فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد بازشناسی مفاهیم عدل و داد در شاهنامه فردوسی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد بازشناسی مفاهیم عدل و داد در شاهنامه فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بازشناسی مفاهیم عدل و داد در شاهنامه فردوسی


تحقیق در مورد بازشناسی مفاهیم عدل و داد در شاهنامه فردوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه14

 

فهرست مطالب

 

بوستانی[1]

چکیده:

عدل و داد در نگاه فردوسی:

ب)  معانی واژه "عدل و داد "

عدل و داد در جنگهای شاهنامه:

منابع:

نتیجه گیری و جمع بندی:

شاهنامه،کتابی است که درباره ی فرهنگ، شیوه ی حکومتداری و تاریخ ایران باستان به‌ نگارش درآمده است. مفهوم عدل و داد در شاهنامه دارای جایگاه ویژه ای است. در شاهنامه،یک نوع تقسیم کار وجود دارد و هر شغلی،خصلت و اخلاق‌ خود را ایجاد می‌کند. عدل و داد در شاهنامه به گونه‌ای طرح شده که مفهوم "قرار داشتن هر چیزی در جای خود" از آن استنباط می‌گردد. این پژوهش از نوع تحقیقات نوصیفی – تحلیلی به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی مفهوم عدل و داد در شاهنامه فردوسی می باشد. به منظور جمع اوری اطلاعات از ابزار فیش برداری استفاده شده است.  در این مقاله مشخص گردید که عدل و داد نزد شاهنامه متناسب با زمانهای مختلف ، با معانی مختلفی به کار گرفته شده است.

کلیدواژه ها: شاهنامه ، عدل ، داد ، عدالت ، فردوسی

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

یکی از بنیادی‏ترین واژه‏هایی که فردوسی در شاهنامه به کار برده است از دید آماری،واژه ی داد است.داد یکی از پایه‏های جهان‏بینی و سامانه ی اندیشه‏ای‏ فردوسی را می‏سازد.ارج و ارزش داد در شاهنامه تا بدان پایه است که می‏توان‏ آن را نامه ی داد نامید.

از جمله مواریث فرهنگی به یادگار ماند از پیشینیان،شاهنامه سخنور توس است.شاهنامه‏ در میان آثار کلاسیک زبان و ادب فارسی از اهمّیّت بسزایی برخوردار است.به واقع شاهنامه را باید سنگ بنای ادب فارسی دانست و فردوسی را اوّل مرد فرهنگ ایران.از جمله ویژگیهای‏ شاهنامه جدای از درونمایه حماسی آن،پرداختن به مسائل فرهنگی،اجتماعی و اخلاقی است‏ که این ویژگی شاهنامه را در میان دیگر آثار حماسی ارج و منزلتی خاص بخشیده است.از جمله درونمایه‏های اخلاقی که در شاهنامه بسیار به آن اشاره شده داد و دهش است.از رهگذر بررسی جلوه‏های دادخواهی فردوسی در شاهنامه درمی‏یابیم که دادخواهی در باور فردوسی از دو جنبه اندیشه‏ای و دینی او سرچشمه می‏گیرد و مهمترین جلوه‏های انسانیت اوست.(قربانپور ،1383ص73)

اگر بخواهیم به دریافت و دیدگاه ایرانی از داد راه ببریم و آن را بشناسیم‏ می‏باید به شاهنامه بنگریم،فردوسی بر آن سر است که هستی،زمانی به آیین‏ است که چهار بنیاد در آن یافتنی باشد و به دست بیاید،یکی از آن چهار،داد است.

داد یکی از چهار شالوده‏ای است که هستی بر آن بنیاد


[1] دکتری در ادبیات فارسی

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بازشناسی مفاهیم عدل و داد در شاهنامه فردوسی

پایان نامه کارشناسی ارشد مکانیک بازشناسی اشیا مبتنی بر ساز و کار مبتنی بر سازو کار قشر گیجگاهی مغز

اختصاصی از فی دوو پایان نامه کارشناسی ارشد مکانیک بازشناسی اشیا مبتنی بر ساز و کار مبتنی بر سازو کار قشر گیجگاهی مغز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد مکانیک بازشناسی اشیا مبتنی بر ساز و کار مبتنی بر سازو کار قشر گیجگاهی مغز


پایان نامه کارشناسی ارشد مکانیک بازشناسی اشیا مبتنی بر ساز و کار مبتنی بر سازو کار قشر گیجگاهی مغز

این محصول در قالب  پی دی اف و 125 صفحه می باشد.

 

این پایان نامه جهت ارائه در مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک-مترومکانیک طراحی و تدوین گردیده است . و شامل کلیه مباحث مورد نیاز پایان نامه ارشد این رشته می باشد.نمونه های مشابه این عنوان با قیمت های بسیار بالایی در اینترنت به فروش می رسد.گروه تخصصی ما این پایان نامه را با قیمت ناچیزی جهت استفاده دانشجویان عزیز در رابطه با منبع اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهند. حق مالکیت معنوی این اثر مربوط به نگارنده است. و فقط جهت استفاده ازمنابع اطلاعاتی و بالابردن سطح علمی شما در این سایت ارائه گردیده است.

 


چکیده:

بازشناسی اشیا موضوع پیچیده ای است که سال ها مورد توجه و بحث مهندسان رایانه، الکترونیک، روباتیک و نیز عصب شناسان بوده است. مروری بر تاریخچه موضوع به درک بهتر مسایل امروزی بازشناسی اشیا کمک خواهد کرد. دستگاه زیستی بینایی انسان بدون شک قابلیت بسیار بالایی در شناسایی، دسته بندی و تشخیص هویت یک شی قرار گرفته در شرایط مختلف، مانند تغییر زاویه شی، تغییر شدت روشنایی و قرار گرفتن در صحنه های درهم و ترکیبی دارد. پی بردن به اینکه دستگاه زیستی بینایی انسان به چه شکل فرآیند بازشناسی اشیا را انجام می دهد، یکی از اهداف دانش بینایی ماشین است. در تحقیقات صورت گرفته بر روی قشر بینایی پستانداران، نگره های مختلفی ارایه شده است که سعی دارند کد کردن اطلاعات در سطوح مختلف قشر بینایی را تفسیر کرده و مدلی برای آن ارایه کنند. در اینجا یک چارچوب کلی برای بازشناسی اشیا که انگیزه آن از زیست شناسی گرفته شده است ارایه خواهد شد. این چارچوب توسط یک سیستم سلسله مراتبی توصیف شده و عملکرد آن بسیار مشابه نحوه بازشناسی اشیا در قشر بینایی مغز می باشد. همچنین نتیجه آزمایش های صورت گرفته، بیانگر قدرت این مدل جهت حل مسایل مطرح در زمینه بازشناسی اشیا می باشد.

مقدمه

بازشناسی اشیا همواره از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است. تاکنون تحقیقات بسیار زیادی پیرامون بازشناسی اشیا ارایه شده است، که هرکدام نقطه های ضعف و قدرت مختص به خود را دارا می باشند. با وجود قدمت زیاد این زمینه و گستردگی روش های ارایه شده، روشی که بتواند ادعا نماید در تمامی شرایط دارای کارکردی بهتر از بقیه روش ها می باشد گزارش نشده استو

در دهه های اخیر و با پیشرفت روش های یادگیری ماشین تلاش ها برای حل مساله به روش های محاسباتی بیشتر شده است چرا که این روش ها از ریاضیات و آمار جهت تمایز میان الگوها استفاده می کنند. با این وجود، توسعه روش های ماشینی به تنهایی قادر به ارایه بهترین روش جهت حل این گونه مسایل نیستند. استخراج ویژگی های مناسب تاثیر زیادی در کارایی این الگوریتم ها دارند. این روش ها با وجود اینکه در سال های اخیر توانسته اند با به کارگیری بهترین روش ها به نتایج قابل قبولی دست یابند، ولی همچنان در حل پاره از مسایل با مشکلاتی روبرو بوده اند. از آنجا که انسان ها و پستانداران بهترین و دقیق ترین سیستم بینایی را دارا می باشند، ساخت سیستمی که بازشناسی اشیا را در مغز شبیه سازی کند ایده جالبی خواهد بود.

