فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق علوم و حوزه

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق علوم و حوزه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق علوم و حوزه


دانلود تحقیق علوم و حوزه

علوم و حوزه‌های مختلف آن، مخصوصاً فلسفه و نیز دین، جنبه‌های مختلف عینیت و هستی را مورد تحقیق و نظر قرار می‌دهند و هرکدام از این حوزه‌های معرفتی، نظر، خود را در قالب مطالبی مرتبط با موضوعات مورد بحث خود بیان می‌کنند. هرکدام از این حوزه‌ها، به نوعی با مسأله انسان ارتباط پیدا می‌کنند. در درجه اول، تمام این علوم و نظریات و معارف، افعالی هستند که فاعل آنها، انسان به عنوان موجودی قادر و توانای به معرفت و شناخت است. این ارتباط بین معرفت و فاعل آن، در تمام علوم و شاخه‌های علمی و حوزه‌های معرفتی بررسی می‌شود و اختصاصی به علوم انسانی ندارد. بدون تردید هر شناخت و معرفتی از انسان صادر می‌شود؛ بنابراین اگر انسانی نباشد شناختی نیز وجود نخواهد داشت. علاوه بر آن در بخشی از علوم و معارف، موضوع علم، مرتبط با انسان است و هر نوع تعریف و شناخت از انسان، می‌تواند در آن شاخه علمی مؤثر باشد. این ارتباط، مختص علوم انسانی و معارفی است که با انسان ارتباط پیدا می‌کند.
مجموعة آنچه گفت شد نشان می‌دهد که معرفت‌ها و شناخت‌های بشری، ارتباطی کامل و تمام با انسان و تعریف و شناخت ما از انسان دارند. تأثیر انسان و بینش‌های محقق و دانشمند بر علوم انسانی، بحثی است که بسیار مورد صحبت و نظر قرار گرفته است و نیز دربارة بعضی دیگر از جنبه‌های ارتباط انسان با شناختش، بحث‌های فراوان شده است؛ ولی ارتباط دو طرفة مفهوم انسان با شناخت‌ های یک حوزة فکری، کمتر مورد بحث قرار گرفته است. در هر حوزة فکری، مفهومی از انسان، مورد قبول است که اولاً: تأثیر فراوان در نگرش‌ها و شناخت‌های آن حوزه دارد و ثانیاً: مجموعة گرایش‌های فکری آن حوزة شناختی، تأثیر کامل و تمامی در پیدا شدن آن مفهوم و نگرش جدید و انحصاری به انسان دارد. در بسیاری از بحث‌ها که در محدودة منطق و فلسفه علم  و روش تحقیق می‌شود، حول جنبه‌های مختلف تأثیر انسان محقق بر تحقیقات او، تفکر و تحقیق می‌شود؛ ولی در اصل مفهوم و تعریف انسان و تأثیر آن بر تحقیق، کمتر صحبتی می‌شود. همچنین در جهت عکس این ارتباط، هر حوزة فکری و علمی به مجموعه‌ای از بینش‌ها و نگرش‌ها دسترسی پیدا می‌کند و این مجموعه باعث شکل‌گیری تعریف و مفهومی از انسان می‌شود که به صورت ناخودآگاه و ناخواسته کاملاً مغایر با مفاهیم دیگر است. این مفهوم انحصاری، تأثیری فراوان در شکل‌گیری آن حوزة فکری خواهد داشت و اجزاء و عناصر فکری آن، بدون چنین مفهومی شکل نخواهد گرفت.
گوناگونی مفاهیم انسان
سؤال مهمی که در اینجا وجود دارد این است که: «روشن است که نحله‌های مختلف، تعاریفی گوناگون از انسان را قبول کرده‌اند و این گوناگونی ناشی از جهان‌بینی‌ها و اندیشه‌های گوناگون است و مسلم است که جهان‌بینی‌های مختلف نمی‌توانند یک تعریف از انسان داشته باشند امّا این اختلاف در تعریف، در چه حدی است؟ آیا اختلاف و تفاوت، آن مقدار هست که به عنوان یک موضوعِ محوری، قابل بحث و تحقیق باشد؟» در یک نگاه ساده و سطحی می‌توان گفت که چندان اختلاف وسیع و عمیقی به نظر نمی‌رسد؛ امّا با تعمّق بیشتر، جواب مسئله کاملاً متفاوت است. در درجه اول گروهی از تفاوت‌ها در تعریف انسان روشن و واضح است. نحله‌های گوناگون به عنوان مبنا و مبدأ تفکر خود، تصورهای گوناگونی از انسان را در نظر می‌گیرند. همة آنها انسان را به عنوان موجودی صاحب فکر، اندیشه و تا حدودی صاحب انتخاب می‌پذیرند. امّا اختلاف‌های مبنایی در تعریف انسان، به این مقدار محدود نمی‌شود. بیشتر این اختلاف ناشی از گرایش‌های گوناگونی است که در نگاه به انسان دارند. هر اندیشه، از میان ابعاد و صفات نامتناهی انسانی، آن بخشی را در نظر می‌گیرد که با اندیشة خود سازگاری بیشتری داشته باشد. اندیشة دینی بدون اینکه ابعاد مادی انسانی را انکار کند، بیشتر توجه خود را به جنبه‌های معنوی آن معطوف می‌دارد. یک اندیشمند مسیحی، هرگز نیاز انسان به غذا، ازدواج، نبرد و تصادم را انکار نمی‌کند؛ ولی در مجموعة اندیشة خود به نوعی اینها را کمرنگ می‌کند که همچون انکار، تأثیر خود را در تصور او از انسان برجای می‌گذارد. در مقابل، انسان مادی بدون اینکه بحثی بر ابعاد معنوی و نیازهای روحانی انسان انجام دهد و در این راستا نظریه‌ای ابراز کند به ابعاد مادی او می‌پردازد. این اندیشه قبل از اینکه به وظیفه و توجه انسان، نسبت به ماورای طبیعت توجه کند، مسائل و موضوعات انسانی در این جهان و زندگی مادی او را مورد نظر قرار می‌دهد. با اینکه در اینجا هیچ‌گونه تعریف اختصاصی و پذیرفته شده و روشنی از انسان در کار نیست، امّا به صورت ناخودآگاه تصور خاصی از انسان، محوریت پیدا می‌کند. این تصور که مبتنی بر ابعاد مادی اوست، بدون اینکه تعاریف و تصورات دیگر را مردود اعلام کند ابعاد خاصی از انسان را در نظر می‌گیرد. این ویژگی اگرچه در ابتدا کم اثر به نظر می‌رسد، ولی در پیمودن مراحل شکل‌گیری یک مکتب فکری، زاویه‌ای ایجاد می‌کند که هرچه بیشتر مکتب فکری شکل بگیرد اختلاف عملی و نظری آن با مکاتب دیگر بیشتر خواهد شد. اگرچه در حوزة تفکر اسلامی، ویژگی مکتبی چون مارکسیسم الحادی را در انکار و نفی ابعاد ماورائی انسان می‌دانیم ولی از دیدگاه دقیق‌تر معرفت‌شناسی، ویژگی الحادی این مکتب، بیش از آنکه ناشی از نفی ماوراء طبیعت باشد در گزینش ابعاد خاصی از انسان است.

 

 

شامل 10 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق علوم و حوزه