نقد رمان The Chocolate War by Robert Cormier
نوع فایل : pdf
زبان : انگلیسی
تعداد صفحات: 19
نقد رمان The Chocolate War by Robert Cormier
نقد رمان The Chocolate War by Robert Cormier
نوع فایل : pdf
زبان : انگلیسی
تعداد صفحات: 19
ورزش های گروهی مانند هرورزش رقابتی دیگر،ابزاری ارزشمند در فرایند آموزشی تربیت بدنی است.نوجوانانی که در گروه بازی می کنند می توانند از این ورزش به فواید بسیاری دست یابند.ازجمله این فواید،بهبود سلامت را میتوان ذکر کرد.
سلامت یکی از جنبه های رشد دانش آموزان است که امکان بهبود آن به وسیله ورزش های گروهی می تواند فراهم شود.
این فایل به صورت pdf و در 3 صفحه ارائه شده و غیر قابل ویرایش می باشد.
دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات
فرمت فایل: ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده )
نقد داستان فردا یادداشتی بر داستان «فردا»ی صادق هدایت از محمد بهارلو در «نوشتههای پراکنده صادق هدایت»، که حسن قایمیان گرد آورده است، داستان کوتاهی هست به نام فردا که تاریخ نگارش 1325 را دارد. این داستان اول بار در مجله «پیام نو» (خرداد و تیر 1325) و بعد در کبوتر صلح 1329 منتشر شد، و اگرچه در زمان انتشار درباره آن مطلب و مقالهای در مطبوعات درج نشد، نشانههایی در دست است مبنی بر این که در همان سالها واکنشها و بحثهای کمابیش تندی را برانگیخته است، که مصطفی فرزانه در کتاب خاطراتگونه خود درباره صادق هدایت به طور گذران به نمونهای از آنها اشاره کرده است. اهمیت داستان فردا، قطع نظر از مضمون اجتماعی آن، در شیوه نگارش و صناعتی است که صادق هدایت بهکار برده است، که شیوهای است غیرمتعارف، ظاهراً گنگ و پرابهام، که تا پیش از آن در داستاننویسی ما سابقه نداشته است، و تا دو دهه بعد از آن نیز هیچ نویسندهای طبع خود را در آن نیازمود. فردا به شیوه تکگویی درونی نوشته شده است:1- تکگویی مهدی زاغی 2- تکگویی غلام. و غرض از آن آشنایی مستقیم با زندگی درونی کارگر چاپخانهای است به نام «مهدی رضوانی مشهور به زاغی». داستان بدون دخالت نویسنده و توضیحات و اظهارنظرهای او نوشته شده و به صورت گفتوگویی است بدون شنونده و بر زبان نیامده. نویسنده خواننده را به درون ذهن آدمی فرومیبرد و او را در آنجا تنها میگذارد تا خود دربیابد که هر کسی درباره چه چیز حرف میزند: بعد از شش سال کار، تازه دستم خالی است. روز از نو روزی از نو! تقصیر خودمه چهار سال با پسر خالهام کار میکردم، اما این دو سال که رفته اصفهان ازش خبری ندارم. آدم جدی زرنگیه. حالا هم به سراغ اون میرم. کی میدونه؟ شاید به امید اون میرم. اگر برای کاره پس چرا به شهر دیگه نمیرم؟ به فکر جاهایی میافتم که جا پای خویش و آشنا را پیدا بکنم. زور با زو! چه شوخی بیمزهای! اما حالا که تصمیم گرفتم. گرفتم...خلاص. در این قطعه، مهدی زاغی خصوصیترین اندیشهها و احساساتش را بیان میکند، اندیشهها و احساساتی که با ضمیر ناهوشیار، اندیشههای آرمیده، فاصله چندانی ندارند. زبان ذهن او عموماً آگاه به خود و واقعبینانه است و کمابیش همان ترکیب منظم زبان روزمره را دارد. تو دنیا اگر جاهای مخصوص برای کیف و خوشگذرانی هست، عوضش بدبختی و بیچارگی همهجا پیدا میشه. اونجاهای مخصوص، مال آدمهای مخصوصیه. پارسال که چند روز پیشخدمت «کافه گیتی» بودم، مشتریهای چاق داشت، پول کار نکرده خرج میکردند. اتومبیل، پارک، زنهای خوشگل، مشروب عالی، رختخواب راحت، اطاق گرم، یادگارهای خوب، همه را برای اونها دستچین کردند، مال اونهاست و هرجا که برن به اونها چسبیده. اون دنیا هم باز مال اونهاست. چون برای ثواب کردن هم پول لازمه! ما اگر یک روز کار نکنیم، باید سر بیشام زمین بگذاریم. اونها اگر یک شب تفریح نکنند، دنیا را بهم میزنند!
