فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق کامل درمورد جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی


دانلود تحقیق کامل درمورد جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9

 

جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی

مقدمه

دیر زمانی است که توهم منحصر بودن قدرت به سلاح آتشین، ابطال شده ‌است. اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد می‌کردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجه‌ای از ایمان، پشت تانک نشسته است. بسیار اهمیت دارد که یک سرباز، تا چه اندازه قانع شده باشد که «دشمن»، واقعاً دشمن است و مستحق نابودی است. این اقناع به وسیله‌ قدرت نرم انجام می‌گیرد. از طرف دیگر، قدرت نرم موجب می‌شود که دشمن قبل از اینکه دست به اسلحه ببرد، قدرت دفاع را از دست بدهد و از مقاومت منصرف گردد.

پس به صورت خلاصه، قدرت نرم دو کارکرد اصلی دارد:

  1. کارکرد ایجابی: مشروعیت‌بخشی به نیروی خودی (حق با ما است) و اقناع مردم برای پشتیبانی از صاحب قدرت؛
  2. کارکرد سلبی: مشروعیت‌زدایی از نیروی دشمن(این افراد شایسته‌ نابودی هستند) و سلب مقاومت از آنها.

در جنگ سخت، تصرف «سرزمین» دشمن و «نابودی» نیروهای او هدف است؛ اما در جنگ نرم، هدف، تفوق بر «افکار» و «استخدام» نیروهای دشمن است.

در جنگ‌های خونین نظامی، نیروهای دشمن کشته و زخمی می‌شوند تا یک منطقه به اشغال درآید که با عوارض و تبعاتی همراه است؛ مثلاً دولت مهاجم، اشغالگر، منفور و نامشروع تلقی می‌شود. همچنین تهاجم به یک کشور هزینه بسیاری را به اشغالگر تحمیل می‌کند و هزینه تداوم اشغال به‌مراتب گزاف‌تر از هزینه اشغال است. تجربه جنگ ویتنام نشان می‌دهد که ممکن است حتی یک ابرقدرت با وجود تلاش و کوشش نتواند سرزمینی را تصرف نماید. هنوز هم جنگ ویتنام لکه‌ ننگی بر دامان آمریکا محسوب می‌شود و فراموش نشده است. مبارزات مردم فلسطین گواهی زنده است بر اینکه حتی در صورت اشغال یک کشور، نمی‌توان صاحب آن کشور شد. صهیونیست‌ها بیش از ۶۰ سال است که مردم فلسطین را سرکوب می‌کنندریال اما نتوانسته‌اند آنها را وادار به تسلیم نمایند.

این مثال‌ها نشان می‌دهد که چرا قدرت سخت به‌تنهایی کافی نیست و به چه دلیل توجه به قدرت نرم افزایش یافته است. همچنین تحلیل بر اساس قدرت نرم توضیح می‌دهد که چرا آمریکا در ظرف ۱۰ سال دوبار به عراق و افغانستان حمله کرد و هر بار نیز پیروز شد؛ اما جرأت حمله به ایران را ندارد و تمام کارشناسان اذعان دارند که حمله به ایران شکست سختی را به دنبال خواهد داشت.

عمده حوزه عملکرد قدرت نرم در فرهنگ است و با ابزارهای فرهنگی کارویژه‌ها را محقق می‌سازد. در جنگ نرم، هدف دستیابی به سلطه فرهنگی است.

پیامهای فرهنگی‌ای که به طور عمده از غرب پخش می‌شود، بر مبنای مدل آمریکایی ساخته شده و احساسی از سلطه‌جویی فرهنگی را القا می‌کند. (ولتون ۱۳۸۷: ۱۵)

فرهنگ بنا بر تعریف عبارت است از منبع دانش، تجربه، باورها، ارزش‌ها ، نگرش‌ها، معانی، سلسله مراتب، مذهب، زمان، نقش‌ها، روابط مفاهیم جهان و اشیای مادی که گروهی از مردم طی نسل‌ها از طریق تلاش‌های فردی و گروهی آن را کسب کرده‌اند. (ولتون ۱۳۸۷ : ۱۰۴)

در مورد فرهنگ دو نکته قابل ذکر است:

  1. فرهنگ، یک سامانه منسجم و هماهنگ است. در یک فرهنگ پایدار و پویا، مؤلفه‌های متضاد نباید وجود داشته باشد. زیرا ثبات این سامانه را تهدید می‌کند و ناچار باید یکی از این مؤلفه‌ها به نفع دیگری تغییر نماید.

مثلاً در اسلام، رعایت حجاب واجب است. حال اگر یک لباس مد شود که فاقد پوشش کافی باشد با دو عنصر فرهنگی متضاد مواجه خواهیم بود و قاعدتاً باید عنصر ضعیف‌تر حذف شود.

خانواده‌هایی که مذهبی‌تر هستند، از پوشیدن این مدل از لباس صرف‌نظر خواهند کرد و خانواده‌هایی که از عمق مذهبی زیادی برخوردار نیستند و پوشاک برای آنها، هویت فرهنگی عمیق‌تری تولید می‌کند، حجاب را قربانی استفاده از آن لباس خواهند نمود.

  1. تغییر فرهنگی: فرهنگ مانند یک رودخانه است که مدام در جریان است. اگرچه در ظاهر یک کلیت ثابت به نظر می رسد، اما در هر لحظه در حال تغییر است. البته این روند بسیار کند، آرام و تقریباً غیر قابل لمس می‌باشد. گاهی این تغییر فرهنگی با روش‌ها و ابزارهای خاص سرعت و جهت می‌گیرد و موجب می‌شود که فرهنگ به صورت مصنوعی و با سرعت غیر طبیعی تغییر نماید. اربابان جنگ نرم در حوزه فرهنگ، معمولاً به دنبال دستیابی به روش‌های تحقق این تغییر سریع و جهت‌دار فرهنگ هستند.

