دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
سفالگری یکی از خلاقیت های ماندگار انسان از گذشته های دور است که با زندگی روزمره مردم بیشتر سروکار داشته و اساساً هنری کاربردی است. مواد ومصالح آن از در دسترس ترین و ارزان ترین مواد طبیعی یعنی خاک بدست می آید.
هزاران سال پیش در دوران های اولیه تمدن بشری، زمانی که انسان توانست از ابزارهای سنگی استفاده کند ودر پی احساس ضرورت برای نگهداری و حمل غذا با فن سبدبافی آشنایی یابد، احتمالاً با اندود کردن بدنه خارجی سبدها و قرار گرفتن آنها در کنار آتش به طور اتفاقی به شناخت ظروف گلی و مزایای آن دست یافت. دسترسی به چنین وسیله ای، تحولی چشمگیر در امر جمع آوری و نگهداری غذا پدید آورد. انسان در نقاط مختلف جهان با اختلاف زمانی چشمگیر، به این مرحله از خلاقیت قدم گذارد. مسیر تکاملی فنون ساخت سرامیک از روش های ابتدایی فرم دهی با دست و سپس فتیله ای و ورقه های گلی شروع و به تدریج به کشف و اختراع چرخ سفالگری انجامید. ساخت چرخ سفالگری به جهت تولید انبوه ظروف سفالی و ساخت اشیاء ظریف تر و سبک تر در صنعت سفالگری تأثیر گذاشت.
امّا به تدریج و با تغییر روش زندگی درجوامع مختلف و تغییر نیازها و پیدا شدن موادی با کیفیت بهتر و تنوع بیشتر و ماشینی شدن تولید، سفالگری به عنوان یک صنعت، رو به افول گذاشت که این امر باعث توجه بیشتر سازندگان به کیفیت هنری ساخته ها، احساسات فردی و خلاقیت در ساخت اشیاء سفالی شد تا علیرغم اهمیّت اقتصادی، ارزش هنری و فرهنگی این صنعت موجب تداوم و ماندگاری آن باشد.
پیشینه سفالگری درایران:
طبق مطالعات انجام شده آغاز کشاورزی و یکجانشینی در ایران به هزاره های ششم و هفتم پیش ازمیلاد برمی گردد.
تحقیقات باستان شناسی قدیمی ترین ظروف گلی حرارت دیده را به هشت هزار سال پ.م نسبت می دهد. این سفال ده هزار ساله را که نمونه آن در غاری واقع در مازندران نزدیک بهشهر به دست آمده است، می توان قدیمی ترین نمونه سفال دست ساز ابتدایی در ایران دانست. این سفال ضخیم، کم پخت، شکننده، خشن، بدون طرح ونقش و قهوه ای رنگ است و در آن مقدار زیادی علف خرد شده وکاه به عنوان ماده چسباننده به کار رفته است. این نوع ظروف سفالی جانشین ظروف سنگی صیقل یافته و نیز ساخته شده از چوب و پوست گردید. همچنین در کاوشهای حاشیه کویر در تپه سنگ چخماق شاهرود و در مراحل بعدی در لایه های عمیق تپه سیلک کاشان، تپه سراب نزدیک کرمانشاه، تپه گیان نهاوند و تپه حاجی فیروز در آذربایجان غربی نیز سفال دوران غار دیده شده است که غارنشینان در مراحل اولیه ی استقرار در دهکده های اولیه آنها را به این مکان ها آورده اند.
پس از این تجربه های نخستین پخت، در روستاهای دوره نوسنگی، سفالگران به تدریج اجاق پخت سفال را به بیرون از خانه و فضای باز منتقل کردند. این اجاق ها چاله های چهارگوشی بودندکه ظروف داخل آنها چیده شده و روی آن را با گرده های تاپاله و هیزم می پوشاندند و آتش می زدند. در نتیجه ظروف بدست آمده به این شیوه دارای پخت ناهمگون و ضایعات فراوان بود؛ با این وجود این ظروف را با نقوش ساده هندسی و دوغاب غلیظ گل می آراستند.
