نقش تغذیه در موجودات زنده بر هیچکس پوشیده نیست. هر موجود جاندار دارای ویژگی دریافت انرژی از محیط اطراف خود و تغییر و تبدیل و مصرف انرژی میباشد. چگونگی دریافت انرژی و مواد مغذی مورد نیاز جهت مصرف انرژی و ادامه حیات موضوع علم تغذیه میباشد. علم تغذیه ترکیبی از دانش بیوشیمی و فیزیولوژی در جهت بررسی ویژگیهای مواد خوراکی و چگونگی استفاده از آنها توسط دستگاه گوارش موجود زنده میباشد.
تغذیه فرآیندی است که در طی آن سلولهای بدن حیوان قابلیت استفاده از مواد شیمیایی مورد نیاز خود را جهت انجام مطلوب واکنشهای متابولیکی و شیمیایی برای رشد، نگهداری(Maintenance)، کار و تولید دریافت مینماید. شناخت روابط بین مواد موجود در خوراکها و نیاز سلولهای موجود زنده قبل از استفاده عملی و خوراک دادن، ضروری میباشد. در آغاز بررسی علم تغذیه نیاز به شناخت کلیه این روابط از نظر بیوشیمی و فیزیولوژی داریم.
بطور کلی مواد خوراکی، تشکیل دهنده غذا هستند و غذا مادهای است که موجود زنده قادر بهخوردن آن و سپس انجام مراحل هضم و جذب بر روی آن باشد. در اغلب غذاها، کلیه مواد شیمیایی موجود در غذا جهت موجود زنده قابل استفاده نیستند و مقداری از آن از طریق دستگاه گوارش دفع میگردد.
در علوم دامی با توجه به هدف ما از پرورش دامها که ایجاد منابع غذایی با کیفیت جهت انسان میباشد، دیدگاههای اقتصادی نیز در آن حائز اهمیت میباشند و ضرورت شناخت فرآیندهای غذایی آشکار میباشد.
در پرورش حیوانات اهلی قسمت اعظم هزینه تولید مربوط به هزینه تغذیه میباشد که در برخی از شاخههای دامپروری تا 80% از کل هزینه پرورش دام را هزینه تغذیه شامل میشود. بنابراین در شرایط متعارف مدیریت تغذیه بالاترین اهمیت اقتصادی را در پرورش دام به خود اختصاص میدهد.
هدف ما در بخش دامپروری تکمیل مواد موجود در خوراک جهت پاسخگویی دقیق به مجموع احتیاجات غذایی بدن دام میباشد. امروزه علاوه بر خوراکهای طبیعی جهت تکمیل جیرههای غذایی به آنها مواد مصنوعی افزودنی مانند ویتامینها، نمک و اسیدهایآمینه مصنوعی نیز اضافه میکنیم اما هیچکس نمیتواند اطمینان داشته باشد که غذایی کاملاً مطابق با نیاز حیوان تهیه نموده است بلکه تلاش ما در جهت نزدیک کردن هرچه بیشتر ترکیب خوراک به نیاز دام میباشد. ویژگی یک متخصص تغذیه موفق، شناخت دقیق مواد خوراکی و اثرات متقابل بین مواد خوراکی و نیز شناخت دقیق ساختار فیزیولوژیک و آناتومیک دستگاه گوارش دام میباشد. پس از شناخت مواد خوراکی و نحوه پاسخ دام به ماده خوراکی، متخصص تغذیه باید قادر باشد غذایی با کاملترین ترکیب و با حداقل هزینه جهت تولید با کیفیت و اقتصادی، تهیه نماید. روشهای تهیه خوراک و تنظیم جیره غذایی در ادامه دروس تغذیه مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
مواد مغذی(Nutrients)، ترکیبات شیمیایی آلی و معدنی هستند که حاصل از فعالیتهای کاتابولیسم و آنابولیسم در موجودات زنده هستند و درصورتی که موجودی قادر به ساخت آن در بدن خود نباشد، جهت ادامه حیات نیاز به دریافت آن ماده مغذی از طریق خوراک دارد. از جمله مواد مغذی میتوان از آب، کربوهیدراتها، چربیها، پروتئینها، املاح معدنی و ویتامینها نام برد.
در درس اصول تغذیه دام به بررسی کلیه این مواد مغذی خواهیم پرداخت.
بطور کلی بخش زراعت با هدف تولید مواد خوراکی جهت مصرف مستقیم توسط انسان و مصرف توسط بخش دامپروری به فعالیت تولید کشاورزی میپردازد. بخش عمده خوراکهای مورد استفاده در پرورش دام با منشاء گیاهی میباشند. گیاهان با استفاده از انرژی خورشید و فتوسنتز قادر به ساختن مواد مغذی مورد نیاز خود هستند و مواد مغذی تولید شده را در جهت ایجاد اندامهای گیاهی و به منظور تولیدمثل جهت تولید دانه ها استفاده مینمایند. این مواد مغذی ذخیره شده در بافتهای گیاهی، مورد استفاده دام قرار میگیرد. معمولاً تراکم مواد مغذی موجود در دانه بیش از مواد مغذی ذخیره شده در سایر اندامهای گیاهی میباشد و دانه ها ارزش بیشتری در تغذیه دام دارند.
