ایران در تولید و صادرات اقلام گروه صنایع غذایی دارای مزیت نسبی است.
دانلود پاورپوینت ارائه بررسی مزیت نسبی صادراتی صنایع غذایی
فرض تحقیق:
هدف تحقیق:
روش تحقیق:
تمایز میان مزیت نسبی از لحاظ نظری و کاربردی و عوامل موثر بر آن
چکیده :
عواملی همچون رقابتی تر شدن بازارهای جهانی، پیشرفتهای تکنولوژیکی، و تغییرات مداوم در ساختارهای سازمانی باعث شده اند که شرکتها بدنبال یافتن راهکارهای مطمئن برای بقا و تداوم فعالیت خود باشند. یکی از این راهکارهای مطمئن می تواند مدیریت هزینه باشد. از طریق مدیریت هزینه یک شرکت می تواند علاوه بر ارتقاء کیفیت محصولات، به مقدار قابل توجهی از هزینه های تولیدی و تشکیلاتی خود بکاهد. یکی از دغدغه های اصلی شرکتهای امروزی، استفاده بهینه از منابع سازمانی می باشد. داشتن "استراتژی کاهش هزینه ها" و یا به بیان دیگر مدیریت منطقی بر هزینه ها می تواند در زمینه استفاده بهینه از منابع در اختیار موثر واقع گردد. می توان ادعا نمود که کاهش هزینه نه تنها یک تهدید نبوده بلکه یک فرصت بحساب می آید. زیرا از این طریق ظرفیت های بلا استفاده یک شرکت شناسایی شده و مورد استفاده قرار می گیرند. عواملی که اهمیت مدیریت هزینه را برای شرکتهای ایرانی دوچندان می کند عبارتند از: حذف تدریجی یارانه های انرژی، کاهش تعرفه های گمرکی، بهره وری پایین منابع، و غیره.
در این مقاله پس از مرور ادبیات تحقیق، تلاش خواهد گردید که مدلهای موجود مرتبط با مدیریت هزینه و همچنین وضعیت فعلی شرکتهای تولیدی ایرانی در زمینه مدیریت هزینه مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا راهکارهای مناسبی برای مدیریت بهینه هزینه که بتواند شرکتهای تولیدی ایرانی را در کسب مزیت رقابتی یاری نماید، ارائه گردند.
کلمات کلیدی: مدیریت هزینه، شرکتهای تولیدی، مزیت رقابتی
مقدمه:
عواملی همچون: رقابتی شدن بازارهای جهانی، تسریع پیشرفتهای تکنولوژیکی، تغییرات مداوم ساختارهای سازمانی باعث پیدایش مدیریت جدیدی موسوم به مدیریت هزینه در سازمانهای امروزی گشته اند. مدیریت کارآمد هزینه های مختلف یکی از دغدغه های اصلی سازمانهای امروزی بحساب می آید. زیرا در بازارهای رقابتی امروزی، سازمان های مختلف جهت بقا و تداوم فعالیت، می بایست هزینه های خود را با هزینه های رقبا خود بطور مداوم مورد مقایسه قرار دهند (گودرزی،غلامرضا ورضوانی،ساسان،1381). امروزه موضوع مدیریت هزینه بیش از هر مقوله ای ذهن مدیران سازمانها و بنگاهها را به خود مشغول کرده و لذا بخش قابل ملاحظه ای از تحقیقات مدیریت و حسابداری بدان اختصاص یافته است(فخاریان،1383).
مقاله به صورت ورد قابل ویرایش می باشد
تعداد صفحات مقاله 11 صفحه می باشد .
فایل مقاله بعد از خرید قابل دانلود می باشد
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات29
چکیده
این مقاله به اندازهگیری مزیت نسبی تولیدات شرکتهای تولیدکننده قطعات تندمصرف خودرو طی یک دوره 5 ساله براساس روش هزینه منابع داخلی (برمبنای روش حسابهای صنعتی) میپردازد. بکارگیری این رویکرد جدید در ارزیابی هزینه منابع داخلی تولیدات بنگاهها ( از طریق هزینههای واحدهای تولیدی) به دلیل بهرهگیری از اطلاعات به هنگام، قیمتهای سایهای و ... از توانایی بیشتری نسبت به روشهای متنوع قبلی برخوردار است. بدین منظور مقاله حاضر ابتدا به شاخصهای اندازهگیری هزینه منابع داخلی پرداخته و سپس ضمن معرفی روش شناسی رهیافت جدید DRC به اندازهگیری مزیت نسبی چند شرکت منتخب تولیدکننده قطعات تند مصرف خودرو و تجزیه و تحلیل آن میپردازد.
