فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله توسعه کامل سازی باد از طریق پیش بینی انرژی باد

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله توسعه کامل سازی باد از طریق پیش بینی انرژی باد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله توسعه کامل سازی باد از طریق پیش بینی انرژی باد


دانلود مقاله توسعه کامل سازی باد از طریق پیش بینی انرژی باد

همانطور که سطوح نفوذ باد از لحاظ جهانی افزایش می یابد، نیاز به پیش بینی صحیح تغییرات در تولید انرژی باد- در انواع متفاوت پیش بینی افق های زمان- برای پایداری شبکة نیرو و همچنین کارآیی تولید روز به روز مهم می شود. پیش بینی های صحیح انرژی باد، از جمله اجزاء مهم و حیاتی برای بسیاری از چالش های عملیاتی و برنامه ریزی هستند که متغیر از پیگیری بار تا برنامه ریزی انتقال و اختصاص دادن سرمایه، تا بازاریابی سطح استراژی و برنامه ریزی عملیات است. وقتی برای تصمیم گیری بکار می رود، پیش بینی های صحیح انرژی باد، هزینه های فرعی خدمات را کاهش می دهند، قابلیت اعتبار شبکه از طریق برنامه ریزی مؤثرتر افزایش می یابد و اپراتورهای پروژه و شرکت های برق می توانند تصمیمات استراژی مهمی بگیرند که باعث افزایش کارآیی می گردد. پیش بینی هایی که تا سالها بعد امتداد می یابد ، به شناسایی صحیح تر مشخصات نسل بلند مدت کمک می کند و باعث فرمولاسیون های صحیح تر فاکتور ظرفیت و انتخاب پروژه های مؤثرتر می گردد. این مقاله طرح می کند که چگونه و چرا پیش بینی انرژی باد می پردازد. دومین بخش استراژی هایی را برای پیش بینی در افق های زمانی متفاوت طرح می کند. بخش3 نتایج حاصل از پیش بینی در موقعیت های متفاوت را در عرض ایالات متحده بررسی می کند. بخش آخر، خلاصه ای را فراهم کرده و مروری دارد بر آیندة پیش بینی.

شامل 50 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله توسعه کامل سازی باد از طریق پیش بینی انرژی باد

بررسی کاهش هزینه های حمل و نقل ادارات دولتی از طریق بومی گزینی و حمل و نقل غیر موتوری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)

اختصاصی از فی دوو بررسی کاهش هزینه های حمل و نقل ادارات دولتی از طریق بومی گزینی و حمل و نقل غیر موتوری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی کاهش هزینه های حمل و نقل ادارات دولتی از طریق بومی گزینی و حمل و نقل غیر موتوری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)


بررسی کاهش هزینه های حمل و نقل ادارات دولتی از طریق بومی گزینی و حمل و نقل غیر موتوری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)

• مقاله با عنوان: بررسی کاهش هزینه های حمل و نقل ادارات دولتی از طریق بومی گزینی و حمل و نقل غیر موتوری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)  

• نویسندگان: میلاد دلاوری فروتقه ، محمد صداقتیان ، مهرداد محمدنژاد  

• محل انتشار: نهمین کنگره ملی مهندسی عمران - دانشگاه فردوسی مشهد - 21 تا 22 اردیبهشت 95  

• فرمت فایل: PDF و شامل 8 صفحه می باشد.

 

 

 

چکیــــده:

امروزه با توجه به اینکه موضوع حمل و نقل درون شهری و هزینه های مربوطه برای هر کشوری از جایگاه ویژه ای برخوردار است، لذا در این مطالعه با توجه به اهمیت این موضوع به بررسی جنبه های مختلف کاهش هزینه های حمل و نقل ادارات دولتی (به صورت موردی شهرداری مشهد) از جمله بومی گزینی کارکنان و استفاده از حمل و نقل غیر موتوری همچون دوچرخه پرداخته شده است. با توجه به مطالعات میدانی صورت گرفته از مناطق مختلف شهرداری مشهد، تعداد کارکنان رسمی و بومی هر منطقه به طور میانگین به ترتیب 149 و 50 نفر بوده است. این در حالی است که با فرض منطقی انجام شده در مجموع حدود 150 میلیون تومان هزینه حمل و نقل سالیانه تنها برای کارکنان بومی شهرداری مشهد می باشد که با استفاده از حمل و نقل غیر موتوری همچون دوچرخه می توان این هزینه را صرفه جویی نمود. همچنین 66 درصد کارکنان غیر بومی بوده که هزینه حمل و نقل سالیانه آن ها 3 تا 4 برابر هزینه فوق بوده که با افزایش بومی گزینی کارکنان و استفاده از حمل و نقل غیر موتوری می توان هزینه آن ها را نیز کاهش داد. که در این مطالعه به صورت کامل در مورد آن بحث شده است.

________________________________

** توجه: خواهشمندیم در صورت هرگونه مشکل در روند خرید و دریافت فایل از طریق بخش پشتیبانی در سایت مشکل خود را گزارش دهید. **

** درخواست مقالات کنفرانس‌ها و همایش‌ها: با ارسال عنوان مقالات درخواستی خود به ایمیل civil.sellfile.ir@gmail.com پس از قرار گرفتن مقالات در سایت به راحتی اقدام به خرید و دریافت مقالات مورد نظر خود نمایید. **


دانلود با لینک مستقیم


بررسی کاهش هزینه های حمل و نقل ادارات دولتی از طریق بومی گزینی و حمل و نقل غیر موتوری (مطالعه موردی: شهرداری مشهد)

ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات 89 ص

اختصاصی از فی دوو ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات 89 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات 89 ص


ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات 89 ص

چکیده

مطبوعات از نظر قدمت تاریخی و همچنین گستردگی مخاطبان وضعیت متمایزی نسبت به دیگر دیگر رسانه های گروهی دارند. در سالهای اخیر مطبوعات با خبرها، مقالات و گزارشهای خود در تحولات اجتماعی نقش مهمی را ایفا نموده اند و در این راستا معمولاً با استفاده از افکار عمومی و عقاید گوناگون و منتقل نمودن نظرات و نارضایتی عموم از برخی از سیاستهای هیات حاکم در ثبات اجتماعی، سیاسی و امنیتی جامعه تحول ایجاد نموده اند و در حقیقت به یکی از سلاحهای سیاسی تبدیل شده اند. در کنار این فواید مهمی که مطبوعات برای جامعه به ارمغان می آورند، گاهی اوقات از حدود و وظایف خود خارج شده و به نوعی در تقابل با هیات حاکم بر می خیزند و به همین جهت قانونگذار به وضع مقررات ویژه ای درخصوص مطبوعات پرداخته است.

در اینجاست که این پرسش مطرح می شود که جرم مطبوعاتی چیست؟ آیا اساساً امکان ارتکاب جرایم علیه امنیت از طریق مطبوعات وجود دارد یا خیر؟ در صورت امکان ارتکاب ماهیت این جرایم، نوع رسیدگی قضایی و دادگاه صالح به این جرایم و حدود مسئولیت گردانندگان اصلی مطبوعات چگونه است؟ این پژوهش به پاسخگویی پرسشهای مذکور پرداخته است، البته قبل از بیان امکان ارتکاب و ماهیت ارتکابی این گونه جرایم و دادگاه صالح، شایسته است که تاریخ تحولات قانونگذاری در زمینه‌ی جرایم مطبوعاتی و امنیتی و مفاهیم بنیادی این دو از قبیل جرم مطبوعاتی، جرم امنیتی، جرم سیاسی و جاسوسی بررسی و بیان می شود.

از این رو در فصل اول این پژوهش، با عنوان کلیات به موضوعات مذکور پرداخته است.

پس از شناخت کلیات بحث، جهت پیگیری پرسشهای اصلی وفرضیه‌های اصلی و فرعی، موجه می نماید که این امر در فصل دوم و طی سه مبحث مورد مداقه و بررسی قرار گیرد.

در این فصل به بررسی ماهیت ارتکابی جرایم امنیتی از طریق مطبوعات پرداخته شده و آیین رسیدگی به جرایم مطبوعاتی، مراجع صالح به رسیدگی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است. و همچنین به بیان امکان ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات و حدود مسئولیت صاحب امتیاز، مدیر مسئول و نویسنده پرداخته شده است. قابل ذکر است که در ضمن بررسی هر کدام از جرایم، نمونه‌های عملی نیز بیان گردیده است. در پایان در قسمت نتیجه‌گیری، ضمن بیان مختصری مطالب پژوهش و نتایج حاصله، پیشنهادهایی که به نظر در تدوین قانون مطبوعات جدید موثر و سازنده است، مطرح شده است.


مقدمه

چند دهه ای است که بحث رسانه ها و به خصوص رسانه های نوشتاری جایگاه خود را در رشته هایی نظیر جرم شناسی، جامعه شناسی، روانشناسی، علوم ارتباطات، حقوق و.... افزایش داده است و تاثیر شگرف و عمیقی را در فرهنگ سازی مردم به خود اختصاص داده است.

در این خصوص مطبوعات از حالت نمادین بیرون آمده و به یکی از قطبهای تبلیغاتی کشورهای جهان تبدیل شده است، به گونه ای که کشورهایی که از مطبوعات قوی تر و گسترده‌تری برخوردار باشند، از نقطه نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تفاوت قابل ملاحظه ای با بقیه‌ی کشورها پیدا کرده اند. به طوری که برخی از نویسندگان[1] برای مطبوعات و رسانه های گروهی چنان هویت مستقلی قایلند که قادر است در ساخت جامعه تغییرات وسیعی ایجاد کنند. به دلیل وجود همین خصوصیت ویژه‌ی مطبوعات است، که با هجوم وسایل ارتباط جمعی جدید و ماهواره ها، مطبوعات هنوز جایگاه و قدرت خود را حفظ کرده اند و از اهمیت و نقش آن در جامعه کم نشده است.

با توجه به این نقش تأثیرگذار مطبوعات در جامعه و در پی افزایش تعداد روزنامه ها و مجله ها، به ویژه از خرداد 1376 و گوناگونی بینشهای اجتماعی و فرهنگی نشریات، نگرانیها و دغدغه هایی برای مسئولین فراهم شده است.

تضعیف امنیت جامعه و تشدید احساس ناامنی از طریق تحریک و تشویق به ارتکاب جرایم، توهین، تبلیغ علیه نظام، آموزش روش بزهکاری و... از جمله آثار منفی مطبوعات در آسیب رساندن به امنیت جامعه محسوب می شود. در کنار این مهم، بحث آزادی بیان رسانه‌های مکتوب در میثاق های جهانی و اصول قانون اساسی به چشم می‌خورد، که ضامن آن وجود نهاد خاصی به نام هیأت منصفه و آیین دادرسی ویژه نظیر علنی بودن محاکمات است که در مقابل امواج برخاسته از نظرات دولتمردان مصونیت خاصی را به این اصل می دهد. هرچند که حفظ ارزشهای اساسی اجتماعی و امنیت و نظم عمومی، محتاج ایجاد محدودیت‌هایی برای اصل آزادی مطبوعات است. بنابراین نحوه ی برخورد با جرایم مطبوعاتی به یکی از دغدغه های اصلی تبدیل شده است.

