مقاله پردازنده کامپیوتر - CPU
قالب بندی : ورد
مقاله پردازنده کامپیوتر - CPU
مقاله پردازنده کامپیوتر - CPU
قالب بندی : ورد
لینک پرداخت و دانلود پایین مطلب
فرمت فایل : word
تعداد صفحه : 9
حمله به مرکز فرماندهی مغز
از سیستم عصبی مرکزی بدن، حساس ترین و حیاتی
ترین عضو بدن، سپرهای حفاظتی زیادی مراقبت می کنند. یک جمجمه و ستون فقرات استخوانی و محکم، عضلات روی ستون فقرات، پوست روی آنها و ... در داخل خود این حفاظ های استخواهی هم چند لایه مختلف وجود دارند که مثل غلافی از سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) در برابر آسیب ها و عفونت ها حفاظت می کنند. این لایه ها مننژ نام دارند، اما گاهی پیش می آید که این لایه ها خودشان دچار التهاب و عفونت می شوند. مننژیت یا التهاب پرده های مغز و نخاع، بیماری التهابی و خطرناکی است که مننژ را آلوده می کند.
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 25 اسلاید
رابطه ساختار (مغز) و فرآیندهای ذهنی:
تعداد صفحات : 27 صفحه -
قالب بندی : word
یادگیری مبتنی بر مغز
اشاره: علوم بنیادی اعصاب (عصب شناسی و رفتارشناسی مغز و سلسله اعصاب)، از جمله دانش های پیچیده ای است که به تدریج و آرام- آرام وارد عرصه های زندگی میشود. امروزه کاربردهای عصب شناسی در علوم تربیتی و آموزش و پرورش، گسترده تر از سایر زمینهها نمود یافته است. آن چه در پی میآید مقاله ای است که از مجله معروف و حرفه ای «رهبری آموزشی» ترجمه شده است که به رغم سنگین بودن برخی از بخش های آن، قابل تعمق و خواندنی است. نکته های خارج شده در این مقاله، میتواند فرضیات بسیاری از پژوهش های تربیتی و رفتاری را شکل دهد. در «علوم اعصاب» مطالب زیادی دارد که میتواند به درک ما از تدریس و یادگیری بیفزاید. اما برای آوردن پژوهش به بیرون از آزمایشگاه و به داخل کلاس درس، باید محتاط باشیم. ما مطالب فراوانی در مورد ارتباطات بین مغز و راهکارهای کلاس درس شنیده ایم. اما در این مورد، واقعاً چه میدانیم؟ مربیانی که حلقه اتصال «علوم مغز» را با تدریس و یادگیری مورد مطالعه و بررسی قرار میدهند، باید در مورد نحوه تفسیر و استفاده از پژوهش، محتاط باشند و سنجیده عمل کنند. کسانی از ما، که در حرفه تعلیم و تربیت، پژوهش های علوم بنیادی اعصاب را مطالعه میکنند، میکوشند آنها را با داده های روان شناسی کاربردی یا «علوم شناختی» سازگار سازند.
