
﴿سُنَّةَ اللهِ فِى الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِیلاً﴾
شما برای سنتهای الهی هیچگونه تغییر و تبدیلی نخواهید یافت.
سنتهای الهی و سنتهای بشری
﴿سُنَّةَ اللهِ فِى الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِیلاً﴾
شما برای سنتهای الهی هیچگونه تغییر و تبدیلی نخواهید یافت.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه29
فهرست مطالب
تقسیمات صفات
اثبات صفات خداوند
برهان صرف الوجود و هستى مطلق
اسماء و صفات الهی
مفهوم اسماء حسنی
" برای خداست تمامی اسمایی که بهترین اسماء است پس او را عبادت کنید و با آنها به سویش توجه نمایید."( سوره اعراف، آیه 80)
توصیف اسماء خدا به وصف " حسنی " دلالت می کند بر این که مراد به این اسماء، اسمایی است که در آنها معنای وصفی بوده باشد، مانند آن اسمایی که جز بر ذات خدای تعالی دلالت ندارد، اگر چنین اسمایی درمیان اسماء خدا وجود داشته باشد، آن هم نه هر اسم دارای معنای وصفی، بلکه اسمی که در معنای وصفی اش حسنی هم داشته باشد، باز هم نه هر اسمی که در معنای وصفی اش حسن و کمال خوابیده باشد، بلکه آن اسمایی که معنای وصفی اش وقتی با ذات خدای تعالی اعتبار شود به غیر خود احسن هم باشد، بنابر این شجاع وعفیف هرچند از اسمایی هستند که دارای معنای وصفی اند و هر چند در معنای وصفی آنها حسن خوابیده لکن لایق به ساحت قدس خدا نیستند برای این که از یک خصوصیت جسمانی خبر می دهند.
لازمه این که اسمی از اسماء خدا بهترین اسم باشد این است که بریک معنای کمالی دلالت کند، آن هم کمالی که مخلوط با نفس و یا عدم نباشد، واگر هم هست تفکیک معنای کمالی از آن معنای نقصی و عدمی ممکن باشد.
" تنها برای خداست اسماء حسنی"، هر اسمی که احسن در وجود باشد برای خدا بوده و احدی درآن با خدا شریک نیست. تنها برای خدا بودن آنها معنایش این است که حقیقت این معانی فقط و فقط برای خداست و کسی در آنها با خدا شرکت ندارد، مگر به همان مقداری که او تملیک به اراده و مشیت خود کند.
واژه شناسى صفت
واژهى «صفت» بر معناى لازم دلالت مىکند و در لغت به خصوصیّات و ویژگىهاى یک چیز گفته مىشود. و کلمهى «وصفْ» معناى متعدّدى دارد و عبارت است از ذکر چیزى همراه با صفات و ویژگىهاى آن که گاهى حق و گاهى باطل است، از این رو، خداوند مىفرماید، «و لاتقولوا لما تصف ألسنتکم الکذب» و نیز مىفرماید: «سبحان اللّه عما یصفون» یعنى صفات خداوند آن چیزى نیست که بسیارى از مردم بدان معتقدند.
قید "اسلامی" در "جمهوری اسلامی"
نزدیک به پنجاه سال است با موضوع انقلاب اسلامی، آشنا هستیم. از آغاز نهضت حضرت امام(ره) تا امروز، نیم قرن گذشته است. از روز اوّل، این انقلاب با عنوان و قید "اسلامی" شناخته شده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این نظام به نام "جمهوری اسلامی" نامیده شد. عموم نهاد هایی که در این انقلاب تشکیل شدند، نیز پسوند اسلامی داشته اند. البته کسانی بودند و شاید حالا هم باشند، که فکر می کردند "اسلامی" یک پسوند تشریفاتی است؛ نه محتوایی! مانند آن مسئول سابقی که ـ الآن در خارج از کشور به سر می برد ـ با اینکه وزارتش عنوان اسلامی داشت، اما کار ها و رفتار هایش، با اسلام سازگار نبود. به او گفته بودند با توجه به این که عنوان پست وزارتی شما اسلامی است، بگویید تا کنون چه کاری برای اسلام کرده اید؟ گفت: این یک پسوند تشریفاتی است! مقام معظم رهبری دربارة آن شخص، در جلسه ای که خود بنده هم بودم، فرمودند: "این شخص یک کار هم برای اسلام نکرد؛ بلکه بعضی از کار هایش صد در صد ضدّ اسلام است."
تعداد صفحات : 7 صفحه
نوع فایل : word (قابل ویرایش )
پاورپوینت کامل در باره حکمت و عدل الهی همراه با مستندات و آیات قرآنی و احادیث...
شامل:
تعاریفی از حکیم
تعاریفی از حکمت
حکمت خدا با توجه به آیات و احادیث
تعاریفی از عادل
تعاریفی از عدل
عدل الهی با توجه به آیات قرآن و احادیث
رابطه عدل الهی با حکمت الهی
منابع
همگی در پاورپوینتی با قالبی زیبا کار شده و آماده دانلود...
تحقیق در 17 صفحه پاورپوینت..
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه32
فهرست مطالب
بشارتهای انبیای الهی دربارة آمدن رسول خدا
تاریخ ولادت
شب ولادت
دوران شیرخوارگی
ازدواج با خدیجه
از جملة این بشارتها آیة 14 و 15 از کتاب یهودا است که می گوید : « لکن خنوخ « ادریس » که هفتم از آدم بود دربارة همین اشخاص خبر داده گفت اینک خداوند با ده هزار از مقدّسین خود آمد تا بر همه داوری نماید و جمیع بی دینان را ملزم سازد و بر همة کارهای بی دینی که ایشان کردند و بر تمامی سخنان زشت که گناهکاران بی دین به خلاف او گفتند ... »
که ده هزار مقدس فقط با رسول خدا ( ص ) تطبیق می کند که در داستان فتح مکه با او بودند .
و در فصل چهاردهم انجیل یوحنا : 16 ، 17 ، 25 ، 26 چنین است :
« اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید ، و من از پدر خواهم خواست و او دیگری را که فارقلیط است به شما خواهد داد که همیشه با شما خواهد بود ، خلاصة حقیقتی که جهان آن را نتواند پذیرفت زیرا که آن را نمی بیند و نمی شناسد ، اما شما آن را می شناسید زیرا که با شما می ماند و در شما خواهد بود . اینها را به شما گفتم مادام که با شما بودم ، اما فارقلیط روح مقدس که او را پدر به اسم من می فرستد ، او همه چیز را به شما تعلیم دهد و هر آنچه گفتم به یاد آورد . »
بر طبق تحقیق کلمة « فارقلیط » که ترجمة عربی « پریکلیتوس » است به معنای « احمد » است و مترجمین اناجیل از روی عمد یا اشتباه آن را به « تسلی دهنده » ترجمه کرده اند . (1)