دستورالعمل نحوه بایگانی مدارک و نظم فنی اتاق نظارت
دستورالعمل نحوه بایگانی مدارک و نظم فنی اتاق نظارت
دستورالعمل نحوه بایگانی مدارک و نظم فنی اتاق نظارت
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :27
چکیده
پیچیدگی، تنوع وحجم انبوه اطلاعات جغرافیایی ازیک سو و تواناییهای رایانه درعرصه اطلاعات ازسوی دیگر، فلسفه وجودی سیستمهای اطلاعات جغرافیایی(جیآیاس) را تبیین میکند.
ازآنجاکه بخش عمده اطلاعات علوم زمین موجود در پایگاههای مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، شامل اطلاعات مکانی وتشریحی است، مناسب ورود به سیستمهای اطلاعات جغرافیایی میباشد و میتوان این اطلاعات را آماده استفاده در این سیستمها نمود. پژوهش حاضر با این دیدگاه و با هدف بررسی کاربرد جیآیاس در ساماندهی مدارک علوم زمین موجود در مرکز انجام شده است. در راستای رسیدن به این هدف، پس ازگردآوری کلیه اطلاعات توصیفی و مکانی مورد نیاز مرتبط با علوم زمین از پایگاههای مرکز،کار تفکیک،کنترل، دستهبندی وکدگذاری آنها برای ورود به سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. به منظور ایجاد پایگاهی از اطلاعات فوق، با مجموعه دادهها، لایههای اطلاعاتی مربوطه تشکیل شد و به منظور نمایش، تشریح و انجام تحلیلهای لازم بر روی دادهها، مورد استفاده واقع گردید.
بدین وسیله علاوه بر دسترسی صحیح و سریع به دادههای مورد نیاز در یک حجم وسیع، امکان ارائه و به تصویرکشیدن اطلاعات مکانی و موضوعی در قالب نقشه، جدول و نمودار، ویرایش و بهنگام نمودن دادهها ونیز امکان استفاده از دادههای موجود در جهت اهداف مختلف و براساس نیازهای گوناگون کاربران فراهم میگردد. همچنین زمینهای برای شناساندن و معرفی قابلیتها و پتانسیلهای متعدد و در عین حال، تشخیص خلأهای مطالعاتی مناطق مختلف جغرافیایی ایجاد خواهد شد. نهایتاً بهمنظور تعمیم کاربرد این سیستم در ارتباط با دیگر اطلاعات موجود در پایگاههای مرکز (که به نحوی با موقعیت مکانی در ارتباطاند)، مدلی از فرایند انجام این طرح ارائه شده است
مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران
13 صفحه
خـلاصـه
این مقاله به بحث مدیریت استراتژیک میپردازد؛ ابتدا بحث با تعریفی پیرامون مدیریت و استراتژی آغاز و فرایند مدیریت استراتژیک در پنج مرحله، تجزیه و تحلیل محیطی، پایهگذاری جهتگیری سازمانی، هدفگذاری، تعیین و تدوین استراتژیها، بسترسازی و اجرای استراتژیها و کنترل استراتژیها توضیح داده شده است.
مهارتهای بنیادین شامل مهارت تعامل، تخصیص، نظارت و سازماندهی میشود.
چکیده
این مقاله تأثیر تحصیلات مادر بر روی سلامت فرزند و کانال هایی را بررسی میکند که در آن، تحصیلات توسط استفاده از تغییر در قانون تحصیل اجباری (CSL) در ترکیه عمل میکند. برای توضیح گرایش درونی تحصیل، تغییر در بین گروه های تحریک شده توسط زمانبندی CSL و تغییر در بین استان ها توسط فشردگی کلاس درس های اضافی ساخته شده در استان محل تولید مادر بعنوان یک متغیر ابزاری استفاده می گردد. نتایج نشان میدهد که تکمیل دوران ابتدایی توسط مادر، سلامت بچه را افزایش میدهد، که توسط وزن موقع تولید فرزند و سلامتی فرزند و قد بچه نسبت به سن آن، و وزن بچه نسبت به سن آن سنجیده شده است، که حتی عوامل مخل احتمالی زیادی نیز در این سنجش کنترل گشته است. این مقاله همچنین اثبات میکند که تحصیلات مادر منجر به آغاز مراقبت های پیشگیرانه زودتر، کاهش سیگار کشیدن، کاهش حاملگی، و افزایش سن اولین زایمان می گردد.
کلمات کلیدی: تحصیلات مادر، تحصیل اجباری، توسعه اقتصادی، سلامتی فرزند، متغیرهای ابزاری، ترکیه
تحصیلات و خصوصاً تحصیلات مادر، بر روی سلامت فرزند تأثیرگذار است که یک عامل مهم برای پیش بینی سلامت و باروری در دوران بزرگسالی است. با اینکه توجه زیادی به رابطه بین تحصیلات مادر و سلامت فرزند شده است، با اینحال بتازگی مطالعات کمی تلاش کرده اند تا علیت را در مورد کشورهای در حال توسعه بیان کنند.
این مقاله از اصلاحات ملی سیستم تحصیل اجباری (CSL) در ترکیه در سال 1997 استفاده میکند، که تحصیل اجباری را از 5 سال به 8 سال افزایش داد، که آنرا عاملی برای شناسایی تأثیر سببی تحصیلات مادر بر روی سلامتی نوزاد و بچه می داند. تغییر در سیاست تحصیلی یک تجربه طبیعی ایده آل را ایجاد میکند چون زنانی که این سیاست برای آنها لازم الاجرا بود، دارای تحصیلات بالاتری هستند. این مقاله با استفاده از اصلاح سیاست، نشان میدهد که تحصیلات مادر سلامتی نوزاد و بچه را افزایش میدهد.
