فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود استراتژی دانش

اختصاصی از فی دوو دانلود استراتژی دانش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چکیده
غایت عظیم دانش، دانش نیست، عمل است. “انسانها دائم درجستجوی دانش اند“، زیرا انتظار دارند که دانش در هنگام عمل، باعث موفقیت آنان شود. دانش، پرطرفدارترین داروی مجهولات و ابهامات است. در محیط کنونی که بازارها لحظه به لحظه رقابتی تر شده و میزان خلاقیت و نوآوری هر لحظه بیشتر می شود بسیار مهم و حیاتی است که سازمانها از دانسته های خود اطلاع داشته و بتوانند این دانسته ها را به نحو احسن یکپارچه و مدیریت نمایند. نویسندگان زیادی به مبحث مدیریت دانش کمک نموده اند که از جمله، پیتر دراکر ، پیترسنج و استراسمن می باشند.از یک دیدگاه می توان با تقسیم بندی دانش سازمانی به دو طبقه تحت عناوین دانش صریح و دانش تلویحی، استراتژی های متناسب برای مدیریت مناسب دانش سازمانی اتخاذ نمود. این استراتژیها را در قالب3 استراتژی عمومی ایجاد، انتقال و حفظ دانش تعریف می نمایند. در این مقاله یک تقسیم بندی مفهومی برای اتخاذ سیاست مناسب مدیریت دانش با استفاده از تکنولوژی اطلاعات جهت ایجاد مزیت رقابتی ارائه می شود. این مطلب می بایست با توجه به ماهیت استراتژیک دانش سازمانی و تکنولوژی در صنایع ایران و تلاش این سازمانها برای کاهش هزینه از طریق کوچک سازی سازمانی مدنظر مدیران قرار گیرد.

 

کلید واژه: مدیریت دانش، استراتژی دانش، مزیت رقابتی، فنآوری اطلاعات.
1- مقدمه
شغل ما در «مدیریت دانش» عبارت است از چگونگی تبدیل اطلاعات به فرم قابل استفاده مجدد، خلق، شناسایی، کسب و توزیع دانش مورد لزوم افراد. بخشی از این روش به کارگیری افکار همگان است که عبارتند از : دانش ضمنی که البته انتقالش چندان آسان نیست- هم چون تجارب که شق دیگر ساده سازی دانش است ـ بدین ترتیب که دانش را در یک قالب و روشی سیستماتیک و در قالب اعداد و ارقام، تشریح می شود. به علت عدم ثبات، آشوب و پیچیدگی در محیط کسب و کار امروزی، سازمانها خود را مواجه با نیاز به تغییر روش انجام عملیاتشان می بینند و با توجه به اهمیت روز افزون دانش در عصر اطلاعات و پیشرفت فزاینده تکنولوژی اطلاعات و حرکت شتابان از دانش به سمت حکمت( اشاره به سیر تکامل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش و دانش به حکمت دارد. حکمت به ایجاد بابهای تازه و فرصتهای جدید ناشی از دستاوردهای دانش که مصلحت و خیر بشریت در آن است تاکید می نماید. حکمت در حقیقت آن نوع دانشی است که خود منجر به دانش های جدید می گردد. همواره فرا روی حکیم چشمه هایی از دانش های جدید بالقوه وجود دارد)، مدیران روز به روز به اهمیت مدیریت دانش در سازمانشان واقف می شوند. از این رو وجود استراتژی های مناسب مدیریت دانش، آشنایی با انواع دانش های موجود در سازمان و همچنین بکارگیری تکنولوژی اطلاعات در سازمان ضروری می نماید و مدیران با توجه به محیطی که بر مدیریت دانش آنها تاثیر می گذارد باید از مدیریت دانش موجود در سازمانشان بعنوان یک مزیت رقابتی استفاده نمایند. بطوریکه ما هر چه به سمت حکمت حرکت می کنیم بر اهمیت دانش خصوصاً دانش تلویحی و مشهود بعنوان یک مزیت استراتژیک بیشتر واقف می شویم.در این مقاله سعی می شود ابتدا به تعاریف و ضرورت مدیریت دانش اشاره شود و سپس با توجه به اهمیت استراتژی های مدیریت دانش، انواع دانش و تکنولوژی اطلاعات به ارتباطات متقابل این سه عنصر مهم مدیریت دانش اشاره شود که در نتیجه به ایجاد مزیت استراتژیک در سازمان منتهی می شود.
2- تاریخچه مدیریت دانش
برخی از تئوریسین های مدیریت به تکامل مدیریت دانش کمک کرده اند که از میان آنها می توان به افرادی چون پیتر دراکر ، پل استراسمن و پیتر سنج در ایالات متحده اشاره کرد. دراکر و استراسمن به اهمیت در حال رشد اطلاعات و دانش بعنوان منابع سازمانی تاکید کرده اند و سنج بر روی یادگیری سازمانی بعنوان یک بعد مهم از مدیریت دانش متمرکز شده است.همچنین کریس آرجرس، بارتلت، لئونارد و بارلتون از مدرسه بازرگانی هاروارد مدیریت دانش را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داده اند.کار دوجرز و اورت در استانفورد در انتشار و نوآوری و تحقیق، توماس اگن در MIT در انتقال تکنولوژی و اطلاعات به درک ما از اینکه چگونه دانش تولید، استفاده و انتشار می یابد کمک کرده اند. در دهه 1980 ما شاهد توسعه وسیع سیستمهای مبتنی بر دانش بودیم که منجر به ایجاد رشته هایی مثل مهندسی دانش و مدیریت سیستم های مبتنی بر دانش گردید. امروز، مدیریت دانش شامل طیف وسیعی از رشته ها و تکنولوژی مانند، علوم شناختی، سیستم های خبره، گروه افزار، علوم کتابداری، مدیریت اسناد، DSS ، پایگاههای عقلانی، علوم سازمانی می شود.

