فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله عوامل بیماری زا و بیماریهای مهم گیاهی در ایران

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله عوامل بیماری زا و بیماریهای مهم گیاهی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


زنگ سیاه گندم
Puccinia graminis persoon f.sp.tritici Eriks & Henn
زنگ یا زنگ ساقه گندم که به انگلیسی Black rust = Stem rust گفته مس‌شود، در ایران بعد از زنگ زرد در درجه دوم اهمیت قرار دارد. در صورتی که در کشورهای اروپائی و آمریکا زنگ سیاه بیش از زنگ زرد حائز اهمیت می‌باشد. زنگ سیاه در دنیا 3300 سال قبل شناخته شده و در ایران نیز این بیماری از دیر زمان شیوع داشته ولی اولین بار در سال 1326 توسط اسفندیاری گزارش گردیده است. زنگ سیاه علاوه بر گندم به جو، یولاف، چاودار و بیش از 75 گونه از علف‌های خانواده گندمیان حمله می‌کند. تا کنون در دنیا متجاوز از 275 نژاد فیزیولوژیک زنگ سیاه شناخته شده که می‌توانند به گندم حمله نمایند ولی فقط تعداد معدودی از آنها قادر به ایجاد خسارت هستند.

 

سیاهک پنهان گندم Tilletia foetida (Wallr.)Liro
Tilletia caries (DC.) Tul.
بیماری سیاهک پنهان که در اصطلاح محلی به آن سیاهچه یا کورک نیز نامیده می‌شود،درزبان‌انگلیسیCommon bunt = Covered smut = Stinking bunt اطلاق می‌گردد. این سیاهک یکی از بیماریهای مهم گندم در دنیاست ، که ابتدا در سال 1755 مسیحی توسط تیله (Tillet) دانشمند فرانسوی شناخته شد و سپس در سال 1807 معلوم گردید که عامل آن یک میکرو ارگانسم می‌باشد. در ایران نیز مسلماً بیماری از دیر زمان وجودداشته ولی ابتدا در سال 1326 توسط اسفندیاری گزارش شده است.
میزان خسارت این سیاهک در مناطق آلوده کشور 10 – 15 درصد محصول و گاهی بیشتر برآورد گردیده است. علاوه بر خسارت مستقیم بیماری، ارزش نانوائی آرد حاصله نیز به علت آلودگی بذور به اسپورهای سیاه رنگ بدبوی قارچ عامل بیماری کاهش می‌یابد. همچنین اسپورهای مزبور شدیداً قابل اشتعال بوده و در اثر کوچکترین جرقه در کمباین یا ماشین خرمنکوب آتش‌سوزی می‌گردد.

 

علائم بیماری
سیاهک پنهان یا مخفی گندم تا موقعی که خوشه گندم ظاهر نشود قابل تشخیص نیست. بوته‌های مبتلا معمولاً حدود چند سانتی‌متر کوتاه‌تر از بوته‌های سالم می‌باشند. و گاهی ممکن است به نصف و یا یک چهارم تقلیل یابد. ریشه‌های گیاه آلوده کاملاً رشد نمی‌کند و پنجه‌زنی بوته‌ها افزایش می‌یابد.
در گل‌های آلوده مادگی درازتر و تخمدان بلند و پهن‌تر و به رنگ سبز می‌باشند، در صورتی که تخمدان سفید رنگ است. علائم بیماری با ظهور خوشه‌های آلوده مشخص‌تر می‌شود. رنگ خوشه‌های آلوده به جای سبز ، مایل به آبی می‌باشد. بوته‌های آلوده نسبت به زنگ زرد و سرمای زمستان حساس‌تر ولی نسبت به بیماری سفیدک سطحی مقاوم‌ترند.
اگر دانه آلوده را که ظاهراً سالم است بین دو انگشت فشار دهیم ، اسپورهای سیاه نسبتاً چربی مشاهده می‌گردد که در اثر وجود ماده تری‌متیل آمین بوی ماهی فاسد شده را می‌دهد. در هر دانه حدود 3 – 4 میلیون تلیوسپور تخمین زده می‌شود.

 

عامل بیماری
عامل سیاهک پنهان گندم در ایران توسط دو نوع قارچ به اسامی:
1) Tilletia foetida (Wallr.)Liro , syn. T. laevis Kuhn
2) Tilletia caries (DC.) Tul , Syn., T. tritici (Bjerk.) Wint.

 

ایجاد می‌شود که هر دو مخصوصاً از نظر چرخه زندگی و بیماری‌زائی شبیه یکدیگر هستند. البته در بعضی از منابع فارسی گونه‌های بیشتری را عامل سیاهک پنهان گندم می‌نویسند ولی در هر دو صورت دو گونه فوق از اهیمت بیشتری برخوردار هستند.
میسلیوم این قارچ‌ها بی‌رنگ، دو هسته‌ای و پس از رسیدن به صورت بند بند شده و بـه صورت تلیوسپور‌های گرد تیره رنگ و با دیواره کلفت در می‌آیند. قطر آنها 15 – 23 میکرون و در گونه T. foetida سطح اسپورها صاف و در T. caries مشبک است.

 

چرخه بیماری
عامل این بیماری زمستان را به صورت تلیوسپور اغلب روی بذر یا گاهی در خاک می‌گذراند و تا مدت 5 سال نیز بقاء خود را حفظ می‌نماید. موقعی که بذر گندم آلوده به تلیوسپور در خاک کاشته می‌شود، تقریباً همان شرایط آب و هوایی که موجب جوانه زدن بذر می‌گردد، تلیوسپور را کمی بعد وادار یه تندش و تولید بازید می‌کند. سپس بالای بازید 8 – 16 بازیدیوسپور نخی شکل به نام اسپوریدیوم اولیه تشکیل می‌گردند.
اسپوردیوم با تولید شاخه یا جوانه‌های جانبی با اسپوردیوم دیگر که از نظر جنس با آنها سازگار است آمیزش پیدا می‌کند و اسپوردیوم‌های ثانویه را تشکیل می‌دهد. اسپوردیومهای ثانویه معمولا در مجاور بذر کاشته شده تشکیل و دو هسته‌ای می‌باشند. پس از جوانه زدن بذر، اسپوریدیومها وارد گیاهچه می‌شوند و از طریق بین سلولی حرکت می‌کنند. و خود را به مریستم انتهایی می‌رسانند.
قارچ همراه با رشد جوانه‌ها انتهایی به بالای ساقه گندم می‌رسد. در موقع به خوشه رفتن ، رشد هیف توسعه پیدا می‌کند و به ســرعت در تمـــام دانـــه‌های خوشه گسترش می‌یابد و سپس تلیوسپورهای فراوانی تشکــیل می‌گردد.
دانه‌های آلوده ظاهراً سالم هستند. در موقع خرمن‌کوبی پوســته آنهــا پــاره شــده و اسپورهای فراوانی به صورت ابر سیاه آزاد می‌گردند. و دانه‌های سالم را آلوده می‌نمایند. یا این که اسپورهای آزاد شده به کمک باد به مزارع اطراف حمله‌ور شده و خاک را آلوده می‌سازد.
درجه آلودگی بوته‌های گندم بستگی به درصد اسپورهای قارچ در بذر گندم دارد معمولاً 5/0 گرم اسپور در 100 گرم بذر حداکثر آلودگی را موجب می‌شود. در خاک‌های خشک شدت بیماری کمتر از خاکهای مرطوب می‌باشد. اسپور قارچ در شرایط انبار حدود 10 – 12 سال و در 16 درجه سانتی‌گراد زیر صفر به مدت دو ساعت قوه نامیه خود را حفظ می‌کند.

 

 

 

مبارزه
بهترین روش مبارزه با سیاهک پنهان گندم ضدعفونی بذر قبل از کاشت می‌باشد. که برای منظور قارچ‌گشهای ویتاواکس ، ویتاواکس تیرام، PCNB و یا مانکوزب به نسبت دو در هزار استفاده می‌شود. ضمناً کشت زودتر گندم در پائیز باعث می‌گردد که گیاهچه از ابتلا به قارچ در این مرحله در امان بمانند.

 

سیاهک آشکار گندم و جو Ustilago nuda (Jens.) Rostr
سیاهک آشکار گندم و جو یا سیاهک لخت که به انگلیسی Loose smut گفته می‌شود در ایران اولین بار در سال 1326 توسط اسفندیاری گزارش شده است. این بیماری در تمام مناطق کشور انتشار دارد ولی خسارت آن در مقایسه با سیاهک پنهان گندم در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
خسارت این بیماری در دنیا معمولاً کمتر از یک درصد و حداکثر 27 درصد و در ایران نیز حداکثر تا 15 درصد گزارش شده است.

 

علائم بیماری
علائم سیاهک آشکار در فاصله میان خوشه‌دهی تا رسیدن محصول نمایان می‌شود. ابتدا خوشه‌های آلوده سیاه می‌شوند ودر میان خوشه‌های سالم سبز رنگی که تازه سر زده‌اند آشکارا قابل رؤیت هستند. بیشتر خوشه‌های آلوده کمی زودتر از خوشه‌های طبیعی ظاهر می‌شوند. خوشه‌ها تماماً تبدیل به توده سیاه رنگی می‌گردد و به همین جهت به آن سیاهک لخت یا آشکار می‌گویند.
این توده سیاه‌رنگ در واقع تلیوسپور‌های قارچ عامل بیماری ، کروی شکل و با دیواره ضخیم هستند و در زیر میکروسکوپ به رنگ قهوه‌ای تیره دیده می‌شود. تلیوسپورها پس از تشکیل به وسیله باد یا حشرات در سطح مزرعه پخش می‌شوند و از خوشه‌های آلوده فقط محور اصلی باقی می‌ماند.

 

 

 

عامل بیماری
عامل سیاهک آشکار گندم و جو قارچ Ustilago nuda (Vens.) Rostr است که با Ustilago tritici (Pers.) Rostr همنام می‌باشد سابق بر این دو گونه را متفاوت می‌دانستند و U. nuda را عامل سیـــاهک آشکار یا سیاهک لخت جو و U. tritici را عامل سیاهک آشکار گندم محسوب می‌داشتند.
چون مشخصات ظاهری و بیولوژیک این دو گونه با یکدیگر مشابه است امروزه هر دو را تحت عامل یک گونه و بیشتر به نام U. nuda می‌نامند. میسلیوم قارچ در داخل گیاه بی‌رنگ و دو هسته‌ای و پس از تکامل قهوه‌ای شده و ایجــاد تلیوسپــورهای قهوه‌ای کروی و خاردار نموده که قطر آنها به طور متوسط 5 – 9 میکرون می‌باشد.

 

چرخه بیماری
قارچ عـامل بـیماری به صورت ریـسه غـیر فـعال در داخـل جنین بذر گندم و یا جو بـه سر می‌بـرد. پس از کاشــتن بـذر و هـمزمـان با فـعـال شدن گیاهچه‌های آن میسلیوم قارچ فعال شده و وارد گیاهچه می‌شود و آنگاه بــه نـقطه رویش انتهایی آن می‌رود. در موقع تشکیل خوشه قارچ به تمام سنبله‌های جـوان حمــله می‌کند و آنها را آلوده می‌نماید. و ریسه‌ها به سرعت تبدیل به تلیوسپور یا تـوده سیاه‌رنگ می‌شود.
توده اسپور ابتدا به وسیله غشاء نازکی پوشانده می‌گردد و سپس با ترکیدن غشاء در مواقعی که گل آذین بوته‌های سالم در حال گرده افشانی هستند آزاد می‌شوند و به وسیله باد یا حشرات روی گل آذین آنها منتقل می‌گردند.
روی گل آذین از جوانه زدن تلیوسپور بازیدیوسپور تولید نمی‌شود بلکه هیفهای کوتاهی از دو تیپ جنسی مخالف ایجاد و از آمیزش دو هیف جنسی سازگار هیفهای دو هسته‌ای به وجود می‌آید. هیف‌های دو هسته‌ای از طریق کلاله خود را به دیواره تخمدان جوان می‌رسانند و سپس در پریکارپ یا بافتهای جنینی تا موقع جوانه زدن دانه به صورت غیر فعال باقی می‌مانند.

 

مبارزه
چون قارچ عامل بیماری در پریکارپ و داخل جنین بذر قرار دارد، بنابراین ضد عفونی با سموم قارچ‌کش غیر سیستمیک مؤثر واقع نمی‌شود و برای این منظور از سموم سیستمیک مانند توپسین ، ویتاواکس و یا کربوکسین تیرام به نسبت دو در هزار استفاده می‌گردد . سابق بر این که سموم سیستمیک کشف نشده بود برای ضد عفونی بذر علیه این بیماری از آب داغ استفاده می‌گردید.
به این ترتیب که ابتدا بذر را داخل آب 26 – 30 درجه سانتی‌گراد به مدت 6 ساعت قرار داده و سپس به داخل آب 54 درجه انتقال داده و مدت 10 دقیقه باقی می‌گذارند.
آن گاه بذور را سریعاً به داخل آب سرد منتقل نموده و خشک می‌نمایند. چنانچه دستگاه کنترل درجه حرارت آب در اختیار نبود می‌توان بذور را به مدت 5 ساعت در آبی که با حرارت خورشید گرم می‌شود قرار داد و آنگاه خشک نمود و برای مدت 5 – 6 ساعت در آفتاب گذارد.البته روش ضدعفونی با آب داغ و یا طریق اخیر می‌تواند روی درصد جوانه‌زنی بذر تا حدودی تأثیر بگذارد که لازمست به این مورد توجه و کنترل داشت.

سس یونجه Cuscuta approximate Bob.
سس گیاه انگل اجباری و گلداری است که به بعضیاز گیاهان عالی اعم از یک ساله و چند ساله حمله می‌کند و با جذب مواد غذائی موجب ضعف و مرگ گیاه میزبان می‌گردد. گاهی علاوه بر تضعیف گیاه مانند یک پل باعث انتقال بیماریهای ویروسی از گیاهان آلوده به گیاهان سالم عمل می‌نماید. تا کنون در دنیا حدود 200 گونه سس شناخته شده و در ایران نیز 180 گونه تشخیص داده شده که مهمترین آنها سس یونجه است.
رشته‌های پارازیت صرف‌نظر از نابودی قسمت مهمی از مزارع یونجه در صورتی که مورد مصرف دام قرار گیرند به علت داشتن ماده Glycosid convolvuline و مواد دیگری که هنوز به طور دقیق مطالعه نشده و عوارضی از قبیل مسمومیت ، اختلال دستگاه گوارش، سقط جنین، لرزش و تشنجات شدید را در دامها موجب می‌گرداند. بنابراین برای جلوگیری از عوارض مزبور بایستی اقدامات بهداشتی قبل از هر برداشت در مزارع آلوده به عمل آید و کانونهای آلوده کاملاً پاک و نابود گردد. (مظاهری، 1348).

 

مشخصات
سس یونجه گیاه انگلی است بدون برگ ، ریشه ، سبزینه و دارای ساقه‌های باریک، زرد رنگ، بسیار منشعب، خزنده و بالا رونده می‌باشد. این انگل روی ساقه و برگهای یونجه به سر می‌برد و در موقه گل کردن ، گلهای سفید رنگ و کوچک آن ظاهر می‌گردد. هر گیاه حدود 3000 عدد بذر تولید می‌کند که درصد کمی از آنها در سال اول جوانه می‌زنند.
بذر سس دارای پوسته بسیار ضخیمی است که می‌تواند آن را تا 20 سال در شرایط طبیعی و در شرایط انبار خشک تا 50 سال حفظ نماید. بذر سس یکی دو هفته بعد از گل می‌رسد قطر بذر سس یونجه 3 میلی‌متر و شکل آن کروی ناقص یا بیضوی و سطح آن غالباً موج‌دار و مضرس است.

 