مقدمه
شناخت از وضع موجود صنایع و ساختار حمایتی از آنها در راستای پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) از موضوعات مورد علاقه سیاستگذاران کشور است. تصمیمگیری در خصوص پیوستن به (WTO) نیازمند بررسی دقیق ( بر مبنای روشهای علمی) صنایع کشور در مورد مزیتهای نسبی و سیاستهای حمایتی موجود در آنهاست. پس از شناخت مزیتهای نسبی در صنایع، میتوان از آن به عنوان ابزاری جهت تخصیص مناسب منابع بین صنایع یا حتی درون صنایع استفاده نمود.
در این مقاله نیز سعی می شود با استفاده از معیار هزینه منابع داخلی[1] (DRC) که یکی از معیارهای مناسب جهت نشان دادن کارایی در تخصیص منابع است، مزیت نسبی در صنعت قطعهسازی مورد بررسی قرار گیرد. به جهت محدودیت در آمار و اطلاعات مورد نیاز تنها به هشت واحد تولیدکننده قطعات تند مصرف[2] خودرو (قطعاتی هستند که در طول عمر یک خودرو با سرعت بیشتری نسبت به سایر قطعات تعویض میشوند)،در دوره زمانی
77-1374 اکتفا شده است. بدین منظور ابتدا شاخصهای اندازهگیری هزینه منابع داخلی بررسی شده و سپس روش اندازهگیری هزینه منابع داخلی در این مقاله معرفی میشود و در ادامه نتایج محاسبات مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند و در پایان خلاصه و نتیجهگیری ارایه میگردد.
1 . شاخصهای اندازهگیری هزینه منابع داخلی (DRC)
مفهوم هزینه منابع داخلی، کاربردی از تحلیل بازدهی عوامل بر پایه ارز خارجی است. به عبارت دیگر DRC هزینه فرصت از دست رفته واقعی منابع داخلی که صرف تولید یک کالای خاص بر حسب قیمتهای جهانی میشود، است و یا DRC نسبت ارزش سایهای دادههای خالص داخلی به ارزش سایهای ستاندههای خالص مبادله شده میباشد (فین1995). این معیاراولین بار توسط برونو[3] در سال 1976 و سپس در سال 1972 مطرح شد و سپس محققین دیگری نظیر کروگر (1972)، لوفسکی (1972)، گریناوی و میلز (1990)، فین
(1995) و پرکینز (1997) با انجام تعدیلاتی، آن را مورد استفاده قرار دادند.
روش هزینه منابع داخلی بسیار مشابه روش تحلیل هزینه ـ فایده است. با این تفاوت که روش هزینه ـ فایده، کل هزینه واقعی و سوددهی را مقایسه میکند؛ در حالی که روش DRC علاوه بر در نظر گرفتن هزینه منابع داخلی، صرفهجویی در ارز خارجی را نیز محلوظ میدارد. به عبارت دیگر روش هزینه منابع داخلی[4] یک معیار هزینه ـ فایده است که براساس آن سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان نهایی کشور، تصمیم میگیرند که آن محصول را خود تولید کنند و یا آن را از بازارهای جهانی وارد نمایند. بدین ترتیب اگر منفعت نهایی خالص حاصل از تحلیل هزینه ـ فایده مثبت باشد، طرح سرمایهگذاری انجام و در غیر اینصورت طرح متوقف میشود. پس مدل کلی DRC را میتوان براساس روش منفعت خالص اجتماعی[5] فرمولبندی و تفسیر نمود.
هزینه منابع داخلی (DRC) از طریق نرخ حمایت مؤثر[6] (ERP) نیز قابل محاسبه است. کروگر ( 1972) تحت فروض خاصی ثابت نمود که حمایت تعرفهای مربوط به فعالیت j به رابطهای بین دو معیار DRC و ERP منجر میشود. یعنی:
[1]. Domestic Resource Cost (DRC)
[2]. Fast moving
[3]. Bruno. M (1972)
[4]. Lai. D (1972)
[5]. Net Social Profit
[6]. Effective Rate of Protection