ابزارهای تغییر فرهنگی

  1. ابزارهای درونی

فرهنگ‌ها به صورت درون‌زاد در بستر تاریخ دچار تغییر و تحول می‌شوند. تضادهای فرهنگی به‌تدریج بر طرف می‌شود و بسته به نیاز و تمایل انسانی، ممکن است برخی از مؤلفه‌های فرهنگی نسبت به بقیه بیشتر مورد توجه قرار گیرد و تقویت شود. یکی از مؤثرترین نظریاتی که در مورد تغییر فرهنگی، ارائه شده است، نظریه تکامل فرهنگی است. این نظریه می گوید: تکامل‌گرایی این اعتقاد را به وجود آورد که هر جامعه‌ای می‌تواند علم، فناوری و فرهنگ و صنعت ایجاد کند و بدون محدودیت رشد نماید. دقیقاً همان‌گونه که انسان باستانی پیشرفت کرد و به انسانی که می‌توانست ابزار به دست گیرد مبدل شد، سپس انسان راست‌قامت که آتش را پدید آورد و بعد انسان اندیشه‌ورز که زبان و و فرهنگ را آفرید، جوامع کمتر توسعه‌یافته نیز می‌توانند به سوی توسعه گام بردارند و به فرهنگ عالی‌تر دست یابند. (اسوالدو ۱۳۸۳: ۱۴۴)

چنین تفکری سال‌های سال بر مراکز علمی و دانشگاهی دنیا حاکم بوده است و توجیه مناسبی را برای تهاجم فرهنگی غرب فراهم کرده است. نظریه تکامل فرهنگی به غرب اجازه می‌دهد برای صدور فرهنگ خود به دیگر جوامع، تلاش نمایند و این اقدام در جهت اعتلای فرهنگ کشورهای عقب‌مانده، توجیه می‌گردد. بی‌تردید، این نظریه بر اقدامات استعماری تأثیر گذاشته است و اکنون نیز در خدمت سلاطین جنگ نرم قرار دارد.

با این حال، بسیاری از استعمارستیزان و منتقدان مدرنیته به این نوع تفکر استعماری معترض هستند؛ زیرا گره زدن پیشرفت‌های مادی به رشد فرهنگی، هیچ توجیه عقلانی ندارد و در عمل هم ثابت شده است که لزوماً کشورهای توسعه‌یافته، از فرهنگ غنی‌تری برخوردار نیستند. فرهنگ در گذر زمان، دچار فراز و فرود می‌شود و گاهی رشد و گاهی زوال می‌یابد. عواملی همچون: راهبران فرهنگی، اخلاق و تربیت عمومی و بسیاری از عوامل دیگر، در این روند مؤثر می‌باشد. اما رشد اقتصادی یا توسعه سیاسی، لزوماً نتیجه مستقیمی بر فرهنگ ندارد و نمی‌توان گفت که جامعه دارای ثروت بیشتر یا سیاست توسعه‌یافته‌تر، دارای فرهنگ عالی‌تری است.

از طرف دیگر، تصور حرکت خطی فرهنگ، از بنیان نادرست است. کشورهای توسعه‌یافته نیز دارای فرهنگ یکسانی نیستند و از یک مسیر واحد به چنین جایگاه فرهنگی‌ای نرسیده‌اند؛ مثلاً دو کشور فرانسه و ایالات متحده توسعه‌یافته محسوب می‌شوند، اما از دو فرهنگ نسبتاً متفاوت برخوردارند. در فرهنگ فرانسه دین تقریباً زدوده شده ‌است؛ ولی در فرهنگ آمریکا دین جایگاه بسیار مهم و اساسی دارد و حتی در تعیین منافع ملی تأثیر دارد.

به هر حال، بسیاری از روشنفکران، با در نظر گرفتن نظریه تکامل فرهنگی، گمان می‌کنند شرق دچار توقف فرهنگی شده است و بنابراین، برای رسیدن به قافله تمدن غرب، باید هدایت جریان فرهنگی به بیرون چارچوب‌های فرهنگ سنتی سپرده شود و با ابزارهای بیرونی به آنچه «فرهنگ تکامل‌یافته» خوانده می‌شود، برسیم.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد جنگ نرم و ابزارهای تغییر فرهنگی

دانلود تحقیق جوانان و نقش مشارکت سیاسی، نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق جوانان و نقش مشارکت سیاسی، نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق جوانان و نقش مشارکت سیاسی، نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی


دانلود تحقیق جوانان و نقش مشارکت سیاسی، نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

جوامع مختلف بشری با تنوع و گستردگی که ناشی از تحولات اجتماعی فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی و تکنولوژیکی تاریخی است به تغییر در ترکیب نیازهای خود پرداخته و در سیر زمانی خویش از مراحل پویایی لاجرم می‌گذرند. در همه اجتماعات بشری پیش شرط رسیدن به قانونمندی و مدنیت. بهره بردن از شناخت نیازها و ضروریت‌های اولویت‌دار در حوزه‌های مختلف ملی می‌باشد. بدون تشخیص اساسی‌ترین خواسته‌های ملی تحقق ((وفاق ملی)) ممکن نیست و با فقدان شرایط ((تحول نگرشی)) انگیزه‌های تغییر و توسعه در عرصه‌های دیگر انجام نمی‌گیرد مفهوم ((مشارکت سیاسی نظامی اقتصادی فرهنگی اجتماعی)) زمانی تعریف واقعی می باید که عناصر تشکیل دهنده آن و شرایط و لوازم محقق شدن آن فراهم آید. جوانان به عنوان قشری که دارای بیشترین ظرفیت عاطفی سیاسی و انرژی تخریبی یا سازندگی کشور هستند در صورت پذیرش و احساس ((هویت ملی)) به فعالیتهای متنوع سیاسی و نظامی اقتصادی فرهنگی پرداخته و در این عرصه ها بی محابا به ابزار لیاقت خواهند پرداخت. حضور آنها در صورتی تاثیر گذار خواهد بود که جامعه و سردمداران نظام حکومتی عرصه را برای آنان آماده کنند و اجازه عمل به آنان بدهند و در خطرها و خطاهای احتمالی آنان را تنها مورد سرزنش و ملامت قرار ندهند و از این طریق تمایلات و گرایش‌های سیاسی آنان را مورد سوء استفاده قرار نداد و یا با سرزنش و ملامت و توهین و تحقیر به منزوی کردن آنها نپردازند که این امر خسارتی جبران ناپذیر و زمینه ساز پذیرش تهاجمات فرهنگی خواهد بود.

