فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر


تحقیق در مورد بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه33

فهرست مطالب

کلیات :

 

 فصل اول : اجاره یعنی چه.

 

فصل دوم : اجاره درست چگونه باید باشد .

 

فصل اول

 

اجاره یعنی چه ؟[1]

 

فصل دوم

 

اجاره دوست چگونه باید باشد ؟[2]

 

فصل اول :

 

حدود شمول قانون

 

گفتار دوم : موارد غیر مشمول به اعتبار نوع رابط طرفین

 

گفتار سوم : موارد غیر مشمول به اعتبار ضوابط شکلی قانون

 

الف) لزوم کتبی بودن مستند رابطه استیجاری

 

ب) لزوم رعایت ضوابط شکلی قانون جدید

 

گفتار چهارم : موارد غیر مشمول به اعتبار نیاز به رسیدگی قضایی:

 

گفتار پنجم : قاعده سنخی:

 

فصل دوم

 

ضوابط شکلی اجاره نامه در قانون سال 1376

 

 گفتار دوم : شرایط سند عادی اجاره :

 

ب تنظیم اجاهر نامه در دو نسخه :

 

ج- امضای موجر و مستاجر :

 

الف قید مدت در اجاره نامه :

 

و- تعیین تکلیف سرقفلی دو سند

 

گفتار سوم : ضمانت اجرای عدم شمول قانون :

 

د) گواهی دو نفر شاهد

 

فصل سوم

 

آیین دادرسی

 

گفتار اول روش تخلیه در صورت وجود سند رسمی

 

ب- صدور اجرائیه

 

الف در خواست صدور اجرائیه :

 

د) تخلیه :

 

گفتار دوم : تخلیه در حالتی که سند اجاره عادی است .

 

الف) در خواست تخلیه :

 

گفتار سوم : استمهال و امهال

 


فصل اول

اجاره یعنی چه ؟[1]

م 466 قانون مدنی می گوید :

«اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجر می شود . اجاره دهنده را موجر واجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجر می گویند »

هر چند تعریف تقریباً روشن است اما توضیح می دهیم :

«عقد عبارت است از اینکه یک یا جند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری می نمایند و مورد قبول آنها باشد »[2]

«عین » جسم و بدنه و وجود خارجی هر چیز است . بنابراین زمین و بنایی که روی آن ساخته شده یا اتومبیلی که آنرا می بینیم ، کتابی که آن را لمس و وزنش را حس می کنیم و جلد و صفحاتش را مشاهده می کنیم «عین » است .

«منفعت » عبارت است از فایده و حاصل هر جیز ، پس از منفعت خانه ( زمین و بنای روی آن ) آن است که در آن شکونت و زندگی کنند . منفعت اتومبیل آن است که با آن به این سو و ان سو بروند و منفعت کتاب آن است که آن را بخوانند .


فصل دوم

اجاره دوست چگونه باید باشد ؟[3]

در اجاره اشیا مدت اجارهخ باید معین باشد و الا اجاره باطل است . [4] منظور از باطل بودن این است که انگار اصلاً چنین عقدی وجود نداشته است . اگر چنین حالتی بیاید آنچه اجاره داده شد ، باید به مالکش بر گردد و البته که از آن استفاده کرده باید قیمت و بهای آن مقداری را که استفاده کرده به مالک بدهد . البته نه بر مبنای توافقی که در عقد کرده بودند ( یعنی اجاره بهای مورد توافق یا اجاره المثنی) بلکه بر مبنای نظر کارشناس که ممکن است بیشتر یا کمتر از مبلغ مورد توافق باشد (یعنی اجره المثل)، چیزی را می توان اجاره داد که :

اولاً – در اثر استفاده از بین نرود . به عبارت دیگر باید «عین مستاجر » چیزی مثل خانه یا اتومبیل و امثال آن باشد نه چیزی مثل یک وعده غذا یا دفتر سفیدی که در آن می نویسند.

ثانیاً – چیز معین و مشخص باشد . بنابراین موجر نمی تواند خانه ای را که ممکن است بر وی به ارث برسد با یکی از سه خانه خود را بدون تعیین ، به کسی اجاره دهد .

ثالثاً – چیز معین و مشخصی باشد که آن را در اختیار مستاجر بگذارد بنابراین موجر نمی تواند خانه اش را که در منطقه اشغال شده به وسیله دشمن است به کسی اجاره دهد .

مسائل مربوط به اجاره اشیاء در مواد 466 تا 506 قانون مدنی بیان شده است و در هر مورد در روابط طرفین ابهام و اشکالی وجود داشته باشد .

باید به این مواد مراجعه کرد . همچنین توجه داشته باشیم که درمواد قانون مدنی نیز کلیه قوانینی که در مورد اجاره بعد از تصویب قانون مدنی تدوین و تصویب شده است اسمی از «سرقفلی» نیست و این کلمه برای نخستین بار در قانون مصوب 1376 مطرح شده است .

آنچه در قوانین تصویب شده بعد از قانون مدنی مطرح شده «حق کسب و پیشه تجارت » است که آن هم در قانون مدنی مطرح نبوده است .

باب دوم : قانون مصوب 1376

فصل اول : حدود شمول قانون

فصل دوم : ضوابط شکلی اجاره نما در قانون سال 1376

فصل سوم : آئین داوری

فصل چهارم : سرقفلی

فصل پنجم : نتیجه گیری


فصل اول :

حدود شمول قانون

ماده یک قانون میگوید :

«از تاریخ لازم الاجرا شدنم این قانون ، اجاره کلیه اماکن اعم از مسکونی ، تجاری ، محل کسب و پیشه ، اماکن آموزشی ، خوابگاههای دانشجویی و شاختمان های دولتی و نظایر آن با قرارداد رسمی یا عادی منعقد می شود تابع مقررات قانون مدنی و مقررات مندرج در این قانون و شرایط مقرر بین موجر و مستاجر خواهد بود .»

باید دانست که پیش از تصویب و لازم الاجرا شدن قانون سال 1376 قوانین دیگری به شرح ذیل حاکم بر روابط موجر و مستاجر بوده است .