ضرورت تحقیق:

تحولات سالهای اخیر در جهت گسترش آزادی مطبوعات در سطح ملی و بین المللی ضرورت هماهنگی بیشتر در قوانین و مقررات حاکم را می طلبد، به خصوص اینکه در حال حاضر کشور عزیزمان با تصویب شش قانون مطبوعاتی که آخرین آن دو دهه از عمرش می گذرد و دهها تبصره و چند اصلاحیه، متاسفانه نظام حقوقی کارآمد و منسجمی را برای مبارزه با تاثیر منفی مطبوعات در عین پاسداری از اصل آزادی بیان مطبوعات ندارد. بنابراین با توجه به مراتب فوق ضرورت انجام چنین تحقیقی مشخص می شود.

از جمله ضرورت های دیگر، آثار جرایم مطبوعاتی بر امنیت جامعه است. به طوری که مطبوعات به عنوان مجرای شکل دهی به افکار عمومی و با توجه به اینکه افکار عمومی یکی از عناصر بسیار مهم در اقتدار و امنیت کشور به حساب می آید، لذا انتشار مطالبی برخلاف امنیت کشور از طریق مطبوعات لطمات جبران ناپذیری را در جامعه به همراه خواهد داشت و احساس امنیت که یکی از ارکان زندگی اجتماعی است، به مخاطره خواهد افتاد.

همچنین عدم وجود تعریف مشخص و دقیق از جرم مطبوعاتی، عدم تعیین حدود امنیت، عدم ارائه ی تعریف مناسب از امنیت و جرایم علیه آن و واژگان مرتبط با آن نظیر جاسوسی و... به گونه ای که در عمل و اجرا راه را برای تفسیر کلمات و اعمال سلایق مختلف ببندد، استعمال واژه های مبهم و غیر حقوقی(چه در قانون مطبوعات و چه در قانون مجازات اسلامی)، وجود تردید در ماهیت ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات که در پی آن آئین دادرسی متفاوتی را می طلبد، عدم تناسب بین جرایم و مجازاتهای این بخش و عدم احصاء جرایم امنیتی ارتکابی از طریق مطبوعات، ضرورت بازنگری در ساختار قوانین حاکم بر این بخش را بیش از پیش روشن می‌کند: بنابراین از جمله ضرورت های دیگر تحقیق و تدوین این پایان نامه، با توجه به مراتب فوق، به نوعی تازه بودن مباحث مطروحه در این زمینه می باشد.

سوالات اصلی تحقیق:

  • آیا عملاً ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات امکان وقوع خارجی دارد؟
  • ماهیت جرایم امنیتی ارتکابی از طریق مطبوعات چیست، سیاسی، عادی و یا مطبوعاتی؟

فرضیه های تحقیق:

  • از میان جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی صرفاً پاره‌ای از آنها ازطریق مطبوعات قابل ارتکاب می باشند و همگی آنها قابلیت ارتکاب از طریق مطبوعات را ندارند.
  • چنین جرایمی دارای ماهیت مطبوعاتی بوده و بایستی با حضور هیأت منصفه در دادگاه مطبوعات به آن رسیدگی شود.

اهداف تحقیق:

  • بیان ماهیت جرم امنیتی که از طریق مطبوعات ارتکاب می یابد.
  • بیان ابهام ها و ایرادهای موجود در مواد مربوط به جرایم علیه امنیت در قانون مطبوعات.
  • مقایسه مواد مربوط به جرایم علیه امنیت در قانون مطبوعات با مواد مشابه در قانون مجازات اسلامی و قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح.
  • بررسی شرایط و ارکان تحقق هر یک از جرایم به منظور رفع ابهام های موجود.

پیشینه تحقیق:

با توجه به تازگی این موضوع در حقوق ایران، قطعاً می توان گفت که در این زمینه تاکنون تحقیقی صورت نگرفته است. البته لازم به ذکر است که عناوین مرتبط با موضوع(جرایم مطبوعاتی- جرایم امنیتی) به جز چند پایان نامه انگشت شمار تحقیقات علمی و محققانه‌ای صورت نپذیرفته است. از جمله پایان نامه های تدوین شده می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

  • جرایم مطبوعاتی در حقوق ایران- ابراهیم عمیقی ابرقویی به راهنمایی دکتر عادل ساریخانی- پایان نامه کارشناسی ارشد- دانشگاه قم 1379
  • جرایم مطبوعاتی- مجید لایق میرحسینی- به راهنمایی ایرج گلدوزیان- دانشگاه تهران- 1372.
  • تفاوت های جرایم سیاسی و امنیتی- فرامرز نظافت- به راهنمایی عادل ساریخانی- دانشگاه قم- 1381.
  • نظارت کیفری محدود کننده اصل آزادی مطبوعات- سید مهدی علوی - دانشگاه امام صادق(ع).

روش تحقیق:

 در تدوین این رساله از روش تحلیل و توصیفی(پژوهش کتابخانه ای) با استفاده از ابزار کتابها، پایان نامه ها و استفاده از نظرات پژوهشگران استفاده شده است. در این زمینه سعی نموده که از مبانی نظری و تئوری های موجود اصول و ضوابط حاکم استفاده نموده و همچنین از منابع قضایی نظیر آراء دادگاهها و نظرات مشورتی اداره حقوقی به اقتضاء استفاده شده است.