 

3- تعریف و ضرورت مدیریت دانش
مدیریت دانش به فرایند جمع آوری، سازماندهی، طبقه بندی و انتشار اطلاعات در یک سازمان و هدفمند کردن آنها برای افرادی که بدانها نیازمندباشند، می گویند.هدف مدیریت دانش این است که دانش مورد نیاز کارکنان را از یک منبع مرکزی بدست آورده و مازاد آنرا کنار بگذارد.چنانچه جردن ترش می گوید: مدیریت دانش عبارتست از بدست آوردن دانش درست برای مردم درست، در زمان درست، بطوریکه آنها بتوانند بهترین تصمیم را اتخاذ کنند.
گاهی به اشتباه "مدیریت دانش " و "مدیریت اطلاعات " یکی تلقی می شوند و حال آنکه این دو یکی نیستند.مدیریت اطلاعات بطور مشخص بر داده ها تمرکز دارد. اما دانش در حقیقت داده هایی هستند که در یک زمینه مشخص قرار گرفته اند و دارای معنی هستند. دانش شامل سایر اشکال اطلاعاتی نیز می باشد که آنها رانمی توان در سیستم های اطلاعاتی ، نظیر اطلاعاتی که بصورت ناگفته و ضمنی در ذهن و افکار کارکنان سازمان وجود دارد، یافت . بعد افراد در مدیریت دانش بسیار مهم بوده و بطور طبیعی این بعد، مفاهیم آموختن ،پیشتازی در فرهنگ و ترقی به منظور افزایش مشارکت در اطلاعات را دربرمی گیرد
دانش نه داده است و نه اطلاعات، هر چند که به هر دو مربوط بوده و تفاوت آنها لزوماً ماهوی نیست. چنان چه بخواهیم بدانیم که داده ها و اطلاعات چگونه به دانش تبدیل می شود، بایستی درباره «مدیریت دانش» چیزهایی بدانیم ابتدائی ترین تعریف مدیریت دانش عبارت است از : یافتن راهی جهت خلق، شناسایی، شکار و توزیع دانش سازمانی به افراد نیازمند آن.
براساس گفته چرچمن ، دانش و آگاهی در جمع آوری اطلاعات نیست بلکه در مصرف آن است. یعنی رفتار مصرف کننده اطلاعات و چگونگی بر خورد آنان با مجموعه اطلاعات جمع آوری شده مبین اهمیت دانش ایجاد شده می باشد. کارایی اطلاعات، نماد اصلی اثربخشی دانش است تا آنجایی که جان سیلی برون مدیر شرکت زیراکس اعتقاد دارد، علیرغم بیش از یک تریلیون سرمایه گذاری درتکنولوژی، طی دو دهه، صنعت آمریکا هیچ پیشرفتی را در کارایی اطلاعاتش ندیده است. ضرورت بهره ور ساختن اطلاعات از یک سو و اولویت خاص دانش که به قول پیتر دراکر نخستین منبع در اقتصاد و تولید مطرح است و با توجه به اینکه کوتاه سازی مدت زمان دسترسی به دانش جدیدتر را ناگزیر ساخته است، ایجاب می کند که بیشتر به مقوله مدیریت دانش پرداخته شود. بعلاوه تعدیلهای خواسته یا ناخواسته نیروی کار که همواره در پس هر بحران سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی گریبان مراکز دانش را نیز می گیرد و همچنین قوانین مربوط به بازنشستگی و بازخریدهای زودتر از هنگام و نقل وانتقالهای سریع و وسیع که ناشی از رقابت شدید بخشهای مختلف اقتصادی و صنعتی است نیز به ضرورت اعمال مدیریت دانش قوت می بخشد. مقوله مدیریت دانش که ممکن است در صورت عدم اعمال صحیح مدیریت دانش، تمام دستاوردهای حاصل از دانش را به راحتی نصیب رقبا نماید از جمله مواردی است که با توجه به شرایط پیچیده امروزی، ضرورت همگامی سازمانها را با مدیریت دانش به عنوان یک مزیت رقابتی جهت بقا و رشد در محیط مبهم آینده اجتناب ناپذیر می کند.

