مقاله - بیوگاز برای تولید برق توزیع شده و سالم نگه داشتن آب آشامیدنی با موتور استرلینگ
مقاله - بیوگاز برای تولید برق توزیع شده و سالم نگه داشتن آب آشامیدنی با موتور استرلینگ،
مقاله - بیوگاز برای تولید برق توزیع شده و سالم نگه داشتن آب آشامیدنی با موتور استرلینگ
مقدمه
چرا ما با برخی از مردم دوست میشویم و با بعضی دیگر نه؟ و چطور با دیگران دوست میشویم؟ این سوالات برای ما اغلب مهم هستند (هر چند نتوانیم پاسخهای قاطعی درباره آنها ارائه دهیم). آیا تا به حال برایتان پیش نیامده ک صرفاً دیگران را به این جهت تایید میکنید که نمیخواهید با آنها مخالفت کرده باشید؟ آیا زمینه این توافق در اجتناب از عدم تایید دیگران نهفته است؟ شاید شما هم نمیخواهید با چنین مخالفتی وجاهت خود را کاهش دهید. از سوی دیگر ممکن است دوستیهای شما زمانی به سمت کسب وجاهت نیز میل کند.
نبایستی چنین تمایلی را به کسب وجاهت یا تایید اجتماعی تحت عنوان عدم رشد اجتماعی یا عدم اتکاء به نفس یا دورویی مقوله بندی کنید. بیشتر ما هنگام همراهی با دوستان احساس خوشایندی داریم. تصور دوستی با دیگران علاوه بر ایجاد احساس خوشحالی، از اضطرابات روحی نیز جلوگیری میکند. مزایای دیگری نیز بر دوستی مترتب است. مردم وجیه بیش از افراد غیروجیه جاذب مزایای اجتماعیاند. نظرات، اعمال و تاثیرات آنها راحتتر از سوی گروه پذیرفته شده و از این رو غالب انسانها تمایل دارند جهت کسب این جاذبه با دیگران دوست شوند.
این بخش با تبیین فرایند دوستی آغاز میشود. در اینجا دوباره نقش ارزیابیهای عقلی و نیتمند (مثل وجود جاذبه یا مزیت در دوستی) یا خودکار و غیرمعقول را در فرایند مزبور مشاهده خواهید کرد. آنگاه با چنین زمینهای به سایر روابط شخصی مانند دوست یابی و عشق ورزی خواهیم پرداخت.
عوامل و زمینه های جاذبه میان فردی
هنگامی که افراد با یکیدگر ارتباط برقرار می کنند جاذبه شروع می شود. اغلب این گونه تماس ها به طور تصادفی پیش می آید؛ مانند مسیری که در پلکان آپارتمان یا کوچه ها در میان همسایگان است، محل نشستن در کلاس، هم اتاقی در خوابگاه یا محل کار یا غیر از اینها. چون در محلی خاص زندگی می کنیم یا در محل خاصی اشتغال به کار داریم به ناچار با برخی افراد بیش از دیگران برخورد خواهیم داشت. اغلب همجواری نخستین گام در جاذبه نسبت به دیگران محسوب می شود. عامل موثر دیگر در جاذبه هنگام ملاقات حالت عاطفی ماست. بدون توجه به این حالت عاطفی هنگامی که عواطف ما مثبت است تمایل داریم دیگران را دوست بداریم و هر گاه عواطف ما منفی است تمایل ما خلاف ان است. عواطف و احساسات ما ممکن است از رفتار همین شخص مخاطب ناشی شده باشد (مثلا یک شوخی بیجا به عواطف منفی بیانجامد) یا منبعث از موضوعی باشد که ارتباطی هم با این شخص مخاطب نداشته باشد (مثلا بدی آب و هوا یا به وجود آمدن یک مشکل شخصی) حتی با وجود تماسهای مکرر و عواطف مثبت رابطه ممکن است تداوم نیابد مگر انکه هر دو نفر انگیزه برای ایجاد رابطه داشته باشند و هر یک به ویژگی های قابل مشاهده دیگری واکنش مثبت نشان دهد. یعنی دو نفر غریبه باید خواهان ایجاد رابطه باشند و با واکنش های اولیه خویش به قیافه ظاهری، رنگ پوست، سن و سال و هر عامل دیگر که ممکن است تصورات قالبی و پیشداوری را فعال سازد این اشتیاق را کم نکنند. به هنگام تعامل دو نفر استمرار دوست داشتن در مقابل دوست نداشتن به وسیله وجود یا عدم تشابه در نگرشها، باورها، ارزشها و دیگر خصوصیتها تعیین می شود. هنگامی که دوستی متقابل از طریق ارزیابی های مثبت در کلمات و رفتار آشکار می شود رابطه می تواند به طور فزاینده ای مثبت باشد. امور دیگری از قبیل مکمل هم بودن و شایستگی یا خصوصیات شخصی مثبت نیز در شکل گیری رابطه و جاذبه میان فردی موثرند که در این قسمت به بررسی آنها می پردازیم.
برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.
دانلود اقدام پژوهی
چگونه توانستم فرهنگ داشتن نظم و رعایت انضباط را در آموزشگاهم نهادینه سازم؟ با فرمت ورد و قابل ویرایش
تعداد صفحات : 26 صفحه
چکیده
همه مدیران و معلمان دوست دارند که مدرسه ای منظم، مرتب، آرام و همراه با ادب و احترام داشته باشند، اما، متأسفانه به علت نداشتن نگرش ها و بکار نگرفتن روش های مناسب، آن گونه که باید موفق نیستند. دلیل اصلی آن این است که نگرش آن ها، شاید یک نگرش تربیتی و مبتنی بر رفتار شناسی نبوده و بدون درک علت می خواهند ظاهر رفتار افراد را اصلاح کنند. نگرش قدیمی مبصر مآبانه و انضباط مدار که از دانش آموزان می خواست موی سر و ناخن ها خود را کوتاه کنند، در یک صف راه بروند و با روش های متحدالشکلی و بدون چون و چرا عمل کنند، در آموزش و پرورش فعلی جهان کاربرد موفقیت آمیزی ندارند. اکنون مجموعه ی درک و اطلاعات دانش آموزان با مجموعه ی درک و اطلاعات دانش آموزان پنجاه سال قبل قابل مقایسه نیست و ما به عنوان مدیر یا معلم نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم.
آموزش و پرورش جدید صحنه ای از یادگیری های متقابل از همه رسانه ها، افراد و تأثیرات فرهنگی همه جوامع است. خیلی از دانش آموزان از کوچک ترین وقایع جهان و محیط قبل از معلمان و مدیران خود آگاه می شوند و انتظارات خاصی از آن ها دارند. در چنین شرایطی، تغییر و اصلاح رفتار تابع درک عمیق علل رفتار است. به همین دلیل برای برقراری انضباط و اصلاح رفتار باید معلمان و مدیران اصول رفتار شناسی و برقراری انضباط را درک و نگرش های درست و عالمانه ای نسبت به آن داشته باشند تا در کارهای پرورشی خود موفق باشند.
اینجانب .....معاون آموزشی آموزشگاه .... می باشم.و .... سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش دارم. در سال تحصیلی اخیر نکته ای که توجه مرا به خود جلب نمود بی انضباطی تعدادی از دانش آموزان بود وبا توجه به شواهدی که داشته ام مسئله مورد نظرم که مشکل اخلاقی و انضباطی دانش آموزان به قرار زیر بود:
1- در روزهای آغازین سال تحصیلی متوجه برخی بی انضباطی و بی انگیزگی هایی از جانب تعداد کثیری از دانش آموزان شدم به حدی که این مسئله نوعی گریز و بیزاری از این دانش آموزان به من القا کرد. اما بعد از دو سه روز از سال تحصیلی متوجه شدم که دانش آموزان کمی آرامتر و متمایل تر به مدرسه شده اند و کمی جو مدرسه رو به دوستی پیش می رود و به این نتیجه رسیدم که می توان از در دوستی با ایشان وارد شد و برای مثال یک مرتبه یکی از آنها علیرغم قوانین مدرسه موبایل آورده بود که من علیرغم متوجه شدن چشم پوشی کردم و اگرچه شاید این کار من از نظر اولیای مدرسه جالب و صحیح نبود اما مرا در جلب اعتماد و دوستی بیشتر با ایشان یاری و آنها را آرام تر کرد و متوجه شدم با مصالحت و دوستی می توان تا حدی مسئله را حل کرد ولی چگونه؟