فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره هنر فرش بافی در ایران

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله کامل درباره هنر فرش بافی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره هنر فرش بافی در ایران


دانلود مقاله کامل درباره هنر فرش بافی در ایران

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :66

 

فهرست مطالب :

عنوان                                                           صفحه

مقدمه....................................................

قدیمی ترین فرش موجود در جهان ............ 2

نمونه های نفیس فرش ............................3

بزرگ ترین فرش جهان.............................. 4
عمر مرمت........................................ 9

. "مرمت فرش دستباف.............................. 13

دو گره.......................................... 13

دو گره سوزنی ................................... 14

گره نخودی ...................................... 15

گره پنجره‌ای..................................... 16

انواع پود ...................................... 17

مرمت فرش دستباف ................................ .18

کمک به عملیات تکمیلی فرش ....................... 18

لوازم مورد نیاز جهت مرمت فرش دستباف............. 19

آماده سازی فرش ................................. 21

نکات ایمنی ..................................... 21

حفظ و نگهداری فرش دستبافدار کشی ................ .28

رسان غیر زنده .................................. ..31

 مواد آلوده کنندة هوا........................... 33

    گرما و رطوبت.................................. 34

عوامل آسیب رسان زنده.................................35

رفوگری و ترمیم فرش و عملیات تکمیلی آن........... 38

دار کشی......................................... 39

    سوختگی قسمتی از فرش .......................... 41

    در مورد آسیب دیدگی نوع کم (آسان - درجه سه).... .41

    آسیب دیدگی نوع متوسط (درجه دو)................ .42

    آسیب دیدگی زیاد (سخت - درجه یک ) ............. 42

دار کشی......................................... 46

 فرش ماشینی یا دستباف ؟......................... .47

درباره فرش...................................... 50

چگونه از فرش نگهداری کنیم....................... 51

آموزش / بهداشت حرفه ای در کارگاه های قالی بافی.... ..52

بهداشت محیط کارگاه.............................. .56

 

مقدمه

نزد ایرانیان فرش یکی از جلوه‌های منحصر به فرد به شمار می‌رود. شماری از فرش‌های دست بافت ایرانی، درزمره‌ی برجسته ترین آثار هنری آفریده شده به دست بشر هستند. امروزه علیرغم بازار رقابت شدید، مشغله‌های دنیای جدید و دغدغه‌های جهان صنعتی، چه در ایران و چه در خارج از ایران، نام ایران با نام فرش گره خورده است. خانه‌ی یک ایرانی بدون فرش، خانه‌ای بی روح و خالی جلوه می‌کند و این نمونهای کم نظیر و پیوند یک قوم با هنر ملی خود است. این نوشته بر آن است تا مختصری از تاریخچه فرش در ایران را مرور کند و شماری از آثار برجسته و ماندگار فرش ایران را معرفی کند.
تاریخ شروع بافت فرش، به درستی معلوم نیست و ضمناً مشخص نیست که بافت فرش از کدام منطقه شروع شد. قدرمسلم این است که ایرانیان از جمله اولین اقوامی هستند که بافت فرش را شروع کرده اند. در واقع تبحر منحصر به فرد ایرانیان امروز، در امر فرش بافی دستاورد بیش از 2500 سال تلاش و تجربه در این زمبنه است. ردیابی تاریخ فرش در ایران، به مثابه مطالعه ی مسیر رشد و بالندگی فنی یکی از بزرگترین تمدنهای جهان است.
شواهد حاکی از آن است که فرش برای مقاصد صرفا کاربردی نظیر حفاظت خانه ی روستاییان از سرما و نم به وجود آمد و کم کم راه خود را به عنوان یک اثر زینتی و نشانه ای از تحول در خانه های اشراف و اعیان باز کرد. اولین نشانه های کاربرد فرش به عنوان یک اثر زیستی مربوط به حدود 800 سال قبل از میلاد مسیح می باشد.
دوره ی شکوفایی هنر فرشبافی در ایران، مقارن حکومت صفویان (حدود قرن 15 و 16 میلادی ) و به خصوص دوران شاه طهماسب و شاه عباس می باشد. فرشهای بسیار نفیس و ارزشمندی از این دوران در موزه های سراسر جهان بیادگار مانده است. تحول عمده ی صشنعت فرشبافی در قرون چهاردهم و پانزدهم میلادی در ایران و ترکیه آغاز شد و سپس دامنه ی آن در قرن شانزدهم به هند و در قرن هفدهم میلادی به چین رسید. در آمریکای شمالی برای اولین بار فرش دست بافت در سال 1861 در نمایشگاهی در فیلادلفیا در معرض دید عموم قرار گرفت. تأثیر این نمایشگاه در مردم به اندازه ای بود که یک تاجر آمریکایی تمام فرش های نمایشگاه را خرید و اوّلین خرده فروشی فرش را در آمریکای شمالی راه اندازی کرد.

قدیمی ترین فرش موجود در جهان

به نظر می رسد که قدیمی ترین فرش موجود در جهان، فرشی باشد که در سال 1949 توسط باستان شناسان اتحاد جماهیر شوروی سابق در سیبری و در نزدیکی مغولستان کشف شد. این فرش حدود 2500 سال در زیر یخ مدفون بود و بهمین دلیل به نحو حیرت انگیزی از تخریب در امان مانده است.
بسیاری از باستان شناسان بر این عقیده اند که محل بافت این فرش در ایران بوده است، گرچه تردیدهایی نیز در این مورد وجود دارد. این فرش در ابعاد 1.5
x1.8 متر مربع می باشد و با گره های موسم به گره ترکی بافته شده است.
طرح فرش شامل تکرار نقش هایی در وسط، همچون موزاییک است که با نقش های اسب، آدم و گوزن در حاشیه تزیین شده است. این فرش دارای حدود 29 گره در هر سانتی متر مربع است. از فن آوری پیشرفته ای که در بافت این فرش بکار گرفته شده، می توان نتیجه گرفت که صنعت فرش بافی یرای مدت زمان قابل توجهی قبل از تاریخ بافت این فرش، رایج بوده و رشد و نمو یافته است.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره هنر فرش بافی در ایران

دانلود تحقیق خاستگاه مکتب اصفهان در هنر فرش ایران

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق خاستگاه مکتب اصفهان در هنر فرش ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق خاستگاه مکتب اصفهان در هنر فرش ایران


دانلود تحقیق خاستگاه مکتب اصفهان در هنر فرش ایران

هدف مقاله: طبقه بندی و شناخت فرش های دوران صفوی

خاستگاه مکتب اصفهان ناشی از دو مکتب قبل از خود است:مکتب تبریز ( در زمان شاه اسماعیل صفوی و شاه تهماسب صفوی) و مکتب تیموریان ( در زمان تیموریان) که این همه زیبایی،هنر و ذوق یکجا پس از سال 1006 با آمدن شاه عباس به اصفهان روی آورد. به این ترتیب شاه عباس اول وجانشینان وی وارث هنرهای کاملا بالغی شدند که بین هنرمندان ایرانی در مدتی بیش از یک قرن پیشرفت شایسته ای کرده بود ولی استمرار و تکامل افزون تر این هنر معطوف به ایجاد ثبات سیاسی در کشور،علاقه داشتن مفرط به هنرهای صناعی و اسلامی با پشتوانه مذهب تشیع توام با حمایت از هنرمندان وتجارت و ارتباط آن با دنیای خارج به ویژه اروپا داشت.

از این رو،اصفهان نه تنها از نظر تاسیسات شهری و ساخت ابنیه ومساجد به عنوان یکی از بزرگ ترین شهرهای اسلامی قلمداد گردید بلکه به علت تجمع هنرمندان،دانشوران،جهانگردان و سفرنامه نویسان در این شهر به محل و مکتبی تبدیل گشت که بعدها به راه و رسم و سبکی که از خود باقی گذاشت به «مکتب اصفهان» اشتهار یافت.(1)

رویکرد مکتب اصفهان در قالی بافی ایران

این رویکرد با ایجاد کارگاه های بافندگی بزرگ و متمرکز مواجه بود که به موجب آن دگرگونی های کمی و کیفی به همراه داشت. دگرگونی مذکور علاوه بر اینکه در شکل،اندازه و ظاهر فرش ها تاثیر گذاشت تغییراتی در مواد و مصالح فرش هم ایجاد کرد.زیرا اولا بافت فرش های بزرگ پارچه و گران قیمت در خور کاخ ها و تالارهای شاهی و اعیان و اشراف از این به بعد رایج شد.ثانیا از ابریشم و مفتول های زرین و سیمین در برخی از بافته ها استفاده گردید که به حشمت و جلال فرش افزود. به تبع این تحول بنیادی،نقش و نگار فرش ها هم بی تاثیر از این تحول نماند.نقش مایه های سنتی و هندسی جای خود را به طرح ها و نقشه های پیچیده اسلیمی و گردان دادند و سبک طبیعت گرایی " naturalism" به نحو کامل خود نمایی کرد.موضوع مهم در این مکتب فراموش نشدن هیچ یک از طرح ها و نقش مایه های باستانی نظیر: بوته،درخت،شاخه،باغ،گلدان و انواع گل ها و برگ ها است حتی نقش مایه «نیلوفر آبی» عهد ساسانیان با اندکی تغییر به نام «گل شاه عباسی» بسیار معروف و فراگیر شد و تا امروز ادامه یافت.

مشهور ترین نگارگر در بار شاه عباس،رضا عباسی بود که او را نباید با علیرضا عباسی خوش نویس همین دوران اشتباه کرد.طرز کار رضا عباسی و سبک و سیاق نگارگری های وی الهام بخش طراحی فرش همین دوره بوده است زیرا در کارهای رضا عباسی و چهره سازی های او حرکات و وجنات چهره ها کاملا ضبط شده است به همین روال در طراحی فرش هم در این دوره ارتباط بین طرح فرش و هنرهای کتاب آرایی کاهش یافت. در عوض پیکره سازی و تزئینات آن افزون گردید.رضا عباسی و نگارگرانی که از او پیروی می کردند همچون معین مصور،محمد یوسف و محمد قاسم سبکی متفاوت ابداع کردند. بدین ترتیب شیوه رضا عباسی چنان مورد استقبال قرار گرفت که مکتب اصفهان در زمان شاه عباس اول با نام رضا عباسی مترادف گردید.(2)

در این دوران سیاحان و جهانگردان بسیاری به ایران و پایتخت آن،اصفهان آمدند و در سفرنامه های خود به زیبایی و عظمت آن و همچنین از وجود کارگاه های قالی بافی سخن گفته اند.

