فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد خط و تذهیب و نقاشی در اسلامى

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد خط و تذهیب و نقاشی در اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خط و تذهیب و نقاشی در اسلامى


تحقیق در مورد خط و تذهیب و نقاشی در اسلامى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه21

                                                             

 

بل اصول صفا و خوبى بود زان اشارت به حسن خط فرمود

 

باز در شرح حسن خط قاضى اشاره به قول على(ع)دارد که فرمود نیکویى خط زبان‏دست است و روشنى درون(حسن الخط لسان الید و بهجة الضمیر).بدینسان قاضى‏مقدمات کلام را فراهم مى‏کند تا بگوید:«الخط اصل فى الروح و ان ظهرت به جوارح‏الجسد» (9) و لازمه حسن خط ترک منهیات و محافظه صلوات است.پس باید روح ازکدورت پاک افتاده شود تا خط نیز نیکو و صاف و پاک گردد.از قول او افلاطون نیز خطرا«هندسه روحانى‏»مى‏دانسته که با اعضاى بدن ظاهر مى‏شود:«الخط هندسة روحانیة‏ظهرت بالة الجسمانیه‏».از این جهت افلاطون خط را مخصوص دست نکرده و به دست‏مقید نساخته که اعضاء را شامل است (10) .

 

پیدایى خط نیز چونان شعر و موسیقى در وجهه نظر اسلامى هنرمندان مسلمان بنیادى‏میتولوژیک و الهامى و ازلى یافته است و در قصص مقدس درباره پیدایى خط روایات‏مختلفى است.

ابن ندیم عقلى مذهب در الفهرست‏با کراهت این قول را که‏«حضرت آدم اول کسى‏بود که خطوط اسلامى را وضع کرد»روایت مى‏کند.به اعتقاد معاصران او که به قصص‏دینى تعلق خاطرى داشته‏اند آدم علیه السلام سیصد سال قبل از مرگش خطوط را در گل‏نوشت و به آتش پخت و

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خط و تذهیب و نقاشی در اسلامى

مقاله در مورد ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران

اختصاصی از فی دوو مقاله در مورد ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران


مقاله در مورد ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:39

 

  

 فهرست مطالب

 

 

سخنرانى در مسجد الجواد

 

تذکر: این مقاله مجموعه چند سخنرانى استاد شهید در مسجدالجواد است که در فروردین ماه پنجاه و هشت ایراد گردید و ازجمله آخرین کنفرانسهاى عمومى آن مرحوم به حساب مى‏آید. از آنجا که پاره‏اى از نکات طرح شده در این مجموعه گفتار،باآنچه که ایشان در مسجد فرشته بیان کرده‏اند،مشترک بوده است،لذا مواردى را که در سخنرانیهاى مسجد فرشته ذکر گردیده‏بصورت پاورقى به این مقاله اضافه کرده‏ایم.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در آغاز سخن به مضمون یک آیه از آیات کریمه قرآن اشاره‏میکنم که در حکم دیباچه این بحث‏خواهد بود.خداوند رحمان‏در سوره مبارکه مائده میفرماید:

 

الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون... (1)

 

آیه خطاب به مسلمانان میفرماید:اکنون دیگر کافران ازدین شما نا امید شده‏اند.آنها ناامیدند از اینکه بتوانند با دین شمامبارزه کنند.دشمنان شما شکست قطعى خورده‏اند و دیگر از ناحیه آنها خطرى شما را تهدید نمیکند.اما امروز که روز پیروزى است‏باید از چیز دیگرى ترس داشته باشید و آن ترس از منست.

 

مفسرین در تفسیر این آیه گفته‏اند منظور این است که ازاین پس خطر از درون شما را تهدید میکند نه از بیرون.یعنى که‏خطر بکلى رفع نشده بلکه تنها خطر دشمن خارجى از میان رفته‏است.

 

«از خدا ترسیدن‏»که در آیه آمده است‏بمعناى ترس ازقانون خداست،ترس از آنکه خداوند،نه با فضلش،بلکه با عدلش‏با ما رفتار کند.در دعاى ماثور از امام على(ع)میخوانیم:یا من‏لا یخاف الا عدله...اى کسیکه ترس از او ترس از عدالت اوست. در یک نظام عادلانه که در آن حقیقتا هیچ ظلم و اجحافى نسبت‏به‏هیچکس صورت نمیگیرد،انسان تنها از اجراى عدالت است که‏میترسد.ترس او از این خواهد بود که مبادا خطائى مرتکب شودکه مستحق مجازات گردد. اینست که میگویند ترس از خدا درنهایت امر بر میگردد به ترس از خود،یعنى به ترس از تخلفات وجرائم خود.

