لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 44
خط کوفی تزئینی درآثار تاریخی اسلامی ایران
خلاصه:معرفی اقسام خط تزئینی که برروی سطوح داخلی و خارجی بناها نقش بستهاند، نقش خط جهت تزئین ـ خط کوفی: سابقه و وجه تسمیه آن، خط کوفی تزئینی درآثار اسلامی، خط کوفی ساده (محرر)، گوشهدار، برگدار، گلوبرگدار، گرهدار، پیچنده ـ بررسی ظروف و بناها و و پارچههائی که این نقوش برروی آنها نقش بسته، منشاء خط کوفی ـ خصوصیات مختلفه این خط.
خطّ کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی
خطوطی که درسطوح داخل و خارج بناها و یا روی سایر اشیاء
هنری اسلامی صورت میگیرد ظاهرأ برای ذکر نام سفارش دهنده و هنرمند یا
قید تاریخ و چگونگی ملحقات و متعلقات آن و ثبت کلمات و عبارات مقدس
مذهبی چون بسماللهالرحمنالرحیم و اسامی مختلف خدا و رسول(ص) و
جانشینان رسول او ویا آیات سورههای قرآن مجید، که مناسب بنا و یادآور
وطائف دینی و اخلاقی و غیره است،میباشد ولی علاوه براینها خطوط عربی
و فارسی، به علت خصوصیات موافق و به سبب کیفیت حروف، جنبة تزیینی بخود
میگیرد، و درکنار گل و بتهها و اتصال به آنها، منظرة زیبائی بوجود
میآورد و رویهم رفته درمفهوم کلی خط وارد است.
«خط مفهوم وسیعی دارد ـ خط ممکن است حد باشد،یعنی حدودی
برای سطوحی باشد ... دریک بنا، ممکن است حد، کنارة سطوح و حدفاصل میان
آنها باشد: خطوط معماری،زیبائی ظاهری بنا را ازنظر زیباشناسی بوجود
میآورند ... خط ممکن است حصار شکلی باشد،دراین صورت شکل مزبور را
محدود میسازد؛ در مجسمهسازی، خطوط، با پیچوخم خود موادی مانند (لباس
و غیره) را به تماشاچی القاءمیکنند ... یا ممکن است،مقصود ازخط،
نوشته،یا تصویری، باشد. چنین خط سرشار ازپیچوخم و قوس و هلال
خودبخودی است و در وجود تأثیر شگرفی دارد ... این خط دارای جنبش است و
یا نمودار اندیشهای است ... خاصیت خط هرچه باشد، هدف آن جنبش و حرکت
بسور مقصدی است ... خطوط افقی، عمودی، منحنی. هرکدام نوعی احساس
دربیننده میانگیزد ... ما همه میدانیم که خطوط عمودی نظر را ببالا
میکشانند و خطوط افقی، آرامش میبخشند ـ خطوط مورب محرک هستند ـ و
انحناها نرم و مطبوعند ... البته تأثیر خطوط،تنها به علت حرکت آنها
نیست بلکه این تأثیر در ارتباط میان خطوط متنوع نیز میباشد ... هنرمند،
یمان خطوط متنوع همآهنگی و ارتباط برقرار میسازد ... برای ایجاد
همآهنگی گاه خط را تکرار میکند و برای القاء تنوع، گاه خطی را
بموازات خط دیگر و گاه بخلاف جهت حرکت همان خط ترسیم مینماید ... به
کمک خط اریب، تعادل آرامش بخش خطوط افقی و عمودی را بهم میزند و ایجاد
حرکت و جنبش میکند ... برای ایجاد تأثیر تمثیلی و یا حالتی کاملأ
دراماتیک خطوط اریب را بهم میآمیزد و خطوط جناقی (زیگزاگ) بوجود میآورد
... خطوط ممکن است ادامه یابند،یا قطع شوند، ـ بیننده ممکن است درعین
مشاهدة خطوط شکسته احساس ادامةحرکت آنها را بنماید هرچند عملأ این
حرکت مرئی نباشد ... کمتر اتفاق میافتد که در طرحی یا نقشی فقط یک نوع
خط بکار رود: هنرمند بسته به تنوع و همآهنگی اثرش ممکن است از دو یا
چند نوع خط استفاده کند، و درست مانند تمهای گوناگونی که دریک قطعه
همآهنگ موسیقی بکار برده میشود، چند نوع خط را بهم بیامیزد»(1).
در لحظة اول ممکن است بین مطالب مذکور و خط کوفی تناسبی
بنظر نرسد ولی وقتی در فلسفه و چگونگی ایجاد خط،بطور اعم،و اختراع
نوشته،بطور اخص، دقت شود معلوم خواهد گردید که خط کوفی مشمول مطالب
مزبور و واجد اکثر شرایطی است که در آن مطالب اظهارشده و طبعأ بهمین
علت در تزیین بناها و سایر آثار تاریخی و هنری نقش مهمی بعهده داشته که
نگارنده این نقش را، حتیالامکان،بشرح ذیل بیان مینماید:
سابقه و وجه تسمیةخط کوفی.
