فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گیاه شناسی

اختصاصی از فی دوو گیاه شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

گیاهان ترکیبی از 3 رشته بافت عظیم هستند .

سه رشته بافت عظیم در تمام اندامک گیاهان یافت می شود.

بافت غشایی بافت ضمیمه ای بافت آوندی

روپوست:

بشره یک بافت غشایی از گیاهان می باشد که رشد نخستین در گیاهان جوان را بر عهده گرفته است. معمولاً از سلولهای تخصص یافته (_ ویژه کار شده) و پهن که در تمام سطح گیاه ظاهر می شوند تشکیل شده است.

معمولاً سطح جوانه ها از ماده ی پرموم پوستیک (کوتیکول) برای جلوگیری از دست دادن آب و همچنین پوششی برای کرک ها ، پوشیده شده است.

به عبارت دیگر تریکوم ها (کرک ها) سلول های اپیدرمال ضمیمه ای می باشند . سلولهای محافظ ، یک جفت سلول اپیدرمی تخصصی هستند که در اطراف منافذ زیر تمامی برگ ها وجود دارند.

سلول ها نگهبان و روزنه ها در مجموعه Stomata خوانده می شوند روزنه ی منحصر به فرد که اجزه ای مبادله ی گازها کلاهش و جذب آب ، CO2 و همچنین رها کردن با جنب کردن O2 میان اتمسفر و درون برگ را می دهند.

ریشه ی اپیدرم برای جذب مواد غذایی و دارو و آب و مواد معدنی سازگار می باشد و سطح دیواری بیرونی آن کوتیکول مومی ندارد.

توسعه ی سلول های اپیدرمی ریشه به کمک ایجاد تارهای کشنده باعث افزایش یافتن عمل جذب می شود.

Ground: سازنده یچشمه ی گیاهان سلول هایی به نام بافت ضمیمه ای می باشند که از 3 نوع بافت ضمیمه ای تشکیل شده است 1 پارانشیم 2- کلانشیم.

3- اسکلرانشیم :

پارانشیم فراوان ترین بافت ضمیمه ای است که دارای دیواره ی نازک می باشد این سلول ها فعالیت های سوخت و سازی دگرگوهرشی در سلول و همچنین عملکردهای


دانلود با لینک مستقیم


گیاه شناسی

روشهای کسب درامد کلیکی و تبلیغاتی از سایتهایی که دارای مجوز ارشاد هستند

اختصاصی از فی دوو روشهای کسب درامد کلیکی و تبلیغاتی از سایتهایی که دارای مجوز ارشاد هستند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روشهای کسب درامد کلیکی و تبلیغاتی از سایتهایی که دارای مجوز ارشاد هستند


روشهای کسب درامد کلیکی و تبلیغاتی از سایتهایی که دارای مجوز ارشاد هستند

دو ماه کار کنید و تا دو سال فقط یک ساعت وقت بگذارید و بعد مادام العمر درامد کسب کنید

آیا می خواهید در ماه 4میلیون یا بیشتر کسب درامد کنید

آموزش کسب درامد از اینترنت

با هر سوادی فقط با کلیک کردن

اگر خریدید و نتوانستید درامد کسب کنید:" کل هزینه - بازاریابی " برگشت داده می شود

دیپلمه بیکار با سواد دانشجو استاد و هر فردی که نیاز به شغل دوم دارد همراه با فیلم آموزشی و همراه شما تا درامدهای نجومی می مانیم

 


دانلود با لینک مستقیم


روشهای کسب درامد کلیکی و تبلیغاتی از سایتهایی که دارای مجوز ارشاد هستند

مقاله در مورد شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟ 24ص

اختصاصی از فی دوو مقاله در مورد شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟ 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟ 24ص


مقاله در مورد شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟ 24ص

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:39

فهرست مطالب:

 

دانشگاه آزاد اسلامی

 

 

  

 شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟                

 

 

 

 

 

 

 

استاد:آقای حشمتی نسب

 

محقق:حسن ماندنی

 

 

 

 

 

تابستان 87-86

 

فردوسی‌  و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری:

فردوسی یک نوع‌ عدم‌ تعلق‌ به‌ دنیا و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری‌ متعالی دارد که‌ به‌ «پندهای‌ سلیمان‌» می‌ماند و ارزش‌های جاودانی‌ شاعر، که‌ همراه‌ با عواطف‌ انساندوستانه‌ و نرمی‌ طبع‌ خاص‌ و با ترکیبی‌ زیبا و جالب‌ در شاهنامه به‌ چشم‌ می‌خورند، آثار متفکران‌ بزرگ‌ هند را به‌ یاد می‌آورد. علاقه آرنولد به‌ شاهنامه‌ ، و به‌ ویژه به‌ داستان‌ رستم‌ و سهراب‌، ناشی‌ از شرحی‌ بود که‌ سنت بوو بر ترجمة‌ ژول‌ مول‌ از شاهنامه‌ نوشت‌. در اینجا، اشاره‌ به‌ برخی‌ دیگر از مترجمان‌ اروپایی‌ شاهنامه بی‌فایده‌ نیست‌. سرویلیام جونزازاولین‌ شرق‌شناسانی‌ بود که‌ به‌ ترجمة‌ داستان‌ رستم‌ وسهراب‌ به‌ سبک‌ تراژدی‌های‌ یونانی‌ روی‌ آورد. اندکی بعد جوزف‌ چمپیون  (Joseph Champion) بخش‌هایی‌ از آغاز

شاهنامه‌ را به‌ شعر ترجمه‌ کرد و به‌ سال‌ 1875 در کلکته به‌ چاپ‌ رسانید. سبک‌ شعری‌ او بیشتر تقلیدی‌ بود از شاعر بزرگ‌ انگلیس‌ الکساندر پوپ‌ که‌ ایلیاد هومر را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورده‌ بود. از مترجمان‌ دیگر شاهنامه‌ باید به‌ جیمز اتکینسن‌  اشاره کرد که‌ بیشتر از چمپیون‌ با ادبیات‌ فارسی‌ آشنایی‌

داشت‌. او در سال‌ 1814 داستان‌ «رستم‌ و سهراب‌» را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورد و در 1832 نیز خلاصه‌ای‌ از شاهنامه‌ را در ترکیبی‌ از نظم‌ و نثر به‌ همان‌ زبان ترجمه‌ کرد. اتکینسن‌ همانند بسیاری‌ از علاقه‌مندان‌ به ادبیات‌ شرق‌ معتقد بود که‌ «آثار بزرگ‌ شرقی‌ قابل‌ توجه و از جهات‌ گوناگون‌ نظیر آثار کلاسیک‌ غرب‌اند.» از همین رو، وی‌ به‌ یافتن‌ وجوه‌ تشابه‌ بین‌ شاهنامه‌ و نوشته‌ها و سروده‌های‌ کلاسیک‌ اروپایی‌ پرداخت‌. به‌ عنوان نمونه‌، ابیات‌ زیر از شاهنامه‌ را در وصف‌ زیبایی تهمینه‌ ترجمه‌ کرده‌ و همراه‌ با شرح‌ گسترده‌ای‌ دربارة آثار مشابه‌ شاعرانی‌ چون‌ هومر، ویرژیل‌، آناکرئون‌ و شکسپیر انتشار داده‌است

خیام نیشابوری :

نکته’ دیگری که به نظر می رسد در مورد انسان گرائی فلسفی خیام قابل ذکر باشد، نگرش اخلاقی اوست. شاید اینگونه تصور شود که خیام از لحاظ اخلاقی پیرو افکار اپیکور (341 _ 270 پیش از میلاد) فیلسوف مادی یونان بوده است. هر چند اپیکور و خیام، به جهت ارزش نهادن به خرد، دوری جستن از خرافات، و اهمیت قائل شدن برای خوشبختی وشاد زیستن، هر دو از یک دریچه به انسان و زندگی و هستی می نگرند، و وجوه اشتراک فراوانی دارند، اما بین این (( دو )) ، در ارزش های اخلاقی ، یک تفاوت ماهوی وجود دارد، و آن اینست که، اپیکور برای تعدیل و آرامشی که در جستجوی آن است ، نه تنها تلاشی راتوصیه نمی کند، که حتی از درگیر شدن پرهیز می کند. او دوری جستن از ناملایمات را توصیه می کند، وخیام در کنار گرایش به خوشی و دوری از اندوه، تعهد وتلاش ، برای به دست آوردن نیک بختی و شادی، و سر ناسازگاری گذاشتن با زمانه’ نادرست را، لازم می داند وتاکید می کند:

زان باده  که عمر را حیات دگر است         پر کن قدحی گرچه تو را دردسر! است

بر نه به کفم که کار عالم سمر است         بشتاب که عمر ای پسر در گذر است

هشدار! که روزگار شور انگیز است        ایمن منشین! که تیغ دوران تیز است

در کام تو گر زمانه لوزینه نهد        زنهار! فرو مبر! که زهر آمیز است.

 

 

اندیشه‌های فلسفی حکیم عمر خیام و فلسفه معروف او (اپیکوری):

حکیم عمر خیام در نیشابور زاده شد. زمان تولد و وفات او به درستی مشخص نیست،‌ ولی به بعضی احتمالات در روز پنجشنبه 12 محرم 439 متولد شده و در سال‌های مابین 508
530 و به بعضی احتمالات در سال 515 وفات یافته است. به طور کلی می‌توان گفت که از نیمه‌ی اول قرن پنجم تا دهه‌های نخستین قرن ششم در این دنیا زیسته است. نامش عمر، کنیه‌اش ابوالفتح، لقبش غیاث‌الدین و نام پدرش ابراهیم بود. دلیل شهرت او به خیام یا خیامی به درستی معلوم نیست، اما ظاهراً این عنوان را از پدرش داشته است؛ چون شغل وی خیمه‌دوزی بوده است. قبر خیام در ایوان امامزاده محروق،‌ تقریباً به مسافت نیم‌فرسخی شهر نیشابور فعلی واقع شده است.
او در همه‌ی فنون و معلومات زمان خود از جمله حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم تبحر داشته است. حکایت کرده‌اند که خیام در نیشابور با حسن طوسی و حسن صباح همدرس بوده است. آن سه جوان به امید اینکه یکی از ایشان به مرتبه‌ی عالی خواهد رسید، با یکدیگر پیوند می‌بندند که اگر هریک از آنها به مقامی بالا رسید، دو دوست خود را نیز از نظر دور نکند.
از قضا حسن طوسی به وزارت جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی می‌رسد و خواجه نظام‌الملک طوسی مشهور می‌شود. او به عهد خود وفا می‌کند و حسن صباح را به خدمت سلطان می‌برد؛ اما خیام که اهل علم بود و تمایلی به خدمت سلطان نداشت، از خواجه نظام‌الملک تقاضا می‌کند که معاش مختصری برای او مقرر دارد و به همان اندازه هم اکتفا می‌کند و به غیر از فراگیری دانش، به کار دیگری نمی‌پردازد.
با چیرگی اعراب بر ایرانیان، تقویم هجری قمری در ایران کاربرد پیدا کرد و پس از مدتی به علت ناسازگاری با روند زندگی کشاورزان ایرانی، منجمان ایرانی دست به اصطلاحاتی در این زمینه زدند. در سال 467 هجری، یعنی در زمان سلطنت جلا‌ل‌الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام‌الملک طوسی، تصمیم گرفته‌ شد که تقویمی بر اساس قواعد نجومی ایجاد شود. بنابراین هیأتی از دانشمندان اهل فن هیأت و نجوم برای این مقصود گرد هم آمدند. خیام یکی از آن دانشمندان و گویا بر همه‌ی آنها مقدم بود.
این منجمان با محاسبات ریاضی، زیج‌هایی (مجموعه جدول‌هایی که بر اساس مطالعات و مشاهدات ستاره‌شناسی تدوین می‌شد)، برای شمارش وقت فراهم ساختند. تقویم اصلاح شده، چون به فرمان جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی فراهم آمده بود، به تقویم جلالی شهرت یافت.
آنچه مسلم است، این است که خیام در نزد دانشمندان و سلاطین، منزلتی عظیم داشته است. در حکمت او را تالی «ابوعلی سینا» می‌خواندند؛ در ریاضیات سرآمد فضلا به شمار می‌رفت و در احکام نجوم، قول او را مسلم می‌دانستند؛ هرچند که خودش اعتقاد راسخی به دستی آن احکام نداشت.
دنیای ریاضی مدیون تحقیقات و اکتشافات این دانشمند است. مثلاً اولین‌بار تعریف منطقی اعداد اصم (گنگ) به وسیله‌ی رشته‌های بی‌نهایت در مجموعه تحقیقات خیام دیده شده است. قضایای بسیاری که در سیزده معادله‌ی اقلیدس بی‌استدلال مانده بود، به وسیله‌ی فرضیه‌ی خیام ثابت می‌شود.
می‌توان گفت خیام اولین کسی است که هندسه‌ی تحلیلی را برای حل معادلات به کار برده است و از این جهت خیام به هنگام بررسی مسئله‌ای هندسی، به معادله‌ی درجه سوم برخورد کرد و با توسل به مقاطع مخروطی به حل این معادله درجه‌ی سوم فائق آمد.
خیام رساله‌ی مختصری تحت عنوان رساله‌ فی الحتیال لمعرفه الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما درباره‌ی تعیین عیار طلا و نقره و شمشی که از این دو فلز ترکیب شده است، تألیف کرده که نسخه‌ی منحصر به فردی از آن در کتابخانه‌ی گوتا آلمان موجود است. این رساله در حقیقت توضیح طریقه‌ی ارشمیدس و مبتنی بر اصل معروف این دانشمند است که به اصل هیدروستاتیک نیز شهرت دارد.

خیام و حافظ و اپیکوریسم:

نظر به این که در عصر ما اپیکوریسم به مفهوم عامیانه و مبتذلش عملاً رایج شده بود، عده ای می خواستند برخی بزرگان اندیشه و فلسفه و عرفان را منسوب به این مکتب نمایند؛ مثلاً خیام و یا حافظ را. مدعی هستند که خیام و حتی حافظ، مردانی لذت پرست، دَم غنیمت شمار و لاابالی بوده اند. مخصوصادرباره خیام عقیده بسیاری همین است. آنچه مسلم است، این است که خیام ریاضیدانِ فیلسوف چنین نبوده و چنین نمی اندیشیده است.

از ظاهر اشعار منسوب به خیام همان مطلب پیدا شده است، ولی از نظر محققان جای بسی تردید است که اشعار معروف، متعلق به خیام ریاضیدان فیلسوف باشد.

به فرض هم این اشعار از او باشد، هرگز از زبان شعر نمی توان نظریه فلسفی شاعر را دریافت. خصوصا که اخیرا رساله هایی از خیام بدست آمده و چاپ شده است که اتفاقا همان موضوعات را طرح کرده است که در اشعار منسوب به او مطرح است، ولی آن ها را آن گونه حل می کند و پاسخ می گوید که به قول خودش، استادش بوعلی حل کرده است. درباره حافظ، مطلب از این هم واضح تر است. آشنایی مختصر با زبان حافظ و یک مراجعه کامل به تمام دیوان حافظ و مقایسه اشعار او با یکدیگر که برخی مفسر دیگرند، مطلب را کاملاً روشن می کند.


خیام: کافر شراب‌خوار یا...؟


خیام شاعری کم‌گو بوده است. خیام اگرچه در درجه‌ی اول از علم و فضل بود، ولی عامه‌ی مردم او را به سبب رباعیاتش می‌شناسند. در مورد خیام نگرش‌های مختلفی در بین مردم وجود داشته و دارد. عده‌ای کلمات او را کفرآمیز دانسته و یا او را شراب‌خوار پنداشته‌اند و به اشعار او از جهت ترغیب به می‌خوارگی نگریسته‌اند و حتی عده‌ای او را بی‌اعتقاد به مبدأ و معاد فرض کرده‌اند.
یک جام شراب صد دل و دین ارزد
یک جرعه‌ی می، مملکت چین ارزد
جز باده‌ی لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد.
اصولاً خیام شاعری را پیشه‌ی خود نساخته و این به جهت آن نیست که شعر امری حقیر است و شاعر شأن و ارزشی ندارد، بلکه از آن جهت بود که در آن دوره یک شاعر غالب اوقات خود را برای استفاده‌ی مالی، به مداحی بزرگان و سلاطین، مجلس‌آرایی و مزاح‌گویی می‌پرداخت و در مراسم خوش‌گذرانی اهل فسق و فجور شرکت می‌کرد. در آن زمان امثال فردوسی، ناصر خسرو و حکیم سنایی که شاعرانی متین و با مناعت بودند، نادر می‌نمودند. بنابراین هر کس که پیشه‌ی شاعری را اختیار می‌کرد، مردم به او به چشم مداح سلاطین می‌نگریستند و همین مسأله باعث شد که حکیم عمر خیام از اینکه شاعر خوانده شود، احتراز کند و قوه‌ی شاعری خود را تنها در سردون رباعی به کار بگیرد. رباعی بهترین قالب شعر برای ثبت لحظات کوتاه شاعرانه است. این نوع شعر بر وزن لا حول ولا قوه الا بالله، سروده می‌شود و از مشکل‌ترین اقسام شعر است؛ زیرا با شروطی که برای آن مقرر شده و تنگ بودن و مجال سخن، گوینده باید طبعی توانا داشته باشد و معانی را به بهترین صورت ممکن در این دو بیت بگنجاند.
نخستین کسانی که او را شاعر خوانده‌اند، «شهرزوری» در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و در کتاب «تاریخ الحکما» و دیگری «شیخ نجم‌الدین رازی» صاحب کتاب «مرصاد العباد» در اوایل قرن هفتم بود.

رباعیات خیام :
در مورد اشعار (رباعیات) خیام، تا به حال تحقیقات زیاد و دامنه‌داری صورت گرفته است و «شاید بیش از دو هزار کتاب و رساله و مقاله دربار‌ه‌ی خیام نوشته شده باشد. خیام فیلسوف و ریاضیدان، موجودی است مشخص و یافتن او به واسطه‌ی رسانه‌های علمی و فلسفی وی آسان. ولی خیام شاعر ناشناخته مانده، سیمایی دارد مشوش و مغشوش؛ زیرا وسیله‌ی تشخیص سیمای او رباعی‌هایی است که معلوم نیست از خیام باشند، بلکه رباعی‌هایی است که محققاً از او نیست.»
همه‌ی خیام‌شناسان آگاهند که رباعیات الحاقی بسیار در طی قرون به رباعیات اصیل حکیم نیشابور پیوسته‌اند و بسیاری از رباعی‌گویان به دلایلی چند، از جمله بیم از اوضاع سیاسی، نداشتن شهامت کافی برای بیان عقاید خویش و یا به منظور برخورداری از شهرت خیام و ترویج سروده‌های خویش در سایه‌ی این شهرت عالمگیر، سروده‌هایشان را به او منسوب کرده‌اند. از سوی دیگر گاهی برخی از کاتبان نیز برای تعدیل فلسفه‌ی خیامی و آمیختن آن با تصوف، رباعی‌های صوفیانه‌ای نوشته‌اند و به این ترتیب با این افزایش‌‌ها کار تشخیص و تحلیل را دشوارتر کرده‌اند. با این همه اگر با دیده‌ی انصاف به همان معدود رباعیاتی که تعلقشان به خیام قطعی می‌نماید بنگریم، اقرار خواهیم کرد که
بر خلاف استنباط و تفسیر سفسطه‌آمیز برخی از پژوهشگران متعصب نه‌تنها با خرد و دانش مغایرتی ندارد، بلکه مؤید فرزانگی و حجتی قاطع بر دانش و بصیرت او هستند؛ زیرا که فقط بخردان اندیشمند از کنار مجهولات عالم هستی بی‌تفاوت نمی‌گذرند و همواره ذهن وقّاد و پرسشگرشان جویای اسرار نایافته است.
اما قبل از هر چیز باید به گونه‌ای مطمئن شویم که خیام منجم و ریاضیدان، رباعی‌سرا نیز بوده است. اگر کسانی همچون نویسنده‌ی کتاب خیام‌ِ پنداری به نام هواداری از خیام ریاضیدان، به هجو و طردِ خیامِ رباعی‌گو پرداخته‌اند و با ذکر دلایلی که چندان اساس و استحکامی ندارند، خیام عالم را از خیام شاعر جدا کرده‌اند و حتی شهرت و محبوبیت او را در دنیای غرب نتیجه‌ی غرض‌ورزی غربیان دانسته‌اند و گفته‌اند: «کسی چه می‌داند که غربیان آزمند و پول‌اندوز از ترویج رباعیات خیام در شرق این نتیجه را نخواسته‌اند که کارخانه‌های شراب‌کشی خود را به کار اندازند و از این راه کیسه‌ی شرقیان را از زر و سیم تهی کرده و کاسه‌شان را به باده پر سازند.» باید یادآوری کنم که به حقیقت از انصاف دور افتاده‌اند و راه افراط رفته‌اند. حقیقت امر این است که خیام منجم و ریاضیدان بی‌هیچ تردیدی، رباعی‌گو هم بوده است و دیگر این که فراموش نباید کرد که داوری یک‌بُعدی، دور از رویه‌ی تحقیق و پژوهش است. بنابراین شایسته است که اولاً حقیقت‌بین باشیم و ثانیاً به نکات مثبت و چشمگیر تفکر خیامی که حاکی از فلسفه‌ی خوش‌بینانه‌، آزادگی و نظریات بدیع علمی او هستند و در رباعیات اصیل خیام
نه الحاقی می‌درخشند، توجه کنیم و در قضاوت واقع‌بین و معتدل باشیم نه متعصب؛ به علاوه باور کنیم که اشاعه‌ی افکار و اشعار خیام در جهان غرب با پذیرفتن منت و دینی که بی‌تردید فیتز جرالد بر ادب و فرهنگ ما دارد ناشی از صراحت بیان، از دل برخاستگی سخن و وسعت اندیشه‌ی خیام است، نه زد و بندهای سیاسی!
از خصایص کلام حکیم عمر خیام می‌توان به این موارد اشاره کرد:
1. کلام او در نهایت فصاحت و بلاغت است و از تصنّع و تکلف به دور است. او در پی آرایش کلام نیست و مقام حواس خود را متوجه معنی و پیام شعر می‌کند.
2. از دیگر خصایص خیام ذوق لطیف و حس شدید اوست. با اینکه قصد شاعری ندارد، از دیدن مناظر زیبای طبیعت و دیدن مهتاب و ابر و باران، بی‌اختیار به سرودن شعر می‌پردازد. از سخنان او برمی‌آید که از مرگ بیمی ندارد؛ زیرا کسی که از مردن می‌ترسد، این اندازه اصرار در یادآوری مرگ ندارد، بلکه تا می‌تواند خود را از یاد آن منصرف و غافل می‌سازد.
«آن کس که زمین و چرخ و افلاک نهاد
بس داغ که او بر دل غمناک نهاد
بسیار لب چو لعل و زلفین چو مُشک
در طبل زمین و حقه خاک نهاد»
3. خاصیت دیگر کلام خیام،‌ سنگینی، متانت و مناعت اوست. او اهل مزاح و مطایبه نبود، بلکه حکیمی متفکر و متذکر می‌نمود که مدار فکرش حول این مطالب می‌گشت: تذکر مرگ، تأسف بر ناپایداری زندگانی و بی‌اعتباری روزگار. کلام او سرشار از پند و عبرت برای همگان است. حکیم عمر خیام از دیرگاه سرآمد رباعی‌سرایان شناخته شده بود و گاهی می‌گفتند هم‌چنان که فردوسی در رزم‌سازی و سعدی در غزل‌سرایی در نخستین پایه‌اند، خیام هم در سرودن رباعی این مقام را دارد.
بازار رباعیات خیام وقتی گرم شد که یک شاعر با ذوق انگلیسی به نام «فیتز جرالد» تعدادی از رباعیات خیام را در نهایت مهارت به شعر انگلیسی درآورد و شاهکاری گرانبها از خود به جا گذاشت. ترجمه‌ی «فیتز جرالد» به قدری زیبا و موزون بود که به او لقب «خیام انگلیسی» را دادند. بعد از این کار فیتز جرالد، اهل ذوق بسیاری از کشورها به ترجمه‌ی رباعیات خیام به زبان‌های مختلف مشغول شدند و این رباعیات هزاران بار در انواع و اقسام کتاب‌های کوچک و بزرگ و مصور و غیرمصور به چاپ رسید و امروزه کمتر کسی در دنیا هست که از رباعیات خیام بی‌خبر باشد.
سرانجام تعدادی از اروپائیان تصمیم گرفتند که به بررسی رباعیات منسوب به خیام بپردازند و تشخیص دهند که کدام رباعی‌ها به راستی متعلق به خیام هستند. از جمله این افراد می‌توان به «والانتن ژوکونسکی» خاورشناس روسی، «فریدریخ رُزن» دانشمند آلمانی و «آرتور کریستین سن» محقق دانمارکی اشاره کرد. در کشور خودمان نیز تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است، ولی هنوز هم در مورد بسیاری از رباعیات، شک و تردید وجود دارد. رباعیاتی که نام خیام در آنهاست، معدودند و نمی‌توان مطمئن بود که حتی آنها هم متعلق به خیام باشند؛ زیرا تعدادی از آنها خطاب به خیام و یا نقل قول از اوست. مانند این رباعی که ظاهراً مولانا جلال‌الدین در جواب خیام گفته است:
خیام تنت به خیمه‌ای ماند راست
سلطان روح است و منزلش دار فناست
فرّاش ازل ز بهر دیگر منزل
ویران کند این خیمه چون سلطان برخاست
یا رباعی دیگری که مشخص است در آن استناد به قول خیام شده است:
تا بتوانی خدمت رندان میکن
بنیاد نماز و روزه ویران می‌کن
بشنو سخنی راست ز خیام ای دوست
می خور و ره می زن و احسان می‌کن
باری، اکنون نخست، به طور اجمالی و به استناد مآخذ معتبر، به اصل رباعی‌سرایی خیام می‌پردازیم، با مطالعه‌ی متون کهن و قابل اعتبار، به ویژه آنها که به زمان زندگی خیام نزدیک‌ترند، درمی‌یابیم که او سراینده‌ی رباعیاتی است که حتی در روزگار حیات خودش، بر دل‌ها می‌نشسته‌اند و بر لب‌ها زمزمه می‌شده‌اند و حتی گاهی برایش دردسرآفرین بوده‌اند.
اولین کسانی که با ذکر نام گوینده یعنی خیام، در آثار خود، رباعیاتی آورده‌اند، امام فخر رازی و نجم‌الدین رازی، معروف به «نجم دایه» هستند. امام فخر رازی در رساله‌ی التنبیه علی بعض الاسرار المودعه فی بعض سور القرآن العظیم، ضمن بیان مسأله‌ی معاد، رباعی زیر را به نام خیام آورده است:
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست
گرخوب نیامد این بنا، عین که راست
ور خوب آمد، خرابی از بهر چراست
نجم دایه نیز در کتاب مرصاد العباد رباعی فوق و رباعی زیر را به نام خیام ذکر نموده است:
در دایره‌ای کامدن و رفتن ماست
آن را نه بدایت، نه نهایت پیداست
کس می‌نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
شیخ نجم‌الدین رازی، با وجود متعصب بودن، به فضل و دانش خیام اشاره نموده و به دانشمندی و حکمت‌‌دانیش اقرار کرده است.
از دیگر مآخذی که خیام در آنها مورد ستایش فراوان قرار گرفته است، رساله‌ی اعتقادی یکی از پیروان و مؤمنان فرقه‌ی اسماعیلیه است که در آن لقب «صدر کونین» به خیام داده شده است و از فضایل و دانش و بینش او، ستایش شده است. علاوه بر موارد فوق، در آثار بسیاری از بزرگان علم و ادب و عرفان ایران، نشانه‌هایی از خیام و سردوه‌هایش می‌یابیم که در مجموع برهان قاطعی بر شهرت علمی و فلسفی و همچنین دال بر شهرت او به رباعی‌سرایی هستند.
و در آخر هم این دو رباعی که در کتاب تاریخ جهانگشای جوینی و تاریخ گزیده‌ی حمدالله مستوفی آمده است:
«اجزای پیاله که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمی‌دارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر دست
بر مهر که پیوست و به نام که شکست.»
«هر ذره که بر روی زمینی بوده است
خورشید رخی زُهره جبینی بوده است
گَرد از رخ نازنین بآرزم منشان
کان هم رخ و زلف نازنینی بوده است.»

بررسی اندیشه‌های خیام:

اینک با حصول اطمینان به تعلق رباعیات اصیل به حکیم نیشابور، به تلحیل اجمالی اندیشه و فلسفه‌ی او از خلال این سروده‌های ارزشمند و مغتنم می‌پردازیم. ملاک کار و مرجع استناد در این تحلیل، رباعیات محدود و اصیلی است که تعلق آنها به خیام مورد تأیید همه‌ی خیام‌شناسان محقق است.
رباعیات خیام در زمینه افکار فلسفی است و زبان اصلی او در خدمت بیان تفکراتش است؛ آن هم نه فیلسوفی کوچک بلکه با تمام شرایطی که یک فیلسوف بزرگ می‌طلبد به میدان آمده است. شناخت پیشینه‌های اندیشه مهم است و وظیفه محقق آن است که این پیشینه‌ها را برجسته و آشکار سازد.
رگ و ریشه‌ی تفکرات فلسفی خیام در نهایت، سر از فلسفه‌ی یونانی درمی‌آورد. قفطی نیز در تاریخ الحکماء به تأسی خیام از فیلسوفان یونان اشاره کرده است.
اما خلط شبهه نشود. فلسفه‌ای که عمر خیام ارائه می‌دهد با آن که آمیزه‌ای از فلسفه‌ی یونان است اصالت اندیشه‌ی ایرانی دارد و خلاف گفته ارنست رنان است که می‌گوید «فلسفه‌ی اسلامی همان فلسفه‌ی یونانی است که به خط عربی نگاشته‌اند». حکیم در رباعی‌ها به فلسفه‌ی افلاطون نزدیک می‌شود اما نه به نظام اشراقی او بل به سیاست، اخلاق و فضائل انسانی‌اش. فلسفه افلاطون در اوج پایگاهش با سیاست می‌پیوندد و عمر خیام از این مقام است که بر فلسفه‌ی حکومت می‌نگرد و به اجرای آن سفارش می‌کند. تأثیر خیام از دموکریت و اپیکور نیز کم نبوده است اما آنچه از مقدمه‌ی ابن‌قفطی مستفاد می‌شود نظرگاه حکیم در توجیه و اجرای قواعد یونانی، کتاب‌ها یا رساله‌هایی همچون جمهوری، قوانین، تیمائوس (جهان و انسان) پروتاگوراس (سوفیست) پولتیتکیوس (سیاست) تئه‌تتوس (شناخت) فایدروس (عشق و زیبایی) از افلاطون است. از سویی وی فلسفه‌ی ارسطو را تا حد ابن‌سینا تأیید می‌کند و به آثار جالینوس، اقلیدس و بطلمیوس احاطه کامل دارد. با مطالعه‌ی اوضاع و شواهد تاریخی آن روزگار به قراینی دست می‌یابیم که به قول آقای فولادوند نتیجه می‌گیریم که «مسلماً کتاب التحقیق ماللهند بیرونی و رواج فلسفه‌ی یونانی به خصوص افکار افلاطون و فیثاغورث و انتشار اشعار ابوالعلاء معری شاعر نابینای عرب و یادآوری‌های فردوسی از گذشته‌ی دردناک و پرشکوه شاهان ایرانی و حتی پاره‌ای از قسمت‌های قرآن و تورات (جامعه‌ی سلیمان) در پیدایش این جهان‌بینی خاص مدخلیت داشته‌اند.
اما با وجود همه‌ی تأثیراتی که وی از فلسفه‌ی یونان و به خصوص افلاطون پذیرفته است وی حرکتی کاملاً خلاف آنچه توصیه می‌کند انجام داده است. افلاطون شعر را نوعی هذیان می‌داند و شاعر را کسی می‌داند که آشفته و پریشان است و اینها را ناشی از دیوانگی و جنون برمی‌شمرد اما در عین حال دیوانگی را نوعی نعمت الهی می‌داند. افلاطون شاعران را بی‌دانش می‌شمرد و به زعم وی شاعر نمی‌تواند حکمی راستین درباره‌ی گفته‌های خود را ابراز کند و آنها را بسنجد و مورد نقد و بررسی قرار دهد زیرا شاعر در حالت وجد و شور سخن می‌گوید و بر آنچه می‌گوید وقوف ندارد با این همه خیام درست در نقطه‌ی مقابل وی برای بیان افکار فلسفی خود شعر را برمی‌گزیند مضامینی که خیام در اشعار خود می‌پرورد مضامینی هستند که درونمایه‌ی جان هر انسانی که اندک خرد و تمییزی داشته باشد دغدغه ایجاد می‌کند و به نوعی می‌توان گفت کاملاً انسانی هستند که هر کس به هنگام تفکر درباره‌ی سرنوشت خود و دنیای پیرامون خود از خود سؤال کند و از آنجا که جواب قانع‌کننده‌ای نمی‌یابد در درونش غلغله بر پا می‌شود و او را در غم و اندوه می‌برد.
یکی از ویژگی‌های فلسفی در سخن خیام «واقع‌گرایی» اوست و اینکه او «زندگی را شیرین و دل‌انگیز می‌داند». خیام می‌داند و می‌گوید که این ما هستیم که شرایط شادمانی یا غم را برای خود فراهم می‌کنیم. به عبارت بهتر هرچه پیش می‌آید، از خود ماست:
ماییم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایه‌ی دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و تمامیم و کمیم
آیینه‌ی زنگ خورده و جام جمیم
پیداست که او با اصل قرار دادن خود ما
دست‌کم در شیوه‌ی زیستن ضمن خط بطلان کشیدن بر ادعای برخی که او را جبری محض می‌دانند ما را به انتخاب احسن دعوت می‌کند. خیام، فناپذیری و بی‌اعتباری دنیا و گذرا بودن عمر را همچون یک واقعیت غیرقابل تغییر می‌پذیرد؛ دچار یأس و نومیدی نمی‌شود، بلکه با دیدگاهی خوش‌بینانه، صلای مبارزه با غم و استقبال از شادمانی سر می‌دهد:
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
هر ذره زخاک کیقبادی و جمعی است
احوال جهان و عمر فانی و وجود
خوابی و خیالی و فریبی و دمی
شاعر فرزانه، با بینشی منطقی، عزم خود را جزم می‌کند تا از فرصت ناپایدار و بی‌بدیل موجود، نهایت بهره را برگیرد؛ زیرا می‌داند که تنها حقیقت ملموس و معتبر، «حال» است و «گذشته» و «آینده» به هیچ روی در اختیار کسی نیستند و نیز خوب دریافته‌ است که اندیشیدن به گذشته‌ی از دست رفته و آینده‌ی نیامده و تضمین نشده، نتیجه‌ای جز خراب کردن «حال» و بر باد دادن عمر ندارد، بنابراین می‌گوید:
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
از نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
فلسفه‌ی اپیکوری خیام، برخلاف تصور برخی از مردم، با لاابالیگیری و گریز از مسوولیت و به یک سو نهادن تجسس علمی همسویی ندارد؛ بلکه بر عکس، آثار و خدمات علمی او، نشانه‌ی آن هستند که وی پرهیز از غم‌های بیهوده و خودخوری‌های کاهنده را برای داشتن جسم سالمی می‌خواهد که عقل سالمی در آن مجال جولان یابد. عقلی که
دست کم درباره‌ی هویت بشری خود در این غم آشیان جویای دانستن باشد:
دشمن به غلط گفت که من فلسفیم
ایزد داند که آنچه او گفت نیم
لیکن چو در این غم آشیان آمده‌ام
آخر کم از آن که من بدانم که کیم
اگر می‌بینیم که خیام با وسواس بی‌سابقه بر غنیمت شمردن دم تأکید می‌کند و نمی‌خواهد که عمر گرامی را به هیچ ببازد، به این دلیل است که می‌خواهد با شاد زیستن زمینه‌ی باروری استعداد و هوش فطری خویش را در جهت خلاقیت‌های علمی فراهم سازد. شاهد این مدعا، سخن خود اوست که می‌گوید:
ترکیب طبایع چو به کام تو دمی است
رو شاد بزی اگرچه بر تو ستمی است
با اهل خرد باش که اصل تن تو
گردی و شراری و نسیمی و نمی است
و بار دیگر، در مورد عالم زیستن خود، عمری فکر کردن و فهم اسرار و رموز دنیا چنین می‌گوید:
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار که مفهوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
معلومم شد که هیچ معلوم نشد
تفکر طولانی هفتاد و دو ساله و رسیدن به جایی که علی‌‌رغم دانسته‌ها و یافته‌های فراوان علمی به انبوه مجهولات و معماهای نگشوده‌ای می‌اندیشد که او را احاطه کرده‌اند، خود، گواه پایه‌ی بلند دانش و بینش اوست.
نکته‌ی دیگری که در نگرش فلسفی خیام برجسته می‌نماید، هشدارهای مکرر اوست نسبت به رعایت حال خشت، کوزه، سبزه، لاله و ... تکرار گوشزدهای مداوم او به این دلیل است که هر یک از موارد فوق، حاصل دگرگونی وجود ماهرویی سیمین عذار، جوانی سروبالا و یا پادشاه و وزیری صاحب جلال است:
خاکی که به زیر پای هر نادانی است
زلفین بتی و ابروی جانانی است
هر خشت که بر کنگره‌ی ایوانی است
انگشت وزیری و سر سلطانی است
خیام در این دسته از رباعیات، نه تنها با دیدگاهی واقع‌گرایانه، فناپذیری انسان و جهان را یادآوری می‌کند و مورد تأکید قرار می‌دهد، بلکه به یک اصل مهم و جدید علمی نیز اشاره می‌کند؛ اصلی که مطابق آن عناصر موجود، بیشی و کمی نمی‌پذیرند و تنها تغییر و تبدیل می‌نمایند. به عبارت دیگر اصل بقای عناصر. به این ترتیب حکیم نیشابور، قرن‌ها پیش، با بیانی شاعرانه و به ظاهر قلندرانه، این واقعیت مهم علمی را که دنیای غرب در دوران اخیر مدعی رسیدن به آن و اثبات آن است، به جهان عرضه کرده است.
نکته‌ی شاخص و عالمانه‌ی دیگری که گویای سلطه‌ی خیام بر دانش و دلیل فراخی اندیشه‌ی اوست، اذعان این امر است که انسان با همه‌ی عظمتش، تنها جزئی از آفرینش است، نه کل آن:
یک قطره‌ی آب بود با دریا شد
یک ذره‌ی خاک بود با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

 

 

فلسفه خیام هیچ‌وقت تازگی خود را از دست نخواهد :

 

داد. چون این ترانه‌های در ظاهر کوچک ولی پر مغز تمام مسائل مهم و تاریک فلسفی راکه در ادوار مختلف انسان را سرگردان کرده و افکاری را که جبراً باو تحمیل شده واسراری را که برایش لاینحل مانده مطرح می‌کند. خیام ترجمان این شکنجه‌های روحیشده: فریادهای او انعکاس دردها، اضطراب‌ها، ترس‌ها، امیدها و یأس‌های میلیون‌ها نسلبشر است که پی در پی فکر آن‌ها را عذاب داده است. خیام سعی می‌کند در ترانه‌هایخودش با زبان و سبک غریبی همة این مشکلات، معماها و مجهولات را آشکارا و بی پرده حل بکند.او زیر خنده‌های عصبانی و رعشه‌آور، مسائل دینی و فلسفی را بیان می‌کند، بعد راه حل محسوس و عقلی برایش می‌جوید. بطور مختصر، ترانه‌های خیام

آئینه‌ای است که هر کس ولو بی قید و لاابالی هم باشد یک تکه از افکار، یک قسمت از

یأس‌های خود را در آن می‌بیند و تکان می‌خورد. ازین رباعیات یک مذهب فلسفی مستفاد

می‌شود که امروزه طرف توجه علمای طبیعی است و شراب گس و تلخ مزه خیام هر چه کهنه‌تر

می‌شود بر گیرنده‌گیش می‌افزاید.به هیمن جهت ترانه‌های او در همه جای

دنیا و در محیط‌های گوناگون و بن نژادهای مختلف طرف توجه شده. هر کدام از افکار

خیام را جداگانه می‌شود نزد شعرا و فلاسفه بزرگ پیدا کرد. ولی روی‌هم‌رفته هیچ‌کدام

از آن‌ها را نمی‌شود با خیام سنجید و خیام در سبک خودش از اغلب آن‌ها جلو افتاده.

قیافة متین خیام او را بیش از همه چیز یک فیلسوف و شاعر بزرگ همدوش لوکرس، اپیکور،

گوته، شکسپیر و شوپن‌آور معرفی می‌کند. اکنون برای این‌که طرز فکر و فلسفة گویندة

رباعیات را پیدا بکنیم و بشناسیم ناگزیریم که افکار و فلسفة او را چنانکه از

رباعیاتش مستفاد می‌شود بیرون بیاوریم، زیرا جز این وسیله دیگری در دسترس ما نیست و

زندگی داخلی و خارجی او، اشخاصی که با آن‌ها رابطه داشته، محیط و طرز زندگی، تأثیر

موروثی، فلسفه‌ای که تعفیب می‌کرده و تربیت علمی و فلسفی او به ما مجهول است. اگر

چه یک مشت آثار علمی، فلسفی و ادبی از خیام به یادگار مانده ولی هیچ‌کدام از آن‌ها

نمی‌تواند ما را در این کاوش راهنمائی بکند. چون تنها رباعیات، افکار نهانی و

خفایای قلب خیام را ظاهر می‌سازد در صورتی‌که کتاب‌هائی که به مقتضای وقت و

محیط یا به دستور دیگران نوشته حتی به وی تملق و تظاهر از آن‌ها استشمام می‌شود و

کاملا فلسفة او را آشکار نمی‌کند. به اولین فکری که در رباعیات خیام برمی‌خوریم این

است که گوینده با نهایت جرئت و بدون پروا با منطق بی‌رحم خودش هیچ سستی، هیچ یک از

بدبختی‌های فکری معاصرین و فلسفه دستوری و مذهبی آن‌ها را قبول ندارد، و به تمام

ادعاها و گفته‌های آن‌ها پشت پا می‌زند. در کتاب «اخبارالعلمإ باخبارالحکمإ» که در

سنه 646 تألیف شده راجع به اشعار خیام این طور می‌نویسد: « . . . باطن آن اشعار

برای شریعت مارهای گزنده و سلسله زنجیرهای ضلال بود.و وقتی‌که مردم او را

در دین خود تعبیب کردند و مکنون خاطر او را ظاهر ساختند، از کشته شدن ترسید و عنان

زبان و قلم خود را باز کشید و به زیارت حج رفت . . . و اسرار ناپاک اظهار نمود . .

. و او را اشعار مشهور است که خفایای قلب او در زیر پرده‌های آن ظاهر می‌گردد و

کدورت باطن او جوهر قصدش را تیرگی می‌دهد.» پس خیام باید یک اندیشه خاص و سلیقه

فلسفی مخصوصی راجع به کائنات داشته باشد. حال ببینیم طرز فکر او چه بوده: برای

خواننده شکی باقی نمی‌ماند که گویندة رباعیات تمام مسائل دینی را با تمسخر نگریسته

و از روی تحقیر به علمإ و فقهائی که از آنچه خودشان نمی‌دانند دم می‌زنند حمله

می‌کند. این شورش روح آریائی را بر ضد اعتقادات سامی نشان می‌دهد و یا انتقام خیام

از محیط پست و متعصبی بوده که از افکار مردمانش بیزار بوده. واضح است فیلسوفی مانند

خیام که فکر آزاد و خرده بین داشته نمی‌توانسته کورکورانه زیر بار احکام تعبدی،

جعلی، جبری و بی منطق فقهای زمان خودش برود و به افسانه‌های پوسیده و دام‌های

خربگیری آن‌ها ایمان بیاورد. زیرا دین عبارتست از مجموع احکام جبری و تکلیفاتی که

اطاعت آن بی چون و جرا بر همه واجب است و در مبادی آن ذره‌ای شک و شبهه نمی‌شود

بخود راه داد و یکدسته نگاهبان از آن احکام استفاده کرده مردم عوام را اسباب دست

خودشان می نمایند. ولی خیام همة این مسائل واجب الرعایة مذهبی را با لحن تمسخرآمیز

و بی‌اعتقاد تلقی کرده و خواسته منفرداً از روی عمل و علل پی به معمول و معلول

ببرد و مسائل مهم مرگ و زندگی را بطرز مثبت از

روی منطق و محسوسات و مشاهدات و جریان مادی زندگی حل بنماید، ازین رو تماشاچی

بی‌طرف حوادث دهر می‌شود. خیام مانند اغلب علمای آن زمان به قلب و احساسات خودش

اکتفا نمی‌کند، بلکه مانند یک دانشمند به تمام معنی آنچه را که در طی مشاهدات و

منطق خود بدست می‌آورد می‌گوید. معلوم است امروزه اگر کسی بطلان افسانه‌های مذهبی

را ثابت بنماید چندان کار مهمی نکرده است، زیرا از روی علوم خود به خود باطل شده

است. ولی اگر زمان و محیط متعصب خیام را در نظر بیاوریم، کار او بی‌اندازه مقام او

را بالا می‌برد. اگر چه خیام در کتاب‌های علمی و فلسفی خودش که بنا بدستور و خواهش

بزرگان زمان خود

دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟ 24ص

دانلود مقاله چرا حسابداری دولتی و گزارش گری دولتی جدا هستند وبایستی متفاوت باشند.

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله چرا حسابداری دولتی و گزارش گری دولتی جدا هستند وبایستی متفاوت باشند. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه و چهار چوب:
هر از گاهی ،این سوال مطرح می شود که چرا دولتهای ایالتی و محلی با اهداف عمومی (که در اینجا به آنها دولت گفته می شود )نمی توانند به راحتی از همان قوانینی که استاندارد های حسابداری برای شرکتهای تجاری در نظر گرفته است استفاده کنند. این مقاله ،توضیح می دهد که چرا دولتها نیازمند به استانداردهای جدا گانه است این مقاله همچنین برخی اختلافات بین استانداردهای دولتی که در طی بیست سال اخیر منتشر شده است را با همان استانداردهابرای شرکتها توضیح می دهد و همچنین توضیح می دهد که چرا فر آیند تنظیم استانداردها برای دولتها یک فرآیند در حال پیشرفت است .
علاوه بر توضیحات بیشتری که در مورد پرسشهای مطرح شده در خلاصه ارائه شده است ،این مقاله همچنین دارای چندین پیوست است .
پیوست( الف): یک توضیح مفصل در مورد اختلافات محیطی بین دولتها و شرکته را نشان می دهد .
پیوست( ب ):مثالهای بیشتری از استاندارد های را نشان می دهد که اختلافات بین دولتها و شرکتهای تجاری را مشخص کرده و توضیحات ما را در مورد مثالهای ارائه شده در این مقاله کامل می کند .
پیوست (س)یک دیدگاه تاریخی را در مورد توسعه استاندارد های حسابداری دولتی ارائه کرده است .
پیوست (د)اطلاعات کاملتری را در مورد مشخصات دولتهای ایالتی و محلی در ایالات متحده نشان می دهد . یک لغت نامه مختصر نیز در مورد واژه های حسابداری دولتی ضمیمه شده است که در صفحه 33 آمده است واژه های تعریف شده در لغت نامه در ابتدای هر تعریف به صورت پر رنگ نوشته شده است .
چار چوب این مقاله به مقلیسه اهداف عمومی دولت ها با شرکتهای تجاری محدود شده است . هر از چند گاهی موارد مطرح می شود که چرا استانداردهای حسابداری جداگانه برای سایر شرکته مورد نیاز است . همانند شرکتها (موسسات)غیر انتفاعی . این مقاله نه روشهای موجود برای تنظیم استانداردها برای سایر موسسات را در بر می گیرد و نه توضیح می دهد که چرا استاندارد ها ی این موسسات بایستی جداگانه تنظیم گردد.
بعلاوه دولتها در سایر کشورها می توانند خصوصیات متفاوتی با دولتها در ایالات متحده داشته باشند بنابراین این مقاله تفاوتهای بین المللی را توضیح نمی دهد .
چرا جدا بودن استانداردها ی گزارشگری حسابداری و مالی برای دولتها مطلوب است ؟
الزامات گزارشگری حسابداری و مالی بر روی نیازهای استفاده کنندگان گزارشهای مالی تمرکز کرده اند . شهروندان و نمایندهای انتخاب شده آنها همانند مجلس و سایر موسسات همانند وام دهندگان اولین استفاده کنندگان از اطلاعات موجود در گزارشهای مالی دولتی هستند . گزارشهای مالی شرکتها ی تجاری عموما به وسیله وام دهندگان شرکتهای سرمایه گزارو قانون گذاران مورد استفاده قرار می گیرد و به وسیله یک تیپ خاص از سهامداران که معادل( نماینده )شهروندان ونمایندگان انتخاب شده باشند مورد استفاده قرار نمی گیرند . نیازهای شهروندان و موسسات بالاسر بر پاسخ گویی دولت راجع به منابع در اختیارش متمرکز است و نیازهای شرکتها ی سرمایه گذار با صورت نیازهای ضروری برای تصمیم گیری جهت سرمایه گذاری اعطای وام و تصمیمات مشابه می باشد .در یک جمله عمومی پاسخ گو بودن یک مسولیت برای وکلا یا دستگاههایی است که اطلاعات مرتبط و قابل اعتماد را برای منابع تحت کنترل خود نشان تهیه کنند برای دولتهای پاسخگوی یک مسولیت دولتی است که بر مبنای آن در آمد های عمومی حاصل از شهروندان را توجیه کرده و استفاده از این منابع عمومی را توضیح دهند . اطلاعات مرتبط با پاسخگویی می توانند برای حمایت از تصمیم گیری مورد استفاده قرار گیرد اما همچنان برای شهروندان مشکل است که بدانند چه تعداد درآمد عمومی پرداخت کردهاند.
وام دهندگان نوعی استفاده کنندگان هستند که از هر نوع گزارش گری مالی و دولتی و شرکتهای تجاری استفاده می کنند البته آنها عموما به دنبال این اطمینان هستند که گردش وجوه نقد برای برآورده ساختن خدمات ارائه شده کافی است ،اطلاعات خاصی که آنها در دولتهاو شرکتهای تجاری به دنبالش هستند متفاوت است ،زیرا منابع باز پرداخت بدهی متفاوت است . بستانکاران و بستانکاران بالقوه شرکتهای تجاری به دنبال اطلاعاتی راجع به میزان در آمد های ایجاد شده هستند بستانکاران و بستانکاران بالقوه دولتها به دنبال اطلاعاتی در مورد توانایی و تمایل به دریافت در آمد های مالیاتی برای تامین مالی باز پرداخت بدهی و هزینه ها و تعهدات این فعالیتها هستند که می توانند برای منابع آنها مورد توجه قرار گیرند البته انواع خاصی از اطلاعات موجود در گزارش های مالی شرکته ی تجاری می توانند برخی از نیازهای استفاده کنندگان از گزارش مالی دولتی و سایر استفاده کنندگانی که به اطلاعات مختلف نیاز دارند را بر آورده سازند با توجه به این پاسخگویی دولتها و رنج وسیعی در منابعی که در اختیار آنها قرار دارد چنین نتیجه گیری می شود که در حالت بهینه استفاده کنندگان گزارش مالی دولتی بایستی بتوانند اطلاعات بیشتری را پیدا کنند تا به پاسخگویی به سوالات زیر به آنها کمک کنند.
• آیا توانایی دولت در تهیه خدمات نسبت به سال گذشته بهبود یافته یا بدتر شده است؟
• آیا مالیاتهای سال جاری دولت وسایر منابع برای پوشش هزینه خدمات سال جاری کافی است ؟آیا بخشی از فشارناشی از پرداخت برای خدمات جاری به پرداخت کنندگان مالیات در سال آینده منتقل خواهد شد؟
• چگونه دولت برای فعالیتهای خود تامین مالی کرده و نیاز به وجه نقد را مرتفع می کند؟آیا دولت آنقدر ظرفیت دارد که بتواند تعهدات آتی را تامین کند؟
• اولویتهای دولت به چه نحو است ؟هر کدام از منابع چه برنامه های را حمایت می کنند؟آیا دولت منابع را مطابق بودجه وسایر مقررات قانونی بدست آورده و مورد استفاده قرار داده است؟
• در حال حاضر برای توسعه های آتی چه منابعی در دسترس است و برای کاربردهای مشخص شده چه منابعی اندوخته یا مسدود شده است ؟
اختلافات عمده محیطی بین دولت و موسسات :
نیازهای مختلف استفاده کنندگان از گزارش های مالی شرکتهای تجاری نشان دهنده اختالف در شرایطی است که موسسات کار می کنند برخی از اختلافات عمده محیطی عبارتند از :
اهداف سازمانی:هدف دولت این است که با ارائه خدمات عمومی براساس اهداف سیاست عمومی شهروندان را در وضعیت مطلوب قرار داده و نگهدارد .عمده خدمات عمومی ارائه شده بوسیله دولتهای ایالتی و محلی عبارتند از:
امنیت عمومی،آموزش،سلامت،و حمل ونقل .
با توجه به دلایل دیگر دولت این خدمات را به این دلیل ارائه می دهد که انگیزه های اقتصادی برای موسسات آنقدر مناسب نیست که آنها بخواهند کیفیت و کمیت و قیمت خدمات را مطابق با سیاست عمومی انجام دهند . بر گشت سرمایه هدف دولت نیست ،به همین دلیل آنها نیاز به توسعه داشته و سایر معیارهای پیشرفت را گزارش می کنند ،معیارهای پیشرفت برای شرکتهای تجاری که قبلا توضیح داده شد ه است سود خالص درآمد برای هر سهم – برای محیط دولتی مفهومی ندارد در عوض دولتها بر روی ارائه خدماتو کالا ها به روش مفید ،موثر ، اقتصادی و مناسب تکیه می کنند.
یک گزارش مالی دولتی باید به بستانکاران ،ماجع قانونی و دفاتر کنترلی ،شهروندان وسایر سهامداران اطلاعات ضروری برای انجام تخصیص و تصمیمد گیری در مورد اینکه آیا دولت به پیشرفت های خود مطابق با اهدافش رسیده است را ارائه دهد .
در عوض ،شرکتهای تجاری بر روی سلامت کلی تاکید داشته و تنها با ان بخش از جامعه سر و کار دارند که بازده مالی حاصل از سرمایه گذاری برای سهامداران به آنها مرتبط می شود از نظر تاریخی توجه اولیه گزارش گری بر روی در آمد ها و اجزای آن متمرکز است و توجه کمتری به معیارهای غیر مالی کار آیی می شود .
منابع در آمدی:منبع اصلی در آمد برای دولت مالیات است که به صورت یک عملیات غیر اداری قانونی واجباری بین شهروندان خاص و موسسات با دولت می باشد . منبع اصلی در آمد برای شرکتهای تجاری عملیات مبادله ای اختیاری بین خریداران و فروشندگان می باشد .از آنجایکه ،تخصیص و جمع آوری مالیات عملیاتی نیست که به صورت بده و بستان دو طرفه باشد و مطابق با فر آیند که در شرکتهای تجاری انجام می شود نمی باشد ،لازم است در عملیاتی که مشمول مالیات هستند ،اصلاحات خاص حسابداری صورت گیرد . برای مثال دولتها می توانند مالیاتهای مستغلات را در دورهایکه از نظر قانونی تعیین شده است دریافت کنند . سوالی که اینجه مطرح می شود آن است که آیا دولتها بایستی مالیاتهای را بعنوان در آمد ی برای سالی که آنها را جمع کرده است ثبت کند یا آنها را به سالی که مالیاتهااعمال شده است منتقل کند . GASB این پرسش را با الزام به اینکه مالیات مستغلات بایستی به عنوان درآمد در همان دورهای که وصول شده اند ثبت کردند ،جواب داده است .
پتانسیل عمر طولانی:با توجه به افزایش مالیات و با توجه به میزان افزایش نیاز به خدمات عمومی دولتها به ندرت نقدینگی دارند با این حال احتمال کسب عمر طولانی همانند مفهوم آن برای شرکتهای تجاری نمی باشد . شرکتهای تجاری اگر برای یک دوره بلند مدت زمانی قادر به فروش کالاها یا خدمات خود به قیمتی بیش از قیمت تمام شده برای آنها نگردد از هستی ساقط میشوند بعلاوه یک شرکت می تواند در صورت تملک بوسیله شرکت دیگر نیز از کار بیفتد . صورتهای مالی شرکت های تجاری عموما با استفاده از فرض going-concem تهیه می شود ، بدین معنی که دارائیها و بدهیها نبایستی با مقادیر نقد شدن آن تنظیم گردد ،اگر چه این مفهوم پبش فرض با عمر طولانی نیست . در صورتهای مالی شرکت های تجاری ،تاکید بر روی بازیابی دارایی ها از طریق فروش فروشهای آتی و ارزش واقعی دارائی های خاص و بدهیها می باشد . در عوض توانایی دولتها به ماندن درآینده مورد تردید نیست بلکه سوالی که پیش می آید در رابطه با مناسب بودن سطح خدمات ارائه شده و توانایی بر آورده ساختن مقدار تقاضا آتی برای خدمات است در نتیجه تاکید عموما بر روی تخصیص منابع به برنامه های دولت ،تعیین هزینه خدمات (همانگونه که در بالا گفته شد)و ایجاد یک وضعیت طولانی مدت تر برای عملیات است.دیدگاه واژه طولانی تر برای عملیات دولت بر روی انحراف در عملیات متمرکز است .نه بر روی تغییرات کوتاه مدت همانند آنچه که در قیمت واقعی برخی دارائی ها و بدهیها رخ می دهد تشخیص سریع تغییرات در ارزش واقعی مجموعه دارائی ها که برای طرحهای مفید برای کارکنان کنار گذاشته می شود به صورت گزارش گری پاسخگویی برای طرحهای انتفاعی کارکنان است که این دارائیها را نگهداری می کنند. اگر چه برای کارمندان دولت امکان پذیر نیست کا بلا فاصله تغییرات ارزش خالص یا تغییرات در بدهیها بعلت تغییر در وضعیت طرح ها ی انتفاعی را تشخیص دهند . در این نوسانات کوتاه مدت می تواند باعث ایجاد یک هزینه اندازه گیری برای دوره انتفاعی کارکنان گردد که شامل هزینه خدماتی است که ممکن است برای استفاده کنندگان از گزارش مالی دولتی ارزش کمتری داشته باشند.
ارتباط سهامداران :شهروندان خاص بایستی بر اساس تصمیمات مصوب مجلس یا مراجع جمع آوری کننده مالیات ها را پرداخت کنند و همان گونه که قبلا گفته شد مالیاتی که افراد پرداخت می کنند مستقیما بابت خدماتی که در یافت می کنند نیست بنابر این دولتها بایستی یرای پاسخگویی نسبت به شرکتهای تجاری از یک استاندارد های خاصی تبعیت کند . بعلاوه شهروندان با تعیین اینکه آیا مالیات دهندگان فعلی و استفاده کنندگان از خدمات دولتی تمامی خدمات دوره فعلی را تامین می کنند یا اینکه آیا مالیاتها و هزینه استفاده کنندگان از دوره قبلی یا آتی خدمات جاری را تامین مالی می مند ،دارای اهمیت هستند .بنابراین یکی از توجهات مهم گزارش گری مالی ،تهیه اطلاعات سیستماتیک ومتناسب برای هزینه خدمت است . بعلاوه استفاده کنندگان از گزلرش های مالی ممکن است بخواهند تا ترکیب مالیات ها ،هزینه استفاده کنند،واستقراض مورد استفاده برای تامین مالی خدمات فعلی را مورد ارزیابی قرار دهند . در عوض ،چون شرکتهای تجاری در وهله اول برروی افزایش حقوق صاحبان سهام تاکید دارند ،گزارشهای مالی آنها تغییرات در سرمایه شرکت را در طی دوره فعلی نشان می دهد . بجز شرکتهایی که دارای سهام مختلف هستند سهامداران شرکتهای عمومی عموما می توانند به آسانی با فروختن سهامشان ارتباط خود را با هر شرکت تجاری قطع کنند و بهمین دلیل به ارزش فعلی وآتی سهام توجه دارند.
نقش بودجه:برای دولتهابودجه یک الزام قانونی خاص را ایجاد می کند . بودجه های دولتی نمایشی از اولویتهای سیاستهای عمومی بوده و یک مجوز قانونی برای این است که چه منابع عمومی باید هزینه گردند. در واقع ،بودجه های دولتی می تواند اولین روش باشد که بر اساس آن شهروندان و نمایندگان منتخب آنها می توانند وضعیت پاسخگویی مالی دولت و مدیریت آن را تحت نظر بگیرند. برای شرکتهای تجاری بودجه نشان دهنده یک ابزار مدیریت مالی داخلی است که بطور کامل توسط مدیریت کنترل می شود ودارای ماهیت اختصاصی است .
چگونه استانداردهای گزارش گری مالی و حسابداری نشان دهنده نیازهای مختلف سهام داران است ؟
اختلافات در نیازهای کاربران گزارش های مالی دولتی و شرکتهای تجاری در بخشهای مختلف چار چوب اصلی برای استانداردهای حسابداری و استانداردهای حسابداری اختصاصی که به وسیله FASB ، GASBتدوین شده است ،نمود پیدا کرده اند.
اختلافات در چهار چوب اصلی:
FASB ، GASBهر دو مفاهیم تنظیم صورت هارا برای اهداف گزارش گری توسعه داده اند اهداف ،هسته اصلی چار چوب کلی برای استاندارد ها هستند ونشان دهنده نیازهای مختلف استفاده کنندگان از گزارشهای مالی دولتی و شرکتهای تجاری است .در انعکاس نیازهای این سهامداران که شامل شهروندان ونمایندگان منتخب آنها است دروهله اول دولتها برروی گزارش گری مالی تاکید دارند در مورد دولتها اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیم های سیاسی داجتماعی به همان اندازه که اطلاعات برای تصمیم گیری های اقتصادی در شکل حسابداری و اهداف گزارش گری مالی موجود است ،دارای اهمیت می باشد . درانعکاس نیازها ی سهامداران یک شرکت تجاری ،که شامل سرمایه گزاران شرکت می باشد ،ودرگزارشگری مالی شرکتهای تجاری اولیه بر روی کارآیی مالی (درآمد و اجزای آن)می باشد . برای شرکتهای تجاری اطلاعات برای تصمیم گیری های اقتصادی بسیار مهم است که به صورت اهداف حسابداری و گزارشگری مالی نمود پیدا می کنند.
با شناخت این مسئله که استفاده کنندگان از گزارشهای مالی دولتی همچنین به ارزیابی عملکرد غیر مالی دولتها نیز علاقمند هستندGASBاهمیت این //////را در بیانئه شماره 1 تحت عنوان اهداف گزارش گری مالی مطرح کرده است . اهداف ،عناصر و خصوصیات گزارش گری (SEA)Sevvice effarts and accowphsh mevtدربیانئه شماره 2 GASBتحت عنوان Serice Efforts and Accomplis hments Repwting توسعه بیشتری یافته است هدف گزارش گری SEAاین است تا اطلاعات کاملتری درمورد کارایی شرکت دولتی 1 نسبت به صورتهای مالی مرسوم فراهم کرده و به ارزیابی سهامداران از وضعیت اقتصادی کارایی،موثر بودن و متغیر بودن خدمات ارائه شده کمک کنند. برای دسترسی به اهداف گزارشگری SBA،اطلاعات SBA در وهله اول بر روی اندازه گیری انجام خدمت (خروجی ها ونتایج)و اندازه گیری ارتباط بین خدمت در حال انجام و خدمت انجام شده (راندمان)متمرکز است .
از طرف دیگر ،اهداف گزارش گری مالی در شرکتهای تجاری به گونه ای است که معیارهای گزارش گری غیر مالی را شناسایی نمی کند. البته برخی از عقیده دارند که ،الزام شرکتهای تجاری به گزارش برخی معیارهای غیر مالی مفید خواهد بود ،ملاحظات رقابتی در شرکتهای تجاری می تواند مقدار اطلاعاتی را که بایستی در دسترس قرار گیرد را محدود کنند. برخی از مقادیر غیر مالی که بایستی برای استفاده کنندگان گزارش مالی ،اطلاعات مفید مرتبط با تصمیم گیری را ارائه دهند نیز ممکن است به صورت "محرمانه"تلقی شده و وضعیت رقابتی بودن شرکت را به مخاطره بیندازد.
GASBدر نظر دارد تا نه تنها عناصر صورتهای مالی را به طور کامل مشخص کند بلکه می خواهد سود آتی که دولتها تشخیص می دهند به صورت قابلیت یک دارایی در مشارکت برای ارائه خدمات عمومی و کالاهایی است که جزء وظایف دولت می باشند است دارائهایی همانند جادهها ،دادگاهها،کتابخانه ها و پارک مستقیما خدمات یا کالاهای عمومی را ایجاد می کنند. سایر انواع دارائیها ،همانند سرمایه گذاریها ،به طور مستقیم خدمات وکالاهای عمومی را ایجاد می کنند که برای استفاده از این خدمات یا کالاها پول دریافت می کنند برای شرکتهای تجاری ،سود آتی تنها زمانی بوسیله یک دارایی فراهم میشود که این دارایی یک سود اقتصادی باشد و این دارایی به تنهایی با مشارکت سایر دارایئها به طور مستقیم یا غیر مستقیم باعث تولید گردش وجوه نقد خالص درآینده گردد همانند پیشرفتهادر چار چوب اصلی سایر اختلافات نیز می تواند مشخص گردند.
اختلافات استانداردهای حسابداری:
دارائیهای سرمایه ای :همانگونه که قبلا یاد آوری شد ،دولتها اکثرا دارائیهای سرمایه ای را کسب م کنند زیرا این ظرفیت دارایی است که خدمات را برای شهروندان فراهم می کند در حالی که شرکتهای تجاری زمانی دارائیهای سرمایه ای را کسب می کنند که هدف از آنها تهیه گردش وجوه نقد درآینده باشد . بنابراین بیانیه شماره 42GASBتحت عنوان گزارش گری مالی و حسابداری برای ترمیم دارائیها ی سرمایه ای و صورتهای بیمه ،یک روش ارزیابی و اندازه گیری ترمیم دارائیهای سرمایه ای را توضیح می دهد که نشان دهنده کاهش در پتانسیل خدمتی دارایی سرمایی در نتیجه رویدایدهای ترمیمی یا تغییر در شرایط است .زیرا هدف دولت ارائه خدمات است . در عوض ،شرکتهای تجاری تغییر دارایی های سرمایه ای را با توجه به گردش وجوه نقد مورد انتظار ازآن سرمایه مورد ارزیابی قرار می دهند زیرا هدف شرکتهای تجاری ایجاد ثروت است .
• مالیات مستغلات:
ایجاد در آمد مالیات مستغلات یک رویداد مختص دولت است و همانگونه که قبلا توضیح داده شد ،استانداردهای حسابداری برای کسب مالیات بایستی نشان دهنده مالیات مستغلات بعنوان درآمد برای همان دوره و بصورت هزینه خدمات می باشد که پرداخت آن اجباری است ،بنحوی که استفاده کنندگان از صورتهای مالی دولتی بتوانند سرمایه بین دورهای را ارزیابی کنند .برای این منبع درآمد ی ،دولتها تمامی رویدادهای عمده مرتبط با نکات بالقوه شناسایی را کنترل می کنند . دولتها ،تاریخ ارزیابی ،تاریخ وضع مالیات ،تاریخ جمع آوری و دوره ای که مالیاتها پرداخت شدهاندرا منتشر می کنند.
• حسابداری سرمایه
پاسخگویی مالیاتی برای فعالیتهای دولتی با تهیه صورتهای مالی ،با استفاده از بررسی اندازه گیری جریانهای منابع مالی فعلی (اندازه گیری دقیقبلند مدت سرمایه دولتی)و یک روش اصلاح شده حسابداری ،محقق می شود . این اندازه گیری دقیق نشان دهنده کنتل و پاسخگویی در ارابطه باافزایش و پرداخت پولهای عمومی است . گزارش گری مالی برای فعالیتهای سرمایه ای دولتی به سهام داران این امکان را می دهد تا بررسی کنند که آیا منابع کافی (عموما وجه نقد سایر دارائیها دارای نقدینگی)برای تامین مالی فعالیتهای دوره فعلی وجود دارد این ارزیابی عموما برای آنهایی که مالیات را پرداخت کرده و از خدمات استفاده می کنند دارای اهمیت است .پاسخگویی مالیاتی مشخص شده است برای مثال زمانی که دولتها صورتهای مالی مبتنی بر سرمایه را تهیه می کنند که به آن نشان می دهند که آیا منبع بدست آمده و مورد استفاده قرار گرفته براساس بودجه پذیرفته شده قانونی و مطابق با سایر الزامات ساختاری یا قانونی مرتبط با تامین مالی بوده است .
بیانیه شماره 34GASBتحت عنوان صورتهای مالی اساس وتصمیم گیری وتجزیه وتحلیل مذیریتی برای دولتهای محلی و ایالتی ،دولتها را ملزم کرده است تا یک ترازنامه تهیه کرده و صورتی از درآمدها ،هزینه ها وتغییرات در مانده سرمایه را برای وجوه عمومی سایر وجوه عمده دولتی وسایر وجوه دولتی انباشته شده تهیه کرده وگزارش کنند . دولتها همچنین پاسخگو بودن را از طریق گزارش گری صورتهای مالی مربوط به وجوه امانی ،که برای گزارش دارائیها نگهداشته شده در یک تراست یا ظرفیت آژانس دولتی برای دیگران مورد استفاده قرار می گیرد ،بنابراین نمی توانند برای حمایت از برنامه های خود دولت مورد استفاده قرار بگیرند،نشان می دهند.این وجوه بعنوان بخشی از منابع در دسترس برای تامین مالی خدمات و کالاهای عمومی گزارش نمی شود ،بلکه آنها به صورت مجزا گزارش می شوند تا پاسخگوبودن دولت را در رابطه با این منابع نشان دهد.
مزایای بازنشستگی و سایر مزایای کارمندیOPBB
استانداردهای گزارش گری مالی برای باز نشستگی و OPBBبرای دولتها و شرکتها تجاری مشابه هم هستند بنحوی که آنها بر این اصل استوار می باشند که این مزایا بایستی بصورن جبران تاخیری برای خدمات کارمندان باشد و بایستی در صورتهای بر مبنای accrualبعنوان مزایایکسب شده تا قبل از پرداخت آنها مورد توجه قرار گیرند.بعلاوه هر ور سری از استانداردهای فعلی شامل باز بینی هایی برای تاخیر و استهلاک در هزینه های خدمات گذشته هستند اگر چه روشهای اندازه گیری پذیرفته شده برای استفاده از بخشهای عمومی و خصوصی مختلف هستند و انتخابهای متعددی برای اندازه گیری و نمایش وجود دارد که همگی ناشی از اختلاف شرایط و نیازهای مختلف اطلاعاتی سهامداران می باشد.
عمر طولانی دولتها،اهمیت اطلاعات مرتبط با هزینه خدمات و توجه افراد در اندازه گیری سرمایه بین دورهای همگی استانداردهای GASBدر ارابطه با تعریف مزایای باز نشستگی و طرحهای OPBBرا تحت تاثیر قرار می دهند . توجه حسابداری شرکتهای تجاری در رابطه با مزایای باز نشستگی و OPBBعمدتا به صورت حرکت به سمت اندازه گیری ارزش واقعی بازنشستگی یا دارائیهای OPBBو بدهیها می باشد .
روش حسابداری باز نشستگی برای دولتها (که برای OPBBنیز پذیرفته شده است )حسابداری را با توجه به خصوصیات سرمایه واقعی طرحهای بازنشستگی هماهنگ شده است . استانداردهای حسابداری دولتی اجازه داده است تا از تعدادی هزینه واقعی استفاده کرده و روشهای عمومی در ارزش گذاری واقعی برای اهداف سرمایه یابی که همچنین برای اهداف حسابداری accrualنیز مفید هستند ،را اصلاح کرد. این روش بر اساس تحقیقات انجام گرفته با هماهنگی از صورتهای مالی و زمانی که استانداردهای باز نشستگی توسعه یافته بودند ،شکل گرفته است . همچنانکه روش سرمایه یابی دولتی خاص مطابق با پارمترهای مبتنی بر accrualمی باشند ،شفاف بودن صورتهای مالی دولتی برای استفاده کنندگان نیز فراهم میشود . بااعمال این پارامترها بوسیله کارمندان دولت و طرحهای باز نشستگی ،این امکان فراهم می آید که هزینه ها را به صورت اعمال درصدی از فیش حقوقی برای هزینه نرمال تخصیص داد. این روش به طور موثر فشار یک برنامه مفید را در بین مالیات دهندگان مختلف ،توزیع می کند.
اختلافات بیشتر در استانداردهای حسابداری که نشان دهنده اختلاف در نیازهای استفاده کنندگان است ،بعنوان مثال عبارتند از:
1-مدل گزارشگری مالی
2-تعریف نحوه گزارشگری
3-دارائیهای فرا ساختاری تنظیم کننده خدمات
4-امتیازها و هدایا
5-تامین سرمایه برای بدهی
اطلاعات بیشتر در مورد این اختلافات در پیوست Bآمده است.

 

چرا یک نیاز مستمر برای تنظیم استانداردهای حسابداری دولتی وجود دارد؟
البته همچنانکه پیشرفتهای زیادی بوقوع می پیوندد ، نیاز به تنظیم لستانداردهای بیشتر حسابداری نیز احساس می شود. برای مثال ، موارد تکنیکی مورد بحث امروزه شامل پروژه هایی در رابطه استهلاکات و تعهدات مربوط به اصلاح آلودگی می باشد. پروژه استنتاجی به صورت پیش بینی این موضوع است که آیا استهلاکات همانند تبدیل نرخ بهره شناور به ثابت که در دولت بسیار رایج است ، در صورتهای مالی به صورت واقعی نمایش داده شده است ، آیا حسابداری خرید و فروش تامینی ( به تعویق انداختن شناسایی ارزش واقعی برخی استهلاکات خاص ) مجاز می باشد و اگر چنین است چه معیاری در حسابداری خرید وفروش تامینی بایستی رعایت گردد تا استهلاک جاری به درستی افشا گردد. پروژه مربوط به تعهدات رفع آلودگی به صورت تهیه راهنمایی در مورد اینکه چه وقایع یا شرایطی باعث ایجاد تعهد رفع آلودگی می شود و همزمان ایجاد روشی برای اندازه گیری و گزارش این تعهدات در مراحل مختلف یک کار جبرانی میباشد.
در طی سالها ، تعدادی تحقیقات و پروژه های تکنیکی بالقوه رشد کرده اند .تعداد پروژه ها در این گروه در حال حاضر به نسبت 2 به 1 بیش از موارد تکنیکی فعلی است.
• پروژه گزارشگری الکترونیکی – برای ارزیابی شدت تاثیر رسانه الکترونیکی بر ارایه اطلاعات و برآورده ساختن نیاز افراد ذینفع.
• پروژه واگذاری مسئولیتهای– برای ارزیابی اینکه آیا با توجه به استفاده از معیار "واگذاری مسئولیت " در تصمیم گیری در رابطه با نحوه گزارش فعالیتهای پیمانی،همانند طرحهای مزایای کارمندان و تهیه میزان شهریه ها ،نیازی به راهنمایی بیشر است .
• پروژه گزارشگری عملکرد مالی – برای تعیین بهترین روش برای نمایش تغییرات در ارزش واقعی در لیست فعالیتها ، صورتحساب درآمد ، هزینه ها ، و تغییرات در تراز سرمایه ، صورتحساب درآمد ، هزینه ، و تغییرات در خلص داراییهای سرمایه ای ، و لیست تغییرات در خالص داراییهای امانی.
• پروژه ادغام دولتی – برای تعیین الزامات گزارشگری مالی مرتبط با حسابداری برای پیوستها ، ترکیبها یا سایر اشکال ادغام غیر خریدی.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  32  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چرا حسابداری دولتی و گزارش گری دولتی جدا هستند وبایستی متفاوت باشند.

پاورپوینت جوایز کیفیت چه هستند ؟

اختصاصی از فی دوو پاورپوینت جوایز کیفیت چه هستند ؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت جوایز کیفیت چه هستند ؟


پاورپوینت جوایز کیفیت چه هستند ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

پاورپوینت جوایز کیفیت چه هستند ؟

تعریف : جوایز کیفیت ؛ جوایزی هستند که برای برخی نتایج حاصل از اجرای کیفیت در یک شرکت از سوی سازمان اعطاء کننده اهدا میشود ؛ معمولاً آن سازمان هیچ گونه مسئولیت یا وظیفه ای درقبال اجرای کیفیت  نداشته است .

جوایز کیفیت به چه کسانی اهدا می شود ؟

جوایز کیفیت با توجه به نوع جایزه ، یا به افراد یا به شرکت ها و مؤسسات اهدا می شود .

 

تعداد اسلاید: 15

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت جوایز کیفیت چه هستند ؟