در این مقال و مجال اندک تلاش داریم به بحث ((جوانان و مشارکت سیاسی اجتماعی نظامی و فرهنگی از زاویه دیگر بپردازیم امید داریم دین خویش به جوانان هوشمند کشور اسلامی ادا کرده باشیم.

فراهم ساختن عدالت اجتماعی وجود قوانین و مقررات و تشکیلات لازم در این زمینه را برقراری تشکیل‌های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی بر طرف کردن مقررات رست و پاگیر امکان مبادله فکری رفع تبعیض‌ها و فراهم کردن زمینه‌های برخورداری به نسبت برابر از امکانات اجتماعی و فرهنگی سیاسی نظامی و... از جمله این زمینه‌هاست باید پذیرفت که مشارکت یک امر فرهنگی و عاطفی است. مشارکت امری تحکمی نیست که از بالا دستور تحقق آن صادر شود. مشارکت در درجه اول امری درونی‌است که از درون و وجدان آگاه افراد نشات می‌گیرد. پر ضرورت دارد زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی و... این انگیزه‌های درونی فراهم گردد. با توجه به پیچیده شدن جامعه امروزی دیگر نمی‌توان به مشارکت خود جوش و لحظه‌ای دل بست بلکه برای تحقق مشارکت‌ها ضرورت دارد سازمان و تشکیلات و آیین‌نامه و مقررات ویژه‌ پدید آید و همه مشارکت‌ها بر مبنای اصول و قوانین صورت پذیرد.

بنابراین اگر این کار انجام شود بعد مشارکت اقتصادی و سیاسی و ... معنا پیدا می‌کنند.

در بحث مشارکت مقدم بر مشارکت مادی، مشارکت فکری و علمی از اهمیت خاصی بر‌خوردار است خواستگاه مشارکت علمی و تربیت فکری مونت عمومی جامعه می‌باشد

تعداد صفحات: 11

فرمت: ورد و با قابلیت ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق جوانان و نقش مشارکت سیاسی، نظامی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی

دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی


دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 40

 

- اسلام استمداد می کند.

- انقلاب یاری می طلبد.

- خونهای پاک صدها هزار شهید ، خونبهای خویش را می خواهند.

- پیامبران از آدم تا خاتم عملکردها را نظاره گرند.

- امامان از علی (ع) تا مهدی (عج) به تماشای اعمال ما ایستاده‌اند و حسین (ع) فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را تکرار می‌کند.

- از دخمه‌های تنگ و تاریک زندانهای اموی و عباسی ، ناله آزاد مردان بگوش می‌رسد.

- از بالای چوبه های دار ، از شکنجه گاههای اعصار مختلف تاریخ. «معذبین فی الارض» را تکرار می‌کند.

- هنوز فریاد ابوذرها از بیابان ربذه و آوای میثم تمَارها بر بالای چوبه دار و ناله حجربن عدی ها از «مرج عذرا» ما رابه بیداری و یاری می‌خوانند.

- از قله‌های بلند غرب وزمهریر شبهای تار زمستان.

- از دشتهای سوختة جنوب و سموم آتشین تابستان.

- از سنگرداران بی سنگر و سنگر نشینان عارف و پاکباز جبهه‌ها ، پیک صبا پیام دارد.

- از سربازان گمنام مدرسة‌عشق و گم شده های باتلاق‌ها ، هورها و رودخانه‌ها و000

- از آنان که طعمة حیوانات صحرا شدند و برای همیشه از آنها خبری نرسیدو نرسید.

- از بسیجیان پا برهنه امام و امام بسیجیان پابرهنه.

- از پدران و مادران شهید داده ، و نوعروسان حجله سیاه‌پوش کرده.

- از آن کودکی که لبخند امید زندگی بر لبان معصومش خشکیده و دیدگان بر راه دارد.

- از ویرانه‌های بمباران گشته ، که عرصه گاه جغدها شد.

- از طلایه‌داران عشق و شهادت

- از آنان که نوار سرخ بسیجی بر پیشانی بسته و هستی خود را در طبق اخلاص و ایثار نهاده تا اسلام را پاسداری کنند.

- از دزفول قهرمان ، هویزة مظلوم ، چزابه ، بستان و آبادان و شلمچه و حلبچه شیمیایی شده          و خرمشهر زخم خورده

- از ماورای مزرها ،‌فلسطین و لبنان ، افغانستان ، مصر و عراق و الاجزایر و هر گوشة دنیا که سربداران تاریخ ، پنچه در پنچه اهریمنان دژخیم افکنده و «هیهات منَاالذله» می‌سرایند.

- از مستضعفان تاریخ و میلیونها انسان که زیر آورهای ستم و بیداد با چشم کم فروغ و امیدوار تجربة تاریخی ، انقلاب ما را در این لحظات حساس می نگرند ، که آیا می‌توانیم دستاوردهای آنرا حفظ کنیم یا نه ؟000 و برای دیگر مستضعفان چه می‌کنیم ؟000

- از آوارگان بی‌پناهی که تنده مآمن و مآوای خویش را «ام القرای جهان اسلام» یعنی ایران انقلابی می‌دانند.

