قابلیت ویرایش : دارد
تعداد صفحات اسلاید : 22
برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید
برای خرید برید پایین!
درخواست یا سفارش پاورپوینت : تلگرام یا پیامک : 09392481506
پاورپوینت تاسیسات و زیر ساخت های شهری
قابلیت ویرایش : دارد
تعداد صفحات اسلاید : 22
برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید
برای خرید برید پایین!
درخواست یا سفارش پاورپوینت : تلگرام یا پیامک : 09392481506
پپیشگفتار
برنامه ریزی شهری از جامعیت خاصی برخوردار میباشد و محتوای آن به نسبت عمق ارتباطی که با محیط شهر و ساکنان آن دارد، بسیار گسترده است. شاید کمتر دانشی را بتوان یافت که اینچنین با رسته های مختلف علمی در ارتباط باشد، از آنها بهره گیرد و در عین حال برای خود رشته ای مستقل باشد. برنامه ریزی شهری یک سیستم است. سیستمی کار عناصر و اجزائی تشکیل گردیده که با هم در ارتباطند، با هم تداخل دارند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. ولی بر وی هم صورت واحدی پیدا می کنند. لذا، با چنین بینشی که بر این دانش مرتب است، تألیف یک یا چند کتاب نمی تواند بیانگر کلیه اصول محتوایی، ضوابط، ارتباطات و خصوصیات آن باشد.
برنامه ریزی شهری، به دلیل پویندگی انسان، دانشی پویا است که روز به روز تحول بیشتری یافته و زمینه های مساعدی را جهت پژوهش و تحقیق به وجود می آورد؛ و با توجه به دور تسلسلی که دارد، نمی توان یکجا و به یکباره به تعریف و توضیح آن پرداخت و کتابی را فراهم آورد که به نحو کامل، برنامه ریزی شهری را معرفی کرده، و کلیه نکات آنرا یادآور شده باشد. بلکه، تنها می توان به توضیح در مورد قسمتهایی از آن پرداخت.
از نظر تاریخی، سابقه برنامه ریزی شهری به ادوار بسیار دور می شد. ولی سابقه مدون و مطالعه و تجریه و تحلیل علمی آن به دوران پس از انقلاب صنعتی و خاصه قرن حاضر و به نحوی اختصاصی تر به دهه ای اخیر می رسد. برنامه ریزی شهری، در رابطه با توسعه شهرها، افزایش جمعیت آنها و تأثیر ماشینیسم بر حیات شهرها و ساکنین آنها، هر روز از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد. شهرها با محیط منطقه ای و نواحی اطراف خود در ارتباطند و از کلیه شرایط آنها، اعم از اقلیمی و طبیعی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل معیشتی و اقتصادی تأثیر می پذیرند و بر آنها نیز بطور متقابل تأثیر می گذارنید.چنین رابطه و نظامی در اثر توسعه یکباره فیزیکی و افزایش انفجار آمیز جمعیت شهرها، نظام شهرنشینی را با بحران و آینده آن را با ابهام روبرو ساخته است. وجود همین عوامل، بر اهمیت برنامه ریزی شهری و لزوم تحقیق و تفحص بیشتر در رابطه با آن می افزاید.
هدف از تدوین کتاب حاضر، بیشتر معرفی و بیان اصول مقدماتی برنامه ریزی شهری است، و به هیچ وجه ادعای آن که با نوشتن این کتاب، کلیه نکات برنامه ریزی شهری یا مقدمات آن آورده شده، یا حتی با عنوان مطالبی چند در بعضی از موارد آن توضیح کاملی فراهم آمده است، معنائی ندارد. این کتاب ضمن معرفی اصول مقدماتی برنامه ریزی شهر، رابطه عناصر مختلف موثر در آن در مورد بررسی قرار داده و روند مطالعاتی، تعاریف، اصطلاحات ، و ارتباطات آن را به عنوان زمینه هایی جهت شروع مراحل بعدی تحقیق و تتبع در برمی گیرد.
در تدوین این کتاب، ضمن استفاده از منابع و ماخذ داخلی و خارجی، به میزان قابل توجهی از پژوهشها و تجربیات شخصی استفاده شده و موضوعات مطروحه و تجزیه و تحلیل مباحث مربوط به آنها به نحوی انجام گرفته که اساس محتوایی درس «مبانی برنامه ریزی مجتمع های زیستی» در دانشکده های معماری و قسمت شهرسازی درس «مبانی معماری و شهرسازی» در دانشکده های عمران را بپوشاند.
امید که در این رهگذر، نویسنده توانسته باشد دین خود را در آموزش مسائل شهر سازی و ارتباط میان رشته ای دانشهای معماری و عمران با شهرسازی و خصوصاً برنامه ریزی شهری ادا نماید. تا چنین تخصصهایی بتوانند با شناخت بیشتر در رابطه با مسائل شهرسازی، به انجام امور عمرانی همت گمارند.
در خاتمه از شورای محترم کتاب، حوزه معاونت محترم پژوهشی و واحد انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران که امکان چاپ این کتاب را فراهم آوردند، تشکر نموده و امیدوار است که صاحب نظران با انتقادات و نظریات مفید و سازنده خود، اینجانب را در تهیه و تدوین کتب بهتر و مفیدتر یاری فرمایند.
مفهوم شهر و شهرسازی
محیط زیست دارای مفهومی جامع است. در حالیکه شهر و شهرسازی تصویر محدودی از آنرا در اذهان زنده می کند. مفهوم محیط زیست، شهر و شهرسازی و تمام آنچه را که از این پدیده می شناسیم، در برمی گیرد.
شهر یکی از پدیده های بشری در محیط زیست به منظور اسکان، تأمین معیشت، داشتن روابط اجتماعی و اقتصادی و مانند آنهاست ولی اولین آن نمی باشد. انسان خود محیط سکونتش را فراهم کرده و خود به ایجاد و نحوه زندگی در آن اقدام نموده است. احساس لزوم تثبیت در یک نقطه به زندگی در کنار یکدیگر و لازم ملزومات آنها، انسان را بر آن داشته است که هماهنگ با محیط طبیعی و داده های ساختمانی محیط اطراف خود، به ایجاد مسکن دست بزند. ده نشینی و شهرنشینی، یکی از اقسام نحوه زندگی بشر بر سطح زمین و به عنوان استقرار ثابت بشر در محیط زیست است. بنابر نظر بسیارب از صاحبنظران و خاصه جغرافیدانان، نحوه زندگی بشر و سکونت او، دارای دو تقسیم بزرگ کوچ نشینی و یکجا نشینی است که اهم آنها بقرار زیر است:
- کوچ نشینی بر مبنای صید و شکار
- کوچ نشینی بر مبنای زندگی شبانی
- کوچ نشینی بر مبنای ییلاق و قشلاق
- کوچ نشینی بر مبنای مهاجرت شبانی
- کوچ نشینی بر مبنای کشاورزی ابتدائی
- یکجانشینی بر مبنای کشاورزی و به گزینی مواد کشاورزی
از دیدگاه دیگر، نحوه استقرار انسان در کره زمین بر اساس زندگی در مساکن متحرک، مساکن نیمه متحرک و مساکن ثابت استوار است. زندگی ثابت و ایجاد ده همراه با کشاورزی آغاز می شود، که از شرایط اولیه آب کافی، خاک مساعد و موقعیت مناسب بوده است. ایجاد و پراکندگی روستاها و استقرارشان در نقاط مختلف، افزایش مبادلات و تولیدات کشاورزی و عوامل دیگری که اشاره خواهد شد، منجر به پیدایش نوع دیگری از زندگی یکجانشینی یعنی شهرنشینی شده است.
در حال نیز، با آنکه شهرنشینی روزبروز در حال توسعه است، ولی هنوز قسمت اعظم جماعات انسانی در سراسر دنیا در روستاها زندگی می کنند. اهمیت توجه به روستاها کمتر از اهمیت توجه به شهرها نیست. وجود روستاها از شرط اصلی شهرنشینی و تأمین کننده مواد کشاورزی و دامی آن است.
اجتماع انسانها در هر مکان و در هر زمان و بهر منظوری که بوده باشد، تحت تأثیر روابط آنها با یکدیگر و همچنین با سایر جوامع بوده است. همچنانکه شهر جزئی از حوزه محیط زیست است روستا نیز جزء دیگر آنست. شهر و روستا هر دو بر یمدیگر تأثیر می گذارند، و محیط نیز هر دو موثر است.
توجه به پدیده روستا در قالب هر برنامه ریزی منطقه ای از اولویت و اهمیت خاصی برخوردتر است به عباذت دیگر، نمی توان به شهرها توجه داشت و به ادامه راه حلهای مناسب برای رفع مشکلات و نواقص آنها پرداخت، بدون آنکه به محیط اطرافشان و حوزه های نفوذی متقابل بین شهر و روستا توجه داشته باشیم. در عین آنکه تکنیک شهرسازی به منظور بهبود شهرها از دیدگاههای مختلف مختلف شهری بکار گرفته می شود، پا بپای آن لزوم نوسازی و بهسازی روستاها از جهات مختلف نظیر: بهبود مسکن، ساختمان، سیما و بافت روستا، تاسیسات عمومی، کشا.رزی، دامداری، بهداشت و درمان، آموزش، اقتصاد و مانند آنها، براساس نحوه زندگی اجتماعی و خصوصیات طبیعی و منطقه ای که روستاها در آن قرار دارند، کاملاً حس می شود.
جذب و جلب جمعیت روستائی به طرف شهر به دلیل وجود امکانات رفاهی در شهرها و کمبود آن، در روستاها، (امکان یافتن کار در شهرها و احتیاج به نیروی کار در جوامع شهری، مشکلات مربوط به کشاورزی، دامپروری و کمبود آب و دفع آفات، پائین بودن سطح در آمد، عدم تخصص و مهارت فنی کشاورزی در روستاها، وجود امکانات آموزشی و درمانی در شهرها و فقدان آن در دهات، نبودن راههای ارتباطی کافی و کارآ در مناطق روستائی، دور بودن بسیاری از روستاها به مراکز شهری که دارای امکانات مختلف اجتماعی و اقتصادی هستند، تنوع مشاغل ومانند آنها) صورت گرفته است. مهاجرت از سوی روستاها به طرف شهرها و خاصه شهرهای بزرگ، باعث پائیت رفتن سطح تولید کشا.رزی و دامپروری، مشکلات افزایش جمعیت و تراکم آن در (شهرها)، مشکلات مربوط به مسکن، توسة ناموزون شهرها، عدم تکافوی تأسیسات شهری، مشکلات ترافیک و رفت وآمد و عدم آشنائی روستایی با زندگی شهری و مانند آنها شده است. بنابراین، وجود یک ارتباط صحیح و هماهنگ و تدوین برنامه هایی به منظور استفاده از امکانات هر چه بهتر برای بکارگیری استعدادهای طبیعی و انسانی مناطق مختلف که در دل خود شهرهای کوچک و بزرگ و روستاهای بیشماری را می پرورند، کاملاً لازم و ضروری است.
شهرها بایستی بر مبنای نقش و وظیفه و امکان و استعدادی که در سطح منطقه خود دارند، انجام وظیفه کنند و به نحوی توسعه یابند که اثرات منفی خود را بر روال زندگی روستاها به حداقل برسانند. بایستی برنامه ریزیهای شهری، روستایی و منطقه ای، به نحوی به مرحله اجرا در آند که به سکونتگاه و نوع فعالیتهای انسانی منطقه به صورت یک جامعه بزرگ منطقه ای نگریسته شود که جمعیتش در مناطق مختلف منطقه پخش گردیده و زیستگاههای انسان (از شهر یا روستا) در اطراف و اکناف آن پراکنده شده اند.
در برنامه های شهرسازی و تدوین برنامه های مختلف برای شهر، نبایستی شهر را به صورت تافته ای جدا بافته از منطقه اش در نظر بگیریم؛ و ارتباطات مرئی یا نامرئی شهرها و روستاها را فرانوش کنیم. هدف بیشتر بر این اصل قرارداد که برنامه ریزیهای شهری و روستایی و منطقه ای پا به پای هم و همگام با هم پیش روند. همانطور که هر یک از تأسیسات شهر از دیدگاه برنامه ریزیها و طرح ریزی های شهری بایستی منطق و اساس مخصوص بخود را دارا باشند، شهرها و روستاها نیز باید مکان مخصوص بخود را داشته باشند. وجود شهرهای مملو از جمعیت و انباشته از انواع آلودگیها و دست و پنجه نرم کردن شهرنشینان با مشکلات و ومسائل شهری، یکی از دلایلش عدم توجه به روستاهاست. چنانچه برای شهر و روستاها هماهنگ با یکدیگر برنامه ریزی شوذ، و شهرها همه گونه امکانات و اعتبارات و احتیاجات نواحی روستایی را در اختیار خود نگیرند، ضمن آنکه از شدت مشکلات و مسائل شهری کاسته خواهد شد، روستاها نیز خالی از سکنه نخواهند گردید.
شهر چیست؟
به عبارت ساده، شهر را می توان یک واحد اجتماعی و سیاسی، یک واحد فعالیتی، فیزیکی و جمعیتی دانست. به عبارت کلی تر، شهر عبارت از الحاق یک مکان فیزیکی با مردم ساکن آن است. ولی می توان این تعریف را کاملتر نمود و گفت: شهر مجموعه ای از ترکیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیطهای ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت ساکن متمرکز شده است. جعیت در این مجموعه به صور منظمی درآمده و آداب و رسومی را برای خود ابداع کرده است. علاوه بر آن،این جمعیت به صورت مختلف تخصص یافته، ولی از نظز تولید انرژی و غذا معمولاً وابستگی شدیدی به مجموعه ای مشابه با طبیعت لا مجموعه های روستایی دارد.
شهر به معنای کامل یک سیستم بلز است، یعنی نمی تواند از هر نظر کامل و مجموعه ای از تمام عناصر لازم جهت ادامه حیات خود باشد. بنابراین بطور مجزا و جدا از سایر نقاط نمی تواند به فعالیت خود ادامه دهد. بنابراین مبادله احتیاجات فیزیکی، طبیعی و اقتصادی، اجتماعیف فرهنگی و خلاصه تمام ضروریات بین شهر و دیگر واحدهای زیستی، از مهمترین شرایط ادامه حیات شهرهاست.
