دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
تعداد صفحات : 10 صفحه -
قالب بندی : word
مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی
امروزه بانکها، به عنوان بزرگترین واسطههای مالی، نقش مهمّی در تأمین سرمایه مورد نیاز بنگاههای اقتصادی دارند. این نهادهای مالی، در ایفای هرچه بهتر نقش خود، با چالشهایی جدّی در عرصه مدیریت نقدینگی مواجه هستند. بانکهای اسلامی، به دلیل ربوی بودن بسیاری از ابزارهای مدیریت نقدینگی، بیش از بانکهای متعارف با این چالشها روبهرو بوده، و در پی راهکارها و روشهای جایگزین هستند.
چندی است اندیشمندان مسلمان متوجّه این مشکل شده، و درصدد طرّاحی ابزارهای سازگار با مبانی فقه اسلامی و کارامد در عرصه مدیریت نقدینگی برآمدهاند. مقاله حاضر، با استفاده از روش توصیفی، به دنبال پاسخگویی به این سؤالهاست که: راههای مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی کداماند؟ آیا میتوان بستهای از ابزارها را متناسب با طبقهبندی نیازمندیها، برای مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی ارائه کرد؟ این پژوهش، علاوه بر معرفی چند نوع ابزار جدید جهت مدیریت نقدینگی، بستهای از ابزارها را متناسب با طبقهبندی نیازمندیهای نقدینگی در بانکداری اسلامی ارائه نموده است.
کلید واژهها: مدیریت نقدینگی، مرابحه موازی، قرضالحسنه متقابل، صندوق اسلامی ABC، بازار بینبانکی اسلامی،و اوراق بهادار اسلامی.
مقدّمه
امروزه بانکداری یکی از با اهمیتترین بخشهای اقتصاد به شمار میآید. بانکها، از یکطرف، با سازماندهی دریافتها و پرداختها، امر مبادلات تجاری و بازرگانی را تسهیل میکنند و موجب گسترش بازارها میشوند؛ از طرف دیگر، با تجهیز پساندازهای ریز و درشت و هدایت آنها به سمت بنگاههای تولیدی، زمینههای رشد و شکوفایی اقتصاد را فراهم میآورند.1 بانکها در مسیر نیل به این اهداف، با چالشهای متعدّدی روبهرو هستند که ریسک نقدینگی از جمله بزرگترین آن چالشهاست.2
مدیریت نقدینگی بانک شامل پیشبینی نیازهای نقدینگی و تأمین آنها با حدّاقلّ هزینه ممکن است.3 دلیل اصلی ریسک نقدینگی این است که بیشتر منابع بانکها از محلّ سپردههای کوتاهمدت تأمین میشود، در حالی که تسهیلات بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میگردد که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
بنابراین، یکی از وظیفههای اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهّدات مالی کوتاهمدت و سرمایهگذاریهای بلندمدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی، بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهّدات و ورشکستگی مواجه میکند؛ و نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی موجب تخصیص ناکارامد منابع، کاهش نرخ سوددهی به سپردهها، و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.4
از دیدگاه بانکداری اسلامی، مدیریت نقدینگی به توانایی بانک در تجهیز برنامهریزی شده منابع و تأمین تقاضاهای موجّه اطلاق میشود. بدین ترتیب، عوامل اساسی در مدیریت نقدینگی، شامل شناسایی تقاضای موجّه نقدینگی و پاسخگویی مناسب، با توجه به زمان و هزینه تأمین نقدینگی است. توانایی یک بانک اسلامی در فراهم کردن نقدینگی، نیازمند نگهداری داراییهای مالی با قابلیت نقدشوندگی بالا و قابلیت جابهجایی سریع است؛ بدین ترتیب، نقد بودن و قابلیت نقل و انتقال، مهمترین اجزای چنین تعاملی هستند.
نقد بودن دارایی بدین معناست که دارایی مالی باید در کمترین زمان (یک روز یا کمتر) در دسترس قرار گیرد،5 بدین منظور، بانکهای اسلامی میبایست مقداری دارایی را به صورت نقد یا با سودآوری کم نگهداری کنند. بنابراین، بانکهای اسلامی میخواهند ضمن پاسخگویی به نیازهای نقدینگی، حجم داراییهای کمبازده را به حدّاقلّ برسانند؛ و این در حالی است که رقابت روزافزون بانکها از یکسو، و برداشت سپردهها به علّت تفاوت نرخهای سوددهی در بخشهای مختلف اقتصادی از سوی دیگر، تلاش برای بهینه کردن داراییهای غیرسودآور را تشدید میکند.6
در این مقاله، پس از بیان ادبیات موضوع، نخست به ضرورت، روشها، و ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری سنّتی اشاره میشود؛ سپس، نیاز بانکداری اسلامی به مدیریت نقدینگی مورد بررسی قرار میگیرد. در ادامه، نیازهای نقدینگی در بانکداری اسلامی طبقهبندی و ابزارهای مناسب برای مدیریت آنها معرفی میشود. در نهایت، به دلیل تنوّع نیازها در مدیریت نقدینگی، با توجه به اصول و قواعد اسلامی، بستهای از ابزارها معرفی میگردد که با استفاده از آنها میتوان به اهداف مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی نائل شد.