قشر بینایی در مغز انسان در قطعه پس سری قرار گرفته است و حدود 10 تا 20 درصد از سطح جسم خاکستری را تشکیل می دهد. بیشترین مطالعه در مورد مغز انسان روی این قسمت صورت گرفته است و نتیجه این مطالعه ها به ارایه مدل های محاسباتی و زیستی مختلفی منجر شده است. یکی از نظریه هایی که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است، فرضیه ساختار سلسله مراتبی در قشر بینایی است. طبق این نظریه اطلاعات در قشر بینایی مغز به صورت سلسله مراتبی پردازش می شوند، به نحوی که در لایه های اولیه، خصوصیات سطح پایین مانند لبه و در سطوح بالاتر خصوصیات سطح بالاتر مانند خطوط دور شی و بافت ها پردازش می شود. هدف در این پایان نامه این است که با الهام گرفتن از چنین مکانیزمی که در مغز انجام می شود بتوانیم به یک چارچوب مناسب جهت بازشناسی اشیا دست پیدا کنیم.

هدف اصلی در این پایان نامه، استخراج ویژگی های اشیا، با استفاده از روشی الهام گرفته از دستگاه زیستی مغز برای استخراج ویژگی ها و به کار بستن آن برای حل مسایل مطرح در بازشناسی اشیا می باشد. ساختار این پایان نامه در ادامه بدین صورت می باشد که در فصل اول نگاهی گذرا به مدل ها و نگره های مرسوم در بازشناسی اشیا، خواهیم انداخت. سپس در فصل دوم به توصیف دستگاه بینایی انسان و لایه های زیستی قشر بینایی می پردازیم. در فصل سوم محاسباتی و پیاده سازی لایه های مختلف آن توصیف و بررسی می شود و سرانجام در فصل چهارم، آزمایش ها و نتیجه های آن بررسی شده است. در پایان نیز جمع بندی و کارهای آتی آورده شده است.

فصل اول

بازشناسی اشیا

در این بخش پس از مروری کوتاه بر مفاهیم اولیه، سعی شده است که قوانین، نگره ها و مدل های بازشناسی اشیا به شکل خلاصه بیان شود. در ادامه، نظریه ها و مدل های محاسباتی بازشناسی اشیا که ایده اصلی آنها از سیستم بینایی گرفته شده است نیز مورد بررسی قرار خواهند گرفت. همچنین چالش های موجود بر سر راه بازشناسی اشیا و اینکه سیستم های کنونی بازشناسی اشیا تا چه حد پاسخگوی نیاز جامعه امروزی به وجود هوش مصنوعی می باشند، مورد مطالعه قرار می گیرد.

1- بازشناسی اشیا

بازشناسی اشیا به معنای یافتن یک شی در یک تصویر است. انسان قادر است که بسیاری از اشیای پیرامون خود را بدون کوچکترین مشکلی بازشناسی کند، هرچند ممکن است که این اشیا در حالت های گوناگون و با زوایای دید مختلف و همچنین در اندازه های متفاوت باشند. حتی انسان قادر است اشیا را در حالتی که بخش هایی از آنها را نمی بیند، یا شی دیگری در مسیر دیدش قرار گرفته را نیز بازشناسی کند. اگرچه این امر برای انسان و پستانداران بسیار ساده و عملی است اما در نوع خود یک فرایند محاسباتی بسیار مشکل و پیچیده است. و حل مسایل بازشناسی اشیا کلیدی ارزشمند برای ساخت ماشین های هوشمند نسل آینده است.