به تدریج ساختمان کوره ها بهبود پیدا کرده و اتاق پخت را از چاله آتش جدا کردند. بازهم با گذشت زمان و کامل تر شدن کوره ها، کوره هایی به صورت دو طبقه با مخزن سوخت مجزا و درجهت باد موافق که دارای سکوهای مشبک برای قرار دادن سفال ها بود به وجود آمدند که دارای منافذی برای خروج دود و جریان هوا بود. سقف گنبدی این کوره ها را پس از هر بار پخت خراب کرده و سفالینه ها را از آن خارج می کردند.
در اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد با استفاده از کوره های قابل کنترل توانسته بودند که سفال خاکستری-سیاه تولید کنند. این سفال تحت شرایط احیا و محیط دودزا تولید می شد و دارای دوام و استحکام بیشتری نسبت به سفال های رنگین گذشته بود.
به طور کلی پیشرفت سفالگری از ابتدا با کسب تجربه در ساخت کوره ها و کنترل و مهار آتش، ایجاد دمای پایدار و دستیابی به خاک رس مناسب صورت پذیرفت.
یکی از مهمترین کاربردهای سفال در ایران ساخت کاشی بوده است. کاشی عبارت است از خشت های نازک سفالی که پس از خام پخت شدن لعاب داده شده و مجدداً پخته می شود. اولین تزئینات کاشی لعابی در ابتدا به صورت آجرهایی با لعاب فیروزه ای که در میان ردیف های آجری کار می شد، به تزئین ساختمان راه یافت.
آثار بدست آمده از تمدن ایلامی سابقه ی طولانی استفاده از لعاب و آجرهای لعابدار در ایران و آشنایی ایشان با این شیوه ی تزئین را از آن زمان نشان می دهد.
در دوره هخامنشی آجرهای لعاب دار رنگین سبز، زرد و قهوه ای در آرایش کاخ ها مورد استفاده قرار می گرفت و در زمان حکومت ساسانیان کاربرد آن به صورت آجرهای لعاب دار و موزائیک ادامه یافت. دوره ساسانی زمان تجدید حیات صنعت سفالگری پس از دوره هخامنشی و پایه و اساس دوره درخشان هنرهای اسلامی از جمله سفالگری و لعاب سازی است، در کاشی های این دوره نقش هایی از حیوانات اسطوره ای از جمله طاووس و همچنین برگ نخل و نقوش تکراری و قرینه به تصویر کشیده شده است.
بعد از اسلام کاربرد کاشی بیش از قبل ادامه یافت. در اوایل سفالینه های لعاب دار و بدون لعاب قالب خورده و نقش افزوده دوره ساسانی مورد اعتنا قرار گرفت و سپس از تلفیق هنر دوره های قبل و همچنین تأثیرپذیری از هنر چین، یونان و عراق هنر اسلامی در تمام زمینه ها از جمله سفالگری شکل گرفت. در این دوره ساخت لعاب زرین فام و مینایی جلوه ای درخشان و متعالی یافت. بهبود کیفیت ساخته ها و تنوع و زیبایی لعاب ها در این زمان به دلیل توجه به کیمیاگری و شکوفایی علمی و هنری و همچنین آشنایی با فرهنگ های دیگر از جمله یونانی و عربی صورت پذیرفت.
رنگ هایی که بیشتر در این زمان در کاشی های ایرانی به کار رفته اند لاجوردی، فیروزه ای، سبز، زرد و ارغوانی است. کاشیکاری درجهت تزئین فضاهای معماری و متناسب با سطوحی که مورد استفاده قرار می گیرد به شیوه های مختلف کار شده است، که از مهمترین آنها کاشی بنایی، کاشی مینایی، هفت رنگ، کاشی زرین فام، کاشی معرق، لعاب پران و کاشی یک رنگ را می توان نام برد.
خصوصیات خاک سفالگری
در ابتدا انسان به طور اتفاقی از خاک رس برای ساخت سفال استفاده کرد که احتمالاً این امر به دلیل وفور و سهولت دسترسی بدان بوده است ولی بعدها تجربه به وی آموخت که بهترین خاک برای سفالگری همین است.
خاک رس ماده اولیه سفال و قسمتی از پوسته جامد زمین است که بر اثر عمل تخریبی و متلاشی شدن صخره ها تشکیل و روی هم انباشته شده است. خاک رس همواره در طبیعت موجود بوده و بیش از مصرف آن در دسترس است.
طی دورانی طولانی، باران ها، یخبندان ها، طغیان رودخانه ها و سایر عوامل طبیعی موجب نرم و پودر شدن سنگ ها شدند و ذرات سیلیسی و آلومینی با سایر مواد آلی در روی کره زمین ترکیب شدند، خاک رس نتیجه این فرسایش است.
فرمول شیمیایی خاک رس در حالت پخته: 2H2o ، 2Sio2 ، Al2o3
این فرمول کلّی بسیاری از اکسیدهای فلزی و مواد آلی موجود در خاک رس را در بر نمی گیرد، تنوع محلی و اندازه های مختلف این مواد اضافی علّت وجود خاک های متفاوت در کره زمین است. یافتن خاک مناسب با خصوصیات مورد نظر برای ساخت از مهمترین مراحل کار است که سفالگر برحسب تجربه آن را به دست می آورد.
خاک ها از نظر محل تشکیل به دو گروه تقسیم می شوند:
خاک های نخستین یا خاک های اولیه خاک هایی هستند که در محل اولیه تشکیل پس از تجزیه، در کنار سنگ های مادر رسوب نموده و جابجا نشده اند و خاک های ثانویه یا خاک های رسوبی آنهایی هستند که پس از تجزیه توسط آب، باد یا یخچالهای طبیعی از محل اولیه خود انتقال پیدا کرده اند. این خاک ها بیشتر از خاک نوع اول یافت می شوند چون جابجایی حاصل از تخریب در طبیعت بسیار طبیعی است و زیاد انجام می شود. غلتیده شدن ذرات سنگ ها و حرکت آنها باعث خرد شدن و ترکیب آنها با موادی که از آن عبور می کنند می شود. از لحاظ ترکیب، این خاک ها انواع مختلفی دارند. بعضی از آنها دارای مقدار زیادی آهن می باشند که رنگ این خاک ها معمولاً پس از پخت از قرمز تا سیاه متغییر است. وجود اکسیدهای فلزی از جمله آهن در گل به عنوان فلاکس (کمک ذوب) نیز عمل می کند که در نتیجه باعث پایین آمدن دمای پخت می شود.
از انواع خاک های اولیه (یاخاک سفید)، کائولن یا خاک چینی را می توان نام برد که بیشتر در ساخت لعاب ها، سرامیک های صنعتی و ظروف چینی استفاده می شود.
خصوصیات خاک های اولیه عبارتست از دانه های درشت، دیر گدازی، خاصیت شکل پذیری کم و رنگ سفید بعد از پخت، در حالی که خاک های ثانویه که دارای ناخالصی های فراوان و نرمی بیشتری هستند، زود گدازتر و شکل پذیرتر بوده و پس از پخت رنگ تیره تری دارند. بال کلی (Ball clay) ، بنتونیت و خاک رس سفالگری از خاک های ثانویه محسوب می شوند.
می توان با انواع خاک هایی که از زمین برداشت می شود کار کرد امّا این خاک ها اکثراً خصوصیات مطلوب از قبیل رنگ، شکل پذیری و استحکام کافی پس از پخت را ندارند. همچنین ناخالصی های موجود در بعضی از خاک ها مانند آهک و گچ موجب شوره زدن و یا به وجودآمدن تاول هایی در سطح کار می شود. امّا زمان انتخاب یک نوع خاک برای کار بجز ترکیبات شیمیایی آن باید سه کیفیت مهم را در نظر گرفت: خاصیت شکل پذیری، انقباض و تخلخل آن .
انتخاب مواد برای ساخت یک جسم رسی بستگی به این دارد که مورد استفاده آن در چه کاری است؟ آیا برای چرخکاری، قالب ریزی، مجسمه سازی یا کار کردن با دست است؟ ویا چه نوع رنگ و بافتی مورد نظر است؟
مثلاً خاک های رس با ذرات درشت برای مدل سازی و مجسمه سازی به کار برده می شوند در حالی که خاک هایی با ذرات ریزتر که قدرت ایستایی کمتری دارند برای کار بر روی چرخ مناسب تر هستند.
هر قدر دانه های خاک رس ریزتر باشند حجم آبی که این دانه ها را از هم جدا می کند بیشتر است که این امر باعث شکل پذیری بیشتر در حین کار و درصد انقباض بیشتر گل پس از خشک شدن و پخت می گردد. گاهی مواد پر کننده مانند شاموت یا گراگ (گلی که یک بار پخته شده و سپس خرد و آسیاب می شود)، سیلیس، لویی، پشم شیشه، کاه، موی بز، ماسه های ریز و... برای کنترل خشک شدن، جلوگیری از انقباض زیاد، تغییر شکل یافتن و کج شدن به گل اضافه می شود.
افزودن مواد آلی باعث کاهش انقباض گل و افزایش تخلخل آن می شود که در نتیجه باعث سبک تر شدن بدنه پس از پخت می شود. معمولاً این مواد به نسبت 2به1 یعنی دو قسمت گل و یک قسمت شاموت اضافه می شود.
آماده کردن گل:
گل را از یک نوع و یا مخلوط کردن چند نوع خاک و بر حسب نیاز افزودن مواد دیگری که قبلاً شرح داده شد به دست می آورند. معمولاً لازم است خاک قبل از استفاده تصفیه و آسیاب شود. برای حذف کردن ناخالصی ها و دانه های درشت سنگ و ماسه از گل، از روش ته نشینی استفاده می کنند. به این صورت که گل را به صورت دوغابی درآورده و دوغاب حاصله را پس از جدا کردن دانه های سنگین تر که باقی می مانند، در ظرفی دیگر ته نشین کرده و پس از خالی کردن آب اضافه آن را مورد استفاده قرار می دهند.
گل آماده شده را بهتر است مدتی به حال خود گذاشت(در محیطی در بسته). این کار باعث میشود رطوبت به طور کامل جذب دانههای آن شده و چسبندگی بهتری پیدا کند(خاصیت پلاستیسیته). با اضافه کردن کمی سرکه میتوان سرعت رشد باکتری های موجود در گل را که موجب بالا رفتن چسبندگی و خاصیت پلاستیکی آن میشود بیشتر کرد، این کار را در اصطلاح تخمیر گل میگویند.
گل را قبل از استفاده باید ورز داد، اگر این کار انجام نشود بعضی قسمت های آن سفت تر شده و حباب های هوای باقی مانده در درون آن باعث ایجاد اشکال در مراحل بعدی می شود، گل آماده شده باید کاملاً یکنواخت و بدون حباب باشد.
درحین ورز دادن رطوبت گل را نیز می توان تنظیم کرد. برای این منظورگل را روی صفحه سیمانی یا گچی ورز میدهیم، این کار باعث میشود رطوبت اضافی گل گرفته شود یا با خیس کردن دست در حین ورز دادن میتوان آن را نرمتر کرد.
هر قدر گل نرم تر باشد درصد آب آن بیشتر است. وقتی قطعه ای خشک و سپس پخته می شود، از حجم اولیه خود کوچک تر می شود که در بعضی از کارها مانند نقش برجسته ها این کاهش حجم را باید مد نظر قرار داد.
