دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بررسی تاثیر اضطراب بر عملکرد دانش آموزان دوره متوسطه در زمان آزمون :
پیشگفتار :
اضطراب عبارت است از یک احساس ناراحتکننده و مبهم ترس ، وحشت ، یا خطر با منشای ناشناخته که بر فرد مستولی میگردد. برای بعضی از افراد این حالت ممکن است ناگهانی روی دهد و بر طرف شود، اما برای بعضی دیگر این حالت به صورت مزمن در میآید. اضطراب از نظر علمی چندین نوع دارد: اضطراب حاد ناشی از موقعیتی خاص ، اختلال در تطابق یافتن با شرایط تازه ، اختلال اضطرابی عمومی شده ، اختلال هراس ، اختلال تنشزای پس از حادثه ، ترس مرضگونه و اختلال وسواسی ـ جبری.
مقدمه
اضطراب اغلب از زمان کودکی و طفولیت شروع میشود. بنابراین تشخیص علائم زود هنگام این اختلالات از اهمیت خاص کلینیکی برخوردار است. مطالعات در این زمینه روی دو قلوهایی که پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است که اختلالات اضطرابی به شدت در فرزندان دوقلوی والدین مضطرب، حتی آنانکه در محیطهای مختلف بزرگ شدهاند، بیشتر است. در این زمینه ژنهای مخصوصی که واسطههای شیمیایی مجزایی را تولید میکنند شناخته شده است
واژه های کلیدی :
اضطراب Anxiety ، دانش آموزان Students ، اضطراب چهار سیستمی FSAQ
فصل اول
کلیات تحقیق
بیان مسئله :
استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات بسیار استفاده میشوند: به طور مثال، بههنگام سخنرانی در برابر جمع، بههنگام امتحان، بههنگام مشکلات مادی، تاُخیر سر یک قرار و ... هنگامی که در شرایطی چون شرایط فوق، در سخنان خود از این دو کلمه استفاده میکنیم، توجه چندانی به تفاوت موجود میان آن دو نداریم. ولی به طور مثال هنگام سخن گفتن از مشکلات روحی شایع در کودکان و نوجوانان، باید دقیق تر بود و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد. در روانشناسی، اضطراب مرحلهی پیشرفتهی استرس مزمن است، که هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در میآید که برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی بهوجود آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کار های روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند.
اضطراب هنگامی در فرد بروز میکند که شرایط استرسزا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا بهطور مکرر رخ دهد، و یا اینکه دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحلهٔ مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند. در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماریهای جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیبپذیر میشود.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
زمانی که افراد به مدت نسبتاً طولانی در معرض اضطراب مزمن (Chronic anxiety) قرار میگیرند، سیستمهای عصبی رتیکلوآندوتلیال (Reticlo endothelial system-R.A.S) آنها به گونهای خود را تنظیم مینمایند که فرد به طور طبیعی در حالت بیداری، هوشیاری بیشتری را نسبت به وقایع اطراف خویش نشان میدهد. این امر طبیعتاً سبب میشود که نیاز به محرک خارجی در آنها کمتر شده و تا زمانی که منبع اضطراب کشف و رفع نگردد به سوی درونگرایی متمایل میشوند. (بنزیگرـ ۱۹۹۹).
با توجه به موارد فوق مشاهده میشود که وجود اضطراب در افراد جامعه تأثیر بسزایی در میزان درونگرایی و برونگرایی آنها دارد. به گونهای که ممکن است یک فرد برونگرا در اثر شدت فشارهای وارده ناشی از اضطراب به تدریج به فردی درونگرا تبدیل شود و در صورتیکه این فشار همچنان ادامه داشته باشد ممکن است در افرادی که با مشاغل اجتماعی سر و کار دارند و باید در تعامل دایم با جامعه باشند سبب کاهش شدید کارآیی آنها بشود. این موضوع در جامعه معلمان بسیار حائز اهمیت است.
براساس دیدگاه آیزنگ نظریه یونگ مبنی بر اینکه «درونگرایی به عنوان یک حالت روانشناختی طبیعی در شرایط خاص محیطی است» کاملاً صحیح میباشد و این امر مبتنی بر خواص فیزیولوژیکی بدن است و به عنوان یک واکنش طبیعی در برابر اضطراب تلقی میشود.
از سوی دیگر افراد درونگرا در مواردی که جامعهشان افراد برونگرا مورد تقدیر و ستایش قرار میگیرند، دچار خجالت زدگی شده و احساس کم ارزشی میکنند (آرون ـ ۱۹۹۶).
همچنین بسیاری از افرادی که در معرض اضطرابهای مداوم قرار میگیرند ممکن است نسبت به زندگی دارای دیدگاه منفی شوند. ولی باید اعلام نمود که اضطراب در زندگی افراد به علت انتخابی است که آنها برای ادامه زندگی خویش انجام دادهاند و این انتخاب بنا به هر دلیلی ممکن است آنها را با مشکلات مواجه کرده باشد. اما نکته مهم این است که تمایل افراد به درونگرایی در زمان رویارویی با اضطرابهای ممتد این توانایی را به آنها میدهد که با تمرکز بیشتری به مشکل خود توجه نموده و نهایتاً درحل آن مشکل کوشش نموده و موفق شوند.
در این موارد افراد درونگرا با دقت هر چه تمامتر که به جمعآوری اطلاعات در خصوص علل بروز مشکلات و چگونگی رفع آنها میپرازند.(Aron, Elaine w. )و آنقدر کوشش میکنند تا نهایتاً با حل مشکلات مورد نظر به طور طبیعی به دیدگاه مثبت نسبت به زندگی دست مییابند.
دراینجا باید به نظریه آیزنک اشاره نماییم که بروز درونگرایی و برونگرایی در افراد همیشه حالت نسبی داشته و در ارتباط با وقایع خارجی زندگی آنها میباشد به صورتی که در شرایط مناسب افراد دارای یک حد تعادل در رفتارهای درونگرا و برونگرای خویش بوده و براساس شرایط زندگی خویش ممکن است بیشتر به سوی درونگرایی و یا برونگرایی متمایل شوند.
به طور مثال فردی که درحالت عادی برونگرا است ممکن است پس از تماس طولانی مدت با اضطراب مزمن تبدیل به یک فرد درونگرا بشود و پس از رفع اضطراب میتواند دوباره به شخصیت برونگرای خویش برگشت نماید. (آیزنک Eysenek- ۱۹۸۱).
بنابراین با توجه به روابط پویا و دینامیک ما بین دو بعد رفتاری درونگرایی و برونگرایی و ارتباط آن با اضطراب، اهمیت این امر مشاهده میشود.
Eysenck, Hans J. A Model of Personality, Springer-Verlag, Berlin, ۱۹۸۱.
از پرسشنامة مربوط به ۱۶ فاکتور شخصیتی (۱۶PF) که توسط کاتل (Cattel) و اِبِر (Eber) و تاتسوکا (Tatsuoka) در ۱۹۸۶ طراحی شده است برای ارزیابی جنبههای شخصیتی افراداستفاده میشود. در این پرسشنامه اختصاصاً سوالات مربوط به چهارگونه شخصیتی شامل برونگرایی، درونگرایی، اضطراب
شدید و اضطراب خفیف استخراج و ارائه میشوند
هدف های کلی تحقیق :
هدف کلی در این پژوهش بدست آوردن بک رابطه معنی دار میان میزان اضطراب در دانش آموزان دختر و پسر در مدارس متوسطه میباشد .
هدف های جزئی تحقیق :
بدست آوردن میزان تاثیر پذیری اضطراب در دانش آموزان دوره متوسطه از عامل جنسیت با استفاده از آموزن اضطراب چهار سیستمی .
فرضیه ها :
فرضیه اول :
میان میزان اضطراب دانش آموزان و زمان امتحان رابطه معنی داری وجود دارد .
فرضیه دوم :
میان میزان اضطراب دانش آموزان و زمان امتحان رابطه معنی داری وجود ندارد .
