اریکسون (1977)، هویت را احساس همانندی، تداوم، یکتایی و استقلال فردی میداند که از باور وی در زمینه هدفها، ارزشها و تصویر بدنیاش سرچشمه می گیرد. اریکسون مرحله نوجوانی را بعنوان فرصتی برای حل دوباره هویت از طریق ترکیبی که یکی سازی شده و تعالی بخش تمام همانندسازی های گذشته می باشد؛ می داند. این یکی سازی جهت ایجاد یک کل جدید بوده که بر اساس آن چیزهایی است که قبلا وجود داشته است.
رشد شخصیت دارای هشت مرحله است که چهار مرحله اول آن شبیه مراحل رشد روانی-جنسی فروید هستند. تفاوت اصلی این است که اریکسون بر همبسته های روانی – اجتماعی تاکید کرد، در حالی که فروید بر عوامل زیستی تاکید داشت. اریکسون معتقد بود که فرایند رشد تحت تاثیر چیزی قرار دارد که به آن را اصل تکوینی رسش (epigenetic principle of maturation) نامید. نیروهای ارثی، ویژگی های تعیین کننده مراحل رشد هستند. رشد به عوامل ژنتیکی بستگی دارد. رشد شخصیت تحت تاثیر عوامل زیستی و اجتماعی، یا متغییر های شخصی و موقعیتی قرار دارد. رشد انسان یک رشته تعارض های شخصی را در بر دارد. امکانات این تعارض ها هنگام تولد به صورت آمادگی های فطری وجود دارد. هر رویارویی با محیط مان بحران (Crisis) نامیده می شود. این بحران ها تغییر در دیدگاه را ایجاب می کند، و ما را ملزم می دارد تا انرژی غریزی خود را بر طبق نیازهای هر مرحله از چرخه زندگی، متمرکز کنیم. ما به این بحران با یکی از این دو روش پاسخ می دهیم : روش نا سازگارانه (منفی) و روش سازگارانه (مثبت). فقط در صورتی که هر تعارض را حل کرده باشیم شخصیت می تواند به توالی رشد عادی خود ادامه دهد. اگر تعارض در هر مرحله ای حل نشده باقی بماند، کمتر احتمال دارد که بتوانیم با مشکلات بعدی سازگار شویم.
فایل پاورپوینت 15 اسلاید
دانلود پاورپوینت نظریه هویت اریک اریکسون