  • قانون مصوب 1356 که حاکم بر اجاره محلهای کسب و کارو تجارت است .
  • قانون مصوب 1362 که روابط موجران و مستاجران را در اجارهاماکن مسکونی تنظیم می کرده است .
  • ماده واحد مصوب 1365 الحاقی به قانون 1362 که بعضی آن را ناظر به اماکن کسبی مسکونی می دانند و برخی دیگر آن را صرفاً به محلهای کسب و تجارتحاکم می دانند .

انعقاد اجاره ها در زمان حاکمیت هر یک از این قوانینبرای مستاجران حقوقی را ایجاد کرده که قانون جدید (مصوب 1376) نمی تواند آن را از بین ببرد .

گفتار اول : موارد غیر مشمول به اعتبار زمان انعقاد و عقد اجاره

کلیه محلهایی که تا تاریخ 1/7/1376 [5] اجاره داده شده باشند از شمول قانون جدید خارج و مشمول قوانین مختلف زمان انعقادشان هستند .

الف ) اجاره محلهای مسکونی که تا تاریخ 1/7/1376 منعقد شده باشند – خواه سند اجاره رمی باشد و یا عادی و حتی اگر اجاره شفاهی باشد – مشمول قانون روابط موجر و مستاجر 1362 خواهد بود .

ب ) محلهایی که برای کسب و کار وتجارت تا تاریخ 1/7/76 اجاره داده شدهاند جسب مورد ، تابع یکی از قوانین ذیل خواهند بود :

1) محلهایی که تا تاریخ 27/9/1365 به موجب سند رسمی با عادی یا توافق شفاهی اجاهر داده شده باشند مشمول قانون مصوب 1356 می باشند .

2) محلهاییکه از تاریخ   27/9/1365 تا تاریخ 1/7/1376 برای کسب و کار و تجارت به موجب سند رسمی اجاره داده شده باشند و موجر از مستاجر هیچ وجهی به عنوان سر قفلی نگرفته باشد ؛ با انعقاد مدت از طریق دائره اجرای ثبت قابل تخلیه هستند و در این حالت به مستاجرحق کسب پیشه و تحارت پرداخت نمی شود[6] .«قرارداد اجاره قبل از لازم الاجرا شدن قانون باشد » مشمول مقررات قانون جدید نخواهد بود .

نکته : تبصره ماده 2 آیین نامه اجرائی قاون مصوب سال 1376 می گوید :

«رابطه استیجاریدراماکنی که ابتدائاً از تاریخ لازم الاجرا شدن قانون به اجارهواگذار میشود یا پس از تاریخ یاد شده توسط طرفهای قرارداد اجاره تمدید می گردد ، مشمول مقررات قانون مورد اشاره خواهد بود ».

ظاهراً منظور این است که : مثلاً قراردادی عادی برای اجاره محل کسب قبل از 1/7/1376 منعثد شده و ناچار روابط طرفین مشمول قانون مکصوب 1356 است . البته احراز رابطه استیجاریقبلاز لازم الاجرا شدن قانون سال 1376 موجب شمول قوانین لازن الاجرا قبل بر خصوص مورد می شود ولو اینکه بعد از لازم الاجرا شدن قانون جدید بین موجر و مستاجر سند رسمی یا عادی اجارهتنظیم گردیده باشد . به این ترتیب که تبصره ماده 2 آئین نامه را باید خلاف قانون تلقی کرد و بنابراین می توان از دیوان عدالت اداری ابطال آن را خواست . البته واضح آئین نامه می تواند راساً به تغییر آن اقدام کند [7].

د) مساله « تاریخ لازم الاجرا شدن»  و «تاریخ تصوب»

ماده اول قانون سال 1376 اجاره های منعقدشده « پس از تاریخ لازم الاجرا شدن » آن را مشمول آن اعلام کرده است .

ماده 11 قانون – به شرحی که گفتیم – احاره هایی را که قبل از تصویب آن منعقد شده باشد ، از شمول قانون جدید مستثنی کرده است .

تاریخ تصویب قانو 26/5/1376 و تاریخ لازم الاجراشدن آن 1/7/1376 است .

به این ترتیب در مورد اجاره هایی که در فاصله 26/5/76 تا 1/7/76 منعقد شده ابهام وجود دارد

گمان ما این است که با توجه به مفهوم مخالف ماه 11 قانون جدید و اینکه اثبات حکم در ماده 1 قانون – با در دست بودن حکم ماده 11 و تاخر - رتبی آن – نفی ماعدی نمی کند باید قافل شویم به اینکه اجاره های منعقد شده در این فاصله سی و هفت روزه نیز مشمول قانون جدید خواهد بود[8].

گفتار دوم : موارد غیر مشمول به اعتبار نوع رابط طرفین :

از ماده یک قانون جدید می توان فهمید که نظر قانونگذار مشمول آن به روابط استیجاری به معنی احض بوده و بر خلاف قوانین پیشین قصد نداشته حکم آن را به انواع روابطی که در انها نوعی انتقال منافع مطرح است ، بدون اینکه قصد اجاره وجود داشته باشد ، سرایت دهد .

از این رو آیین نامه اجرایی قانون در قسمتاول بند 3 ماده 2 در روابط ناشی از صلح منافع یا هر عنوان دیگر ...) را از شمول قانون جدید مستثنی کرده است .

بنابراین موارد واگذاری حق انتقال از املاک به صورت عمری و رقبی و مسکنی که درآنها استفاده کنندخ مالک منافع نمی شود و فقط حق انتفاع و استفاده دارد ، تعرفات ناشی از رهن یا بیع شرط و صلح منافع (حتی اگر در مقام اجاره باشد ) مشمول قانون جدید نخواهد بود .

گفتار سوم : موارد غیر مشمول به اعتبار ضوابط شکلی قانون

قانون جدیدی که استثنایی است ، برای ظرف وشکل رابط استیجاری هم مقرراتی امریبرقرار کرده ک

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر

مقاله - بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر مصوب 1376

اختصاصی از فی دوو مقاله - بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله - بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر مصوب 1376


مقاله - بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر  مصوب 1376

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

 

تعداد صفحات " 39 "

فرمت فایل : "  word  "

 

فهرست مطالب :

کلیات

 

 فصل اول : اجاره یعنی چه؟

 

فصل دوم : اجاره درست چگونه باید باشد .

 

باب دوم : قانون مصوب 1376

 

فصل اول : حدود شمول قانون

گفتار دوم : موارد غیر مشمول به اعتبار نوع رابط طرفین

گفتار سوم : موارد غیر مشمول به اعتبار ضوابط شکلی قانون

الف) لزوم کتبی بودن مستند رابطه استیجاری

ب) لزوم رعایت ضوابط شکلی قانون جدید

گفتار چهارم : موارد غیر مشمول به اعتبار نیاز به رسیدگی قضایی

گفتار پنجم : قاعده سنخی

 

فصل دوم : ضوابط شکلی اجاره نما در قانون سال 1376

 

گفتار اول : شرایط سند رسمی اجاره

 گفتار دوم : شرایط سند عادی اجاره

الف – قید مدت در اجاره نامه

ب – تنظیم اجاره نامه در دو نسخه

ج- امضای موجر و مستاجر

د) گواهی دو نفر شاهد

و- تعیین تکلیف سرقفلی دو سند

گفتار سوم : ضمانت اجرای عدم شمول قانون

  • آیا تصرف مستاجر پس از انقضاء مدت عدوانی می شود ؟

3) فرض شمول قوانین سابق نسبت به موارد

فصل سوم : آئین داوری

گفتار اول – روش تخلیه در صورت وجود سند رسمی

الف – در خواست صدور اجرائیه

ب- صدور اجرائیه

ج ) ابلاغ اجرائیه

د) تخلیه

گفتار دوم : تخلیه در حالتی که سند اجاره عادی است .

الف) در خواست تخلیه

ب) دستور تخلیه و مقدمات صدور آن

ج ) ابلاغ و اجرای دستور تخلیه

گفتار سوم : استمهال و امهال

گفتار چهارم : توصیف عملیات اجرائی

گفتار پنجم : احکام روابط مالی فرعی طرفین 

الف ) ودیعه

ب) تضمین

ج) قرض الحسنه

د) سند تعهد آور

ثانیاً سفته

گفتار ششم : دعاوی مربوط به روابط مالی طرفین

الف ) دعاوی و ادعاهای موجر علیه مستاجر

ب) دعاوی و ادعاهای مستاجر علیه موجر

 

فصل چهارم : سرقفلی

گفتار اول

 تعریف سرقفلی

گفتار دوم : مصادیق و وصر ( سرقفلی)

الف – سرقفلی در رابطه مالک و مستاجر دست اول

ب: سرقفلی در رابطه مستاجر دسته اول و مستاجر دسته دوم

 

فصل پنجم : نتیجه گیری

 

بخشی از  فایل  :

فصل اول

 

اجاره یعنی چه ؟

 

م 466 قانون مدنی می گوید :

 

«اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجر می شود . اجاره دهنده را موجر واجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجر می گویند »

 

هر چند تعریف تقریباً روشن است اما توضیح می دهیم :

 

«عقد عبارت است از اینکه یک یا جند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری می نمایند و مورد قبول آنها باشد »

 

«عین » جسم و بدنه و وجود خارجی هر چیز است . بنابراین زمین و بنایی که روی آن ساخته شده یا اتومبیلی که آنرا می بینیم ، کتابی که آن را لمس و وزنش را حس می کنیم و جلد و صفحاتش را مشاهده می کنیم «عین » است .

 

«منفعت » عبارت است از فایده و حاصل هر جیز ، پس از منفعت خانه ( زمین و بنای روی آن ) آن است که در آن شکونت و زندگی کنند . منفعت اتومبیل آن است که با آن به این سو و ان سو بروند و منفعت کتاب آن است که آن را بخوانند .

 

 

 

 

فصل دوم

 

اجاره دوست چگونه باید باشد ؟

 

در اجاره اشیا مدت اجارهخ باید معین باشد و الا اجاره باطل است .  منظور از باطل بودن این است که انگار اصلاً چنین عقدی وجود نداشته است . اگر چنین حالتی بیاید آنچه اجاره داده شد ، باید به مالکش بر گردد و البته که از آن استفاده کرده باید قیمت و بهای آن مقداری را که استفاده کرده به مالک بدهد . البته نه بر مبنای توافقی که در عقد کرده بودند ( یعنی اجاره بهای مورد توافق یا اجاره المثنی) بلکه بر مبنای نظر کارشناس که ممکن است بیشتر یا کمتر از مبلغ مورد توافق باشد (یعنی اجره المثل)، چیزی را می توان اجاره داد که :

 

اولاً – در اثر استفاده از بین نرود . به عبارت دیگر باید «عین مستاجر » چیزی مثل خانه یا اتومبیل و امثال آن باشد نه چیزی مثل یک وعده غذا یا دفتر سفیدی که در آن می نویسند.

 

ثانیاً – چیز معین و مشخص باشد . بنابراین موجر نمی تواند خانه ای را که ممکن است بر وی به ارث برسد با یکی از سه خانه خود را بدون تعیین ، به کسی اجاره دهد .

 

ثالثاً – چیز معین و مشخصی باشد که آن را در اختیار مستاجر بگذارد بنابراین موجر نمی تواند خانه اش را که در منطقه اشغال شده به وسیله دشمن است به کسی اجاره دهد .

 

مسائل مربوط به اجاره اشیاء در مواد 466 تا 506 قانون مدنی بیان شده است و در هر مورد در روابط طرفین ابهام و اشکالی وجود داشته باشد .

 

باید به این مواد مراجعه کرد . همچنین توجه داشته باشیم که درمواد قانون مدنی نیز کلیه قوانینی که در مورد اجاره بعد از تصویب قانون مدنی تدوین و تصویب شده است اسمی از «سرقفلی» نیست و این کلمه برای نخستین بار در قانون مصوب 1376 مطرح شده است .