این مقاله از دو لحاظ به مقالات موجود کمک میکند. اول اینکه این مقاله رابطه سببی بیت تحصیلات مادر و سنجش های تن سنجی سلامتی بچه را در یک کشور در حال توسعه بررسی میکند. سنجش های تن سنجی (مانند قد بچه نسبت به سن آن و وزن بچه نسبت به سن آن) سنجش های ایده آلی از سلامت بچه هستند چون سنجش های عینی هستند و برای تعداد زیادی از بچه ها اعمال می گردند. دوم اینکه، این مقاله مکانیزم های متعددی را بررسی می کند که در آنها، تحصیلات بر روی سلامت بچه تأثیر می گذارد (از جمله توجه به سلامتی، باروری، سن اولین زایمان، سیگار کشیدن، مشارکت در نیروی کار، نوع شغل، و تحصیلات همسر).
یک توضیح برای رابطه مشاهده شده بین تحصیلات مادر و سلامتی فرزند اینست که تحصیلات بالاتر مادر به معنای افزایش مراقبت بهداشتی است که شامل معاینه های پیش از تولد نیز می باشد. رابطه بین تحصیلات مادر و مراقبت بهداشتی (خصوصاً در کشورهای در حال توسعه) حتی پس از کنترل عواملی نیز وجود دارد که بر روی تحصیلات مادر و مراقبت بهداشتی تأثیرگذار هستند (مانند محل اقامت دوران بچگی، قومیت گرایی، و تحصیلات شوهر). علاوه بر مراقبت بهداشتی، تحصیلات مادر می تواند از طریق چندین مکانیزم دیگر نیز بر روی سلامتی بچه تأثیر بگذارد. برای مثال زنان دارای تحصیلات بالاتر درآمد بالاتری دارند و احتمالاً شوهرهای دارای تحصیلات بالاتر و درآمد بالاتری نیز دارند (بهرمان و روزنویگ، 2002) . زنان تحصیل کرده همچنین اطلاعات بیشتری در مورد خدمات مراقبت بهداشتی مدرن و توانایی ارتباط با ارائه دهندگان خدمات مراقبت های سلامتی دارند. بعلاوه، تحصیلات می تواند بر روی سیگار کشیدن و رفتارهای سلامتی دیگر در هنگام حاملگی نیز تأثیر بگذارد (کوری و مورتی 2003) . یک کانال دیگر از طریق استقلال بیشتر زنان است، که آن هم به نوبه خود بر روی تصمیمات مربوط به سلامتی و تخصیص منابع در یک خانوار تأثیر می گذارد. توضیحات احتمالی دیگر شامل دانش بیشتر در مورد بیماری ها و اتخاذ بیشتر تکنیک های پزشکی مدرن می باشد (کالدول 1979، باررا 1990) .
این مقاله برای شناسایی اثرات سببی تحصیلات مادر، برآورد متغیرهای ابزاری (IV) را با استفاده از تغییرات بین گروه ها بکار می برد که توسط زمانبندی CSL و تغییرات در بین استان ها توسط کلاس درس های اضافی ساخته شده در استان های محل زایمان مادر بعنوان یک متغیر ابزاری تحریک می گردند. هدف اصلی CSL این بود که سطح تحصیلات را به استانداردهای جهانی افزایش دهد تا به اتحاد اروپایی وارد گردد. برای تطبیق دادن تعداد افزایش یافته دانش آموزان مدارس ابتدایی، مدارس و کلاس های بیشتری ساخته شدند، معلمان جدیدی استخدام شدند، و امکانات حمل و نقل برای دانش آموزانی که در مناطق روستایی زندگی می کردند فراهم شد، که اغلب فاصله زیادی با مدراس خود داشتند. بیش از 58000 مدرسه در سال اول تغییر در قانون ساخته شد (بین 1997/1998 و 1996/1997)، که تقریباً با 30 درصد افزایش در تعداد کلاس های درس از سال 1996/1997 ، و بطور میانگین 10 کلاس درس بیشتر به ازای هر 1000 دانش آموز ابتدایی در سال 1995 مطابقت دارد. این مقاله تأثیر سببی تکمیل مقطع ابتدایی توسط مادر بر روی سلامت فرزند در حین تولد، سلامتی بچه، و سلامت مادر بررسی میکند. من عوامل مخل زیادی را در این مطالعه کنترل می کنم که شامل خصوصیات سطح فردی و سطح جامعه، و سال تولد مادر و استان محل زایمان مادر می باشد.