دلاواله "Della valleh" جهانگرد معروف ایتالیایی دو بار به اصفهان مسافرت کرد وی فریفته این شهر بود و آن را از زیباترین شهرهای دنیا می دانست. او در سفرنامه اش راجع به نگارگری های دیواری که با ورقه های طلا در اصفهان زینت گردیده است مطالب دل انگیزی نوشته است.(3) وجود این دیوارنگاری های طلایی به ویژه در کاخ عالی قاپو اصفهان شاید موجبی بوده است که آن همه فرش های بافته شده با مفتول های سیمین و زرین زمان شاه عباس خلق شوند.شاه عباس دراصفهان وچند شهر دیگر از جمله استرآباد،شیروان،قره باغ،کاشان ،گیلان و مشهد کارگاه های قالی بافی دایر کرده بود ودستور داده بود هر کانون بافت فرش باید فرش را به شیوه خود ببافد تا ویژگی های اصالتی و هنری فرش حفظ شود.(4)

ژان شاردن "Jean chardin" جهانگرد فرانسوی در سفرنامه خود محل کارگاه های شاهی را در شهر اصفهان واقع در جنوب کاخ عالی قاپو پشت میدان بزرگ نقش جهان می داند.وی می نگارد بافندگان خواه در کارخانه شاهی کار بکنند و خواه در خانه های خود.اما به هرحال،سرکارگران شاهی مرتب به کار ایشان نظارت داشتند. نامبرده یاد آور می شود که در کارگاه های شاهی تنها برحسب دستور قالی یا چیز دیگر بافته می شد از این رو کارگران وقت داشتند که به سفارش مردم عادی نیز کار کنند.پشم مورد نیاز کارگاه های شاهی از گله های شاه در اکناف کشور فراهم می کردند و ابریشم از گیلان و کاشان به دست می آمد.(5)

کروزینسکی "krusinski" کشیش لهستانی که از 1116 تا 1142 هجری در ایران می زیست درباره این کارگاه های شاهی می گوید که نه تنها آنچه مورد نیاز دربار و درباریان است تولید می کنند بلکه به میزان بسیار بر ثروت خزانه شاهی می افزایند.زیرا گران بها ترین پارچه ها و قالی های ابریشمین زربفت و سیم بفت کشتی کشتی،همراه سوداگران دولتی برای فروش به اروپا و از آن هم بیشتر به هندوستان فرستاده می شود.(6)

شهرت فرش هایی که تحت تاثیر مکتب اصفهان بافته شد سوای کیفیت برتر بافت آن که حاصل دقت و مهارت بافندگان واستادکاران است از کمال رنگ آمیزی هم برخوردار است.راجر سیوری " Rager Sauory" پژوهشگر ایران شناس که تحقیق گران قدری درباره تاریخ صفوی به انجام رسانده است از موضوع رنگ فرش ایران در این دوران غافل نبوده است او می گوید:رنگ های اصلی آبی (لاجوردی و نیلی)،قرمز (لاکی و حنایی) از یادگارهای دوران صفوی و بهتر است گفته شود نمونه های همکاری نقاشان با این صنعت است.هنرمندان تصویرگر تا پیش ازقدرت یابی صفویان در مراکز هنری و شهرهای مختلف روزگار می گذراندند و استعداد بی همتای خود را در زمینه رنگ و طرح بر صفحات کتاب ها و پرده های نقاشی آشکار ساخته بودند.این بار تجربه و توان خود را در اختیار استادان بافنده فرش گذارده وبدین گونه فرآورده های پایداری به وجود آمد که توانست به بازارهای جهان راه یابد و پایه های یک اقتصاد سازنده را در کشور فراهم سازد.(7)

جهانگرد انگلیسی به نام ریشارد هکلوت Richard Hakluyt"" که در عصر صفویان می زیست در کتاب خود به نام « جهانگردان» در نامه ای به یکی از بازرگانان هم وطن خود می نویسد:« در ایران فرش هایی از پشم زبر که در اطراف دارای رشته های نخی است خواهی دید این فرش ها بهترین انواع فرش عالم و رنگ آن بهترین و زیباترین رنگ هاست. تو باید به این کشور بروی و به انواع وسایل باید متوسل بشوی تا بتوانی از مردم آنجا طرز رنگ کردن [خامه] قالی را یاد بگیری زیرا این ها به طوری رنگ شده که باران و سرکه و شراب در رنگشان تاثیر نمی کند وچون تو این علم را از آن ها آموختی به اسرار آن دست یافتی خواهی توانست در رنگ کردن قماش آن را به کار بری و به دوام آن اطمینان داشته باشی.(8)