  • از کعبة‌مجروح و دربند ، مدینة مظلوم و در اسارت.
  • از کربلای خونین و قدس مغصوب و اسیر در چنگال یزدیان و یهودیان زمان.
  • از زنده بگوران بدست دژخیمان صهیونیست.
  • از نفرت زدگان شعار سراب گونة حقوق بشر واستکبار و امپرایالیسم و لیبرالیسم.
  • از تازه رهیدگان از زندان مخوف و آهنین دیوار مارکسیسم.
  • از آنانکه نویدهای علم گرایان را رؤیایی کاذب می‌‌بینند و در جستجوی نوری دیگرند.
  • از آنانکه سایة سنگین و سیاه فقر و استثمار کمرشان را شکسته است.
  • از کودکان خشکیده و گرسنه و بیمار آفریقا و دیگر دیار محروم جهان معاصر
  • از آنان که قرنها حاکمیت جهل و جور را در مسیر انحرافی حکومتها با اندوه و تآسف تحمَل کردند و در رهگذر انقلاب اسلامی ما نشیتند تاره آوران این تحفة‌الهی را ببینند.
  • از آنان که آوای انتظار سردادند که : «الیس الصبح بقریب» ؟
  • از آنان که سپیده را دیدند و به تیره روزان نوید پایان شب سیاه را دادند.
  • از آنان که گسترة صادق را در پهن دشت افق نظاره کردند و سرود مرگ سیاهی را زمزمه کردند
  • از آنان که ستارة اقبالشان در محاق تیره بختی افتاده بود و با ناباوری ، طلوع صبح صادق رهایی را جشن گرفتند: «فقطع دابرالقوم الذین ظلمو و الحمدلله رب العالمین»
  • از آنان که رهبری بزرگ مردی از تبار رسولان خاتم پیامبران را به فال نیک گرفتند و روند تاریخ را به سوی کعبة آمال رهایی ، پویا دیدند.
  • از شهدای پانزده خرداد ، قربانیان هفدة شهریور
  • از آنان‌که در عید خونین بیست و دوم بهمن درخت انقلاب را با خون پاکشان به ثمر نشاندند    و طومار رژیم ستمشاهی را در هم پیچیدند.
  • از آنان که طی هشت سال دفاع مقدس انواع محرومیتها و مصیبتها را به جان خریدند و کشور عزیز ایران را پر از شقایق سرخ کردند و به این دل خوش داشتند که ما بمیریم اما چراغ اسلام روشن بماند.
  • از آنان که عاشقانه رفتند تا اسلام و انقلاب بماند.
  • از آن جوان معلول که تا واپسین لحظات حیات پر رنج و مصیبت خود رو در روی ما نشسته تا ببیند سرنوشت خونبهای همر زمانش ودست آورد پیکر در هم شکسته و بیمارش یعنی اسلام به چه سویی می رود ؟
  • آری از همة این زبانها و قطره قطرة این خونها. و از امام امت اسلام ، اسوة وارستگان ، آن یگانه دهر ، آن پدر روحانی و فانی فی‌الله ،‌آن بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) در روزگار حاکمیت کفر و ستم ، از خمینی کبیر (ره)
  • و ازی خلف صالح و شاگرد برجسته او نمایندة حجت معصوم و نایب برحق حضرت بقیه الله الاعظم خامنه‌ای عزیر (مد ظله العالی) ،
  • آری ، از همه این زبانها و همة دلسوختگان اسلام ، این نهیب دردناک بگوش می‌رسد ،

 ای مسئولان ، دو لتمردان ، کار گزاران ، قانونگذاران ، قضات ، مجریان -

 ای علمای حوزه‌‌ها ، دانشمندان ، نویسندگان ، زبانداران ، قلمداران -

ای معلمان ، مربیان ای پدرها ، مادرها !

ای همة کسانی که قلبتان برای اسلام و انقلاب و فرزندانتان می‌تپد ؟ هشدار !

اسلام و انقلاب اسلامی ارزان بدست نیامده ، که پای واژه واژة این کتاب مقدس خون شهیدان

بسیاری بر زمین ریخته این خونها خونبهای خویش را می‌طلبند.

دشمن غدَار اینک تمامی نیرو و امکانات پیشرفته خویش را در جبهة فرهنگی متمرکز نموده این بار شیطان «برون» (استکبار جهانی) برای اضلال و اغوای رهروان راه انبیاء و ایجاد انحراف و خلل در مسیر الهی انقلاب از شیطان وسوسه گر و خنَاس «رون» مدد گرفته تا با ترویج فساد و ابتذال   و بی‌بندوباری ، سربازان جبهه اسلام و انقلاب را در زنجیر شوت و تحذیر به اسارت بکشد.

این با ایادی استکبار بانوارهای ویدئو قلب جوانان این مرز و بوم را نشانه گرفته و با انتشار گاز فساد آلود شهوت روح و فکر سرمایه‌های این ملت را مسموم و با پخش انواع عکسها و نوارها و کتابهای مبتذل خانة ایمان ما را ویران می خواهند.

این بار این دیوبدنهاد می‌کوشد تا باز گشتگان پیروزمند «جهاد اصغر» را در میدان پر مخاطرة «جهاداکبر» به زانو در آورد.

مارهای زخم خوردة‌جهان استکبار و در رآس آنها آمریکای جهانخوار و عوامل خارجی و داخلی‌اش برای خالی کردن زیر پای این انقلاب در بعد فرهنگی و اخلاقی دسیسه‌ها و توطئه‌ها در دست اجرا دارند که در مقایسه با ناوگانهای جنگی و حملات هوایی و زمینی و موشک و بمب شیمیایی از قدرت ویرانگری بیشتری برخوردارند. اگر مراقب و هوشیار نباشیم خدای نخواسته با دست خود ما  ،‌ مارا از میان برمی ‌دارند.

- با جبهه گیریها ، اختلاف ، خط و خطوط

- با ترویج فساد و مواد و شبکه‌های مخفی و آشکار

- با القاء افکار و اندیشه‌های مسموم و انحرافی

- با دنیا‌گرائی ، مد پرستی و مصرف گرائیچ

چنین احساس می شود که ارزشها مورد هجوم قرار گرفته ، احساس می‌شود برخی قلمها مرموز در یک سیاست و جریان هدایت شده و هماهنگ حریم اسلام ، تشیع ، فقه و فقاهت و روحانیت را آماج حملات خویش قرار داده‌اند و مقالاتی در روزنامه‌های رسمی و مجلات مختلف (حتی پاره‌ای مجلات وابسته به برخی نهادهای انقلاب) نشر می‌دهند که هدف آن شکستن حریم قدس امامت      و فقه و فقاهت و فتح باب بازی با ارزشهای معنوی و میراث فرهنگی ما است و این بزرگترین خطری است که باید جلوی آن را سدَ کرد.