 

آنچه در قوانین تصویب شده بعد از قانون مدنی مطرح شده «حق کسب و پیشه تجارت » است که آن هم در قانون مدنی مطرح نبوده است .

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله - بررسی تحلیلی قانون جدید روابط موجر و مستاجر مصوب 1376

دانلود کارتحقیقی روابط موجر و مستاجر

اختصاصی از فی دوو دانلود کارتحقیقی روابط موجر و مستاجر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کارتحقیقی روابط موجر و مستاجر


دانلود کارتحقیقی روابط موجر و مستاجر
فهرست مطالب
مقدمه: ۴
۱-تعریف اجاره ۵
اجاره یعنی چه؟ ۵
۲- خصوصیات ویژگیهای عقد اجاره: ۷
۴-لازم بودن عقد اجاره: ۹
۵-موقتی بودن عقد اجاره: ۹
۶-ایجابی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره: ۱۰
۷-تدریجی بودن عقد اجاره: ۱۰
۸-شخصی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره: ۱۱
۳-طرفین عقد اجاره: ۱۱
در انعقاد اجاره بوسیله نماینده موجر ۱۲
۲-عوضین یا دو مورد عقد ۱۳
۴-انواع اجاره: ۱۴
۵-وظایف مالک در حقوق ایران ۱۵
فصل اول ۱۸
۱-قصد و رضای طرفین (تراضی) ۱۹
۲-موجر و مستأجر: ۱۹
اهلیت در عقد اجاره: ۲۴
نتیجه و تحلیل: ۲۷
کیفیت تعیین اجرت: ۲۷
فصل دوم ۲۸
۱-شروط عقد اجاره: ۲۹
۲-شروط مال موضوع عقد اجاره: ۲۹
۴-مورد اجاره باید مقدور التسلیم و تسلم باشد: ۳۱
۵-مورد اجاره باید مستحق للغیر نباشد: ۳۲
شروط اجرت: ۳۲
۴-شرایط متعاقدین در عقد اجاره: ۳۲
۵-انتفاع از عین مستأجره با بقاء اصل آن ممکن باشد: ۳۳
مورد اجاره ممکن است مفروز یا مشاع باشد: ۳۳
عوض منافع: ۳۷
فروعات در مورد اجاره: ۳۷
فصل سوم ۳۹
الزامات مختص موجر: ۴۰
۱-تسلیم مورد اجاره: ۴۰
الف-مورد تسلیم: ۴۰
ب-حالت تسلیم: ۴۱
ج.کیفیت، زمان، مکان، مخارج تسلیم: ۴۱
۲-حفظ و صیانت از مورد اجاره: ۴۳
۳-عدم تغییر در عین مستأجره: ۴۴
تکالیف موجر: ۴۶
۲-پرداخت مال الاجاره: ۴۹
تکالیف مستأجر: ۵۰
فصل چهارم ۵۴
۱-فسخ اجاره: ۵۵
۲-خیار شرط: ۵۵
نکته: ۵۷
۳-خیار رؤیت: ۵۷
شرایط تحقق خیار رؤیت: ۵۸
خیار عیب: ۵۸
۵-خیار تخلف شرط: ۶۱
۶-خیار تدلیس: ۶۲
۷-خیار تبعض صفقه: ۶۲
بطلان اجاره: ۶۳
فصل پنجم ۶۸
۱-انحلال عقد اجاره از طریق بطلان: ۶۹
۳- موارد فسخ عقد اجاره توسط موجر: ۷۰
۴-انحلال عقد اجاره ۷۱
۵-انحلال عقد اجاره از طریق انفساخ: ۷۲
۶-انحلال عقد اجاره از طریق انقضاء مدت: ۷۲
۷-انحلال عقد اجاره از طرق خاص: ۷۳
۸-انحلال عقد اجاره مربوط به خانه های سازمانی: ۷۵
فصل ششم ۷۶
حق سرقفلی و حق کسب و پیشه: ۷۷
فصل هفتم ۸۱
۱-تعدیل اجاره بها: ۸۲
شرایط پذیرش دعوی تعدیل اجاره: ۸۲
۲-الزام به تنظیم سند رسمی اجاره: ۸۲
۳-دعوی الزام به تعمیرات اساسی: ۸۳
۴-دعوی تخلیه به لحاظ انقضاء مدت: ۸۴
۵-تخلیه به لحاظ احتیاج شخصی: ۸۵
۶-تخلیه به لحاظ تعدی و تفریط: ۸۶
۷-تخلیه به لحاظ انتقال به غیر: ۸۷
۸-تخلیه به لحاظ تغییر شغل: ۸۷
۹-تخلیه به لحاظ احداث بناء: ۸۸
۱۰-تخلیه به لحاظ تخلف از شرط: ۸۹
۱۱-تخلیه به لحاظ عدم پرداخت اجور: ۸۹
۱۲-دعوی تجویز انتقال منافع: ۹۰
۱۴-دعوی عسر و حرج: ۹۱
فصل هشتم ۹۳
۱-شرایط سند رسمی اجاره: ۹۴
۲-شرایط سند عادی اجاره: ۹۴
۳-ابلاغ اجرائیه: ۹۶
۵-وضعیت سر قفلی: ۹۶
۱-درخواست تخلیه: ۹۷
۲-دستور تخلیه و مقدمات صدور آن: ۹۷
۳-ابلاغ و اجرای دستور تخلیه: ۹۷
۵-استمهال و امهال (مهلت دادن به مستأجر) ۹۸
۱-استمهال باید به علت وقوع حوادث غیر مترقبه باشد: ۹۸
۲-مقام مهلت دهنده: ۹۹
۶-توقیف عملیات اجرائی: ۹۹
۱-موارد توقیف عملیات اجرائی: ۹۹
ب-ادعای تمدید قرارداد اجاره از طرف مستأجر: ۱۰۰
۲-تشریفات و شرایط توقیف عملیات اجرائی: ۱۰۱
۳-خسارت ناشی از توقیف عملیات اجرائی: ۱۰۲
۷-احکام روابط مالی فرعی طرفین: ۱۰۳
۸-دعاوی مربوط به روابط مالی طرفین: ۱۰۵
تکلیف موجر در خصوص طرح دعوی برای مطالبه خسارت: ۱۰۶
ب-دعاوی و ادعاهای مستأجر بر علیه موجر: ۱۰۷
به موجب ماده ۵ قانون: ۱۰۸
نتیجه گیری: ۱۰۹
علائم و اختصارات : ۱۱۰
فهرست منابع و مآخذ ۱۱۱
 مقدمه:
عصر ما عصر دقت و محاسبه است عصری که در آن تصمیم گرفته نمی شود مگر بر اساس تحقیق کامل. داستان روابط موجر و مستأجر، قصه ای تقریبا قدیمی است. از دیر زمان موجران در پی آن بوده اند که با تخلیه ملکشان آن را به قیمت بیشتر اجاره دهند و مستأجران نیز همیشه می خواسته اند که اجاره بهای کمتری بپردازند و در جای خود باقی بمانند.
ماجرای اجاره محلهای کسب و کار پیچیدگی دو چندان داشته است. چیزی به اسم سر قفلی و پدیده ای به نام «حق کسب و پیشه و تجارت» در رابطه موجر و مستأجر محل کسب وجود داشته(و دارد) که عمق اختلافات این دو را بیشتر می کرده (ومی‌کند).
اصل در عقد اجاره این است که مستأجر با پایان یافتن مدت اجاره محل را تخلیه کند و به موجر تحویل دهد. اما تا آنجا که می دانیم هرگز قضیه به این سادگی نبوده است. همیشه دولتها ناچار بوده اند در میان این دو نقش«تعدیل کننده» و داور را بازی کنند. اینکه چرا چنین شده، می تواند موضوع یک بررسی اقتصادی- اجتماعی جدی باشد. شاید ساختار طبقات اجتماعی در کشور ما و نحوه تقسیم ثروت همواره تقاضای مسکن و محل کار استیجاری را نسبت به عرضه آن ایجاب می کرده و شاید لا اقل در شهرهای بزرگ و متوسط بیشتر مردم در شرایطی از جهت مالی قرار نداشته اند که مالک محل سکونت یا کسب خود باشند. به هر حال سیاستگذاری های دولتها در این زمینه از سیاست تحدید حقوق مالکین شروع شده و به تدریج به آزاد سازی روابط و تبعیت از اقتصاد بازار آزاد گرایش یافته است. توصیه اکثر حقوقدانان به مردم این است که پیش از برقراری رابطه استیجاری- به ویژه در محلهای کسب و کار حتما با وکیل خود مشورت کنند، خواه موجر باشند و خواه مستأجر چون چه بسا ضرر احتمالی غیرقابل جبران باشد و در این جا قابل ذکر است که وجدان تنها محکمه ای است که احتیاج به قاضی و دادگاه ندارد.
 ۱-تعریف اجاره
اجر به معنی مزد، ثواب و پاداش که در مقابل عمل نیک به انسان می رسد، اجیر کسی است که در مقابل مزد کار می کند. استیجار بابت استفعای و به معنای مزد گرفتن است و در لغت اجاره به معنای کرایه دادن، در اختیار گذاشتن، پناه دادن، امان دادن و رهانیدن آمده است و اجاره بها مالی است که مستأجر به موجر می دهد و اصطلاحا عقدی است برای واگذاری منافع در مقابل عوض معین.
 اجاره یعنی چه؟
ماده ۴۶۶ قانون مدنی می گوید:
» اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین مستأجره می شود. اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستأجر و مورد اجاره را عین مستأجره گویند.«
در حقوق مدنی نیز چنین تعریف شده که اجاره عبارت است از تملک منفعت بعوض معلوم. اجاره مانند بیع از عقد (تملکی معرض می باشند با این فرق که مورد بیع عین ممکن است و مورد اجاره منفعت. ممکن است گفته شود اجاره در حیقیقت تسلیط مستأجر است بر عین برای انتفاع از آن بعوض معلوم. تملکی بودن عقد اجاره در صورتیست که مورد آن، منفعت عین خارجی باشد، زیرا در این صورت است که به وسیله عقد، منفعت بملکیت مستأجر انتقال می یابد و الا هرگاه مورد اجاره، منفعت کلی باشد.
اجاره مانند بیع یکی از عقود معینه است و علاوه بر شرایط اساسی برای صحت معامله که قانون در ماده »۱۹۰« بیان نموده دارای شرایط مختصه است که با اجتماع آنها عقد اجاره محقق می شود.
عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد. (ماده ۲۳۸ ق.م) (منفعت) عبارت از فایده و حاصل هر چیز پس منفعت خانه(زمین و بنای روی آن) آن است که در آن سکونت و زندگی کنند.
اجاره عقد است و طبق ماده (۱۹۱) ق.م عقد محقق می شود توجیه انشاء بشرط مقرون بودن به چیزیکه دلالت بر قصد کند و آن چیز نوعا لفظ است. عقد مزبور بوسیله ایجاب از طرف موجر و قبول از طرف مستأجر محقق می شود. ممکن است اجاره به وسیله داد وستد نیز محقق شود که آنرا اجاره معاطاتی گویند.
قانون مدنی پس از تعریف عقد در سه مبحث با عناوین » اجاره اشیاء، اجاره حیوانات و اجاره اشخاص مقرراتی را تدوین کرده به همین جهت نیز در ماده ۴۶۷ ق.م آمده :» مورد اجاره ممکن است اشیاء، حیوان یا انسان باشد«
در کتاب شریف شرح دوعه عقد اجاره را چنین تعریف نموده که:» الاجاره، هی العقد علی تملک المنفعه المعلومه بعوض معلوم« یعنی اجاره عبارت است از عقدی که متعلقش، تملک منفعت معلوم در مقابل عوض معلوم باشد.
در کلام فقهاء مشابه تعریف فوق آمده که :» الاجاره عقد علی المنافع بعوض« یعنی اجاره در شرع مقدس عبارت است از تملک منفعت خاص به عوض معلوم و ماهیت آن نقل منافع است با بقاء اصل مال.
عقد اجاره اشیاء عبارت است از عقدی که به موجب آن مؤجر ملتزم می شود لنتفاع مستأجر را نسبت به مورد اجاره برای مدت معین با اجاره بهای معین فراهم نماید.
اجاره مانند بیع از عقود تملکی معوض است با این فرق که موضوع عقد بیع عین مال است ولی موضوع عقد اجاره، مافع مال استبه همبن جهت برخی از شارعین قانون مدنی مبادرت به تعریف عقد اجاره نموده اند مانند » اجاره عقدی است که به موجب آن احد طرفین منافع عین مستأجره را در مقابل عوض معلوم و برای مدت معینی به
طرف دیگر تملیک می کند.
 ۲- خصوصیات ویژگیهای عقد اجاره:
۱ معاوضی بودن عقد اجاره
اجاره عقدی است معوض، زیرا موجر در قبال انتفاع و استفاده مستأجر از مورد اجاره عوض معینی را دریافت می کند و در تعریف اجاره نیز گفتیم تملیک در برابر عوض معین برای مدت مشخصی است، عوض که اجاره بها نامیده می شود در حقیقت، از عناصر اصلی عقد اجاره است. وجه تمایز عقد اجاره با عقد عاریه در این مطلب است هر چند هر دو تملیک منفعت است، ولی اجاره تملیک منفعت است با عوض، عاریه، تملیک منفعت بدون عوض است. یعنی در واقع، اصل در اجاره معوض بودن است و اصل در عاریه، بر غیر معوض و تبرعی بودن است، البته در عقد عاریه نیز می تواند شرط عوض نمود، همچنین وجه تمایز عقد اجاره با عقد هبه منافع نیز در همین ویژگی است. به هر حال، عدم تعیین اجاره یا تراضی مبنی بر اینکه در عقد اجاره، اجاره بها نباشد یا بدون عوض بوده باشد موجب بطلان عقد اجاره است. البته لازم نیست اجاره بها حتما مقداری وجه یا پول باشد، ممکن است منفعت مال یا وجود حق و یا دین بوده باشد. معهذا، عوضی را که طرفین در باره اجاره اشیاء نسبت به آن توافق و تراضی می نمایند در اصطلاح اجرت المسمی یا اجاره بها گویند و در خصوص اجاره اشخاص به آن اجرت اطلاق می شود، در واقع اجرت المسمی رشد قراردادی دارد لیکن اگر شخص بدون اذن و انعقاد قرارداد از ملک دیگری استفاده نماید یا منافع آنرا از بین ببرد می بایست اجرت المثل، یعنی اجاره امثال و نظایر آنرا پرداخت کند. که بعنوان بدل استنفاء یا تقویت منافع خواهد بود.
۲-تملیکی بودن عقد اجاره:
اجاره تملیک منفعت است، یعنی مستأجر به محض انعقاد صحیح عقد اجاره مالک منافع عین مستأجره در مدت اجاره می گردد. تفاوت بین حق انتفاع در همین معناست که در حق انتفاع، صاحب حق انتفاع، مالک موضوع حق انتفاع نمی گردد و اثر حق انتفاع انتزاع و جدا کردن منفعت از عین نیست و صاحب حق انتفاع فقط حق بهره برداری و استفاده ار منافع آنرا داراست، حال آنکه مستأجر در عقد اجاره مالک منافع مورد اجاره می گردد و به محض انعقاد عقد اجاره، منافع از ملکیت مالک عین خارج و به ملکیت مستأجر در می آید و در حقیقت در این دو حالت مالک پیدا می کند: یکی مالک عین و دیگری، مالک منافع.
۳-رضائی بودن عقد اجاره:
عقود را به دو دسته کلی رضائی و عینی تقسیم می کنند. عقود عینی، آن دسته از عقودی است که به صرف ایجاب و قبول واقع نمی شود بلکه احتیاج به امر دیگری دارد، به عبارت دیگر برای انعقاد و صحت آن محتاج به شکل مخصوص یا شرط خاصی است. عقودی را که علاوه بر ایجاب و قبول نیازمند به قبض نیز می باشد ، را عقد عینی گویند و عقود رضایی آن دسته از عقودی است که به صرف ایجاب و قبول محقق می گردد و قبض و اقباض و تسلیم و تسلم از شرایط صحت آن نیست بلکه از الزامات و تعهدات ناشی از عقد است. اصل در فقه امامیه و حقوق مدنی بر رضائی بودن عقود است و عینی بودن بر خلاف اصل است، به همین جهت قانونگذار عقود عینی را بر شمرده که عبارتند از رهن، هبه، بیع صرف، حبس اعم از عمری و رقبتی و سکنی و بنا بر نظر غیر مشهور، وقف از عقود عینی محسوب است و سایر عقود از جمله عقود رضائی اند به همین جهت در ماده ۴۷ ق.م آمده است:» در حبس اعم از عمری و غیره قبض شرط است یا در ماده ۷۹۸ ق.م آمده است:» هبه واقع نمی شود مگر با قبول و قبض کسی که به وی هبه شده است یا در ماده ۷۷۲ ق. م در خصوص رهن مقرر داشته:» مال مرهون باید به قبض مرتهن یا به تصرف کسی که بین طرفین معین می گردد، داده شود ولی استمرار قبض شرط صحت معامله نیست.
بنابراین، با التفات بر اینکه شکل یا شرط خاصی را جهت اجاره از قبیل قبض و اقباض را شرط صحت عقد اجاره ندانسته، لذا عقد جزء عقود رضایی محسوب و به صرف ایجاب و قبول محقق می گردد و تسلیم مورد اجاره به مستأجر و پرداخت اجاره بها از تعهدات حاصل و ناشی از عقود اجاره محسوب است نه از شرایط تحقق و صحت آن.
 ۴-لازم بودن عقد اجاره:
عقد اجاره همانند عقد بیع جزء عقود لازم است، یعنی هیچ یک از طرفین عقد حق بر هم زدن و مسخ آنرا ندارد مگر در موارد معینه، از عقد اجاره به فوت یا جنون یکی از طرفین عقد منفسخ نمی گردد در مدت اجاره هیچ یک از مؤجر و مستأجر نمی‌تواند آنرا یک جانبه بر هم بزند یا مسخ کند، البته در اقاله یا تفاسخ، یعنی بر هم زدن عقد با توافق و تراضی یکدیگر نیست.
 ۵-موقتی بودن عقد اجاره:
منظور از موقتی بودن عقد اجاره این است که تملک منافع محدود به مدت معین است به همبن مناسبت در ماده ۴۶۸ ق.م آمده است که » در اجاره اشیاء به مدت اجاره باید معین شود و الا اجاره باطل است«
تعیین مدت اجاره از این جهت اهمیت دارد که هرگاه منفعت مال بطور دائم به دیگری واگذار شود دیگر مالکیت عین مصداق و ظهور خارجی پیدا نمی کند. بلکه دیگر اینکه تعیین مدت اجاره همیشه به وسیله طول مدت زمان نیست ممکن است به واسطه تعیین مسافت یا مقصد و هدفی بوده باشد.
البته در مواقعی قانونگذار حتی پس از انقضاء اجاره، استمرار و ادامه رابطه استیجاری را پیش بینی کرده است: یکی در خصوص اعمال عسر و حرج و دیگر در خصوص اماکن تجاری و محل کسب است که حتی پس از انقضاء مدت اجاره تخلیه این اماکن تابع شرایط و تشریفات خاص مانند اینکه اگر مالک بخواهد تخلیه کند باید نیاز شخصی خود را ثابت کند یا در مواردی با اثبات تخلفات مستأجر امکان تخلیه است مانند انتقال مورد اجاره به غیر یا تغییر شغل یا عدم پرداخت اجور و یا تعدی و تفریط که بطور عمده، این مقررات مبتنی بر احکام ثانویه است.
 ۶-ایجابی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره:
عقود از حیث ماهیت ممکن ایجابی و یا سلبی و یا اینکه گاه ایجابی و گاه سلبی باشند. مقصود از عقود ایجابی، عقود هستند که تأثیر آنها بر حسب انشاء ایجاد تعهد متقابل یا ایجاد التزام متقابل نماید خواه مبادله هم در آن باشد مانند بیع و اجاره خواه نباشد مانند نکاح که زوجین در مقابل هم فقط تعهداتی دارند. به عبارت دیگر از عقد اجاره از جانب موجر تعهد ایجابی حاصل می شوند نه سلبی.
 ۷-تدریجی بودن عقد اجاره:
عقد تدریجی در مقابل عقد غیر تدریجی یا عقد فوری استعمال می شود. عقد فوری عقدی که نتیجه آن بلافاصله پس از ایجاب و قبول حاصل می گردد و تعهد طرفین به اجزاء زمان بستگی ندارد. مانند عقد بیع که مالکیت بایع نسبت به ثمن و مالکیت مشتری نسبت به مبیع بی درنگ از انعقاد عقد تحقق می یابد ولی در عقد اجاره چنین نیست و تعهدات ناشی از آن به اجزاء زمان بستگی دارد به همین جهت عقد اجاره را عقد مستمر گویند.
 ۸-شخصی بودن تعهد حاصل از عقد اجاره:
عقد اجاره بر خلاف عقد بیع ایجاد التزام و تعهد شخصی بین مؤجر و مستأجر ایجاد می کند که متعلق آن منافع عین معینی است بر خلاف بیع که حق عینی ایجاد می کند یا به عبارت دیگر، حق حاصل از عقد اجاره تا انقضای مدت پا بر جاست ولی حق حاصل از بیع بلافاصله پس از تحقق تمام می شود که منظور از شخصی بودن در مقابل عینی بودن است یا به عبارت دیگر بیان آخری حق دینی در مقابل حق عینی است زیرا تملیک حاصل از عقد اجاره ظهور خارجی تملک حاصل از عقد بیع ندارد به همین جهت عقد اجاره را عقد تعاهدی گویند.
 ۳-طرفین عقد اجاره:
اجاره عقدی است معوض و دارای دو طرف و دو مورد می باشد که عوضین هستند: ۱-طرفین عقد-طبق ماده ۴۶۶ ق.م در اجاره اشیاء و حیوان، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستأجر گویند و در اجاره اشخاص کسی که منافع خود را اجاره می دهد اجیر و کسیکه اجاره می کند اجاره اشیاء و حیوان، مستءجر می نامند.
طرفین عقد باید دارای اهلیت برای مفامله یعنی بالغ ، عاقل یا رشید باشند، زیرا اهلیت طبق ماده ۱۹۰ق.م شرط اساسی برای صحت هر معامله است طبق ماده ۲۱۲ ق.م » معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل نیستند بواسطه عدم اهلیت باطل است« و محجور نمی تواند در اموال خود تصرفاتی بنماید همچنینکه نمی تواند تعهد کند و عقد اجاره موجب انتقال منفعت و یا تعهد است. سفیه( غیر رشید) اگر چه طبق ماده (۱۲۱۴) معاملات و تصرفات او در اموال خود نافذ نمی باشد ولی می تواند اجیر خاص شود، زیرا انسان از اموال او بشمار نمی رود و مخصوصا هر گاه کارگر عادی و معمولی نباشد.
مفلس ورشکسته می تواند مستأجر واقع شود همچانکه می تواند قرض بنماید زیرا مال الاجاره را او بعهده می گیرد و موجر برای مطالبه آن در ردیف غرماء واقع نمی‌شود تا افلاس و ورشکستگی مانع باشد و چنانکه در مورد غیر رشید گذشت مفلس و ورشکسته می تواند اجیر شود زیرا منفعت انسان از اموال او نمی باشد و متعلق حق طلبکاران قرار نگرفته است.
 در انعقاد اجاره بوسیله نماینده موجر
همچنانکه عقد اجاره بوسیله شخص موجر یا مستأجر منعقد می گردد ممکن است
به وسیله نماینده او واقع شود-نماینده خواه قانونی باشد مانند ولی یا قیم و خواه قراردادی مانند وکیل در حدود اختیاراتی که دارد می تواند ملکی را با اجاره واگذار نماید و چنانکه از حدود اختیارات خود تجاوز کند اجاره صحیح نخواهد بود، زیرا نمایندگی آنان در حدود اختیاراتی است که از طرف موکل به آنان داده شده است ماده ۴۹۹ ق.م می گوید: » هرگاه متولی با ملاحظه صرفه وقف مال موقوفه را اجاره دهد       او اجاره باطل نمی شود.«