در یک کشور در حال توسعه، چندین مطالعه، رابطه سببی بین تحصیلات مادر و سلامتی نوزاد و فرزند را با استفاده از راهکارهای مختلف بررسی کرده اند و نتایج متفاوتی دست پیدا کرده اند. تعداد مقالاتی که تأثیر سببی تحصیلات مادر را بر روی سلامتی نوزاد در کشورهای در حال توسعه بررسی میکنند محدود می باشد. بریروا و دافلو (2004) تأثیر تحصیلات مادر بر روی سنجش مرگ و میر فرزندان را با استفاده از برنامه ساخت مدارس ابتدایی در اندونزی بعنوان یک تغییر برونی در مدارس بررسی می کنند. چو، لیو، گراسمن و جویس (2010) تأثیر تحصیلات والدین بر روی سلامت نوزاد را بررسی میکنند که آنرا توسط احتمال وزن کم نوزاد در هنگام تولد (کمتر از 2500 گرم)، مرگ نوزاد قبل و بعد از یک ماهگی، و مرگ بچه با استفاده از توسعه مدارس راهنمایی در تایوان بعنوان یک تغییر برونی می سنجند. مقاله اول پی برد که تحصیلات والدین مرگ بچه را کاهش میدهد، و مقاله دوم به این نتیجه رسید که تحصیلات والدین احتمال وزن کم نوزاد در هنگام تولد و مرگ نوزاد را کاهش می دهد. در یک مقاله مطالعاتی اخیر، دینچر، کاشال، و گراسمن (2013) تأثیر مهمی از تحصیلات بر روی مرگ بچه را با استفاده از تغییر در قانون تحصیل اجباری در ترکیه بعنوان یک ابزار پیدا نکردند. تاکنون، هیچ مطالعه ای تأثیر تحصیلات مادر بر روی سنجش های تن سنجی سلامتی فرزند را بررسی نکرده است، که این کمک اصلی این مقاله به مقالات موجود است.
ترکیه یک مطالعه موردی جالب را انجام میدهد چون اقدامات راهکاری در زمانی انجام شد که خدمات مراقبت بهداشتی پیشگیرانه در دسترس بودند. روزنویگ و شولتز (1982) می گویند که تسهیلات موجود مراقبت بهداشتی جانشینی برای دانش در مورد بیماری ها و درمان های مدرن ناشی از تحصیلات هستند. البته این مقاله مدارک سببی را ارائه میدهد که اقدامات آموزشی برای افزایش تحصیلات مادر، می تواند سلامت فرزند را افزایش دهد، حتی در کشوری که خدمات مراقبت بهداشتی از قبل در دسترس باشد. قسمتی از توضیح این یافته اینست که با اینکه خدمات مراقبت بهداشتی برای زنان موجود است، با اینحال تحصیلات بیشتر آغاز مراقبت های پیشگیرانه را افزایش میدهد و بر روی رفتارهای سلامتی دیگر نیز تأثیر می گذارد.
این مقاله تأثیر تکمیل مقطع ابتدایی را بررسی میکند چون یک معیار مهم در ادامه تحصیل است، و میزان تکمیل مقطع ابتدایی معیاری است که توسط آن، توسعه اقتصادی سنجیده می شود. بعلاوه، CSL یک اقدام راهکاری اصلی بود و ارزیابی اثرات آن برای سیاست گذاران اهمیت ویژه ای دارد. این مقاله اثبات میکند که CSL تأثیر مهمی بر روی تکمیل تحصیلات مقطع ابتدایی دارد و اینکه تکمیل مقطع ابتدایی، باعث بهبود سلامتی نوزاد، فرزند و مادر می گردد، حتی پس از اینکه عوامل مخل زیادی کنترل گردند. من همچنین مدارکی را ارائه میدهم که تکمیل مقطع ابتدایی باعث آغاز زودتر مراقبت های پیشگیرانه می گردد، سیگار کشیدن را کاهش میدهد، باروری را کاهش میدهد، و سن اولین زایمان را افزایش میدهد.
بنابراین یافته های این مقاله نشان میدهد که مزایای تکمیل مقطع ابتدایی بیشتر از چیزی است که تصور می شود چون نه تنها نتایج بازاری را بهبود می دهد بلکه نتایج غیربازاری (سلامت بچه) را نیز بهبود می دهد، حتی در کشوری که از قبل خدمات مراقبت بهداشتی را داشته باشد. نتایج همچنین نشان میدهند که منطقه و سکونت شهری/روستایی نیز می تواند از عواملی باشد که بر روی سلامت نوزاد و بچه تأثیرگذار است، و اینکه تجربه حاملگی و قومیت گرایی از عواملی مهم برای استفاده از خدمات مراقبتی هستند. بنابراین اقدامات مربوط به این زیرجامعه ها برای کاهش سلامت نوزاد و ناهمخوانی های استفاده از مراقبت های بهداشتی مهم هستند.
ادامه این مقاله بدین شرح می باشد: در بخش 2 زمینه ای از سلامت فرزند، خدمات مراقبت بهداشتی، و سیاست آموزشی در ترکیه ارائه می گردد؛ در بخش 3 داده ها توصیف می گردد؛ در بخش 4 استراتژی تجربی را معرفی میکنم؛ بخش 5 نتایج و بررسی سازگاری را معرفی می کند؛ و در بخش 6 هم نتیجه گیری ها را بیان میکنیم.
2- زمینه
2.1 سلامتی فرزند و مراقبت های بهداشتی مادر در ترکیه قبل از قانون CSL
زنان می توانند به مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه در تسهیلات مختلف سلامت دسترسی داشته باشند که توسط وزارات بهداشت ترکیه ارائه می گردد. مراکز بهداشتی و خانه های بهداشت از مراکز عمومی خدمات مراقبت بهداشتی مادر در روستاها هستند، که یک ماما یا پرستار در آنجا کار میکند، درحالیکه تسهیلات مراقبت بهداشتی دیگر مانند بیمارستان ها اغلب در شهرها هستند. مراکز تنظیم خانواده و سلامت مادر و فرزند نیز خدمات بهداشتی را برای زنان باردار در سراسر کشور فراهم می سازند. بطور کلی، خدمات عمومی از منابع متداول برای مراقبت های پیشگیرانه در مقایسه با بخش خصوصی است، که اغلب در شهرهای بزرگ خدمات دهی می کنند.