هنگامی که به «مطالعات چندگانه» با مثال های خوب و شواهد روشن برمی خوریم، آنها را به دیگر مربیان خاطر نشان میکنیم و هیچ وقت نمی گوییم:«پژوهش های مغزی ثابت میکند که....» زیرا در واقع پژوهش مغزی چیزی در مورد حرفه تعلیم و تربیت ثابت نمی کند؛ بلکه ممکن است فقط مسیر بخصوصی را نشان دهد. نارضایی از یادگیری مبتنی بر مغز دیدگاه های من در مورد نارضایی های اصلی از یادگیری مبتنی بر مغز به این قرار است: برخی افراد، اغلب تصویر غلطی از یافتهها ارائه میدهند. این انتقاد درستی است. بسیاری از مربیان خیرخواه فکر میکنند که یک «مطالعه تک رشته ای»، حتی بدون وجود راهکارها کلاس درس را توجیه میکند. هیچ گونه مدرک و دلیلی که این امر را به اثبات برساند، نیست. مربیانی که از پژوهش استفاده یا آن را نقل میکنند، باید بدانند چه چیزی موجب خوب شدن پژوهش میشود؛ چه کسی بودجه آن را تأمین میکند؛ پژوهشگر تا چه اندازه شهرت دارد؛ پژوهش چگونه طراحی شده است و آثار غیرمستقیم یافتهها و محدودیت های آنها کدامند و امکان دارد داشتن اطلاعات کم خطرناک باشد. بنابراین برای این که مربیان در زمره افراد حرفه ای به شمار آیند، لازم است اطلاعاتشان راجع به یک موضوع معین، بسیار زیاد باشد. امکان ندارد هیچ یک از افراد درگیر در «پژوهش مبتنی بر مغز» همه راهکارهای موجود در تدریس موفقیت آمیز را موجه بدانند.
درواقع، اکثر راهکارهایی که برای تدریس موفقیت آمیز پذیرفته میشوند، مجموعه ای از روانشناسی بنیادی و خردمندی عمومی هستند که با کوشش و خطا اصلاح شده اند. اما به هر حال یافته های جدید، قادر است همه ما را در جهات سازنده تری هدایت کند. مطالعات ارزشمند جدید بینش هایی ارائه میدهند که نشان دهنده این مطلب هستند که انجام دادن برخی اقدامات معین، بسیار معقول به نظر میرسد. این عقیده نادرست است که مدرسه را فقط بر اساس پژوهش در مغز پایه گذاری کنیم. زیرا مدارس باید اموری چون بودجه، اهداف، منابع، علایق جامعه محلی، فرهنگ محلی و استانداردها را نیز در نظر داشته باشند، با این حال، مدارسی هم که پژوهش های مغز را نادیده بگیرند، به همان اندازه بی احتیاطی کرده اند. در این رویکرد، هیچ عنصر جدیدی وجود ندارد. وقتی افراد میگویند معلمان خوب سال هاست که دارند این طور عمل میکنند، چنین افرادی یا خیلی جوان هستند یا حافظه ضعیفی دارند، زیرا همین ۳۵ سال پیش بود که کلاس هایی که فقط با روش سخنرانی در آنها تدریس میشد و لبریز از مواد درسی بودند و دانش آموزان ساکت، پشت میزهایشان بی حرکت مینشستند، نشانه تدریس خوب به حساب میآمدند. این درست است که در طول قرون و اعصار، معلمان از راهکارهای سازگار با مغز استفاده کرده اند، اما دلیل این امر آن نبوده است که آنها درباره مغز اطلاعات زیادی داشته اند.
مشخصات این فایل
عنوان: ساختار مغز استخوان
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 53
این مقاله درمورد ساختار مغز استخوان می باشد.
تغیر در شکل گلبولهای قرمز
1) اسفقروسیت(Spherocyte)
Sphere به معنی کره و Cyte به معنی سلول است. بنابراین اسفقروسیت به معنی سلول کروی میباشد. در این حالت گلبول قرمز کروی _ کوچک_ با قطر 4 و توپر میباشد. در اسفقروسیت نسبت سطح به حجم در مقایسه با سلولهای طبیعی کاهش مییابد، در نتیجه اسفقروسیتها به صورت سلولهای کوچکتر و پررنگتر از حالت طبیعی دیده میشوند که بخش رنگپریده مرکزی آنها یا از بین رفته، یا بسیار کوچک شده است. تفاوت گلبول میکروسیت با اسفقروسیت آن است که در میکروسیت قطر کاهش یافته ولی ضخامت معمولاً تغییر نمیکند در حالی که در گلبول اسفقروسیت قطر کاهش یافته و ضخامت افزایش مییابد. مهمترین علل اسفقروسیتوز عبارتند از اسفقروسیتوز ارثی، ناسازگاری سیستم ABO بین مادر و جنین، انعقاد داخل عروقی منتشر (DIC)
2) الیپتوسیت (Eliptocyte) یا اوالوسیت (Ovalocyte)
در این حالت RBC به جای اینکه دایرهای شکل باشد بیضی شکل میشود. در افراد نرمال کمتر از 1%RBCها الیپوسیت هستند و بیشترین مقدار آن در الیپتوسیتوز ارثی مشاهده میشود که مقدار آنها 90-70% گلبولهای قرمز میباشد.