در زمینه رنگ و رنگرزی در زمان شاه عباس شاردن در سفرنامه اش زیر عنوان رنگرزان و صباغان می نویسد: صنعت رنگرزی در ایران بیشتر از اروپا توسعه و ترقی یافته است چون رنگ های این کشور دارای روشنی و جرم بیشتر می باشد و چندان زود زایل نمی شود.(9)

در زمینه مواد اولیه قالی بافی ژان باتیست تاورنیه "Tavernier" بازرگان فرانسوی که در زمان شاه عباس به ایران سفر کرده است پشم ایران را بهترین پشم می داند و از آن با صفت های «بسیار زیبا،نادر و قیمتی» یاد می کند و افتخار می کند که برای اولین بار آن را به پاریس صادر کرده است.(10)

در زمان شاه عباس فرش به عنوان بزرگ ترین کالای تجاری شناخته شد و تولیدات فرش تنها محدود به استفاده دربار نبود بلکه این کالای هنری برای فروش به اروپا و هندوستان صادر می گردید و سود سرشاری را نصیب خزانه شاهی می کرد.گزارش برخی از سفرنامه نویسان موید این موضوع است.

طبقه بندی فرش های شاه عباسی مکتب اصفهان

شناخت علمی فرش های نفیس تاثیر  پذیرفته از مکتب اصفهان که بین سال های 1006 تا 1135 هـ.ق در ایران به ویژه در اصفهان بافته شده است مستلزم نوعی گروه بندی و طبقه بندی از این فرش هاست. اصولا  عمل دسته بندی و طبقه بندی فعالیتی ذهنی و امری انتزاعی است. بدین معنی که ذهن انسان به طور طبیعی بین اشیای پیرامون  خویش شباهت ها و تفاوت هایی می بیند و آن ها را به خوبی براساس تشابهات و تفاوت هایی که دارند با هم مرتبط یا از هم متمایز می سازد.

ناگفته پیداست انتخاب «ترتیب تاریخی» که ضمنا در داخل یک «منطقه جغرافیایی»  سامان یافته باشد بهترین نوع روش طبقه بندی این نوع گزینه ها است ولی چون فرش هایی که دارای کتیبه باشد بهترین نوع روش طبقه بندی این نوع گزینه ها است ولی چون فرش هایی که دارای کتیبه ـتاریخ» هستند بسیار اندک اند و از طرفی چون محل بافت برخی بافته ها در ابهام است بدین جهت الزاما روش این طبقه بندی براساس سه گروه به شرح زیر قرار می گیرد:

گروه اول-براساس محوریت «طرح و نقش»

اساس این گروه،طرح و نقش فرش هایی است که در این دوران بافته شده اند.طرح های:گلدانی،جانمازی،لچک و ترنج،درختی،باغی،حیوان دار،شکارگاه و بندی از اهم آن ها است.هریک از طرح های مذکور به زیر مجموعه هایی مانند،یک طرفه،دوطرفه،سراسری،تکراری،کتیبه دار،ستون دار،ترنج دار،قندیل دار،طره دار،حیوان دار و... تقسیم می شوند.چون ذکر یکایک این طرح ها همراه با تشریح ویژگی ها و اوصاف آن ( که همگی قبل از زمان شاه عباس وجود داشته است) خارج از مجال و فرصت این مقاله است بدین جهت در این گروه فقط به ذکر معروف ترین طرح زمان شاه عباس (معروف به طرح اصفهان یا لچک و ترنج شاه عباس) که پایه  اساسی و شاخصه مکتب  اصفهان است اکتفا می شود.

طرح لچک وترنج شاه عباسی یا طرح اصفهان

این طرح در اساس از لچک و ترنج و ترکیب گل و بوته های معروف به شاه عباسی و شاخه و برگ و گاهی نگاره های اسلیمی و ختایی تشکیل شده است و بر روی نقش ترنج تکیه فراوان می شود.

فرش های شاه عباسی انواع زیادی دارند از جمله:شاه عباسی ترنج دار،شاه عباسی ترنجی طره دار،شاه عباسی تصرفی،شاه عباسی حیوان دار،شاه عباسی لچک و ترنج،شاه عباسی شیخ صفی و انواع دیگری که خود زیر مجموعه طرح های مذکور قرار می گیرند.

اصولا «ترنج» نگاره قراردادی است که در میان نقش مایه های فرش جای ویژه دارد. در درون،ترکیبی از آذینه های شاه عباسی و در اساس برگ،گل و اسلیمی است.در شکل کلی خود:چهار گوشه،لوزی،بیضی، یا گرد،همچون خورشید یا ستاره و گل های چندپر است.در تصویر شماره یک عمومی ترین طرح شاه عباسی لچک وترنج (یا طرح اصفهان) نشان داده می شود.(12)

این فرش که در دوران معاصر در شرکت فرش بافته شده است واجد چهار قرن سابقه تاریخی است.امتیاز این قالی به شاخ و پیچ های بسیار ظریفی است که در متن لاکی روناسی آن نمودار است و منحصرا در فرش های ممتاز نظیر آنها را می توان یافت.زمینه ترنج تو در تو وسط سرمه ای است و با هشت قاب در متن لاکی تداخل یافته و به ترنج «هشت پر مداخل» موسوم است. این ترنج با واسط دو گل شاه عباسی به سر ترنج ها می پیوندد.زمینه حاشیه بزرگ سرمه ای است و با گل های شاه عباسی زینت یافته است.از این نقشه که اصل طرح اصفهان را نمایش می دهد با تغییرات و ترکیبات دیگری نه تنها در اغلب شهرهای ایران بلکه خارج از کشور در هندوستان و پاکستان (اگر به کذب نام دیگری بر آن نگذاشته باشند) می بافند.

در طرح اصفهان معروف ترین گل،گل شاه عباسی است که ممکن است در طرح های دیگر از آن استفاده شود. در تصویر شماره 2،گل شاه عباسی نشان داده می شود(13) که تحول یافته نیلوفر آبی زمان ساسانیان است.گل شاه عباسی به صورت گل های چهار پر،هشت پر،چند گل بر یک بوته،تنها و یا پیوسته به اسلیمی و ختایی تزیین یافته است.گل های شاه عباسی در ابتدا ریز بود ولی با گذشت زمان بزرگ تر شد و هر با نوآوری،در دسته ای از نقش ها چهره ای تازه به خود گرفت در طرح های اصفهان به طور معمول همراه گل های شاه عباسی به ختایی نیز بر می خوریم و در ترکیب گل های شاه عباسی و ختایی،ختایی همچون ریسمانی به نظر می رسد که این گل ها را به آن بسته اند.(14)

گروه دوم-براساس محوریت «تلقی نادرست»

در این گروه فرش هایی که نام گذاری آن ها بر مبنای «برداشت و تلقی نادرست» بنا به دلایلی که القاء کننده معنی یا محلی خاص بوده است صورت گرفته است مانند پلونزی،پرتقالی و هندی که ذیلا توضیح داده می شود:

الف-فرش های معروف به پلونزی (لهستانی):

گونه ای از فرش های ابریشمی پر جلوه ترکیب شده با مفتول های سیمین و زرین که بیشتر در عصر شاه عباس اول و دوم و شاه صفی در اصفهان و کاشان بافته شد و چون کشور لهستان از نخستین مشتری های خرید آن بود به غلط به نام «لهستانی» معروف گردید.این فرش ها گروه بزرگ (بین دویست تا سیصد تخته فرش) را تشکیل می دهند که با رنگی ملایم با نقوش گل و بوته و شاخ و برگ پیچان طراحی و بافته شده اند.در سال 1878 میلادی چند تخته از همین فرش های زربفت ابریشمی متعلق به دربار چارتوریسکی "Court of Czartoryski  " در نمایشگاه بین المللی پاریس به نمایش گذاشته شد.این فرش ها هم اکنون در موزه شهر کراکور "Krakow Museum  " نگهداری می شوند.در کارت شناسایی این فرش ها محل بافت آنها لهستان قید شده بود و از آن تاریخ این گروه از فرش ها به نام فرش های لهستانی " Poloainse Carpets " معروف شده اند.این نام گذاری غلط به این علت بود که تصور می شد این گونه فرش ها در لهستان بافته شده اند،چون لهستان در قرن هفدهم محل تولید و بافت فرش بود و همچنین در قرن هجدهم شمال و منسوجات ابریشمی زربفت در کارگاه مازارسکی " Mazarski " واقع در اسلوچ " Sluch " تولید می شد.این تصور غلط تا 1912 میلادی همچنان پابرجا بود.در این سال،تعدادی از فرش های لهستانی در نمایشگاه بزرگ مونیخ به نمایش در آمد که ایرانی بودن آن ها توسط پرنس رو پرشت "Ruppercht Prince " مسلم شده بود؛ زیرا مدارک بسیار مستند نشان می داد که این چند تخته فرش به سفارش سیگیسموند واسا "Sigismund Wasa  " در اوایل دهه اول قرن هفدهم میلادی در ایران بافته شده و به عنوان جهیزیه ازدواج دخترش،آناکاتارینا "Anna Katharina  " با فیلیپ ویلیام "Philip William,Elector Palatine of the Rhine  " به آلمان آمده و سپس به دربار ویتل باخ " " House of Wittlelsbachبه

شامل 15 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق خاستگاه مکتب اصفهان در هنر فرش ایران

پکیج نمای ساختمان

اختصاصی از فی دوو پکیج نمای ساختمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پکیج نمای ساختمان


پکیج نمای ساختمان

این پکیچ دارای بیش از 600 تصویر با کیفیت از نمای ساختمانها و پلها در سراسر دنیا میباشد که مورد توجه معماران و دوستداران هنر میباشد که در یکجا جمع آوری شده است .شما در این پکیج نمای بسیاری از ساختمانهای معروف دنیا را خواهید داشت که شاید تا کنون ندیده باشید.


دانلود با لینک مستقیم


پکیج نمای ساختمان

اهمیت جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی

اختصاصی از فی دوو اهمیت جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اهمیت جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی


اهمیت جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی

اهمیت جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 31

 

 

 

 

مقدمه

در شرایط حساس کنونی، و با توجه به احیاء معاونت پرورش در وزارت آموزش و پرورش که قطعاً قبل از آن با حذف امور تربیتی جایگاه هنر هم در آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شده بود، ولی تصمیم انقلابی دولت نُهم که جاری و ساری ساختن صدقة جاریة شهیدان رجائی و باهنر را به همراه داشت قطعاً با طرح مقولة هنر و آفرینشهای هنری که بطن، و اساس و پایة فعالیتهای امور تربیتی به حساب می آید در سطوح مختلف تحصیلی و در جامعه انقلابی ما تبدیل به مسئله ای فوری و فوتی گردیده که شاید پس از گذشت چندین سال از تعطیلی و به دست فراموشی سپرده شدن امور تربیتی این تنها فرصت تاریخی بسیار مغتنم و عزیزی باشد برای پرداختن به هنرآموزی و پرورش ذوق و استعداد فرزندان کشور و آشنایی آنان با میراثهای گرانبها و ارزشهای معنوی والا و انقلابی که ریشه در اندیشه های ناب و روح بخش معمار بزرگ انقلاب و مردان بزرگواری همچون شهیدان رجائی و باهنر و هزاران شهید گلگون کفنی که زیباترین جلوه های هنر را با ایثار جان خود به نمایش گذاشتند و برماست که امروز با برافروخته و شعله ور شدن مجدد چراغ نورانی و فروزان امور تربیتی بتوانیم آنگونه که بایسته و شایسته انقلاب اسلامی می باشد و با بهره گیری از هنر این چراغ را نورانی تر و فروزان تر از گذشته نگاه داریم و بر غنای هنر در توسعه فعالیتهای آن بیافزاییم.

چرا که هنر حدیث شریف زندگی دیروز است که امروز هم می تواند صدر اسرافیلی باشد برای قطع وابستگی های ناخواسته ما، زیرا آنچه از این صبح عالمتاب باقی است می تواند تکیه گاهی استوار و مطمئن برای تحرک و پویایی و خلاقیت و سرافرازی باشد و مطمئن هستم که با توجه به تغییر و تحولاتی که امروزه در صحنه علمی دنیا به وقوع پیوسته بگونه ای که عصر امروز را عصر انفجار دانش و اطلاعات و تکنولوژی نام نهاده اند.

تکنولوژی نهفته در هنرهای اصیل و سنتی برگرفته از ارزشهای اصیل و والای انسانی ریشه دار در فرهنگ ارزشمند و ناب انقلابی و اسلامی ما می تواند پایه و اساس خودکفایی باشد چرا که هنرهای اصیل سرچشمه ای خدایی دارند و در حقیقت همان «بار امانتی» است که حضرت احدیت به آدمی عنایت فرموده است.

تصور بنده این است که این مقدمة هر چند مختصر می تواند زمینه ای باشد برای توجه جدی تر به مسئله هنر و نقش آن در توسعه فعالیتهای امور تربیتی چه در مقطع ابتدایی که پایگاه و زیربنای هر آموزشی است و چه در مقاطع آموزشی دیگر به هر حال آنچه مسلم است جایگاه هنر و حاصل آن در دیروز و امروز، در دنیای شتر و کاروانهای قدیمی یا دنیای اطلاعات و ارتباطات و موشک و... یکی است زیرا که آموزش هنر، باروری و شکوفایی احساس و ذوق است و هر جامعه ای که آن را نادیده بگیرد به طور یقین گرفتار عواقب سوء آن خواهد شد شواهد گوناگون، نشان می دهد که هنر و تربیت، موازی و هم جهت می باشند و راهی مطمئن و ارزشمند برای انتقال مفاهیم پیچیدة دینی، اخلاقی، ارزشی و معنوی آنهم با روشهای جذاب، عمیق و آرام و ژرف که نهایتاً تبدیل به پایه ای محکم برای پرورش انسانهای متعالی و متکامل که روند تعلیم و تربیت را به طوری صحیح و اصولی پیموده و به عالیترین اهداف غایی و آرمانی نظام تعلیم و تربیتی ما که همانا چیزی نیست جز قرب الی الله نائل گردند و در پایان این مقدمة نسبتاً طولانی، آنرا با سخنی از آلبرت اینشتین به پایان می برم ایشان می فرماید:


دانلود با لینک مستقیم


اهمیت جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی

دانلود مقاله کامل درباره هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله کامل درباره هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)


دانلود مقاله کامل درباره هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :22

 

بخشی از متن مقاله

پیشگفتار

به رغم کنکاش‌های پیگیر و مداوم هنرمندان ایرانی در دوران معاصر، دستاورد منسجم و جامعی که بتواند الگوی زیبایی شناختی خاصی را به گستره هنر امروز ارائه کند پدید نیامده است. این نقصان ریشه در نارسائیهای متفاوت دارد. یکی از نارسایها، دنباله‌روی‌ها و الگوبرداریهای ناسنجیده چه از هنر غالب جهان بصورت (هنر وارداتی) و چه از هنرهای سنتی می‌باشد که نتوانستیم در روند اقتباس هنر موفق باشیم و علت مهمتر از آن فاصله گرفتن- و شاید فراموش کردن (بیان تصویری) بعنوان ساختار منسجمی که با کار بست ماهرانه رنگ و نقش شکل می‌گیرد باعث شد که نه تنها در ابداع هنری به نوزایی واقعی هنر تصویری ایران دست پیدا بکنیم بلکه موجب تقلیل آن به روش‌های التقاطی که بهتر بود «نوشته» شود تا «تصویر» گردد.

در پایان این پیشگفتار از استاد دکتر علی رجبی که زحمت تدریس واحد نگارگری ایرانی را متحمل شدند، سپاسگزاری می‌نمائیم.

مقدمه

امروزه میان آنچه تصور می‌کنیم که به آن باور داریم و آنچه احساس می‌کنیم چنان دوگانگی پدید آمده است که نه تنها ما را به ترکیبی تازه و یا آفرینش بدیع رهنمون نمی‌کند بلکه به لحاظ روانی (اسکیزونیک) نیز درما ایجاد کرده است. این دوگانگی بیمارگونه، حاصل کشمکشهای دو وجه متناقض درونی در تقابل با وضعیت کنونی جهان می‌باشد. جهانی با رویکرد همسان‌سازی فرهنگها به نام «دهکده جهانی» جهت‌گیری تفکر «علمی- تکنیکی» که در آفرینش آن شراکتی «همسان با عدم» داشته‌ایم. این نوع خاص شراکت - اجبار که ما در آن نه تفکر علمی- صنعتی را آفریده‌ایم و نه نتایج آن را تصور کرده‌ایم و حتی زمان آن را هم نداشته‌ایم که خود را به شیوه‌های جدید «زندگی» و «احساس» تطبیق دهیم، ناخواسته همزمان را نیز در وضعیت «فترت» قرار داده است.

وضعیتی خاص که هم کورمالانه «هویت خاص» خود را می‌کاود و «خاطره قومی» در سینه نهان دارد و به قول حافظ «بانگ جرسی» را می‌جوید و هم مکمل آن در اندرون جغرافیای اندیشه غالب هضم می‌گردد و شکل تمدن محلی با پوسته بسیار سطحی «فولکور» می‌گیرد. در این دوران خاص می‌باشد که صحبت از شاعران و اندیشمندان قومی بسیار بغرنج می‌باشد.

و حتی شرایط خاص این دوران با شرایط «عسرت» شایع غرب که اساسی‌ترین جلوه آن در کلام «خدا مرده است» نتیجه و انعکاس می‌یابد فرق می‌کند چرا که ما در وضعیت غیبت کلی خدا و زندگانی تقلیل یافته به عدم، قرار نگرفته‌ایم که غیبتش موجب یک تجربه تازه معنوی بشود.

پس در کجائیم؟

از یک سو به نظر می‌رسد که دید شاعرانه ما از گیتی در دیاکلتیک با ایده‌های علمی تکنیکی غالب ناهمخوان، شکننده جلوه می‌کند. و از سوی دیگر بدون توسل به تعصب قومی نیک می‌دانیم که کمتر و شاید هیچ زبانی در برابر ظرفیت و رسایی شاعرانه زبان فارسی یا رای ایستایی ندارد، حماسه فاخر و موزون با رویکرد اساطیری و مضمونهای راز آمیز فردوسی، امواج سیل‌آسای افاضات عارفانه و درویش سلکانه مولوی و واژه‌های روح گونه حافظ و دیگران همگی شاهد این مدعا ‌می‌باشند.

پس آیا میراث ما قادر است جریان حوادث را اصلاح کند و ما را در این سیر گفتمان شریک سازد و مأمنی برای زندگی درونی ما تامین نماید؟

از این جهت در این مختصر ضمن توجه به میراث قومی در هنر، امروزه، روند اقتباس دو گرایش «سنتی» و «سنتگرایی نو» به رویکرد متقابل ادبیات و تصویر در نگارگری ایران توجه کردم و شاخصهای تصویری ایران را در زمان اوج نگارگری این مرزبوم به اختصار تحلیل نمودیم که چگونه «واژه‌ها» به «تصاویر» استحاله می‌یابد و با اینکه در ارتباط و پیوند نزدیک به عناصر فرامتنی چون ادبیات، فلسفه می‌باشد به واقعیت تصویری نهفته در فضای دوبعدی وفادار می‌ماند.

روش پژوهش در این جستجو بصورت کتابخانه ای بوده است. و در کنار این کنکاش، جمع‌آوری مطالب و کنجکاوی اینجانب از مباحث کلاس بوده که از محضر شما استفاده نموده‌ام اما با اینهمه تلاش نیک می‌دانم که اینگونه پژوهش باید در بین هنرمندان با نگاه کاربردی رونق پیدا کند تا تاثیر فرهنگی و هنری خود را بگذارد.

روند اقتباس و ابداع هنر امروز از خاطره قومی

به رغم کنکاشهای پیگیر و مداوم هنرمندان ایرانی در دوران معاصر، دستاورد منسجم و جامعی که بتواند الگوی زیبایی شناختی خاصی را به گستره هنر امروز ارائه کند پدید نیامده است. دلایل متفاوتی چون کمبودهای ناشی از نهادینه نشدن پدیده هنر نو در جامعه ایران، تغییرات سیاسی، سیاست‌گذاریهای دولتی و تحمیل سلیقه سوداگران بر جوشش درونی هنرمند از این موارد می‌باشند. و مهمتر از اینها دنباله‌رویها و الگوبرداریهای ناسنجیده چه از هنر غالب جهان بصورت هنر وارداتی و چه از هنر سنتی موجب شده است که نتوانیم در روند اقتباس و ابداع هنری به نوزایی واقعی هنر تصویری ایران دست پیدا کنیم.

پس از جنگ جهانی اول، ضرورت تغییر ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بسیاری از جوامع سنتی پیش آمد در ایران نیز «مدرنیسم» مانند بسیاری از پدیده‌های دیگر، به صورت سطحی و ظاهری در جوامع مزبور رسوخ کرد و جنبش نوگرایی در نقاشی ایران نیز- اگرچه از یک ضرورت اجتماعی و فرهنگی ناشی شد- مبتنی بر شناخت عمیق و انتخاب اصولی نبود.[1]

در این روند برخی فارغ از دلمشغولی رجوع به میراث شرقی به آ‎فرینش آثار دست یازیدند و گروهی دیگر- که مدنظر ما می‌باشند- اهتمام کردند تا آثارشان «شناسنامه» ایرانی داشته باشد. در این طیف نیز با کثرت تضاد و تضارب افکار مواجه هستیم که مانع صورت بندی قاطع می‌گردد با این همه شاید بتوان دو گرایش «سنتی» و «سنتگرایی نو» را مشخص نمود که مفهومی کلی‌تر و شاخص‌های بیشتری را در بر می‌گیرند.

گروه «سنتی» بعد از کناره‌گیری کمال‌الملک از تدریس و برپایی هنرستانی در اصفهان برای احیای هنرها و صنایع سنتی فعالیت رسمی‌شان را شروع کردند آنها قصد داشتند تحولی در سنت «مینیاتور» ایرانی ایجاد کنند و چنین رویکردی برای احیای نگارگری قدیم که بهزاد، مصورالملکی، تجویدی و سوروگین از معتبرین نگارگران این گرایشی بودند و در ضمن از حمایت فرهنگی زمان خود نیز برخوردار بودند شروع شد. این گرایش تا به امروز بخشی از هنر تصویری ما را تشکیل می‌داده است. و به رغم اقدامات حمایتی فراوان دولتی این گونه نقاشی در تقابل با امواج فزاینده نوجویی به حاشیه‌ای رانده شده است و به زیست حاشیه‌ای خود ادامه می‌دهد. امروزه هنر جویان نیز با اندک تغییراتی به روش التقاطی قبل از خود، بسنده می‌کنند و تنها نگارگرانی چون محمود فرشچیان، جلالی سوسن‌آبادی و زاویه با پا نهادن از این حد تکرار آثار درخور توجهی آفریدند.

گرایش دوم، پس از بازگشت دانش آموختگان هنری از کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز گشت. اینان، ابتدا، با پتانسیل فراوان به ترویج نقاشی مدرن پرداختند و با تشکیل انجمن و نگارخانه‌ها آثار نوپردازان را به نمایش می‌گذاشتند ولی بعد از مدتی به سنت بومی علاقه نشان دادند از جمله، جلیل ضیاء پور که تئاتر از کارهای آندره‌لوت کوبیسم را در ایرانی رهبری می‌کرد، کم‌کم به نقش مایه‌هایی از هنر دوران قاجار و قومی با رویکرد ساده‌سازی اشکال راغب شد. و در واقع از جمله نخستین نوپردازانی است که عناصری از سنتهای تصویری قدیم را به کار گرفت. در همین سالها ناصراویسی، طباطبائی و چند نقاش دیگر نیز با تجربه‌ای تقریباً متفاوت به این روند شتاب بیشتری دادند. اویسی می‌گوید: «من به عنوان نقاش معاصر همیشه سعی داشته‌ام که کارهایم شناسنامه ایرانی داشته باشد»[2] و در آثار تصویراش نیز پیکره‌های اقتباس شده از هنر تصویری سلجوقی و قاجار و همراه با خط نگاری مشاهده می‌نماییم.

اوج این روند را در آثار نوپردازانی به نام «سقاخانه» می‌بینیم که سعی داشتند با استفاده از نقش مایه و عناصر شاخص هنرهای خاطره‌انگیز ایرانی در سبکهای اقتباسی هنر جهان‌بینی میان سنت و نو بنا کننند و برخی از اینان با شناخت و دانشی که از هنر جهان داشتند و با تاکید خویشاوندی «هنر انتزاعی» و هنر سنتی و کاربردی ایرانی پایه‌های هنر تصویری خود را بر کاربست روابط صورت خط، نقش استوار ساختند و آفریده‌های نومایه‌ای در عرصه‌های مختلف هنر دیداری به جای گذاشتند که پشتوانه هنر امروز ایران می‌باشد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره هنر (یافتن الکوی زیبایی شناختی)