خط کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی ایران.
منشأ خط کوفی تزیینی.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که شامل خطوط کوفی برگدار
است. بعضی از حروف تبدیل به یک درخت کوچک کاجی شکل و برخی تبدیل به یک
برگچة سه لبی راست یا خمیده شده است.عکسی از سردر مدرسة الغ بیگ سمرقند
مورخ 822 هجری که با کوفی گوشهدار زیبائی مزین شده است.قسمتی از نمای
سمت راست ایوان جنوبی مسجد جامع گناباد مورخ 609 هجری که کتیبهای را
با خط کوفی ساده نشان میدهد.
الف ـ سابقه و وجه تسمیة خط کوفی
برطبق نوشتة اطلس خط تألیف و تصنیف دانشمند محترم
حبیبالله فضائلی، که در نوشتههای دیگر تأیید گردیده(2)،خط کوفی
منسوب به خط نبطی متأخر و نبطی متأخر مربوط بدو اصل «صفوی مسند» و
«نبطی قدیم آرامی» و این دواصل ناشی ازخط فینیقی است و خط فینیقی به
دوخط میخی و هیروگلیفی منتهی میشود. این خط درجریان تحول خود زمانی
بنام حیری و انباری و با رفتن بمکه و مدینه، مکی و مدنی نامیده شده و
بدو صورت مبسوط و مستدیر متداول بوده است ودر آخرین مرحله یکی ازآندو
«مبسوط»، پس ازبنای شهر کوفه و تکامل و تجوید،بخط کوفی معروف
گردید(3).
جرجی زیدان نویسندة عرب درکتاب تاریخ تمدن اسلام(4)
مینویسد: «درآثار باقیماندة ازاعراب حجاز چیزی دردست نیست که برخط و
سوادداشتن آنان دلالت کند،درصورتی که از عربهای مقیم شمال و جنوب حجاز
آثار کتاب تبسیار موجود میباشد،مشهورترین آن اعراب مردم یمن هستند که
با حروف مسند مینوشتند و دیگر نبطیهای شمال که خطشان نبطی بود و هنوز
آثار کتبی آنان در نواحی حوران و بلقاءموجود میباشد و علت بیسوادبودن
آنان این بوده که مردم حجاز یا اعراب مصر زندگی صحرانشینی داشتند و
خواندن و نوشتن از عادات مردم شهری میباشد از آنرو تاکمی پیش از اسلام
کتابت درمیان اعراب حجاز معمول نبوده است. اما بعضی از مردم حجاز که
(کمی) پیش ازاسلام بعراق و شام میرفتند با اخلاق شهرنشینی آشنا میگشتند
و بطور استعاره نوشتن را از عراقیان و شامیان فرا میگرفتند و همینکه
بحجاز میآمدند عربی را با حروف نبطی یا سریانی و یا عبرانی مینوشتند و
خط سریانی و نبطی پس از فتوحات اسلام نیز میان اعراب باقی ماند و
تدریجأ از خط نبطی خط نسخ (دارج) پدید آمد و از سریانی خط کوفی پیدا
شد. خط کوفی در ابتدا بخط حیری مشهور بود و آنرا بشهر حیره از شهرهای
عربی عراق نسبت میدادند و بعدهاکه مسلمانان در نزدیکی حیره شهر کوفه
ساختند شهرت خط حیری بخط کوفی تبدیل یافت .... »(4).
درمقدمةابنخلدون، ترجمة دانشمند محترم محمد پروین
گنابادی، سابقه و مراحل تحول خط کوفی به این شرح بیان شده است: «وخط
عربی هنگام دولت تبابعه در زیبائی و آرایش بمنتهی درجةاستواری رسیده
بود زیرا دولت مزبور بمرحلةشهرنشینی و تجمل و شکوه نائل آمده بود و خط
مزبور بنام «خط حمیری» نامیده شده است و آن از تبابعه به مردم حیره
انتقال یافت که درآن دولت خاندان منذر تشکیل یافته بود و این خاندان در
عصبیت از وابستگان و خویشان تبابعه بودند ... و مردم طائف و قبیلةقریش
چنانکه گفتهاند خط را از اهالی حیره فراگفتند و گویند کسی که خط را از
مردم حیره آموخته سفیانبن امیّه و بقولی حرببن امیّه بوده است ... پس
نظر آنانکه میگویند مردم حجاز خط را از اهالی حیره فراگرفته و مردم
حیره آنرا از تبابعه و حمیر آموختهاند ازدیگر اقوال شایستهتر است ...
