراجعه کردم. واقعاً مسأله را حائز اهمیت مى‏بینم. در این‏جا آن مقدارى که مى‏شود در یک جلسه مطرح کرد، مطرح مى‏کنم؛ اما انتظار اصلى من این است که آقایان مسائل را بهتر، عمیق‏تر و مفصل‏تر بررسى و مطرح بکنند.
آیه قرآن مى‏فرمایند:
«وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِالذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ.»(49)
کلمه به کلمه این آیه قابل تعمق و بررسى است. سخن از خدا خطاب به پیغمبرصلى الله علیه وآله است، آن هم در موقعى که اسلام در محاصره بود و به تازگى سوسوى نورِ امید در ذهن‏ها پیدا شده بود. این حرف کجا، این ادعاى بزرگ کجا و واقعیت‏هاى آن روز کجا؟ آیه تأکید خیلى دارد. کلمه «لقد» و تعبیر «کتبنا» معناى خاصى دارد. این نوشته خطى که نیست. خداوند که مى‏نویسد، جور دیگرى مى‏نویسد. در واقع، این خبر از یک واقعیت حتمى و جزمى که در یک زمانى تحقق پیدا مى‏کند، مى‏دهد. مکتوب است؛ اما نه به مرکب. خداوند واقعیت‏هاى حتمى آینده را با این تعبیر و تعبیرات شبیه به این مضامین بیان مى‏کند.
«...فى الزبور...» زبور چیست؟ معمولاً مى‏گویند یکى از صحفى است که در اختیار یکى از انبیاى گذشته بود. به نظر من، روشن نیست این زبور همان زبور باشد. باید روى کلمه زبور هم بیش‏تر بررسى بشود:
«...مِنْ بعد الذکر...»؛ بعد از این خبر و واقعیت این نیز یک تحقیق و بررسى دیگرى مى‏طلبد. «...یرثها عبادى الصالحون.» کلمات «ارث»، «عبادى» و «صالح» همه این‏ها از نقاطى است که در این آیه قابل بحث و بررسى است و ان شاءاللَّه در بحث‏هایى که شما مى‏کنید، ما از ثمرات آن برخوردار مى‏شویم. درباره امام زمان(عج) بحث‏هاى فراوانى مطرح است. در دیدار با آقایانى (50)که از قم تشریف آورده بودند، مى‏گفتند: ما تاکنون هزار شبهه را که به جامعه القا شده شناسایى کرده‏ایم. القاى شبهه از قدیم بوده، الان هم از طریق اینترنت و جاهاى مختلف این کار را مى‏کنند. علتش هم مى‏تواند بحثى باشد که مطرح مى‏کنم.
شما با بحث‏هایى که در مورد وجود مقدس حضرت مهدى(عج) در همه اعصار تاریخ، در جوامع اسلامى از زمان پیغمبرصلى الله علیه وآله تا به امروز، مطرح است آشنا هستید. اگر از کلمه «مهدى(عج)» صرف نظر کنیم، بحث منجى همیشه مطرح و جزء برنامه‏هاى انبیا بوده است. مسأله منجى، آینده خوب جهان، بشر و زمین، متواتر است.
کمتر مکتب، دین و ملتى پیدا مى‏شود که به نوعى به آسمان و معنویات و غیب اعتقاد داشته باشد؛ اما مسأله منجى بشر و آینده خوش دنیا برایش مطرح نبوده باشد. به آسانى نمى‏توان پذیرفت. این که بعضى مى‏خواهند این‏گونه القا کنند چون معمولاً ادیان و مروجین معارف آسمانى در مضیقه و ناراحتى بوده‏اند یک مسأله دل خوش کن و امیدبخشى برایشان مطرح مى‏شده که آن‏ها را از لحاظ روحى تقویت بکند. این القائات با جهان بینى و عقاید ما و همه ادیان الاهى نمى‏سازد؛ چون خداوند که عاجز نیست تا با واقعیت‏ها دنیا را اصلاح بکند؛ پس چرا با دلخوش کردن و فریب دادن و کذب، این مسأله را وعده دهد.
این توجیه به درد کسانى مى‏خورد که همه چیز را از دید مادى، سیاسى و فریبکارى بررسى مى‏کنند.
حکومت جهانىمن فکر مى‏کنم در میان همه بحث‏هایى که درباره امام زمان(عج) هست، مهم‏ترین آن مسأله حکومت جهانى است. این‏که یک روزى دنیا زیر یک پرچم و در اداره یک حکومت و با یک قانون و فرهنگ اداره شود، دنیاى به این عظمت که امروز شش میلیارد جمعیت دارد - آینده هم نمى‏دانیم چه خواهد شد و چگونه خواهد بود؟ - و با این همه تنوع فکرى، فرهنگى، سیاسى، نژادى و اختلاف سلایق. این مسأله خیلى مهمى است. ما چون عادت کرده‏ایم بعضى از مسائلمان را با معجزه و با مسائل فوق‏العاده و استثنایى حل کنیم، شاید آسان از کنار این مسأله بگذریم؛ اما اگر روى این مسأله جدى فکر کنیم و از حد این بحث‏هاى مَدْرَسه‏اى بیرون بیاوریم - ما عقیده داریم به صدق سخنان خداوند، پیامبرصلى الله علیه وآله و ائمه (علیهم السلام) و انبیاى گذشته‏علیهم السلام که گفته‏اند یک روز دنیا با یک حکومت، یک قانون، یک فرهنگ و تحت پرچم واحد و... اداره مى‏شود - ببینیم چطور این انجام مى‏شود؟ما هم که بشر، محیط و خودمان را مى‏شناسیم که چقدر تنازع، تنوع و اختلاف سلیقه و خودخواهى‏ها و... بر ما حاکم است؛ چطور بنا است دنیا یک چنین سرنوشتى داشته باشد و زمین به چنین نقطه‏اى برسد.
حتماً باید روى این مسأله بیش‏تر کار پژوهشى انجام شود. گر چه این مباحث در معارف گذشته و امروز هم هست.خوشبختانه امروز بحث کردن از مسأله حکومت واحد جهانى از پنجاه سال پیش آسان‏تر است.امروز وقتى که صحبت از حکومت واحد جهانى مى‏شود به گوش انسان آن‏قدر سنگینى نمى‏کند که چهل، پنجاه سال پیش سنگینى مى‏کرد؛ چون خود دنیا قطع نظر از معارف اسلامى و افکار ما، همین حرف‏ها را مى‏زند و به این طرف مى‏رود.تعبیر دهکده جهانى به عنوان یک بحث کاملاً جدّى در محافل تصمیم‏گیر دنیا مطرح است. تعابیر دنیاى تک قطبى و جهانى شدن، حتى قبل از این‏که بگویند عملاً خودشان را براى آن آماده مى‏کنند.تأسیس بانک جهانى، صندوق بین المللى پول، تأسیس سازمان ملل، شوراى امنیت، پلیس بین الملل، دادگاه جهانى بین المللى و جهانى شدن اقتصاد، فرهنگ و کارهاى سازمان‏هایى مثل یونسکو و یونیسف و بهداشت جهانى نمونه‏اى از این اعمال است. الان خیلى از سازمان‏ها هستند که سرنوشت دنیا را به هم مى‏دوزند و طراحان و استراتیژیست‏هایى هستند که دارند این جزئیات را هم طراحى مى‏کنند. البته آن‏ها با یک دید دیگرى این کارها را مى‏کنند و ما با یک دید دیگرى این مباحث را مطرح مى‏کنیم. اما میان هر دو گروه این مباحث هست. بنابراین، بحث از حکومت واحد جهانى امروز دیگر در گوش ذهن و قلب مستمعین سنگینى نمى‏کند.
حالا بحث من این است که چه کسى مى‏خواهد این کار را بکند؟ و چگونه مى‏خواهد این کار اتفاق بیافتد؟ آیا ما واقعاً مدعى این مسأله هستیم؟ و اگر هستیم ظرفیت این کار را داریم؟ این‏ها بحث‏هایى است که باید قدرى روى آن درنگ کرده و ببینیم چگونه است؟
مدعیّان حکومت واحد جهانىداعیه داران هدایت جهان و حاکمیت بر جهان چه کسانى هستند؟البته ممکن است خُرده مکاتبى در دنیا باشند که این مباحث را مطرح کنند؛ ولى الان سه قطب مهم داعیه حکومت واحد جهانى دارند.
الف) اسلام
اسلام ریشه دارترین مکتب است و از قدیم این حرف را مى‏زده است. این‏گونه نیست که امروز فرصت‏طلبى کرده باشد. پیش از این‏که دیگران اصلاً تصورش را بکنند، این مسأله را مطرح کرده است.آنچه واقعا مهم است، تعبیرات قرآن است که معمولاً مخاطبش ناس و بشر است نه عرب نه مکى‏ها نه مدنى‏ها نه حتى مسلمین.
خود پیغمبرصلى الله علیه وآله هم مبعوث به کافه ناس و تمام مردم است. این مطالب را ما امروز نمى‏گوییم. این را پیغمبرصلى الله علیه وآله زمانى مى‏فرمودند که در مکه بودند و تنها پنج، شش نفر دوست و افراد وفادار داشتند. این یک سخن سیاسى نمى‏تواند باشد بلکه سخن مخصوصى است که ریشه‏اش در عرش و آسمان است. ادیان گذشته هم این حرف‏ها را داشته‏اند. مسیحیت هم همین ادعا را دارد.البته با عنوان برگشت حضرت مسیح‏علیه السلام که خیلى به معارف ما درباره حضرت مهدى(عج) نزدیک است.
البته اسلام جوهره ادیان الاهى و آخرین، بر حق‏ترین و امروزى‏ترین ادیان است؛ و همین حرف‏ها در ریشه‏هاى آن یعنى صحف آسمانى که در اختیار حضرت ادریس‏علیه السلام و سایر انبیا بود نیز وجود دارد.
ب) مارکسیزم
دوم از مکاتب داعیه‏دار حکومت واحد جهانى مارکسیزم است. آن‏ها تز خود را با تحلیل تاریخى و ماتریالیسم تاریخى با روش دیالکتیک و فلسفه خودشان اثبات مى‏کردند که دنیا از یک امت واحده ابتدایى جهانى کوچک شروع شده و با مسیرى که طى مى‏کند سرانجام و در نهایت از دنیاى صنعتى و سرمایه‏دارى عبور مى‏کند و دوباره به کمون (نه به کمون اولیه) کمون جهانى و ملت و امت واحده جهانى با مرام اشتراکى برمى‏گردد که تز آخرالزمان آن‏ها بوده است. تعبیر آخرالزمان به میان آن‏ها هم رفته بود و تعبیر مى‏کردند.
آخرین و عالى‏ترین نقطه تکامل تاریخ را به شیوه دیالکتیک و ماتریالیسم که فلسفه تاریخ مارکسیزم به آن‏ها آموخته بود، مى‏دیدند.
ج) سرمایه‏دارى
سومین مکتب داعیه‏دار حکومت واحد جهانى، سرمایه‏دارى است. آن‏ها هم اخیراً تز آخر الزمان را مطرح مى‏کنند. از وقتى که مارکسیزم به این روز افتاده، آن‏ها حرف‏هاى جدیدترى مى‏توانند بزنند و از موضع بالاترى حرف مى‏زنند. مى‏گویند همه چیز به طرف حاکمیت سرمایه‏دارى با فرهنگ غربى که سرمایه اصلى آن‏ها است، مى‏رود.
با ابزار علمى و فنى دنیاى غرب، با سرمایه عظیم، قدرت نظامى بى سابقه و عظیم دنیاى غرب و با ابزار اطلاع رسانى که نمونه‏اش را شما در ماهواره و اینترنت و... مى‏بینید، مرزها را مى‏شکنند و به سرعت نور و ما فوق سرعت نور ارتباط برقرار مى‏کنند و دنیا را به هم پیوند مى‏دهند و همه بشریت را در یک محدوده قرار مى‏دهند.سخن آن‏ها سرمایه، صنعت، فن، فرهنگ، و قدرت و برنامه است. غربى‏ها شاید امروز حرفشان از بقیه مکتب‏ها و راه‏ها مستمع بیش‏ترى داشته باشد و تأثیر بیش‏ترى بتوانند بگذارند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حکومت جهانى واحد