اگر حریم اسلام شکسته شود ، علما و دانشمندان دلسوز صحنه را خالی بگذارند ،‌ اگر پاسداران ارزشها از ارزشهای معنوی انقلاب غفلت ورزند ، اگر سریع و حساب شده ، جدَی و با برنامه اقدام نشود ، خسارت آنرا مشکل بتوان جبران کرد و خطر آن دامن اسلام و انقلاب اسلامی را در دراز مدت خواهد گرفت.

شرایطی است که به گفتة‌یکی از نویسندگان و تحلیل گران بیگانه : در حال حاضر توده مسلمان سراسر جهان اخبار انقلاب اسلامی را پی می‌گیرند. اکنون میلیونها مسلمان در شمال آفریقا ،‌ مالزی ، اندونزی ، اروپا و000 از سر عشق و ارادت به انقلاب اسلامی به عنوان قبلة آمال و آرزوها می‌نگرند

شرایطی که جهان سرخورده از مادیَت ، علم زدگی ، غرب گرایی و شرق گرایی و کاپیتالیسم           و کمونیسم و آوازه گری برخی ادیان مدَعی معنویت و اخلاق ، تشنه آب زلال اسلام از چشمة‌آن است و آن را دربارهای حکام دست نشانده کشورهای اسلامی و عملکرد مدعیان معنویت وابسته به آنها ، جستجو نمی‌کند بلکه از ایران اسلامی خبر آن را می‌گیرد و در جستجوی آب حیات معنویت  

 وایمان راهی این سرزمین شده و بدان چشم دوخته است.

در این شرایط که ندای جهانشمول اسلام بیش از هر زمان دیگر بگوش جهان و جهانیان می‌رسد       و فریاد اسلام خواهی ملل محروم از اقصی نقاط گیتی برخاسته است.

در این شرایط که پیکر پوسیدة ابر قدرت کفر پیشة‌شرق با ظهور اسلام ناب محمدی (ص) در هم شکسته و بر ویرانه‌های آن جمهوریهای مسلمان نشین سر برآورده‌اند.

آری در چنین موقعیتی رسالت اسلامی ما سنگین است و انتظار خدا ، پیامبران ، امامان و مسلمین عالم از آنچه ما عمل می‌کنیم بیشتر. پاسداری ارزشها ، آگاهی ، دلسوزی ، هوشیاری ، دقت            ، گستاخی و فداکاری بیش از این می‌طلبد ، مسئولیت این جهاد مقدس و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و بازسازی معنوی و اخلاقی و عملی در درجه نخست بر عهدة مسئولان ، علما ، اندیشمندان   و صاحبان قلم و بیان و سپس رسانه‌ها ، مطبوعات ، نهادهای خبری و صدا و سیما و دانشگاه و000 بیش از هر کس بر دوش شما مربیان عزیز ، سنگرداران خطوط مقدم این مبارزه و سازندگان نسل فردا و پرورش دهندگان سربازان این انقلاب است.

پیش از بررسی جوانب گوناگون مسئله تهاجم فرهنگی ، برای روشن شدن زمینه بحث ، طرح مقدمة کوتاهی دربارة فرهنگ و جایگاه آن ضروری به نظر می‌رسد.

تعریف «فرهنگ»

اگر چه برای فرهنگ ، تعاریف متعدد و مختلفی از دیدگاههای گوناگون ارائه شده است. ولی مقصود ما از فرهنگ در این مقال «مجموعة‌باورها ،‌ بینشها ، ارزشها ، آداب و سنن و اخلاق و اندیشه‌های پذیرفته شده و حاکم بر یک جامعه می‌باشد.»

 حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدَظله العالی) فرهنگ را به همین معنای وسیع گرفته و اینگونه تعریف کرده‌اند :‍

«فرهنگ هر جامعه و ملتی و هر انقلابی به مجموعه دستاوردهای ذهنی در آن جامعه که شامل دانش ، اخلاق ، سنن ، آداب و چیزهایی که از اینها سر چشمه می‌گیرند گفته می‌شود ، به طور کلی ذهنیت حاکم بر یک جامعه به معنای جوشیده یا زا خارج از آن جامعه در آن راه یافته باشد.»[1]

بر پایة این تعریف ، فرهنگ اسلامی به فرآیندی از اندیشه‌ها ، باورها ، بینشها ، ارزشها و آداب          و سنن و اخلاق و دانشهایی که از سرچشمه فیاض وحی الهی و سنت و سیرة رسول خدا (ص)        و ائمه معصومین علیهم السلام (کتاب و عترت) ، نشآت گرفته باشد ، اطلاق می‌شود.

رهبر انقلاب در تبیین فرهنگ اسلام می‌فرمایند :

«فرهنگ اسلامی چیست ؟ اسلام یک مکتب است ، یک طرحی برای زندگی و یک انقلاب ، که وقتی از ابعاد مختلف به اسلام نگاه می کنیم ، تفکر اسلامی ، اخلاق اسلامی ، سنن و آداب اسلامی ، هنر اسلامی (نه هنر وارداتب که از آن استفاده می‌کنند). این چیزها را در اسلام می‌بینیم »[2]

نقش و جایگاه «فرهنگ»

به اعتقاد ما اساسی ترین وزیر بنایی ترین عنصر یک جامعه «فرهنگ» آن جامعه است. چرا که سایر شئون سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و حقوقی یک جامعه از فرهنگ آن ناشی می‌شود. فرهنگ یک جامعه است که روابط اقتصادی را در آن جامعه تنظیم و خط مش‌ها و اصول سیاسی را معین          ، مقرارت اجتماعی و ارزشهای حقوقی و اخلاقی را تعیین می‌نماید.«بر مبنای تفکر و اسلامی ،

فرهنگ «روح و جان باطن» تمدن است و تمدن ، جز «ظاهر فرهنگ نیست» تغییرو تحول            و تآسیس و پیدایی «تمدنها» منوط و محصول و نتیجه و تعییر و بسط و پیدایش «فرهنگها » است. از این رو است که «فرهنگ» را روح . مایة حیات تمدن می نامیم و ستیز و رویارویی تمدنها را در اصل ستیز و مقابله فرهنگها می‌دانیم.»

