فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد زندگی امام حسین(ع)

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد زندگی امام حسین(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زندگی امام حسین(ع)


تحقیق در مورد زندگی امام حسین(ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:7

 

 

 

 

پرتوى از سیره و سخنان امام حسین (ع)

وقایع بعد از شهادت امام حسین (ع ) ـ پیکر شهدا

یاران امام حسین (ع)

شهادت امام حسین

شهادت امام به روایت خطیب خوارزم

وقایع بعد از شهادت ـ تاراج

عامل اساسى

غارت خیمه ها

زندگی امام حسین (ع) :

 

 

- امام حسین (ع) از همان شبى که از مدینه بیرون آمد و در تمام مدتى کــه در مکه اقامت گزید و در طول راه مکه به کربلا , تـا هنـــگام شـــهادت , گـــاهى به اشاره , گـاهى به صراحت , اعلان می داشت که : مقصود من از حرکت , رسوا ساختن حـــکومت ضد اسلامى یزید و برپاداشتن امر به معروف و نهى از منکر و ایستادگى در بــرابر ظــلم و ستمگرى است وجز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدى هدفى ندارم.

- هر چند عزادارى و گریه بر مصایب حسین بن على (ع) و مشرف شدن به زیارت قبرش و باز نمایاندن تاریخ پرشکوه و حماسه ساز کربلایش ارزش و معیارى والا دارد , لکن باید دانست که نباید تنها به این زیارت ها و گریه ها و غم گساریدن اکتفا کرد بلکه همه این تظاهرات , فلسفه دیندارى , فداکارى و حمایت از قوانین آسمانى را به ما گوشزد می نماید و هدف هم جز این نیست و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینى آموختن انسانیت و خالى بودن دل از هر چه غیر از خداست می باشد و گرنه اگر فقط به صورت ظاهر قضیه بپردازیم , هدف مقدس حسینى به فراموشى میگراید.

- روزى از محلى عبور می فرمود , عده اى از فقرا بر عباهاى پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره هاى خشکى می خوردند , امام حسین (ع) می گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت , نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت : ان الله لا یحب المتکبرین , خداوند متکبران را دوست نمی دارد.

- شعیب بن عبدالرحمن خزاعى میگوید : چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید , بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند , علتش را از امام سجاد (ع) پرسیدند , فرمود :

این پینه ها اثر کیسه هاى غذایى است که پدرم شبها به دوش می کشید و به خانه زنهاى شوهرمرده و کودکان یتیم و فقرا میرسانید.

یاران امام حسین (ع)

على بن الحسین ع مى ‏گوید : پدرم این شعر را دو ســـه بـار خواند تا فهمیدم و مقصود او را بدانستم و اشک چشمانم را گرفت. اما اشـــکم را نگـــه‏ داشــتـم و خاموش ماندم و بدانستم که بلا نازل شده است.

عمه ‏ام نیز اشعار برادر را شنید ، او زن بود و زنان رقت دارند ، و استعداد زارى. نتوانست آرام بگیرد. برخــاسته و جامه خود را مى ‏کشید ، نزد وى رفت و گفت :

اى واى از داغ عزیز. اى بـــاقى مـــانده ســـلف و پناهگاه خلف. کاش آن روز کـه فاطمه مادرم یا على پدرم یا حسن برادرم ، از دنیا برفتند، زندگیم به سر رسیده بود.

امام (ع) نگاهى به او کرده گفت : خواهرم، شیطان بردبارى تو را نبرد.

زینب گفت : پدر و مادرم فدایت ؛ غم و اندوه را از من ربودى و آرامش بخشیدى.

امـام در حالى که اشـــک از دیدگـــانش سرازیر شده بود گفت : چنانچه مرغ قطا (1) ، را در آشیانه ‏اش به حال خود مى ‏گذارند آرام مى‏ خوابید.

زینب گفت : واى بر مـن ، تـو را از من خواهند گرفت ! این قلب مرا بیشتر داغدار مى ‏کند و بر جانم سخت‏تر است.

