تحقیق شده توسط : Jane Wardle و Paul Chadwick
ارزیابی
مساله وزن در فرهنگ ما به خصوص در مورد بانوان از اهمیت زیادی برخوردار است . اگرچه افراد بسیار چاق و افرادی که دچار بی اشتهائی می باشند در دو زنجیره متفاوت وزنی قرار دارند اما هر دو گروه چشم امید به لاغر شدن دارند . علاوه بر این دو اختلال در زمینه غذا خورد بیماری دیگری هم در این مورد به نام بیماری وسواس خوردن وجود دارد که فرد مبتلا با وجود اینکه اشتهای سیری ناپذری برای خوردن دارد ولی چون از بالا رفتن وزنش شدیدا می ترسد محدودیتهای زیادی را برای خود در خوردن قرار می دهد . چاقی ، بی اشتهائی و وسواس در خوردن همگی منجر به آسیب رسیدن به سلامت جسمی و روانی افراد می گردند .
تحقیقات روانشناسانه ای که در زمینه این اختلالات صورت گرفت باعث یافتن شباهتها و تفاوتهائی در مورد این مسائل گردید . منفی بافی مدوام در هر سه گروه وجود دارد و همین منجر به محدودیت رژیم غذائی در این افراد می گردد . اغلب در این افراد خوردن و ورزش کردن دارای الگوهای نا هنجا ری می شوند همچنین اغتشاشاتی هم در مورد گرسنگی ، اشتها و سیری برایشان رخ می دهد . بیماری بی اشتهائی و وسواس در خورد به طور کلی در زنان شایع تر از مردان است و زنان بیشتر از مردان به دنبال این هستند که وزن خود را کاهش دهند . این اختلاف به این علت است که فشار فرهنگی در زمینه لاغر بودن تحت عنوان استبداد باریک اندام بودن در مورد بانوان بیشتر است . تعدادی از بانوان از این فشار فرار می کنند و وقتی تصور بد اندام بودن را می کنند سعی می کنند وزن خود را کنترل کرده تا بتوانندجزء افراد طبیعی جامعه قرار گیرند .
ارزیابی بالینی در زمینه وزن و خوردن مانند موارد دیگر سعی دارد با بررسی روشمند و عینی فاکتورهای زیستی ، روانی و اجتماعی در زمینه این اختلالات مشکلات مربوط به آنها را رفع نماید . مصاحبه با بیماران و افرادی که در این زمینه آگاهی دارند روش اصلی برای جمع آوری اطلاعات و ارزیابیهای بعدی در مورد این موارد می باشد . ساختار مصاحبه هاو فهرست بندی آنها از این قبیل می باشد : بررسی اختلالات خوردن) Fairburn و Cooper ( ، مصاحبه در مورد تشخیص اختلالات خوردن (Williamson,1990) ، پرسشنامه استانفورد در زمینه اختلالات خوردن (Agras, 1987) که با استفاده از اینها می توان اطلاعات روشمندی بدست آورد . تستهای استاندارد مانند فهرست بندی اختلالات خوردن (Garner, 1991) ، پرسشنامه شناخت بی اشتهائی (1989 Mizes و Klesges) یا تست وسواس در خوردن (Welch و همکارانش ،1993) نقش مهمی در بخش تحقیقات دارند اما می توان برای جمع آوری اطلاعات از بخشهای بالینی هم استفاده نمود . در پایان باید بیان داشت که در مواردی که علاوه بر نشانه های روانی علائه جسمی هم در مورد این اختلالات دیده می شود بررسیهای پزشکی هم لازم است که انجام شود . در زمینه های خاص لازم است که با استفاده از رشهای گسترده تری تحقیق به عمل آید و بدین منظور باید با استفاده از تستهای شناختی ، نسبت معیارها و افکار ، احساسات و رفتارهای ثبت شده جزئیات بیشتری را مورد بررسی قرار داد .
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 43 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید .
اختلالات غذا خوردن و ارتباط آن با وزن