 

آنجا که میفرماید اى مسلمانان،در آستانه پیروزى و شکست‏خصم،دیگر از دشمن بیرونى نترسید،بلکه از دشمن درون ترس‏داشته باشید،به یک معنا با آن حدیث معروف که پیغمبر اکرم‏خطاب به جنگاورانى که از غزوه‏اى برمیگشتند بیان فرمود،ارتباطپیدا میکند.پیغمبر در آنجا فرموده بود:شما از جهاد کوچکترباز گشتید اما جهاد بزرگتر هنوز باقى است (2) .

 

مولوى میگوید:

 

اى شهان کشتیم ما خصم برون مانده خصمى زان بتر در اندرون

 

آیه‏اى که برایتان تلاوت کردم همراه آیه یازده از سوره رعد ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم... (3) اساس و بنیان‏مناسبى را تشکیل میدهند براى تحلیل تاریخ اسلام.

 

بررسى تاریخ اسلام نشان میدهد که بعد از وفات پیغمبرمسیر انقلاب اسلامى که آن حضرت ایجاد کرده بود عوض شد.دراثر رخنه افراد فرصت طلب و رخنه دشمنانى که تا دیروز با اسلام‏میجنگیدند،اما بعدها با تغییر شکل و قیافه خود را در صفوف‏مسلمانان داخل کرده بودند،مسیر این انقلاب و شکل و محتواى‏آن تا حدود زیادى عوض گردید،بدین ترتیب که از اواخر قرن اول‏هجرى،تلاشهائى آغاز شد تا از این انقلاب ماهیت اسلامى یک‏انقلاب ماهیتا قومى و عربى تعبیر بشود.وارثان میراث پیامبر به‏عوض این که اعتقاد داشته باشند که این اسلام و ارزشهاى اسلامى‏بود که پیروز گردید و بعوض آنکه به حفظ و تداوم دستاوردهاى‏انقلاب اسلامى با همان معیارها و با همان اصول اعتقاد داشته‏باشند،اعتقاد پیدا کردند به اینکه انقلاب ماهیتى قومى و عربى‏داشته و این ملت عرب بوده است که با ملل غیر عرب جنگیده وآنها را شکست داده است.بدیهى است که همین امر براى ایجادشکاف در درون جامعه اسلامى کافى بود.

 

در برابر این جریان گروهى به حق ادعا کردند که آنچه شمابعنوان اسلام مطرح میکنید اسلام واقعى نیست،زیرا در اسلام‏حقیقى،مسائل قومى و نژادى محلى از اعراب ندارد.از سوى دیگرگروهى نیز این مسئله را مطرح کردند که حالا که پاى قومیت در میان است چرا قوم عرب؟چرا ما نباید سرورى و آقائى داشته باشیم؟ به این ترتیب نطفه جنگهاى قومى و نژادى و یا به اصطلاح امروزناسیونالیستى و راسیستى در میان امت مسلمان بسته شد.

 

تاریخ دو سه قرن اولیه اسلام،مالامال از جدالها و نزاعهابین نژادهاى عرب،ایرانى،ترک،اقوام ما وراء النهر و...است. در ابتدا،در دوره بنى امیه،نژاد عرب روى کار آمد.بنى عباس که‏به خلافت رسیدند،با آنکه عرب بودند اما چون با بنى امیه ضدیت‏داشتند،ایرانیها را تقویت کردند و زبان و خط فارسى را رواج‏دادند.بعدها متوکل عباسى،هم بدلیل آنکه پیوندى با نژادترک پیدا کرده بودند (4) و هم از آن جهت که میخواست‏خودش‏را از شر ایرانیها خلاص کند ترکها را بر امور مسلط کرد،و اعراب‏و ایرانیها را زیر دست قوم ترک قرار داد.

 

امروز نیز ما درست در وضعى قرار داریم نظیر اوضاع ایام آخرعمر پیامبر،یعنى وقتى که آیه الیوم یئس الذین...نازل شد.پیام‏قرآن به ما نیز این است که حالا که بر دشمن بیرونى پیروز شده‏ایدو نیروهاى او را متلاشى کرده‏اید،دیگر از او ترسى نداشته باشید،بلکه اکنون باید از خود ترس داشته باشید،از منحرف شدن نهضت‏و انقلاب است که باید ترس داشته باشید.اگر ما با واقع بینى و دقت‏کامل با مسائل فعلى انقلاب مواجه نشویم و در آن تعصبات وخودخواهى‏ها را دخالت دهیم،شکست انقلابمان بر اساس قاعده‏«و اخشون‏»و براساس قاعده‏«ان الله لا یغیر...»حتمى الوقوع خواهد بود،درست‏به همانگونه که نهضت صدر اسلام نیز بر همین اساس‏با شکست روبرو شد.

 

اصلى که در بسیارى از موارد صدق میکند این است که نگه‏داشتن یک موهبت از بدست آوردنش اگر نگوئیم مشکلتر،مطمئناآسانتر نیست.قدما میگفتند جهان گیرى از جهاندارى ساده‏تر است. و ما باید بگوئیم انقلاب ایجاد کردن از انقلاب نگاهداشتن سهلتراست.در همین انقلاب خودمان بوضوح میبینیم که از وقتى که به‏اصطلاح شرایط سازندگى پیش آمده،آن نشاط و قوت و قدرتى را که‏انقلاب در حال کوبیدن دشمن بیرونى داشت،تا حدود زیادى ازدست داده و یک نوع تشتت و تفرقه در آن پیدا شده است.البته‏این تفرقه یک امر غیر مترقبه و غیر قابل پیش بینى نبود،از قبل‏حدس زده میشد که با رفتن شاه آن وحدت و یک پارچگى که درمیان مردم بود تضعیف شود.

 

از اینجا معلوم میشود که بررسى ماهیت این انقلاب بعنوان‏یک پدیده اجتماعى ضرورت اساسى دارد.ما میباید انقلاب خودمان‏را بشناسیم و همه جنبه‏هایش را به بهترین نحو تحلیل کنیم.تنهابا این شناختن و تحلیل کردن است که امکان تداوم بخشیدن به‏انقلاب و امکان حفظ و نگهدارى آنرا پیدا خواهیم کرد.

 

لازم است ابتدا یک بحث کلى درباره انقلابها مطرح کنیم‏و بعد از آن،انقلاب ایران را بطور اخص مورد بررسى قرار دهیم‏در اولین قدم باید ببینیم انقلاب یعنى چه؟انقلاب عبارتست ازطغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین،علیه نظم حاکم‏موجود براى ایجاد نظمى مطلوب.به بیان دیگر انقلاب از مقوله‏عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم،بمنظور استقرار وضعى دیگر (5) باین ترتیب معلوم میشود که ریشه هر انقلاب دو چیز است، یکى‏نارضائى و خشم از وضع موجود،و دیگر آرمان یک وضع مطلوب، شناختن یک انقلاب یعنى شناخت عوامل نارضائى و شناخت آرمان‏مردم.

 

در مورد انقلابها بطور کلى دو نظریه وجود دارد،یک نظریه‏این است که اصلا همه انقلابهاى اجتماعى عالم،اگر چه در ظاهرممکنست‏شکلهاى مختلف و متفاوتى داشته باشد،روح و ماهیتشان‏یکى است.پیروان این نظریه میگویند تمام انقلابها در دنیا،چه‏انقلاب صدر اسلام چه انقلاب کبیر فرانسه،جه انقلاب اکتبر و یاانقلاب فرهنگى چین و...با اینکه شکلهایشان فرق میکند در واقع‏یک نوع انقلاب بیشتر نیستند.در ظاهر به نظر میرسد که یک‏انقلاب مثلا علمى است و دیگرى سیاسى است،یکى دیگر انقلاب‏مذهبى و قس علیهذا،با این حال روح و ماهیت همه اینها یک‏چیز بیشتر نیست،روح و ماهیت تمام انقلابها اقتصادى و مادى‏است.

 

انقلابها از این جهت درست‏شبیه یک بیمارى است که درموارد مختلف آثار و علائم متفاوت و مختلفى نشان میدهد،امایک طبیب و پزشک میفهمد که همه این علائم مختلف و متفاوت و همه این نشانه‏ها و آثار که بظاهر مختلفند یک ریشه بیشترندارند.این آقایان میگویند در همه انقلابها،در واقع نارضائیها درنهایت امر بیک نارضائى برمیگردند خشم‏ها نیز همگى بیک خشم،و آرمانها نیز همگى بیک آرمان منتهى میشوند.تمام انقلاب‏هاى‏دنیا در واقع انقلاب‏هاى محرومان است علیه برخوردارها.ریشه‏همه انقلابها در آخر بمحرومیت‏برمیگردد. (6)

