چگونه توانستم اولیای دانش آموزان را به کمک های داوطلبانه مردمی تشویق نمایم؟
نوع فایل:ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه:27
قیمت:3200 تومان
دانلود و خرید به صورت آنلاین
پشتیبانی در صورت هر گونه مشکل
به همراه فهرست کامل:چکیده،مقدمه،نتیجه گیری و...
مقدمه
نیاز به پیوند و تعلق و خصلت اجتماعی بودن مستلزم مشارکت در زندگی و کارهاست. انسان یک موجود اجتماعی است، در خانواده به دنیا میآید، رشد میکند و با انسانها زندگی میکند، در اجتماع کار میکند در نهایت پس از طی مراحل رشد و کمال در زندگی اجتماعی آثاری از خود در جامعه باقی میگذارد. نظام اجتماعی جامعه بشری برای استمرار و توسعه نیازمند تعاون و همکاری و همدلی است. هر چه پیوند اعضای جامعه صمیمیتر و خیرخواهانهتر باشد، حرکت به سوی تعالی آسانتر و سریعتر خواهد بود.
مشارکت اولیاء در فعالیتهای آموزشی و پرورشی ما به رابطة موثر آنها با مدارس بستگی دارد. مشارکت بخشی از فرایند تعلیم و تربیت را شکل میدهد، بر نظام یاددهی- یادگیری تأثیرات قابل ملاحظهای دارد و روند آموختن را متأثر میسازد. ارتباط با مدرسه، چنان چه با ظرافت و دقت همراه باشد، به دانشآموزان کمک میکند اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و در فعالیتهای یادگیری موفقتر عمل نمایند. به معلم یاری میدهد تا با ویژگیهای رفتاری دانش آموزان آشناتر شود و ارتباطی مؤثر با آنها بر قرار کند. به اولیاء کمک میکند تا از عملکرد فرزندشان در مدرسه و در زمینههای آموزشی و پرورشی بیشتر آگاه شوند و به نظام کلی مدرسه کمک میکند تا با کاهش مسائل مربوط به یادگیری و مشکلات انضباطی دانش آموزان، محیطی سالم تر و مناسبتر برای فرایند آموزش و پرورش به وجود آورد.
بیان مسئله
در عصر حاضر سازمان های مختلف فرهنگی، نهادهای متعدد آموزشی و رسانه های بی شمار مجازی متولی تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. در این زمینه یکی از مهم ترین و شناخته ترین نهادهای تربیتی و آموزشی که با طراحی و تدوین برنامه های جامع به شکل مستقیم در فرآیند تعلیم و تربیت دانش آموزان فعالیت می کند، نهاد آموزش و پرورش است. با توجه به حجم انبوه وظایف، گستره کار و محدودیت منابع، اجرای مطلوب برنامه ها و تحقق اهداف عالی این نهاد در امر تربیت فرزندان بدون مشارکت جدی والدین و دیگر سازمان ها در اداره امور مدارس، ممکن و مقدور نیست. بدون شک مشارکت خانواده ها در اداره امور مدرسه موجب پشتیبانی گسترده فکری، حمایت های چشمگیر معنوی و جذب امکانات عظیم علمی، فرهنگی، فنی، آموزشی، تربیتی و مالی موسسه ها، سازمان ها و عوامل بیرونی نظام آموزشی به سوی مدارس می شود. با توجه به افزایش آگاهی ها و ارتقای سطح علمی والدین، خانواده ها نسبت به گذشته های نه چندان دور نقش بیشتری در آموزش فرزندان خود به عهده گرفته اند. این امر از یک سو به احساس مسئولیت و نگرانی آن ها نسبت به آینده عزیزانشان مربوط می شود و از سوی دیگر ناشی از سهمی است که نظام آموزشی کشور و مدارس برعهده آنان گذاشته است. این تفویض مسئولیت ها در حالی انجام شده است که ما هنگام حضور در جمع اولیا یا صحبت با خانواده ها اغلب با پدران عزیز و مادران محترمی مواجه هستیم که در برابر این مسئولیت خطیر از اطلاعات و دانش کافی برخوردار نیستند و یا بیشتر مشتاق هستند بدانند که در این موارد چه باید بکنند.شاید به همین دلیل است که در بیشتر کشورها همگام با تغییر و تحولات، صاحب نظران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت نیز تلاش می کنند که با پیشنهاد، تدوین، تصویب و اجرای برنامه های مختلف، اعضای خانواده ها را برای زندگی بهتر و نیل به موفقیت بیشتر آماده کنند.امروزه به موازات رشد چشمگیر امکانات، فناوری، گسترش روز افزون رسانه های ارتباطی در سایه تحولات اجتماعی، سلایق و نیازهای دانش آموزان به شکل محسوسی نسبت به نسل های قدیم تفاوت یافته است. به عبارت دیگر با اندکی تأمل در می یابیم دانش آموزان امروزی نوگرا، تنوع طلب و علاقه مند به روش های نوین و مدرن آموزشی هستند و همگی دوست دارند مطالب و محتوای درسی و آموزه های تربیتی را در قالب نو بیاموزند. برای تحقق بهتر این امر، والدین و مربیان باید به شکل مستمر با مطالعه کتاب ها و منابع علمی مورد نیاز، آموزش های به روز و با تجدیدنظر در روش های خشک و غیرمفید با دانش آموزان ارتباط سازنده تر و تأثیرگذارتری برقرار کنند و با اتخاذ روش های منطقی زمینه رشد و تعالی همه جانبه آنان را فراهم کنند.مربیان مدارس باید بدانند پدران و مادران همچون گنجینه های گران بهایی هستند که تجربه های بسیار ارزشمندی در زمینه تربیت فرزندان خویش دارند و اگر از سوی مدیران و معلمان اندیشمند به موقع شناسایی شوند و به نیکی از آن ها استقبال شود، رابطه بسیار موثری بین خانه و مدرسه برقرار می شود.از دیر هنگام ارتباط موثر خانواده ها و مربیان به عنوان وسیله ای مطمئن برای بهبود کیفیت عملکرد و رفع مشکلات مدارس مدنظر بوده است و برای استمرار این رابطه باید از طریق معلمان و مدرسان آموزش خانواده، اطلاعات بکر، به روز و مورد نیاز به آنان منتقل شود. در حال حاضر همه مردم، مسئولان و اشخاص حقیقی و حقوقی می توانند به طور موثر و جدی در تعلیم و تربیت فرزندانشان مشارکت داشته باشند و این مشارکت در ابعاد و زمینه های مختلفی همچون زمینه های فکری، اجتماعی، اقتصادی، تخصصی و مهارتی، بهره برداری بهینه و مشترک از تأسیسات و فضاها و امکانات موجود، برخی امور اجرایی و عمرانی و تأمین اقلام مورد نیاز و تجهیز مدارس، امکان پذیر است.
چگونه توانستم اولیای دانش آموزان را به کمک های داوطلبانه مردمی تشویق نمایم؟