فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات16
مقدمه
بدون شک سالهای اول زندگی آدمیمهمترین و مؤثرترین سالهای زندگی اوست . سالهایی که در آن شخصیت شکل میگیرد . بسیاری از خصایص و فضایل نیکو یا صفات و رذایل ناپسند در همین زمان در وجود انسان نقش میبندد . در چنین سالهای حساسی مادران بعنوان اولین مربی کودک در تربیت و چگونگی رفتارهای او مهمترین نقش را دارا هستند . حل مسائل اجتماعی ، قبول پیامدهای بدرفتاری ، بیان عواطف ، واکنشهای مناسب نسبت به شکست معمولاً قسمتی از خزانه رفتاری یک کودک مبتلا به گوشهگیری- بازداری نیستند . به علت نقایصی که در رفتارهای سازشی ـ اجتماعی این کودکان وجود دارد . مکرراً مشکلاتی را در کلاس و دیگر محیطهایی که آنها باید شرکت کنند تجربه میکنند . این کودکان ممکن است در آشنا شدن با دیگران ، شروع و خاتمه مکالمات ، شرکت در بازیهای مناسب سن ، معذرت خواهی کردن ، مشکل داشته باشند . امکان دارد آنها در موقعیتهای مختلف قادر نباشند احساسات قوی خود مانند قاطعیت و ابراز وجود را نشان دهند . نظریههای مختلفی درباره علت گوشه گیری- بازداری وجود دارد . از دیدگاه روانکاوی فرآیندهای نیمه هشیار ، غریزهها ، تجربیات آسیب زای اولیه علت گوشهگیری- بازداری است . طبق نظریه رفتارگرایی ، گوشه گیری و کمرویی ، رفتارهای ناسازگارانهای هستند که فراگرفته شده یا به علت عدم موفقیت در فراگرفتن رفتارهای سازگارانه به وجود آمده اند. از دیدگاه زیست شناختی رفتارهای غیر عادی بوسیله مواد شیمیایی خاصی ، ناهنجاریهای مغزی ، جراحات یا بی نظمیکروموزومی ایجاد میشوند . در دیگاه جامعه شناختی ـ بوم شناسی ، رفتارهای غیر عادی بوسیله یکسری تعاملات و تبادلات با دیگر افراد به وجود میآید .
تأثیر یاددهی مهارتهای اداره و کنترل رفتار به مادران مضطرب دارای کودکان پیشدبستانی مبتلا به گوشهگیری – بازداری