 

4- طبقه بندی دانش
از یک دیدگاه می توان دانش موجود در هر سازمان را حت دو عنوان "دانش صریح ودانش تلویحی" طبقه بندی نمود. دانش صریح دانشی است که به آسانی قابل بیان بوده ومی توان بطور کلامی آنرا به دیگران انتقال داد. به علت آسانی در بیان، دانش صریح به آسانی انتقال می یابد و قابل تقلید است. یا به عبارت دیگر این دانش را دانش عمومی می دانند چون در قلمرو عمومی جای دارد و شامل دانشی منحصر به فرد برای یک شرکت خاص نیست، بلکه یک کالای عمومی محسوب می شودکه نمونه هایی از آنرا می توان در مشخصات محصول، تست رویه ها، استراتژی بازاریابی و رویه های حسابداری که مستند شده اند مشاهده نمود. از طرف دیگر، دانش تلویحی دانشی است که بیان و ارائه آن به دیگران مشکل است. ماهیت دانش تلویحی اغلب در شکل پذیرش ادراکات کلی درباره واقعیت حفظ شده ، بوسیله اجزای فرهنگ سازمان تمیز داده می شود. بیشتر اوقات صاحبان دانش تلویحی از وجود آن ناآگاه هستند. مدیریت این نوع از دانش مشکل است و معمولاً نمونه هایی از قبیل رسوم سازمانی و استراتژی های رقابتی را شامل می شود. همانطور که مینتزبرگ فرایند مدیریتی اموری مثل اتخاذ استراتژی را کاری مشکل می داند، فرایند مدیریت دانش نیز کارمشکلی است. از طرفی، چون قابلیت های برتر مدیریت دانش، برای کسب دانش جدید، توسعه دانش، پرورش نوآوری و بهبود مستمر، به عنوان یک عامل اساسی مطرح است، بنابراین دانش تلویحی از این لحاظ حائز درجه اهمیت بالایی است.

 

5- استراتژی های مدیریت دانش
سازمانها می توانند یک مزیت رقابتی را از طریق بکارگیری سه استراتژی عمومی مدیریت دانش تعیین، کسب و حفظ کنند. این سه استراتژی عبارتند از: 1) استراتژی ایجاد دانش 2) استراتژی انتقال دانش 3) استراتژی حفظ دانش
سازمانهایی که استراتژی ایجاد دانش را بکار می گیرند، بر خلاقیت، آزمایش و تا حد زیادی ایجاد یک درک مشترک در درون سازمان، برای ایجاد دانش جدید و توسعه محصولات و خدمات جدید تاکید می کنند.
سازمانهایی که از استراتژی انتقال دانش استفاده می کنند بر انتشار سریع دانش از طریق سازمانشان تاکید می کنند و سعی دارند، از این طریق در کاملترین و سریعترین حد ممکن از دانش موجود بهره برداری شود. سازمانهایی که استراتژی حفظ دانش رادر دستور کار خود دارند، دانش را در وضعیت اصلی و سازنده اش نگه می دارند. یعنی دانش موجود را از دست نمی دهند و اجازه نمی دهند این دانش تغییرکندو یا مهجور شود و از انتقال غیر مجاز دانش به سازمانهای دیگر جلوگیری بعمل می آورند. آنان برای این مهم از شاخص های امنیتی و حقوقی نیز استفاده می کنند. به علت محدودیت منابع برای سازمانها مشکل است که بر روی هر سه استراتژی بطور همزمان تکیه کنند بدین ترتیب برای یک سازمان مهم است که بداند، بایستی بر کدام استراتژی مدیریت دانش تحت شرایط گوناگون تمرکز نماید

 

6- طبقه بندی دانش و استراتژیهای مربوطه
دانش جدیدی که مطابق با استراتژی ایجاد دانش، در سازمان بوجود می آید، ممکن است برای خلق محصولات جدید یا بهبود خروجی های فعلی بکار گرفته شود و سطح بالایی از دانش تلویحی و صریح را شامل شود. دانش صریح در درون سازمان، قابل انتقال تر از دانش تلویحی است. از طرفی دانشی که به آسانی قابل انتقال باشد، نمی تواند بخوبی نگهداری شود و به عنوان یک مزیت رقابتی باقی نمی ماند. درجه تلویحی بودن دانش سازمان، می تواندبه عنوان یک عامل اساسی در اتخاذ استراتژی حفظ دانش باشد، یعنی هر چه دانش، تلویحی تر باشد، حفظ آن راحت تر از زمانی است که آن دانش صریح تر باشد. بهرحال باید پذیرفت که انتقال و نشد مجاز و غیر مجاز دانش صریح، آسان تر از دانش تلویحی است، زیرا کپی برداری از از دانش تلویحی مشکل است. لذا می توان نتیجه گرفت که، درجه صریح یا تلویحی دانش، به عنوان یک عامل مهم در اتخاذ نوع استراتژی دانش موثر می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بدین ترتیب چنانچه سازمان، دارای سطح بالایی از دانش تلویحی و همچنین سطح بالایی از دانش صریح باشد، بطور معمول اتخاذ "استراتژی ایجاد دانش" موثر و مناسب می باشد. چنانچه سازمان دارای سطح دانش بالایی از دانش صریح و سطح پایینی از دانش تلویحی باشد اتخاذ "استراتژی انتقال"معقول تر است. هنگامی که در سازمان، سطح پایین تری از دانش صریح و سطح بالایی از دانش تلویحی حاکم باشد، "استراتژی حفظ دانش" مناسب می باشد. هنگامی که سطح دانش صریح و تلویحی هر دو در سازمان پایین باشد، اتخاذ استراتژی در حوزه مدیریت دانش ضروری نمی باشد. مدیران پیوسته تلاش می کنند، مشخصه تلویحی بودن دانش را بشناسند زیرا برای تصمیم گیری مناسب بایستی بدانندکه به چه میزان بر ایجاد، انتقال یا حفظ دانش تاکید کنند. بطور معمول آندسته از مدیرانی که مجبورند در تصمیم گیری هایشان بر قضاوت شهودی تکیه نمایند، از درجه دانش تلویحی بالاتری برخوردار می باشند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود استراتژی دانش
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.