مواد مغذی دریافتی توسط دامها جهت رفع نیازهای رشد، نگهداری و تولید مورد استفاده قرار میگیرد.
پروتئینها نقش ساختمانی و نقش تنظیمی و نقش کاتالیتیک را در بدن برعهده دارند و از اسیدهایآمینه تشکیل شده اند که برخی از اسیدهایآمینه توسط بدن دامها قابل سنتز نیستند و باید از طریق خوراک وارد بدن شوند (اسیدهایآمینه ضروری).
کربوهیدراتها در بدن نقش ذخیره انرژی شیمیایی (گلیکوژن) و نیز انتقال انرژی شیمیایی در درون بدن را برعهده دارند.
لیپیدها وظیفه ذخیره انرژی شیمیایی جهت بدن و نقش تنظیمی و نیز نقش در فراهم نمودن ویتامینهای محلول در چربی دارند.
معمولاً عمده مواد خوراکی مورد مصرف در دامپروری دارای منشاء گیاهی هستند و بخش اندکی از منابع خوراکی از بقایای جانوران و محصولات فرعی تغذیه انسان فراهم میگردند. اما در هر دو بخش ترکیب مواد تشکیل دهنده خوراکها یکسان میباشد و به شکل زیر قابل طبقه بندی هستند. این نوع طبقه بندی در شناخت دقیق انواع مواد شیمیایی موجود در خوراکها حائز اهمیت است.
فصل دوم
هضم مقایسهای در نشخوارکنندگان و غیرنشخوارکنندگان:
همانگونه که در فصل قبل اشاره کردیم غذا معمولاً از بیومولکولها که تشکیل دهنده ماکرومولکولهایی مانند پروتئینها، چربیها و پلیساکاریدها میباشند تشکیل یافته است که این ملکولها در دستگاه گوارش بصورت دست نخورده (Intact) قابلیت جذب ندارند و نمیتوانند به همان گونه که تغذیه میشوند، وارد جریان خون گردند. بلکه باید مورد تغییر و دگرگونی قرار گیرند و به مواد ساده تر شکسته شود (Breakdown)، تا قابل جذب در خون و لنف گردند. به مراحل شکسته شدن اجزای غذا، هضم (گوارش) (Digestion) میگوئیم. و پس از انجام عمل هضم، مواد هضم شده از دیواره دستگاه گوارش جذب (Absorption) میگردد. جهت انجام عمل هضم، اندامهای تخصصی در جانوران فراهم آمدهاند که با کمک یکدیگر و با انجام عملیات مختلف مکانیکی و شیمیایی عمل هضم و جذب را انجام میدهند. برخی از جانوران (نشخوارکنندگان) علاوه بر دو بخش مکانیکی و شیمیایی دارای بخش هضم میکروبی (Microbial digestion) نیز میباشند.
به منظور بررسی دقیقتر ابتدا هضم در حیوانات تک معده ای را مورد بررسی قرار میدهیم و سپس به ویژگیهای هضم در حیوانات نشخوارکننده میپردازیم.
هضم در تکمعده ای ها:
دستگاه گوارش در حیوانات تکمعدهای شامل بخشهای دهان (Mouth)، مری (Esophagus)، معده (Stomach)، روده کوچک (Small intestine)، روده بزرگ (Large intestine)، روده کور (Secum) و مخرج (Anus) میباشد. غدد برون ریز جگر (Liver) و لوزالمعده (Pancreas) نیز وظیفه تولید شیره گوارشی را برعهده دارند.
- دهان:
در حیوانات تک معدهای که دارای دندان در محوطه دهانی میباشند، اولین بخش هضم بصورت مکانیکی توسط خردکردن غذا بوسیله دندانها آغاز میگردد. جویدن موجب کوچکتر شدن قطعات خوراک و نیز مخلوط کردن غذا با بزاق (Saliva) میگردد. بزاق از غدد بزاقی (شامل غدد Parotid، تحت فکی Submaxillary و تحت زبانی Sublingual) ترشح میگردد که در تک معدهای ها دارای pH حدود 3/7 میباشد.
بخش اعظم بزاق (99%) را آب تشکیل میدهد. سایر مواد تشکیل دهنده بزاق شامل پروتئین موسین (Mucin)، یونهای تشکیل دهنده بافر و آنزیم آمیلاز و آنزیم لیزوزیم میباشد. بزاق نشخوارکنندگان فاقد آمیلاز میباشد.
آنزیم آمیلاز باعث شکستن میزان اندکی آمیلوز تشکیل دهنده نشاسته در دهان میگردد. آنزیم لیزوزیم موجب تخریب اتصالات گلوکزآمین موجود در دیواره سلولی باکتریها میگردد و موجب از بین رفتن برخی باکتریهای موجود در غذا میشود. بنابراین در محوطه دهان هضم فیزیکی و اندکی هضم شیمیایی برروی خوراک ایجاد میگردد.
در حیوانات تک معدهای فاقد دندان (طیور) هضم مکانیکی در دهان انجام نمیشود اما بزاق بعنوان تسهیل کننده عبور ذرات غذا از محوطه دهان، ترشح میگردد. به دلیل عدم وجود دندان، اندازه ذرات مواد خوراکی جهت طیور محدود میباشد و غذا بسرعت از دهان عبور مینماید و هیچگونه عمل هضمی در محوطه دهان انجام نمیگیرد. به همین دلیل توانایی چشایی در طیور نیز بسیار کم است (تعداد 24 پرز چشایی در مقابل 9000 پرز چشایی در انسان).
-مری:
پس از عبور غذا از دهان، وارد مری که مسیری مشابه لوله میباشد میگردد وتوسط آن ذرات غذا از انتهای دهان تا معده یا چینه دان (در طیور) منتقل میگردند.
- معده:
در معده حیوانات تک معدهای مواد خوراکی مورد هضم شیمیایی قرار میگیرند. دیواره معده دارای غدد ترشحی میباشد که شیره معده را ترشح مینمایند.
شیره معده از دو بخش اصلی اسیدکلریدریک و آنزیمهای معده میباشد که در محیط آبی به داخل معده ترشح میشوند. وظیفه اصلی اسیدکلریدریک تبدیل پپسینوژن ترشح شده به پپسین میباشد. پپسین باعث شکسته شدن پیوندهای کووالانسی بین پپتیدها میگردد. عمل پپسین برروی اتصال بین اسیدهایآمینه آروماتیک (Tyr , Try , Phe) شدیدتر از سایر پیوندهای پپتیدی انجام میگیرد. آنزیم رنین (Renin) از سلولهای معده ترشح میگردد و موجب انعقاد پروتئینهای شیر میگردد. تعداد اندکی آنزیم لیپاز نیز توسط معده تولید میگردد. در طیور شیره معده توسط پیش معده (Preventricalus) ترشح میگردد و وظیفه شکستن پروتئینها را بر عهده دارد، اما به دلیل عبور سریع خوراک از پیش معده معمولاً تاثیر اصلی آنزیم پپسین در محل سنگدان میباشد و هضم آنزیمی به میزان اندکی در پیش معده انجام میشود.
سنگدان (Gizzard) یا معده عضلانی عضو بعدی دستگاه گوارش در طیور میباشد که با داشتن عضلات قوی و مخاط ضخیم عمل هضم فیزیکی را بر روی ذرات غذا انجام میدهد و ذرات بزرگ را به ذرات کوچکتر تقسیم مینماید.
- روده کوچک:
در حیوانات تک معدهای غذا پس از عبور از معده یا سنگدان (در طیور)، وارد روده کوچک میگردد. هضم آنزیمی مهمترین فعالیت در روده کوچک میباشد. ترشحات کبد و پانکراس در محوطه دوازدهه به داخل روده کوچک وارد میشوند. کبد، صفرا (Bile) را به داخل روده ترشح مینماید. صفرا از نمکهای سدیم و پتاسیم به همراه اسیدهای صفراوی، رنگریزههای بیلیوردین (Biliverdine)، بیلی روبین (Bilirubin)، کلسترول (Cholesterol) و پروتئین موسین (Mucin) میباشد. وظیفه اصلی صفرا تبدیل چربیهای موجود در خوراک به شکل امولیسیون (Emolcified) و کمک به فعال کردن آنزیم لیپاز ترشح شده از پانکراس میباشد. املاح صفراوی خاصیت دوگانه دوست (Amphipathic) دارند و دارای دو بخش هستند، بخش محلول در چربی و بخش محلول در آب. منوگلیسیریدها و اسیدهای چرب در داخل این نمکهای صفراوی بخوبی حل میشوند. نمکهای صفراوی علاوه بر ویژگی حل نمودن چربیها در خود، قابلیت تشکیل میسل (Micelle) را دارند. ترکیبات موجود در میسلها طوری مرتب شدهاند که گروههای قطبی آنها در سمت خارج میسل قرار گرفتهاند. قطر میسلها حدود 30 تا 100 A° (آنگستروم) میباشد.
چربیهای وارد شده به دوازدهه ابتدا به کمک نمکهای صفراوی تشکیل قطرات امولسیون چربی را با قطر حدود 5000A° میدهند. سپس لیپاز ترشح شده از لوزالمعده موجب جدا شدن اسیدهایچرب از تریگلیسیرید میگردد و اسیدهای چرب به همراه مونوگلیسریدها و نمکهای صفراوی تشکیل میسلها را میدهند. لیپاز به شکل زیر تریگلیسیریدها را به دیگلیسیرید و مونوگلیسیرید تبدیل مینماید:
شامل 40 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود جزوه تغذیه دام و طیور