3) استوماسیت (Stomatocyte)
در این حالت بخش کمرنگ مرکزی RBC ها به جای دایره به صورت شکاف مستطیلی شکلی شبیه شیار گندم و یا دهان ماهی درمیآید و نیمرخ این سلولها، در حالتی که سلولها هنوز فیکس نشده باشند تقریبا شکل کاسه یا فنجان است. یکی از مواردی که در آن استوماتوسیتوز دیده میشود Rh null میباشد. Rh null حالتی است که در آن گلبولهای قرمز فاقد کلیه آنتیژنهای سیستم Rh میباشند و از آنجایی که این آنتیژنها جزئی از ساختمان غشاء RBC هستند، فقدانشان موجب ایجاد استوماسیت میگردد. این نوع گلبول به علت مقاومت گلبولی بسیار پایین خود به خود لیز میشوند.
4) گلبول قطره اشکی (Tear drop) یا داکروسیت (dacrocyte)
در این حالت RBC ها شبیه به قطره اشک یا گلابیشکل میباشند. این سلولها معمولاً به علت تغییر شکل ساختمانی که در منافذ موجود در سینوزوئیدهای مغز استخوان به وجود آمده، حین عبور و ورود به داخل خون محیطی دچار این تغییر شکل میشود. این حالت در میلوفیبروز به وجود میآید.
5) لپتوسیت(Leptocyte)
لپتوسیت گلبول قرمز با غشاء نازک میباشد، که حلقه تازکی از Hb در اطراف آن وجود دارد و قسمت مرکزی آن بیرنگ است. در آن حالت برعکس اسفقروسیت، قطر افزایش و ضخامت سلول کاهش یافته است، در حالی که در گلبول ماکروسیت قطر افزایش و ضخامت تغییری نمیکند. در لیتوسیت نسبت سطح به حجم در مقایسه با سلولهای طبیعی افزایش مییابد.
لپتوسیتها در تالاسمی، بیماریهای کبدی و اختلالات متابولیسم لیپیدها دیده میشوند.
6) تارگت سل(Torget cell)
تارگت سل یا سلول هدف که به آن کلاه مکزیکی (Mexicant hat) و کودوسیت (codocyte) نیز میگویند نوعی لپتوسیت است که در آن گلبول قرمز با مرکز و اطراف تیره و حلقه روشن بین مرکز و اطراف مشاهده میشود.
در تارگت سل هم ضخامت و هم حجم سلول کمتر از سلول معمولی بوده و در عوض سطح آن بیشتر است. از جمله بیماریهایی که در آن این سلول دیده میشود عبارتند از: تالاسمی مینور، هموگلوبینوپاتیهای SC,S,D,E,C و بعد از طحالبرداری.
هنگامی که درغشاء RBC میزان و نسبت چربیها به هم بخورد تارگت سل دیده میشود. برای مثال در کمبود آنزیم LCAT (لستین کلسترول آسیل ترانسفقراز) تارگت سل در خون محیطی دیده میشود. در این حالت، لستین و کلسترول غیراستریفه افزایش و کلسترول استریفیه و لیزولستین کاهش دارند.