و در صورتیکه متولی صرفه و صلاح موقوفه را از حیث مدت و مقدار مال الاجاره و شرایط دیگر رعایت ننماید عقد اجاره باطل خواهد بود و هر یک از موقوف علیهم یا ناظر و متولی که اجاره داده است می تواند با اثبات این امر از دادگاه اعلام بطلان اجاره را بخواهد و  همچنین است در وکالت هرگاه وکیل در اجاره دادن مال موکل از حدود احتیارات خود تجاوز نماید چنانکه کمتر از اجرت المثل اجاره دهد موکل و وارث او می تواند با اثبات این امر از دادگاه درخواست بطلان اجاره را بنماید. همین جهت است که ولی و قیم هرگاه ملک مولی علیه را اجاره دهد اجاره مزبور تا زمان رشد مولی علیه صحیح می باشد و پس از آن و منوط به اجازه اوست اگر چه ولی و قیم رعایت مولی علیه را نیز نموده باشد زیرا اختیارات قانونی ولی و قیم فقط تا زمان رشد مولی علیه ادامه دارد، مورد مزبور را نمی تواند با متولی قیاس نموده زیرا در مورد ولایت و قیومیت مقام نمایندگی قانونی در اثر رشد زایل می گردد بخلاف مقام تولیت که تابع وجود موقوفه است و متولی در اثر فوت تغییر می نماید و تولیت متولی بعدی ادامه تولیت متولی قبلی است همچنانکه ممکن است قیم در مدت محجوریت تغییر کند.
 ۲-عوضین یا دو مورد عقد
عقد اجاره مانند بیع، معوض و دارای دو مورد است که یکی مورد اجاره و دیگری عوض منافع می باشد:
اول-مورد اجاره-مورد اجاره که موضوع عقد قرار می گیرد بر دو قسم است. الف)منفعت-چنانکه کسی خانه خود را برای شش ماه به دیگری اجاره می دهد و یا اتومبیل سواری برای مسافرت کرایه نماید و چون منفعت در وجود تابع عین می‌باشد، مالی که منفعت آن مورد اجاره قرار می گیرد عین مستأجره می گویند.
منفعت عبارت است از وضعیتی که در عین مال نهفته است و می تواند به این اعتبار، مورد عقد و انتقال قرار گیرد. منافع تدریجی الحصول می باشد و آنات آن، گاه پیدایش یافته و بلافاصله معدوم می گردد چنانکه پیدایش آنات بعد مترتب بر نیستی آنات قبل است و اثری از خود باقی نمی گذارد مانند سکونت خانه، سواری اسب و گاه دیگر آنات متراکم شده مجسم می گردد و در خارج بصورت عین ظاهر می شود مانند میوه درخت در اجاره باغ و یا صورت بنا در اجاره اجیر و کارگر.
ب-عمل-چنانچه کسی ساختمان خانه خود را طبق نقشه تریسمی به دیگری مقاطعه دهد خواه مباشرت اجیر را عقد یا شرط کند و یا مطلق گذارد در مورد مزبور اجاره عقدی است عهدی و اجیر تعهد می نماید که عمل معین رل برای مستأجر انجام دهد.
۴-انواع اجاره:
اجاره در قانون مدنی ایران به اعتبار موضوع به سه دسته تقسیم شده است:
الف.اشیاء   ب.اشخاص   ج.حیوانات
در عمل اجاره اشخاص و حیوانات از شمول قواعد اجاره خارج شده است، مع ذلک گاه ممکن است قراردادی مخلوطی از اجاره اشیاء و اشخاص واقع شود، به نحوی که تشحیص قواعد حاکم بر آن مشکل می گردد مانند استفاده از امتیاز تلفن و برق و گاز و غیره امروزه آنچه تحت عنوان اجاره مطرح می گردد اختصاص به اجاره اشیاء دارد که خود دارای انواعی است:
الف- اجاره اماکن مسکونی
ب-اجاره اماکن تجاری
ج-اجاره اماکن اداری
د-اجاره اماکن سازمانی
ه-اجاره دکه های روزنامه فروشی ها و دکه های موجود در فروشگاههای بزرگ و ترمینال ها.
اجاره اشیاء از جهت موضوع و شیء مورد اجاره( عین مستأجره) نیز به اقسامی تقسیم می شود که عبارتند از:
الف-اجاره غیر منقول
ب-اجاره منقول
ج-اجاره حقوق عینی
د-اجاره حقوق دینی
ه-اجاره حقوق معنوی
و-اجاره حقوقی که حق ملکیت بر آن مشتمل می گردد.
۵-وظایف طرفین قرارداد اجاره به شرط تملک:
هریک از طرفین عقد چه در حقوق ایران و چه در حقوق انگلیس دارای وظایفی هستند که قانون بر عهده آنها گذاشته است تا این عقد به نحو صحت واقع شود و منظوری که قانونگذار از ایجاد این قرارداد داشته است حاصل شود و همچنین حقوق طرفین قراداد و اشخاص ثالث به نحو مطلوبی تضمین شود، و الا طرفین با گذاشتن شروطی باعث جلوگیری از حصول این اهداف می شوند.
 ۵-وظایف مالک در حقوق ایران
در حقوق ایران مالک(موجر) در برابر مستأجر دارای تعهداتی است که باید آنها را انجام دهد تا عقد اجاره و به شرط تملیک به نحو صحیح انجام شده باشد و گرنه ممکن است به هیچ وجه نتوانیم به هدفی که قانونگذار بوده است دست پیدا کنیم…………..

دانلود کارتحقیقی روابط موجر و مستاجر

 فایل حاضر در قالب word حدود 110 صفحه و قابل ویرایش می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کارتحقیقی روابط موجر و مستاجر