«نگرش سطحی و ظاهر بینانه ، فرهنگ را چونان از اجتماعیات ( به معنای وسیع آن) و نه به عنوان روح و جان و مبنای تمدن در نظر می‌گیرد»

«با تغییر فرهنگها ، تمدنها تعییر می‌کند.» سیاست ، اقتصاد ، نظام معاملات ، مناسبات و همة آنچه که اجتماعات می‌‌نامیم چیزی نیستند مگر شئون مختلف «تمدن» که خود ظاهر و جلوة «فرهنگ»است.

حیات و شکوفایی تمدنها و جوامع به زندگی و باروری «فرهنگها» بستگی دارد. و «تفکر» جوهر        و باطن فرهنگ را تشکیل می‌دهد. از این رو است که انقلابها و دگرگونیها و تحولات عمیق و جدی همیشه از انقلاب و تحول فکری آغاز شده است.»1

به تعبیر رسا و زیبای رهبر معظم انقلاب «فرهنگ عقبة یک ملت» است آنجا که می‌فرماید:

«عقبه ما در مبارزة ملت ایران با قلدری استکبار جهانی عبارت عبارت از فرهنگ ما بود. منطقة‌ عقبه ما عبارت از اخلاق اسلامی ، توکل به خدا ، ایمان و علاقه به اسلام بود»2

و دقیقآ به علت همین نقش زیر بنای و تعیین کننده فرهنگ است که مستکبران استعمار گر در طول تاریخ برای تسلط بر سرنوشت جوامع مختلف ، قبل از هر کاری نخست فرهنگ آن جامعه را

نشانه گرفته اند. به اعتقاد شهید مطهری :

«تمام تلاش کشورهای استعمارگر در بریدن و پاره کردن بندهای وابستگی فرهنگ یک ملت به میراثهای فرهنگی خویش است»1

آری در طول تاریخ سیاه استعمار ، فرهنگ یکی از دریچه‌هایی بوده است که استعمار گران از آن وارد شده و جامعه‌ای را تحت تسلط اقتصادی ، سیاسی خود درآورده‌اند ، و همچنین فرهنگ تنها عاملی است که می‌تواند ملتی را و جامعه‌ای را از استعماررهایی بخشد. و این نقش عظیم فرهنگ است که اگر «فرهنگ» را نحرف سازند شکل جامعه درگرگون شده و بنابه نوع انحراف ، بصورت جامعه‌ای با فرهنگ منحرف در خواهد آمد. و اگر فرهنگ در جهت اصالت آن رشد داده شود عامل اصلاح انحرافات جامعه و بوجود آمدن ارزشهای نوینی در جهت نفع جامعه خواهد بود.

با «فرهنگ استعماری» بود که استعمارگران توانستند در جامعه ما نفوذ کنند و آن را به زیر سلطة خود ببرند و باز با «فرهنگ اسلامی» بود که انقلاب ما توانست با تغییر بنیانهای فرهنگ استعماری ملتی را از چنگال قدرتهای استکباری برهاند و بزرگترین معجزه قرن را رقم زند.

با توجه و آگاهی از این نقش عظیم و سازنده و یا مخرب و ویرانگر فرهنگ بود که بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) ، خمینی کبیر در مقاطع گوناگون بر حفظ استقلال فرهنگی تآکید می‌فرمود :

«بی شک باترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد ، «فرهنگ» آن جامعه است. اساسآ «فرهنگ» هر جامعه «هویت و موجودیت» آن جامعه را تشکیل می‌دهد و با

انحراف فرهنگ هر چند جامعه در بعد اقتصادی ، سیاسی ، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه‌ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد       ، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‌کند و بالاخره در آن مستهلک می‌شود و موجودیت خود را تمام ابعاد از دست می دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال در ابعاد دیگر ، با یکی از آنها امکان پذیر است»1

«عزیزان من ! ما از حصر اعتقادی نمی ‌ترسیم ، ما از دخالت نظامی نمی‌ترسیم. آن چیزی که ما را می‌ترساند «وابستگی فرهنگی»است.»2

معنای تهاجم فرهنگی

«تهاجم فرهنگی» حرکتی است مرموزانه ، حساب شده ، همراه با برنامه‌ریزی دقیق و با استفاده از شیوه‌ها و ابزار و امکانات متعدد و متنوع ،‌ برای سست کردن باورها ، دگرگونی ارزشها ، انحراف اندیشه‌ها ، تغییر و تبدیل آداب و سنن و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه.

رهبر بیدار دل و آگاه انقلاب «تهاجم فرهنگی» را اینگونه تعریف کرده‌اند :

«تهاجم فرهنگی به این معنی است که یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود و اسیر کردن یک ملت به بنیانهای فرهنگی آن ملت هجوم می‌برند. آنها هم چیزی‌های تازه‌ای را وارد این کشور و ملت می‌کنند اما به زور و به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت ، که نام این ،‌ «تهاجم فرهنگی» است.»

به عبارت دیگر تهاجم فرهنگی عبارت است از پوچ و پوک و تهی کردن تفکر و ذهنیت و فرهنگ  و تمدن ملی و اصیل یک جامعه و تضعیف شخصیت انسانی افراد آن ، با تحمل ترس و هراس دائم  و القای اصول فکری و تحمیل فرهنگ کشور مهاجم به جای آن و این جز با از دست دادن «خویشتن» و از دست دادن پایه‌های فکری و اخلاقی اصیل و ملی صورت نمی‌گیرد.

تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی

برخی افراد و جریانهای مشکوک مسئله دار و یا فریب خورده که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ، نقش «ستون پنجم» دشمن را در این تهاجم فرهنگی بازی می‌کنند. برای انحراف اذهان عمومی و به ویژه به قصد خام و خواب نمودن دست اندارکاران امور فرهنگی ، و یا به منظور توجیه برخی عملکردها  و نقطه نظرات و اندیشه‌های خویش ،‌ وجود جریانی حساب شده و با برنامه از پیش تعیین شده به نام «تهاجم فرهنگی» را انکار نموده و آن را یک نوع «تبادل فرهنگی» که همواره در میان ملتها صورت می گرفته ، قلمداد می‌نمایند.

اینها می‌گویند «در هیچ عصری و زمانی ملتها را از تبادل فرهنگی میان یکدیگر گریزی نبوده است. امروزه این «تبادل» چنان سریع و نیز یکطرفه انجام می شود که عده‌ای «تصور تهاجم» ازآن دارند و آن را به مثابة یک برنامة از پیش تعیین شده برای نابودی استقلال فرهنگی جهان سوم و به خصوص ملتهای مستقلی چون ایران می دانند000»1

اینها مقابه با این تهاجم را «بی‌فایده» و «آب درهاون کوبیدن» دانسته و بر افراشتن پرچم سفید در مقابل این هجوم ایمان سوز را توصیه می‌نمایند ، و چنین می گویند :

«باید توجه داشت که مقاومت در برابر رشد و گسترش وسایل ارتباط جمعی بی‌فایده است و آب در هاون کوبیدن می نماید و لذا «خواه و ناخواه» عناصر و اجزاء فرهنگی غرب آن هم از نوع متبذلش به این کشور سرازیر خواهد شد و راه مقابله هم تهدید و نصیحت و مقاله نویسی فرمایشی نیست000»1

ماهم ضمن اعتراف به اینکه تنها راه مقابله نصیحت و مقاله نویسی نیست (هر چند این دو شیوه در جای خود لازم و مفید است) ، معتقدیم اینگونه اظهارات در راستای ایفای همان نقش ستون پنجمی ، برای تضعیف روحیة سربازان انقلاب در سنگرهای فرهنگی جامعه و خود بخشی از تهاجم فرهنگی دشمن است.

رهبر معظم انقلاب که به حق چونان دیده بانی تیزبین بر بلندای دژ تسخیر ناپذیر نظام الهی جمهوری اسلامی ،‌ از مدتها پیش خطر تهاجم فرهنگی را گوشزد کرده بودند ، در دیدار با دست اندرکاران امور فرهنگی کشور با بیانی روشن و گویا تفاوتهای تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی را باز گفتند. آن بیانات در حقیقت باطل السَحری بود بر همة شیطنت‌ها و چراغ هدایتی بود برای روشنتر نمودن این راه بار دیگر گوشه‌ای از آن سخنان حکیمانه را با هم مرور می‌کنیم :

«اولآ این نکته را عض کنیم که تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است و هیچ ملتی از اینکه معارفی را در تمام زمینه‌ها از جمله فرهنگ و مسائلی که عنوان فرهنگ به آن اطلاق می‌شود از ملتهای دیگر بیاموزد ، بی نیاز نیست ، در همیشة تاریخ هم همینطور بوده  و ملتها در رفت و آمدهایشان با یکدیگر ، آداب زندگی ، خلقیات ، علم ، نحوه لباس پوشیدن ، آداب

معاشرت ، زبان ، معارف و دین را از هم فرا گرفته‌اند. این مهمترین مبادلة ملتها با هم بود که از تبادل اقتصادی و کالا هم مهمتر بوده است. بسیار اتفاق افتاد که این تبادل فرهنگی به تغییر مذهب یک کشور انجامیده است. در «تبادل فرهنگی» هدف باور کردن و کامل کردن فرهنگ ملی است

ولی در «تهاجم فرهنگی» هدف ریشه کن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی است.

در «تبادل فرهنگی» ملت گیرندة فرهنگ ، چیزهای مطبوع ، دلنشین ، خوب و مورد علاقه را می‌گیرد.

در «تهاجم فرهنگی» چیزهایی را که به ملت مورد تهاجم می‌دهند خوب نیست و بد است.

مثلآ وقتی اروپائیها تهاجم فرهنگی را به کشور ما شروع کردند ،‌روحیه وقت شناسی ،‌شجاعت ، خطر کردن در مسائل و تجسس و کنجکاوی علمی را برای ما نیاوردند... آنها فقط بی بندوباری جنسی را وارد کشور کردند. ملت ما در طول هزاران سال دوران اسلامی ، دارای مبالات جنسی یعنی رعایتهای مربوط به زن ومرد بود...اروپائیها که همیشه و در تمام تمدت شب وروز میخانه‌ها و میکساری‌هایشان برقرار بود می‌خواستند این عادت شوم و فاسد را وارد جامعه ما بکنند.

در تهاجم فرهنگی دشمن نقطه‌ای از فرهنگ خود را به این ملت می‌دهد و وارد این کشور می‌کند که خود می خواهد معلوم است که دشمن چه چیز را می خواهد. اگر در بحث تبادل فرهنگی ملت فراگیرنده را به آدمی تشبیه کردیم که می‌رود در کوچه و بازار تا غذا و داروی مناسبی را تهیه و آن را مصرف کند ، در بحث تهاجم فرهنگی باید ملت مورد تهاجم را به بیماری تشبیه کنیم که به زمین افتاده .و نمی‌تواند حرکتی انجام دهد و دشمن می آید آمپولی را به او تزریق می‌کند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی

تحقیق درباره سند چشم انداز توسعه بخش میراث فرهنگی وگردشگری کشور ایران

اختصاصی از فی دوو تحقیق درباره سند چشم انداز توسعه بخش میراث فرهنگی وگردشگری کشور ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره سند چشم انداز توسعه بخش میراث فرهنگی وگردشگری کشور ایران


تحقیق درباره سند چشم انداز توسعه بخش میراث فرهنگی وگردشگری کشور ایران

فرمت فایل word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات  : 19 اسلاید

 

 

 

 

 

 

   ۱ - نتایج حاصل از بررسی شاخصهای عمده بخش

 

1-  عدم بهره برداری مناسب از حجم عظیم آثار تاریخی, فرهنگی و طبیعی متنوع و جذاب کشور.

2- عدم کفایت اعتبارات دولتی برای پژوهش, حفاظت, مرمت, احیاء و معرفی این آثار ارزشمند و در معرض نابودی قرار گرفتن یا به فراموشی سپرده شدن این آثار مهم تاریخی, فرهنگی و طبیعی.

3-عدم بستر سازی برای سرمایه گذاری مستمر در تاسیسات و تجهیزات گردشگری که باعث

 مستهلک شدن این تاسیسات و کاهش بهره برداری مناسب از آنها گردیده است.

 

2- چالشهای پیش رو

 

الف- در حوزه میراث فرهنگی

1-    عدم تعیین تکلیف عرصه محوطه ها و تپه های تاریخی, فرهنگی مهم و املاک واقع درحریم آنها.

2-    تجاوز دائمی به محوطه ها و تپه های تاریخی, فرهنگی.

3-    بالا بودن حجم تخریب و استهلاک آثار تاریخی, فرهنگی ثبت شده نسبت به فعالیتهای مرمت و احیاء در حال انجام.

4-    عدم بهره برداری مناسب از بناها و بافتهای تاریخی, فرهنگی شهرها و روستاهای تاریخی.

5-    کند بودن حرکت رسیدگی به آثار تاریخی, فرهنگی در کلیه زمینه ها.

 

ب- حوزه گردشگری

1-    وجود نگاه امنیتی به مقوله گردشگر ورودی.

2-    عدم سرمایه گذاریهای مناسب برای بهره برداری بهینه از امکانات و منابع موجود.

3-    فرسوده شدن تاسیسات و تجهیزات گردشگری به لحاظ عدم سرمایه گذاری مستمر.

4-    ضعف تبلیغات رسانه ای در سطح کشور و جهان.

5-    قوانین و مقررات مزاحم و ضعف بنیه صنعت گردشگری.

6-    عدم استقرار نظام جامع آماری و نظام حساب اقماری گردشگری.

7-    عدم شکل گیری بازار گردشگری به دلیل تکمیل نبودن نهادهای متشکله این بازار و

 مناسبات سنتی حاکم برآن.

 

 

3- سیاست های کلان بخش میراث فرهنگی و گردشگری

 

مصوب جلسه مورخ 4/7/83 شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری

 

1-    اهتمام به امر میراث فرهنگی, تاریخی و طبیعی کشور وظیفه ای است همگانی,

 دولت به عنوان مسئول حاکمیت و سیاست گذار, مقدمات قانونی اجرای این وظیفه

را در عرصه های پژوهش, صیانت, احیاء و معرفی فراهم می سازد.

 

2-    ارائه ارزشهای مستتر در میراث فرهنگی کشور در سطح ملی و بین المللی برای ابقاء و ارتقاء هویت فرهنگی جامعه.

 

3-    بالا بردن سطح فرهنگ عمومی در عرصه میراث فرهنگی و گردشگری با بهره گیری از ظرفیتهای آموزشی, فرهنگی و رسانه ای کشور.

 

4-    توسعه پایدار گردشگری با رعایت ارزش های فرهنگی جامعه, ظرفیتهای میراث فرهنگی و محیط زیست بمنظور تامین نیازهای جامعه ایرانی, تحکیم وحدت و وفاق ملی, افزایش تفاهم بین المللی و معرفی چهره ایران اسلامی.

 

5-    افزایش گردشگری داخلی و دست یابی به سهم مناسب از بازار جهانی گردشگری با تنوع بخشی به بازار گردشگری ایران و استفاده از همه ظرفیت ها با اولویت جذب گردشگران

 زیارتی, فرهنگی و طبیعی به منظور افزایش تولید ناخالص داخلی و توسعه اشتغال.

 

6-    اولویت دادن به توسعه مبادلات گردشگران با کشورهای اسلامی و کشورهای حوزه

 فرهنگ ایرانی.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سند چشم انداز توسعه بخش میراث فرهنگی وگردشگری کشور ایران

تحقیق در مورد پیچیدگی های جنگ نرم و فرهنگی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد پیچیدگی های جنگ نرم و فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیچیدگی های جنگ نرم و فرهنگی


تحقیق در مورد پیچیدگی های جنگ نرم و فرهنگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه12

بخشی از فهرست مطالب

جنگ نرم و تهدیدشناسی

 

تهدید نرم

 

عناصر افزایش قدرت نرم

 

    در جنگ های جدید ابزارهای فناوری و ابزارهای ارتباطی و الکترونیکی و رسانه ها برای عملیات روانی علیه مردم به کار می رود و هدف دشمن کاهش آستانه تحمل ملی و کاهش پایداری مردم است.

 

    سطوح تهدید تغییر جدی کرده است. تهدید، عنصر ثابتی نیست و شکل تهدید، با تغییرات فناوری تغییر یافته است. امروزه صورت جنگ ها از نبردهای رودررو به نبردهای اطلاعاتی و روانی و جنگ های نرم تبدیل شده است. در جنگ نرم، دشمنان به آرامی از داخل جبهه خودی ، مقاومت مردم را کاهش داده است و با ایجاد ترس و دلهره و تغییر در ارزش ها و باورها،روحیه مردم را برای پایداری و ایستادگی ضعیف می کند.

 

    امروزه برای مقابله با تهدیدات جدید باید دانایی را افزایش داد و افزایش دانایی ، توانایی ما را افزایش می دهد.

 

    در جهان امروز، علاوه بر استفاده از سخت افزارهای نظامی گرایش دشمنان به سوی عملیات اقتصادی، فرهنگی و روانی سوق یافته و تهدیدات جدید دشمن حمله به ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و روانی کشور و مردم است. خطر تهدیدات ناشناخته به نحوی است که لازم است هر یک از ما دانش خود را در شناخت تهدیدات جدید افزایش دهیم تا با توسعه ادبیات پدافند غیرعامل بتوانیم برای حفظ خود، خانواده و جامعه مان تلاش کنیم.

 

    یادمان باشد برنامه های دفاع غیرعامل، بدون بهره گیری از سلاح برای کاهش آسیب پذیری ما و افزایش پایداری در مقابل دشمن خارجی برنامه ریزی می شود و مردم به عنوان کسانی که امروزه هدف غیرمستقیم تهدیدات خارجی هستند، لازم است با ابعاد گوناگون پدافند غیر عامل آشنا شوند.

 

    امنیت از مفاهیم آشناست که به معنای حفاظت در مقابل خطرات و داشتن احساس ایمنی خاطر است. حفظ خود و رهایی از ترس به خطر افتادن جان مردم و ترس از به خطر افتادن استقلال کشور، امنیت معنا می شود.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیچیدگی های جنگ نرم و فرهنگی