آنگاه به چهره خـــویش زد و گــریبان خـــویش را گرفت و آن را بدرید و بیهوش به زمین افتاد.

حــسین (ع) از جـاى برخاست و بدو پرداخت و آب به چهره ‏اش ریخت و او را به هوش آورد و به وى گفت : اى خــواهر از خدا بترس و از خدا تسلى خواه و بدان که زمینیان مى ‏میـرند و از اهـــل آســـمانها نیز کسى باقى نمى‏ ماند.سرانجام همه چیزها نابود شدنى است به جز ذات خــدایى که همه آفریدگان را به قدرت خویش آفریده و خلق را برمى ‏انگیزد که باز مى ‏آیند و او خود یگانه است. جدم ، پدرم ، مــادرم و بــرادرم همــگى از مـن بــهتر بودند. پیشوا و مقتداى من و همه مسلمانان پیمبر خداست.

حسین ع با این سخنان و امثال آن وى را دلدارى داد و گفت : خواهرم! من تو را سوگند مى ‏دهم، و سوگند مرا رعایت کن و چون من کشته شدم بر من گریبان ندرى و چهره نخراشى و واى نگویى و فغان برنیاورى. < ادامه >


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگی امام حسین(ع)

تحقیق در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی


تحقیق در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

فهرست مطالب

 

تولد

کودکی و تحصیل

جوانی و شاعری

سرودن شاهنامه

مرگ و آرامگاه

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

 (حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

تحقیق در مورد خلافت امام حسن

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد خلافت امام حسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلافت امام حسن


تحقیق در مورد  خلافت امام حسن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه3

 

فهرست مطالب ندارد 

 

پرسش و پاسخ

سئوال : اگر امیرالمؤمنین بجاى امام حسن مى بود آیا صلح مى کرد یا نه ؟ حضرت على مى فرمود من حاضر نیستم یک روز حکومت معاویه را تحمل کنم , چگونه امام حسن راضى به حکومت معاویه شد ؟
جواب : این سئوال را که اگر حضرت امیر در جاى حضرت امام حسن بود صلح مى کرد یا نه , به این شکل نمى شود جواب داد , بله , اگر شرایط حضرت على مثل شرایط حضرت امام حسن مى بود صلح مى کرد , اگر بیم کشته شدنش در مسند خلافت مى رفت . ولى مى دانیم که شرایط حضرت امیر با شرایط امام حسن خیلى متفاوت بود , یعنى این نابسامانیها در اواخر دوره حضرت امیر پیدا شد , ولهذا جنگ صفین هم جنگى بود که در حال پیشرفت بود و اگر خوارج از داخل انشعاب نمى کردند مسلم امیرالمؤمنین پیروز شده بود . در این جهت بحثى نیست . و اما اینکه شما فرمودید چرا امیرالمؤمنین حاضر نیست یک روز حکومت معاویه را قبول کند ولى امام حسن حاضر مى شود ؟ شما این دو را با همدیگر مخلوط مى کنید . حضرت امیر حاضر نیستیک روز , معاویه به عنوان نایب او و به عنوان منسوب از قبل او حکومت کند , ولى امام حسن که نمى خواهد معاویه را نایب و جانشین خود قرار دهد , بلکه مى خواهد خود کنار برود . صلح امام حسن کنار رفتن است نه متعهد بودن . در متن این قرار داد هیچ اسمى از خلافت برده نشده , اسمى از امیرالمؤمنین برده نشده , اسمى از جانشین پیغمبر برده نشده , سخن این است که ما کنار مى رویم , کار به عهده او , ولى به شرط آنکه این که شخصا صلاحیت ندارد , کار را درست انجام دهد , و متعهد شده که درست عمل کند . پس این دو خیلى تفاوت دارد . امیرالمؤمنین گفت من حاضر نیستم یک روز کسى مثل معاویه از طرف من و نایب من در جایى باشد . امام حسن هم حاضر به چنین چیزى نبود , و شرایط صلح نیز شامل چنین چیزى نیست .
سئوال : آیا امیرالمؤمنین راجع به چگونگى برخورد با معاویه , وصیتى به امام حسن کرده بودند ؟
جواب : یادم نمىآید که تا به حال برخورد کرده باشم در وصیتهاى حضرت امیر که چیزى راجع به این جهت گفته باشند , ولى ظاهرا وضع روشن بوده , اگر در متن تاریخ هم نمانده باشد وضع روشن بوده است . امیرالمؤمنین خودش تا آخر طرفدار جنگ با معاویه بود و حتى همان اواخر هم که وضع امیرالمؤمنین نابسامان بود باز چیزى که امیرالمؤمنین را ناراحت مى داشت وضع معاویه بود و معتقد بود که باید با معاویه جنگید تا او را از میان برد . شهادت امیرالمؤمنین مانع جنگ جدید با معاویه شد . آن خطبه معروفى که در نهج البلاغه است که حضرت مردم را دعوت به جهاد کرد و بعد از اصحاب با وفایش که در صفین کشته شدند یاد کرد و فرمود : این اخوانى الذین رکبوا الطریق و مضوا على الحق , این عمار ؟ و این ابن التیهان ؟ و این ذوالشهادتین ؟ ( 9 ) و بعد گریست , این خطابه را در نماز جمعه خواند , مردم را دعوت کرد که حرکت کنند , ونوشته اند هنوز جمعه دیگر نرسیده بود که ضربت خورد و شهید شد . امام حسن هم در ابتدا تصمیم به جنگیدن با معاویه داشت , ولى آنچه که از اصحابش ظهور و بروز کرد از عدم آمادگى و اختلافات داخلى , تصمیم امام حسن را از جنگ منصرف به صلح کرد , یعنى امام حسن دید این جنگیدن یک جنگیدن افتضاح آمیزى است , با این مردم جنگیدن , افتضاح و رسوایى است . در ( ساباط) اصحاب خودش آمدند با نیزه به پاى او زدند.
یکى از امتیازات بزرگ جریان امام حسین این است که امام حسین یک هسته نیرومند ایمانى به وجود آورد که اینها در مقابل هر چه شداید بود مقاومت کردند . تاریخ نمى نویسد که یک نفر از اینها به لشکر دشمن رفته باشد , ولى تاریخ مى نویسد که عده زیادى از لشکر دشمن در همان وقایع عاشورا به اینها ملحق شدند , یعنى در اصحاب امام حسین کسى نبود که ضعفنشان دهد مگر یک نفر ( یا دو نفر ) به نام ضحاک بن عبدالله مشرقى که از اول آمد به امام حسین گفت من با شما مىآیم ولى یک شرطى با شما دارم و آن این است که تا وقتى که احتمال بدهم وجود من به حال شما مفید است هستم , ولى از آن ساعتى که بدانم دیگر ذره اى به حال شما نمى توانم مفید باشم , مرخص شوم . با این شرط حاضر شد , امام هم قبول کرد . آمد و تا روز عاشوراو تا آن لحظات آخر بود , بعد آمد نزد امام و گفت من طبق شرطى که کردم الان دیگر مى توانم بروم چون حس مى کنم که دیگر وجود من براى شما هیچ فایده اى ندارد . فرمود مى خواهى بروى برو . یک اسب بسیار دونده عالى یى داشت , سوار این اسب شد و چند شلاق محکم به آن زد که اسب را به اصطلاح اجیر وآماده کرده باشد . اطراف محاصره بود . نقطه اى را در نظر گرفت . یکمرتبه به قلب لشکر دشمن زد ولى نه به قصد محاربه , به قصد اینکه لشکر را بشکافد و فرار کند . زد و خارج شد . عده اى تعقیبش کردند . نزدیک بود گرفتار شود . اتفاقا در میان تعقیب کنندگان شخصى بود که از آشنایان او بود , گفت کارى به او نداشته باشید , او که نمى خواهد بجنگد , مى خواهد فرار کند . رهایش کردند , رفت . ولى غیر از این , هیچکس ضعف نشان نداد , اما اصحاب امام حسن ضعف و رسوایى نشان دادند . اگر حضرتصلح نمى کرد یک کشته شدنى بود براى امام حسن مقرون به رسوایى از طرف اصحاب خودش . پس اینها با همدیگر تفاوت دارد .
غرض این است که امیرالمؤمنین باز هم تصمیم به جنگ داشت و امام حسن هم در ابتدا تصمیم به جنگ داشت ولى امورى که از مردم کوفه ظهور و بروز کرد مانع شد که امام به جنگ ادامه دهد . حتى امام لشکرش را به همان مقدار کمى هم که آمدند بیرون ازشهر زد , گفت بروید در نخلیه کوفه , خودش هم خطبه خواند , مردم را دعوت کرد , و وقتى هم که خطبه خواند یکنفر جواب مثبت نداد تا عدى بن حاتم بلند شد و مردم را ملامت کرد و بعد گفت من خودم که راه افتادم , و خودش راه افتاد , یک هزار نفرى هم داشت , بعد دیگران راه افتادند , و بعد خود امام حسن راه افتاد رفت به نخلیه کوفه , ده روز آنجا بود , فقط چهار هزار نفر جمع شدند . بار دوم حضرت آمد مردم را بسیج کرد . این بار جمعیت زیاد آمدند , ولى باز در همانجا ضعف نشان دادند , به یک عده از رؤسایشان پول دادند , شب فرار کردند ورفتند , یک عده به شکل دیگر , ویک عده به شکل دیگر , حضرت دید زمینه دیگر زمینه جنگیدن افتخار آمیز نیست .
سئوال : اینکه فرمودید اگر امام حسن صلح نمى کرد تاریخ او را ملامت مى کرد که چرا با این که مى توانستى شرایط خود را در صلحنامه بگنجانى این کار را نکردى درست به نظر نمى رسد , زیرا مردم فرستادن کاغذ سفید امضاء براى امام حسن را یک نیرنگ تلقى مى کردند چرا که این کار بدین معنى استکه تو هر چه مى خواهى بنویس , من که حرفهاى تو را قبول ندارم . معاویه را مردم در زمان حضرت امیر شناخته بودند . . .
جواب : اتفاقا در آن سفید امضاء , معاویه مى توانست نیرنگ دیگرى به کار ببرد و آن این است که ببیند شرایطى که امام حسن مى نویسد یک شرایط اسلامى است یا شرایط غیر اسلامى ؟ چون معاویه از نظر وضع و موقعیت خودش - از نظر واقعیت هم همینطور - مى خواست روشن شود که امام حسن چه مى خواهد ؟ ( هم امام حسن مى خواست این کار بشود و هم معاویه ) آیا شرایط او به نفع خودش است یا به نفع مسلمین ؟ ما دیدیم همه شرایط به نفع مسلمین بود , و غیر از این , امام حسن نه مى توانست بکند و نه مى کرد . شما مى گویید که مردم این را نیرنگ تلقى مى کردند . اتفاقا مردم مى گفتند چه آدم خوبى است! و به امام حسن مى گفتند حرفهایت را بزن , ببینیم آخر تو چه مى خواهى ؟ آیا حرفت فقط این است که من باید خلیفه باشم یا حرف دیگرى دارى ؟ اگر حرف دیگرى دارى , این که حاضر است که واقعا مسلمین را به سعادتبرساند .
شما بعد فرمودید که معاویه را مردم در زمان حضرت امیر شناخته بودند . اتفاقا قضیه اینطور است که مردم معاویه را بد آدمى شناخته بودند و خوبحاکمى , و این که مردم کوفه سست شدند یکى به همین خاطر بود , مى گفتند درست است که معاویه آدم بدى است ولى با رعیت خیلى خوب است , ببین با شامیها چگونه رفتار مى کند ! چقدر شامیها از او راضى هستند ! آنهایى که معاویه را شناخته بودند به این صورت شناخته بودند که درست است که آدم بدى است اما حاکم خوبى است , اگر او حاکم شود هیچ فرقى میان مردم کوفه و غیر کوفه نخواهد گذاشت . مخصوصا معروف شده بود به حلم و بردبارى . معاویه یک حلم سیاسى ئى داشت ومورخین به او عیب گرفته اند که نتوانست حلم سیاسى خود را در مورد کوفه عملى کند , و اگر مى کرد از نظر معنوى هم پیروز مى شد . معاویه معروف بود به حلم سیاسى . مردم مى رفتند به او فحش مى دادند , مى خندید و در آخر پول مى داد و آنها را جلب مى کرد . مى گفتند براى حکومت بهتر از این دیگر نمى شود پیدا کرد , حالا آدم بدى است آدم بدى باشد . امام حسن هم بر همین اساس تصمیم به صلح گرفت , و گویى به مردم مى گفت بسیار خوب , ما این آدم بد را آوردیم که کارها را خوب انجام دهد , حال ببینید آنطور که شما انتظار دارید که این آدم بد کارها را خوب انجام دهد انجام خواهد داد یا انجام نخواهد داد . هرگز معاویه به عنوان یک حاکم جائر شناخته نشده بود , به عنوان یک مرد جاه طلب شناخته شده بود نه بیش از آن . معاویه را واقعا دوران صلح امام حسن شناساند , از نظر اینکه چگونه حاکمى است .
سئوال : آیا امام حسین هم صلحنامه را امضاء کرده اند یا خیر ؟ و آیا ایشان به صلح امام حسن اعتراضى داشته اند یا خیر ؟
جواب : من جایى ندیده ام که امام حسین هم صلحنامه را امضا کرده باشد , از باب اینکه ضرورتى نداشته که امام حسین امضا کند , چون امام حسین , آنوقت به عنوان یک نفر تابع بود و تسلیم امام حسن , و هر چه که امام حسن مى کرد آن را قبول داشت و متعهد بود . حتى یک عده اى که با صلح امام حسن مخالف بودند آمدند نزد امام حسین که ما این صلح را قبول نداریم , آیا بیاییم با تو بیعت کنیم ؟ فرمود نه , هر چه برادرم امام حسن کرده من تابع همان هستم . از نظر تاریخ مسلم این است که امام حسین صد در صد تابع صلح امام حسن بود ( 10 ) , یعنى کوچکترین ابراز مخالفتى از امام حسین نسبت به این صلح ابراز نشده , و دیده نشده که جایى اعتراض کند که من با این صلح موافق نیستم , و بعد که ببیند امام حسن مصمم به صلح است تسلیم شود , نه , هیچ اعتراضى از او دیده نشده است .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلافت امام حسن

مقاله ای در مورد خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی

اختصاصی از فی دوو مقاله ای در مورد خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی


مقاله ای در مورد خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:29

فهرست:

خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی

مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی از اهالی جهرود از توابع قم بوده است که در تاریخ 15 جمادی الاول سال 597 هجری قمری ولادت یافته است

 

او به تحصیل دانش، علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاریک و در آن عصری که شمشیر تاتار و مغول خاندانهای کوچک و یا بزرگ را از هم پاشیده و جهانی از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و کنار منزوی و یا فراری می شدند و بازار کسادی دانش و جوانمردی و مروت می بود و فساد حکمفرما. وجود و بروز چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز است. خواجه نصیرالدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر نام نهاده اند. بهرحال خواجه نصیرالدین دوره تحصیل ابتدایی را قسمتی نزد دائی خود بابا افضل ایوبی کاشانی و فخرالدین داماد که او شاگرد صدرالدین سرخسی و او شاگرد افضل الدین جیلانی و او شاگرد ابوالعباس ریوگیری و او شاگرد بهمن یار از شاگردان شیخ الرئیس ابوعلی سینا تحصیل کرده است.

بقول مولف آثار الشیعه خواجه نصیرالدین طوسی با سیدعلی بن طاوس حسینی و شیخ میثم بن علی بحرانی در مدرسه ابوالسعاده اصفهان متفقاً درس خوانده و بنا به عقیده دسته ای از مورخین ابن میثم در فقه استاد و در حکمت شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بوده است. شهید ثانی در رساله چهل حدیث خود می نویسد محققاً خواجه نصیر در علوم منقول شاگرد پدرش بود که او از شاگردان فضل اله راوندی بود و او از شاگردان ثقه الاسلام سید مرتضی علم الهدی می باشد. یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی علامه حلی می باشد و علامه حلی در موقع اجازه دادن به یکی از شاگردانش بنام ابن زهره دربارة استادش در همان اجازه نامه چنین می نویسد:


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی

تحقیق در مورد تاریخی حسن آباد

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد تاریخی حسن آباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخی حسن آباد


تحقیق در مورد تاریخی حسن آباد

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:31

فهرست:

اعتقاد مردم حسن آباد :

شغل مردم حسن آباد :

آثار تاریخی حسن آباد

کارخانه یزد پولیکا :

خانه بهداشت حسن آباد :

خدمات بهداشتی اولیه خانه بهداشت :

وظایف عمومی خانه بهداشت :

پارک حسن آباد :

مساجد این محله :

امکانات : آب ، برق ، تلفن و گاز

مقدمه و توضیحات:

 

منطقه حسن آباد تا سال 1370 جز روستا بوده و از همین سال به بعد به شهر تبدیل شده است

این منطقه دارای 900 سال قدمت می باشد و خانواده های اصیل و بزرگی چون احرامیان، هراتی، ناظمیان و مشیر الممالک در این منطقه صاحب آب و زمین بودند.

جمعیت حسن آباد در حدود 7000 نفر می باشد و 2430 خانوار در این منطقه ساکن می باشند .

100 خانوار اصیل یزدی در این منطقه ساکنند و بقیه به صورت مهاجر افغانی ،پاکستانی ،بنگلادتی و هم چنین از شهرهای ایران مثل زابل ،بلوچ ،کرمان ،سیرجان ،بیرجند ،؛کاشمر ،تبریز به این منطقه مهاجرت کردند .به عنوان مثال حدود 50 تا 80 خانوار زابلی در این منطقه ساکنند و بقیه به صورت مهاجر افغانی ،پاکستانی ،بنگلادشی و هم چنین از شهرهای ایران مثل زابل ،بلوچ ،کرمان ،سیرجان ،بیرجند ،کاشمر ،تبریز به این منطقه مهاجرت کردند .به عنوان مثال حدود 50 تا 80 خانوار زابلی در این منطقه ساکنند.

آب کشاورزی حسن آباد از منطقه غربال بیز مهریز تأمین می شود .

150 سال پیش مشیر الممالک ، مالک اصلی حسن آباد از غربال بیز مهریز به صورت قنات به حسن آباد آب کشیده شد . آب غربال بیز مهریز 5 شاخه یا جوی دارد . یک شاخه آن به سادات مهریز

می رود و 4 شاخه دیگر آن به تساوی بین دهنو و حسن آباد تقسیم می شود . پس از مدتی مشیر قناتی را در منطقه امیر آباد ایجاد کرد و آب حسن آباد را از این طریق به امیر آباد انتقال داد ولی به خاطر پایین بودن قنات از سطح باغ ها و زمین های امیر آباد امکان آبیاری ایجاد نشد . در گذشته از قنات حسن آباد به تمام انبارهای یزد ، آب وقف می شده است .

آبیاری در منطقه حسن آباد غرقابی صورت می گیرد .

در این منطقه به علت نبودن خاک مناسب ، کشت گلخانه ای انجام نمی گیرد .

در این منطقه بیش از 50 باغ به خانه تبدیل شده و در حدود 50 درصد باغ های حسن آباد

به همین دلیل خشک شده است .

1200 انشعاب آب در این منطقه وجود دارد .

امکانات حسن آباد :

امکانات این منطقه شامل آب ، برق ، گاز و تلفن می باشد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخی حسن آباد