دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 29
چکیده:
قراردادهای در حوزه تولید فیلمهای سینمایی و تلویزیونی از جمله قراردادهای نامعین است که در حقوق ما ناشناخته مانده و در نتیجه نابسامانی های حقوقی زیادی در این زمینه وجود دارد. از جمله ابهام در حقوق و تعهدات عوامل تولید فیلم – استاندارد نبودن قراردادها – انعقاد غیر تخصصی قرارداد – اختلافات قراردادی در جریان پروسه تولید فیلم و ... و اگر فقدان قوانین و مقررات اختصاصی حاکم بر صنعت سینما را هم بر آنها بیافزاییم در مجموع خلاء حقوقی شدیدی احساس می شود و این نابسامانی حقوقی به سهم خود می تواند یکی از موانع پیشاروی روند حرفه ای شدن سینمای ایران باشد. مقاله حاضر در صدد است یکی از این قراردادهای سینمایی که در تولید فیلمهای اکشن منعقد می شود را از جهت حقوقی به عنوان اولین گام بررسی نماید. امید است مقدمه ای باشد برای ورود مستعدتران به عرصه سینما و رسانه.
مقدمه
در دو قرن اخیر پیشرفت روز افزون علم و ایجاد اختراعات و اکتشافات جدید و پیچیده تر شدن روابط انسان ها از جنبه های گوناگون و زندگی نوین شهری, نیازهای حقوقی به دنبال داشت که حقوق می بایست پاسخگوی آنها و همگام با آنها باشد.
سینما هم یکی از آن پدیده های جدید است. ایجاد روابط حقوقی مختلف و قراردادهای سینمایی در انواع حوزه های سینمایی، مالکیت معنوی آثار سینمایی و ... مقررات و احکام جدیدی را طلب می کرد که حقوق سنتی به تنهایی پاسخگوی آن نبود.
حرفه ی «بدل کاری»[1] نیز جز هنرهای نمایشی در عرصه ی سینما است. حرفه ای که در سینمای اروپا و آمریکا سال ها است معمول ولی در سینمای ایران در حال شکل گیری حرفه ای است. مطرح شدن این حرفه در سینمای ایران نیز قابل توجه است:
سریال آلمانی «هشدار برای کبرا 11» یکی از پر فروش ترین و پر بیننده ترین سریال های جهان است و پخش جهانی دارد. این سریال به داشتن صحنه های جذاب اکشن و مخاطره آمیز مشهور است. یکی از بدل کاران این سریال، یک ایرانی می باشد[2].
این بدل کار حرفه ای پس از بازگشت به ایران، شروع به تشکیل گروه بدلکاری به سبک و سیاق کشورهای اروپایی و جذب جوانان و تعلیم آنها پرداخت. سازمان صدا و سیمای ایران با پخش 13 برنامه از گروه بدلکاران در ایام نوروز 86 سهم عمده ای در مطرح شدن این حرفه در سینمای ایران و مخاطبان آن داشت. این گروه هم اکنون در حال نقش آفرینی در فیلم های پلیسی و اکشن می باشد که نمونه آن فیلم های «حادثه سواران» و «کارناوال مرگ»است.
در حقوق ما قوانین و مقررات ناظر بر سینما اندک است و رجوع به منابع فقهی هم نمی تواند کارگشا باشد. در مورد حرفه بدل کاری نیز هیچ آیین نامه و نظام نامه و .. نداریم که زوایای حقوقی این حرفه را نشان دهد. در نتیجه ضرورت مطالعات حقوقی در زمینه های سینمایی محسوس است و نگارنده نیز همین هدف را در نگارش این تحقیق در پیش رو دارد.
تحقیق حاضر به عنوان اولین گام جنبه های حقوقی این حرفه ی سینمایی را با استفاده از اصول و قواعد کلی حقوقی و منابع موجود و مقایسه با حقوق خارجی، بررسی می نماید.