مطابق تحقیقات سلامت جمعیتی در سال های 1993 و 1998، بترتیب 38 درصد و 33 درصد زایمان ها مربوط به مادرانی بود که از مراقبت های والدین رسمی استفاده نمی کردند؛ و بترتیب 25 و 27 درصد زایمان ها تحت مراقبت افراد حرفه ای در پزشکی نبوده است؛ و حدود 40 و 30 درصد زایمان ها در یک مرکز بهداشتی انجام نشده اند. در هر دو سال، کمک پرستاران سنتی زایمان و/یا اقوام و خویشان در هنگام زایمان در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری بیشتر است. بعلاوه تفاوت بارزی در استفاده از مراقبت های بهداشتی در سطوح مختلف تحصیلاتی در کشور در هر دو سال وجود دارد.
مرگ نوزاد و بچه در سن کمتر از 5 سالگی در اوایل دهه 1960 خیلی بالا بود؛ البته مرگ نوزادان و بچه ها در اوایل دهه 1980 تقریباً به 130 مورد کاهش پیدا کرد. علیرغم بهبودهای انجام شده در میزان مرگ و میز نوزادان و بچه ها در دهه 1980، میزان هر دوی آنها از 55 نفر از هر 1000 تولد در دهه 1990 بیشتر بود قبل از اینکه قانون CSL وضع شود، که در مقایسه با کشورهای در حال توسعه آمار بالایی است. علیرغم تلاش های دولت برای ارائه خدمات مراقبت بهداشتی پیشگیرانه، تفاوت های منطقه ای و مسکونی زیادی در مرگ نوزادان و بچه های زیر 5 سال وجود داشت. همچنین تفاوت های زیادی در سطح تحصیلات مادران وجود داشت. در سال 1993 (1998)، میزان مرگ و میز نوزادان کمتر از 5 سال مادارانی که کمتر از 5 کلاس سواد داشتند 1.6 (1.7) برابر بالاتر از میزان مادرانی بود که حداقل 5 کلاس سواد داشتند. میزان داشتن سواد بزرگسالان در دهه 1990 و قبل از قانون CSL، برای زنان تقریباً 70 و برای مردان تقریباً 90 درصد کاهش پیدا کرده بود. بنابراین CSL زمانی رخ داد که میزان مرگ و میز نوزادان زیر 5 سال خیلی بالا بود، میزان سواد خیلی پایین آمده بود، و استفاده از خدمات مراقبت بهداشتی پیشگیرانه در سطوح پایین تر از سطح بهینه بود، حتی با اینکه خدمات مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه عمومی در سراسر کشور موجود بود.
2.2 اصلاحات آموزشی سال 1997
قبل از اصلاحات آموزشی در سال 1997 در ترکیه، همه شهروندان می بایست پنج سال تحصیل اجباری را می گذراندند، که در مدارس عمومی بصورت رایگان ارائه می شد. برای افزایش سطح تحصیلات به اندازه استانداردهای جهانی، در سال 1997 دولت ترکیه تحصیل اجباری را از 5 سال به 8 سال افزایش داد. دولت مدارس جدیدی را تاسیس کرد، کلاس های بیشتری را به مدارس قبلی اضافه کرد، معلمان جدیدی را استخدام کرد، تسهیلات حمل و نقل را برای دانش آموزانی که محل زندگی شان از مدرسه دور بود فراهم ساخت، و یونیفرم و کتاب های رایگانی را در اختیار دانش آموزان بی بضاعت قرار داد.
بنابراین اصلاحات آموزشی شامل راهکارهای "کشیدن" و "هل دادن" بود تا تکمیل مقطع ابتدایی را با توسعه مدت زمان تحصیل اجباری و کاهش زیاد هزینه تحصیلات دوره ابتدایی (از طریق دسترسی بهتر به مدارس و کاهش هزینه های مختلف دیگر) افزایش دهد. چون همه مناطق و استان ها تحت تأثیر جنبه های "کشیدن" یا تقاضای این اصلاحات قرار می گیرند، این مقاله از تغییر در جنبه "کشیدن" با تأمین اصلاحات استفاده میکند، که در بین استان های مختلف ترکیه متغیر است. خصوصاً تغییر در کلاس های بیشتر در استان ها باید تغییر در افزایش ثبت نام مدارس ابتدایی تحریک شده بخاطر تغییرات در جنبه تأمین اصلاحات نشان دهد. چون هدف این اصلاحات این نبود که کیفیت آموزش را تغییر دهد، می توان گفت که کلاس های بیشتری ساخته شدند تا با ثبت نام بیشتر مطابقت داشته باشند، بجای اینکه کیفیت آموزش افزایش یابد و بخاطر آن، ثبت نام هم افزایش یابد.
58726 کلاس اضافی در سال اول تغییر در قانون ساخته شد، که تقریباً با 30 درصد افزایش در تعداد کلاس های موجود قبلی، و بطور میانگین با 10 کلاس اضافی در ازای هر 1000 بچه دارای سن مقطع ابتدایی در سال 1995 مطابقت داشت.
با اینکه هدف این برنامه این بود که فرصت های آموزشی را برای سهم بیشتر از جامعه فراهم سازد، با اینحال مؤلفه های کیفی سیستم آموزشی بطور کلی و طراحی برنامه درسی به همان شکل قبلی باقی ماند. در یک مطالعه موردی عمیق آماده شده برای بانک جهانی در مورد قانون تحصیلات پایه در سال 1997، دالجر (2004) تأیید میکند که برنامه آموزشی ابتدایی، همان برنامه درسی ملی سال 1968 را با تغییرات اندکی ادامه دارد، و اینکه بعلت محدودیت های زمانی در اجرا، وزارت آموزش عمدتاً بر روی مسائل گنجایش برای آموزش به دانش آموزان جدید متمرکز بود. بعلاوه، یک گزارش OECD در سال 2007 بر این تأکید می کند که برنامه آموزشی سال 1997 ترکیه دارای معیارهای برنامه آموزشی جدید برای بهبود کیفیت سیستم آموزشی نیست.
CSL باعث افزایش زیادی در میزان ثبت نام در بین سالهای 1997/1998 و 2000/2001 شد که تقریباً 15 درصد افزایش را نشان میدهد (شکل 1). ثبت نام افراد روستایی در کلاس ششم برای دخترها در بین سالهای 1997/1998 و 1999/2000 افزایش زیادی داشت که تقریباً 162 درصد افزایش را نشان میدهد. در سال اول تغییر قانون، میزان ثبت نام خالص و نسبت جنسیت بترتیب 10.4 و 3.4 درصد افزایش یافت. میزان ثبت نام مقطع ابتدایی برای پسران و دختران با گذشت زمان به هم نزدیک شده است و برای پسران به 98.77 درصد و در سال 2011/2012 برای دختران به 98.56 درصد رسیده است.
شکل 1 – تعداد دانش آموزان در 8 سال تحصیلات اجباری در سال تحصیلی؛ ثبت نام در 1992/1993-1996/1997 قبل از تغییر در CSL به اندازه مجموع تعداد دانش آموزان در 5 سال دوره ابتدایی و 3 سال دوره راهنمایی است.
3- داده ها و سنجش متغیرها
تحلیل تجربی بر مبنای سری داده های خاصی است که توسط ترکیب تحقیقات بهداشتی و جمعیت شناسی ترکیه در سال 2008، کتاب های آمار آموزش ملی MONE، و داده های کامل آموزشی از TurkStat (از جمله تعداد کلاس درس های اضافی در استان ها) بوجود می آید.
داده های اصلی استفاده شده در این مقاله از اغلب تحقیقات بهداشتی و جمعیت شناسی ترکیه (TDHS-2008) بدست می آید، که یک تحقیق معرف ملی انجام شده در ترکیه در سال 2008 است. TDHS نمونه معرفی از 7405 زن متاهل با سن باروری بین 15 تا 49 سال را نشان میدهد. این تحقیق اطلاعاتی را در مورد خصوصیات اجتماعی-اقتصادی و جمعیت شناسی، باروری، جمعیت خانواده، و همچنین سلامت مادر و فرزند دارد. همچنین، این تحقیق شامل اطلاعاتی در مورد استفاده از مراقبت های بهداشتی مادر می باشد که در پنج سال قبلی این تحقیق زایمان کرده بودند. بعلاوه، این تحقیق اطلاعاتی را در مورد استان محل زایمان مادران فراهم می سازد، که برای ترکیب داده های آموزشی و بچه های دارای سن مناسب مقطع ابتدایی در سطح استانی بکار می رود که توسط TurkStat و MONE ارائه شده است.
این تحلیل بر مبنای آخرین زایمان زنان متاهل در سنین بین 18 تا 29 سال در پنج سال قبلی این مصاحبه است. محدود ساختن تحلیل به زنان متاهل قابل توجیه است چون زایمان پس از زناشویی در ترکیه غیرمعمول است. چون زنان اطلاعات دقیق تری را در مورد زایمان های اخیر خود ارائه میدهند، این تحلیل رفتار استفاده از خدمات مراقبت های بهداشتی را فقط همراه با یک زایمان برای هر زن فرض میکند. بنابراین سری داده های نهایی محدود به 1677 مادر می باشد.
3.1 سنجش سلامت مادر و فرزند، و خدمات مراقبت های بهداشتی مادر
سنجش های تن سنجی بچه ها، وزن نوزاد در هنگام تولد، و عوارض زایمان، بعنوان سنجش های سلامت بچه ها، نوزدان و مادران استفاده می شوند. این مقاله از امتیازات-z قد و وزن بچه نسبت به سن آن استفاده میکند. اندازه قد نسبت به سن (با دانستن جنسیت) یک سنجش معمول برای سلامت بچه ها و شاخصی از وضعیت سلامتی بلند مدت است، درحالیکه اندازه وزن نسبت به سن (با دانستن جنسیت) سنجشی از وضعیت جاری سلامتی بچه است و اطلاعاتی را در مورد وضعیت سوء تغذیه جاری به ما میدهد (توماس، استراس و هنریکس 1991) . TDHS-2008دارای مزیت سنجش های عینی سلامت بچه بر حسب HAZ و WAZ است چون قد و وزن بچه توسط پرستاران ماهر اندازه گیری می شود که در حین مصاحبات اصلی مدیریت می گردند. این مقاله بر "وزن خیلی کم در حین تولد" بعنوان سنجشی از سلامت نوزاد در هنگام تولد تمرکز دارد، که با ریسک بالاتری از مرگ در سال اول زندگی و عوارض و پیامدهای مختلف در بزرگسالی مرتبط است. برای بررسی تأثیر تحصیلات مادر بر روی سلامت مادر، تسهیلات بهداشتی پس از زایمان برای مادر بعنوان شاخصی از عوارض زایمان ادامه می یابد.
چهار نتیجه متفاوت استفاده از خدمات مراقبت بهداشتی مادر مورد تحلیل قرار گرفته است: استفاده از خدمات پیش از تولد از منابع رسمی، انجام چهار معاینه یا بیشتر، زایمان در یک مؤسسه پزشکی، و کمک به انجام زایمان توسط پرسنل پزشکی آموزش دیده. پیروی از دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی، تعاریف مراقیت های مناسب برای مادر، مراقبت های پیش از تولد و کمک در هنگام زایمان با کد 1 نشان داده می شوند اگر زن باردار خدمات خود را از دکترها، پرستاران آموزش دیده، یا ماما دریافت کرده باشد و در غیر اینصورت با کد 0 نشان داده می شود. من همچنین از ماه آغاز مراقبت های پیش از تولد بعنوان سنجشی از مراقبت های پیشگیرانه استفاده میکنم، که مقادیری از 1 (مراقبت های پیشگیرانه در مال اول بارداری آغاز شده است) تا 10 (مادر باردار هیچ مراقبت پیشگیرانه ای دریافت نکرده است) دارد.
3.2 متغیرهای مستقل
متغیر اصلی یک متغیر نشانه گر برابر با 1 است اگر مادر حداقل 8 سال تحصیل را به اتمام رسانده باشد. چون زنان در نمونه تحلیل تحصیلات خود را قبل از زایمان تکمیل کرده بودند، پیشرفت های آموزشی مشاهده شده در نمونه نشاندهنده آموزش تکمیل شده نهایی است.
چندین عامل دیگر نیز وجود دارد که ممکن است بر روی سلامت بچه و همچنین استفاده از مراقبت های بهداشتی تأثیر بگذارند. استان زایمان و قومی نیز شامل می گردند تا محیط دوران بچگی کنترل گردد. زبان مادری پدر بچه نیز بعنوان شاخصی از قومیت گرایی استفاده می گردد: ترکی، کردی و زبان های دیگر.
من تجربه بارداری های قبلی را نیز کنترل کرده ام، که بصورت تعداد زایمان های قبلی اندازه گیری می شود. تعداد زایمان های قبلی احتمال دارد که از لحاظ درونی توسط تحصیلات مادر تعیین گردد؛ البته حذف زایمان های قبلی تأثیر زیادی بر روی تحصیلات مادر برای سلامت بچه و استفاده از مراقبت های بهداشتی ندارد. من تحصیلات پدر را از همه خصوصیات حذف کرده ام چون یک عامل برونی است و رابطه نزدیکی با تحصیلات مادر دارد. من تحصیلات شوهر را بعنوان یک کانال احتمالی بررسی میکنم که از طریق آن، تحصیلات مادر بر روی نتایج بخش 5.5 تأثیرگذار است.
من اثرات ثابت سال تولد و عوامل سطح جامعه را نیزشامل ساخته ام (از جمله منطقه سکونت در زمان بررسی و متغیر نشانه گر برای سکونت شهری/روستایی، برای عدم یکنواختی جغرافیایی غیر قابل مشاهده، مانند خدمات مراقبت های بهداشتی منطقه ای و عوامل اجتماعی و فرهنگی).
من برای کنترل تغییر در شدت برنامه همراه با میزان ثبت نام پیش از اصلاحات و همه عوامل وابسته به میزان ثبت نام های قبل از اصلاحات، جمعیت دارای سن مدرسه و میزان ثبت نام در استان زایمان مادر در سال 1995 را کنترل کردم که توسط TurkStat تهیه شده است. با اینکه نباید تأثیر مستقیمی از این متغیرها بر روی سلامت بچه و استفاده از مراقبت های بهداشتی وجود داشته باشد، با اینحال استفاده از متغیرهای کمکی یک استراتژی معمول در مقالات مربوطه برای اطمینان از عدم وجود خطا در دستگاه های شامل شده است (بریروا و دافلو 2004، چو و همکارانش 2010) . برای بررسی سازگاری من نتایج را بجز متغیرهای کمکی بالا کپی کردم و پی بردم که نتایج با هم سازگار هستند.
تقریباً 16 درصد نمونه های استفاده شده در این تحلیل با CSL همراه بودند، و تقریباً 30 درصد آنها هشت سال تحصیل اجباری را گذرانده بودند. 7 درصد زنان زایمان های VLBW داشتند، میانگین بستری بودن در بیمارستان تقریباً 1.7 روز بود، و میانگین HAZ و WAZ بترتیب 0.6 و 0.1 بودند. 89 درصد زنان از مراقبت های پیش از تولد استفاده کرده بودند، 67 درصد آنها حداقل چهار بار مورد معاینه قرار گرفته بودند، و تقریباً 90 درصد آنها از کمک در حین زایمان برخوردار بودند و در یک مرکز درمانی زایمان کرده بودند.
4- استراتژی شناسایی
برای توضیح برون زایی بالقوه تحصیلات مادر، این مقاله از تغییر در همراه بودن با CSL و استان ها بعنوان یک متغیر ابزاری استفاده می کند. فرضیه شناسایی اینست که همراه بودن با زمان CSL بجز از طریق تغییر سطح تحصیلات، هیچ تأثیر مستقیمی بر روی نتایج مورد نظر ندارد. مدل مرحله اول بصورت زیر است:
که نشاندهنده اینست که آیا مادر i که در استان j و در سال k زایمان داشته است هشت سال تحصیل اجباری را گذرانده است یا نه؛ اثرات ثابت سال زایمان مادر است؛ اثرات ثابت استان زایمان مادر است؛ بردار متغیرهای کنترل است که شامل خصوصیات زمینه ای مادر، عوامل سطح جامعه، و متغیرهای سطح استانی سال زایمان مادر می باشد. سنجش شدت CSL، بصورت تعداد کلاس های اضافی به ازای هر 1000 بچه در استان محل زایمان مادر است، و متغیر نشانه گری است که نشان میدهد که مادر i در سال 1997 دارای سن l است. گروه هایی از مادران که در سال 1997 دارای سن 18سال بودند حذف شده اند.
در معادله 1 متغیرهای ساختگی برای سن مادر در سال 1997 برای فهمیدن همراه بودن با زمان CSL به شیوه انعطاف پذیری استفاده شده است. CSL بر روی زنانی تأثیرگذار بود که 5 سال تحصیل اجباری را در آغاز سال تحصیلی 1997/1998 به اتمام نرسانده بودند. زنان دارای سن بین 7 تا 10 سال در سال 1997 گروه پس از اصلاحات را تشکیل می دهند که با CSL همراه بودند، درحالیکه زنان دارای سن 11 سال یا بیشتر در سال 1997 گروه قبل از اصلاحات را تشکیل می دهند که احتمال این وجود ندارد که تحت تأثیر CSL قرار گرفته باشند. برآورد های معادله 1 نشان میدهد که تغییر در تحصیل اجباری تأثیر مثبتی بر روی تحصیل گروه های 10 ساله و جوان تر دارد، درحالیکه هیچ تأثیری بر روی تحصیلات گروه های 11 ساله یا بیشتر نداشت. از این پس، یک متغیر ساختگی سن (l=7 و 8) برای مادران دارای سن 7 و 8 سال در سال 1997 استفاده می گردد چون تأثیر CSL برای این گروه ها تقریباً یکسان بود و از لحاظ آماری با هم تفاوت ندارند.
شکل 2 ضریب های روابط متقابل بین سنجش شدت در استان محل زایمان مادر و متغیر ساختگی برای سن مادر در زمان این سیاست از برآوردهای معادله 1 را نشان میدهد. ضریب های روابط متقابل ( برای هر ) هم برای و هم برای مهم هستند. با ایجاد این محدودیت که مادران دارای سنین 11 تا 17 سال در سال 1997 تحت تأثیر CSL قرار نگرفته اند، تا اندازه دقیق بهره بدست آید، مرحله اول دارای شکل زیر خواهد بود:
که گروه کنترل حذف شده اکنون مادران دارای سنین بین 11 تا 18 سال در سال 1997 هستند. یک متغیر ساختگی درمان مجزا نشان میدهد که آیا مادران دارای سنین 7 تا 10 سال در سال 1997 دارای روابط متقابل با هم بوده اند که سنجش شدت نیز بعنوان یک متغیر ابزاری مورد استفاده قرار گرفته است.
شکل 2 – تأثیر CSL بر روی تکمیل مقطع ابتدایی. توضیحات: این نمونه شامل همه مادران دارای سنین بین 18 تا 29 سال در زمان تحقیق می باشد. زنان دارای سن 11 سال در سال 1997 جوان ترین گروهی است که تحت تأثیر CSL قرار نگرفته است. هر نقطه بر روی خط ها نشاندهنده ضریب روابط متقبل بین سنجش شدت در استان محل زایمان مادر و متغیر ساختگی برای سن مادر در زمان اجرای این سیاست است. خطوط خط چین نشاندهنده فاصله های اطمینان 95 درصدی است.
مدل مرحله دوم بصورت زیر خواهد بود:
که متغیر ابزاری است که از روابط متقابل بین سنجش شدت و متغیرهای ساختگی سال زایمان مادر استفاده میکند. در همه خصوصیات، خطاهای استاندارد برای دسته بندی در استان زایمان مادر تنظیم می گردند. سطوح دیگری از دسته بندی (از جمله دسته بندی در سطوح منطقه ای و زیر منطقه ای، دسته بندی در سال تولد، منطقه تولد و سالن تولد و استان محل تولد، و دسته بندی دوطرفه) نتایج مشابهی را نشان میدهند. خصوصیات برای نمونه ای از مادران دارای سنین بین 18 تا 29 سال برآورد می گردد که مادران دارای سنین بین 22 تا 29 سال جزو گروه های متاثر نیستند.
جدول 1 – تأثیر CSL بر روی تکمیل تحصیلات مقطع ابتدایی
بعلاوه، من از روزنه سنی کوچک تری برای بررسی سازگاری استفاده کردم. باید خاطر نشان کنم که تعدادی از شوهرها با زمان اجرای این سیاست همراه بودند؛ البته نتایج دارای سازگاری است و این مشاهدات از آن حذف شده است.
شرایط محدودیت حذف را بیاد بیاورید که شدت اصلاحات نباید بطور مستقیم بر روی نتایج مورد نظر (بجز از طریق تغییر تحصیل) تأثیر بگذارد. بعبارت دیگر، دستگاه های حذف شده باید با خطا در معادله 3 مرتبط نباشند. یک نگرانی مهم اینست که شدت اصلاحات بصورت تصادفی نیست چون دولت احتمالاً منابع بیشتری را به استان های دارای تعداد بیشتری از دانش آموزان اختصاص داده است که بعنوان نتیجه اصلاحات ثبت نام کرده اند. خصوصاً اینکه تعداد بچه های دارای سن مقطع ابتدایی سال قبل از تأثیر اصلاحات در مدارس ابتدایی ثبت نام نکرده اند. بنابراین برآورد ها برای سطح استانی این موارد را کنترل می کنند: (1) بچه های دارای سن مقطع ابتدایی و (2) میزان ثبت نام در سال 1995، که هر دوی آنها دارای روابط متقابل با متغیرهای ساختگی سال زایمان مادر هستند. بنابراین تغییر در دستگاه های حذف شده پس از کنترل این مؤلفه غیر تصادفی برای تخصیص منابع می باشد. این برای مثال شامل تغییر در کلاس های اضافی همراه با اداره های دولتی در استان های معینی یا اختصاص اختیاری منابع خواهد بود.
5- نتایج
5.1 تکمیل مقطع ابتدایی (نتایج مرحله اول)
نتایج مرحله اول (معادله 2) با استفاده از متغیر ساختگی درمان مجزا و متغیرهای ساختگی سال زایمان مادر در جدول 1 نشان داده شده است. ستون های 1 و 2 شامل هیچ کنترلی نیستند. ستون های 3 و 4 از زایمان های قبلی بعنوان کنترل استفاده نمی کنند درحالیکه ستون های 5 و 6 تعداد زایمان های قبلی را کنترل می کنند. برآورد در ستون 5 نشان میدهد که یک کلاس اضافی به ازای هر 1000 دانش آموز، تکمیل مقطع ابتدایی را تا 1.6 درصد افزایش می دهد. میانگین تعداد کلاس های اضافی به ازای هر 1000 بچه 9.38 است که نشاندهنده اینست که CSL تکمیل مقطع ابتدایی مادران را تا حدود 15 درصد افزایش داده است. ستون 6 ضریب های روابط متقابل برای هر گروه همراه با زمان اعمال سیاست را نشان میدهد: مادران دارای سنین 7 و 8 سال در زمان سیاست دارای بالاترین ضریب هستند، و ضریب ها همراه با سن کاهش پیدا می کنند.
نتایج مرحله اول نشان میدهند که CSL باعث افزایش زیادی در احتمال تکمیل مقطع ابتدایی می گردد. آمار F نشان داده شده در ستون 6 جدول 1 (10.55) اثبات میکند که سری متغیرهای ساختگی سال زایمان در همه سطوح قراردادی مهم هستند.
جدول 2 – اثرات تحصیلات مادر بر روی سلامت نوزاد و بچه، و استفاده از مراقبت های بهداشتی
ضریب های برآورد شده برای متغیر وابسته سالهای تحصیل در ستون 7 تا 10 همگی مثبت هستند و از لحاظ آماری بیشترین اهمیت را دارند. نتایج نشان میدهند که CSL تحصیلات مادر را تقریباً تا 0.4 سال افزایش داده است. البته آمارهای F همگی کمتر از 10 است که نشاندهنده اینست که دستگاه های حذف شده ضعیف هستند. بنابراین تکمیل مقطع ابتدایی بعنوان سنجش اصلی تحصیلات مادر مورد تأکید است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فرمت فایل: WORD قابل ویرایش
تعدادصفحات:90
چکیده پژوهش
پژوهش حاضر مطالعه ای است توصیفی– مقطعی و به منظور بررسی میزان رعایت استانداردهای مدارک پزشکی و بیمارستان های آموزشی انجام گرفته است . جامعه آماری مورد بررسی بخش های مدراک پزشکی بیمارستان های افضلی پور ، شفا ، شهید بهشتی ، باهنر می باشد . هدف کلی از انجام این پژوهش بررسی مقایسه ای میزان رعایت استانداردها در بخش مدارک پزشکی ، بیمارستان های آموزش شهر کرمان بوده است که به منظور دستیابی به 14 هدف جزئی است و همچنین 15 سؤال در مورد موضوع پژوهش مطرح گردید .
ابراز گردآوری 16 چک لیست مربوط به استانداردهای بخش مدارک پزشکی بوده است . که این استانداردها با استانداردهای انجمن مدارک پزشکی آمریکا منطبق است . پژوهشگر برای جمع آوری داده ها با مراجعه به بخش های مدارک پزشکی با استفاده از روش مصاحبه اقدام به این امر نموده است . نتایج حاصل از این پژوهش ، میزان رعایت استانداردها در هر یک از شاخص های یاد شده را به شرح زیر بیان می نماید .
-1 مقدمه
2-1 بیان مسئله
3-1 اهمیت پژوهش
4-1 اهداف پژوهش
5-1 سؤالات پژوهش
6-1 روش پژوهش
7-1 محدودیت های پژوهش
8-1 تعاریف واژه ها
مروری بر متون و مطالعات انجام شده
1-2 پیشینه تحقیق
2-2 مطالعات انجام شده در ایران
3-2 مطالعات انجام شده در جهان
3 - نوع پژوهش
2- 3 – جامعه پژوهش روش نمونه گیری و حجم نمونه
3 –3 – متغیرها
4- 3 – روش و ابزار گردآوری داده ها
5-3 – روش تحلیل داده ها
6- 3 – امکانات پژوهش
7- 3 – ملاحضات اخلاقی
تحلیل یافته ها
1-5 نتایج پژوهش
2-5 پیشنهادات پژوهشگر
3-5 پیشنهاد برای پژوهش های آتی