آنگاه چون تازیان بفرمانروائی و کشورداری نائل آمدند و شهرهای گوناگون
را فتح کردند و کشورها را متصرف شدند و ببصره و کوفه فرود آمدند و دولت
آنان بنوشتن و خط کوشیدند و آنرا آموختند و متداول کردند و در نتیجه
بمرحلة ترقی و استواری رسید و در کوفه و بصره از لحاظ زیبائی
پایةبلندی یافت،ولی البته فروتر از مرحلة ترقی نهائی و هدف مطلوب
بود، و رسم خط کوفی دراین دوران هم معروفست.
آنگاه تازیان در سرزمینهای و کشورهای گوناگون پراکنده شدند و افریقیه و
اندلس را نیز فتح کردند و خاندان عباسیان شهر بغداد را بنیان نهادند و
درآن شهر پس ازآنکه از لحاظ عمران توسعه یافت خطوط هم بآخرین مرحلة
ترقی رسی دو آنشهر بعنوان پایتخت اسلام (دارالاسلام) و مرکز دولت بشمار
میآمد ... »(5).
برطبق مندرجات کتاب راهنمای صنایع اسلامی، صنعت خط یا
خوشنویسی از دورههای اولیه میان مسلمانان مورد توجه بود و حتی پیش
ازنقاشی احترام و مقام داشت. خط عربی دو اسلوب عمده دارد،یکی اسلوب
رسمی با حروف زاویهدار و دیگری اسلوب شکسته با حروف منحنی و قوسدار.
اسلوب اول معروف بخط کوفی است که بشهر کوفة عراق که شاید اولین بار
بطور رسمی درآنشهر این خط شایع شد،نسبت داده میشود؛اسلوب دوم خط نسخ
است(6).
برطبق همین کتاب خط کوفی مدت پانصد سال برای کتیبهنویسی و
کتابت قرآن کریم استعمال میشد و اغلب نسخ قرآن دورةعباسی متعلق به قرن
سوم هجری روی پوست نوشته شده و حروف کوفی آنها دارای مد کوتاه و جر
طویل بوده و طی قرن سوم و قسمتی از قرن چهارم درمصر و سوریه و عراق
بکار میرفته است.
یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که کوفی گل و برگدار را
نشان میدهد.
مؤلف کتاب مزبور میگوید: «ایرانیان مسلمان خط و تذهیب را
از اعراب اقتباس کردند. خطاطهای ایرانی نوعی خط ابتکار کردند که از خط
کوفی عباسی مشتق است و درآن مدها واضحتر از جرها است، یعنی قسمتهای
عمودی حروف از قسمتهای افقی روشنتر و واضحتر است ... درقرآنهای عهد
سلاجقه متعلق بقرن یازدهم و دوازدهم(7) خط کوفی ایرانی حداکثر نمو و
رشد و ترقی را نموده و تذهیبات آن نیز غنیتر است.»(8).
درکتاب «تاریخ ادبیات درایران» به این ترتیب نفوذ خط عربی
به ایران و بکاررفتن خط کوفی بیان شده است:«از وقتی که زبان عربی با
سپاهیان عرب بایران نفوذ کرد خط عربی نیز باآن همراه بود. خط عربی
بنحوی که در دورة اسلامی معمول بود در زمانی قریب باسلام از دو قوم اخذ
شد: نخست از قوم نبطی درجانب حوران و دوم ازسریانیان از طریق حیره
(نزدیک کوفه). این هردو خط از خطوط سامی و برای عرب کاملأ قابل تقلید
بود. خط نخستین منشاء خط نسخ و خط دومین مبداء خط کوفی شد .... دوخط
نسخ و کوفی هردو بعد از غلبة اسلام میان مسلمانان باقی مانده و ظاهرأ
این هردو خط را باهم بکار میبردند. خط نسخ بیشتر برای کتاب نامهها و
امثال این مورد بکار میرفت و خط کوفی مانند خط سطرنجیلی بیشتر بکار
کتابت مصاحف میآمد و بعدها در تزیین مساجد و سکهها نیز مورد استفاده
قرار گرفت.»(9).
از مجموع بیانات دانشمندان و مؤلفین که فوقأ نقل و خلاصه
گردید، استنباط میشود که:
1- خط کوفی پیش ازظهور اسلام رواج داشته و توسط اعراب و
مسلمانان اشاعه یافته است.
2- خط کوفی درشهر کوفه بوجود نیامده بلکه ناشی از ریشههای
کهن بوده و چون احتمالأ درآن شهر بمرحلةترقی خود رسیده مسمّی به خط
«کوفی» شده است.
3- خط کوفی انواع و اقسامی داشته و بدو دستةبزرگ شرقی و
غربی منقسم بوده و دردستة شرقی شیوةایرانی مقام خاصی داشته است.
عکسی از برج رادکان منسوب به قرن پنجم هجری که کتیبة کوفی گرهدار را
نشان میدهد. انتهای دستة بعضی از حروف آن دو دفعه گره خورده و بالاخره
راست شده است.
ب ـ خط کوفی تزیینی درآثار اسلامی ایران
خطوط، از جمله نوشتهها، بطور کلی و اساسأ دارای زیبائی و
درزمرة هنرها است و اضافه برنوشتة استاد محترم علی نقی وزیری، که
درابتدای مقاله نقل گردید، ابنخلدون درمقدمة خودخط را فن و هنر نامیده
و گفته است: «واین فن از هنرهای شریف است زیرا نوشتن ازآن گونه خواص
انسانی است که بدان از حیوان بازشناخته میشود و هم فنی است که انسان را
از نیات درونی یکدیگر آگاه میکند و مقاصد آدمی را به شهرهای دوردست
میرساند و نیازهای انسان را برمیآورد ...»(10).
کتیبة کوچک مجاور محراب مسجد جمعة نائین که حروف آن با عناصر سادة
گیاهی و غیره، دربین و یا بالا، همراه است.کتیبة بزرگ مجاور محراب مسجد
جمعة نائین منسوب به قرن چهارم هجری که دستههای حروف آن به برگچههای
سهلبی منتهی میگردد.بشقاب سفالی مربوط به ماوراءالنهر و راجع به قرن
چهارم هجری که بایک کتیبة کوفی ساده مزین شده است.یک قطعه پارچة
ابریشمی منسوب به قرن 5 یا 6 هجری که دستة بعضی ازحروف کتیبة کوفی آن
به دور خود گره خورده و سپس دوتائی بهم گره پیچیده است.
ولی درمقالة حاضر مقصود ازخط کوفی تزیینی بیشتر خطی است که هم خود مزین
به موضوعات تزیینی باشد یعنی ازهیأت ساده خود خارج شده و اضافه بر
کتابت، نقوش دیگری از گیاهان و یا اشکال هندسی و غیره نشان دهد و هم
سطوحی را با فرم خود و اشکال ملحق بخود مزین سازد و برای این مقصود
ابتدا بعضی مطالب مربوط نقل و سپس بعضی موارد استفاده بیان میگردد.
مؤلف محترم اطلس خط مینویسد: « تمام این
شیوهها،ازنظردقت و بررسی در خطوط مصاحف و کتیبههای مساجد و ابنیه از
آجری ـ و کاشیکاری و ظروف سفالین و فلزی و سنگ نوشتهها، به سه نوع
عمدة متمایز منقسم میگردد:
1- نوع ساده (محرر) و آن بردوشیوه است: شیوهای قدیمی که
سادة خالص و خالی ازهرگونه تزیین است و نمونههائی از قرآن و کتیبة
متعلق بقرن اول هجری ازاین شیوه بدست هست و کتیبة موجود ازآن زمان
درمسجد ابنطولون درقاهره میباشد. دیگری شیوة سادةایرانی که اکثر
قرآنهائی که درایران نوشته شده و حتی بعضی کتیبهها، باین شیوة منکسر
و متطوراز کوفی اول است که تقریبأ بوی و رنگی از تزیین نیز بدان راه
یافته است و بهمین شیوه است که پس از تحولات و تطورات زیاد،سرانجام
خطوط خاص ایرانی ازآن بیرون آمده است.
2- نوع تزیینی ـ فرق اساسی میان این دونوع یعنی ساده و
تزیینی این است که نوع ساده دارای اصول و قواعد معینه است، ولی کوفی
تزیینی جز رعایت حروف الفباء،تحت قواعد اساسی ثابت و معین نمیباشد،
واکثر پیچیده و سخت خوانده است، زیرا درآن تصرفات و ابداعات بسیار شده
است و برای نظم و ترتیب و قرینهسازی وپرکردن زمینه متوسل برسم و نقاشی
شده، و خط درمیانة شاخة و گل وبرگ و تزیینات هندسی که همراه حروف بکار
رفته، پنهان ساختهاند.
3- نوع بنائی (معقلی) است که بصورتهای مختلف پدید آمد و به
آسان و متوسط و مشکل دستهبندی میشود ... »(11).
مؤلف دانشمند کتاب راهنمای صنایع اسلامی مینویسد:
«ازنسخهای از قرآن سلجوقی مورخ 1054 میلادی دو ورق در مزوة متروپولیتن
موجود است. این اوراق که بخط کوفی ایرانی نوشته شده، دارای خصوصیات
تزیینی اسلوب سلجوقی است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد خط کوفی تزئینی درآثار تاریخی اسلامی ایران