زیست شناسی
زمستان گذرانی سس به صورت بذر در خاک و یا مخلوط یا بذر محصول زراعی یا گاهی اوقات به صورت تکه‌های ساقه سس در مزرعه می‌گذراند. در شرایط آب و هوایی ورامین بذر سس از اواسط تابستان به تدریج به رشد کامل می‌رسد، بلافاصله پس از رسیدن قابلیت رویش ندارد و پس از گذراندن یک دوره وقفه چند ماهه در همان سال و یا سالهای بعد چنانچه در شرایط از نظر حرارت و رطوبت قرار گیرد می‌روید.
وجود میزبان و یا گیاه دیگری برای روئیدن بذر الزامی نیست و بذر انگل می‌تواند برعکس بذر گل جالیز بدون وابستگی به میزبان بروید. در مزارع یونجه ورامین انگل معمولاً از اوائل فروردین ماه زمانی که متوسط حرارت روزانه به حدود 10 – 12 درجه سانتی‌گراد می‌رسد شروع به روئیدن می‌کند و رویش آن در یک دوره 5/1 – 2 ماهه تا اوائل خرداد ماه ادامه می‌یابد.
در مزارع شدیداً آلوده بذر انگل گاهی در خرداد نیز می‌روید ولی میزان آن از نظر ایجاد آلودگی و خسارت به هیچ وجه قابل توجه نمی‌باشد. در مزارع یونجه تازه کاشت، زمان رویش بذر انگل در سال اول با زمان کاشت و رویش بذر یونجه مطابقت می‌کند. چنانچه مزرعه در پائیز کشت شده باشد بذر انگل در پائیز و چنانچه در بهار کشت شده باشد در بهار می‌روید. معمولاً دوره‌ای که اکثریت قریب به اتفاق بذور و سس می‌رویند کوتاه است.
در آمارگیری از مزارع یونجه 4/94 درصد کل جوانه‌های انگل در فاصله زمانی بین 15 فروردین تا 5 اردیبهشت ماه ظاهر شده‌اند که این زمان می‌تواند بهترین زمان مبارزه با انگل در شرایط آب و هوائی ورامین باشد.
در شرایط گرم و مرطوب از نظر خاک بذر قابل رویش انگل در هر سال در یک دوره کوتاه‌تر و به عکس در شرایط سرد و خنک در یک دوره طولانی‌تری می‌روید. میزان رویش بذر در مزارع بستگی زیادی به میزان رطوبت خاک دارد. در سالهای پرباران به خصوص سالهائی که بیشتر باران در اوائل بهار ریزش کند، بذر بیشتری از انگل در مزارع و زمینهای آیش و بایر می‌روید و در نتیجه میزان تراکم و خسارت انگل در آن سال افزایش می‌یابد(مداح، 1355).
معمولاً همه ساله قسمتی از بذور انگل موجود در خاک جوانه زده و قسمت دیگر در خاک مانده و در سالهای بعد در شرایط مساعد در سطـح خاک ظاهر و موجبات آلــودگی شدید مجدد مزارع را فراهم می سازد . تکثیر و گسترش این انگل در نقاط جدیــد صــرفه‌نــظر از انــتشار بـــذر مــی‌تواند از طریق انتشار قطعات خرد شده رشته‌های پارازیت نیز هنگام چیدن محصــول انــجـام گـیرد معمولاً در موقع چیدن مزارع یونجه رشته‌هــای انــگل موجــود در کانـونهای آلوده وسیله داس یا ماشین خرد شده و قسمتی از آنها روی زمین پخش و قسمت عمده آنها داخل محصول می‌گردند.
این رشته‌های خرد شده طبق مشاهداتی که در آزمایشگاه ورامین به عمل آمده می‌توانند پس از گذشت چندین روز بدون گیاه میزبان رشد و نمو نمایند. این گونه رشته‌ها در صورتی که میزبان جدیدی پیدا ننمایند، از بین رفته و در صورت برخورد با میزبان جدید به دور ساقه آن پیچیده و رشد و توسعه خواهند نمود.
به طوری که مشاهدات دکتر Gimesi نشان می‌دهد، رشته‌های انگل در بعضی از نقاط مساعد هنگام زمستان داخل خاک گردیده و بدین وسیله پس از زمستان‌گذرانی و محافظت خود از سرما و یخبندان در اواخر اسفند ماه مجدداً در سطح خاک ظاهر و کانون‌های آلوده جدیدی به وجود می‌آورند به طوری که بذوری که در عمق 2 – 3 سانتی متری خاک قرار دارند بهتر می‌توانند رویش پیدا نموده و جوانه‌های خود را از سطح خاک خارج سازند.
ولی دیده شده است که حتر بذوری که در عمق 10 سانتی‌متری خاک قرار داشته‌اند امکان رویش و جوانه زدن را از دست نداده‌اند. جوانه‌های انگل هنگام ظهور به شکل نخ نازک ظریف قرمز یا زرد رنگ به طول حداکثر 7 سانتیمتر بوده که پس از خارج شدن از سطح زمین سریعاً به طرف بالا رفته و در قسمت رأس به شکل کمانی در می‌آیند.
این رشته‌ها با حرکات دورانی مختلف سرانجام با ساقه گیاه میزبان یا یک جسم سخت خارجی دیگری تماس حاصل نموده و دور آنها می‌پیچند. در صورتی که این جسم سخت میزبان مناسبی برای انگل نباشد، مجدداً قسمت انتهائی در هوا دوران نموده تا گیاه میزبان مورد نظر را پیدا و دور آن بپیچد. پس از پیچیدن رشته‌های انگل از خود آلات مکنده خارج و داخل آوندهای چوبی و آبگش گیاه میزبان نموده و از این طریق آب و مواد غذایی مورد لزوم خود را تأمین و زندگی مشترکی را با گیاه میزبان آغاز می‌نمایند.
ساقه انگل پس از این مرحله از قسمت پائین سفید و ارتباط آن با خاک به کلی قطع می‌گردد. رشته‌های انگل پس از اتصال به ساقه گیاه میزبان و قطع ارتباط از زمین سریعاً شروع به رشد نموده و با ایجاد ساقه‌های متعددی که رشد روزانه آنها گاهی به 8 سانتی‌متر بالغ می‌گردد تهاجم خود را به گیاهان جدید دیگری شروع می‌نماید. نور در گسترش رشته‌های انگل عامل بسیار مهمی است.
آزمایشات مختلف نشان داده است، در صورتی که جوانه‌های انگل در معرض نور کم قرار گیرند، قادر نیستند دور ساقه گیاه به پیچند و بدین طریق 90% آنها از دسترسی به گیاه میزبان محروم مانده ولی بقیه پس از 7 – 10 روز قادرند عمل اتصال با گیاه میزبان را انجام دهند ولی زمان تشکیل رسیدگی به بذور در این قبیل پارازیت‌ها 3 – 4 هفته به تأخیر خواهد افتاد (مظاهری، 1348).
مبارزه با سس در مزرعه یونجه
راههای مبارزه با سس در مزارع یونجه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
 استفاده از علف‌کشها تریفلورالین (ترفلان 48% مولسیون) به میزان 5/2 لیتر در هکتار ، مخلوط با خاک به عمق 10 سانتی‌متر ، قبل از کاشت یونجه.
 در یونجه استقرار یافته (سال دوم به بعد) ، استفاده از علفکش کلرتال دیمتیل (دکتال 75% پودر) به میزان 8 – 12 کیلو در هکتار، یا قبل از رویش سس و بیدار شدن یونجه در اسفند ماه و یا در بهار بعد از رویش سس و قبل از چسبیدن آن به یونجه.
 اگر با پیشگیری‌های فوق باز هم لکه‌های سس در مزرعه یافت شد، بایستی این لکه‌ها به صورت مکانیکی و یا به وسیله سوزانیدن و یا سم‌پاشی با محلول 1% علفکش پاراکوت (20% مایع) از میان برده شود.
 در صورتی که میزان لکه‌های سس در مزرعه زیاد باشد، استفاده از علفکش گلیفوسیت به میزان 380 میلی‌گرم از ماده تجارتی 41% در هکتار دوبار با فاصله 10 روز، زمانی که یونجه حدود 10 سانتی‌متر و سس کاملاً به یونجه چسبیده باشد و به گل نیز نرفته باشد، انگل را کنترل می‌کند. در یونجه تازه کاشت، استفاده از علفکش گلیفوست باید از مرحله 8 برگی به بعد صورت پذیرد.

 

چند روش زراعی که در کنترل سس یونجه مؤثر هستند:
 کاشت در پائیز یا اواخر تابستان به جای بهار ، آلودگی‌های اولیه ، سس را با رسیدن فصل سرما از میان می‌برد.
 کاشت متراکم یونجه، از سال دوم به بعد نیز با ایجاد سایه می‌تواند از جوانه‌زدن سس جلوگیری به عمل آورد.
 تأخیر در برداشت یونجه از سال دوم به بعد نیز با ایجاد سایه می‌تواند از جوانه زدن سس جلوگیری کند.
 برداشت قبل از به بذر رفتن سس نیز برای جلوگیری از آلوده سازی مزرعه مؤثر است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  76  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله عوامل بیماری زا و بیماریهای مهم گیاهی در ایران
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.