بربای شهر یعنی پدیده ای که همه آن را می شناسیم و بروسنی به وجود آن آگاهی داریم، تعاریف زیادی شده است. اگر تمام شهرهای دنیا را نیز مطالعه کنیم به یک مفهوم کلی نخواهیم رسید. ولی قدر مسلم آنست که وقتی صحبت از شهر می شود، معمولاً پدیده ها و تصاویری در ذهن انسان شکل می گیرد که غیر از آن چیزهائیست که در روستاها وجود دارد.
بطور کلی، جمعیت نسبتاً متراکم، وجود خیابانها و مراکز کار و تجارت، ساختمانهای مرتفع که نسبت به دهات و روستاها متفاوت است، امکانات رفاهی و آموزشی و وجود گسترده وسائط نقلیه، همه علائمی است که در شهر وجود دارد. در دوره های گذشته بسیاری از این علائم به چشم نمی خورده است، ولی به بسیاری از نقاط شهر گفته می شده است. در تمدنهای خیلی قدیمی مراکز جمعیتی وجود داشته که به آن نقاط شهر اطلاق می شده وقطعاً به مناسب نوع شغل و وظایفی که بعهده داشته اند با مناطق روستائی متفاوت بوده اند. به عنوان مثال، رومیان لغتی را بنام Urbs استعمال کرده اند که درست در مقابل روستا استعمال داشته است، و زمانی این لغت را بکار می برده اند که مثلاً به محلی می رفتند که فرم زندگی و مشاغل آن، با زندگی روستائی متفاوت بوده است. امروزه معمولاً در یک منطقه به نقاطی اسم شهر می دهند که دارای جمعیتی بده و از نظر فعالیت، متنوع تر از مناطق روستایی باشند. ولی این حکم نیز قطعی نمی تواند باشد. زیرا چه بسیار مراکز و نقاطی وجود دارند که در یک فصل از سال دارای جمعیت هستند و در غیر آن فصول خالی از آن. بهر ترتیب تعاریف متعددی از شهر شده است که ذیلاً به مهمترین آنها اشاره می کنیم:
تعاریف مختلف شهر:
تعریف عددی: تعریف عددی ساده ترین تعریفی است که می توان از شهر نمود. زیرل یکی از بهترین وجه تمایز بین شهره و ده، تعداد جمعیت آنست. بر اساس عدد می توان شهر را چنین تعریف نمود: مرکزی از اجتماع نفوس که در نقطه ای گرد آمده و تراکم و انبوهی جمعیت در آن از حد معینی پایین تر نباشد. بر این اساس در بیشتر ممالک، حد جمعیت شهر 2500 نفر است. یادآور می شود که تعداد و رقم شاخص برای شناخت شهر، هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی متفاوت است، و مهمتر آنکه در هر کشوری بنا به موقعیت خاص آن کشور حد جمعیت شهر تفائت می کند. مثلاً، در فرانسه مقیاس شناخت شهر از ده، تعداد 2000 نفر ساکن است. در آلمان، چکسلواکی و ترکیه هم، رقم 2000 نفر ملاک تشخیص شهر از روستا است. در ایالات متحده و مکزیک رقم 2500 نفر و در هلند و یونان و ایران 5000 نفر و در ایرلند رقم 1500 نفر مشخص کننده شهری بودن یا روستائی بودن یک نقطه می باشد. بعضی معتقدند، منطقه شهری به مناسبت آنکه دائماً در حال توسعه است و شهرها را نمی توان در یک چهار دیواری قرار داد که بتوان حدود و تعداد آنها را مشخص کرد، بهتر است که به این گونه موارد بجای کلمه شهر، منطقة شهری اطلاق شود. تعریف آماری و عددی ضمن آن که تعریف روشن و ساده ایست، ولی از نظر علمی نمی توان آن را تعریف جامعی دانست.
تعریف تاریخی: برخی از علما معتقدند که مراکزی که از قدیم نام شهر به آنها اطلاق شده است، به عنوان شهر شناخته می شوند و در واقع به افتخار قدمتی که دارند، همیشه شهر باقی می مانند.
تعریف حقوقی: نوع دیگر تعریف شهر تعریف حقوقی و اداری است. در دوره های گذشته، شهرها دارای امتیازاتی بودند که در روستاها وجود نداشت. مانند بسیاری از شهرهای قرون وسطایی که حق داشتند برای خود بازار داشته باشند، یا به خدمات نظامی بپردازند. در حالی که روستاها از این امتیازات برخوردار نبودند.
تعاریف دیگری نیز از شهر شده است که ذیلاً به اهم آنها اشاره می شود:
- شهر جائی است که شغل سکنه آن غیر از کشاورزی باشد.
- سیمای شهر و مناظر و مساکن آن، وجه تمایز شهر با روستا است.
- شهر جائی است که در آن نوع مسکن، رفتار، درآمد، سیمای شهری و پوشاک مردم آن با روستا متفاوت است.
به نظر جغرافیدانان، شهر منظره ای مصنوعی از خیابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهایی است که زندگی شهری را امکان پذیر می سازد. جغرافیدانان ، شهر را به عنوان یک واحد مجزا را بحساب نیاورده و ارتباط متقابل آن را با منطقه و کشور مورد مطالعه قرار می دهند. رویهمرفته از تعاریفی که ذکر شد، هر چند که هیچ کدام به دلایلی آنطور که باید گویا نمی باشند،شاید بتوان برای شهرها مشخصائی قائل شد. این مشخصات می تواند از نظر جمعیتی، مساحت نوع مشاغل، روابط مردم، امکانات رفاهی و تأسیسات عمومی، عوامل تجاری و اداری و صنعتی، بافت و ساختمان فیزیکی، تصاویری از شهر را در ذهن بوجود آورد. در حقیقت شهر جایی است با جمعیتی تعلیم یافته در بخش خدمات اداری، بانکداری، آموزش و پرورش، بهداشت، صنایع و کارخانه های بزرگ، با سبک زندگی متفاوت از جامعه روستایی.
شهرسازی کدامست
اساساً شهرسازی علمی است که می توان گفت اخیراٌ بوجود آمده است. با این حال عده ای را در مقابل این نظر عقیده بر این است که هنر شهرسازی همزمان با پیدایش انسان آغاز گشته است و نباید این نکته فراموش شود که بجز چند شهر جدید که با مطالعه و از روی نقشه و طرح قبلی ساخته شده اند، شهرهای زیادی که دارای مشخصات شهر کامل بوده و از نظر جنبه های بشری متنوع و زیبا باشند، همگی بدون نقشه و طرح قبلی و به سادگی ایجاد شده اند. امروزه توسعه استعدادهای علمی و تخصص بشر سبب شده است که شهر به صورت مجموعه ای واحد به نظر آید که مانند دارای خصایص و ویژگیهای زندگی است به بیان ساده تر، مجموعه روشها و تدابیری که متخصصین امور شهری بوسیله آن شهرها را بهتر می سازند،به شهرسازی یا علم تنسیق شهرها شهرت دارد. از دیدگاه دیگر، شهرسازی عبارتست از مطالعه طرح ریزی و توسعه شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی با تئجه به حداقل رساندن مشکلات شهری و پاسخ گویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری.
از طرف دیگر، طرح و تنظیم نقشه های جدید، توزیع صحیح تأسیسات شهری و برنامه ریزی جهت حمل و نقل شهری، از جمله وظایف شهرسازی است. بنابراین، مأموریت شهرسازان به مراتب بالاتر و مهمتر از ساختن و به وجود آوردن انبیه و ساختمانهای شهری می باشد. بسط روابط اجتماعی و اقتصادی، ایجاد محیطهای راحت و سالم، کاستن با بحداقل رساندن اثرات سوء زندگی شهری، استفاده از تکنیکهایی که بتواند ضمن آنکه انسان شهرنشین را به طبیعت نزدیکتر سازد، اثرات عوامل نامساعد طبیعی را بر زندگی شهری کاهش دهد، از جمله وظایف دیگر شهرسازان است. شهرسازی در عین حال که خود علمی است مستقل و مجزا از سایر علوم، از همراهی و همکاری بسیاری از علوم استفاده می نماید. شهرسازی ضمن ارتباط با علون فنی از یک سلسله عوامل بدیهی بهره می گیرد و از معادله یا فرمولی مشخص استفاده نمی کند. به عبارتی یک طرف قضیه شهرسازی را علوم فنی تشکیل می دهد، در حالیکه بدلیل وجود جوامع انسانی و خواست ها و نظریات و علائق و سنت های آنها، علوم اجتماعی، جامعه شناسی، اقتصاد علوم طبیعی و معماری طرف دیگر را بوجود می آورند. با توجه به خصوصیات اجتماعی جامعه شهری، خواست ها، سنت ها، علائق و بطور کلی فرهنگ آداب و رسوم آنها، شهرسازی علمی است که اگر صحیح به کار گرفته شود با استفاده از علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم طبیعی در توسعه و بهبود وضع شهرها و ایجاد محیطهای سالم و راحت شهری، فنونی را بکار خواهد بست که می تواند پدیده طراحی شده شهر را به عنوان یک پدیده هنری جلوه گر سازد.
برنامه های شهرسازی را نمی توان به عنوان یک برنامه خاص شهر وجدا از محیطهای اطراف خود دانست. بنابراین، درشهرسازی یکی از مهمترین مطالعات در جهت طراحیهای محیط شهری، هماهنگی شهرها با محیطهای طبیعی، فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی اطراف آنها از یکسو و ارتباط متقابل نواحی زیستی با یکدیگر از سوی دیگر است. در برنامه ریزیها، طراحیها و هرگونه اقدامی در جهت شهرسازی در هر محیط شهری، در نظر گرفتن وجوه مشترک بین شهر با محیط اطراف دارای اهمیت ویژه ای است. این وجوه مشترک و ارتباطات، ممکنست از سطح محیطها و روستاهای نزدیک یک شهر شروع شود و تا به مناطق بزرگ اطراف و حتی کشور بینجامد.
در طرحها و برنامه ریزیهای شهری و در هر گونه اقدامی در جهت شهر مورد مطالعه بایستی امکانات شهر از نظر فیزیکی ، اقتصادی و خواست مردم در رابطه با منطق طرحهای توسعه مورد توجه واقع شود .
در شهرسازی مسئله این نیست که با ایجاد چند ساختمان یا چند شبکه راه و تأمین چند مدرسه یا درمانگاه یا پارک ، مشکلات را حل نمود . مسئلة مهمتر آنست که از طریق تعیین تراکمهای معقول جمعیتی و برنامه ریزی صحیح مسکن ( با توجه به خواست ساکنین ) و تأمین نیازهای وابسته به مسکن ، روابط محله ای شهری ، به نحو صحیحی در مد نظر قرار داشته باشند که این خود نمی تواند تنها به صورت ارائة یک نقشه شهرسازی بیان شود .
شهرساز کیست :
در بیانی کوتاه و با توجه به گفتار قبل ، در حقیقت شهرساز یا طراح و برنامه ریزی شهری عبارت از دو پدیده محیط و انسان هستند که در کنار هم جوامع زیستی را بوجود آورده اند .
تکنیک شهرسازی و بکار بستن آن در زمینه طراحی های محیط ، در حقیقت روشی است که به توسعه و بسط عوامل فوق می پردازد . بنا به این تعریف ، شهرساز به ایجاد رابطه ای منطقی بین انسان و محیط زیست مبادرت می کند . در واقع بزرگترین اختراع بشر نیز ، ساختن محیطهای زیستی بوده است که ضمن تأمین معیشت و بسط روابط انسانی و اقتصادی و روال یک زندگی جمعی ، بتواند در کنار دیگر همنوعان خود به تأمین احتیاجات و رفع نیازمندیهای خودش بپردازد ، از حداکثر داده های محیط طبیعی به نفع خود استفاده نماید و اثرات نامساعد عوامل طبیعی را در محیط زیست خود کاهش دهد . این بیان خود می تواند دارای معنای وسیعی باشد که ضمن در برداشتن پدیده شهر ، روستا را نیز شامل شود .
متخصصین امور شهری نیز هدفشان کمک به بسط هر چه بیشتر چنین روابط و پدیده هائی است که بتواند از طریق بکار بستن تکنیکها و روشهای خاص و با استفاده ازعلوم فیزیکی ، جغرافیائی ، اجتماعی ، اقتصادی ، هنری ، سیاسی ، فنب ، حقوقی و روان شناسی ، در کاربست روابط بین انسان و محیط زیست سهمی داشته باشند . بنابراین ، استفاده از روشها و تکنیکهای این علوم در ایجاد ،توسعه ، برنامه ریزی شهرها را ، در حقیقت ریال شهرسازی می نامند .
با توجه به موارد فوق ، شهرسازی یک کار گروهی و یک کوشش دسته جمعی با شرکت متخصصین علومی است که به نحوی در زمینة مسائل شهری می توانند به مطالعه بپردازند و در جهت بهبود ، توسعه و بطور کلی وضع آینده آنها به تعیین برنامه مبادرت کنند . همان طور که بیان شد ، شهرسازی علم ظریفی است بین علوم فنی ، انسانی و اقتصادی و طبیعی که هر چند خود رشته مستقلی از علم است از بسیاری از آنها یاری می گیرد .
در برنامه ها و مطالعات شهرسازی ، همکاری جغرافیدان ، جامعه شناس و معمار به همان اندازه ضروری است که وجود متخصص آمار ، اقتصاددان ، برنامه ریز حمل و نقل ، مهندس تأسیسات ، حقوق دان و مهندس راه و ساختمان .
امروزه متخصصین شهرسازی در زمینة مسائل شهری ، در دو رشته اصلی برنامه ریزی شهری و طرح ریزی شهری به ایفای نقش پرداخته اند .
کارگروهی شهرسازی را در هر طرح و برنامه شهری ، برنامه ریز حمل و نقل ، متخصص تأسیسات شهری ، متخصص تاریخ ، جمعیت شناسی ، اقتصاددان ، برنامه ریز منطقه ای ، جغرافیدان ، معمار و جامعه شناس همراهی می کنند .