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران

مقاله درباره آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامى

اختصاصی از فی دوو مقاله درباره آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامى


مقاله درباره آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

فهرست و توضیحات:

آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامى

به گفته ى ژان فوارستى، دانشمند آلمانى:

هدف چیست

زنگ خطر

دیدگاه عرفانى و فلسفى

حب ذات

استجل

شناخت جهان:

هدف آفرینش انسان آن است که او جهان را با دیدگاه الهى ببیند و بشناسد؛ قرآن مى فرماید:

(اللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْء عِلْماً)؛[10] خدا همان کسى است که هفت آسمان و همانند آن ها هفت زمین آفرید. او فرمان (خود را) در میان آن ها فرود مى آورد، تا بدانید که خدا بر هر چیزى تواناست، به راستى دانش وى هر چیزى را در برگرفته است.

اعتقاد به خدایى که علم و قدرتش نامتناهى است، براى ما سازنده است؛ به این صورت که چون او به همه چیز عالم است، مواظبیم که آلوده نشویم و چون به همه چیز تواناست، مواظبیم کارها را با او در میان بگذاریم و فقط از او کمک بخواهیم.

 

4. بندگى پروردگار:

آفرینش انسان براى این است که بندگى کند و خداپرست شود و غیر خدا را نپرستد:

(ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ)؛ جن و انس را نیافریدم، جز براى آن که مرا بپرستند.

چون عبادت بود مقصود از بشر

شد عبادتگاه گردنکش سقر

«ماخلقت الجن والانس» این بخوان

جز عبادت نیست مقصود از جهان

پرستش تنها به انجام عباداتى چون نماز و روزه ختم نمى شود؛ حقیقت بندگى آن است که انسان، تنها خدا را بپرستد و در زندگى خویش تکیه گاهى جز خدا نداشته باشد و تنها او را کانون امیدش بداند و به عبارتى، هر حرکت و رفتار شایسته اى که از انسان سربزند، اگر از سرانگیزه و نیت خدایى باشد، عبادت محسوب مى شود و در این صورت، خور و خواب و درس و کار، همه یکپارچه نور، نماز و حمد و قل هوالله مى شود.

خوشا آنان که الله یارشان بى *** که حمد و قل هوالله کارشان بى

خوشا آنان که دایم در نمازند *** بهشت جاودان


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامى

تحقیق در مورد پیامبر اسلام(ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد پیامبر اسلام(ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیامبر اسلام(ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى


تحقیق در مورد پیامبر اسلام(ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه80

 

 پیامبر اسلام(ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى (به سوى یک نظریه توسعه) ((توسعه)) دغدغه اساسى انسان معاصر است. بنابراین چگونگى, شیوه, ابزار و سازوکار رسیدن به توسعه و تعالى, پرسش جدى فراروى گرایش ها, نگرش ها, بینش ها, دانش ها و دانشمندان مختلف است.
برخى از نظریه پردازان با طرح تئورىهاى خطى بر تقلید از غرب اصرار مى ورزند و برخى دیگر با تإکید بر الگوهاى غیر خطى سعى بر بومى سازى نظریات توسعه دارند. مقاله حاضر با نگرشى از نوع دوم, به کندوکاو در تاریخ صدر اسلام پرداخته است تا مسیر جدیدى را در جهت بومى سازى نظریات توسعه بگشاید.
مقاله حاضر به این سوال پاسخ مى دهد که پیامبر اسلام(ص) چگونه توانست در فرصتى اندک و با امکاناتى ناچیز, آن چنان تغییراتى در سطح فرد و جامعه پدید آورد که پس از مدتى, جامعه اى کاملا متفاوت با آن چه پیش از آن بود به وجود آمد؟
این مقاله با طرح نظریه محتواى باطنى انسان سعى مى کند تا گام هاى اولیه را, با استفاده از داده هاى تاریخى, جهت طرح


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیامبر اسلام(ص) و شیوه گذر از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى

تحقیق در مورد سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت


تحقیق در مورد سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه38

 

فهرست مطالب

 

سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت

علیرضا شجاعى زند

 

مشروعیت

مشروعیت دینى

نظریه هاى «ساخت سیاسى» در ایران

ساخت سیاسى «شرقى»

پاتریمونیالیسم

«کاریزماى» پادشاهى

«عصبیّت» ابن‏خلدون

«جابه جایى نخبگان» پارتو

خلافت و دولت‏هاى مستقل شرقى

سلسله‏هاى ایرانى

طاهریان، نخستین سلسله ایران اسلامى

صفاریان، امراى مستولى

سامانیان، امیران مطیع

آل بویه، نخستین دولت شیعى

امارت ترکان غزنوى

دولت بزرگ سلجوقى

دوره مغولى و فترت دینى

صفویه و احیاى دولت دینى

نادر، و سیاست «پان- اسلامیسم»

«زندیه»، دولت مستعجل

«قاجار»، و تحولات ساختارى

«مشروعیت دینى» سلسله‏هاى اسلامى در ایران

سلاطین و «عهد و لوا»ى خلافت

مشروعیت «شمشیر»

 



مشروعیت

مشروعیت[1] (Legitimacy) ، اساس و پایه حاکمیت است که همزمان به دو موضوع
متقابل اشاره دارد: یکى ایجاد حق حکومت براى «حاکمان» (
Governors) و دیگرى
شناسایى و پذیرش این حق از سوى «حکومت شوندگان» (
Governeds). «غصب»
(
Usurpation) نقطه‏ء مقابل مشروعیت، از جمله مفاهیمى است که با مفهوم مشروعیت
تولد یافته و به درک دقیق‏تر آن مدد رسانده است. از آن‏جا که دوام و قوام حاکمیت‏ها بسته به
مشروعیت آنان است، حکومت‏هاى غاصب و غیرمشروع نیز در تلاشند تا بشکلى حاکمیت
خود را با نوعى از مشروعیت، ولو کاذب بیارایند. «مشروعیت» و «مشروعیت‏یابى»
مى‏تواند «قدرت» وحشى و عریان را به اقتدارى مقبول و متفاهم بدل نماید.

مشروعیت همواره یکى از مباحث محورى متفکران اجتماعى و اندیشمندان سیاسى
بوده است. «گزنفون» معتقد بود که حتى در حکومت‏هاى «تیرانى»، که بر بنیاد اجبار و

 


|169|


غلبه برپا گردیده‏اند، نیز همه چیز به نیروى مادى صرف ختم نمى‏شود. در بن اندیشه
«عدالت» و «دولت آرمانى» افلاطون و هم‏چنین تمایزى که ارسطو میان حکومت‏هاى
«مونارکى»، «آریستوکراسى» و «دموکراسى» قایل مى‏شد، به نوعى به مسئله مشروعیت
توجه شده است. در تحلیل «لاک» از طبیعت دولت، بحث بر سر جابه جایى منبع
مشروعیت از «حق الهى» به «رضایت مردم» است.[2] «روسو» مى‏گوید:


«مقتدرترین فرد هم هیچ‏گاه تا بدان حد قوى نیست که بتواند براى همیشه آقا
و فرمانروا باشد مگر این که «زور» را به «حق» بدل کند.»[3]

غالب جامعه شناسان دین و سیاست بر این باورند که: هر جامعه‏اى نیازمند عقاید
مشترکى است که به «تنظیمات اجتماعى» مشروعیت بخشد. یکى از موضوعات مورد
اهتمام جدى «ماکس وبر» به عنوان بنیانگذار جامعه شناسى سیاست، مسئله «مشروعیت»
بوده است. او مى‏گوید: بشر نیازمند آن است که زندگى‏اش را «بامعنا» سازد و تلاش دارد
که هدف‏هایى را به کنش‏هایش نسبت دهد. اعمال قدرت و تمکین در برابر آن نیز مستلزم
یک پشتوانه معنایى است که محتواى «مجوز» حاکم براى حکومت و توجیه مردم براى
اطاعت را مشخص مى‏سازد. «وبر»، تئوریسین مشروعیت سیاسى معتقد است که قدرت
به سه طریق مشروعیت مى‏یابد:

- سنن و رسوم گذشته

- دعوى کاریزمایى یک رهبر فرزانه

- توافقات عقلانى متجلى در قوانین.

مشروعیت‏هاى مبتنى بر سنت در حکومت هاى «پدرسالار» (patriarchal),
«پاتریمونیال» (
Patrimonial) و «فئودال» و به طور کلى انواع حکومت هاى «موروثى-
سلطنتى» دیده شده است. مشروعیت پادشاهان، مستقل از تبرک کلیسائى و بى‏نیاز از
بیعت عمومى، بر دودمان و سلسله‏اى استوار است که خود را برگزیده بى واسطه الهى
مى‏داند. در عین حال برخى از حکومت‏هاى پادشاهى در طول تاریخ، بعضاً از مشروعیت
دوگانه سنتى کاریزمایى برخوردار بوده‏اند مشروعیت آمیخته این پادشاهان چنین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت