فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه


دانلود تحقیق تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه

 

مشخصات این فایل
عنوان: تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 11

این مقاله درمورد تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه می خوانید :

برخورد با سیره و سنت پیامبر(ص)
حقد و کینه دیرینه معاویه او را وامى داشت که به سخنان درربار پیامبر نیز نگاه دیگرى کند, بدین جهت از همان اول بنا را بر این گذاشت که سخنان و سنت پیامبر(ص) را جعل و تحریف و تغییر و همچنین با تجاهل و تغافل و انکار بلکه اظهار رإى در برابر سنت پیامبر و ده ها برنامه دیگر براى محو سنت, و تلاش مستمر و پى گیر براى از بین بردن سیره و سنت پیامبر(ص) داشته باشد, به عنوان نمونه:
1. توبیخ راویان و به فراموشى سپردن روایات
معاویه از کسانى بود که بر خلاف سنت رسول الله(ص), بازار رباخوارى را در شام رواج داده بود و اگر فردى در این باره سخن مى گفت, در برابرش سخت موضع مى گرفت. و در برخى موارد از راوى مى خواست تا از ذکر حدیث نبوى خوددارى کند.
آورده اند که: عباده بن الصامت در شام دید که که شامیان در داد و ستد خود ظرف نقره اى را با دو برابر با ظرف نقره اى دیگر مى فروشند. به نزد آن ها رفته, اظهار داشت: اى مردم! هرکه مرا مى شناسد که مى شناسد و هرکه مرا نمى شناسد, من عباده بن الصامت هستم; بدانید که در شب پنج شنبه در آخرین ماه رمضان از پیامبر شنیدم که مى فرمود:
((طلا باید با طلا به وزن یکدیگر بدون هیچ زیادى داد و ستد شود, پس هرچه زیاد باشد ربا مى باشد...))
مردم پس از شنیدن این حدیث از اطراف او پراکنده شده و رفتند. به معاویه خبر دادند که عباده چنین گفته است. معاویه پى او فرستاده و گفت: اگر تو پیامبر را همراهى و مصاحبت کردى, ما نیز از صحابه و یاران او بودیم و نیز از او شنیدیم.
عباده گفت: من او را دیدم و همراهش بودم و از او شنیدم. معاویه گفت: این چه حدیثى بود که از او نقل کردى؟! عباده همان حدیث را که از پیامبر(ص) در باره ربا شنیده بود, نقل کرد. معاویه گفت: از این حدیث چشم پوشى کن و دیگر جایى آن را نقل ننما. عباده گفت: آرى من این حدیث را نقل مى کنم گرچه بر خلاف میل معاویه باشد.(8)

2. اظهار رإى در برابر سنت پیامبر(ص)
وقاحت و بى شرمى معاویه به حدى بود که اگر به چیزى که بر خلاف سنت رسول الله بود و او عمل مى کرد, نه تنها به هیچ وجه حاضر نبود از کار خلافش دست بردارد بلکه با اظهار رإى خود در برابر سنت رسول الله(ص) مى گفت: به نظرم این کار اشکالى ندارد.
نسائى در سنن خود از قتیبه از مالک از زید بن إسلم از عطإ بن یسار نقل مى کند که معاویه ظرفى از طلا یا دینارى را به بیشتر از وزن خود فروخت, ابودردإ گفت: از پیامبرخدا(ص) شنیدم که از همانند چنین چیزى نهى مى کرد مگر به مثل خود (بدون هیچ کم و زیادى.)(9)
روشن نیست که نسائى فقط به همین قسمت اکتفا کرده یا بعدها بخشى از این گفت و گو از کتابش حذف گردیده است. زیرا علامه امینى از مالک و از نسائى همین مطلب را نقل کرده با اضافه مطلبى که در نسخه خطى سنن نسائى موجود نمى باشد.
وى آورده است که وقتى ابودردإ این حدیث را از پیامبر نقل کرد, معاویه گفت: به نظر من این معامله اشکالى ندارد. ابودردإ گفت: چه کسى سخن من را درباره معاویه مى پذیرد؟ (عجیب این است) که من از رسول خدا(ص) به او خبر مى دهم و او از رإى و نظر خود برایم مى گوید! سپس اظهار داشت: هرگز در سرزمینى که تو در آن حکمرانى, زندگى نمى کنم...(10)

3. تحریف مقصود پیامبر(ص)
بسیارى از یاران پیامبر(ص) از لبان مبارکش در باره عمار بن یاسر(ره) شنیده بودند که مى فرمود: ((إما انک ستقتلک الفئه الباغیه))
در جنگ صفین که عمار به دست معاویه و هوادارانش به شهادت رسید, برخى از پیروان معاویه از جمله عمروبن عاص, وحشت زده به نزد معاویه رفته, معاویه پرسید: براى چه آمدى؟ عمرو خبر شهادت عمار را به او داد. معاویه گفت: حال چه شده؟ عمرو گفت: از پیامبر(ص) شنیدم که مى فرمود: ((تقتله الفئه الباغیه))
معاویه گفت: آیا ما او را کشتیم؟! بلکه این على و یارانش بودند که او را کشتند. زیرا, عمار را به این جا آورده و در برابر نیزه ها و شمشیرهایمان قرارش دادند.(11)
عجیب این است که این مکار و حیله گر در چند نوبت از شکست حتمى در جنگ, نجات یافت از جمله وقت شهادت عمار بن یاسر بود که مى رفت برخى از دوستان و همفکران و همرزمان خود را از دست بدهد که با تحریف فرمایش رسول الله(ص) همفکران خود را فریب داد.
شبلنجى در نورالابصار اضافه مى کند: وقتى که این سخن به گوش على(ع) رسید, فرمود: اگر من قاتل عمار باشم با این بیان, پس باید پیامبر(ص) حمزه را کشته باشد هنگامى که او را به سوى کفار فرستاده و در این راه کشته شد.(12)
آیه الله فیروزآبادى(ره) پس از نقل این جریان, اظهار مى دارد: اگر چنین باشد که على(ع) قاتل عمار باشد چون او را به جنگ با معاویه فرستاده است; پس باید خداوند عده اى از پیامبران را کشته باشد چرا که آن ها را براى ارشاد و هدایت کفار به سوى آنان فرستاده و در این راه کشته شدند.(13)
4 . صرف بیت المال براى تطمیع
از جمله خیانت هاى معاویه نسبت به سیره و سنت پیامبر(ص) این بود که اموال زیادى را از بیت المال برداشته و در جیب افرادى منحرف و کینه توز سرازیر مى کرد تا با شإن نزول آیات که از زبان پیامبر(ص) شنیده شده, بازى کرده و آن ها را تغییر دهند.
محدث قمى از ابوجعفر اسکافى نقل مى کند که روایت شده: معاویه صدهزار درهم به سمره بن جندب داد تا از پیامبر روایت کند که آیه (و من الناس من یعجبک قوله) در شإن على(ع) نازل شده و آیه (و من الناس من یشرى نفسه ابتغإ مرضاه الله) در شإن ابن ملجم ـ لعنه الله علیه ـ نازل شده است. پس او حاضر نشد که چنین روایتى را به دروغ از زبان رسول خدا(ص) نقل کند. معاویه براى این که او را به چنین کارى حاضر کند, مبلغ را افزوده و دویست هزار درهم به او پیشنهاد کرد. اما بازهم قبول نکرد. معاویه مبلغ سیصدهزار درهم را پیشنهاد کرد. اما بازهم نپذیرفت تا این که به مبلغ چهارصد هزار درهم راضى شد و دست به چنین جنایتى زد.(14)
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه

 تمسخر سعد
تمسخر ابوقتاده
اهانت و اخراج
برخورد با سیره و سنت پیامبر(ص)
2. اظهار رإى در برابر سنت پیامبر(ص)
3. تحریف مقصود پیامبر(ص)
4 . صرف بیت المال براى تطمیع
5. انکار سنت پیامبر(ص)
6. میراندن سنت و احیاى بدعت
پى نوشت ها:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تحریف سیره و سنت پیامبر(ص) توسط معاویه

تحقیق در مورد جنگ نهروان

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد جنگ نهروان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جنگ نهروان


تحقیق در مورد جنگ نهروان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:20

 

  

 فهرست مطالب

 و الله لا یفلت منهم عشرة و لا یهلک منکم عشرة.

(نهج البلاغهـکلام 58)

پس از آنکه على علیه السلام در اواخر صفر سال 38 از صفین بکوفه مراجعت فرمود تا روز شهادت آنحضرت مدت دو سال و چند ماه فاصله بود ولى این مدت کوتاه بقدرى در آزردگى خاطر مبارک على علیه السلام مؤثر واقع شد که شرح آن قابل تقریر نمیباشد،شکست‏هاى پى در پى از همه طرف روح آن بزرگوار را آزرده و قلبش را رنجه کرد.

تأثر و رنج على (ع) از معاویه و حیله‏گریهاى عمرو عاص نبود بلکه رنج و تأسف او از بیوفائى و احمقى و خونسردى لشگریان خود بود و میفرمود:

من از بیگانگان هرگز ننالم‏
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

على علیه السلام بقدرى از لا قیدى و بیشرمى کوفى‏ها متأثر بود که چند مرتبه آرزوى مرگ نمود تا بلکه از شر این قوم متلون و سست عنصر رهائى یابد،در یکى از خطبه‏هاى خود ضمن مذمت اصحابش فرماید:

و الله ان جائنى الموت و لیاتینى فلیفرقن بینى و بینکم لتجدننى لصحبتکم قالیا.

(بخدا سوگند اگر مرگ بسراغ من آید و البته خواهد آمد و میان من و شماتفرقه و جدائى اندازد مرا خواهید دید که نسبت بمصاحبت شما بغض و کراهت دارم.)

پیشنهاد عمرو عاص در صفین موقع بلند کردن قرآنها با نیزه درباره حکمیت میان متخاصمین اختلاف بزرگى در میان عساکر عراق بوجود آورد که میتوان آنرا علت العلل شکستهاى بعدى على علیه السلام دانست.

اختلاف على علیه السلام و معاویه در امر خلافت بحکمیت رجوع شد و علیرغم عقیده على علیه السلام از طرف آنحضرت ابوموسى اشعرى انتخاب گردید،ولى پس از عقد قرار داد صلح گروهى از سپاه على علیه السلام گفتند تکلیف کشته‏شدگان چیست؟و بآنحضرت اعتراض کردند که ما حکم خدا را خواستیم نه حکمیت ابوموسى و عمرو عاص را حتى چند نفرى بمخالفت هر دو سپاه برخاستند.

این قبیل اشخاص را عقیده بر این بود که على علیه السلام و معاویه هر دو باطلند و حکم مخصوص خدا است و در نتیجه این عقیده و فکر موقع مراجعت از صفین بکوفه در حدود دوازده هزار تن از سپاه على علیه السلام جدا شده و با بقیه سپاهیان آنحضرت مشاجره کرده و همدیگر را تکفیر مینمودند و پس از ورود بکوفه این گروه تحت فرماندهى عبد الله بن وهب بحروراء رفته و از سپاهیان على علیه السلام کناره‏گیرى نمودند!

شعار این عده که خوارج نامیده میشدند این بود که:لا حکم الا لله.این گروه بظاهر عباد و زاهد بودند و پیشانى آنها از کثرت سجود پینه بسته بود ولى در اثر حماقت و اشتباه نمیدانستند که چه میکنند،على علیه السلام درباره آنان فرمود اینها حق را در ظلمات باطل میجویند !

این گروه نمیدانستند قرآن که آنها حکومت آنرا خواهانند از کاغذ و مرکب بوجود آمده است کس دیگرى که احاطه کامل باحکام آن داشته باشد لازم است تا حکم خدا را از آن استخراج کند،بعقیده مسلمین عراق آنکس على علیه السلام بود که در واقع قرآن ناطق بشمار میرفت ولى معاویه و طرفدارانش زیر بار نمیرفتند و در نتیجه عمرو عاص و ابوموسى را براى اینکار انتخاب کردند که هیچیک چنین صلاحیتى را نداشتند.على علیه السلام عبد الله بن عباس را بسوى آنها فرستاد تا آنها را متوجه خبط و اشتباهشان سازد ولى آن فرقه گمراه از رأى و عقیده خود منصرف نشدند و مهمترین ایراد و اعتراض آنها این بود که چرا على با شامیان جنگید ولى از غارت اموال آنها جلوگیرى نمود؟و ثانیا ما حکمیت قرآن را خواسته بودیم چرا بحکمیت ابوموسى و عمرو عاص تن داد؟ثالثا در صلحنامه چرا نام خود را با امیر المؤمنین شروع نکرد و این امر میرساند که خود على نیز بخلافت خود یقین نداشت و در اینصورت تکلیف قربانیان این جنگ چه خواهد بود؟