متغییر های تحقیق :
متغییر مستقل :
اضطراب
متغییر وابسطه :
جنسیت
تعاریف عملیاتی متغییر ها :
اضطراب :
اضطراب عبارت است از یک احساس ناراحتکننده و مبهم ترس ، وحشت ، یا خطر با منشای ناشناخته که بر فرد مستولی میگردد. برای بعضی از افراد این حالت ممکن است ناگهانی روی دهد و بر طرف شود، اما برای بعضی دیگر این حالت به صورت مزمن در میآید. اضطراب از نظر علمی چندین نوع دارد: اضطراب حاد ناشی از موقعیتی خاص ، اختلال در تطابق یافتن با شرایط تازه ، اختلال اضطرابی عمومی شده ، اختلال هراس ، اختلال تنشزای پس از حادثه ، ترس مرضگونه و اختلال وسواسی ـ جبری.
تعریف واژه ها :
اضطراب: anxiety
ـ تعریف نظری:
اضطراب یک ترس درونی شده است از اینکه مبادا تجارت دردآور گذشته تکرار شوند. از دیدگاه فروید فروید کششهای غریزی نامطلوب موجب اضطراب میشوند. اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشاء خارجی دارد ولی اضطراب منشاء درونی دارد. (شفیعآبادی ـ ۱۳۷۸ ص ۵۲).
درون گرایی: Introversion
ـ تعریف نظری: رفتاری است که با دیدگاه درونی ذهنی همراه بوده و فرد درون گرا آمادگی بیشتری برای خود داری و تسلط بر نفس از خود نشان میدهد. این افراد کمتر تمایل به حضور در جمع دارند و و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیتهای ذهنی انفرادی میگذرانند. (آیزنگ ـ ۱۹۴۷).
برون گرایی: (Extraversion)
ـ تعریف نظری: رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد برونگرا (آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند. (آیزنگ ـ ۱۹۴۷).
از پرسشنامه (MBTI) (Myers-Briggs) برای ارزیابی میزان برونگرایی ـ درونگرایی و از پرسشنامه اضطراب (State-Trait) برای ارزیابی میزان اضطراب استفاده خواهد شد.
در پرسشنامه ۱۶PF که توضیح داده شد هر چهار موضوع درونگرایی ـ برونگرایی، اضطراب خفیف و شدید با هم قابل محاسبه هستند
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
سنجش و ارزیابی اختلالهای اضطرابی
به طور کلی، برای سنجش و ارزیابی اضطراب از شش روش زیر استفاده میشود:
ـ مقیاسهای خود گزارشی مانند پرسشنامه
ـ مقیاسهای مبنی بر مصاحبه و درجهبندی توسط مصاحبهگر
ـ مصاحبههای تشخیصی که توسط متخصص صورت میگیرد
ـ ارزیابی توسط اطرافیان مانند والدین، همسالان ومعلم
ـ سنجش سایکوفیزیولوژیک مانند اندازهگیری میزان تنش عضلانی
ـ و مشاهدهی رفتاری در موقعیتهای طبیعی یا آزمایشی
با وجود شیوههای مختلفی که برای سنجش و ارزیابی اضطراب ذکر شد، این حوزه با مشکلاتی روبهرو است.
در اینجا به چالشهایی که در حوزهی پیشگیری با آن روبه رو هستیم، پرداخته خواهد شد.
چالشهای ارزیابی در حوزهی پیشگیری هم علمی است و هم مفهومی، که عبارتند از:
۱) نظریههایی که دربارهی آسیبپذیری به اختلالهای اضطرابی وجود دارند، هنوز با ابزارهای لازم برای غربالگری و ارزیابی روا و پایا، منطبق نیستند. به عبارت دیگر ابزارهای موجود کمتر به عوامل خطرپذیری و حفاظتی در برابر اضطراب، اختصاص یافتهاند.
۲) پیشگیری در حیطهی اختلالهای اضطرابی و خلقی، نسبتا جدید است و ابزارهای اختصاصی در این زمینه ساخته نشده است.
۳) پژوهشهای پیشگیری نیازمند ارزیابی مستمر در یک دورهی زمانی طولانی مدت است. این مساله مشکلاتی را در زمینهی ارزیابی ایجاد میکند. علاوه بر این اغلب ابزارهای موجود علائم و نشانههای مقطعی یا کوتاه مدت را میسنجند.
۴) ماهیت اضطراب و اختلالهای آن ارزیابی را با مشکل مواجه میکند. برای مثال در اغلب اختلالهای اضطرابی فرد غیر منطقی بودن علائم را درک میکند و یا برخی از علائم به حوزههایی مربوط میشود که فرد در جریان ارزیابی روی آنها سرپوش می گذارد.
۵) ارزیابی در حوزهی پیشگیری نیاز به هزینههای بالایی دارد، به ویژه اگر لازم باشد از سنجش سایکوفیزیولوژیک یا روش مصاحبه استفاده شود.
موانع موجود در پیشگیری از اضطراب
در حالی که تشخیص عقل سلیم بر این بوده و هست که " پیشگیری بهتر از درمان است " ، اینکه تا این حد به مقولهی پیشگیری از اختلالهای روانی کمتر پرداخته شده است، جای بحث و بررسی وجود دارد. نخستین پژوهش در زمینهی پیشگیری از اضطراب در سال ۱۹۴۲ گزارش شده است و از آن تاریخ تاکنون پژوهشهای پیشگیری و مطالعات انجام شده در این حوزه، رشد کندی داشتهاند. با وجود پیشرفتهای بسیاری که در درمان اختلالهای اضطرابی صورت گرفته، اما پیشگیری از اضطراب کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
علل و موانع موجود که به این مساله کمک کردهاند، به شرح زیر میباشد:
۱) تابوی عمومی این اختلالها؛
داشتن اختلالهای روانی و به طبع آن اختلالهای اضطرابی ننگ و رسوایی تلقی میشود. به نظر میرسد فرهنگ عامه هنوز اختلالهای اضطرابی را بهعنوان بیماری نپذیرفته است.
۲) ناآْگاهی از درمانهای موجود؛
نادیده انگاری عموم از این واقعیت که مداخلات موثری برای این اختلالها وجود دارد و میتوان از بروز این مشکلات پیشگیری کرد.
۳) نقصهای تئوریک در زمینهی پیشگیری؛
دانش نظری در زمینهی پیشگیری از اضطراب هنوز به مرحلهای نرسیده است که مدلها و مداخلات اختصاصی در پیشگیری از اضطراب ارائه دهند.
۴) شناخت کم از مکانیسمهایی که عوامل خطرپذیری و محافظت کننده را با درمان پیوند میدهد.
۵) مشکل در شناسایی، تعریف و طبقهبندی اختلالهای روانی
۶) سردرگمی و عدم توافق بر سر تعریفهای بنیادین در حوزهی پیشگیری و سلامت روان
۷) مشکلات اجرایی، قانونگذاری ( سیاستگذاری ) و اقتصادی در زمینهی پیشگیری از اختلالهای روانی
۸) مسائل فرهنگی وعوامل جغرافیایی انسانی که در شناخت و مداخله در زمینهی اختلالهای اضطرابی تاثیر گذار هستند.
۹) وجود مشکلات پزشکی همراه با اختلالهای اضطرابی مانند زخم معده و سردرد تنشی که باعث خارج شدن افراد از سیستم بهداشت روان میشود.
پژوهش در حوزهی پیشگیری از اضطراب
موسسه ملی سلامت روان ( NIMH) پژوهشهای انجام شده در زمینهی پیشگیری را به سه گروه تقسیم کرده است:
الف) پژوهشهای پیش مداخله در زمینه پیشگیری، این پژوهشها به سبب شناسی، عوامل خطرپذیری و حفاظتی اختلال میپردازند.
ب) پژوهشهای مرتبط با مداخلات پیشگیری، که کارایی و اثربخشی مداخلات را در جامعه یا گروههای خاص ارزیابی میکنند.
ج) پژوهشهای مرتبط با نظام خدمات پیشگیری، که اجرا و اشاعهی خدمات پیشگیری، سیاستگذاری، بررسی تاثیر اقتصادی مداخلات پیشگیری و نظامهای خدماتی را هدف پژوهشهای خود قرار میدهند.
پژوهشهای انجام شده در هر یک از این حوزهها باید برای هر یک از پرسشهای زیر، پاسخی داشته باشند.
این پرسشها عبارتند از:
ـ اغلب مداخلات پیشگیری ( به ویژه در سطح جامع) در گروه کودک و نوجوان صورت میگیرد. آیا ابزارهای مناسب و وابسته به هدف برای ارزیابی به کار رفته است؟ ـ آیا نمونه، افراد در معرض خطر را پوشش داده است؟
ـ آیا حجم نمونه کافی بوده است؟
ـ اگر مداخلهای انجام شده، آیا این مداخله به نحو مطلوب و مبتنی بر شواهد علمی صورت گرفته است؟
ـ آیا مداخلات اثر مورد انتظار را در بر داشته است؟
ـ علاوه بر کاهش علائم یا بهبودی مشکلات، آیا مداخلات انجام شده کیفیت زندگی فرد را افزایش داده و باعث ارتقای سلامت فرد شده است؟
مداخلات پیشگیرانه موثر
هدف اصلی از مدلهای نظری و شناخت عوامل آسیبپذیری و حفاظتی برای اختلالهای اضطرابی ارائه راهکارهای مناسب و اثربخش برای پیشگیری از اضطراب است.
لذا مداخلات مورد نظر باید شاخصها و عوامل زیر را در نظر داشته باشند:
۱) راهبردهایی که در مداخلات پیشگیرانه استفاده میشوند، تغییرات رفتاری ایجاد کرده و احتمال وقوع علامتها را کاهش دهند. در این رابطه لازم است مکانیسم اثر مداخلات نیز شناخته شوند.
۲) چه کسانی باید مداخلات پیشگیرانه را دریافت کنند و این مداخلات باید تحت چه شرایط و موقعیتهایی اجرا شوند؟
۳) مداخلات چگونه اجرا شوند؟ این مداخلات در چه تعداد جلسه و چه بازهی زمانیای انجام شوند؟
۴) مداخلات چه میزان هزینهی اقتصادی و نیروی انسانی در بر خواهند داشت؟
۵) در انجام مداخلات پیشگیرانه احتمال بیشتری از عدم همکاری افراد نمونه و ریزش وجود دارد، چگونه میتوان این مساله را کنترل و یا میزان آن را کم کرد؟
۶) اثربخشی و نتیجهی مطالعات باید پیگیری طولانی مدت را به همراه داشته باشد. اغلب مطالعاتی که با حمایت موسسه ملی بهداشت روان انجام میشوند بین ۱ تا ۶ سال پیگیری میشوند.
۷) مسائل اخلاقی در جریان اجرای مداخلات و پژوهشهای پیشگیری از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند و باید به آنها توجه شود.
در خصوص اینکه چه راهبردهایی برای پیشگیری از اضطراب لازم است تا آموزش داده شوند، هنوز در ابتدای راه هستیم. مداخلاتی که تاکنون در زمینهی پیشگیری از اضطراب صورت گرفتهاند، شیوههای مختلفی را به کار بردهاند که اغلب آنها تکنیکهای ساده شدهای هستند که در درمان اختلالهای اضطرابی و افسردگی به کار برده میشوند. با توجه به عوامل خطرپذیری و حفاظتی که ذکر آن گذشت، به نظر میرسد مداخلات پیشگیری باید حوزههای زیر را پوشش دهند:
۱) آموزش دربارهی شناخت اختلالهای اضطرابی؛ مهارت چالش با شناختهای ناکارآمد، غیر واقع گرایانه و تهدید کننده؛ بالا بردن ادراک مقابله و کنترل محیط و عوامل اضطراب زا.
۲) آموزش مهارتهای حل مساله و سبکهای مقابلهای سازگارانه و انتخاب استراتژی نزدیک شدن ( به جای اجتناب ) درمواقع لازم. مواجهه با موقعیتها و رویدادهای اضطراب زا، مکانیسم اصلی در مداخلات مرتبط با اضطراب است.
۳) آموزشهای ویژه به والدین برای بالا بردن دلبستگی ایمن در کودکان، سبکهای فرزندپروری سازندهتر و شیوههای متناسب برخورد با اضطراب کودکان.
۴) آموزش به والدین برای کنترل و مدیریت اضطراب خود و فرزندانشان.
۵) آموزش راهبردهای مقابلهای متناسب به اطرافیان، همسالان و مراقبین کودکان و بزرگسالان. تشویق پذیرش تفاوتها، ارائهی کمک به یکدیگر، و درک مشکلات دیگران در این زمینه میتواند بسیار موثر باشد.
۶) آموزش نحوهی دریافت حمایت اجتماعی از دیگران و جامعه و یا نحوهی ارایه آن.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 29 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید