دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فصل اول :
مباحث کلی پیرامون توبه
معنای توبه
الف – معنای لغوی توبه
ابن فارس می گوید : « توب : التاء و الواو و الباء کلمة واحدة ، تدل علی الرجوع . یقال : تاب من ذنبه ای رجع عنه »1
( توب : ت ، و ، ب ، یک کلمه است ، بر بازگشت دلالت می کند گفته می شود توبه کرد از گناه یعنی بازگشت از آن ) .
« توب . توبه . متاب ، همه به معنی رجوع و برگشتن است . »2
در جایی دیگر آمده :
« التوبة : بالفتح و سکون الواو ، فی اللغة الرجوع »3
توبه : با فتح ( ت ) و سکون ( و ) ، در لغت به معنی بازگشت است .
در لغت نامهی دهخدا نیز به معنی بازگشت آمده است . 4
ب – معنای اصطلاحی توبه
بزرگان اهل لغت ، در تعریف اصطلاحی توبه ، چنین گفته اند :
« التوبة الرجوع من الذنب »5 توبه به معنی بازگشت از گناه است .
راغب در تعریف توبه چنین می گوید :
« توبه یعنی ترک گناه به بهترین وجه . واژة توبه از جهاتی از اعتذار رسا تر است . زیرا اعتذار و عذر خواهی بر سه وجه است : اوّل عذر خواهنده می گوید : من گناه نکرده ام ، دوّم می گوید : به این دلیل گناه کردم و سوم می گوید : گناه کردم ، بد کرده ام و دیگر تکرار نمی کنم .که این معانی وجه چهارم ندارد و معنای سوم ، همان توبه است »1
در اقرب الموارد آمده : « التوبة رجع عن المعصیته » 2 یعنی توبه بازگشت از گناه است .
در معجم فقه الجواهر در تعریف توبه آمده : « هی الندم علی ما وقع من المعصیته و العزم علی عدم الوقوع فیما یأتی و ان ذلک امتثالا لامرالله تعالی شأنه » 3
(توبه یعنی پشیمانی بر آنچه که از معصیت ، واقع شده ، و عزم بر انجام ندادن آن در آینده و همانا آن ، فرمانبرداری برامر خداوند متعال است . )
مرحوم شیخ بهایی در تعریف توبه می گوید :
« التوبة : الرجوع و ینسب الی العبد و الی الله سبحانه و معناها علی الاول الرجوع عن المعصیته الی الطاعة و علی الثانی الرجوع عن العقوبة الی اللطف . فی اصطلاح ، الندم علی الذنب لکونه ذنبا ، فخرج الندم علی شرب الخمر لاضراره بالجسم و قدیراد مع العزم علی ترک المعاودة ابدا و الظاهر ان هذا العزم لذلک الندم غیره منفک عنه » 4 .
شیخ بهایی ابتدا به ذکر معنای لغوی توبه می پردازد و بعد به موارد استعمال واژة توبه اشاره میکند و می گوید :
توبه یعنی بازگشت و نسبت داده می شود به انسان و به خدای متعال ، معنای توبه در مورد انسان بازگشت از معصیت به سوی فرمانبرداری است و در مورد خدای متعال رجوع از عذاب به سوی لطف است . توبه در اصطلاح ، پشیمانی از گناه است به خاطر گناه بودنش ، پس خارج میشود با این تعریف ، پشیمانی از شراب خوردن به خاطر ضرر رساندن آن به جسم ، و به تحقیق توبه با عزم همیشگی بر ترک بازگشت به گناه ، حاصل می شود و ظاهر این است که این عزم ، لازمة آن پشیمانی بوده و از آن جدایی ناپذیر است .