بخش دوم
تحولات شهرنشینی
شهر چگونه به وجود می آید :
در این که چگونه شهرها بوجود آمدند ، شاید آن را بتوان فقط در حیطة تصور جستجو نمود تا استنتاج حقایق قابل مشاهده . این را می دانیم که قدیمی ترین تمدنها در حوزة بین النهرین و دره های رود نیل پای گرفته اند .
مهمترین عامل ایجاد شهر را بایستی در مازاد تولید محصولات کشاورزی ، توسعة شبکة راهها و تمایل بشر به ایجاد یک زندگی دسته جمعی در کنار یکدیگر جستجو کرد .
در میان مهمترین عوامل پیدایش شهرها ،بایستی توسعة راهها را عادی ترین و مطمئناً قدیمی ترین عامل دانست . در بررسی منشاء شهرها عامل توسعة مبادلات کالا و پیشرفتهای تجاری ، که منجر به یک محل قابل استفاده و دائمی در یک موقعیت مطلوب می گردد ؛ و عامل افراد بشری را که کارشان موجب پیشرفت ارگانیسم شهری شده است ، بایستی از جمله مواردی دانست که به ایجاد شهرها کمک ارزنده ای نموده است . تبادلات کالا و وجود محلی برای چنین تبادلاتی که می توان بازارهای مکاره ، شنبه بازارها ، چهارشنبه بازارها و مانند آنها را نتیجة پیدایش آن دانست ، در توسعه و ایجاد شهر نقش مؤثری داشته است .
همچنین ، در ایجاد و توسعة شهرها ، نبایستی نقش عامل طبیعی مانند وجود آب ، مساعدت زمین و خاک و امثال آنها را از نظر دور داشت . برخورد دو دوره در یک ناحیة کوهستانی ومساعدتهای دیگر طبیعی از جملة ای عواملند . از دیدگاه دیگر ، وجود مأمن ها و سرپناهها و مقابلة مردم در مقابل حملات خارجی را بایستی از جمله عواملی دانست که به شهرها نقش دفاعی داده و مردم را برای مقابله و دفع حملات دشمنان در کنار یکدیگر قرار داده است .
عده ای معتقدند که شهرها ، همانطور که قبلاً بیان شد ، ناشی از توسعه و بسط شبکة راهها هستند که مورخین و اقتصاددانان در این گروه قرار می گیرند . در حالیکه عده دیگری معتقدند که شهر محصول کوشش و فعالیت در زمینه امور تجاری است . در گذشته ، محلهای توقف در طول جاده های اصلی بوسیله مسافرخانه ها و دکانها مشخص شده بود و در اطراف آنها روستائیان و صنعتگران مانند چرخ سازان ، نعلبندان و تجاران که وجودشان ضروری به نظر می رسید ، سکونت داشتند . چنین شهرهایی که منشاء آنها در منطة خاورمیانه از کاروانسرا است ، در فواصل معینی و دور از هم قرار گرفته و طرز قرار گرفتنشان در طول راهها ، برپایة مخصوص بود که حد آنها سرعت حرکات وسایل نقلیه را در آن روزها تعیین می کرد .
تولید کافی غذا ، مازاد محصولات غذایی و بالنتیجه انبار کردن آنها به دلیل زیاده بر مصرف بودن این محصولات ، باعث تراکم بیشتر جمعیت روستاها و فراوانی محصولات کشاورزی گردید که خود موجب تسهیل جمع آوری غذای مازاد جهت تأمین یک جمعیت شهری گشت . در نتیجه نسبت کوچکی از کل جمعیت توانست از جمع آور و نگهداری محصولات غذائی رها شده و در آبادیهای بزرگتر از آنچه تا به آنروز ایجاد شده بود ، زندگی نماید .
تاریخ قدیمی ترین جوامع کشاورزی مختلط ، به حدود 5500 سال قبل از میلاد مسیح می رسد که در ناحیة خاورمیانه بوجود آمدند و در طول 1500 سال بعد این نوع زندگی از تپه ها و نواحی کوهستانی که برای اولین بار در آن نقاط ایجاد شده بودند ، به درة رود خانه های بزرگ خاورمیانه کشیده شد .
در طول هزاره چهارم قبل از میلاد ، بعضی از روستاهای واقع در دشتهای رسوبی بین النهرین ( دجله و فرات ) رشد نموده و عملکرد آنها تغییر کرد . آبادیهای شهری در این ناحیه توسعة کانالهای آبیاری در مقیاسی وسیع را باعث گشت .
شکفتگی کامل مناطق مستقل شهری را در دره بین النهرین ، می توان بین 2500 تا 3000 سال قبل از میلاد تخمین زد . توسعة شهرها محدود بود . زیرا چنین شهرهایی فقط امکان آوردن محصول محدودی از مواد غذایی را برای خود داشتند. در مقابل هر 50 تا 90 نفر کشاورز تنها یک غیر کشاورز وجود داشت . شاید از روی حدس و گمان بتوان شهر اروک را احتمالاً تا 50000 نفر و جمعیت شهر معروف بابل را که بعد از آن بوجود آمد ، تا حدود 80000 نفر برآورد کرد .
بطور کلی ، تاریخ شهرنشینی در ناحیة بین النهرین و در تمدن سومری به 3000 سال قبل از میلاد مسیح می رسد . در این مورد می توان به وجود شهرهای اور ، اکد ، آشور ، نینوا و اربیل اشاره نمود ، علاوه بر دوره بین النهرین ، دره رودخانه های بزرگ نیل و سند نیز ضمن آنکه مهد تمدن بشری بوده اند ، آثار قدیمی ترین شهرها را نیز می توان در آنها جستجو کرد .
رشد و توسعة شهرها بر اثر حوادث مختلف ، در تمام ادوار تاریخی دارای افول و صعود بوده است . گاهی ، شهرها چناان عظمت و توسعه ای یافته اند که به صورت یک کشور شهر در آمده اند . در دوره های بعدی شهر نشینی ، به وجود شهرهایی مثل آتن و ایپارت در یونان قدیم و شهر روم نیز ، بر می خوریم .
آنچه که اساس شهرنشینی و بسط و توسعه شهرها را بنیان گذارد ، به قرن هیجدهم میلادی باز می گردد که به عصر انقلاب صنعتی شهرت دارد .
عواملی که به توسعه و رواج شهرنشینی پس از کشف قوة بخار در سال 1765 انجامید عبارت بودند از : اختراع برق ، اتومبیل ، لوکوموتیو ، هواپیما که به توسعه و بسط راهها انجامید و به انقلاب صنعتی موسوم گردید . این عوامل شالودة شهرنشینی و اساس شهرهای بزرگ امروزی را بنیان گذارد .
شهرهای قبل از صنعت ، از بسیاری جهات با شهرهای دنیای صنعت خاصه امروزی تفاوت دارند . هر چند که شهرهای قبل از عصر صنعت ، گاهی از بزرگترین مراکز نجمع انسانی روزگار خود بودند ، توسعة آنها بطئی و کم ، محدودة شهری وجمعیت آنها مشخص شالوده های زندگی ، اجتماعی – اقتصادیشان خلاف آن چیزهایی بود که امروز در شهرهای بزرگ دنیا شاهد آن هستیم .
عوامل گسترش شهرها
انقلاب صنعتی و بدنبال آن تحولاتی که به انقلاب در امر شهرنشینی در نیمه دوم قرن نوزدهم انجامید ، استقرار انسان در شهرها را به گونة دیگری جلوه گر ساخت. مهمترنی عواملی که به رواج شهرنشینی و پیدایش شهرهای بزرگ انجامید بقرار زیرند :
1- تحول در حمل و نقل و سرعت مبادلات :این تحول ، سرعت حرکت بشر را به چند برابر سرعت حرکت قبلی رسانید . در این مورد اختراع اتومبیل ، قطار و هواپیما را همراه با توسعه و بسط شبکة راهها می توان ذکر نمود .
2- پیدایش تخصص و تقسیم کرد : در کلیه امور شهرهای پس از انقلاب صنعتی ، با تحول در امر صنعت ، احتباج به نیروی ماهر و متخصص ، روزبروز بیشتر حس می گردید .
3- ازدیاد جمعیت : در اثر علم طب و کاهش بیماریها ، خاصه بیمارهای اپیدمی و همه گیر ، ساختن داروها ، واکسن ها و امثال آنها از یکسو و بالا رفتن سطح بهداشت عمومی از سوی دیگر ، کاهش مرگ و میر را به دنبال داشت و به یکباره جمعیت جهان را به چندین برابر ادورا قبل رسانید .
4- توسعة مهاجرتها : با تغییر شکل انحنا ، مختلف تولید و تنوع فعالیتها و مشاغل از کشاورزی و دامدار به صنعتی ، مردم روستاها به شهرها سرازیر شده و به سکونت در شهرها پرداختند .
5- تمرکز صنعت و تجارت :ایجاد کارخانه های بزرگ در مناطقی که دارای شرایط بهتری مثل دسترسی به مواد اولیه ، جمعیت متخصص ، موقعیت مناسب و امثال آن بود ،تمرکز صنایع و خاصه صنایع تکمیلی و وابسته به صنایع بزرگ را بدنبال داشت که در کنار یکدیگر در شهرها متمرکز شدند ، در اثر آن توسعة راه ، و افزایش رقاب های اقتصادی ، توسعه تجارت بوجود آمد .
6- توسعة مراودات اقتصادی : در این تحول ، اقتصادهای برمنای عملکردهای منطقه ای به رقابت با یکدیگر پرداختند که خودبخود افزایش تولیدات و وجود بازارهای خرید و فروش بزرگ را به دنبال داشت .
7- بالا رفتن سطح درآمد : در اثر اشتغال به کارها و حرف مختلف در شهرها، خود بخود میزان درآمد شهرنشینان ، خاصه در شهرهای بزرگ ، به مراتب بهتر از نقاط دیگر و روستاها بود ، و این خود موجب جلب جمعیت از نقاط روستایی به سوی شهرها گردید .
8- تنوع در مشاغل : در شهرهای ما قبل صنعت ، مشاغل محدود و مشخص بود . در حالیکه در دوران پس از آن شهرنشینان می توانستند در مشاغل مختلف به کار بپردازند .
9- پیدایش و گسترش وسایل ارتباط جمعی : اختراع ماشین چاپ و سایر وسائل ارتباط جمعی مثل رادیو ، تلویزیون و تلفن ، سرعت مبادلة افکار را افزایش داد و از این نظر مردم جهان بهم نزدیکتر شدند عوامل فوق و در نتیجه این نوع زندگی بشر ، در رفم و سیمای شهری وضعیت اجتماعی شهرها تغییرات اساسی را باعث شد .
بدین ترتیب بود که عوامل فوق باعث گسترش شهرها و افزایش جمعیت گردید و تمرکز زیادی در امر صنعت پدیدار گشت . بطور کلی ، در صورتیکه بخواهیم عوامل مؤثر در پدید آوردن توسعه شهرنشینی را بر شماریم ، بهتر است به عواملی اشاره کنیم که دنیای متمدن امروزی را به وجود آورده است .
در جوامع ماقبل صنعت ، نسبت شهرنشینان به جمعیت روستایی اندک بود و شاید در بعضی از جوامع به بیش از 10% کل جمعیت نمی رسید . مقدار مازاد محصولات غذائی برای حفظ جمعیت شهرنشین ، اندک بود . زیرا ، هنوز کشاورزی غیر صنعتی رواج داشت . ترتیب و نظم داخلی شهرهای ما قبل صنعت با بافت اقتصادی و اجتماعی شهر پیوند داشت و خیابانها و معابر صرفاً جهت عبور مردمان و وسائل بهداشتی و خطرات بزرگی را به راه داشت . مسئلة مهم آنکه ، جدایی اجتماعی بین ساکنین شهر موجود و بهمین سبب محلات مختلفی در شهرها وجود داشتند .
اقتصاد شهرهای ما قبل صنعت تفاوت فراوانی با مراکز اقتصادی عصر حاضر دارند . این تفاوتها را می توان در چند گروه مورد بررسی قرار داد . نخست آنکه این گونه شهرها فاقد منابع تولید بودند و بدلیل آنکه هر نوع فعالیت اقتصادی منجر به استفاده از منابع زنده ( انسان یا حیوان ) بود ، میزان تولید کالا و تهیة خدمات به این عوامل مربوط می گشت . در حالیکه ، در جوامع صنعتی امروز از منابع انرژی غیر زنده مانند :نیروی بخار استفاده می گردد که اثر بسزائی در میزان تولید دارند . مسئله دوم ، نبودن تخصص و یا تقسیم کار است که در دنیای ما قبل صنعت وجود داشت . تمام کارها بوسیله دست انجام می گرفت و ممکن بود که یک نفر در تمام مراحل تولید کالا ، شرکت داشته باشد . در حالیکه ، در شهرهای صنعتی عصر حاضر تقسیم کار موجود است که سیستمی پیچیده دارد ، فروش کالا سازمانی خاص دارد ، و مسئلة تخصص مطرح است . عامل بعدی که دنیای صنعت را از ما قبل آن مشخص می کند ، مسئله واسطه ها است . فعالیتهای تجاری در شهرهای ما قبل صنعت توسط خود پیشه وران و تجار صورت می گرفت ، که سازمانی بهم پیوسته نداشتند و کارکنان سازنده ، خود فروشنده نیز بودند . همچنین ، نکتة قابل ذکر آنکه ، در دنیای ما قبل صنعت ، تجار و صاحبان صنایع (زرگران و پارچه بافان ) ، بردگان و رامشگران ، از خود اتحادیه ای داشتند که حیطة فعالیت آنها به شهری که در آن زندگی می کردند محدود می شد .
در تولیدات شهرهای ما قبل صنعت برای تهیه یا تولید کالا ، استاندارد معینی وجود نداشت و کالاها یکدست نبود . مسئلة دیگر ثابت نبودن قیمت کالاها بود که تابع مقرراتی خاص نبود و قیمت کالاها بین خریدار و فروشنده با توافق تعیین می شد . داد و ستد نیز به کندی صورت می گرفت و پول و استفادة مادی ، تنها هدف خریدار و فروشنده نبود . فاسد شدن و از بین رفتن کالاها و امتعه وجود داشت و اوزان و اندازه ها مقیاس پذیرفته شدة معینی نداشت ، و نه تنها از شهری به شهر دیگر متفاوت بود ، بلکه شاید از محله ای به محله دیگر بین اوزان و اندازه ها تفاوت وجود داشت .