7) اکینوسیت (Echinocyte)
اکینوسیت نوعی گلبول قرمز کنگرهدار (Crenated cell) میباشد یعنی در این حالت گلبولهای قرمز به شکل گرد یا دراز و دارای حاشیه مضرس میباشند به طوری که 30-10 عدد خار درشت و کوتاه به اندازههای مساوی و در فواصل منظم تمام سطح خارجی سلول را پوشانده است. لبه این برجستگیها گرد بوده و به طور یکنواخت در سطح سلول پراکندهاند. مواردی که در آن اکینوسیت دیده می شود عبارتند از:
خون محیطی نوزادان طبیعی، نارسایی مزمن کلیه یا اورمی، زخم معده، کم شدن ATP داخل RBC مثلاً به علت کمبود پیروات کیناز.
مشاهده اکینوسیت در لام خون محیطی رنگ شده فاقد ارزش است و باید پیگیری شود به این معنی که ابتدا خون تازه از مریض گرفته، با سرم فیزیولوژی رقیق کرده، با لام و لامل پلاستیکی پوشانده و مشاهده میکینم (زیرا شیشه به دلیل قلیایی بودن اثر اکینوسایتوژنیک دارد) و اگر آکینوسیت مشاهده شد گزارش میکنیم.
8) آکانتوسیت (Acanthocyte)
اکانتو به معنی خار است و آکانتوسیت نیز نوعی گلبول قرمز کنگرهدار است که در سطوح خود دارای برجستگیهای خار مانند است. این حالت غیرقابل برگشت بوده و نشانه خرابی کامل سلول است. فقرق آکانتوسیت با اکینوسیت آن است که:
1) تعداد برجستگی های آکانتوسیت کمتر است ( 10-5 عدد).
2) خارهای اکانتوسیت تیز، بلند، دارای انحناء، نامنظم و غیر هم اندازه میباشند.
مواردی که در آن آکانتوسیت دیده میشود عبارتند از: بیماری آبتالیپوروتئینمی، بیماری مزمن کبدی(الکلیسم)، کمبود پیروات کیناز.
آبتالیپوپروتئینمی یک بیماری ارثی است که در آن اختلال در جذب چربی و تنظیم چربیهای خون وجود دارد. این بیماری همراه با استئاثوره (اسهال چرب)، اختلالات شبکیه چشم و کاهش غلظت کلسترول خون میباشد. علت تغییر شکل RBC در این حالت به هم خوردن نسبت کلسترول غیر استریفیه به فسفولیپید در بعضی نقاط غشاء RBC میباشد.
9) شیستوسیت (Schistocyte) یا شیروسیت (Schizocyte)
گاهی اوقات گلبول قرمز به دلیل صدمات مکاینیکی که به آن وارد میآید شکسته و قطعه قطعه میباشد. این قطعات نامنظم که دارای هموگلوبین میباشند شیستوسیت یا شیزوسیت یا پیکنوسیت (Pyknocyte) نامیده میشوند. این سلولهای شکسته گاهی شبیه کلاهخود سربازان میگردند که به آن Helmet cell میگویند و گاهی شبیه مثلث میشوند که به آن Triangle cell میگویند و گاهی شبیه شاخ میشوند که به آن Keratocyte میگویند.
مهمترین علل ایجاد شیستوسیتها عبارتند از:
1) آنمی همولیتیک میکروآنژوپاتیک
هرگاه الیاف فیبرین در جریان خون تشکیل شود (مانند DIC)، گلبولهای سرخ به علت برخورد با این موانع به قطعات متعددی شکسته میشوند و ایجاد شیستوسیت میکنند.
2) آنمی همولیتیک ماکروآنژیوپاتیک
در بیمارانی که دریچه قلب مصنوعی دارند، RBC ها به علت برخورد با دریچه شکسته میشوند.
10) بورسل(B urr Cell) و اسپور سل(Spur Cell)
بورسل یک کراتواکینوسیت است و اسپورسل یک آکانتوسیت میباشد. بورسل در اورمی و کمبود پیروات کیناز دیده می شود.
11) سلول داسیشکل(Sickle cell) یا درپانوسیت (Derpanocyte)
پلیمریزه شدن و رسوب انواع غیرطبیعی هموگلوبین باعث تولید RBC های داسی شکل میشود. این سلولها علاوه بر حالت داسی شکل ممکن است به اشکال هلالی، بیضوی یا شبیه دانه جو (Oat shape cell) دیده شوند. بیشترین حالتی که باعث ایجاد این سلولها میشود کمخونی داسیشکل (Sickle cell anemia) میباشد اما در سایر انواع هموگلوبینهای غیر طبیعی نیز (مانند Hb_E , Hb _ C) ممکن است در خون محیطی گلبولهای قرمز داسیشکل دیده شوند. حالت داس شدن سلولها برگشتپذیر میباشد، زیرا اگر این گلبولها در معرض اکسیژن قرار بگیرند تغییر شکل داده و به حالت نرمال تبدیل میشوند.
اجسام غیرطبیعی داخل گلبولهای قرمز
1) گلبول قرمز هستهدار (NRBC)
گلبولهای قرمز بالغ انسان بر خلاف مهرهداران ردههای پائین فاقد هسته بوده و پیشسازهای هستهدار آنها در حالت طبیعی فقط در مغز استخوان دیده میشوند. هنوز گلبول قرمز هستهدار (NRBC = Nucleated Red Blood Cell) د رخون محیطی به معنی پرکاری مغز استخوان، خونسازی اکسترامدولر و یا جایگزینی مغز استخوان میباشد. حالتهایی که در خون NRBC دیده میشود عبارتند از:
الف) نوزادان طبیعی ظرف 4-3 روز اول تولد.
ب) نیاز شدید به گلبولهای قرمز که معمولاً به دنبال خونریزی یا همولیز و همراه با پرکاری شدید مغز استخوان بروز میکند. از جمله میتوان بیماری همولیتیک نوزادان ( اریتروبلاستوز فتالیس) و تالاسمی ماژور را نام برد.
ج) جایگزینی مغز استخوان توسط بافتهای غیرطبیعی و خونسازی خارج مغز استخوانی
خصوصیات سلولهای نابالغ
گلبولهای قرمز
مراحل تولید گلبول قرمز
مورفولوژی سلولهای رده گلبول قرمز
گلبول قرمز بالغ
غشاء گلبول قرمز
الف) پروتئینهای Integral
ب) پروتیئنهای ساختمان (Structural)
متابولیسم انرژی در گلبول قرمز
3) مسیر فقرعی Rapaport Lubring
مورفولوژی گلبولهای قرمز
تغییر اندازه گلبول قرمز
تغییر در رنگپذیری گلبول قرمز
تغیر در شکل گلبولهای قرمز
) استوماسیت (Stomatocyte)
5) لپتوسیت(Leptocyte)
) تارگت سل(Torget cell)
7) اکینوسیت (Echinocyte)
9) شیستوسیت (Schistocyte) یا شیروسیت (Schizocyte)
) آنمی همولیتیک میکروآنژوپاتیک
2) آنمی همولیتیک ماکروآنژیوپاتیک
13) بلیستر سل (Blister cell)
اجسام غیرطبیعی داخل گلبولهای قرمز
3) اجسام پاپن هایمر (Papen heimer body)
6) حلقه کابوت (Cabot Ring's)
آنمی
طبقهبندی مورفولوژیک کمخونیها
یافتههای آزمایشگاهی
کمخونی فقر آهن (Iron Deficency Anemia)
متابولیسم آهن
الف) فریتین
ب) هموسیدرین
حمل آهن در خون
از دست دادن آهن بدن
اتیولوژی آنمی فقر آهن
علائم بالینی
یافتههای آزمایشگاهی
ایتولوژی
یافتههای آزمایشگاهی