مرحوم نراقی در این باره می گوید :
« …. هی (التوبة ) الرجوع من الذنب القولی و الفعلی و الفکری ، و بعبارة اخری : هی تنزیة القلب عن الذنب و الرجوع من العبد الی القرب و بعبارة اخری : ترک المعاصی فی الحال و العزم علی ترکها فی الاستقبال و تدارک ما سبق من التقصیر »1
توبه ، برگشتن از گناهان است . هرچند این گناهان در حیطة گفتار ، افعال و یا افکار باشد . به عبارت دیگر توبه ، پاک گردانیدن قلب از گناه و بازگشت از دوری به نزدیکی است . ( اگر با گناهان از خداوند دور گشته با مبادرت به توبه ، به خداوند نزدیک گردد . ) به عبارت دیگر توبه ، ترک گناهان در حال و عزم بر ترک گناهان در آینده و جبران کوتاهی های گذشته است .
راغب می گوید : « و التوبة فی الشرع : ترک الذنب لقبحه ، و الندم علی ما فرط منه ، و العزیمة علی ترک المعاودة و تدارک ما امکنه أن یتدارک من الاعمال بالاعادة . » 2
توبه در شرع ، عبارت است از : ترک گناه به خاطر زشتی آن ، و پشیمانی بر آنچه در گذشته واقع شده است ، و تصمیم بر ترک بازگشت به آن گناه و جبران اعمالی که از طریق بازگشت قابل جبران است .
توبه در قرآن
این واژه در آیات متعددی از قرآن به کار رفته است . در برخی موارد ، به معنای توبة انسان به سوی خدا و در برخی موارد به معنای توبة خدا به سوی انسان است . وجه مشترک هر دو معنا ، بازگشت است ولیکن فرق توبة خدا با توبة انسان ، آن است که توبة انسان ، برگشتن به سوی خداوند با ترک گناه و تصمیم بر انجام ندادن آن گناه است . و توبة خداوند ، بازگشت خدا به سوی بنده ، با رحمت و مغفرت و به معنای توفیق دادن به بنده برای توبه کردن است .
خداوند در قرآن می فرماید :
« انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً »1.
( توبه تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می دهند و سپس بزودی توبه می کنند ، خداوند توبه چنین اشخاصی را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است . )
در تفسیر المیزان ، ذیل آیة شریفه آمده است :
« لفظ ( علی ) قبل از کلمة – الله – و لفظ ( لام ) قبل از – الذین – روی هم معنای نفع و ضرر را می رسانند .
و وجه این که دوکلمة ( علی ولام ) ضرر و نفع را می رسانند این است که ، کلمة ( علی ) معنای تسلط و کلمة ( لام ) معنای ملکیت و استحقاق را می رساند .و لازمه اش این است که معانی مربوط به این دو طرف به نفع یک طرف و به ضرر طرف دیگر باشد ، مانند حرب و قتال . قهراً این دو کلمه می فهماند که یکی از دو طرف حرب و قتال ، غالب شده و دیگری مغلوب شده است ، و آن غالب شدن با معنای ملکیت منطبق است .و چون غالب ، چیزی عایدش شده که قبلاً نداشته و این مغلوب شدن با معنای استعلا ، منطبق است ، چون شخص مغلوب تحت تسلّط غالب قرار می گیرد .
و چون مؤثر واقع شدن توبه به خاطر وعده ای است که خدای تعالی به بندگانش داده ، و بر حسب آن وعده ، بر ضرر خود و به نفع بندگانش ، وفای به آن وعده را بر خود واجب ساخته است . توجه بفرمایید که جملة بر ضرر خود صرفاً به منظور معنا کردن کلمة ( علی ) است نه این که به راستی خدا از آمرزش گناهکاران توبه کار ، متضرر می شود ، در نتیجه بر خود واجب کرده که توبه بندگانش را قبول کند ، امّا نه به طوری که غیر او چیزی را بر او تکلیف و واجب کرده باشد ، حال چه این که این غیر را عبارت بدانیم از عقل ، بر خدا واجب می داند که توبة توبهکاران را بپذیرد و یا حق و یا چیز دیگر . چون ساحت خدای تعالی منزه و مقدس تر از این است که محکوم حکم کسی ، یا چیزی واقع شود ، بلکه به این معنا است که خدای تعالی به بندگان خود ، وعده داده که توبة توبهکاران را بپذیرد و او خلف وعده نمی کند ، پس معنای قبول توبة توبهکاران این
است.
