انسان شناسی (Anthropology) چیست؟
از آنجایی که انسان شناسی بسیار گسترده است وتاریخ طولانی دارد معمولا نمی توان تعریف واحدی از آن ارائه داد ویه همین دلیل ما با انسان شناسی ها مواجه هستیم مانند جامعه شناسی .
ریمون آرون:جامعه شناسان اگر در مورد یک چیز تعریف یکسانی داشته باشند آن تعریف یکسان نبودن جامعه شناسی است.
با وجود تعدد انسان شناسی ها سه قالب وجود دارد که در تمام انها مشترک است:
- انسان شناسی به عنوان رشته ی دانشگاهی : یه این معنا که یک رشته ی دانشگاهی محسوب می شود و افراد با تحصیل در این رشته و اخذ مدرک انسان شناسی به کارشناسی در این رشته دست می یابند.
- انسان شناسی به عنوان یک نوع فعالیت فرهنگی ، که این ویژگی وجه تمایز انسان شناسی با جامعه شناسی است و از این جهت با باستان شناسی برابر است . موزه های مردم شناسی و عکاسی در این زمینه یا رمان های موجود مانند :رمان های اسکارلویس:فرزندان سانچز.مرگ در خانواده ی سانچز ...و رمانهای کارلس کاستانکا از جمله نمونه های موجود می باشد .
- انسان شناسی به عنوان گفتمان:این مورد شامل تمامی رشته های دانشگاهی می شود .
دانشگاه چیست؟دانشگاه به اجماع دانشگاه همراه با ایده ی دانشگاه اطلاق می شود.
ایده ی دانشگاه چیست؟مجموعه ای از سنتهای معرفتی و تمام بحث های و گفت وگو هاست.
پس : انسان شناس کسی است که بین خود و یک گفتمان لینک و پیوند دارد و البته انسان شناس ها خود گفتمان ساز هستند
دو ایده ی اصلی درباره ی تحولات انسان شناسی :
1- انسان شناسی تغییر پیدا کرده و به یک علم تبدیل شده است .
2- این علم تغییر کرده و همان فرانوگرایی در انسان شناسی است (پست مدرن )شدن .
فرانوگرایی:
1- توجه به خود انسان شناسی .
2- فلسفی شدن انسان شناسی: انسان شناسی به مثابه یک علم سعی کرد از فلسفه فاصله بگیرد . قبلا به کسی که علمی را می دانست حکیم می گفتند و در واقع علوم همه یک نوع فلسفه بودند اما در جامعه ی جدید به تدریج رشته ها شکل گرفتند . رشته ها واحد اصلی تشکیل دهنده دانشگاه هستند .
وقتی علوم بخواهند مستقل شوند باید از فسفه ، دین و الهیات فاصله بگیرند . اولین
علمی که از فلسفه جدا شد اقتصاد بود و بعد از آن جامعه شناسی ، اما رشته ای مثل
انسان شناسی که جنبه فرهنگی و معنایی دارد دیرتر توانست از فلسفه فاصله بگیرد .
3- مرکز زدایی از انسان شناسی : انسان شناسی ابتدا در اروپا ایجاد شد و انسان شناسی مادر انگلیسی بود اما در دوره های کنونی به تدریج سنت های انسان شناسی مختلف ایجاد شد .مثل هند .
یعنی زمانی که از انسان شناسی حرف می زنیم فقط منظورمان انسان شناسی انگلیس و امریکا نیست و این همان مرکز زدایی از علوم است .البته مرکز زدایی یک جنبه اش، جنبه ی جغرافیایی است و جنبه دیگر ان از لحاظ فرهنگی است و همچنین روش و نظریه انسان شناسی هند نه تنها در جغرافیای هند بلکه فرهنگ و نگرش هندی نیز دارد.
4- تحول آموزش انسان شناسی :امروزه به لحاظ تحول در رشته انسان شناسی ، هدف های آموزش در انسان شناسی هم متفاوت شده است .
تحقیق انسان شناسی (Anthropology) چیست؟ - 17 صفحه وورد