على علیه السلام خود بسوى آنها رفت و آنان را نصیحت کرد و فرمود من هم مثل شما خواهان اجراى حکم قرآن هستم و براى همین منظور با معاویه جنگ میکردم و خود شما دیدید که من با متارکه جنگ و انتخاب ابوموسى بحکمیت مخالف بودم ولى در اثر فشار و اصرار خود شما جنگ خاتمه یافت و ابوموسى را هم علیرغم عقیده من خودتان براى حکمیت انتخاب کردید و اکنون هم ما بر سر رأى اولى هستیم و در صدد حمله مجدد بشام میباشیم پس شما هم ما را کمک کنید .


 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جنگ نهروان

مقاله در مورد ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه

اختصاصی از فی دوو مقاله در مورد ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه


مقاله در مورد ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:14

 

  

 فهرست مطالب

 

 

ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه

بکاره هلالیه  

 

ضراره بن ضمره که از یاران و خواص امیر مؤمنان علیه السلام بود بر معاویه وارد شد و معاویه خواست که او را دستگیر کند و به قتل رساند اما چون زهد و تقوا اشتغال او به آخرت را دید صرف نظر کرد و خواست او را بیازماید، گفت: على را برایم توصیف کن. ضرار گفت: مرا معاف دار. گفت: تو را به خحق او سوگند مى‏دهم که او را توصیف کنى. ضرار گفت: حال که ناگزیرم، گویم: به خدا سوگند او بسیار دور اندیش و نیرومند بود، به عدالت سخن مى‏گفت و با قاطعیت فیصله مى‏داد. علم از جوانبش مى‏جوشید و حکمت از زبانش فوران داشت، از زرق و برق دنیا وحشت داشت و با شب و تنهایى آن مأنوس بود، آن بزرگوار ـ که درود خدا بر او باد ـ بسیار اشک مى‏ریخت و فراوان فکر مى‏کرد، لباس زبر و درشت و غذاى مانده فقیرانه را مى‏پسندید، در میان ما که بود مانند یکى از ما بود، اگر چیزى از او مى‏خواستیم مى‏پذیرفت و اگر از او دعوت مى‏کردیم قدم رنجه مى فرمود، با این همه که به ما نزدیک بود و ما را با خود نزدیک مى‏ساخت چندان با هیبت بود که در حضورش جرأت سخن گفتن نداشتیم.

 

آن بزرگوار ـ که درود خدا بر او باد ـ اهل دیانت را بزرگ مى‏شمرد و بینوایان را به خود نزدیک مى‏ساخت. نه نیرومند به باطل او طمع داشت و نه ناتوان از عدالتش نومید بود. به خدا سوگند یک شب به چشم خود دیدم که در محراب عبادت ایستاده بود ـ در وقتى که تاریکى شب همه جا را فرا گرفته و ستارگان غروب کرده بودند ـ و دست به محاسن گرفته بود و مانند مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون مصیبت زده مى‏گریست و مى‏گفت: اى دنیا، دیگرى را بفریب، آیا متعرض من شده‏اى و به من رو آورده‏اى؟ هیهات که من تو را سه طلاقه کرده‏ام و رجوعى در کار نیست، عمرت کوتاه، خطرت بزرگ و عیشت ناچیز است، آه ازتوشه اندک و سفر دراز و راه ترسناک!

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه

مقاله در مورد قیام امام حسین

اختصاصی از فی دوو مقاله در مورد قیام امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد قیام امام حسین


مقاله در مورد قیام امام حسین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:5

 

  

 فهرست مطالب

 

 

امام حسین (ع ) با برادر

امام حسین (ع ) در زمان معاویه

قیام حسینی

 


پس از شهادت حضرت علی (ع )، به فرموده رسول
خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع ) امامت و رهبری شیعیان به حسن بن علی (ع )، فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع )، منتقل  گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش  فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحی محمدی و ولایت علوی بود، همراه و  همکار و همفکر برادرش بود.  چنان که وقتی بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ ، امام  حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتیها را تحمل نماید، امام  حسین (ع ) شریک رنجهای برادر بود و چون می دانست که این صلح به صلاح اسلام و  مسلمین معاویه ، در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویی   نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود، امام حسین (ع )  به دفاع برخاست تا سخن در گلوی  معاویه بشکند و سزای ناهنجاریش را به کنارش  بگذارد، ولی امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشی فراخواند، امام حسین (ع )  پذیرا شد و به جایش بازگشت ، آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه  برآمد، و با بیانی رسا و کوبنده خاموشش ساخت . 



دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد قیام امام حسین

مقاله پیامبر در نهج البلاغه

اختصاصی از فی دوو مقاله پیامبر در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله پیامبر در نهج البلاغه


مقاله  پیامبر در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:14

 

  

 فهرست مطالب

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی، پژوهشگر علوم دینی در ادامه جلسات بررسی موضوعی نهج البلاغه با عنوان «پیامبر در نهج البلاغه» که در دفتر خبر گزاری قرآنی ایران در مشهد برگزار شد، به بررسی فرازی از خطبه 55 حضرت امیر درنهج البلاغه پرداخت.

دراین خطبه آمده است: و لقد کنا مع رسول الله -صلى الله علیه- نقتل آباءنا و أبناءنا و إخواننا و أخوالنا و أعمامنا، لا یزیدنا ذلک إلا إیمانا و تسلیما، و مضیّا على ممض الالم، و جدّا على جهاد العدو، و لقد کان الرجل منا و الآخر من عدونا یتصاولان تصاول الفحلین، یتخالسان أنفسهما أیهما یسقی صاحبه کأس المنون، فمرة لنا من عدونا، و مرة لعدونا منا، فلما رآنا الله صدقا صبرا أنزل بعدونا الکبت، و أنزل علینا النصر، و حتی استقر الاسلام ملقیا جرانه و متبوئا اوطانه. و لعمری لو کنا نأتى ما أتیتم ما قام للدین عمودا و لا اخضر للایمان عودا و أیم الله لتحتلبنها دما، و لتتبعنها ندما...

 جمشیدی، پزوهشگر دینی:

وقتی کسی با نزدیکترین خویشاوندان خود به خاطر اعتقاداتش دچار اختلاف ودرگیری می شود، معمولا دچار آشفتگی می شود، اما حضرت در بیان ویژگی های یاران پیامبر گفت، این درگیری باعث افزایش ایمان و ایجاد آرامش برای آنها می شد

وی در بیان ترجمه این فراز گفت: ما، در میدان کارزار، با رسول خدا بودیم. پدران، پسران، برادران، و عموهای خویش را می‌کشتیم و در خون می‌آلودیم. این خویشاوندکشی، ما را ناخوش نمی‌نمود، بلکه بر ایمانمان می‌افزود که در راه راست پا برجا بودیم. و در سختیها، شکیبا، و در جهاد با دشمن، کوشا. گاه تنی از ما و تنی از سپاه به یکدیگر می‌جَستند و چون دو گاو نر، سر و تنِ هم را می‌خَستند. هر یک می‌خواست جام مرگ را به دیگری بپیماید و از شربت مرگش سیراب نماید. گاه نصرت از آن ما بود و گاه دشمن گوی پیروزی را می‌ربود. چون خداوند ما را آزمود و صدق ما را مشاهدت فرمود دشمن ما را خوار ساخت و رایت پیروزی ما را بر افراخت. چندان که اسلام به هر شهر و دیار رسید و حکومت آن در آفاق پایدار گردید.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله پیامبر در نهج البلاغه