از نظر اجتماعی ، براساس منابع تولیدی زنده ( انسان و حیوان ) با سیستم طبقاتی، نظام خانوادگی ، مذهبی ، آموزش پرورش حکومتی همراه می گشت از طبقات اجتماعی در دنیای ما قبل صنعت ، طبقه خواص برگزیده بود که وسایل زندگی آنان را اکثر جمعیت تأمین می کرد . طبقة خواص مرکب بود از افرادی که در حکومت واجد مقامی بودند ، در مقابل این طبقه ، اکثریت مردم قرار داشتند که مرکب بودند از کارگران حرف مختلف که مسلماً بین این طبقات و طبقه خواص جدایی وجود داشت .
در شهرهای قبل از صنعت ، تحرک اجتماعی وجود نداشت و تنها عاملی که ممکن بود موقعیت طبقات خاص را به خاطر اندازد ، دشمن خارجی بود نه طبقات داخل شهر ، خارجیان و افرادی که به طبقات خاص تعلق نداشتند جزء سیستم اجتماعی شهر به حساب نمی آمدند . و در صورت سکنی در شهر ،در مشاغل بسیار پایین و پست اشتغال می ورزیدند . اقلیت های مذهبی و نژادی نیز از گروههای مختلف شهر جدا بودند . داشتن نسب خانوادگی نیز در این گونه شهرها علامت تفاخر بود و تفاوت نسبی نیز د ر میان بچشم می خورد . ( فرزند ارشد و ذکور از مزیت بیشتری برخوردار بود . )
تعلیم و تربیت منحصر به افراد ذکور خانواده ها بود و در این میان طبقه خواص در تقدم بودند . اقتصاد شهرهای ما قبل صنعت به تعلیم و تربیت عمومی احتیاج نداشت . در این گونه شهرها به علت نبودن وسایل ارتباط جمعی ، مردم از یکدیگر جدا افتاده و بی اطلاع بودند . حکومت این شهرها نیز در اختیار طبقات برگزیده بود و عملاً برای نظارت بر اجتماع مؤسسات رسمی نقش مؤثری نداشتند و قوام اجتماع بیشتر از طریق نظارت خانواده ها ، اتحادیه ها و مذهب صورت می گرفت .
انقلاب صنعتی دگرگونی عظیمی در این نظامها اعم از اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بوجود آورد و با دگرگونی این سیستم ها همراه با توسعه شهرها وافزایش جمعیت ، بنیان زندگی جدید استوار گردید . این دگرگونی ها ، نخست در جوامعی روی داد که زودتر از اثرات انقلاب صنعتی و استفاده از وسائل اختراع یا اکتشاف شده بهره مند گردیدند . نتیجتاً ، درصد شهرنشینی نیز در این قبیل جوامع ، همگام با توسعة روز افزون اختراعات ، اکتشافات ،گسترش عوامل رفاهی ، صنعتی ، اقتصادی و اجتماعی افزایش یافت .
درصد توسعة جمعیت شهر نشین در چند کشور صنعتی اروپا در نیمة اول قرن بیستم :
کشور 1900 1910 1920 1930 1950
فرانسه 41 2/44 4/46 2/51 9/52
آلمان غربی 1/56 7/61 6/64 6/69 71
سوئد 5/21 24 5/29 4/38 3/56
اسپانیا 3/32 8/34 4/34 6/42 5/60
بلغارستان 8/19 1/19 9/19 4/21 6/24
آمار از کتاب کلیات جغرافیای انسان تألیف :احمد مجتهدی
ایالات متحدة آمریکا که در سال 1790 دارای 5 درصد جمعیت شهری بود ، در سال 1890 جمعیت شهرنشین آن به 1/35 درصد و در سال 1960 به 70 درصد از کل جمعیت رسید . در سال 1960 جمعیت شهرنشین فرانسه به حدود 60 درصد . آلمان غربی 76 درصد ، دانمارک بیش از 60 درصد ، کانادا 70 درصد ، انگلستان 80 درصد . ژاپن 64 درصد ، شوروی 53 درصد و استرالیا 82 درصد رسیده است. در ایران نیز ، براساس سرشماری های گذشته روز بروز بر تعداد جمعیت شهر نشین افزوده شده است .
تحولات جمعیت شهری ایران در یک قرن گذشته :
سال کل جمعیت جمعیت شهری درصد جمعیت شهری به کل جمعیت
1260 7654000 1964000 7/25
1300 9707000 آمار دردست نیست -
1335 18955000 5954000 4/31
1345 25788900 9794000 9/37
1355 33592000 15715000 9/46
1365 49440000 26844000 3/54
توسعة چشمگیر شهرنشینی ، همراه با توسعه شهرها از نظر جمعیت و مساحت و به وجود آمدن بزرگ شهرها و مادرشهرها ، که خود به صورت شهر کشور جلب توجه می کنند ، باعث ایجاد بافتها و ترکیبهای مختلف شهری و عوامل ارتباطی و اقتصادی پیچیده ای شده اند ، و هر چند واجد بسیاری از مزایا و عوامل رافهی گریده اند ، خود مشکلات و معضلاتی را برای شهرنشیان دامن زده اند ، که می توایم آنها را تحت عنوان « مشکلات شهرنشینی در عصر حاضر » در اثر توسعه و راج شهر گرایی مورد مطالعه قرار دهیم .
مشکلات شهرنشینی در عصر حاضر :
همگام با توسعة شهرنشینی و تحولات اجتماعی و اقتصادی شهرها ، چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی ، در زمینة زندگی در شهرها ، نارسائی هایی به چشم می خورد که در بسیاری از موارد به صورت مسائلی حاد جلوه گر شده است . در قالب همین نارساییهای اجتماعی و اقتصادی ، محیط زیست نیز در اثر جریانات زندگی شهر و احتیاجات دنیای صنعت و ماشینیسم ، در معرض خطر قرار گرفته است . ذیلاً مهمترین عواملی که زندگی شهری و طبعیت شهرنشینی را با مشکل روبرو کرده است ، یادآور می شویم .
فقر و عدم تساوی :
با آنکه فقر تنها اختصاص به شهرا ندارد ، ولی این عامل از مسائل مشخصه بسیاری از شهرها ، خاصه شهرهای بزرگ امروزه شده است . علی رغم آنکه موفقیتهای اقتصادی کارگران و شاغلین در شهرها بسیار است و هر چند که سطح زندگی در شهرها بالاتر از نقاط روستائی است ، با این همه در شهرها هنوز افراد و خانواده هایی پیدا می شوند که از نظر تأمین معیشت و مخارج اولیة زندگی ، با مشکل روبرو هستند .
تزلزل اقتصادی وبیکاری :
در شهرهای بزرگ ، شاغلین در شهر دائماً به بیکاری و بحرانهای اقتصادی ومالی تهدید می شوند . البته این بدان معنی نیست که در همة موارد سکنة شهرها با این مشکلات رو در رو هستند ، بلکه مراد زمانی است که مشکلات و بحرانهای اقتصادی پیدا می شود و اثر آن بر شاغلین در شهرها ، خاصه آنهائی که پس اندازی هم ندارد ، سایه می افکند . کارگران و کارمندان یک جامعة صنعتی پیشرفته، در عین آنکه می توانند از تنوع انواع مشاغل و فراوانی کار استفاده نمایند، دائماً در معرض تهدید بیکار و تزلزل اقتصادی هستند .
امکان مخاطرات بیشتر :
هر چند که شهر نشین از بسیاری از مزایای زندگی شهری اعم از اجتماعی و اقتصادی استفاده می کند ، به همان اندازه نیز در معرض خطرات و حوادثی که احتمال وقوع آنها هست و ممکن است روی شهر اثر بگذارد قرار دارد . این گونه خطرات را می توان بیشتر در هنگام بروز حوادثی مانند : سیل ، زلزله ، طوفان ، لعتصابات و شیوع بیماریهای مسری مشاهده کرد . وجود تسهیلات شهری مانند : برق ، لوله کشی آب ، به نحیو در زندگی شهری شکل گرفته اند که گاهی اگر مدنی کوتاه یکی از این جریانات قطع شوند ، زندگی شهر نشینی با مشکلاتی روبرو می گردد . اگر بر مشکلات بالا مشکل ترافیک و امکان آلودگی هوا و اعتیاد را نیز بیفزاییم ، به این نتیجه خواهیم رسید : با آنکه روستاها از بسیاری از مزایای شهری محروم هستند و زندگی ساده ای را می گذارنند ، از بسیاری از مخاطرات که خاص شهرهاست ، مصون می باشند .
اتکاء و وابستگی :
در حالیکه روستاییان در ادره و گذراندن زندگی خویش نسبتاً مستقل هستند ، اما ، برعکس آن شهرنشینان دائماً به مؤسسات و افراد و کارفرمایان متکی می باشند؛ و همین امر شهرنشینان را که در اساس زندگی اقتصادی به عوامل فوق تکیه دارند ، در هنگام بروز بحرانهای اقتصادی در معرض تهدید قرار می دهد ، روستانشین ، چون در تهیة مواد اولیه زندگی بیشتر به محصولات و فرآورده های خود متکی است ، معمولاً آذوقه و اندوختة غذائی دارد و هنگام مخاطرات بیشتر می تواند مقاومت کند . در حالیکه ، شهرنشین تنها به کار خود وابسته است و ناگزیر به تبعیت از بسیاری از روال های جاری در شهر است و مبنای زندگی اقتصادی اش با تکیه بر مؤسسات و افراد دیگر امکان پذیر است .
از هم گسیختگی قوام و اساس خانواده :
نسبت طلاق در شهرها نسبت به روستاها تا اندازه چشمگیری بیشتر است . مشکلات طلاق و از هم پاشیده شدن اساس وبنیان خانواده ها ، از جنبه های منفی زندگی شهرنشینی است .از طرفی ، چون امکان اقتصادی در شهر فراوان تر است و امکان یافتن کار مستقل برای جوانان در شهرها بیشتر می باشد ، اغلب شیرازة زندگی خانوادگی که براساس تبعیت اقتصادی فرزندان و همسر از پدر ( رئیس خانوار و نان آور ) ، استوار بود ، زندگی شهری امروزی از هم گسسته است .
آلودگی صدا و فشار عصبی :
وجود صدای ناشی از عبور و مرور اتومبیل ها ، خاصه در مراکز داد و ستد ، سر و صئای ناشی از فعالیتهای شهری مانند وجود کارخانه ها سر و صدای نشست و برخاست هواپیما ها ، یک سلسله بیماریهای عصبی و روانی را در شهرها باعث شده است که مستقیماً بر حس شنوائی ، بالا رفتن فشار خون و بیماریهای مانند آن تأثیر می گذارد . آلودگی صدای شهرها ، ضمن بر هم زندن آرامش عصبی مردم شهرها ، به بالا رفتن درصد عصبانیت وبد خوییها کمک می کند .
مشکلات اجتماعی :
بطور کلی شهر جائی است که در آن بسیاری از مظاهر ستوده زندگی آدمی که در گذشته اساسی استوار داشت ، اکنون دستخوش تزلزل گشته است . گسیختگی روابط خانوادگی در شهرها ، امکان آلودگی به فساد و جنایت ، از مظاهری است که در شهرها بوجود می آید یا می توان بوجود بیاید شهرهای پر ازدحام کنونی همچنانکه بر دامنة آسایش انسان افزوده اند ، محدودیتها و فشارهای گوناگونی نیز ببار آورده اند . کوتاهی عمر انسان شهرنشین نسبت به روستانشین ، وجود کجروی ها و بزهکاری ها و بیماریهای روانی ، از مظاهر زندگی شهری است و در روستاها کمتر بچشم می خورد .
آلودگی هوا :
وجود تأسیسات صنعتی و زیادی وسائط نقلیه در شهرها . آلودگی هوا را دامن زده است . اثرات آلودگی هوا که در اثر عوامل فوق و افزایش جمعیت شهرها روز بروز حادتر می شود را می توان در قالب کمبود اکسیژن و ازدیاد گازهای سمی ، بروز بیماریهای حاد و مزمن مانند برونشیت مزمن ، سوزش چشم ، سرطان ، پوسیدگی البسه و فلزات ، خشک شدن گیاهان و از بین رفتن حیوانات ، پوسیدگی و کثیفی ساختمانها و کاهش نور آفتاب مشاهده کرد .
کمبود وسایل تفریحی :
در اثر افزایش جمعیت شهرها و فقدان وسایل تفریحی ، خاصه در شهرها بزرگ ، شهرها با کافی نبودن پارکها و تفریحگاهها و کمبود زمین های ورزشی روبرو هستند . یادآوری می نماید که ممکنست در شهرها وسایل تفریحی وجود داشته باشد ، ولی مشکل جایگزینی صحیح آنها و در دسترس نبودن آنها به نحوی که برای همه میسر باشد ، شهرنشینان را برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح با کمبود روبرو می سازد . این امر شاید
توسعه برنامه های مدیریت شهری در گرو تلاش و ممارست شهرها در جهت پیشرفت و رفاه منابع انسانی میسر می شود؛ این اقدامات عبارتند از جذب مشارکت های دولتی، بهره وری اقتصادی، حفظ تساوی و عدالت اجتماعی، کاهش فقر و بهبود شرایط زیست محیطی. این اقدامات در سایه استفاده بهینه و توزیع عادلانه منابع امکانپذیر خواهد بود.
مدیریت شهری طی سه مرحله از آغاز یعنی از سال 1986 میلادی تا کنون دستخوش یک سری تغییرات بنیانی شده است.
مرحله اول: مرحله اول برنامه مدیریت شهری (1991-1986)؛ این برنامه ها بر روی تحقیقات کاربردی بر روی چهار موضوع: مدیریت اراضی، امور مالی و مدیریت شهری، زیرساخت ها و محیط زیست شهری و با هدف توسعه راهبرد های عملی و ابزارهای کاربردی مدیریت شهری در سطح جهانی متمرکز شده بود.
مرحله دوم: اهداف این مرحله (1996-1992) حول محور چگونگی استفاد از این راهبردها و ابزارها در جهت ارتقای کارآیی و سطح تولیدات، ابتدا به صورت منطقه ای و سپس بسط آن به تمام کشور می بوده است. در این مرحله یک مورد دیگر به چهار موضوعی که قبلا در بالا ذکر شد، افزوده گردید. مورد پنجم کاهش فقر شهری بود. مکانیزم اساسی در این فاز اجرایی پرداختن به سطح کارآیی و تولیدات از قبیل تشکیل هیات کارشناسان منطقه و تاسیس کارگاه ها و همایش های مشاوره ای در سطح کشوری به منظور معرفی این خط مشی ها و ابزار های کاربرد به کل کشور، معطوف می شد. ساختار این برنامه ها تمرکز زدایی و واگذاری مسوولیت انجام این فعالیت ها به ادارات منطقه بوده است.
مرحله سوم: مرحله سوم مدیریت شهری به منظور ایجاد و تحکیم کارآیی دولت، بانکها و مراکز تامین اعتبار در جهت مرتفع ساختن معضلات شهری اختصاص یافت.
مرحله چهارم—این مرحله(2004-2001) ادامه مرحله سوم بود و تنها بیشتر از قبل بر روی فعالیت ها و اقدامات دولتی که شرایط زندگی قشر مستمند و کم درآمد جامعه شهری را متأثر می ساخت، متمرکز شده بود.
در واقع هم اکنون زمینه هایی که این برنامه ها توجه خاص به آنها دارند عبارتند از:
-- کاهش سطح فقر در شهر
-- مدیریت محیط زیست شهری
-- جذب مشارکت های دولتی
-- حل معضل ایدز و اعتیاد در جامعه شهری
برنامه هایی که در بالا بدان اشاره شد در 11 ناحیه و 21 شهر در آسیا اجراشده است.
در اینجا به مقایسه مدیریت شهری در آسیا و اروپا می پردازیم.
اصول مدیریت شهری در اروپا
در الگوی مدیریتی در اروپا سه عامل مدیریتی لحاظ می گردد: برنامه ریزی، اجرای برنامه ها، نظارت و ارتقای برنامه ها. از این گذشته ویژگی های خاصی برای یک مدیریت مطلوب شهری نیاز است که این ویژگی ها شامل داشتن اطلاعات لازم در زمینه سیستم شهری، سازمان های مربوطه و روند فعالیت ها می باشد.
همچنین باید توجه داشت که بخش خصوصی، گروه های فشار و عامه مردم می توانند در بهبود مدیریت شهری سهیم باشند و با استفاده از اینها می توان به بودجه لازم جهت ارتقای وضعیت اقتصادی دستیابی پیدا کرد. این عملکرد ها می توانند شهرواندان، محیط زیست شهری و ظرفیت کارآیی و تولیدات شهر را تحت تاثیر قرار دهد.
در اروپا تاکید بر این است که سیستم های شهر بطور کامل مورد ارزیابی قرار گیرد. نوع مدیریت شهری که در اروپا مورد استفاده قرار می گیرد می بایست با چرخه زندگی شهرنشینی، که افزایش و کاهش رشد محیط زیست نشانگر آن است، سازگار باشد. شهر هایی که به لحاظ فیزیکی و اقتصادی توسعه یافته هستند نیاز به شیوه مدیریت شهری متفاوت با شهرهای عقب مانده و دچار نقصان دارند.
به عنوان مثال بسیاری از شهر ها نتوانسته اند به توازن عرضه و تقاضا در تولیدات و خدمات شهری برسند. در این موارد شهر های اروپایی وضعیت بازارهای شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. با این روش تقاضا برای تولیدات خدمات شهری و عرضه مایحتاج شهروندان به توازن می رسد.
از موارد دیگری که در مدیریت شهری اروپا مدنظر قرار می گیرد را می توان به وضعیت حمل و نقل شهری، مدیریت اراضی، اقتصاد شهری و منطقه ای،سازمان دهی کارآیی و حجم تولیدات در کلان شهر ها اشاره کرد.
1- خدمات تکنیکی در جهت فقرزدایی شهری بر روی موارد زیر متمرکز شده است:
• دستیابی قشر فقیر جامعه به اراضی و تامین امنیت شغلی آنها: بهبود شرایط کاری و سازمان دهی اجتماعی می بایست به اندازه بهبود شرایط محیط شهری مد نظر قرار گیرد. چراکه قشر ضعیف و کم درآمد جامعه هم می بایست از امانات دسترسی به اراضی شهری و امنیت شغلی برخوردار باشند.
• کمک های مالی هر چند جزئی به قشر کم درآمد: این بخش بهبود شرایط مدیریتی در سامان دهی گروه های اجتماع در ایجاد مشارکت های مالی، افزایش کارآیی مدیریتی در جهت اخذ و اداره سرویس های مالی-اعتباری به منظور توسعه فعالیت های درآمدزا و تسهیلات مسکن را شامل می شود. همچنین در این زمینه می توان به ایجاد ارتباط میان این گروه های مشارکتی با موسسه های ملی رسمی و استحکام کارآیی و افزایش سطح تولیدات دولت های محلی در ارتقاء تمهیدات مربوط به وضه اقتصادی و معیشتی جامعه اشاره کرد.
2- خدمات تکنیکی در جهت مدیریت محیط زیست شهری بر موارد زیر متمرکز شده است:
• مدیریت بازیافت زباله:این بخش شامل بهبود مدیریت شهری در جهت برنامه ریزی، تامین اعتبار، و عملی ساختن امور مربوط به سیستم زباله های جامد شهری می باشد. در اینجا می بایست تقویت سرمایه گذاری در سیستم زباله های جامد شهری و بخصوص در زمینه های جمع آوری زباله های جامد، دفن و همچنین بازیافت مواد به خوبی انجام پذیرد.
• مدیریت آب و فاضلاب و آلودگی هوا: این بخش شامل بهبود خط مشی ها و قوانین زیست محیطی به منظور ترفیع و تفییذ اختیارات مدیریت شهری در جهت برنامه ریزی، تامین اعتبار و عملی ساختن امور مربوط به سیستم آب و فاضلاب و کیفیت هوا می باشد. در ایجا می بایست تقویت مشارکت میان دولت های محلی و سازمان های دولتی در ارائه خدمات زیست محیطی و حفاظت از محیط زیست لحاظ گردد.
3- خدمات تکنیکی در جهت مدیریت شهری به شیوه مشارکتی
• جمع آوری عواید و مدیریت مالی: بهبود روند مدیریتی در جهت جمع آوری عواید بمنظور توزیع مطلوب خدمات شهری
شهرسازی نوین
به دو خانه زیر نگاه کنید. هر دو از نظر شکل، اندازه و کاربرد یکسان هستند. هر دو محل زندگی قشر متوسط جامعه است. اما از خود بپرسید کدامیک مناسب تر است.
خانه ای که در سمت چپ مشاهده می کنید اثری منزوی از سبک مدرنیسم در دوران ویکتوریایی است. همسایه ها اغلب در عرض خانه هستند، این خانه تنها یک ایوان کوچک و باریک دارد و در راه پله مدرن این ساختمان هم خبری از همسایه ها نیست. هیچکس برای پیک نیک و تفریح در چمن های جلوی خانه نمی نشیند و اوقات خود را در زیر درختچه های تزئینی نمی گذرانند. این ساختمان های جدید انگار در یک عزای همیشگی به سر می برند.
ساختمان سمت راست در یک روستای کوچک در "سانتیلانا دل مار" اسپانیا واقع شده است. اتاق های داخلی خانه فاقد تهویه مناسب هوا و دیگر امکاناتی که در خانه ای سبک مدرن موجود است، می باشد. همانطور که مشاهده می کنید در مقابل خانه از چمن کاری و درختچه های تزئینی خبری نیست. اما با این حال حتی در هنگام ظهر که ساکنین خانه در داخل خانه و در حال استراحت هستند باز هم دیوارهای بیرونی خانه حس سرزندگی و شادابی را منعکس می سازد. کاملا مشخص است که مردمی در این خانه زندگی می کنند؛ از پنجره ها گل آویخته شده و مغازه ای که در طبقه اول قرار گرفته اجناسش را به مردم می فروشد.
طراحی دقیق به خلق ساختمان های آمریکایی منجر شد. این ساختمان ها دارای پنجره هایی متقارن هستند و در مقابل آنها به شیوه ای منظم درختچه هایی کاشته می شوند. اما در نقشه کشی آن اشکالاتی به وجود می آمد. شاید معماران از جانب افکار کوته فکرانه بساز و بفروش ها تحت فشار قرار گرفته بودند و یا قوانین و مقررات دست و پاگیر محلی این مسائل را بوجود آورده، شاید هم خود این معماران اصول انسانیت را فراموش کرده بودند.
در اواسط دهه هشت قرن نوزدهم، نسل جدیدی از معماران و شهرسازان در صدد یافتن راهی بودند تا بتوانند شهر ها و روستاهای آمریکا را متمدن و مطابق آداب انسانی بازسازی کنند. این افراد طراحی را از سبک معماری اروپایی رایج در روستاها مانند روستای "سانتیلانا دل مار" الهام گرفتند؛ معماران آمریکایی در حال گذر از چالش هایی هستند تا بتوانند در شهرسازی مردم را در اولویت قرار دهند.
بر مبنای ایده آل های شهرسازی نوین، حتی مراکز خرید و پایگاه های نظامی هم می بایست محیط هایی سرزنده و شاداب باشند. اما مهیا کردن محیطی دلپذیر و دوستانه تنها با اضافه کردن جعبه های گل به محیط امکان پذیر نمی باشد. الگوی ساختار شهر ها می باست مورد بازبینی قرار گیرد و شاید هم ساختار زندگی شهروندان بید تغییر کند.
نکاتی که در شهرسازی کلان شهر ها می بایست مد نظر قرار گیرد.
1- کلان شهر ها نواحی خاصی هستند با مرزهای جغرافیایی مشخص که این مرزها از توپوگرافی، رودخانه ها، زمین های زراعی، پارک های محلی و سواحل دریا استخراج می شود. کلان شهر ها دارای چندین مرکز اعم از شهر ها، روستاها و شهرک های اطراف می باشد که هر کدام از اینها هم دارای مرزها و مراکز مشخص هستند.
2- هر کلان شهر یک واحد اقتصادی بنیادین دنیای امروز است. همکاری دولت، حط مشی های اجتماعی، طرح های فیزیکی و راهکارهای اقتصادی می بایست این حقیقت را منعکس کنند.
3- کلان شهر ها دارای ارتباط الزامی و آسیب پذیر با اراضی کشاورزی و چشم انداز های طبیعی هستند. این ارتباط از نوع زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی است. زمین های زراعی به همان اندازه که یک باغچه برای خانه اهمیت دارد برای شهر مهم و موثر است.
4- الگوها توسعه نباید طوری باشند که در مرزهای کلان شهر رسوخ کرده و آنها را کم رنگ کند. توسعه شهری اگر در داخل مرزها اتفاق بیفتد هرگز خسارتی به منابع طبیعی، سرمایه های اقتصادی و ساختار اجتماعی وارد نمی سازد و در عین حال حاشیه داخلی شهر که متروکه و بلا استفاده رها شده هم احیا و آباد می شود. بنابراین در روند شهرسازی نوین می بایست به توسعه درون مرزی بیش از توسعه برون مرزی اهمیت داد.
5- در مکانی مناسب توسعه های برون مرزی در مجاورت شهرها بصورت ساخت حوزه ها و محله ها صورت پذیرد و این اماکن با الگوی فعلی شهری تناسب و تقارن داشته باشد. توسعه برون مرزی که از شهر ها فاصله دارند بصورت ساخت شهرک و دهکده بطوریکه مرز کنونی شهر حفظ شده و برای زندگی و اشتغال مناسب باشد – تنها یک استراحتگاه بیرون از شهر نباشد - انجام گیرد.
6- در توسعه و بازسازی شهر ها و شهرک ها می بایست الگوهای سنتی و تاریخی و همچنین مرزهای شهر ها مورد ملاحظه قرار گیرد.
7- شهرها و شهرک ها می بایست متصل به گستره استفاده های شخصی و عمومی باشد تا هر شهروندی با هر میزان درآمدی بتواند از امکانات موجود بهره مند شود. بمنظور فقرزدایی، امکان ساختمان سازی با قیمت های مناسب می بایست در تمام ناحیه و با توجه به فرصت های شغلی، فراهم باشد.
8- سازمان های موجوددر ناحیه می بایست مورد حمایت برنامه های سیستم حمل و نقل شهری قرار گیرند. سیستم حمل و نقل عمومی، پیاده روها و امکانات دوچرخه سوراری حداکثر دسترسی و تحرک پذیری در سطح منطقه را داشته باشد تا بتوان تا حدودی از نیاز و وابستگی مردم به وسایل نقلیه شخصی را کاهش داد.
9- عوارض و منابع موجود بطور متعادل میان شهرداری و مراکز موجود مشترک باشد تا رقابت های مخرب برای اخذ مالیات و عوارض میان دستگاه ها از بین برود و همکاری بیشتری میان حوزه های حمل و نقل، فضای سبز، خدمات عمومی، معماری و ساختمان سازی و موسسات عمومی صورت پذیرد
ترفندهای محوطه سازی در طراحی فضای سبز
استفاده از مصالح
در هنگام استفاده از مصالح در محوطه سازی پارک ها و باغات نیاز به توجه تکنیکی در این خصوص وجود دارد. مثلا استفاده از کالار سیمان در پارک ها که امروزه رایج شده و بسیاری از جنبه های زیبا شناختی آنها را نابود ساخته است. زیرا سیمان از نظر ساختار بسیار ناپایدار است، هنگامی که اولین برف می بارد بسیار شاداب و پرطراوت به نظر می رسد اما پس از آن کیفیت خود را از دست می دهد. دومین مساله این است که برف سمبل پاکی و عفت است و این درحالی است که سیمان و بتون معنای وحشت و خشونت را به انسان القا می کند. بنابراین از سیمان و بتون می بایست در مکان هایی از پارک که در معرض دید نیستند مورد استفاده قرار گیرد. در مقابل سنگ نشان دهنده استحکام، وحدت و جاودانگی است. سنگ در بسیاری از ادیان مقدس است. مثلا در دین اسلام سنگ سیاهی که در کعبه زائرین ان را می بوسند و معتقدند که از بهشت آمده و در هنگام نزول از آسمان به رنگ سفید بوده اما در اثر گناهانی که بشر مرتکب شده سیاه شده است.
در قدیم دیوار باغها از ملاط ساخته می شدند که بسیار مهربان تر و ملایم تر از سیمان پورتلندی به نظر می رسید. آهک آبی از طریق حرارت دادن گچ و سنگ آهک بمنظور آزاد شدن دی اکسید کربن، بدست می آید. هنگامیکه این مواد دوباره با آب مخلوط شدند و در معرض هوا قرار می گیرند و دوباره با دی اکسد کربن ترکیب شده و به همان حالت شیمیایی اولیه باز می گردد. دی اکسید کربن به استحکام لایه های بیرونی ملاط می افزاید و بهمین دلیل شاید یک قرن بتواند استحکام خود را حفظ کند. این نوع ملاط امروزه از نظر ساختمان سازان دور مانده است در صورتیکه هنوز هم می توان از آن در محوطه سازی پارک ها و باغات استفاده کرد.
مثلا امروزه استفاده از آجر و خشت به کلی از مد افتاده تلقی می شود. اما باید بدانیم که دوام این محصول می تواند با توجه به کیفیت آن مناسب باشد. خشت های گلی که شهر باستانی بابل به کار می رفته بوسیله شل دادن به گل مرطوب درست شده است. این بلوک های گلی سپس در مقابل نور
آفتاب خشک می شوند و در مکان مناسب مورد استفاده قرار می گرفتند و در ساخت خانه ها کاربرد داشته اند.
حدود 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح انسان این مساله را دریافته بود که هنگامی که گل مرطوب خشک شود تبدیل به ماده ای سخت می شود. در آن زمان از گل رس برای ساخت ظروف استفاده می شد. رومی ها مهارت لازم را در ساخت خشت کسب کرده و سپس این هنر را در اختیار مردمان شمال اروپا قراردادند. این خشت ها در قرون وسطی در ساخت دودکش ها و مناره کلیساها مورد استفاده قرار گرفت. البته امکان این نبود که در کوره های آجرپزی ابتدایی این خشت ها در دمای بالایی درست شوند.بعد از 1200 سال پس از میلاد مسیح کشورهای سفلی مانند هلند و جنوب انگلستان مبادرت به ساخت این خشت ها ورزیدند. اما در زمان حاضر این خشت ها و در واقع آجر ها به اندازه استاندارد رسیده اند اما در ساخت دیوار باغاها کاربردی ندارند، آجرهای دست ساز از نظر ساختار به گونه ای هستند که هرگز ماشین نمی تواند ان را بسازد؛ آجر های دست ساز را می توان به اندازه مورد نیاز ساخت. این طور به نظر می رسد که آجرهای دست ساز از نظر زیبایی و آذین بندی بهتر از آجرهای کارخانه ای است، البته هزینه دستمزد ساخت آنها از مواد خام بیشتر می شد؛ این مساله هم حل شد و زیبایی حاصله جای خود را به پرداخت هزینه های کلان داد. در دهه سوم قرن بیستم "وینستون چرچیل" به ساخت خشت و آجر و کارگران این حرفه بسیار اهمیت می داد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 27 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده :
با اوج گرفتن نگرانی از عواقب فعالیت های انسانی و به دنبال گزارش برانت لند در دهه 1980، پارادایم توسعه پایدار مطرح شد. این رویکرد از ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی بسط داده شده و امروز در ادبیات برنامه ریزی شهری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در راستای تحقق توسعه پایدار شهری ابتدا می بایست مفاهیم، نظریه ها و شاخص های آن را شناخت و مورد بررسی قرار داد. شناخت هر پدیده قبل از هر چیز نیاز به تعریفی جامع و کامل از آن پدیده دارد و واضح است که هر چه این تعریف جامع و کاملتر باشد شناخت آن پدیده آسانتر و دقیق تر خواهد بود باید اقرار کرد علی رغم پیشرفت علوم و فنون برای بعضی از پدیده ها تا کنون تعریف جامع ارائه نگردیده است که توسعه پایدار شهری یکی از این موارد می باشد. توسعه پایدار شهری یکی از موضوعات اصلی در علوم انسانی و اجتماعی است و با وجود اینکه از این مفهوم استنباط متعددی صورت گرفته است ولی همچنان از عدم شفافیت معنایی و مصداقی برخوردار است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی توسعه پایدار شهری با تاکید بر شاخص ها و نظریه های مختلف می باشد. رویکرد حاکم بر پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش به موارد متعددی اشاره دارد که در مقاله مشروحا به آن ها پرداخته شده است.
واژه های کلیدی : توسعه پایدار، توسعه پایدار شهری، توسعه، شهر، شاخص ها
مقدمه :
واژه توسعه از قرن 17 میلادی وارد زبان انگلیسی شد (فکوهی،1382 :18). کشورهای پیشرفته با خاموش شدن آتش جنگ جهانی دوم و شکل گیری نظمی عمومی در جهان (درکنار به استقلال رسیدن بسیاری از کشورهای مستعمره ای ) این شکاف به خوبی نمایان شد و ملل مختلف جهان را با این سوال انسانی مواجه ساخت که چرا بعضی از مردم جهان در فقر و گرسنگی مطلق به سر می برند و بعضی در رفاه کامل. از همین رو دوران اندیشه ها و نظریه های توسعه در جهان شکل گرفت پس در واقع نظریات بعد از نظریات توسعه اقتصادی متولد گردید . دراین دوران بسیاری از مردم و اندیشمندان چه در کشورهای پیشرفته و چه در کشورهای جهان سوم تقصیر را به گردن کشورهای قدرتمند و استعمارگر انداختند بعضی نیز مدرن شدن را علت اصلی می دانستند بعضی دیگر نیز وجود حکومت های فاسد و دیکتاتوری در کشورهای توسعه نیافته و ضعف های فرهنگی و اجتماعی این ملل را مسبب اصلی معرفی می نمودند و عده ای هم دین یا حتی ثروتهای ملی را علت رخوت و عدم حرکت مثبت این ملل تلقی می نمودند. خرابی های ناشی از جنگ جهانی دوم و ضرورت بازسازی های وسیع به ویژه در کشورهای اروپایی که از جنگ صدمه زیادی دیده بودند طرح های گوناگونی را در زمینه عمران و آبادی و به عبارتی توسعه مطرح نمود . مدل های توسعه در این سالها به پیشنهاد غرب و بویژه آمریکا برای کشورهای صدمه دیده از جنگ جهانی مطرح شد . در این مدل توسعه مترادف با رشد بود و شاخصها و محور آن نیز افزایش تولید ناخالص داخلی ، درآمد سرانه و سایر شاخص های کمی اقتصادی بود . آنچه در اینجا برای ما اهمیت دارد درک مفهوم توسعه ، شناخت مکاتب و اندیشه های مختلف و ارتباط آنها با مقوله توسعه اقتصادی و توسعه روستایی است. داشتن این اندیشه های جهانی مارادر انتخاب یا خلق رویکرد مناسب برای کشور خودمان یاری خواهد نمود. تقریبا از نیمه قرن 20 توسعه در جهان متداول گردیده است و در ابتدا توسط زیست شناسان به جای فرایند ارگانیکی به شمار می رفت(مشایخ ،1379 :102).
توسعه در عرف به فرایندی گفته می شود که طی آن جوامع از شرایط اولیه و عقب ماندگی با عبور از مراحلی تکاملی و کم و بیش یکسان و تحمل دگرگونی های کمی و کیفی به جوامع توسعه یافته تبدیل شوند و همانگونه که ولفگانگ زاکس گفت توسعه روندی تصور شده است که طی آن «مردم از توسعه نیافتگی به سوی سرنوشت جهانی و محتوم رفاه اقتصادی رهنمون می شوند».(نصیری،1379: 45).توسعه در مفهوم کلی به معنی بهبود شرایط زندگی ، تامین نیازها و زمینه سازی برای نیل به آرمان ها به کهنسالی تمدن بشری است اما مطالعه توسعه در مفهوم خاص بعبارت دیگر«مطالعه منظم مسائل و جریانات بویژه در عرصه اقتصادی» تاریخچه ای بسیار کوتاهتر دارد توسعه یک نوع افزایش توانایی و علاقه است و به دلیل این که یک نفر و یا یک جامعه نمی تواند آن را از دیگری بیاموزد بنابراین یک فرد و یا یک جامعه نیز نمی تواند دیگری را توسعه دهد یک نفر تنها می تواند برای توسعه دیگری را تشویق و تجهیز نماید (اسلامی،1381: 18).از توسعه تعاریف و مفاهیم متفاوتی توسط صاحب نظران مطرح گردیده است و گرچه مفهوم ترقی (progress) و رشد(growth) پیشرفت (advancement) و گسترش (expanding) از گذشته ای خیلی دور در ادبیات اقتصادی و اجتماعی مطرح بوده لیکن واژه توسعه(development)به مفهوم متداول کنونی آن پس از جنگ جهانی دوم رواج پیدا کرده است. مفاهیم ترقی – تحول – رشد – پیشرفت و گسترش در حقیقت گرچه حرکتی در جهت بهبود اوضاع و شرایط موجود یک جامعه را مد نظر قرار داد اما به نسبت توسعه از معانی و مفاهیم محدودتری برخوردارند . توسعه در مفهوم حرکت به سمت بهبودی و تغییر شرایط از وضع کنونی به شرایطی مطلوبتر. در حقیقت جنبه هدفمند آرمانی تر را به نمایش می گذارد.البته مفاهیم توسعه در مسیر تحول آن در نیمه دوم قرن 20 خود متحول گردیده است و گروههای علمی توسعه را براساس دیدگاه های خود تفسیر نموده اند . توسعه درجه ای از تحول است که جامعه را برای نیل به آرمان ها و اهداف خود هدایت می کند به بیان سازمان ملل توسعه فرایندی است که کوشش های مردم و دولت را برای بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هر منطقه متحد کرده و مردم این مناطق را در زندگی یک ملت ترکیب نموده و آن ها را برای مشارکت در پیشرفت ملی توانا می سازد . شاید بتوان مفهوم توسعه را در ابعاد اقتصادی – اجتماعی – سیاسی و فرهنگی آن شناخت اهمیت انسان و هدف نهایی توسعه را رفاه و خوشبختی انسان ها دانست پس هدف اساسی ایجاد محیطی توان بخش برای مردم است تا از زندگی طولانی – سالم و خلاق و با کیفیت برخوردار شوند .(نصیری زاده و دیگران،1383: 183).
بسیاری از متخصصین بزرگ و شناخته شده دنیای اقتصادهمچون آدام اسمیت – بایر – کلارک – هیرشمن – میردال و روستو و... هم یک مفهوم برای معنی توسعه ذکر کرده اند و آن عبارتست از این است که توسعه یک تحول بنیادی از جامعه کهن در جامعه نوین است . توسعه تنها الزاما بحث اشتغال فقر و محرومیت و عدالت نیست بلکه این هم جزء توسعه بوده و در عین حال مغهوم توسعه فراتر از اینها است(مابر،1368: 4-1). توسعه اساسا تبدیل یک تمدن به تمدن دیگر و یا به عبارتی تحول اندیشه قدیم به اندیشه جامعه جدید است از همین رو ست که توسعه را متضمن یک مرگ و یک تولد می دانند . مرگ یک اندیشه و نظام متناسب بانظام کهن و تولد یک اندیشه و نظام متناسب باآن نظام جدید (عظیمی،1377: 15-13). مایکل تودارو می گوید : توسعه را باید جریان چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی ، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی ، تشریح رشد اقتصادی ، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است به طور معمول توسعه به معنای فرایندی است که طی آن قابلیتها یا توانییهای بالقوه یک شی یا موجود زنده تحقق یافته و آن شی یا موجود زنده به حالت طبیعی و کامل خود در آید . براساس همین مفهوم است که این واژه به گونه ای استعماری یا مجازی برای اشاره به رشد طبیعی گیاهان و حیوانات به کار می رود .(زاکس،1377: 17-16).در قالب معیارهای توسعه دو موضوع مهم اقتصاد و زیست محیطی با هم مطرح می شوند در حالیکه این دو در تقابل با یکدیگرند زیرا همچنانکه رشد اتفاق می افتد منابع مصرف می شود استفاده بی رویه از منابع منجر به مسائل مختلف از جمله آلودگی هوا، آب و خاک می گردد بنابراین با رشد اقتصادی محیط زیست آلوده می شود .زمانی مفهوم توسعه اقتصادی با بهبود کیفیت محیط زیست همراه می شود که تغییرات ساختاری در اقتصاد شامل توزیع مناسب منابع مالی ، بهره برداری از منابع زیرزمینی ، تامین زیر ساخت های اقتصادی ، قانون مندی و حاکمیت قانون ، سیاست های روشن و ثابت واردات و صادرات به برقراری عدالت درهمه سطوح اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی مد نظر قرار گیرد (عزیزی،1380: 5).
پیشینه و تاریخچه توسعه پایدار:
واژه توسعه پایدار ا زاواسط دهه 70 میلادی و پس از بحران نفتی 1973 بسیار به کار گرفته است امروزه بحث توسعه پایدار یکی از بحث های بسیار مهم و رایج در سطح بین المللی است . سازمان ها و نهادهای محیط زیست در جهان و همچنین سازمان ملل از مهمترین ارگان های دخیل در این امر هستند . به منظور حل مشکلات متعددی در محیط زیست د راوایل دهه 70 شورای اجتماعی – اقتصادی سازمان ملل متحد با عنوان این مطلب که سلامت محیطزیست در گرو توسعه پایدار می باشد . بر محل تلاقی محیط زیست و توسعه پایدار توجه و تاکید نمود . اولین اجلاس در سال 1972 در استکهلم با عنوان انسان و محیط برگزار گردید . راهنماها و توصیه های این اجلاس برای شناخت بستر محیط ، کنترل آلودگی ها ، آموزش و پژوهش برای فراهم نمودن محیط مناسب برای زندگی انسان ها بود و سابقه اصطلاح توسعه پایدار به گزارش براتلند باز می گردد. در سال 1987 در چهل و دومین نشست اجلاس عمومی سازمان ملل متحد کمیسیون جهانی در زمینه محیط زیست و توسعه تحت نظارت سازمان ملل به ریاست خانم براتلند گزارش باعنوان «آینده مشترک ما»تسلیم کرد که مفهوم نوین «توسعه قابل حفظ و تداوم » را معرفی می کرد . این مفهوم شرایط انسانی و طبیعی را در فعالیتهای توسعه ای در نظر می گرفت. اگرچه مفهوم «توسعه پایدار »را نخستسن بار اتحادیه حفاظت جهانی در سال 1980 منتشر کرد تا زمان گزارش براتلند یعنی هفت سال بعد از این اصطلاح عمومیت نیافت. براساس این گزارش «توسعه پایدار» نیازهای نسل کنونی را بدون به مخاطره انداختن توانایی نسل های بعدی برای برآوردن نیازهایشان تامین می کند. این مفهوم بر رهیافتی بلند مدت دلالت دارد که علاوه بر مسائل زیست محیطی – منابع انسانی و عوامل فرهنگی عرضه مواد غذایی ، انرژی، صنعت و توسعه شهری را مد نظر قرار می دهد . به طور خلاصه زمینه های پیدایش و رواج اصطلاح توسعه پایدار را می توانبه این صورت بیان کرد(همان منبع : 165). فعالیت های جنبشهای حفاظت محیط زیست در نیمه قرن نوزدهم میلادی – طرح موضوع پایداری بعنوان یک سیاست حفاظتی در اتحادیه حفاظت جهانی در سال 1980 گسترش ترویج آن پس از انتشار گزارش براتلند در سال 1987 گسترش بحث پایداری در سطح جهانی براساس همایش زمین در سال 1992 در دستور کار 21 شناسایی گردشگری بعنوان یک جزء اقتصادی نیازمند توسعه پایدار در دومین همایش زمین به سال 1997 در نیویورک (کاظمی،1383: 125).
توسعه اقتصادی(Economic Development):
این بعد بر حفظ ارتقاء شرایط اقتصادی تاکید دارد که در تمام نظام مورد بررسی جمع می گردد معیارهای اقتصادی – ارتباط ناگسستنی با فرایند شکل گیری سیاست های اقتصادی دارند و رفاه اقتصادی مبتنی بر ترکیبی از مولفه اقتصادی مربوط نظیر اشتغال رسمی و غیر رسمی – بیکاری سطح جهانی است . تخصیص بهتر و مدیریت کاراتر منابع و جریان سرمایه گذاری ها تضمین کننده این بعد خواهد بود .(کاظمی- محمدی، 1378: 39).
توسعه اجتماعی(Social sustainability):
تداوم تمدنی که در آن انسانها توزیع عادلانه بین اغنیا و فقرا را شاهد بوده و بهبود کیفیت زندگی حاصل آن است ، کاهش نقش اجتماعی – شیوه سازمان دهی سازگار با شرایط اجتماعی – برابری برای ناتوانان زنان و گروههای نژادی – قومی – مذهبی – حقوق انسانی – آموزش و آگاهی های زیست محیطی – بهداشت و درمان و سرپناه مناسب برای همه- ترویج نقش درون نسل ها شامل برابری اجتماعی در حکومت – حفاظت از محیط طبیعی – زندگی در چهارچوب ظرفیت تحمیل آن – استفاده حداقل از منابع غیر قابل تجدید – بقای اقتصادی و تنوع جامعه خود اتکا – رفاه فردی و رفع نیازهای اساسی افراد جامعه شده است .
شاخص توسعه انسانی(Human develop ment index):
این شاخص ترکیبی از سه نماگر طول عمر که امید به زندگی در بدو تولد اندازه گیری می شود دسترسی به آموزش که مشتمل بر میزان باسوادی بزرگسالان (با ضریب وزنی دو سوم ) و نرخ ترکیب ثبت نام ناخالص در کلیه مقاطع تحصیلی (با ضریب وزنی یک سوم) است سطح زندگی قابل قبول و استاندارد که با محصول ناخالص داخلی سرانه واقعی (برحسب برابری قدرت خرید و دلار) اندازه گیری می شود.(اولین گزارش ملی توسعه انسانی ،1378: 267).
توسعه پایدار شهری(City sustainable development):
توسعه شهری بعنوان یک مفهوم فضایی را می توان به معنی تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم جهت رفع نیازهای ساکنان شهری در زمینه مسکن حمل و نقل ،اوقات فراغت و غذا و غیره تعریف کرد یا توسعه ای است که تمام جنبه های اجتماعی ، اقتصادی و ... را در شهر با هم پیش می برد و توسعه پایدار شهری نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و وارد کردن کمترین ضایعات به منابع تجدید پذیر مطرح است. توسعه پایدار شهری موضوعهای جلوگیری از آلودگیهای محیط شهری و ناحیه ای ، کاهش ظرفیت های تولید محیط محلی – ناحیه ای و ملی، حمایت بازیافت ، عدم حمایت از توسعه های زیان آور و از بین بردن شکاف میان فقیر و غنی را مطرح می کند همچنین راه رسیده به این اهداف را با برنامه ریزی شهری و روستایی ، ناحیه ای ، ملی و حمایت همه جانبه دولت از این برنامه ریزی ها می داند.(زیاری،1382: 17).
توسعه پایدار چیست؟
دهخدا پایداری را به معنای بادوام و ماندنی آورده است .معنای کنونی واژه پایداری که در این بحث نیز مد نظر می باشد عبارتست از:«آنچه که می توان در آینده تداوم یابد». مفهوم پایداری در توسعه یعنی «مداومت بخشیدن به تجدید و تولید منابع و چیزهای مصرف شدنی برای نسل های فعلی و آتی بدون وارد آوردن خسارت به محیط زیست».همچنین از نظر چایلد توسعه پایدار توسعه ای است که بتواند در دوره زمانی طولانی بدون اینکه خسارتی به محیط زیست وارد کند تداوم یابد(اسدی،1379: 51).
پایداری برپایه روابط ثابتی استوار نیست ولی دو متغیر اصلی موثر برآن عبارتند از یکی مکش ها و مصارف انسانی و دوم فن آوری چراکه مردم می توانند شیوه مصرف خود را دگرگون سازد و فن آوری می تواند خروجی ها و زوائد خود را همگام با هر سطح استاندارد زندگی کاهش دهد . بنابراین پیشرفت جامعه درتحقق شهر های پایدار به تغیر و تحول در شیوه زیست و کاربرد فن آوری همگام و متناسب با ترویج شیوه زیستی خاص و پاسخگو به مصرف منابع و تولید زوائد آلوده بستگی دارد. توسعه پایدار چیست و چه مفهومی رادر خود دارد که چندید سال اخیر بسیاری از نظرها را به خود معطوف کرده است .1. توسعه پایدار در آغاز فرایندی تصور می شود که طی آن جوامع مختلف با عبور از مراحل تکاملی کم و بیش یکسان و تحمل دگرگونی های کیفی و کمی از شرایط اولیه عقب ماندگی و توسعه و توسعه نیافتگی عبور کرده و به جوامع توسعه یافته تبدیل خواهند شد این تلقی ایدئولوژِیک از توسعه درپرتو نقدهای متنوع و متعدد دهه 1970 بویژه در سال های دهه 1980 به بن بست رسید.
توسعه پایدار یک فلسفه علمی است که در آن بر پایه تحلیلی سیستماتیک و نظام مند از مسائل جوامع راه حل هایی تعیین می شوند که برابری ، عدالت و صلح را در نظام جهانی به همراه خواهد داشت.کمیسیون جهانی محیط زیست توسعه نیز آن را اینگونه تعریف می کند: توسعه پایدار فرایند تغییری استکه در استفاده از منابع ، هدایت سرمایه گذاری ها، سمت گیری توسعه تکنولوژیو تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد . مهمترین تعریفی که از توسعه پایدار در اجلاس ریو از آن ارائه شده است به این قرار می باشد : توسعه ای است که نیازهای کنونی بشر را بدون مخاطره افکندن نیاز نسل های آینده برآورده ساخته و در آن به محیط زیست و نسل های فردا توجه شود به سخن دیگر در گزارش براتلند مفهوم توسعه پایدار چنین بیان شده است که این نوع از توسعه که نیازهای فعلی را بدون آسیب رساندن به ظرفیت های آینده متعلق به نسل آتی پاسخگو می باشد (Mough ،1996, p25 ). از این رو توسعه پایدار را می توان اینگونه تعبیر کرد که فرایندی است که در طی آن علاوه بر کیفیت های مناسب زندگی و نیازهای نسل آینده حفاظت محیط زیست نیز مد نظر باشد(حسین زاده دلیر،1385: 93).و یا اداره و بهره برداری صحیح از منابع پایه- طبیعیو مالی و نیز نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب که با بکار گیری امکانات فنی و ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیازهای نسل امروز و آینده به طور مستمر و رضایت بخش( زیاری،1383: 16).
توسعه پایدار در سال های پایانی قرن 20 بعنوان یکی از مناظرات محوری جهان تقریبا همه عرصه های حیات بشری نظیر فقر ، نابرابری ، آموزش ، بهداشت ، محیط زیست ، حقوق زنان و کودکان و آزادی ملت ها و نیز صنعت و سیاست ، اقتصاد و... همکاری بین المللی را تحت تاثیر قرار داده و در عصر جدید بعنوان گسترده ای نوین با داعیه پاسخگویی به مسائل خطیر که چرخه حیات ، طبیعت و نوع بشری را به مخاطره افکنده مطرح شده است . ولفگانگ گفته است که از این پس توسعه بدون پایداری و پایداری بدون توسعه وجود نخواهد داشت و این امر بیانگر پیوندی نوین است که توسعه از طریق آن شادابی و سرزندگی ذوباره یافته است.
مفهوم توسعه پایدار:
مفهوم پایداری در عصر حاضر آنچنان اهمیتی پیدا کرده است که هر بحث معاصری درباره محیط زیست و توسعه بدون توجه به این مفهوم بحثی ناتمام تلقی می گردد با وجود آن نبایستی چنان توجه کرد که همیشه این واژه بخشی از امکانات روزمره ی ما را در بر می گیرد . در فرهنگ آکسفورد فعل پایداری به این صورت تعریف شده است .توانایی، دوام یا حفظ انجام کاری به طور دائم . در فرهنگ دهخدا فعل پایداری به معنای بادوام، ماندنی آورده شده است (فرهنگ دهخدا: 47).معنای کنونی واژه پایداری که در این بحث مد نظر می باشد عبارتست از «آنچه که می تواند در آینده تداوم یابد»(سفلایی،1382: 143). توسعه پایدار به تعبیری یک مفهوم اخلاقی است و به تعبیر دیگر یک مفهوم علمی اگر چه کاملا با علوم طبیعی و اقتصاد در آمیخته است اما شاید بیشتر برآمده از فرهنگ و ارزش های انسانی باشد و در پاسخ به یک نیاز حیاتی در واقع می تواند بنای بنیانی جدید برای روابط انسانی و تداوم حیات بشری تصور شود با این وصف در تعریف توسعه پایدار نمی توان وجهی را به زیان وجه دیگر انتخاب کرد . به بیان دیگر اگرچه توجه به مفهوم محیط زیست در این مناظره نقشی محوری دارد اما نباید و نمی تواند صرفا در جهارچوب حفاظت از محیط زیست خلاصه شود مفهوم جدید توسعه پایدار کلی نگر است و همه ابعاد اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی و دیگر نیازهای بشری را در بر می گیرد . به اعتباری مهمترین جاذبه در توسعه پایدار در جامع نگری آن است . به این دلیل معمای توسعه پایدار نمی تواند از طریق تمرکز بر اجزا حل شود این مفهوم باید به صورت یکپارچه و در هر دو بعد علمی و اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد و نه بعنوان سلسله ای از موضوعات و مسائل جداگانه . توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای حال انسان را با توجه به توانایی نسل آینده در دریافت نیازهایش مد نظر دارد.(بیانیه کمیسیون محیط زیست و توسعه آینده 1987).
برآورده ساختن نیازها و خواسته های انسانی هدف عمده توسعه است اما در حال حاضر نیازهای ضروری شمار بسیار زیادی از مردم کشورهای در حال توسعه برای غذا ، پوشاک ، سرپناه و شغل تامین نمی شودو فراتر از آن این مردمان خواستار بهبود کیفیت شرایط زیست خود هستند که در آن فقر و بی عدالتی مختص نقاط خاصی است که همواره مستعد بحران های زیست محیطی و سایر بلایا خواهد بود. توسعه پایدار نیازمند تامین نیازها ی اولیه همگان و ایجاد فرصت برای آنها جهت برآورده سازی خواسته هایشان برای زندگی بهتر است(تی بیتی، مترجم : ذاکر حقیقی1383: 87). توسعه پایدار در سه حیطه دارا ی مضامین عمیقی است:1. پایداری محیطی 2. پایداری اجتماعی3.پایداری زیست محیطی.
در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار – پایداری محیطی در ارتباط با معماری اهمیت زیادی دارد و مسائل زیست محیطی که آینده بشر را به خطر انداخته است معماران را به چاره اندیشی واداشته است و پایداری محیطی عبارتست از باقی گذاردن زمین به بهترین شکل برای نسل آینده با این تعریف که فعالیت انسان ها تنها زمانی از نظر محیطی پایدار است که بتواند بدون تقلیل منابع طبیعی و یا تنزل محیط طبیعی اجرا شود . پس توسعه پایدار زمانی، ذاتا فرایندی مبتنی بر تغییرات است که در آن استفاده از منابع ، جهت سرمایه گذاری ها ، سمت و سوی توسعه ، فن آوری و تغییرات نهادی همه با یکدیگر هماهنگ بوده و قابلیت نسل های حاضر و آینده را برای برآورده ساختن نیازهای انسانی شان ارتقاء می بخشد.(همان منبع :89-88). کمیسیون جهانی محیط زیست توسعه پایدار را اینگونه تعریف می کند: توسعه پایدار فرایندی تغییری است که در استفاده از منابع ، هدایت سرمایه گذاریها ، سمت گیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار می باشد. از نظر کمیسیون جهانی محیط و توسعه ، توسعه پایدارعبارتست از توسعه ای که نیازها ی کنونی را بدون کاستن از توان نسلهای آینده در تامین احتیاجاتشان برآورده سازد.(دبلیو،سی،اس،دی،1987: 65). توسعه پایدار توسعه ای است که پاسخگوی نیازهای فعلی باشد بدون آنکه توان نسل های آینده در تامین نیازهای خود را تحت تاثیر قرار دهد.(عزیزی،1380: 42).از طرفی بانک جهانی از تعریف سازمان ملل نیز کلی تر و ابهام برانگیز تر است بانک جهانی توسعه پایدار را توسعه ای که دوام یابد نامید. از نظر بانک جهانی با وجود فقر نمی توان محیط طبیعی سالم و پایداری داشت . نبودن عدالت اجتماعی تداوم توسعه را دچار مشکل می نماید. در اجلاس ریو راهنماها و توصیه ها در چهار فصل تنظیم گردید که رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی به گونه ای صورت پذیرد که سرمایه های زیست محیطی و نیازهای توسعه را برای نسل های بعد دچار نقصان و اختلال نسازدو در اواخر دهه مشخص شد که برای شناسایی بهتر توسعه پایدار لازم است مباحث اقتصادی- اجتماعی – سیاسی و زیست محیطی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرد عنصر مهم کلیدی در توسعه پایدار تاکید بر حفظ و رفاه نسل ها(حال و آینده) در طول زمان می باشد در الگوی توسعه پایدار سعی می شود که مقدار و کیفیت ثروت میراث نسل آینده را حداقل برابر نسل حاضر در نظر گیرد. و بالاخره توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای نسل حاضر را برآورده می سازد بدون اینکه توانایی نسل های آینده در رفع نیازهایشان مورد مخاطره قرار دهد. هدفهایی که در مفهوم توسعه پایدار وجود دارد بسیار گسترده و قابل تامل است (رحمانی، 1374: 52).
نگرش توسعه پایدار:
نگرش توسعه پایدار در عمل را می تواندر ابعاد زیر مطرح نمود:
1- بهره برداری توسعه پایدار از منابع طبیعی (تجدید پذیر و تجدید ناپذیر)
حفاظت منابع طبیعی، آب – خاک – هوا(حفاظت کمی و کیفی)
راهبرد بهره برداری از منابع تجدید ناپذیر(بهره برداری از منابع نفت و گاز برای نسل های امروز و نسل های آینده)
راهبرد بهره برداری از منابع تجدید پذیر(آبهای زیر زمینی و برداشت ایمن)
1- استفاده کارا و بهینه از منابع
الگوی مناسب تولید
الگوی مناسب مصرف
1- آلودگی کمتر برای محیط زیست
پیشگیری از آلودگی (مصالح سبز و کم ضرر)
بازیافت و باز چرخانی مواد
پالایش آلودگی
1- جامعه پایدار
ابزار و نتایج توسعه در خدمت رفاه مردم و عدالت اجتماعی
اصول و مبانی توسعه پایدار:
اصول و مبانی توسعه پایدار می تواند به سه روش مختلف در بهبود محیط زیست مسکونی به کار رود با اعمال توسعه متراکم- ساختمانهای کوتاه مرتبه با نوآوری در تدوین اصول تفضیلی طراحی شهری و در نهایت با ایجاد فرمی از شهر که استفاده بهینه از انرژی شهر را تضمین کند.هر یک از این روشها دارای مزایا و معایب مشخصی است.
محورهای اصلی برای دستیابی به توسعه پایدار را می توان به صورت زیر بیان نمود:
1. نگرش بلند مدت در برنامه ریزی همزمان با تامین نیازهای امروز جامعه
شهر و نقش منطقه آن (چشم انداز)
2. جامع نگری در برنامه ریزی (ابعاد اقتصادی- اجتماعی- زیست محیطی)
اشتغال ، فرهنگ محلی ، محیط طبیعی زندگی.
3. سیاست های پایدار
زیر ساخت های اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی
محیط زیست طبیعی و آمایش منطقه
4. توجه به هدف اصلی توسعه
ارتقای سطح زندگی مردم و رفاه اجتماعی
5. رعایت اصل پیشگیری هوشمندانه در برنامه ریزی(مدیریت ریسک و حوادث غیر مترقبه)
6. مشارکت واقعی مردم برای برنامه ریزی و اجرا
7. فراهم نمودن امکان دسترسی همگان به ابزار و امکانات توسعه
8. حسابرسی جامع و کامل سود و زیان زیست محیطی گزینه ها در توسعه
دیدگاههای نظری در خصوص توسعه پایدار:
نظریه های لمن و کاکس
از نظر این دو دانشمند توسعه پایدار فرایند اصلاح و بهبود اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی است که مبتنی بر فناوری و همراه با عدالت اجتماعی باشد به طریقی که اکوسیستم را آلوده و منابع طبیعی را تخریب نکند.توسعه پایدار به معنی افزایش منابع انسان- توانمند سازی جوامع به سمت افزایش توانمندی های اقتصادی – اجتماعی – فناوری و فرهنگی است. همچنین توسعه پایدار نمی تواند بدون تفکر دقیق و در نظر داشتن امکان های انسانی اتفاق افتد نکته بارز این نظریه این است که توسعه پایدار را یک فرایند دیده است فرایندی پویا، پایدارو چند بعدی که بر فناوری و توام با عدالت است بنابراین توسعه پایدار یک اتفاق یا رویداد نیست که یکباره اتفاق بیافتد بلکه یک فرایند پویا و هدفمند است که در طول زمان و با برنامه ریزی تحقق می یابد و هدف آن ارتقاء سطح حیات انسان است و نیازبه هوشمندی – تجربه- شناخت و خلاقیت دارد. نکته مهم این نظریه توجه به عدالت اجتماعی است یعنی توسعه پایدار باید در روند خود همواره عدالت اجتماعی را مد نظر قرار دهد و نابرابری های اجتماعی را از نظر فرهنگی و اقتصادی در مسیر خود بزداید. نکته غایی این تعریف افزایش منابع انسانی و توانمند سازی جامعه است یعنی توسعه پایدار در فرایند خود باید منابع انسانی را افزایش دهد که انسان هایی آگاه ، کارآمد و خلاق تربیت کند(اسلامی،1381: 45).
نظریه استرانگ
نخستین بار در اواخر دهه 70 میلادی فردی به نام موریس استرانگ توسعه پایدار را« توسعه بوم شناسانه» نامید مهمترین نیت در این نامگذاری طرح الگویی برای توسعه بود که برای محیط زیست جهانی زیان آور نباشد. وی احترام به انسان ، طبیعت و محیط زیست را اصل قرار داد و از مفهوم جدید توسعه پایدار به عنوان توسعه متناسب با شان و طبیعت نام برد بنابراین در اوایل دهه 80 میلادی توسعه بعنوان مفهوم چند بعدی و با توجه خاص به پایداری فرمول بندی و تعریف شد لذا توسعه پایدار نه تنها شامل اقتصاد و مناسبت های اجتماعی می شد که مسئله جمعیت ، شیوه استفاده از منابع طبیعی و به ویژه تاثیرات این عوامل بر محیط زیست را نیز در بر می گیرد.(همان منبع: 50).
نظریه چوگول
وی«توسعه پایداررا به حداقل رساندن مصرف منابع تجدید ناشدنی می داند و در این راستا استفاده پایدار از منابع تجدید شونده جذب ظرفیت های محلی و پاسخگویی به نیازهای بشر را مد نظر قرا می دهد».(عزیزی،1380: 5).
نظریه های دولین و یاپ
زمانی گفته شد که پایداری زیست کره دیگر مسئله ای صرفا بوم شناسانه(اکولوژِیک)یا معضلی اجتماعی یا مسئله ای اقتصادی نیست بلکه آمیزه ای از هر 3 است دولین و یاپ از سیاسی بودن این مفهوم سخن به میان آوردند و گفتند که توسعه بدون فرهنگ راه به جایی نخواهد بردو اندیشمندانی نیز دخالت اخلاق و مفاهیم مرتبط با آن را مورد توجه قرا دادند. به این ترتیب به نظر می رسد به جای سه و به ویژه چهارعامل که بعدها مطرح شد مورد توجه قرا گرفت . شاید لازم باشد آمیزه ای از همه عوامل دخیل مورد تاکید قرار گیرد به نظر می رسد با توجه به روند تعمیق و تنوع مباحث لااقل در چند سال آینده نیز همچنان توسعه پایدار را باید بعنوان چشم انداز در حال تکوین به حساب آورد . برخی از نویسندگان با تاکید بر چشم انداز جامع نگر این مناظره برنقش زیربنای این نوع نگاه توجه کردند. از این نگاه توسعه پایدار عبارتست از دگرگونی اساسی در شیوه ی تفکر – زندگی – تولید – مصرف و نیز شیوه ای که مابه دیگر انسان ها نگاه می کنیم . به این معنا د رحقیقت عبارتست از یک «دگرگونی ذهنی بنیادی»خواهد بود براین اساس توسعه پایدار در واپسین سال های سده 20 به سهولت خود را نه تنها به عنوان یکی از چالش های اصلی بلکه به عنوان نقطه ای کانونی برای مناظره پیرامون بسیاری از مسائل موجود در دوران بی نظمی جهان مطرح کرده است از زاویه ای دیگر سرعت در گسترش مفاهیم مربوط به توسعه پایدار د رمباحث و مناظرات جهانی به ویژه در نهادهای بین المللی تاکیدی باز هم بیشتر بر کلیدی بودن این مفهوم در سده 21 دارد (اکرمی، 1383: 14).
نظریه آدامز
در سال 1990 دبلیو. ام. آدامز در کتب محیط زیست و پایداری در جهان سوم به درستی متذکر شد که مفهوم توسعه پایدار نمی تواند در یک خلاء تاریخی به خوبی درک شود. برای شناخت چالش ها و ظرایف و ظرفیت های آن پیشاپیش لازم است دگرگونی هایی که در اندیشه و عمل پیرامون سرفصل توسعه به وقوع پیوسته است و نیز تجاربی که به شکل گیری این مفهوم جدید منجر شد مورد توجه قرار گیرد به این ترتیب برای درک زوایا و قابلیت های بالاقوه و بالافعل نهفته در مفهوم توسعه پایدار لاجرم باید جریان مستمر نقدها- مسیر پیموده شده – شکست ها و موفقیت هاو همچنین بیم ها و امیدهای بشری در کنار هم مورد ارزیابی قرار گیرند . در این بررسی دگرگونی در باورهاو نگرش هاو تغییر در اندیشه ها و مفروضات به ویژه تشخیص عوامل موثر و شکل دهنده مفهوم توسعه پایدار اهمیت بسیار دارد(پاگ،1383: 26).
نظریه فوگل
به نظر وی بهداشت و فقر از ابعاد مهم رشد اقتصادی است و در مسائل مربوط به توسعه پایدار نیز اهمیت اساسی دارد . رابرت فوگل برنده جایزه نوبل 1993 در اقتصاد با تلفیق تکنیک های کمی (مقداری) وتئوری اقتصادی روش های جدید برای درک رابطه رشد اقتصادی و تحولات اقتصادی ارائه داده است وی با استفاده از منبع غنی از داده های تاریخی – اقتصادی – جامعه شناسی و بهداشتی اندیشه جدیدی درباره نوآوری ها- اثرات اقتصادی برده داری و رابطه بین فقر و بهداشت ارائه داده است . نتایج مطالعات فوگل که در 1994 ارائه شده است به رابطه بین بهداشت – فقر و زن متوسط افراد جامعه و خط مشی های مربوط یه توسعه پایدار می پردازد . فوگل دریافت که در مراحل اولیه تولید بخش عظیمی از فقرا از نظر مراحل رشد دچار نقصان می شدند و (این افراد دچار کم وزنی بوده و از انرژی کمی دارند).و در برابر ببماریها بسیار آسیب پذیرند. این مشکل ناشی از سوء تغذیه است که نهایتا باعث می شود تولید کاهش یابدو به تبع آن بهره وری و درآمد کاهش یابد. مسلما روابط متقابل زیادی بین انرژی و بهداشت از یک طرف و پیشرفت توسعه از طرف دیگر وجود دارد.فوگل چنین بیان می کند که در کشورهای توسعه یافته امکانات پژشکی بسیار وسعت یافته است و خط مشی های بهداشتی و خانه سازی ارتقاء چشمگیری پیدا کرده که این خود باعث قابلیت بیشتر نیروی انسانی برای کار می شود ودر نتیجه رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی تحقق می یابد در حالی که در کشورهای در حال توسعه مشکلاتی از قبیل عقب ماندگی رشد ، فقر غذایی و مالی از عمده ترین عوامل بازدارنده توسعه پایدار است.
سوءتغذیه در کشورهای در حال توسعه مشکلات دیگری نیز ایجاد می کند فوگل(1994) با استفاده از روشهای تاریخی – اقتصادی به تلفیق شواهد اقتصادی و تجربیات پزشکی پرداخته است تا بتواند رابطه رفاه بشر و اهمیت توسعه را تشریح کند و نشان دهد رفاه در دراز مدت باعث بهبود تغذیه و افزایش نیروی کار بشر می شود در شرایط اقتصادی تاثیر مثبت می گذارد در دوران های زمانی طولانی دیده شده که نسل های جدید رشد بهتری داشته و وزن متوسط آنها افزایش یاقته است و این امر باعث افزایش نرخ اشتغال و بهره وری نیروی کار گشته است . فوگل دلیل این امر را به پیشرفت دانش پژشکی کاهش شیوع سوء تغذیه و بهبود شرایط مسکن نسبت می دهد(مولدان،1381: 23).
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 14
شامل:
مقدمه
بیان مسئله
پیشینه تحقیق
ضرورت و اهمیت موضوع
اهداف تحقیق
سوالات تحقیق
روش تحقیق