دانلود پاورپوینت صفات خداوند
یکی از مهمترین کمالات و صفات خداوند ، صفت علم است. در بینش اسلامی،خدا به همه امو عالم و از هر چیزی اگاه است.همان (علم) معنایی روشن دارد که هر یک از ما میتوانیم ان را در درون خود تجربه کنیم . با این حال ، برای انتساب این معنا به خداوند ، لازم است آن را از همه قیود و محدودیت های فلسفی که شایسته مقام الهوی پروردگار نیست، بپیراییم . بر این اساس، می توان گفت که علم الهی ، علمی است مطلق نامحدود ، ازلی و ابدی که به هیچ گونه ابزارومقدمه و واسطه نیاز ندارد؛ خطا نا پذیر است و مستلزم تآثیرپذیری ذات الهی از غیر خود نیست .
علم الهی در منظر قران روایات:
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام گندم آزمایشی در منطقه کردستان در سال زراعی 1389 اجرا گردید. در این تحقیق هدف تولید و معرفی ارقام پرمحصول در محصولات زراعی می باشد.که30 رقم گندم در قالب طرح بلو کهای کامل تصادفی با سه تکرار کشت و ارزیابی شدند. که در شرایط مزرعه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت یکنواختی در ماده آزمایشی هر بلوک به سه بخش شکسته شد. هر رقم در سه خط به طول یک متر و فاصله خطوط پنجاه سانتی متر کشت شدند. جهت اندازه گیری صفات از ردیف وسطی هر کرت استفاده گردید. در این بررسی عملکرد دانه درکرت، وزن صد دانه، وزن سنبله، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته، طول ریشک، طول پدانکل، قطر ساقه، قطر بذر، طول بذر، طول سنبله و روزتا رسیدن فیزیولوژیک اندازه گیری شدند. تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپ ها از لحاظ همه صفات درسطح احتمال یک درصد تفاوت معنی داری دارند. بالاترین عملکرد دانه متعلق به ارقام آذر2 و طوس به ترتیب به میزان 470 و 425 گرم در کرت بود. کمترین عملکرد دانه نیز مربوط به ارقام شیرودی و بومی به ترتیب به میزان 115 و 112.5گرم در کرت بود.
فرمت فایل: PDF
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:55
فهرست و توضیحات:
پیشگفتار
بیان مسئله
مقدمه
صفات الهی خدا چیست
تفسیر
برای به دست آوردن شناختی کلی در این زمینه، پیش از هرچیز، مختصراً اشاره میکنیم به تعریفات کلی ادیان رایج دربارة خداوند.
از دیدگاه دین یهود، خدا خالق کائنات است. او واحد، توانا و دانای مطلق، فاقد جسمیت، عادل، رحمان و قادر است، کارسازی کار جهان همواره در دست اوست و به آنچه که در عالم می گذرد، نظر دارد و نیز گویی همه چیز را برای خود می خواهد، زیرا به هر که تجلی می کند، می خواهد آن فرد فقط او را به وحدانیت بشناسد. این حالت به نظر می آید یک شیوة «شیوة تربیتی» است؛ از آنجا که خداوند خواهان ترتیب انسان ها است، به آنها فرمان می دهد که جز او چیزی را نپرستند.
در دین زرتشت، خداوند تعالی، اهورا و ضامن نظامی کیهانی اخلاقی است. بر چند وجهة یزدانی حکومت می کند که هر یک از آنها قیومیت یکی از حوزه های طبیعت را بر عهده دارد و نمایندة یکی از وجوه خداوند متعالی است.
در هندوئیسم، خدای خالق؟، یکی از مظهرات«مطلق» یا برهمن عام است که خدایی متمرکز در وجود خود است که به جهان می اندیشد، اما خالق آن نیست. طبق این سنت، خدایان معتعددند و همگی مشمول قانون«کارما» هستند. دریافتن معنای دقیق این مقولات مستلزم چندین بحث و فحص است، در اینجا صرفاً به ذکر یکی دو نکتة کلی اکتفا شد.
در بودیسم سخنی از خدا یا خالق متعال به میان نمی آید، اما گفته می شود که روزی بودا در کنار جنگلی نشسته بود و چند برگ درخت در دست داشت. در آن حال خطاب به شاگردان خود چنین گفت:«آنچه بر شما افشاء کرده ام، در قیاس با آنچه که می دانم و افشاء نکرده ام، مثل این چند برگ در مقابل تمامی برگ های این جنگل است. به شما فقط چیزهائی راگفته ام که برای شما لازم بوده«. این کلمات حامی از این است که همه چیز گفته نشده. در واقع بعید به نظر می رسد که کسی چون بودا که خود به کمال رسیده، خدا را نشناخته باشد.
خداوند است تا بدین ترتیب، به دلیل محبت نسبت به مخلوق خود، انحطاط عالم را که ناشی از گناه ازلی است، چبران کند. در اینجا به مشکلات ناشی از مقولة «تثلیث» نمی پردازیم.
از دیدگاه اسلام، خداوند، قدیم، خالق کل اشیاء، واحد و فاقد جسمیت، ابدی، رفیع، توانا و عادل ... است. برای کسی که منکر اوست بسیار سخت گیر است، اما برای کسی که او را بندگی می کند و تسلیم ارادة اوست، بسیار فیاض و کریم و رحیم و مهربان است.