پیشینه تحقیق
به منظور نیل به اهداف مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی، تا کنون تحقیقات خوبی صورت گرفته است که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود.
دیواندری و همکاران (1383) در مقاله «طراحی مدل پیشبینی در مدیریت نقدینگی نهادهای مالی در چارچوب نظام بانکداری بدون ربا با استفاده از شبکههای عصبی» از رهیافت منابع و مصارف به عنوان مدل عملیاتی تحقیق بهرهمند شدهاند. آنان سپس مدل عملیاتی تحقیق را با مراجعه به قوانین و آییننامههای نظام بانکداری بدون ربا طراحی کردهاند.
خواجه حقوردی و امیدی (1386) در مقاله «نقش بانکها در انتشار اوراق قرضه اسلامی صکوک» به نقش بانکها در انتشار صکوک اشاره کرده و از روش انتشار این اوراق در ایران و مشکلات پیشروی آن سخن گفتهاند.سوری و وصال (1387) در مقاله «روشهای نوین تأمین مالی و مدیریت نقدینگی در بانک» ابزارهای متداول مدیریت نقدینگی در بانکهای سنّتی را معرفی کرده، و به بررسی ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی پرداختهاند.
گروه مطالعات و مدیریت ریسک بانک اقتصاد نوین (1387) در کتاب مدیریت دارایی- بدهی و ریسک نقدینگی در مؤسسات مالی، ضمن اشاره به ضرورت مدیریت نقدینگی در بانکها، روشهای مدیریت نقدینگی و نظریههای مربوط به آن را به تفصیل مورد بررسی قرار دادهاند.احمد (2001) در کتاب ابزارهای مالی اسلامی برای مدیریت مازاد نقدینگی در کوتاهمدت ابتدا از ضرورت مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی سخن گفته، سپس ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری متعارف را نقد کرده، و به ویژگیهای ابزارهای مالی اسلامی کوتاهمدت و ضروریات آن پرداخته است.
بختیاری (1385) در مقاله «روشهای مؤثر مدیریت نقدینگی در بانکها» نخست به اصول لازم برای استقرار مدیریت نقدینگی در بانکها اشاره نموده، و سپس به ویژگیهای داراییهای نقدشونده و بدهیها در بانکها پرداخته است. در ادامه، با معرفی برخی از ابزارهای تأمین نقدینگی در بانکها، مدلهای مدیریت نقدینگی را بررسی کرده است.
سلیمانی (1386) در مقاله «زیربناهای سازمانی لازم جهت مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی» ابتدا چالشهای مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی را بررسی کرده، و سپس به زیربناهای نهادی مدیریت نقدینگی از جمله: بازار پول بینبانکی و بازار مالی بینالمللی اسلامی (IIFM) پرداخته است. 7 او همچنین به تجربه بعضی کشورهای اسلامی در این زمینه اشاره کرده است.
رفعت احمد عبدالکریم (2010)، دبیر کلّ مجلس خدمات مالی اسلامی، با اعلان خبر تأسیس نخستین مؤسسه بینالمللی اسلامی مدیریت نقدینگی، هدف این مؤسسه را ایجاد ابزارهای مالی مطابق با احکام شریعت اسلامی برای کمک به بانکهای اسلامی در مدیریت نقدینگی کارامد و مؤثر و نیز تشویق به افزایش سرمایهگذاری دانسته است. وی تأکید کرده است: مؤسسه بینالمللی اسلامی مدیریت نقدینگی در ژانویه سال 2011 رسماً آغاز به کار خواهد کرد.
این مؤسسه که توسط مجلس خدمات مالی اسلامی تأسیس شده، دارای 195 عضو از جمله 52 هیئت نظارتی است. افزون بر کشورهای قطر، ایران، عربستان سعودی، امارات متّحده عربی، سودان، ترکیه، مالزی، نیجریه، اندونزی، لوگزامبورگ، و جزیره موریس؛ بانک توسعه اسلامی و مؤسسه اسلامی توسعه بخشهای خاصّ عضو مؤسسه بینالمللی اسلامی مدیریت نقدینگی هستند.8
بهرغم تحقیقات گوناگون در زمینه مدیریت نقدینگی، هنوز خلأ علمی مرتبط با ابزارهای مدیریت نقدینگی و ارائه راهکارهای مناسب در بانکداری اسلامی احساس میشود. این پژوهش با ارائه این ابزارها در قالب یک بسته متناسب با انواع نیازهای نقدینگی در بانکداری اسلامی، از پژوهشهای یادشده متمایز است.
اهمیت مدیریت نقدینگی
ترازنامه بانکها دارای دو قسمت است: 1) داراییها؛ 2) بدهیها. بدهیها نشان میدهند که بانک منابع خود را از چه راهی تأمین کرده است. این منابع ممکن است سپردههایی باشد که سرمایهگذاران در بانک به امانت گذاشتهاند؛ نیز ممکن است از طریق دیگر بانکها و غیره به دست آمده باشد که نشاندهنده تعهّدات بانک به صاحبان آنهاست و باید در موعد مقرّر بازگردانده شود. داراییهای بانک نیز تسهیلاتی میباشد که به متقاضیان واگذار شده است و باید در موعد مقرّر دریافت شود. نکته اینجاست که سررسید داراییها و بدهیها یکسان نمیباشد و این امر میتواند بانک را با ریسک نقدینگی مواجه نماید که باید مدیریت شود.
مدیریت نقدینگی شامل پیشبینی نیازهای نقدینگی بانک و مسئله تأمین این نیازها با حدّاقلّ هزینه ممکن است. بانکها، به دو دلیل عمده، به نقدینگی نیاز دارند: 1) پاسخ به نوسانات پیشبینینشده ترازنامه بانک؛ 2) جذب منابع جدید به منظور تخصیص و در نتیجه کسب درآمد.9 بر این اساس، برنامهریزی نقدینگی بانکها در دو سطح انجام میشود.
سطح اوّل به مدیریت ذخایر، شامل الزامات حسابداری، رویّههای محاسبه ذخایر قانونی و... مربوط میشود. مبادلات روزانه مشتریان منجر به تغییر مانده روزانه و در نتیجه تغییر پرتفوی سرمایهگذاری و بدهیها میشود. مهمترین وظیفه در مدیریت نقدینگی بررسی وضعیت نقدینگی است تا ذخایر قانونی تأمین شد و وجوه نقد کافی برای تامین نیازهای مشتریان وجود داشته باشد.
از یک سو، بانکها به علّت کمبود ذخایر جریمه میشوند و از سوی دیگر، مازاد ذخایر نیز هیچ نوع درآمدی برای آنها ندارد؛ از اینرو، در محاسبه ذخایر دقت میکنند. اگر به نوعی افزایش یا کاهشی در ذخایر پیشبینی کنند، میکوشند آن را از طریق اوراق بازار پول مدیریت کنند؛ یعنی اقدام به خرید گواهی در صورت مازاد ذخایر و ستقراض از بانک مرکزی در صورت کمبود ذخایر میکنند.اما سطح دوم مدیریت نقدینگی شامل پیشبینی خالص وجوه مورد نیاز با توجه به عوامل روندی، فصلی، چرخهای و رشد کلان بانک میباشد. این دوره برنامهریزی بلندمدتتر، و شامل تناوبهای ماهانه میشود.10
راهبردهای تاریخی مدیریت نقدینگی
از نظر تاریخی، پنج نوع راهبرد در رابطه با مدیریت نقدینگی اتّخاذ شده است.11
- نظریه وامهای تجاری
مدیریت نقدینگی ابتدا بر مدیریت داراییها تمرکز داشت و به شدّت با سیاستهای اعتباری در هم آمیخته بود. تا پیش از سال 1930م، بانکها مطابق با نظریه اعتبارات تجاری فقط اقدام به اعطای اعتبارات کوتاهمدت میکردند و بدین ترتیب، خود را در وضعیت مناسب نقدینگی قرار میدادند.
- نظریه قابلیت تبدیل
این نظریه بیانگر مفهوم مدیریت داراییهای نقد است. طبق این نظریه، هر نوع دارایی نقد برای پاسخگویی به نیازهای نقدینگی مورد استفاده قرار میگرفت. در واقع، بانک میتوانست با نگهداری تعدادی دارایی نقد (مانند اوراق بهادار دولتی)، و فروش آنها در بازار دست دوم، هر زمان آمادگی پاسخگویی به نیازهای نقدینگی و برداشت سپردهها را داشته باشد. کاربرد این نظریه با رشد و گسترش اوراق بهادار دولتی بعد از سال 1930 همراه بود. بانکهای کوچک، به جای تکیه بر وام، به این راهبرد تمسّک کردند؛ امّا این رهیافتِ مدیریت نقدینگی کمهزینه نبود، چون فروش داراییها به معنای از دست دادن درآمدهای آتی است.
- نظریه درآمد قابل پیشبینی
این نظریه که از سال 1950 مورد استفاده قرار گرفت، پیشنهاد میکند: نیازمندیهای نقدینگی از محلّ درآمدهای پیشبینی شده وامها تأمین شود. مطابق این نظریه، بانکها به سرمایهگذاری داراییهای نقد ترغیب میشوند؛ ولی اینبار به صورت ساختار یافته (به نحوی که سررسید وامها و داراییها همزمان شود.) مبنای این نظریه ویژگیهای جریانات ورودی و خروجی داراییهای نقد و وامها میباشد.