تعداد صفحات : 19 صفحه
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه53
سووشون چه در زمان نگارش و چه روزگار ما که چند دهه از انتشار آن میگذرد از برجستهترین رمانهایی است که میتوان جهان درونی و نگاه ویژهی زن ایرانی را در آن جست و جو کرد. دانشور از رهگذر و دقت در کار و بار زری سووشون را پیش میبرد و ما از دریچهی چشم انداز زری با دنیای رمان آشنا میشویم. این دریچهی تازه بیتردید نقطهی عطفی در ادبیات داستانی ایران به شمار میرود. در حقیقت سووشون را باید نقطهی عزیمت روایت زنانهی ایرانی قلمداد کرد. بدین سان تأمل در سووشون از چشمانداز مطالعات فمینیستی اهمیت ویژهای دارد.
جدا از آن که سووشون توسط نویسندهای زن قلمی شده و جدا از آن که قهرمان اصلی آن یک زن است، از زنان بسیار دیگر و رنجهایشان سخن میگوید و به طور کلی جایگاه زن ایرانی را در جامعه توصیف و نقد میکند. اما سووشون با آنکه از نظام مردسالار بارها و بارها خرده گیرانه و به تلخی سخن رانده، همه جا نتواسته است خود را از دام فراگیر آن برهاند و در برخی مواضع خواسته یا ناخواسته بدان گردن نهاده است. از این رو میتوان این رمان را ـ که خود کوشیده منتقد نظام موجود باشد ـ نقد کرد. در این فصل میکوشیم ابتدا اهمیت و جایگاه سووشون را از دید فمینیستی به ویژه در قلمرو ساختار روایی آن بررسی کنیم. پس از آن به روایت نقادانهی رمان میپردازیم و میکوشیم با سیمایی که دانشور از زن ایرانی ومشکلات و مسائلش ترسیم کرده، دیدار کنیم. در واپسین گام به نقد فمینیستی روایت میپردازیم. در این مرحله با نگاهی منتقدانه به شخصیتهای زن و کاروبارشان در این رمان خواهیم نگریست و کاستیهای روایت را از دید فمینیستی بررسی خواهیم کرد.
الف) روایت زنانه:
سیمین دانشور را میتوان نخستین بانوی ایرانی دانست که به زبان فارسی داستان ـ در مفهوم امروزی و فرنگی آن ـ نوشته است. پیش از او هیچ زن دیگری را سراغ نداریم که به خود جرأت انجام چنین کاری را ـ که اساساً کاری منحصراً مردانه به شمار میرفت ـ داده باشد. البته امینه پاکروان پیشتر به زبان فرانسه داستانهایی نگاشته بود.1
اگر دانشور به عنوان اولین داستان نویس فارسی زبان شناخته شده است، زنان داستانهای او نیز اولین نسل زنان زنده، ملموس و حقیقی داستان فارسی هستند. پیش از او چهرهی زنان در ادبیات فارسی تنها توسط مردان توصیف میشد و بیتردید مردان، شخصیت زنان را بر پایهی شناختها یا آرمانهایشان میآفریدند. پس جای شگفتی نیست که چهرهی زن در ادبیات مردسالار کلاسیک اینهمه با زن حقیقی فاصله دارد.
با یک نگاه کلی به ادبیات گذشته میبینیم که زن نقشی کاملاً منفعل و وابسته به مرد داشته و همیشه از نگاه مردان دیده شده است. زن هیچ گاه سعی نکرده ـ یا اجازه نیافته ـ خود قلم به دست گیرد و نقشی از مشکلات، احساسات و عواطف خویش بنگارد. همیشه ترجیح داده است به جای آنکه به صورتی مستقل پا به میدان نهد در سایهی حمایت مردی قدرتمندتر و پررنگتر از خود نمایان شود. در ادبیات معاصر نیز این مسأله بیش و کم چشمگیر است. در بوف کور هدایت دو چهرهی کاملاً متناقض زن به نمایش گذاشته میوشد که هر دو در پیوند با مردان معنا مییابد: چهرهی اثیری و لکاتهی زن. زن اثیری یادگاری است از چهرهی زیبا، متعارف و کلیشهوار معشوقهی شعرهای غنایی کلاسیک و لکاته همان زن امروزی شده و نافرمانی است که دیگر به طور مطلق از سیطرهی نظام مردسالار بیرون آمده و میکوشد چارچوبهایی را که در آنها محصور است درهم شکند. از حصار خانه بیرون میخزد و اینبار در چارچوبی دیگر و نظامی سخت مردسالارانهتر گرفتار میشود. در هیأت زن بدکر و روسپی سر از داستانهای صادق چوبک درمیآورد. او درمقابل «زن معصوم و حرف شنو و اسیر زندگی خانوادگی»2 به نمایش گذارده میشود تا عبرتی شود برای تمام زنهایی که میکونشد سر از قفسی بیرون آورند که قرنهای متمادی دربند آن بودهاند. گویی صادق چوبک زشتیها و ناهنجاریهای زندگی زنان تنها و گریخته از سایهی مردان را اینهمه تلخ و زننده نشان میدهد تا دیگر هیچ زنی جرأت اندیشیدن به استقلال و زندگی به گونهای دیگر را به خود ندهد و برای همیشه بکوشد همان معشوقهی شعر فارسی باشد تا به عنوان موجودی اثیری از او به نیکویی و در هالهای از تقدس یاد شود.
نقد شعر Miss Rosie by Lucille Clifton
نوع فایل : pdf
زبان : انگلیسی
تعداد صفحات: 15