اگر گرفته های اصلی پیامبران را در دست داشتیم، میان تعاریفشان از خدا، تفاوت های اساسی نمی یافتیم. با این همه، گذشته از تعاریف پیامبران و اولیاء دربارة خدا، هر کسی باید برای شناخت خداوند شخصاً کوشش کگند زیرا کلمات، قادر به انتقال دقیق مفاهیم و احساسات نیستند. در واقع، برای درک عمق کلام پیامبران، باید اول خود خدا را شناخت. چه بسا که مشخصات کسی را، ساعت ها با ذکر جزئیات، برای ما تشریح کنند اما تا خود او نبینیم، چیزی جز یک تصویر خیالی از او در ذهن نخواهیم داشت و هرگز چیزی جایگزین شناخت او نخواهد شد. شناخت خداوند نیز بر همین منوال
است.
در برخی متون مقدس آمده که خدا انسان را به شکل خود آفرید و در او از روح خود دمید. این جمله معانی متعددی دارد؛ از جمله اینکه انسان از قابلیت کسب صفات الهی و اتصال به او برخوردار است. در اینجا نکتة دیگری نیز هست که باید بیشتر شکافته شود و آن اینکه شناخت خداوند تنها از طریق مظهرات مختص نوع خود، یا نوع اشرف جهان خود، قادر به شناختن خداوند است. برای مثال، اگر خدا بخواهد به خروسی جلوه کند، یا به شکل انسان جلوه می کند یا به شکل خروس. در زمان حضرت مسیح، کسانی که خدا را شناختند، توانستند جلوة او را در مسیح ببیند.«پسر»، جلوة «پدر» بود و «هردو» برای انسان های آن زمان«یکی» بودند. اما با این حال، خداوند چیزی ورای جلوة خود در قالب مسیح بود، زیرا که خداوند همواره لامکان است و مقام او از تمامی موجودات جداست. ظهور خدا عام است اما نسبت به نوع مخلوق، متفاوت است. پس ما صرفاً می توانیم مظهرات او را بشناسیم و باید به شناخت آنها برسیم. فقط خود خداست که می تواند خود را به طور مطلق بشناسد و به کنه ذات خود پی برد.
با توجه به آنچه در متون مقدس آمده، اکنون می توانیم خداوند را به حسب صفاتش تعریف کنیم. پر واضح است که صفات منسوب به خداوند، صرفاً ما را در تجسم دادن او و برقراری ارتباط با او یاری می کند و گرنه خداوند به هیچ وجه قابل تعریف نیست. استاد الهی صفات خداوند را، آنچنان که در سنت های مختلف مذهبی مورد بحث و فحص قرار گرفته، یک یک مورد تدقیق قرار داده، نتیجه می گیرد که همه بی هیچ تناقضی مکمل یکدیگرند. علاوه بر این، تاکید می کند که برداشت ما در این زمینه طبعاً شکل انسانی دارد و چه بسا که خود از نسبت دادن چنین صفاتی به خداوند تعجب کنیم.
خداوند خالق کائنات است. او قبل از هرچیز، منشأ آن چیزی به نظر می آید که «وجود» یا «زندگی» خوانده می شود. همه جا و با همه هست، تمام و کامل است و لذا جمع اضداد را در خود دارد. مهربان و کریم است اما نسبت به کسی ضعف ندارد. با صادقین صادق است اما می تواند از آنان که دانسته با او می ستیزند، سخت گیر است. به آنان که فراموشش می کنند بی اعتناء است و کسانی که دانسته موجب انحراف دیگران از راه راست می شوند را منحرف می کند. کسانی را که به او ایمان دارند در ایمان خود استوار می دارد و آنان را که در او به تمسخر می نگرد در اعتقاد خود پایدار می کند. رفتارش آینه وار است؛ یعنی اثرات نیات انسان ها را به آنان باز می گرداند. با کوچکان کوچک است و با بزرگان بزرگ و قس علی ذلک.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:29
فهرست مطالب
مفهوم اسماء حسنی
احمر و ابیض.
تقسیمات صفات
برهان وجوب بالذات
الف) براهین عقلى
برهان صرف الوجود و هستى مطلق
شناخت صفات خداوند از طریق وحى
" برای خداست تمامی اسمایی که بهترین اسماء است پس او را عبادت کنید و با آنها به سویش توجه نمایید."( سوره اعراف، آیه 80)
توصیف اسماء خدا به وصف " حسنی " دلالت می کند بر این که مراد به این اسماء، اسمایی است که در آنها معنای وصفی بوده باشد، مانند آن اسمایی که جز بر ذات خدای تعالی دلالت ندارد، اگر چنین اسمایی درمیان اسماء خدا وجود داشته باشد، آن هم نه هر اسم دارای معنای وصفی، بلکه اسمی که در معنای وصفی اش حسنی هم داشته باشد، باز هم نه هر اسمی که در معنای وصفی اش حسن و کمال خوابیده باشد، بلکه آن اسمایی که معنای وصفی اش وقتی با ذات خدای تعالی اعتبار شود به غیر خود احسن هم باشد، بنابر این شجاع وعفیف هرچند از اسمایی هستند که دارای معنای وصفی اند و هر چند در معنای وصفی آنها حسن خوابیده لکن لایق به ساحت قدس خدا نیستند برای این که از یک خصوصیت جسمانی خبر می دهند.
لازمه این که اسمی از اسماء خدا بهترین اسم باشد