قسمت اول: ارکان عقد فصل اول: کلیات بخش اول: تعاریف
دانشنامه آزاد ویکی پدیا بدل کاری را این گونه تعریف می کند.[3]
«بدل کاری به کارهای نمایشی خطرناکی می گویند که شخص ورزیده ای در فیلم ها و نماهنگ ها به جای هنر پیشه ی اصلی انجام می دهد و کسی هم که حرفه اش بدل کاری است، بدل کار[4] نام دارد.»
بدلکاری شامل هرگونه حرکت مخاطره آمیز و خطرناک می باشد مانند سقوط آزاد از برج ها-راندن خودروها و موتورسیکلت ها با سرعت زیاد در اتوبان ها و تصادف آنها- تعقیب و گریز خودروها- داخل شدن در آتش- آتش گرفتن- آویزان شدن از هلیکوپتر در حال پرواز- شیرجه از ارتفاع زیاد در رودخانه و دریاچه- انفجارها و تیراندازی ها- زد و خورد - شمشیربازی- چتربازی- درگیری با حیوانات درنده و سمی- لوکیشن های زیر آب و ..
به طور کلی در هر جا که حرکتی دارای ریسکی بیشتر از حد معمول برای خود اجراکننده و یا دیگران باشد بدل کاری محسوب می شود. پس مثلاً سوار شدن بر هواپیمای مسافربری نیز دارای اندازه ای ریسک است لیکن این ریسک متعارف است و بدل کاری محسوب نمی شود. در نتیجه هنرپیشه اصلی فیلم موظف است این سکانس را اجرا نماید.
یکی از تعهدات فیلم ساز در برابر هنرپیشه اصلی این است که نبایستی از هنرپیشه اصلی درخواست شود که ریسک اجرای بدل کاری را به عهده بگیرد.
بخش دوم: ماهیت حقوقی قرارداد بدل کاری
در مورد ماهیت حقوقی این قرارداد، سه عنوان می تواند به ذهن آید.
1) ماده 10 قانون مدنی 2) جُعاله 3) اجاره اشخاص.
ابتدا از بین جعاله و اجاره ی اشخاص توصیف مناسب تر را انتخاب می کنیم و سپس با مادهی 10 قانون مدنی مقایسه می کنیم.
برای تمیز اجاره اشخاص از جعاله باید موضوع عقد را محل توجه قرار داد.[5]
در عقد اجاره اشخاص، موضوع عقد (میزان کار) باید تفصیلاً معلوم و معین باشد ولی در جعاله ممکن است مردد و کیفیات آن نامعلوم باشد. (ماده 564 قانون مدنی)
حال باید دید آیا موضوع قرارداد بدلکاری می تواند تفصیلاً معلوم باشد؟
در حین انعقاد قرارداد، بدل کار اجمالاً می داند که باید صحنه ی تصادف را اجرا کند ولی تعیین دقیق و تفصیلی کیفیات صحنه در زمان مقرر و هماهنگی با سایر بدلکاران و شرایط روز فیلم برداری مشخص می شود و همهی این تعهدات بدل کار را نمی توان در حین انعقاد عقد بر روی کاغذ طراحی کرد. این فرض با قرارداد اجارهی اشخاص که تعهد اجیر در حین عقد دقیقاً معلوم است ناسازگار است. در نتیجه به نظر می رسد قرارداد بدل کاری دارای ماهیت عقد جعاله باشد. با این تفسیر وقتی قرارداد بدل کاری در قالب جعاله جای گرفت نوبت به استناد به ماده 10 قانون مدنی نمی رسد زیرا عقد غیر معین عقدی است که در میان عقود معین وجود نداشته باشد.
فایده تشخیص ماهیت عقد در ترتب آثار و احکام آن است. پس اگر عقد جعاله فرض شود عقدی جایز است و اگر اجاره اشخاص و یا ماده 10 قانون مدنی باشد لازم است.
خواهیم دید که جعاله تلقی کردن قرارداد بدل کاری به مصلحت بدل کار و حمایت از جسم و جان انسان نزدیک تر است.
بخش سوم: طرفین عقد
شرکتهای فیلم سازی و کانال های تلویزیونی و سپس آژانس های تبلیغاتی مهم ترین طرف های قرارداد با بدلکار هستند. بنابراین نباید پنداشت که طرف قرارداد بدل کاری کارگردان است زیرا کارگردان خود طرف قرارداد شرکت تولید کنندهی فیلم می باشد.
فصل دوم: بررسی مشروعیت قرارداد
مشروعیت قرارداد نخستین بحثی است که در بررسی قراردادهای جدید و خصوصی می تواند محل توجه قرار گیرد. همان طور که گفتیم قرارداد بدل کاری یکی از انواع قراردادهای سینمایی است که در حقوق خارجی پذیرفته شده است لاکن پذیرش این توافق در نظام حقوقی ایران منوط به گذشتن از فیلترهای مذهبی و اصول حقوقی است.(ماده 975 ق.م)
با توجه به این که موضوع این قرارداد به هر حال به نوعی مربوط به صدمه خوردن و صدمه زدن به جسم و جان انسان می شود، صحت این قرارداد از 3 جهت می تواند به چالش کشیده شود:
- حقوق مربوط به شخصیت
- مقاصد شریعت اسلامی
- موضوع قرارداد
اینک هر کدام را توضیح می دهیم تا به نتیجه صواب برسیم:
الف: حقوق مربوط به شخصیت
«حقوق مربوط به شخصیت، حقوقی است که به هر انسانی از این حیث که انسان است صرف نظر از وابستگی او به جامعه یا نژاد خاص، تعلق دارد و حقوقی است که بیشتر از شخص انسان حمایت می کند تا منافع مادی او و قابل انفکاک از انسان نیست و در واقع از شخصیت جسمی و معنوی انسان حمایت می کند. شخصیت جسمی انسان، محترم و مورد حمایت قانون گذار است و هر گونه لطمه و ضرب و جرح و تعرض به این حقوق ممنوع و موجب مسئولیت کیفری و مدنی است. یکی از ویژگی های حقوق مربوط به شخصیت این است که این حقوق نمی تواند موضوع قراردادهای خصوصی واقع شود و قابل نقل و انتقال و اسقاط نیست در نتیجه شخص نمی تواند به صدمه زدن به خودش توسط دیگری رضایت دهد و رضایت زیاده دیده اصولاً ایراد ضرب و جرح و یا قتل را مباح نمی گرداند و قراردادهایی هم که به این حقوق صدمه زند باطل است. با وجود این آزادی انسان اقتضا می کند که استثنائاً بعضی از قراردادهای راجع به این حقوق معتبر شناخته شود. از جمله آنها قراردادهایی است که صدمهی «سبک» و «غیر قطعی» به جسم انسان وارد کند و آن هم در صورتی که عقلایی باشد[6]».
پرسش این است که آیا توافقات بدل کاری از مصادیق این بحث می باشد؟
به نظر می رسد ملاک شدت صدمه را بتوان در این فرض نیز اعمال کرد، در نتیجه اگر در بدل کاری صحنه مورد توافق، احتمال مرگ بسیار بالا باشد همچون سقوط از برج 50 طبقه و یا احتمال جراحت شدید بسیار زیاد باشد (همچون قطع نخاع و زمین گیر شدن بدل کار) باید قائل به بطلان قرارداد شد. زیرا در این فرض این قرارداد مخالف حقوق مربوط به شخصیت یا حداقل مخالف روح قوانین حمایت کننده از حقوق مربوط به شخصیت است.[7]
ملاک میزان احتمال مرگ و جراحت شدید را هم باید با توجه به عرف بدلکاران در نظر گرفت پس مثلاً سقوط از یک ساختمان چهار طبقه برای مردم عادی کشنده است در حالی که در میان بدل کاران متعارف و معمولی است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید