دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22
توماس آکویناس
در ۱۲۴۸ با آلبرت کبیر به کلن رفت و در ۱۲۵۲ به پاریس بازگشت و استاد الهیات شد.سالهای پایانی عمر خود را در ناپل گذراند. در ۷ مارس ۱۲۷۴ درگذشت.
فلسفه
آکویناس علم و حکمت را در خدمت دین و جدا از آن میداند. انسان به قدرت خداوند و به میانجیگری عیسی مسیح از وجود خدا آگاه میشود و ناچار به او ایمان میآورد. کار فلسفه در این میان رفع شک و شبهه است.
آراء تربیتی توماس آکویناس:
توماس آکویناس قدیس از بزرگترین فیلسوفان مسیحی است که اصول عقاید و تربیت کاتولیک را تنظیم کرده است. او در ابتدا به فرقه دومینیکن که طرفدار جدایی معارف وحیانی از فلسفه مبتنی بر محسوسات بودند، پیوست. چندی نیز نزد آلبرت کبیر به شاگردی نشست. سپس با آثار ارسطو و حکمای اسلامی آشنا شد. آنگاه به تعلیم فلسفه و کلام مسیحی در دانشگاه پاریس پرداخت. کتاب جامع الهیات از مهمترین آثار او است که در آن به تنظیم نظام فلسفه رسمی کلیسای کاتولیکی پرداخته است. بهنظر او شناخت نخستین توسط تجربه حسی بهدست آمده و سپس به حس مشترک و صور خیالی و آنگاه به مفاهیم کلی یا معقولات مبدل میشود (کاردان، 1381، صص82-80). آراء و افکار آکویناس تا سالها ادامه داشته و حتی در دوران معاصر نیز افکار او در زمینهای جدید تحت عنوان نئوتومیسم توسط افرادی همچون اتین ژیلسون گسترش یافته است.
درباره نظریات او میتوان به نظریه فناناپذیری روح انسان، ادله او درباره وجود خدا، و دیدگاه او درباره رابطه میان عقل و ایمان اشاره داشت. آرای مذهبی او اشارههای روشنی برای تربیت اخلاقی دارد. او مهمترین فضیلت را احسان دانسته و عالیترین وجه آنرا اخلاص به خدا برمیشمارد. او بهطور کلی طرفدار نظام پدرسالار قرون میانه بود و خانواده را اساس کشور میدانست (مایر، ج1، 1374،صص 227-223).
بهزعم پروفسور نخستین، "بهنظر توماس آکوئینی هدف غایی تربیت، سیر به سوی کمال لایق انسانی و کمال آدمی در معرفت خدا و ابتهاج یا سعادت پایدار ناشی از خداشناسی و خداپرستی است؛ بهعبارت دیگر خیر اعلی، تجربه عقلانی سعادت و حضور الهی در روح انسانی است" (بهنقل از کاردان، 1381، ص82). او در کتابی به نام درباره حقیقت افراد را دارای دو نوع استعداد بالقوه درونی و بیرونی میداند. پرورش استعداد درونی به خود شخص و فعالیت ذهنی او بستگی دارد، درحالی که فعلیت یافتن استعداد بیرونی مستلزم آموزش است (کاردان، 1381، ص82).
ایمان از دیدگاه توماس آکویناس
یکی از مباحث مهم و پیچیده در حوزة الهیات، مسألة ایمان است، مهم از آن جهت که هر چه خداوند از انسان طلب کرده، بر محور ایمان دور میزند و در واقع کلید نجات و رستگاری در همة ادیان الهی، ایمان است و پیچیده از آن رو که حقیقتی است ذوابعاد که همین امر موجب شده است که آراء و دیدگاههای بسیار متفاوت و متنوعی در مورد آن ارائه شود. سنت مسیحی ایمان یکی از مهمترین مسایل اخلاق دینی است و مسیحیان به پیروی از پولس قدیس ایمان را از فضایل اخلاقیدر مقابل فضایل طبیعی قرار میدهند. این مقاله به بحث در مورد این فضیلت از دیدگاه توماس آکوئیناس پرداخته است و مسائلی همچون ماهیت ایمان، متعلق ایمان، جایگاه ایمان، معرفت شناسی ایمان و علل ایمان را از منظر و دیدگاه وی مورد بررسی قرار داده است
قدیس توماس آکویناس (ح.۱۲۲۵-۱۲۷۴) ، معروف به حکیم آسمانی ، فیلسوف و متاله مسیحی بود.
او اعتقادات مسیحی را با فلسفه ارسطو تلفیق کرد. فلسفه او از ۱۸۷۹ تا اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی فلسفه رسمی کلیسای کاتولیک بود.
نام
نام او در زبان لاتین به معنی توماس اهل آکوینو (شهر کوچکی در ایالت لاتزیو در جنوب ایتالیا) است. در متنهای فارسی نام او گاه با اقتباس از تلفظ فرانسه آن «توماس داکن»، «توماس آکوین»، «طماس آکوین» و جز آن آورده شده است.
فلسفه او را نیز در فارسی با اقتباس از نام آن در انگلیسی یا فرانسه «تومیسم» نامیدهاند.
زندگی
توماس آکویناس در حدود سال ۱۲۲۵ در ارگ روکاسکا در هشت کیلومتری شهر کوچک آکوینو در خانوادهای از اشراف ناحیه لاتیوم (لاتزیوی کنونی) بدنیا آمد . در مونتهکاسینو و ناپل تحصیل کرد. از جوانی خواستار راهب شدن بود و با اینکه خانوادهاش مخالف بودند بالاخره به راهبان فرقه دومینیکیها پیوست. در ۱۲۴۵ در پاریس زیر نظر آلبرت کبیر به تحصیل پرداخت.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید