فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانستنی ها

اختصاصی از فی دوو دانستنی ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانستنی ها


دانستنی ها

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:5

 

 

 

 

160سال قبل وقتی جان مورتون بیمارش را با تکه پارچه آغشته به اتر، از دردهای جانکاه اعمال جراحی آسوده کرد نخستین مبنا و پایه علمی و رسمی ورود این علم به عرصه دانش پزشکی و سلامت بود.

زیرا پیش از آن هم این بحث نه به صورت علمی که به طور غیر رسمی مطرح بود و حتی سابقه آن به اساطیر و تاریخ می‌رسد چنانکه رد پای دانش بیهوشی را در اشعار و داستانهای افسانه‌ای که دور از واقعیتهای جامعه هم نیست می‌یابیم.

از نخستین شواهد این بحث که با الکل هم انجام شده به تاریخ سرزمین ما ایران زمین برمی‌گردد زمانی که فردوسی در شاهنامه خود آن هنگام که رستم به توسط سزارین زاده می‌شود، می‌گوید:
بیامد یکی موبد چیره دست
مر آن ماهرخ را به می‌کرد مست
شکافید بی‌رنج پهلوی ماه
مرآن بچه را سر برآمد ز راه
همه زخمگاهش فرو دوختند
به مرهم همه زخم بسپوختند
شبان روز مادر ز می‌خفته بود
زمی خفته و دل زهش رفته بود
این شعر خود از نخستین شواهد تاریخی بیهوشی برای جراحی است که با خوراندن الکل صورت می‌گیرد.

البته امروز همچنان الکل در مواردی به‌صورت تزریق داخل وریدی(سرم الکلی) در بیهوشی کاربرد دارد.

در واقع بیهوشی یا صحیح تر آن همان هوشبری سابقه‌ای دیرینه دارد، در قرون وسطی با کشف تریاک و بعدها با استخراج مرفین (از مرفوس رب‌النوع خواب گرفته شده)، پزشکان در اعمال جراحی برای کاهش درد و یا بی‌حسی و بیهوشی بیمار به سمت استفاده از آن رفتند.

آن روزها این مواد چنان جا افتاده بود که به گفته یکی از پزشکان قرون وسطی به نام ‪"، Sidenheimاگر تریاک و فراورده‌های آن از پزشکی حذف می‌شد دارویی در پزشکی نمی‌ماند".

اما اینها انواع ابتدایی و شاید غیر رسمی و تاریخی از آنچه که امروز به عنوان تخصص بیهوشی مطرح است و نقش محوری در اعمال جراحی و ارتقای کیفیت زندگی بیمار دارد می‌باشد.

شاید نخستین باری که به طور رسمی فرآیند بیهوشی بر روی یک بیمار انجام شد ‪ ۱۶۰سال قبل حوالی سال ‪ ۱۸۴۶بود که ویلیام مورتون با استفاده از اتر و به صورت استنشاقی بیمار خود را برای جراحی بیهوش کرد.

در فاصله این ‪ ۱۶۰سال رشته بیهوشی که امروز روشهای متنوعی دارد می‌توان یکی از تخصصهایی دانست که سرعت تحول آن در میان شاخه‌های مختلف علوم پزشکی بسیار زیاد و در رده همان چند رشته اول قرار می‌گیرد.

اهمیت و تحولات این رشته به حدی است که اگر روزگاری خود پزشک ، پرستار ، بهیار ، مستخدم و هر کس دیگر انجام می‌شد ،امروز انجام این امر جز با حضور فردی متخصص ،دانش آموخته و در واقع متخصصی هوشیار و دستگاهها و ابزار بسیار پیچیده و حساس با ضرایب دقت بسیار بالا ممکن نیست که غیر آن جان بیمار به خطر می‌افتد.

آن روزها مریض را با چکاندن قطره قطره اتر بیهوش می‌کردند در حالی که دست و پای بیمار را در بند و زنجیر کرده و به چارمیخ می‌کشیدند تا مبادا در حین عمل دارو بی‌اثر شده و بیمار تحرک داشته باشد.

این شرایط خود موجب ترس شدید از عمل جراحی در میان مردم شد چنانکه بیمار با ورود به اتاق عمل به قول خودمان "اشهدش" را می‌خواند و هنوز هم اثار آن ترس را در جامعه می‌توان دید.

حال آنکه این روزها زمان دقیق بی‌هوشی بیمار هم با دادن دوز مشخصی از دارو تعیین می‌شود و جزیی‌ترین اعمال حیاتی بیمار در حین عمل با دستگاههای حساس و دقیق روز اندازه‌گیری و کنترل می‌شود.

شاید که نه، به طور قطعی یکی از مهمترین عللی که موجب این رشد سریع در این رشته شده، تاثیر شگرف دانش هوشبری بر روی نجات انسانها و نیز کیفیت زندگی انسان در این مدت کوتاه بوده است.

بسیاری معتقدند : باید پزشکان هوشبری را"‪ "Rescue Physiciansیعنی نجات‌دهندگان جان انسانها نام نهاد و به راستی که رشته بیهوشی ضمن حفظ حیات بیمار، ارتقای کیفیت زندگی او را نیز در پی دارد.

در واقع بر این مبنا تردیدی نیست که این رشته با همان سرعتی که تا کنون پیش آمده است در سالهای آینده نیز به پیش خواهد رفت


دانلود با لینک مستقیم


دانستنی ها

تحقیق در مورد سخنان دانشمندان

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد سخنان دانشمندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سخنان دانشمندان


تحقیق در مورد سخنان دانشمندان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه4

 

فهرست مطالب ندارد 

 

آندره شینه: خداوند آزادی را آفرید و بشربندگی را
جورج واشنگتن: وقتی نهال آزادی ریشه گرفت به سرعت رشد ونمو می‌کند
بنجامین فرانکلین: کسی‌که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را ندارد
امرسون: وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد.
گالیله: هرگز مردی ولو بسیار نادان را ندیدم که از وی چیزی نتوانسته‌ام بیاموزم
گوته:زیبایی ناپایدار و فضیلت جاودانه است
جرج برنارد شاو: مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید.
آنتونی نیولی : دنیا را نگه‌دارید. می‌خواهم پیاده شوم.
مارک تواین: وقتی جوانتر بودم همه چیز را به خاطر می‌آوردم، حالا می‌خواست اتفاق افتاده باشد یا نه!
برنارد شاو: مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت.
برنارد شاو: زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند.
ویلیام شکسپیر:ما از جنس رویاهایمان هستیم.
لارنس استرن: اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنی، هرگز به مقصد نمی‌رسی
موریس مترلینگ: هیچ چیز بهتر از کار کردن بجای غصه خوردن، آدمی را به خوشبختی نزدیک نمی‌سازد.
امانوئل کانت: چنان باش که بتوانی به هر کس بگویی: «مثل من باش.
بایزید بسطامی: یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که می‌نمایی.
تولستوی: بدترین و خطرناکترین کلمات اینست: «همه این جورند.
ضرب‌المثل چینی: نمی‌توانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما می‌توانیم نگذاریم که روی سر ما آشیانه بسازند.
ضرب‌المثل ‌جاپانی: حتی میمونها نیز گاهی از درخت می‌افتند.

جرج برنارد شاو: آزادی یعنی مسؤولیت؛ برای همین است که بیشتر انسان‌ها از آن وحشت دارند.
جان د راکلفر: هر حقی یک مسؤولیت، هر فرصتی یک اجبار و هر مالکیتی یک وظیفه به همراه دارد.
هلن کلر:تا زمانی که توده مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسؤولیت نکنند، عدالت اجتماعی تحقق نمی‌یابد.
ابیگیل فون بورن: اگر می‌خواهید فرزندانتان روی پای خود بایستند، مسؤولیت‌هایی روی دوش آنها بگذارید.
ماری کوری: نمی‌توانید به ساختن دنیای بهتر امید داشته باشید؛ مگر آن‌که تک‌تک افراد اجتماع پیشرفت کنند. به این منظور هر یک از ما باید علاوه بر این‌که به پیشرفت خود می‌اندیشد، در برابر عموم افراد بشر نیز احساس مسؤولیت کند. وظیفة ما این است که برای کسانی که می‌توانیم، مفید واقع شویم.
خلیل جیبران: دوستی همواره یک مسؤولیت شیرین است نه یک فرصت.
بیل کلینتون : بیایید نه تنها برای خود و خانواده‌مان بلکه برای کشورمان مسؤولیت بیشتری بپذیریم.
هرمان هسه : آنان که نمی‌توانند مسؤولیت قبول کنند، به رهبر نیاز دارند و برای داشتن رهبر داد و هوار راه می‌اندازند.

انسان ها ممکن است که با شادی به هم نزدیک شوند ولی با درد در هم فرو می روند .
همیشه غمگینانه ترین لحظات را عزیزترین کسانمان به ما هدیه می کنند .
در سفیدی چشمانت تمام رنگها را تجربه کردم ، تا به سیاهی رسیدم.
مغزم بر روی شعله های دلم که برای قلبم می سوخت ، کباب شد.
حیف که گرسنگی شکم با کلمات شیرین برطرف نمی شود .
ننگ است که روشنایی دیدگان در ظلمات اندیشه غرق شود.
یا در حال برنامه ریزی برای آینده هستیم یا برای گذشته تأسف می خوریم ؛ همه این اتفاقات در زمان حال می افتد و زمان حال از دست می رود .
مشکل بسیاری از حکومت های جهان در این است که ضریب هوشی شان از ضریب هوشی مردم پایین تر است .
کسانی که راه حل هایی برای مشکلات بشریت عرضه می کنند معمولا از حل مشکلات کوچکشان عاجزند .
آدم های سر به زیر حتما در چاله نخواهند افتاد ، اما هیچ گاه هم آسمان آبی را نخواهند دید .
هنر هیچ ربطی با اخلاق ندارد . اگر چنین نبود مردم این همه به هنر علاقه مند نمی شدند .
از کسانی که احمقانه صادقند بیشتر بدم می آید تا کسانی که دروغ های قشنگ می گویند .
وقتی با آدم های مشهور روبرو می شوم ، یقین می کنم که آدم های بزرگ شایعه اند.
به دست آوردن تجربه های بزرگ معمولا منجر به از دست دادن زندگی عادی می شود .
می گویند چرا دائما تغییر می کنی ، می گویم شما چرا دائما تغییر نمی کنید ؟
روی آدم های منظم می شود حساب کرد ، اما نمی شود آنها را تحمل کرد .
من بعضی از دوستانم را از حقیقت بیشتر دوست دارم .
متوسط بودن ؟! یا بزرگ باش یا بمیر !
مهربانی را در کودکی یافتم که آبنباتش را به دریاچه نمک انداخت تا شیرین شود
انقدر برای غربت تک دانه موی سفیدم غصه خوردم که تمام موهایم سفید شد
بیچاره آن خروسی که با صدای ساعت شماطه دار از خواب برمی خیزد
خوش به حال آن موجود راحتی ،که شیطان برایش درد دل می کند .
سالهاست که کاممان را با حقیقت های تلخ شیرین می کنیم .
زن شکسته ترین و خمیده ترین ، ایستاده دنیا است
چراغ راهنما از بس که چشمک زد، مژه هایش ریخت.
تا دو کلمه حرف حساب زدم، چرتکه لبخند زد!
وقتی بچه را از شیر گرفتند، عاشق بستنی شد.
وقتی بهمن سقوط می کنه، اسفند بالا می ره!
لامپ از ذوق روشن شدن سوخت.

برای اینکه صدای شکستن دلش شنیده نشود با صدای بلند می خندد.
آنقدر تنهایی را دوست داشت که از سایه خودش هم بیزار بود.
برای اینکه عشقش را از قلبش پاک کند، قلبش را فرمت کرد.
خورشید عشق هم نتوانست قلب یخی او را گرم کند.
نگاهم را زنده به گور کردم
آنقدر برایت کوتاه آمدم تا اینکه ناپدید شدم
با دم آهت آخرین شمع امیدم هم خاموش شد
از فرط ناامیدی ،تمام امیدهایم را زیر پا له کردم
مغزم بر روی شعله های دلم که برای قلبم می سوخت ، کباب شد
در رقابت عقربه های ساعت با یکدیگر همیشه بازنده چشم من است
وقتی که خارج از خانه چشمانت را باز می کنی ، عطر نگاهت در آسمان گم می شود
ماهیهای آپارتمان‌نشین، در تنگ آب زندگی می‌کنند
ماهی، هیچگاه برای تعطیلات به کنار دریا نمی‌رود.
ماهی تنها جانوری است که به‌راستی دل به ‌دریا می‌زند.
عکس جوانیم را روی آینه چسبانده‌ام تا گذر زمان را نبینم.
مترسک رنجیده از کشاورز، با پرنده‌ها دست‌به‌یکی می‌کند
عاشق دلشکسته، تکه‌های دلش را از روی زمین جارو می‌کند..
با این‌همه خون دلی که خورده‌ام، در شگفتم که چرا دراکولا نمی‌شوم
چون از زندگی خسته شده‌بود، مرخصی گرفت و رفت به جهان دیگر
بیکاری هم، خودش یک کار است، افسوس که تعطیلی و مرخصی ندارد.
پرنده‌ای که فریب مترسک را بخورد، از گرسنگی می‌میرد.
ماهی تنها جانوری است که به‌راستی دل به‌دریا می‌زند.
پرنده گوشه‌گیر، روی شانه مترسک لانه می‌سازد.
گیاه توی گلدان، شبها خواب باغچه را می‌بیند.
قلب تاکسیمتر، با دیدن مسافر به تپش می‌افتد
گرمترین کلامها را از دستانت شنیدم .
با تخیلم به تماشای لطافتها می نشینم .
خورشید سلامم را با نگاهی منجمد کردی .
دلم می خواهد که خاموشی شب را با هم جشن بگیریم .
مرا ببخش، زیرا خانه قلبم ، در تیرس زبانت یزم قرار دارد .
دلم می خواهد اولین کسی باشم که برای عروسی ماهی ها کل می زند .
همدل ، همراز ، همصحبت و ....... از پیشوند ( هم) نایاب تر هم یافته اید ؟
سایه ام عاشق سایه ات شده است ، می خواستم ببینم آیا می توانیم همسایه شویم ؟
آن شب که دستم روی گوشش قرار داشت ، خندید و گفت : قلبت برای مغزت جوک تعریف می کند .
دلم می خواهد تمامی خاطرات خوشم را هم به دیگران هدیه دهم ، تا دیگر این دنیا هیچ منتی بر سرم نداشته باشد .
با نگاهت آرامش را به من می دهی،با کلمات آنرا می گسترانی و با بدرودت همه را ضایع می کنی .
پایمال ترین، بی بوترین ولی مقاوم ترین گل دنیا را روی قالین خانه مان یافتم .
نمی‌دانم چرا گل مریم را در هیچ چمنزاری نیافته ام ، فقط و فقط در گل فروشی ها .
وسوسه انگیز ترین وسیله ای را که در این سالیان اخیر دیده ام ، پریز برق بوده .
به عشق شنیدن صدای قور قور شکمم ، هر شب صدها قورباغه به کنار بسترم می آیند .
اگر روزی مهربانی را به عنکبوت یاد دهم ،مطمئناً از گرسنگی خواهد مرد .
ان روز که به من گفتی (ازت بدم می یاد) ، با حرارت غمگینی بخار شدم .
آرزو دارم که روزی با چشمان خودم ، فاصله بین دو چشمم را ببینم .
با دم آهت آخرین شمع امیدم هم خاموش شد .
کدام دکتری می تواند نبض روحم را بگیرد .
وقتی صفر جلوی اعداد دیگر می ایستد, احساس غرور می کند.
بعضی ها به روحشان هم سفید کننده می زنند.
با کاسه سرم,افکارم را آبکشی می کنم!
تیر همیشه به راه راست می رود!
دزد ناشی به جیب خود می زند!
داس اجل آرزوهایم را درو کرد.
پای افکارم را قلم کردم.
کارتونک, از خانه تکانی بیزار است.
ماهی خجالتی در موقع تحویل سال, سرخ شد!
درختان با شاخه های پر شکوفه به استقبال بهار رفتند.
بخاطر ماهی قرمز حوض, هفت سین را کنار حوض چید
چشمان سبزش, کمبود سین در سفره هفت سین را جبران کرد.
باغبان کاملترین هفت سین را دارد, سوسن و سنبل و سرو و سیب و سنجد و سیر.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سخنان دانشمندان

راز داوینچی

اختصاصی از فی دوو راز داوینچی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

راز داوینچی


راز داوینچی

دانلود رمان راز داوینچی این رمان در سال ۲۰۰۳ بازار را تسخیر کرد و فروشش حتی از مجموعه هری پاتر نیز پیشی گرفت. تا می ۲۰۰۶‌ بیش از ۶۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسیده است و به ۴۴ زبان (از جمله فارسی) ترجمه شده است. محبوبیت و شهرت این کتاب به جایی رسید که شرکت‌های مسافرتی در سرتاسر دنیا، تورهایی ایجاد کرده‌اند که حول وقایع این کتاب می‌گردد و شرکتهایی مثل شرکت «راوینچیز» مسابقاتی با استفاده از مفاهیم کتاب ایجاد کرده‌اند. در ضمن یک فیلم سینمایی و یک بازی ویدئوئی نیز بر اساس آن ساخته شده اند. هم زمان, بخصوص بخاطر موضوع جنجالی کتاب, مخالفت های بسیار متنوع و مختلفی نیز با آن صورت گرفت. این کتاب شدیداً علیه کلیسای کاتولیک، واتیکان، پاپ و گروه مذهبی اپوس دئی است و از همین رو گروه‌های مختلف مسیحی و اسلامی علیه آن واکنش نشان داده‌اند. «کلمبیا پیکچرز» (متعلق به سونی) سریعا فیلمی بر اساس این کتاب تهیه کرد که در اواخر می ۲۰۰۶ به نمایش عمومی درآمد. آکیوا گلدسمن فیلمنامه این فیلم را نوشته است و ران هاوارد کارگردانی آن را به عهده دارد. تام هنکس نقش رابرت لنگدان، آدری تاتو نقش سوفی نوو و ایان مک کلن نقش لی تیبینگ را بازی می‌کنند. ترجمه و چاپ در ایران این کتاب توسط چند مترجم به فارسی برگردانده شده است


دانلود با لینک مستقیم


راز داوینچی