روش های ساخت :
کار با گل رس، هر ساختاری که داشته باشد، آسان است به شرطی که ماهیّت آن را بدانیم و رابطه ای درست بین خواص فیزیکی گل و شیء ساخته شده برقرار کنیم. در وهله اول کاری که می خواهیم انجام دهیم باید هدفمند، دارای توازن و هماهنگ با کاربرد آن باشد.
امّا روش های ساخت بنا به نیاز و در جهت بهتر اجرا شدن توسط هر فرد متفاوت است، گاهی سفالگر بر حسب نیاز از یک یا چند شیوه در ساخت حجم مورد نظر استفاده می کند.
روش های معمول که بیشتر مورداستفاده قرار می گیرند به شرح زیر است:
• روش انگشتی
روشی که فقط از دست برای شکل دادن به گل استفاده می شود. این روش یکی از ابتدایی ترین روش های ساخت به شمار می رود ، با این شیوه معمولاً ظروف کوچک و با سطح نا منظم را می توان ساخت.
• روش فتیله ای
از این روش برای ساخت اشیاء نامتقارن و غیر هندسی، همچنین برای ساخت تنورها و خمره های بزرگ استفاده می شود.
گل را به اندازه دلخواه برداشته روی سطح صاف به جلو و عقب می غلتانیم تا به شکل لوله ای در آید سعی کنید قطر لوله در تمام طول آن یکنواخت باشد این لوله ها را با فشار دست و خراش دادن سطح آنها به هم می چسبانیم و حجم مورد نظر را به وجود می آوریم .
• روش صفحه ای
در این روش گل را با استفاده از وردنه به صورت لایه ای به ضخامت mm8 تاcm1 درآورده سپس براساس الگوی از قبل تهیه شده قطعات را بریده و به هم می چسبانیم.
کاشی و موزاییک های نقش دار، رومیزی، لوحه های نقش برجسته دیواری و همچنین ظروف و اشکال با فرم هندسی با این روش ساخته می شوند.
• ساخت با چرخ
کار بر روی چرخ با هدف ساخت اشیاء مدور با ضخامت یکنواخت و ساخت با سرعت بالا و تعداد زیاد انجام می گیرد.
مراحل کار به ترتیب عبارتند از: در مرکز قرار دادن، هوا گیری، ساخت استوانه، بالا کشیدن، شکل دادن، تراش دادن یا پرداخت کردن.
• روش قالبی
در این روش از قالب های گچی یا چوبی و یا ظروف و اشیاء مختلف برای قالب و به منظور شکل دادن به گل استفاده می شود. در این روش از گل به صورت دوغابی و یا خمیری استفاده می شود.
خشک کردن:
مهمترین مرحله کار خشک کردن آن است زیرا اگر این کار به صورت یکنواخت وبه آرامی صورت نگیرد باعث ترک خوردن و تاب برداشتن میشود. در این مرحله گل مقدار زیادی از آب خود را از دست میدهد و منقبض میشود. انقباض گل در حین خشک شدن به غیر از مقدار آبی که به آن اضافه شده، به دانه بندی خود گل نیز بستگی دارد که هر چه ریزتر باشد گل نرم تر و چسبندگی آن بیشتر بوده و در نتیجه درصد انقباض نیز بیشتر خواهد بود.
در مراحل اولیه کلیه سطح کار را باید بوسیله نایلون پوشاند تا خشک شدن به آرامی انجام گیرد زیرا سریع خشک شدن قطعات بخصوص قطعات بزرگ موجب ترک خوردگی و تاب برداشتن آنها میشود.
در سطحهایی که از نظر ضخامت یکنواخت نیستند باید قسمت های نازک را بپوشانیم تا سرعت خشک شدن در تمام سطح کار هم زمان صورت گیرد.
پرداخت کردن:
این کار برای برطرف کردن هر گونه زواید و ناهمواری و ناهمگونی است که مهارت و دقّت سفالگر در این مرحله موجب تولید مطلوب می گردد.
از بین بردن ترک ها، اصلاح شکل ظروف و گوشه ها، نازک، سبک ویکنواخت کردن شئ قبل از پخت ازاهداف پرداخت کردن است.
پخت:
پس ازاینکه کارها کاملاً خشک شد و حالت استخوانی پیدا کرد، آن را داخل کوره میچینیم. باید دقّت کرد که بین اشیاء فضای کافی برای هدایت هوا وجود داشته باشد و به بدنه کوره نچسبیده باشند. عمل پخت باید یکنواخت انجام گیرد و حرارت کوره به آرامی بالا برده شود تا قطعه فرصت خشک شدن کامل را پیدا کند، در غیر این صورت باعث شکستن آن میشود.
برای کنترل دقیق دما از حرارت سنج های مخصوص این کار که بر روی کوره نصب می گردد استفاده می شود، امّا به طور سنتی زمان پخت را از روی رنگ درون کوره نیز تعیین می کنند، مثلاً زمانی که رنگ نارنجی متمایل به قرمز تمام محیط کوره را گرفته باشد نشان دهنده دمایی حدود cْ900 است که دمای مناسب برای پخت اغلب سفال ها محسوب می شود. دراین شرایط می توان کوره را خاموش کرد و مدتی(حدوداً یک روز) آن را به حال خود گذاشت تا به آرامی خنک شود.
اشیاء سفالین بدون لعاب معمولاَ در cْ850 و تقریباً به مدت 4 تا 6 ساعت پخته میشوند که این حرارت و مدت آن متغیر بوده و بستگی به نوع مواداولیه، ابعاد کوره و ضخامت بدنههای مورد نظر دارد، پخت اولیه اشیاء بدون لعاب را که در دمای کمتر از 900 درجه انجام می شود بیسکویت شدن می گویند.
هنگام پخت، واکنش های شیمیایی در بدنههای سفالی رخ می دهد که شرایط اولیه گل را تغییر می دهد و باعث استحکام و مقاومت بیشتر در برابر مواد شیمیایی مختلف، ضربه و رطوبت به علّت نزدیک شدن ذرات به هم میشود. در مراحل اولیه و در 200 درجه آبی که به گل افزوده شده کاملاً خشک می شود. اکسید شدن از تغییراتی است که در مراحل بعدی طی فرآیند پخت و با رسیدن به حرارت 900 درجه انجام می گیرد. مواد کربنی معمولاً در تمام گل ها وجود دارد و پختن باعث سوختن این ماده یا اکسید شدن آن می گردد.
اکسید شدن مستلزم وجود اکسیژن کافی در فضای کوره برای سوخت کامل است که درصورتی که دریچه های کوره باز باشد و مشعل ها با شعله ای بیرنگ بسوزند این محیط بوجود می آید، امّا اگر دریچه های کوره بسته باشند مشعل ها شعله ای زرد داشته و داخل کوره پر از دود است که در اصطلاح، محیط احیا یا دودزا در اتمسفر کوره ایجاد می شود. کربن آزادی که به این وسیله در کوره به وجود می آید، اکسیژن را از فضای داخل کوره گرفته و در نتیجه اکسیدهای فلزی را به اکسیدهای با درجه اکسیداسیون پایین تر احیا می کند. به عنوان مثال، اکسید مس سیاه Cuoکه لعاب های سبز می دهد به اکسید مس قرمزCu2o احیا می شود، یا اکسیدآهن قرمز Fe2o3به اکسیدآهن Feo احیا می شود که رنگ سبز کم رنگی را می سازد. عمل احیا بر روی بدنه های بدون لعاب نیز اثر کرده و رس های زرد را به رنگ خاکستری و رس قرمز را به سیاه تبدیل می کند.
با این که پخت در شرایط اکسیداسیون کیفیّت بهتری به بدنه های بدون لعاب داده ونیز لعاب های روشن وشفاف ایجاد می کند امّا در شرایط احیا نیز رنگ ها و بافت ها جلوه خاصی پیدا می کنند که سفالگران از این شیوه نیز در جهت خلق آثار زیبا بهره می گیرند.
برای پخت کارهای سفالی از انواع گوناگونی از کوره ها می توان استفاده کرد که بر حسب نوع سوخت مصرفی انواع کوره های برقی، کوره های گاز سوز، کوره های با سوخت چوب و با سوخت گازوئیل و مازوت وجود دارد.
کوره های برقی معمولاً به دلیل مصرف زیاد انرژی در ابعاد کوچک ساخته می شوند که این خود از معایب این کوره ها به شمار می رود. همچنین در این کوره ها به دلیل خنثی بودن اتمسفر کوره نمی توان شرایط احیا را ایجاد کرد. امّا سهولت کاربرد و دقّت بالای تنظیم حرارت و نیز توزیع یکنواخت حرارت در درون اتاقک کوره های الکتریکی از مزایای این نوع کوره هاست.
کوره های گازی پرکاربردترین نوع کوره ها هستند که به دلیل آسان وارزان بودن سوخت آن و کارایی بالای این نوع کوره ها در ایجاد شرایط مختلف پخت بهتر از انواع دیگر است.
تزئین:
هرگونه فعّالیتی که برای آرایش ظروف سفالی قبل یا بعد از پخت انجام گیرد تزئین نامیده می شود.
برای تزئین روش های مختلفی وجود دارد، یکی از این روش ها رنگ آمیزی است. اگر رنگ از هر نوع و به صورت حساب شده به کار رود به زیبایی کار خواهد افزود.
خاک رس خود از نظر رنگ غنی می باشد. این رنگ ها کاملاً متنوع بوده و با نوع خاک و شدت پخت تغییر می کند که می توان از این خاصیت گل رس در تزئین آن بهره برد.
قدیمی ترین شکل تزئین به این شیوه، نقاشی با گِل های اُکسیدی به رنگ قهوه ای تیره و سیاه روی ظروف است. در این روش، از هزاره پنجم ق.م تا دوران اسلامی، نقوش طرح سبدها و حصیرها، طرح های خطی هندسی به شکل جناغی یا شطرنجی و یا موازی و متقاطع، سپس نقوش گیاهی، حیوانی و انسانی و در مراحل بعدی نقوش استیلیزه و سمبلیک و سپس طرح های هندسی تزئینی متداول بوده و در دوره های بعد با استفاده از لعاب های رنگی و نقش های اسلیمی و کتیبه های خط کوفی سیر تکامل خود را طی کرده است. هنر سفالگری پس از خلاقیت سفالگران در ایجاد شکل ها و ترکیبات زیبا مدیون ذوق و سلیقه و هنر نمایی آنان درزمینه تزئین رنگ و نقاشی است.
روش های متنوعی برای کاربرد رنگ در بدنه های سفالی وجود دارد. لعاب کاری روشی قدیمی برای دوام و استحکام، رطوبت ناپذیری و زیبایی بیشتر ظروف و دست ساخته های گلی است. اولین لعاب ساخته شده از خاک بدنه سفالی بوده است که بیشتر آسیاب شده و نرم تر است، گاهی از گلی که رنگی متفاوت با رنگ بدنه داشته برای این منظور استفاده می شده است. دوغاب تهیه شده را بر روی بدنه ای که هنوز خشک نشده می ریختند که پس از پخت سطح بدنه صاف تر می شد امروزه به این روش اسلیپ گفته می شود.
لعاب پوششی شفاف است که طی مراحل پخت روی قطعه سفالی تشکیل می شود، در واقع نوعی شیشه است. اکثر لعاب ها از سه جزء سازنده اصلی تشکیل یافته اند: سیلیس، آلومین و یک ماده ی کمک ذوب همراه با اکسیدهای فلزی که برای ایجاد رنگ اضافه می شود. برای این کار از اکسیدهای مختلف از قبیل کبالت(آبی)، مس(سبز)، آهن(قرمز،قهوه ای) و ... استفاده می شود.
لعاب را با آب رقیق کرده و روی بدنه بیسکویت شده می زنیم، رقیق بودن این مایع باید به اندازه ای باشد که بتوان آن را با قلم مو یا به صورت اسپری یا غوطه وری و یا ریختن روی بدنه به کار گرفت. همچنین ظرف قبل از لعاب زدن باید از گرد و غبار و مواد روغنی کاملاً پاک شود. مقدار جذب لعاب بستگی به غلظت لعاب، تخلخل بدنه و زمان قرار گرفتن بدنه در لعاب دارد.
لعاب ها ممکن است شفاف (ترانسپارانت) ویا پوشاننده (اُپک) باشند. لعاب می تواند مات یا براق باشد یا به صورت لایه ضخیم، ظریف و نازک، ترک دار و ... باشد.
پتینه کردن یکی دیگر از روش های رنگ آمیزی و تزئین در سطوح سفالی بی لعاب است که نیاز به پخت مجدد ندارد و تا حدودی با پوشش سطح سفال نقش محافظ را نیز دارد.
دراین روش مواد رنگی را می توان بعد از قرار دادن شئ در کوره و پخت آن یا حتی پس از لعاب زدن به کار برد. برای این کار از انواع واکس ها، رنگ های معدنی و اکسیدهای فلزی و یا رنگ های روغنی، انواع لاکها و پوشش دهنده های شفاف و اسیدها می توان استفاده کرد.
در روش صیقل دادن پس از ساخت، زمانی که بدنه تقریباً خشک شده باشد، برای پوشاندن خلل و فرج سطح آن را با ابزار سخت و صافی صیقل می دهند. اثر صیقل پس از انجام کار و بعد از پخت به صورت کم و بیش براق بر روی سطح ظرف باقی می ماند.
از شیوه های دیگر تزئین اِسگرافیتو یا خراش دادن است. با کندن طرح و یا زمینه اطراف آن، جلوه بیشتری به نقش داده می شود.
تزئینات افزوده یا برجسته: در این روش، قطعات کوچک گل را برحسب نیاز و نوع طرح، روی بدنه اضافه می کنند. گاهی این تزئینات شامل دسته های تزئینی، پایه ها و... است که به بدنه اضافه می شود.
روش قالبی و مُهری، قبل از خشک شدن قطعه نقش مورد نظر به صورت معکوس یا منفی روی قالب هایی حک شده و با ایجاد فشار برروی ظرف زده می شود.
تزئینات مشبک: این تزئینات روی ظروف ترسیم شده و در بخش هایی از آن بر حسب نیاز سفال را بریده و به صورت مشبک در می آورند.
ابزار کار:
برای ابزار کار از هر چیزی می توان استفاده کرد. از جمله ابزارهای دست ساز که بنا به نیاز، سفالگر خودآنها را تهیه میکند تا ابزارهای مجسمه سازی و وسایل آشپزخانه و چیزهای دیگر. ولی بعضی ابزارها مورد استفاده بیشتری دارند که لازم است تهیه شود، مثل قلم مو، سیم یا نخ نایلونی ضخیم و کاردک برای بریدن قطعات گل، وردنه برای پهن کردن گل، صفحهی گچی برای گرفتن رطوبت اضافه گل، ابزارهای اثر گذار برای ایجاد بافتهای مختلف روی کار (که برای این منظور از اشیاء متنوع و مختلف میتوان استفاده کرد مانند دکمه، شاخه درختان، پارچههایی با بافت درشت و...) و نیز کیسههای پلاستیکی برای پوشاندن گل و جلوگیری از خشک شدن کار.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید