مقاله در مورد تکامل انسان
معلمان در نخستین تجربه های حرفه ای خود از فرصت کافی برای اندیشیدن درباره ملازمه های کلی و نظری حضور خویش در مدرسه بهره مند نیستند. در اکثر موارد, تدریس به صورت مجموعه ای از وقایع شتاب زده و غالباً دلسرد کننده در می آید که معلم در ضمن آن ها نسبت به تقاضاهای فوری دانش آموزان, والدین, مدیران, همکاران و سازمان های اجتماعی و آموزشی واکش نشان می دهد. در نخستین سال های خدمت خویش, معلم ناگزیر است که تقاضاهای روزمره تهیه طرح درس, اداره کلاس و حضور در جلسات کنفرانس های داخل و خارج مدرسه را برآورد سازد. از این رو برای تامل درباره امر خطیر آموزش و پرورش وقت اندکی برایش باقی می ماند. برای معلمی که بخواهد در شغل خویش به راستی متبحر گردد, کافی نیست که توجه خود را منحصراً به امور و جزئیات روزمره معطوف دارد. هر معلمی می داند که آموزش و پرورش ابزار نیرومندی برای شکل بخشیدن به زندگانی فردی و نظام اجتماعی است. هنگامی که معلم درباره نقش خویش به تامل می پردازد, دل مشغولی خود را نسبت به اموری که فوریت عملی دارند رها ساخته, درباره نظریه ای که قوام و دوام عمل تربیت به آن وابسته است, به تفکر می پردازد. از آن جا که تدریس فعالیتی اخلاقی است, مستلزم تلفیق دقیق نظریه و عمل است. نظریه بدون عمل ناکافی است و عملی که از هدایت نظریه بی بهره باشد راه به جایی نمی برد.
هزاران سال است که جداسازی مخلوطهای شیمیایی به اجزای تشکیل دهنده آنها بصورت یک هنر انجام شده است. تمدن های اولیه فنونی را برای موارد زیر توسعه داده اند: 1) استخراج از سنگهای معدنی,2)تبخیر آب دریا برای بدست آوردن نمک,3) پالایش آسفالت صخره ای, و 4) تقطیر محلولها. بدن انسان اگر دارای کلیه نمی بود, نمی توانست به زندگی ادامه دهد- کلیه مانند غشایی عمل می کند که به طرز گزینشی آب و محصولات زاید متابولیسم را از خون جدا می کند.
جداسازی ها شامل غنی سازی , تغلیظ , خالص سازی, پالایش و منزوی سازی از دیدگاه شیمیدان ها و مهندسان شیمی مهم اند. گروه اول(شیمیدان ها) از روش های جداسازی تجزیه ای, مانند کروماتوگرافی, برای تعیین ترکیب نسبی مخلوطهای پیچیده, به طور کمی