[1] . پیکا-ژرژ- جرم شناسی- ترجمه ی علی حسین نجفی ابرندآبادی- دانشگاه شهید بهشتی- چاپ اول- تهران- 1370-
ص 81


دانلود با لینک مستقیم


ارتکاب جرایم امنیتی از طریق مطبوعات 89 ص

دانلود مقاله فروش محصولات از طریق اینترنت

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله فروش محصولات از طریق اینترنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه:
فروش محصولات از طریق اینترنت
-امروزه همه سعی بر آن دارند که وقت کمتری را برای امور خرید و کارهای روزمره گذارند. لذا ما می توانیم با فروش محصولات (لوازم خانگی) از طریق اینترنت صرف کردن وقت را به حداقل برسانیم و قسمتی از بازار را از آن خود کنیم.
-ما می توانیم با تشکیل یک سایت اینترنتی در خصوص فروش محصولات به طوری که همه انتظارات مشتری در رابطه با مشخصات لوازم را دارا باشد.
این طرح هم در وقت صرفه جویی می کند و هم اینکه مشتری با تسلط بیشتری به دنبال تقاضای مورد نظر خود می گردد که از قبیل: مشخصات فیزیکی‏ رنگ‏ مدل، ... می باشد.
-به عنوان مثال: یک یخچال فریزر را می توان با نشان دادن عکسهای مختلف در جهات مختلف و همچنین یک کلیپ تصویربرداری شده از این یخچال و در قسمتی دیگر کل مشخصات یخچال مورد نظر درج گردیده است را معرفی نمود.
و در قسمت دیگر سایت مشخصات خریدار درج می گردد که از قبیل:
مشخصات فردی – تلفن – E-mail – آدرس منزل – شماره فیش واریزی بانک
-اگر این شرکت فقط مختص به شهر تهران باشد می بایست دو یا سه انبار در نقاط مختلف شهر تهیه گردد تا هرکدام از انبارها مربوط به یک ناحیه مشخص شده باشد. و این به این معنا نیست که هرکدام مجزا کار کنند بلکه در صورت نبود محصول درخواست شده در انبار شماره 1 از انبار شماره 2 استفاده کرد و اقدام به ارسال محصول موردنظر مشتری انجام شود.
-و اگر این شرکت بخواهد در سطح گستره تری اقدام کند. می تواند نمایندگی‌هایی هم در مراکز استانها احداث کند که آنها هم انبار مربوط به خودشان را داشته باشند.

 

ترجیح های طرح:
هزینه های دربرگیرنده طرح برای یک شهر مثل تهران شامل موارد ذیل می گردد. اولین چیزی که نیاز می باشد به دو مکان بصورت انبار که هرکدام بخشی از منطقه شهر را دربرگیرد و همچنین به ازای آن دو انباردار ساده.
به دلیل اینکه این طرح غیرمستقیم با مشتری رابطه دارد می توان یکی از انبارها را یک دفتر کار کوچکی در کنارش تهیه کرد با یک سیستم رایانه و یک کاربر کامپیوتر.
جهت حمل و نقل به دو خودروی باری که می تواند از نوع وانت باشد نیاز است که هرکدام برای یک انبار و همچنین به ازای هرکدام یک راننده نیز نیاز می باشد.
هزینه های طرح به شکل زیر می باشد.

 

هزینه های اولیه طرح:
شرح تعداد مبلغ به ریال
خودرو وانت 2 000/000/160
سیستم رایانه 1 000/000/5
لوازم موردنیاز دفتر و انبار (میز، فایل، یخچال، ...) 1 000/000/7
جمع کل 000/000/172

 


هزینه های ماهیانه طرح:
شرح تعداد مبلغ به ریال
اجاره انبار 2 000/000/3
حقوق انباردار 2 000/000/3
حقوق کاربر رایانه 1 000/600/1
حقوق راننده 2 000/000/3
هزینه های روزمره (تعمیرات و سوخت خودرو، برق، تلفن، ...) 1 000/800
جمع کل 000/400/11

 


خلاصه برنامه اجرایی:
طریقه خرید مشتری از سایت:
-مشتری که وارد سایت می شود بعد از انتخاب لوازم مورد نیاز خود، مبلغ را که در خود سایت مشخص شده است از طریق شبکه اینترنتی بانکی از حساب خود به حساب شرکت واریز می نماید و با درج کردن شماره کد واریزی به بانک (حساب شرکت) در قسمت مخصوص خریدار می تواند لوازم موردنظر خود را خریداری نماید.
-البته این سایت باید طوری طراحی شود که مشتری با وارد شدن به سایت شرکت جذب شود، به طور مثال می توان کلیپهای تبلیغاتی کوتاه و جذاب را تهیه کرد و همچنین صفحه آرایی زیبا و شکل لوازم شرکت به طور جذاب تهیه شود طوری که مشتری را شیفته خودش کند.
همانطوری که می دانیم لوازم از طریق تصویری (تلویزیون) خیلی جذابتر و قشنگتر از حالت واقعی دیدن می باشد.
-البته از فعالیتهایی که این شرکت می بایست انجام دهد این است که همة مراکز با هم هماهنگ باشند و موجودی آنها باید به روز باشد. به عنوان مثال: یک مرکزیت در تهران قرار داده و همة مراکز دیگر می بایست آمار فروش و درخواست خود را با مرکز هماهنگ کنند و از سوی مرکز هم قیمتها به روز در داخل سایت تغییر کند.
و هماهنگی هایی که مراکز مختلف باید با هم داشته باشند این است که به عنوان مثال: اگر یک نمایندگی لوازم درخواست شده از سوی مشتری را نداشته باشد می بایست از نزدیکترین نمایندگی درخواست کند تا لوازم مربوطه تهیه شود و برای مشتری ارسال گردد.

 

بازار و بازاریابی:
بعلاوه بر این می توان با شرکتهای معتبر دیگر قراردادی بست مبنا براین که ما محصولات شما را می فرستیم و شما هم درصدی را برای شرکت ما لحاظ کنید. به عنوان مثال یک مبل و صندلی فروشی در تبریز اقدام می نماید و چون نمایندگی دیگری در شهرهای دیگر ندارد می توان در سایت قسمتی را تخصیص داد به نام «محصولات شهرهای مختلف» که مشتری یا انتخاب مورد نظر محصولات فروشی داخل سایت را انتخاب نماید و می توان درج کرد که سرویس رایگان حمل کالا مختص به همان شهر می باشد و در صورت نیاز مشتری به لوازم مربوط که در شهر دیگر است سرویس حمل و نقل به حساب مشتری می باشد. و برای سهولت کار نرخ حمل و نقل وسایل مورد نظر را به شهرهای دیگر از سوی شهر مربوط درج گردد.

 

استان  شهر

 

 

 

خطرات و بحرانها:
از جمله خطراتی که می تواند در این طرح پیش آید به دزدیهای اینترنتی می توان نام برد که فقط شامل پرداخت هزینه هایی به صورت اینترنت از حساب فرد به حساب شرکت می باشد که برای رفع این معضل می توان با ارتباط برقرارکردن با مشاورین در امر حراست رایانه ای این شکل را برطرف کرد. و از جمله بحرانهای دیگر می توان دزدی، آتش سوزی و زلزله را در مورد انبار نام برد که با بیمه کردن انبار و همچنین بیشتر کردن امنیت در امر حراست می توان تا درصد بالایی این مشکل را نیز رفع نمود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 13   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فروش محصولات از طریق اینترنت

اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از فی دوو اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اثبات معاد از طریق توحید


اثبات معاد از طریق توحید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:16

         اثبات معاد از طریق توحید

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد.

مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴

 

چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا می‏آییم در زمینی خانه‏ای می‏سازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه می‏کنی، دیگر نمی‏گوییم «هیچ چیز» ، می‏گوییم معلوم است، می‏خواهم زندگی کنم، انسان که می‏خواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور می‏سازی؟ آدم مهمان برایش می‏آید، مهمانخانه می‏خواهد، حمام می‏خواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش می‏گیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایده‏ای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت می‏گیرد. اینجا دیگر «خیال‏» این کار را نکرده، «عقل‏» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه‏» می‏گوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبت‏به «کننده‏» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را می‏کند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام می‏دهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را مجزا کنیم و توجهی به اینها بکنیم، برای اینها چه کار حکیمانه‏ای صورت گرفته؟ از نظر این آجرها که قبلا خاک بود و هنوز در کوره نرفته بود و به صورت آجر در نیامده بود و امروز به صورت آجر در آمده و جرم این دیوار را تشکیل می‏دهد چگونه است؟ یعنی اگر او به جای ما باشد و اگر او شاعر به ذات خودش باشد، برای او فرق نمی‏کند، باز برای او کاری است لعب; یعنی از نظر طبیعت و ذات آن اشیاء لعب است.

از نظر کننده، این کار حکیمانه است نه از نظر خود آن کار. به تعبیر دیگر ما با این کار خودمان این در و دیوار را به کمال خودشان سوق نداده‏ایم، اینها را در خدمت منفعت‏خودمان قرار داده‏ایم. اگر کار ما کار درستی باشد، یعنی اگر ما در نظام عالم حق داشته باشیم - که چنین حقی هم داریم - که این اشیاء را در خدمت‏خودمان قرار بدهیم از نظر خودمان به سوی کمالی حرکت کرده‏ایم و کار حکیمانه انجام داده‏ایم اما این اشیاء را به سوی کمال خودشان سوق نداده‏ایم.

مثال دیگر ذکر می‏کنیم درست در جهت عکس این مثال: پدر و مادری با یکدیگر زندگی می‏کنند، عمل زناشویی انجام می‏دهند و بچه‏ای پیدا می‏شود. اینجا قضیه بر عکس است. از نظر اینها که یک لذت موقت و آنی نصیبشان شده چیز دیگری است. ولی نتیجه‏ای به دست آمده که اینها در واقع آن را انجام نمی‏دهند بلکه مسخرند برای انجام دادن آن; یعنی این کار مقدمه پیدایش یک موجود است، زمینه پیدایش یک موجود را فراهم می‏کند که وجودش از نقص شروع می‏شود و به کمال منتهی می‏گردد; یعنی از نظر آن بچه‏ای که به وجود می‏آید، اینها زمینه را فراهم کردند که موجودی از نقص به کمال برسد. این خیلی فرق دارد با ساختمانی که شخصی می‏سازد.
یا یک نفر کشاورز که می‏آید بذری را در زمین می‏پاشد مقصد او مقصد خاصی است ولی بالاخره کار او در مسیر خلقت قرار می‏گیرد، یعنی او با کار خودش یک دانه گندم را تبدیل به یک بوته گندم می‏کند، یک شاخه را تبدیل به یک درخت می‏کند. ولی اینجا 1% آن به او مربوط است، 99% آن به او مربوط نیست، به دستگاه خلقت مربوط است: «ا فرایتم ما تمنون ا انتم تخلقونه ام نحن الخالقون‏»
 ۵ ، «افر اتم ما تحرثون ا انتم تزرعونه ام نحن الزارعون‏» ۶ . اگر اشیاء را از آن جهت که با خدا نسبت دارند به خدا نسبت‏بدهیم، هیچ فعلی از افعال خدا شبیه ساختن خانه برای انسان نیست. اگر کمی شبیه باشد - که شبیه بودن هم تعبیر درستی نیست - شبیه عمل کشاورز است، یعنی خداوند هر چه را که خلق می‏کند خلق کردن او عبارت است از رساندن اشیاء به کمال لایق خودشان. حال نهایت امر در خلقت چیست؟ آیا نهایت امر نیستی است؟ یعنی هستی برای نیستی است؟ پایان هستی نیستی مطلق است؟ یا پایان هستی، هستی است؟ پایان هستی رسیدن به حق مطلق و رفتن به سوی حق مطلق است؟ اگر کسی گمان کند که خدا این عالم را خلق کرده، بعد هم معدوم می‏کند، درست همان کرا بچه می‏شود که اتاقک را درست می‏کند و بعد خراب می‏کند، دائما درست می‏کند و دائما معدوم می‏شود، و چون در این شکل دیگر چیزی وجود ندارد، مگر اینکه فرض کنیم خدا - العیاذ بالله - مثل بچه‏ای است که می‏خواهد تفنن کند، او را یک موجود متفنن بدانیم که برای تفنن خودش کار بیهوده‏ای را انجام می‏دهد، موجود می‏کند معدوم می‏کند، موجود می‏کند معدوم می‏کند، یعنی اشیاء غایت ندارند، تمام و متمم ندارند، به سوی کمال خودشان نمی‏روند.

اما به دلیل اینکه خداوند متعال حکیم است و لا عب و بیهوده کار نیست‏باید بدانیم وجهه تمام این هستیها یک هستی دائم لا یزال لا یزول است، یعنی عالم بقا. اگر عالم بقایی نبود و عالم فقط عالم فنا بود هستی لعب بود، ولی این عالم فنا جدا از عالم بقا نیست، رویه‏ای از عالم بقاست. همه چیز یک وجهه «بقایی‏» دارد حتی همین زمین و زمان ما. «یوم تبدل الارض غیر الارض و السموات و برزوا لله الواحد القهار» ۷ هر چیزی یک وجهه زمانی دارد و یک وجهه دهری: «ما عندکم ینفد و ما عند الله باق‏» اشیاء نسبت‏به شما فانی هستند و نسبت‏به خداوند باقی. این است که می‏گوید اگر بقایی نباشد و اگر ابدیتی نباشد و اگر معادی نباشد و اگر بازگشت‏به خدا نباشد (دیگر در بازگشت‏به خدا نیستی معنی ندارد; در بازگشت‏به هستی مطلق که نمی‏تواند نیستی وجود داشته باشد) و اگر هستی همین یک رویه نیستی را ی‏داشت‏یک چیز لغو بیهوده‏ای بود، اما این چنین نیست.

 این است که استدلال می‏کند بر قیامت‏به دلیل اینکه ما که زمین و آسمان را باطل نیافریده‏ایم (باطل یعنی بی غایت و بی هدف)، ما که بازیگر نبودیم که مثل بچه‏ها بخواهیم بازی کنیم یک چیزی را خلق کنیم، ما که بیهوده کار نیستیم. گفتیم اینجا از راه توحید استدلال بر معاد است; یعنی اگر کسی خدا را بشناسد به عنوان یک موجود کامل الذات، به عنوان یک موجود منزه از لعب و عبث و فعل باطل (خودش حق است، فعلش هم حق است) و به عنوان یک موجود حکیم، آن وقت می‏داند که قیامت و عالم بقا نمی‏تواند نباشد. این است که می‏فرماید: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

این در جواب آنها بود که گفتند: «ان هی الا موتتنا الاولی و ما نحن بمنشرین‏» جز همین یک مرگی که ما به چشم خودمان می‏بینیم مرگ دیگری و طبعا حیاث بعد از مرگ و حیات بعد از آن مرگ دوم (احییتنا اثنتین) ۸ وجود ندارد، تو چرا این حرفها را می‏زنی که روزی خواهد آمد که عده‏ای می‏گویند خدایا ما را دوبار میراندی، دوبار زنده کردی، در دنیا میراندی آوردی به برزخ، در برزخ میراندی شد قیامت; این دو مرحله موت و دو مرحله - بلکه سه مرحله - حیات یعنی چه؟ به اینها بگو «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» این حرف شما انکار معاد نیست، انکار توحید است. ولی آنها خودشان را به خدا معتقد نشان می‏دادند. به دلیل اینکه خدایی هست قیامت هم هست. در آیات آخر سوره آل عمران می‏خوانیم:

ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب × الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا ۹

این است که عالم برای یک مسلمان واقعی تنها آینه توحید نیست، آینه معاد هم هست. «ربنا ما خلقت هذا باطلا» بعد «سبحانک فقنا عذاب النار» . به دنبال آن فورا مساله قیامت و جهنم و اینها را مطرح می‏کند: «ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته و ما للظالمین من انصار» ۱۰ . اینکه اینها وقتی که به عالم نگاه می‏کنند می‏گویند پروردگارا تو عالم را باطل و بیهوده نیافریدی، یعنی از نظام عالم، حقیقت می‏بینند و در حقیقت، حاقه را می‏بینند که عین متن حق و حقیقت است. این است که اگر دنیا را از آخرت مجزا کنیم جز یک لعب و بازی و بازیچه چیز دیگری نیست و برای اهل دنیا کارهای حکیمانه‏شان هم بازی است. آیه «انما الحوة الدنیا لعب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد» ۱۱ همین مطلب را بیان می‏کند. مولوی داستان خوبی در تفسیر این آیه دارد; می‏گوید:

کودکان هر چند در بازی خوشند                  شب کسان شان سوی خانه می‏کشند

شب شد و شد گرم بازی طفل خرد                      دزد ناگاهش لباس و کفش برد

آنچنان سرگرم به این کار بیهوده خودش هست که آنچه برایش لازم می‏آید - که کفش و لباس است - اساسا از یادش می‏رود.

شب شد و بازی و او شد بی مدد                            رو ندارد که سوی خدا رود

بعد می‏گوید: «نی شنیدی انما الدنیا لعب‏» حکایت همین است.

«ما خلقناهما الا بالحق و لکن اکثرهم لا یعلمون‏» . اول کلمه «لاعب‏» را آورد; اینجا نقطه مقابل لا عب، «حق‏» را ذکر می‏کند. خیر، آسمانها و زمین (مجموع آسمانها و زمین چون عالم علوی و سفلی است‏به صیغه تثنیه آورده شده. نفرمود «ما خلقناهن‏» چون آسمانها جمع است، بلکه به اعتبار اینکه همه آسمانها و زمین مجموع عالم علوی و سفلی را تشکیل می‏دهد به صورت تثنیه ذکر می‏کند) ما این دو را - آسمان و زمین را - نیافریدیم الا بالحق. این «ب‏» در «بالحق‏» را در اصطلاح ادبی «باء ملابست‏» می‏گویند.

در تعبیر فارسی این طور باید بگوییم: مگر توام با حق. حق توام با اینهاست. نه صرفا می‏گوید برای حق، اصلا حق توام با اینهاست. از ذات حق جز حق صادر نمی‏شود، از ذات حق باطل صادر نمی‏شود «و لکن اکثرهم لا یعلمون‏» ولی اکثر این مردم اینها را نمی‏فهمند و نمی‏دانند.

«ان یوم الفصل میقاتهم اجمعین‏» . از عناوینی که قرآن به قیامت داده است کلمه «یوم الفصل‏» است. فصل یعنی جدایی، البته نه جدایی به معنی فراق، جدایی به معنی ممتاز ساختن. عالم ما عالم امتزاج و اختلاط و ترکیب است، نور و ظلمت در اینجا با یکدیگر مخلوط هستند; سعادت و شقاوت، سعید و شقی در سرنوشت‏یکدیگر مؤثرند; سعید در سرنوشت‏شقی مؤثر است، شقی در سرنوشت‏سعید ممکن است مؤثر واقع بشود; ولی وقتی که آنجا رفتند دیگر عالم، عالم بدن نیست، عالم اضداد نیست، عالم ترکیب نیست، آنجا دیگر عالم امتیاز و جدایی است. در اینجا اگر انسان با عطر فروش بنشیند معطر می‏شود و به قول فردوسی اگر با آدم ذغالی و ذغال فروش هم بنشیند سیاه می‏شود، البته این تمثیل است، یعنی بودن با صالحان در انسان اثر می‏گذارد، بودن با صالحان هم در انسان اثر می‏گذارد، عالم عالم تاثر و تاثر است:

صحبت صالح تو را صالح کند                  صحبت طالح تو را طالح کند

می‏رود از سینه‏ها در سینه‏ها                     از ره پنهان صلاح و کینه‏ها

به همین معنا ما می‏گوییم این عالم عالم اسباب است، یعنی این عوامل اثر می‏گذارد. همین قدر که انسان از این دنیا رفت‏به آن دنیا، تقطعت منه الاسباب، تمام این عوامل مؤثر که یا در جهت‏خوبی اثر می‏گذاشت‏یا در جهت‏بدی، از او جدا می‏شوند و انسان تحت تاثیر هیچ عاملی قرار نمی‏گیرد مگر عامل باطن خودش و باطن اعمال خودش ۱۲ . آنچا دیگر طبعا نیکان از بدان جدا می‏شوند (و امتازوا الیوم ایها المجرمون). با اینکه آنجا به یک معنا روز جمع است، اولین و آخرین با هم جمع می‏شوند، یعنی معیت پیدا می‏کنند، یعنی آن جدایی که مثلا مردم این زمان با مردم ده قرن پیش و مردم صد قرن بعد داشتند از میان می‏رود، ولی آن ارتباط و آن تاثیر و تاثری که به موجب آن با مردم همزمان و هم مکان خودشان مجموعا یک واحد مرکب اجتماعی را به وجود می‏آورند به کلی از بین می‏رود و لهذا هم روز جمع است و هم روز فرق، از یک نظر جمع است و از نظر دیگر فرق و امتیاز. این است که تعبیر می‏فرماید: «ان یوم الفصل‏» . تعبیر تعجیبی است! «ان یوم الفصل میقاتهم اجمعین‏» . میقات یعنی وعده‏گاه. در اصل در مورد وعده‏گاه زمانی گفته می‏شود واحیانا در مورد وعده‏گاه مکانی، که میقاتهای حج را که ما «میقات‏» می‏گوییم برای این است که در واقع وعده‏گاه مسلمین است که بیایند در آنجا محرم بشوند.

این تعبیر قرآن هم تعبیر عجیبی است: یوم الفصل وعده‏گاه عمومی همه مردم است. گویی نظیر آنچه قرآن در باب توحید می‏گوید:

«و اذ اخذ ربک من بنی ادم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست‏بربکم قالوا بلی‏» یعنی در عمق فطرت همه مردم توحید هست و مردم در عمق فطرتشان بلی را به زبان تکوین گفته‏اند، همچنین در عمق فطرت مردم چنین میعادگاهی وجود دارد. یک وقت هست مردم می‏آیند جمع می‏شوند در جایی که اصلا انتظارش را نداشته‏اند، ولی یک وقت مردم در جایی می‏آیند جمع می‏شوند که وعده‏گاه است; البت هرمه مردم که ایمان نداشتند ولی وعده‏گاه همه مردم است چون در عمق فطرت همه مردم این مطلب هست که دنیا عبث نیست، باطل نیست، لعب نیست، بالاخره به جایی خواهد رسید که این سرگشتگیها همه به پایان برسد.

«ان یوم الفصل میقاتهم اجمعین‏» قیامت میقات و وعده‏گاه عموم مردم است. در کلمه «یوم الفصل‏» عرض کردیم که اسباب منقطع و بریده می‏شود، اینجا هم باز همان مطلب را ذکر می‏کند، مخصوصا اسبابی را ذکر می‏کند که مردم طمع می‏بندند: «یوم لا یغنی مولی عن مولی شیئا و لا هم ینصرون‏» آن روزی که هیچ دوستی برای هیچ دوستی سود نمی‏تواند داشته باشد، هیچ دوستی نمی‏تواند دوست‏خودش را بی نیاز کند و به او کمک برساند.

کلمه «ولی‏» و «مولی‏» موارد استعمال زیادی دارد و از آن جمله مواردی است که تقریبا در دو جهت ضد است. (از ماده «ولی‏» است.) دو نفر که با یکدیگر مصاحب باشند، به هم نزدیک باشند، به هم مرتبط و متصل باشند، گاهی به اینها «مولی‏» می‏گویند به اعتبار اینکه هم پیمان و نزدیک هستند. وقتی هم پیمان می‏شوند این مولای اوست، او مولای این، یعنی به هم نزدیک‏اند. و گاهی «مولی‏» می‏گویند ولی از این دو نفر به یکی می‏گویند «مولی‏» یعنی حامی، پناه دهنده، به دیگر می‏گویند «مولی‏» یعنی واقع در حت‏حمایت او و کسی که دیگری دارد از او حمایت می‏کند. لهذا ما به امیر المؤمنین می‏گوییم «مولای‏» ، درباره خودمان می‏گوییم: «انا مولیک‏» ، در زیارتها هست.

به ایشان می‏گوییم: «مولی کل مؤمن و مؤمنة‏» یا می‏گوییم: «حضرت مولی چنین فرموده‏» . گاهی هم در دعاها می‏گوییم: «او مولاست‏برای ما» یعنی در تحت تصرف او هستیم. اینجا می‏فرماید: «یوم لا یغنی مولی عن مولی شیئا» روزی که هیچ مولایی، هیچ حامی‏ای از کسی که تحت ‏حمایتش است نمی‏تواند حمایت کند و سودی به او برساند. «و لا هم ینصرون‏» و نه کمک می‏شوند. می‏خواهد بگوید که نه کسی می‏تواند صد در صد نجات دهنده شخص دیگر باشد و نه کسی می‏تواند کمک برساند، یعنی خود او چیزی داشته باشد ولی دیگر می‏آید مدیی به او می‏رساند، مثل اینکه در جلسه امتحان یک وقت هست کسی هیچ چیزی ندارد، دیگری همه را به او می‏رساند، یک وقت نه، کمی بلد است، چند کلمه‏ای هم که بلد نیست دیگری به او می‏گوید. هیچ اینها وجود ندارد «الا من رحم الله‏» . این جمله استثنای از «و لا هم ینصرون‏» است: مگر کسی که مورد رحمت الهی قرار بگیرد.

مفسرین گفته‏اند این خودش از ادله شفاعت است. از «یوم لا یغنی مولی عن مولی شیئا» استثنا نشده. این طور نیست که یک کسی به دلیل اینکه مولی است، از کسی که حت‏حمایت اوست پشتیبانی کند و بدون اینکه در این شخص هیچ گونه لیاقتی باشد، همه کارهایش را او بکند، چون در شفاعت هم ما «الا من ارتضی‏» داریم، یعنی شرط دارد.

اما «نصرت‏» یعنی کمک کردن، عنایت کردن، که این همان معنای مغفرت و رحمت پروردگار از مجرای شفیع است، ...! ۱۳ این همان نصرت الهی است. آن بازی‏ای که ما می‏گوییم اسمشان حضرت مولی است و بعد ما می‏شویم بچه درویش و یدگر همه کارها را مولی کرده، آن وجود ندارد. اما کمک هست و گفتیم زمینه کمک این است که همیشه در جایی است که شخص لیاقتی دارد، اعانتی به او می‏شود; و معنی شفاعت این است.

درحدیثی هست، شخصی به نام زید شحام گفت در خدمت‏حضرت صادق علیه السلام بودیم، همین آیه خوانده شد: «یوم لا یغنی مولی عن مولی شیئا و لا هم ینصرون الا من رحم الله‏» حضرت فرمود: «من رحم الله‏» ما هستیم (به اعتبار شفاعت کردن نه به اعتبار شفاعت‏شدن) ۱۴ .

«انه هو العزیز الرحیم‏» خدا عزیز و غالب است و مهربان است. از آن جهت که عزیز و غالب است کسی نمی‏تواند از او فرار کند، ولی از آن جهت که رحیم است، افرادی که لیاقتی داشته باشند نصرت و رحمت الهی و شفاعت اولیاء الهی شامل حال آنها می‏شود.


پی‏نوشتها
1- دخان / 38-42.

2- دخان / 34 و 35.

3- مؤمنون / 115.

4- محمد / 36.

5- واقعه / 58 و 59.

6- واقعه / 63 و 64.

7- ابراهیم / 48.

8- غافر / 11.

9- آل عمران / 190 و 191.

10- آل عمران / 192.

11- حدید / 20.

12- این کلمه در نوار نامفهوم بود.

13- حدود سه کلمه در نوار نامفهوم است.

14- بحار الانوار، ج 24 / ص 205 (باب 54، روایت 3).

 


دانلود با لینک مستقیم


اثبات معاد از طریق توحید