ظاهر آیة شریفه در مقام بیان مسألة توبه کردن خدا است ، و این که هر جا توبه ، به خدا نسبت داده می شود ، معنایش برگشت رحمت خدا به سوی بنده است نه این که منظور از توبة خدا ، توبة بنده باشد . اگر چه لازمة توبة خدا ، توبة بنده نیز هست . چون وقتی شرایط توبة خدای سبحان تمام باشد ، لازمة لاینفک آن این است که شرایط توبة عبد نیز تمام شود.»1
همچنین خداوند در جایی دیگر از قرآن ، توبه را ، راه نجات گروهی از اهل کتاب بیان می کند .
« الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم »2
( مگر آنها که توبه و بازگشت کردند و ( اعمال بد خود را با اعمال نیک ) اصلاح نمودند و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند که من توبة آنها را می پذیرم که من تواب و رحیم هستم ) .
در تفسیر آیة مذکور آمده است : جمله « أنا التواب الرحیم » مخصوصاً با توجه به این که بعد از جملة « فاولئک اتوب علیهم » قرار گرفته دلالت بر نهایت محبت پروردگار نسبت به توبه کاران می کند و می گوید : اگر آنها به اطاعت و بندگی بازگشت کنند من نیز به رحمت بازگشت می کنم و مواهبی را که قطع کرده بودم مجدّداً به آنها می بخشم . نکتة قابل توجه این است که خداوند نمی گوید : شما توبة کنید تا توبه شما را بپذیرم . می فرماید : « شما باز گردید من نیز باز می گردم فرق میان این دو تعبیر روشن است . علاوه بر این لفظ « انا » که ضمیر متکلم وحده است در مواردی به کار می رود که گوینده در مقام بیان رابطة مستقیم خود با شنونده باشد ، مخصوصاً اگر شخص بزرگی بگوید : من خودم این کار را برای شما انجام می دهم بسیار فرق دارد تا بگوید ما چنین خواهیم کرد و لطف و محبتی که در تفسیر نهفته است بر هیچکس پوشیده نیست »3
1-ابن فارس ، ابو الحسن احمدبن فارس بن زکریا ، معجم مقائیس اللغة ، ج 1 ، ص 184 .
2- قرشی ، علی اکبر ، قاموس قرآن ، ج 1 ، ص 285 .
3- موسوعة کشاف اصلاحات الفنون و العلوم ، ج 1 ، ص 524 .
4- دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامة دهخدا ، ج 5 ، ص 6620 .
5- الف- جوهری،اسماعیلبنحماد،صحاحاللغة،ج1، ص91 . ب- ابن منظور،محمدبن مکرم، لسان العرب ،ج2،ص61
1- خسروی حسینی ، سیدغلامرضا ، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی) – ج 1 – ص 301 .
2-الخوری الشرتونی اللبنانی – سعید – اقرب الموارد ، ج1 ، ص11 .
3- معجم فقه الجواهر ، ص116 .
4- شیخ بهائی – اربعین ، ص 326 .
1- نراقی ، محمد مهدی ، جامع السعادات ، ج3 ، ص49 .
2- خسروی حسینی ، سیدغلامرضا ، ترجم و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی) ، ج1 ، ص303 .
1- سورة نساء ، آیه 17
1-طباطبایی ، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القران ، ج 4 ، ص 376 .
2- سوره بقره ، آیه 160 .
3- مکارم شیرازی – ناصر – تفسیر نمونه – ج 1 – ص 548 .
متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این تحقیق در این صفحه درج شده است (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل تحقیق
همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است