1-1- یادگیری ماشین

یادگیری ماشین یک شاخه مهم از گرایش هوش مصنوعی است که هدف آن تعلیم یک ماشین است، به شکلی که بتواند تجربه ها و نمونه های موجود را یاد بگیرد. حاصل این یادگیری، ایجاد یک مدل طبقه بندی است که براساس آن ماشین می تواند نمونه هایی را که در آینده می بیند و مشابه نمونه های موجود هستند، در کلاس مناسب خود قرار دهد. هدف یک سیستم بازشناسی اشیا، قرار دادن اشیا با کمترین خطا، در کلاس مربوط به خودشان است. در سیستم های معمولی بازشناسی اشیا از یک سری فرایندهای استخراج ویژگی و یک طبقه بند استفاده می شود. امروزه روش های بازشناسی اشیا، به عنوان زیرمجموعه ای از یادگیری ماشین، کاربردهای فراوانی در زمینه های مختلف علمی و صنعتی پیدا کرده اند. در حال حاضر از تکنیک های بازشناسی اشیا، در بسیاری از کاربردهای صنعتی، پردازش مستندات، تشخیص هویت و بسیاری از زمینه های دیگر استفاده شود. در فرایند بازشناسی اشیا، تصویرهای اشیای ورودی در کلاس ها و دسته های از پیش تعیین شده طبقه بندی می شوند. در نخست لازم است که یک سیستم کلی بازشناسی الگو که شامل بازشناسی اشیا نیز می باشد مورد بررسی قرار گیرد.

2-1- بازشناسی الگو

در حالت کلی هر توصیف کیفی یا کمی از یک موضوع را می توان الگو نامید. الگوهای بصری را می توان به صورت ترکیبی از المان های تصویر که هرکدام از آنها دارای سطح روشنایی خودشان هستند، در نظر گرفت. هدف کلی از شناسایی خودکار الگوهای بصری، انتساب نمونه ای از یک الگو که سیستم قبلا آن را تجربه نکرده است به یکی از الگوهایی که قبلا برای سیستم معرفی شده اند، می باشد. این انتساب براساس تحلیل ویژگی های الگوی ورودی و کلاس های موجود انجام می گیرد. رسیدن به این هدف کار مشکلی است، زیرا ممکن است الگوی جدید (تصویر ورودی) نسبت به نمونه های قبلی تغییرات زیادی داشته باشد. این تغییرات می توانند ناشی از شرایط محیطی در هنگام تهیه تصویر و یا مربوط به تغییرهای اجتناب ناپذیر در خود الگو باشند. از جمله این تغییرها می توان به نویز وسیله گیرنده تصویر و یا تار بودن تصویر در اثر تنظیم نبودن دوربین اشاره کرد. تغییر در خود الگو هم ممکن است در اثر مرور زمان به وجود آمده باشد.

اولین گام در بازشناسی الگو، جمع آوری شمار مناسبی نمونه از الگوهای مورد نظر (به طور مثال تصویرهای اشیایی که قرار است بازشناسی شوند) است. این بخش زمان زیادی از فرایند طراحی سیستم بازشناسی الگو را به خود اختصاص دهد و گاهی اوقات با مشکلاتی همراه است. پس از جمع آوری نمونه های لازم، باید اقدام به انتخاب نوع ویژگی کرد. انتخاب نوع ویژگی نیازمند دانش اولیه در مورد الگوها است. توانمندی ویژگی برای جداسازی نمونه های کلاس های مختلف، معیار انتخاب آن است. پس از تعیین نوع ویژگی، باید روش یادگیری را انتخاب کرد. روش یادگیری می تواند از نوع بدون نظارت، با نظارت و یا ترکیبی باشد. در یادگیری با نظارت، هر الگو از مجموعه داده، با یک برچسب کلاسی همراه است. هدف این است که براساس نمونه های موجود، مدل طبقه بندی را طوری بسازیم که بتواند نمونه هایی را که تاکنون ندیده است با کمترین خطا در کلاس مربوط به خودشان دسته بندی کند. در یادگیری بدون نظارت، الگوها برچسب کلاسی ندارند و براساس شباهت شان در دسته های یکسان قرار می گیرند.

 


فهرست مطالب :

۱ بازشناسی اشیا

۱-۱ یادگیری ماشین

۱-۲ بازشناسی الگو

۱-۳ مدل محاسباتی درک تصویر ها

۱-۳-۱ بینایی اولیه

۱-۳-۲ بینایی لایه میانی

۱-۳-۳ بینایی سطح بالا

۱-۴ باز شناسی

۱-۵ نگره های محاسباتی باز شناسی اشیا

۱-۵-۱ نگره ی تجزیه ساختاری

۱-۵-۲ مشکلات محاسباتی نگره ی تجزیه ساختاری

۱-۵-۳ نگره های مبتنی بر مبنای قوانین هندسی

۱-۵-۴ مشکلات محاسباتی نگره های مبتنی بر مبنای قوانین هندسی

۱-۵-۵ نگره ی فضاهای ویژگی چند بعدی

۱-۵-۶ مشکلات محاسباتی نگره فضایی ویژگی چند بعدی

۱-۵-۷ نگره باز شناسی اشیا در قشر مغز

۱-۶ مدل های محاسباتی بازشناسی اشیا

۲ دستگاه بینایی

۲-۱

۲-۱-۱ گیرنده های نوری

۲-۱-۲ سلول های جمع آوری کننده اطلاعات دریافتی چشم

۲-۱-۳ ارسال اطلاعات از طریق شبکه ای از نورون ها بینابینی

۲-۲ اندام شناسی مسیر بینایی

۲-۳ اندام شناسی قشر بینایی مغز

۲-۳-۱ ناحیه V1

۲-۳-۲ ناحیه بینایی V2 ، V4 و IT

۳ مدل محاسباتی

۳-۱ مدل های باز شناسی اشیا در مغز

۳-۱-۱ مرور پروژه های مرتبط

۳-۲ گذار از نگره ها تا مدلسازی

۳-۳ ساختار و عملکرد قشر بینایی مغز

۳-۳-۱ ساختار و سلسله مراتبی و بازنمایی از V1 تا IT

۳-۳-۲ بررسی های اندام شناختی

۳-۴ عملکرد مدل در مقایسه با انسان

۳-۵ پیاده سازی مدل پایه

۳-۶ لایه های مدل

۳-۶-۱ سلول های ساده و پیچیده ی متناظر V1

۳-۷ پایداری مدل

۳-۸ مرحله یادگیری

۳-۹ گام طبقه بندی (فراتر از IT)

۳-۱۰ جمع بندی

۴ آزمایش ها و نتیجه ها

۴-۱ بازشناسی چهره

۴-۱-۱ بازشناسی چهره توسط انسان

۴-۱-۲ مشکلات و مسائل اصلی در شناسایی چهره

۴-۲ بازشناسی چهره مستقل از حالت های چهره

۴-۲-۱ جزییات طراحی و اجرای مدل

۴-۲-۲ لایه های مدل

۴-۲-۳ اطلاح و بهبود مدل

۴-۲-۴ شرح آزمایش و نتیجه ها

۴-۲-۵ آزمایش ۱ : ترکیب ویژگی های برآمده از زیست شناسی

۴-۲-۶ آزمایش ۲ : مقایسه ویژگی های برآمده از زیست شناسی

۴-۳ بررسی اطلاعات حالت های احساسی چهره در بازشناسی

۴-۳-۱ آزمایش سایکوفیزیکی

۴-۳-۲ جزییات آزمون و روش کار

۴-۳-۳ نتایج آزمایش در مقایسه با مدل

۵ نتیجه گیری و پیشنهاد ها

۵-۱ نتیجه گیری

۵-۲ پیشنهادها

واژه نامه فارسی به انگلیسی

واژه نامه انگلیسی به فارسی

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد مکانیک بازشناسی اشیا مبتنی بر ساز و کار مبتنی بر سازو کار قشر گیجگاهی مغز

دانلودمقاله تأثیر رنگ در حافظه یادآوری و بازشناسی دانش آموزان دختر

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله تأثیر رنگ در حافظه یادآوری و بازشناسی دانش آموزان دختر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
«به نظر می رسد ما آدمیان تقریباً هر چه داریم یا هر که هستیم از برکت حافظه است. افکار و تصورات ما حاصل کار حافظه است و ادراک و اندیشه و حرکتهای ما از آن سرچشمه می گیرد. حافظه پدیده های بی شمار هستی ما را در کل واحدی یکپارچه می سازد. همانطور که اگر ذات تشکیل دهنده بدن با نیروی جاذبه ماده به هم نمی چسبید، بدن ما از هم می پاشید، اگر نیروی پیوند دهنده و وحدت بخش حافظه نمی‌بود، هشیاری ما به تعداد لحظه های زندگیمان تجزیه می شد». (هرینگ، 1920)
این سخنان را که هرینگ سالها پیش در سخنرانی اش در فرهنگستان علوم دین بیان کرده است نشانگر این است که حافظه به ما کمک می کند. ما هرگاه که بخواهیم در تعامل با گذشته باشیم، از تجارب گذشته استفاده کنیم، اشتباهات را اصلاح کنیم و رفتارهای مثبت را تداوم بخشیم. با کمک حافظه می توانیم دست به تجارب جدید زده و طرحی نو در اندازیم. حافظه به ما کمک می کند تا مطالب را در ذهن دسته بندی کنیم و در جای معین قرار دهیم تا هر وقت هر کدام مورد نیاز بود به یادآوریم.
حافظه در یادگیری نقش مستقیم دارد و هر چه مطلب آموخته شده در حافظه بیشتر بماند یادگیری پایدارتر خواهد بود . برای اینکه یادگیری را تقویت کنیم تا ابتدا حافظه را تقویت کنیم تا با کمک این متدها بتوانیم یادگیری مطلوب تر داشته باشیم.
حافظه جزء اولین مسائلی بوده که ذهن روان شناسان را به خود معطوف داشته است. روان شناسان بسیاری در این باره تحقیق و بررسی کرده اند و نظریاتی ارائه داده یا روش هایی را برای اندازه گیری و تقویت حافظه ابداع کرده اند. هرمان ابینگهاوس اولین روان شناسی بود که دربارة حافظه نظریاتی ارائه داده و پیشتاز تحقیقات تجربی در زمینه حافظه بوده است. روش او در اندازه گیری حافظه ، استفاده از هجاهای بی معنی بود، به این ترتیب که لیستی است هجاهای بی معنی را تهیه کرد و به فراگیران ارائه داد تا ببیند چه مقدار از آنها را به خاطر می آورند. هر چه بیشتر هجاها را تکراری کرد در هر دفعه میزان یادگیری بیشتر می شد، به این ترتیب هر چه تکرار تمرین بیشتر باشد یادگیری بهتر خواهد بود.
زنگ ها می توانند به شیوه های مختلف، تاثیراتی بینادین بر زندگی ما به جای بگذارند از جمله می توان تاثیر رنگ ها بر احساسات انسان را نام برد. هنگامی که به گل های رنگارنگ نگاه می کنیم یا یک تابلوی زیبا که از یک منظقه نقاشی شده را می بینیم این تأثیر را بیشتر درک می کنیم. زمانی که به دریای آبی با موج های آرام و موزون می نگریم، حس ارامش و آسودگی را تجربه می کنیم یا زمانی که به جنگل سرسبز با درختان محکم و بلند قامت نگاه می کنیم،‌ شادابی و سرزندگی در رگهای ما جریان می یابد و روح زندگی در انسان دمیده می شود. با دیدن آسمان ابی با ابرهای سفید که آرام در حرکتند پی به پویایی زندگی می بریم و یا غروب خورشید با رنگ قرمز متمایل به قهوه ای یادآوری زمان استراحت و دست برداشتن از کار و تلاش خواهد بود اینها همه از تجلیات رنگ خبر می دهد و همواره این نکته را یادآور است که خالق بی همتا هیچ عنصری را در این جهان بیهوده نیافریده است. پزشکان از تأثیر رنگ ها بهره برده و از آن برای درمان بسیاری از بیماریها سود می جویند. متخصصان تعلیم و تربیت، معلمین و ... نیز از رنگ در راه اعتلای سطح یادگیری و آموزش بهره برد و از عامل رنگ جهت یادگیری بهتر و بیشتر استفاده می کنند. پژوهش حاضر نشان می دهد زمانی که اشیاء و تصاویر رنگی ارائه می شوند در مقایسه با زمانی که اشیا و تصاویر به صورت سیاه و سفید ارائه می گردند نتیجة ازمون هم در حافظه یادآوری و هم در حافظة بازشناسی مطلوب تر و بهتر خواهد بود .عامل رنگ به ازمونی کمک می کند تا اشیاء بیشتری را به خاطر سپرده و به یاد بیاورد و یا از این اشیاء دیگر بازشناسد و در هر دو حالت (رنگی یا غیر رنگی) نتیجه آزمون بازشناسی مطلوب تر از نتیجة آزمون یادآوری است.
این تحقیق ثابت می کند که حضور عنصر رنگ و رنگ‌آمیزی در به خاطر سپردن مطالب تا چه میزان تاثیر مثبت دارد و به یادگیری کمک فراوانی می کند. در هیمن راستا راه گشای کار معلمین خواهد بود که هر چه ارائه مطالب را با وسایل کمک آموزشی مختلف همراه کنند و تدریس را متنوع تر سازند بازدهی بیشتر خواهد بود و اینکه چگونه می توانند حافظه را تقویت کرده و عوامل مخل آن را کاهش دهند.
در پایان امیدوارم این تحقیق برای آنهایی که در امر تعلیم و تربیت ایفای نقش می کنند مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقع شود.

 

انشاءالله
بیان مسئله
حافظه یعنی محفوظ داشتن مطالب در ذهن و حفظ و نگهداری یادگرفته ها و اطلاعات بدست آمده در ذهن حافظه در فعالیتهای ذهنی در سراسر زندگی و در تمام فعالیتهای مرزی و اجتماعی انسان نقش اساسی دارد. اهمیت و فایده حافظه چیزی نیست که ندانیم و بخواهیم برای ثابت کردن آن مطلب زیادی بگوییم. برای پی بردن به این امر کافی است خود را جای کسی بگذاریم که به علتی حافظه خود را از دست داده است و نمی تواند دیگران را از شغل و سابقة خود مطلع سازد (شهرآرای، 1372)
بدون حافظه گذشته وجود ندارد. بدون حافظه تجربه خیلی ساده است و یادگیری نیز نمی تواند به وجود آید. با این همه، ذخیره کردن مقدار زیادی از اطلاعات در حافظه هیچ معنایی نخواهد داشت مگر اینکه بتوانیم در لحظة دلخواه، آنها را به یاد بیاوریم و مورد استفاده قرار دهیم . حتی یکی از تعاریف هوش دقیقاً این است که بتوانیم اطلاعات جمع آوری شده را ، جهت انجام دادن کارهایی که می خواهیم، به کار ببریم (گنجی، 1376).
رنگ ها آنچنان در روح و روان آدمی اثر می گذارند که موجب تغییر رفتاری می شوند. خاصیت روانی و تاثیر درونی رنگها موجب گردیده است که در امور متعددی این خاصیت مورد استفاده قرار گیرد. تجارت و فروش محصولات و تولیدات مختلف ، تبلیغات، پوشاک، فضاسازی محیط های مختلف اعم از اداری و فنی ومهندسی و کارگری و ... بالاخره تعلیم و تربیت بهره گیرندگان این خواص می باشند. درتعلیم و تربیت با شناخت خاصیت روانی رنگ ها ضمن ایجاد زمینه ای مناسب در ازهان می توان موجب افزایش بازده نیز گردید. (علی اکبر زاده، 1375)
در پژوهش حاضر سعی گردیده تا به سوالات زیر پاسخ داده شوند:
1- آیارنگ برحافظه تاثیر دارد؟
2 – آیابین یادآوری گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده و یادآوری گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده تفاوت معنی داری وجود دارد؟
3 – آیا بین بازشناسی گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده و بازشناسی گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده تفاوت معنی داری وجود دارد؟
بیان فرضیه
1 – میزان یادآوری گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده بیشتر است از میزان یادآوری گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده است.
2 – میزان بازشناسی گروهی که تصاویر رنگی به آنها ارائه شده بیشتر است از میزان بازشناسی گروهی که تصاویر سیاه و سفید به آنها ارائه شده است.
اهمیت پژوهش
حافظه به معنی نگهداری آثار و هر نوع اطلاع و یادآوری به موقع آنهاست . بدون حافظه گذشته ای وجود ندارد و همین گفته اهمیت حافظه را برای ما روشن می کند.
همه مطالبی که وارد حافظه می شوند برای همیشه باقی نمی مانند بلکه قسمتی از آنها به مرور از بین می رود که این پدیده را اصطلاحاً فراموشی می نامیم. فراموشی یعنی پاک شدن طبیعی خا طرات. برای پی بردن به میزان فراموشی می توان میزان یادداری را اندازه گرفت و از روی آن میزان فراموشی را حساب کرد. برای اندازه گیری یادداری روشهای زیادی به کرا می رود که مهمترین آنها عبارتند از بازشناسی، یادآوری و بازآموزی (گنجی، 1376).
برای بهتر کردن حافظه روش های زیادی وجود دارد مثلاً تکرار کردن با خود (بخود پس دادن) به یادآوری کمک می کند . دقت و توجه کافی به یادگیری و موزون بودن مواد و ... حافظه را تقویت می کند. همراه کردن موادی مانند طبقه بندی اطلاعات، سازمان دهی اطلاعات از کل به جزء و .... و همچنین شفاف و واضح کردن اطلاعات نیز تاثیر به سزایی در یادگیری دارد. ازجمله عواملی که درشفاف کردن اطلاعات نقش دارد وجود رنگ و رنگ‌امیزی در تصاویر یا ارائه مطالب است بعنوان مثال می توان ذکر کرد کتابی با تصاویر رنگی حقیقی خیلی بهتر از کتابی با تصاویر سیاه و سفید است. یا نوشتن عنوان های یک مبحث با رنگی غیر از رنگ متن باعث جلب توجه و به خاطر سپردن آن می شود . همراه کردن عنصر رنگ و رنگ آمیزی در تعلیم و تربیت موجب انگیختگی در فرد می شوند.
اگر تصاویر رنگی و سیاه و سفید به فراگیران در ارتباط با موضوع درس نشان دهیم و از آنها بخواهیم که این تصاویر را به خاطر بسپارند یا جزئیات آن را نام برند و یا درباره ان داستان بگویند، تصاویر رنگی را مدت زمان بیشتری به خاطر می سپارند و جزئیات تصاویر رنگی را به تعداد بیشتری بیان کرده و درباره تصاویر رنگی داستان های حقیقی و زیباتر و پرمحتواتری بیان می دارند. زیرا عامل رنگ باعث دقت و توجه بیشتر به تصویر می شود و انگیزه یادگیری را افزایش داده و تصویر واضح است بنابراین جزئیات بهتر در ذهن حک می شود و حتی عامل رنگ باعث می شود تصویر زنده به نظر برسد و انسان از نظر زمانی احساس نزدیکی بیشتری به آن تصویر داشته باشد در نتیجه داستان سرایی درباره آن تصویر به زندگی خود شخص نزدیکتر خواهد بود و داستان واقعی تر و زیبا به نظر می رسد.
اهداف پژوهش
پژوهش حاضر اهداف زیر را تأمین می کند.
1 – بررسی راههایی که از آنها می توان برای تقویت و تاثیر مثبت در حافظه سود جست.
2- ارائه متدهایی برای بهتر کردن یادگیری و آموزش و بالا بردن ظرفیت حافظه.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تأثیر رنگ در حافظه یادآوری و بازشناسی دانش آموزان دختر

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک بازشناسی اشیاء مبتنی بر ساز و کار قشر گیجگاهی مغز

اختصاصی از فی دوو پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک بازشناسی اشیاء مبتنی بر ساز و کار قشر گیجگاهی مغز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک بازشناسی اشیاء مبتنی بر ساز و کار قشر گیجگاهی مغز


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک بازشناسی اشیاء مبتنی بر ساز و کار قشر گیجگاهی مغز

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک بازشناسی اشیاء مبتنی بر ساز و کار قشر گیجگاهی مغزبا فرمت pdfدر 130صفحه.

این پایان نامه جهت ارائه در مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک طراحی و تدوین گردیده است . و شامل کلیه مباحث مورد نیاز پایان نامه ارشد این رشته می باشد.نمونه های مشابه این عنوان با قیمت های بسیار بالایی در اینترنت به فروش می رسد.گروه تخصصی ما این پایان نامه را با قیمت ناچیزی جهت استفاده دانشجویان عزیز در رابطه با منبع اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهند. حق مالکیت معنوی این اثر مربوط به نگارنده است. و فقط جهت استفاده از منابع اطلاعاتی و بالابردن سطح علمی شما در این سایت ارائه گردیده است                                                


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی مکانیک بازشناسی اشیاء مبتنی بر ساز و کار قشر گیجگاهی مغز