![داستان باستان: قصه های شاهنامه](../prod-images/328758.jpg)
فردوسی بی هیچ گمانی از برجسته ترین شاعران است.کار بزرگ او یعنی شاهنامه منظومه ایست که زیربنای ان اصالت رنج ادمیزاد است.بدون تردید خواندن این کتاب که دارای قسمتهای مصور نیز هست خالی از لطف نیست
داستان باستان: قصه های شاهنامه
فردوسی بی هیچ گمانی از برجسته ترین شاعران است.کار بزرگ او یعنی شاهنامه منظومه ایست که زیربنای ان اصالت رنج ادمیزاد است.بدون تردید خواندن این کتاب که دارای قسمتهای مصور نیز هست خالی از لطف نیست
این مجموعه شامل 150 داستان کوتاه ، زیبا و خواندنی است که در زیر به رخی داستان ها و خلاصه ای از انها اشاره میشود .
مرغ عشق - مسافر زمان - مرخصی - مزاحم - نفر دوم - سایه - شکنجه و ...
در زیر داستان * پنج گور ... پنج گورستان * را میخوانید :
روزی روزگاری که هیچ کس نمرده بود ... پنج نفر مردند .
اولی که شاعر بود تمام زندگی اش لای کتاب هایش بود . در کودکی ارزویش این بود که پرواز کند . وقتی که هنوز به سن قانونی نرسیده بود عاشق شده بود و هنوز پروازش تموم نشد برگشته بود لای شعرهایش،مانده بود.
دومی دیوانه بود .پریدن را میگریید ... خندیدن را میخواند و درد را به دیوار میکوبید . به دیوانه ها شباهتی نداشت .حتی وقتی با خودش کنار می آمد ، فکر میکردند ، حرف میزدند ،اما نمی دانستند چقدر پیر میشود آدم از درد.
سومی جنگجو بود .جنگجویی که از مرگ بوی گند گرفته بود و از آشتی سخن میگفت ، اولین با ر که پا در خودش داشت به جنگ رسید ، چند سال بیشتر نداشت ولی امروز که لابه لای خاک ها تاخورده ، حرفی از سکوت ...
چهارمی گور کنی بود که از گور کندن ، گور از کسی کندن تنفر داشت .میگفت مهم نیست ... اما بچه ها که در خیالشان ... .
ادم ها با حرفهایشان ... و گور کن که با خودش باور داشت می گفت : مهم نیست .
اما پنجمی از همه عاشق تر بود ...هرصبح با نگاه به اینه در خودش ، در چشمهایش می ریخت و لباسش که پر میشد از شب ، از اسمان ... از پنچ گورو پنج گورستان ...
نویسنده: رومن رولان
مترجم: سیروس سعیدی
جزیره ای در طوفان که در سال ۱۹۲۰ در پاریس انتشار یافت یکی از دو داستانی است که رومن رولان در دوران جنگ جهانی اول برشته تحریر درآورده است و یک حادثه واقعی یعنی انهدام کلیسای سن ژروه پاریس توسط بمب افکن های آلمان در غروب روز بیست و نهم مارس ۱۹۱۸ که ۷۵ کشته و تعداد زیادی زخمی بجای گذاشت، الهام بخش این داستان غم انگیز بوده است. در پرتو این داستان کوتاه می توان وضع فرانسه را در چهارمین سال جنگ اجمالا مشاهده نمود. سالی آکنده از یاس و نفرت و سرخوردگی و فقر و ترس و تهدید. شخصیت های اصلی داستان نمایندگان نسلی هستند که قربانی اصلی جنگ است
درجزیره ای زیبا تمام حواس زندگی می کردند: شادی- غم- غرور-عشق و...
روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت.