فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود کتاب آزادی معنوی چیست

اختصاصی از فی دوو دانلود کتاب آزادی معنوی چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کتاب آزادی معنوی چیست


دانلود کتاب آزادی معنوی چیست

فهـرسـت:
1. عشقـی عظیـم از بـرای خـداونـد (قسمـت اول)
2. عشقـی عظیـم از بـرای خـداونـد (قسمـت دوم)
3. روزی معمـولـی، در زنـدگـی روح
4. بـه هنـگام طـوفـان، آسـوده مـی‌خـوابـم
5. قـانـون وفــور
6. جـامعــهٔ معنـوی
7. شب زنـگ‌هــا
8. هیـــو در تمـام اعمــال
9. دولـت اک
10. بـه‌سـوی آزادی معنــوی
11. سفــر دشـوار بـادام زمیـنـی بـه‌سـوی آزادی
12. آزادی معنـوی چیــست؟
13. نــور و صــوت خــداونــد همــه جــا هسـت
14. ورود اک
واژه‌ نــامــه




1- عشقـی عظیـم از بـرای خـداونـد (قسمـت اول)

هر بار که متن سخنرانی هم‌آیشی را آماده می‌کنم، در این اندیشه‌ام که چه بگویم که برای شما که بـدینـجـا می‌آئید، مفید باشد. چه چیز از لحاظ معنوی به شما کمک می‌کنـد؟

نگـاهـی تـازه بـه کـارمـا

گاهی از من می‌پرسند، " شما در اکنکار، چه چیز را آموزش می‌دهید؟ تفاوت شما با مسیحیت چیست"؟
من دربارهٔ‌ کارما و تولد مجدد با آنان سخن می‌گـویـم. عموم مردم، معمولاً کـارمـا را چیز بدی می‌دانند. هرگز به امکان خوب و بودن آن نمی‌انـدیشنـد. مثـلاً کودک سه سالـه‌ای که بـا مهـارت کامـل پیـانــو مــی‌نـوازد.
گاهی کارما بیشتـر به جـایـگاه شمـا مـربوط است تا عملتان. گاهـی بطور اتفاقـی، در زمان نـامنـاسب، در مکانی نـامنـاسب هستیـد که نبـایـد بـاشیـد، زیرا از چیزی خبر نـداشتـه‌ایـد. هنـگامـی که وقـایـع خـوب رُخ مـی‌دهنــد، غـالبــاً بـه مـوقــع و بـه‌جا هستنـد.

قصــهٔ ‌مــوش

امسال تابستان کیسهٔ محتوی دانهٔ پرندگان را در گاراژ گذاشته بودم. شبی برای برداشتن دانه، به آنجا رفتم. پرندهٔ زیبای کوچکی به رنگ قرمز و نارنجی، که کاردینال نام دارد، همیشـه بـه سـراغ ظـرف دانـه‌ها می‌آید و اگر یک شب تأخیـر کنـم، جنـجـال به راه می‌انـدازد. آن شب گاراژ تاریک بود و من هم عجله داشتم. کیسه را باز کردم، دستم را داخل کیسه بردم، و با پیمانهٔ پلاستیک که همیشه استفاده می‌کردم، شروع به برداشتن دانه نمودم. ناگهان احساس کردم موشی در اطراف کیسه می‌دود تا به دست من نیافتد. هر دو جا خورده بودیم. موش بالاخره از کیسه بیرون پرید و دوان دوان از گاراژ خارج شد. او مـرا نـاراحت کـرده بـود و مـن او را.
او در حال شام خوردن بود و حواسش به کار خود بود، که ناگهان یک‌نفر چراغ را روشن کـرده، دست در کیسـه بـرده، و سعـی کـرده بـود دُمش را بگیــرد.
از اینکه موش ناراحت شده بود، متأسف بودم. اما با خود اندیشیدم که نباید اجازه دهم در اطـراف کیسـهٔ ‌دانـه‌هـا بگــردد. پس بـه ابـزار فـروشـی رفتـم تـا یـک تلـه‌مـوش بخـرم.

راهــی بهتـــر

در ابزار فـروشی، تله موش‌ها را نگاه کردم. آنها از نوعی بـودنـد که از کودکـی می‌شنـاختـم، یعنی تله‌موش‌هایـی که به موش آسیـب می‌رسـاننـد. با خود گفتـم، بـایـد راه بهتری وجود داشتـه بـاشـد، بنـابـراین با کمی جستجـو، وسیلـهٔ مؤثـری را یافتـم که تله موش مُنصـف نام داشت. این نوع تله، با تحـریـک کنجکاوی موش، آن را به داخل یک تونل می‌کشـد، موش پای خود را روی یک رکاب می‌گذارد، که چرخ پره‌دار کـوچـکی را شبیـه آنهـایـی که پشت قایق‌های مسافـربـری رودخـانـه‌هـاست، آزاد می‌کند. این چرخ موش را به درون یک جعبهٔ کوچک کفش پـرتـاب مـی‌کنـد، و مـوش آنقـدر در آنجـا مـی‌مـانـد تــا کسـی سـر بـرسـد و آنـرا در جنـگل رهــا کنــد.
وقتی که به منزل رسیدم تله موش را بالای کیسه گذاشتـم. در دفتـرچهٔ راهنمای آن نوشته بود که باید آنرا کوک کرد، اما نه بیش از حد. روز بعد، هنگامی که به گاراژ رفتم، موش در اثر وحشت، داخل جعبه خرابکاری کرده، ولی خود گریخته بود. با اینکه دستورات را به دقت اجرا کرده بودم، اما فنر را به‌قدر کافی نکشیده بودم. شواهد نشان می‌داد که وقتی که مـوش بـه درون جعبـه افتـاده، بـا هـُل دادن پــرهٔ چـرخ خـود را آزاد کــرده است.
این بار تله را محکم‌تر از فبل کوک کردم. دو روز بعد، مدارک بیشتری یافتم که بر حضور موش در داخل جعبه دلالت می‌کرد، اما هنوز از موش خبری نبود. بالاخره اینطور نتیجه گرفتم که باید کوک را یکی دو دور چرخاند، تا به عملکرد تله صدمه‌ای نرسد، و در ضمن مـوش را هـم داخـل خـود نـگاه دارد.
مجدداً تنظیمش کردم و برای اطمینان از اینکه دهانهٔ تله به‌خوبی بسته می‌شود، آنرا امتحان کردم و تله را در جای خود قرار دادم. ظرف یکی دو روز، بالاخره اولین موش کوچک را گرفتم. او در گوشه‌ای نشسته و می‌لرزید. به او گفتم، " این تله از سایر تله‌ها بهتر است". آنرا به جنگل برده و آزاد کردم. روز بعد، بچه موش به دنبال مادرش آمده بود. او را نیز به جنگل بردم. امیدوارم یکدیگر را پیدا کرده باشند. این موشها، در زمانی نامناسب، در محلی نامناسب بودند. اما من ابزار خوبی در اختیار داشتم. حالا هم من و هم آنها، می‌توانستیم در آرامش زندگی کنیم. من خانهٔ خود را پس گرفتم و آنها منزلی نو در جنگل یافـتـنـد.

علـت و معلـول

این قانون علت و معلول است.
موش‌، هفته‌های متمادی زرنگی به‌خرج داد. من می‌دیدم که دانه‌ها در اطراف گاراژ پخش شده‌اند، ولی نمی‌توانستم دلیل آنرا درک کنم، هیچ‌گاه به ذهنم خطور نمی‌کرد که گاراژ بسیار تمیز من موش داشته باشد. وقتی که دیدم، پهلوی کیسهٔ دانه‌ام جویده و سوراخ شده است، مشکوک شدم. با خود گفتم، " کسی این دور و برهاس که نباید باشد". آنگاه موش پای خود را این سوی مرز گذاشت و ما در درون کیسهٔ دانه‌ها یکدیگر را دیدیم. باید راهـی بـرای مقـابلـه بـا مشکل مـی‌یـافتـم، بنـابـراین تلـه مـوش را خـریـدم.
مارک تواین می‌گوید، گربه‌ای که یک بار روی اجاق بنشیند، بار دوم مرتکب این عمل نمی‌شود. هنوز، هرگاه به سراغ کیسهٔ دانه‌ها می‌روم، با چراغ قوه داخلش را وارسی می‌کنـم. دیگـر بـدون اینکـه قبـلاً داخلش را نگاه کـرده باشم، دستـم را به درون آن نمـی‌بـرم. بیشتر مردم، همینطور هستند. ما دچار مشکلات یا فتنه می‌شویم. سپس زندگی‌مان به‌هم می‌ریزد و برای رفع مشکل دست به اقدام می‌زنیم. به سراغ متخصصی می‌رویم و او ما را یاری می‌دهد. برای درمان خود به نزد پزشک می‌رویم. نزد بانکدار می‌رویم و وام می‌گیریم. اما احتمالاً بدون اینکه علت اصلی مشکل را دریابیم، دوباره و دوباره اشتباه گذشته را تکرار می‌کنیم، تا هنگامی که بالاخره سر رشتهٔ امور را می‌یابیم. در نهـایـت اصـل مطـلب را درک مـی‌کنیــم.

 

 

شامل 44 صفحه pdf


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کتاب آزادی معنوی چیست

دانلود مقاله انسان از آزادی تا آزادی

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله انسان از آزادی تا آزادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله انسان از آزادی تا آزادی


دانلود مقاله انسان از آزادی تا آزادی

انسان، این جزء کوچک جهان هستی، تن بر بستر خاک دارد و جان در هوای پرواز به ملکوت اعلا. در آغاز، زیستگاهش را تنگ یافت و درخواستی فراتر از کیهان داشت.

  نه در زیستگاهش آسوده بود و نه توان کوچ به جایگاهی برتر از خاک داشت. از یورش ددان، ترسان بود و از خشم طبیعت بیمناک. اما در دامان طبیعت آزاد بود و دشمن عیان. از ترس گرسنگی به انبان کردن آذوقه پرداخت و از بیم درندگان حصار ساخت. روستاها  شکل گرفت و قبیله ها تشکیل شد. و این آغاز اسارت انسان بود در زندانی که تمدنش می نامیم و امروز در اوج پیشرفت و شکوفایی آن هستیم

نخست قبیله ها به غارت یکدیگر پرداختند و کشتار جمعی انسانها شروع شد. حکومتها شکل گرفتند، مانع یورش قبایل به یکدیگر شدند. اما خود به تجاوزاتی گسترده تر پرداختند و خون ریزی ها بیشتر شد. هرچند بهانه ها متفاوت بود، اما انگیزه ها یکی بود، چپاول دارایی ها و بهره کشی از مغلوب. هرگاه مغلوب از پرداخت خراج باز می ایستاد، به تیغ خشم غالب نزدیکتر می شد.

این سنت شوم در روند تاریخ بر انسان تحمیل شد و آسایش و آرامش از زندگانی او رخت بر بست. روزی دیگر قدرتمند ضیعف شد و سرنوشتش از باجگیر به خراج پرداز بدل گشت. نه قدرمتدان آرامش و امنیت داشتند نه مردم عادی به آسودگی زندگی سپری می کردند. تمام این نگون بختیها زاییده ی تفسیر نادرست از تمدن و برداشت غیر واقعی از قدرت و عدم شناخت انسان و توانایی ها و نیاز های واقعی انسان است. اما توضیح و تشریح موارد یاد شده از حوصله ی این نوشته ی کوتاه خارج است.

هدف این نوشته، اشاره ای کوتاه به تمدن و نقش آن در زندگی انسان و حقوق انسانها، مستقل از ملیت، نژاد و اعتقادات مذهبی آنها است. در اینجا بدون در نظر داشتن حکومتی خاص و مستقل از هرگونه گرایش ایدئولوژیکی در یکطرف پدیده ای به نام تمدن داریم و در طرف دیگر موجودی به نام انسان که وارث، تداوم بخش و تکمیل کننده ی آن است.  باید دید این تمدن (بویژه بخش فناوری آن) چه حقوق و امکاناتی را از انسان امروزی و آیندگان سلب کرده و در قبال آن چه وظایفی دارد و چگونه باید حقوق پایمال شده ی انسان را جبران کند.

 زمین از آن کیست؟

زمین و تمامی امکانات موجود در آن متعلق به همه موجودات اعم از جاندار و بیجان است. جانداران در بطن  طبیعت بیجان شکل می گیرند و خود را مالک آن می پندارند. هرچه را که نیاز و توان تصرف داشته باشند، از آن خود دانسته و به هر نحوی که تشخیص دهند، مورد بهره برداری قرار می دهند. جانداران از قوانین تنازع بقا تبعیت می کنند که خود ضامن تداوم بقا و تنظیم گونه های مختلف حیات است.

اما در میان جانداران انسان خود را تافته ای جدا بافته می داند و با اتکا به کشفیات و فناوری خود، برای رفع نیازهایش هیچ مرزی را رعایت نمی کند. از استخراج معادن گرفته تا تخریب منابع طبیعی، نابودی جنگلها و صید و شکار بی رویه حیوانات، همه و همه را حق مسلم خود می پندارد. کوه ها را تخریب کرده و ساختمانهای بزرگ می سازد. مسیر رودخانه را تغییر می دهد یا در مقابل آنها موانعی ایجاد می کند و دریاچه های مصنوعی می سازد و گاه زیستگاه برخی موجودات را نابود می کند تا خود از امکانات بیشری برخوردار گردد

شامل 37 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انسان از آزادی تا آزادی

دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟


دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

مشخصات تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

عنوان : چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 247

این تحقیق درمورد چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟ می باشد.

بخشی از صفحات میانی این تحقیق را در قسمت پایین می توانید مشاهده نمایید.

فصل اول

مبانی نظری آزادی‌های فرهنگی

آیا می‌توان دسته های متنوعی از آزادی‌ها،‌ دسته‌ای به نام «آزادی‌های فرهنگی» وجود دارد؟ این آزادی‌ها کدام‌ها هستند و چگونه ماهیتی فرهنگی یافته‌اند؟ آیا همان حلقه سوم آزادی‌های  نسل سوم حقوق بشر بشر آزادی‌های اقتصادی و فرهنگی هستند یا خود قالبی جداگانه دارد؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، ناچاریم ابتدا به بررسی این نکته بپرازیم که اساساً دلیل این پرسشها چیست و فرهنگ چه جنبه‌ای دارد که باید برخوردار از آزادی‌های لازم باشد. به عبارت دیگر، چرا باید آزادی‌هایی با عنوان آزادی‌های فرهنگی وجود داشته باشند و ابعادی از عرصه فرهنگی افراد و جامعه را مورد حمایت قرار دهند. این به دلیل اهمیتی اساسی است که فرهنگ برای ما دارد؛ اهمیتی که آنرا به قضای حقوق اساسی پیوند می‌زند: چگونه می‌توان مقوله فرهنگ را در قالب حقوق اساسی مطرح ساخت؟

با توسعه ابعاد گوناگون جامعه و حقوق، نظام حقوق اساسی نیز همگام با این توسعه، ساز و کارهای خود را به این ابعاد گوناگون همچون اقتصاد،‌ رفاه و زیست بوم بسط داده است و به نظر می‌رسد در این برهه تاریخی نیز نوعی ضرورت ارتباط میان فرهنگ و حقوق اساسی آشکارتر می‌گردد. اگر در یک تعریف حداقلی،‌‍ حقوق اساسی را مجموعه‌ای از سار و کارهایی بدانیم که برای حمایت از حقوق و آزادی‌های بشری ایجاد می‌شوند، باید اذعان داشت که در بیشتر موارد، این ساز و کارها آنگاه شکل می گیرند که حکومت اقدامهای خود را آغاز کرده و گسترش داده است و از این روی، بیم تجاوز به حریمهای آزاد انسانی می‌رود. آنگاه این حقوق اساسی است که باید به عنوان میانجی افراد و حکومت عمل نماید. در مورد عرصه فرهنگی نیز چنین روی داد: این‌ عرصه، عرصه‌ای «از پیش آزاد» و مستقل از حکومت بود که در آن افراد خصوصی، اهالی فرهنگ، صاحبان و سازندگان آن محسوب می‌شدند و نقش حکومت‌ها در آن حاشیه‌ای و اتفاقی بود.

با آغاز فرآیند توسعه ملی و بین‌المللی، در معنای رایج حکومت‌ها تحول حاصل گشت و رفاهی گشتن حکومت به همراه پذیرفتن نقش‌های بیشتر در عرصه‌های گوناگون اجتماعی منبای کار حکومت‌ها قرار گرفت. در آ‎غاز فرآیند توسعه، توجه به اقتصاد و پیشرفت اقتصادی مد نظر قرار گرفت و سرانجام کار توسعة تماماً اقتصادی بود که همه جنبه‌های زندگی اجتماعی را تشکیل می داد و دیری نپایید که دیدگاه‌های مربوط به چند بعدی بودن توسعه پدیدار شدند: توسعه نمی‌تواند تنها اقتصادی باشد و از آنجا که غایت توسعه باید انسان با همة ابعادش باشد، همه این ابعاد مختلف و از جمله بعد فرهنگی  انسان باید مورد توجه قرار گیرند. این به معنای شناسایی رسمی مفهوم «نیازهای فرهنگی» انسان بود که باید تامین می‌شد. نیازهای فرهنگی، از این پیش بطور سنتی توسط خود مردم و نهادهای غیرحکومتی تامین می‌شد اما گسترش جوامع و تقسیم کار، در کنار اهمیت یافتن،‌ بخش فرهنگ برای حکومتها،‌ دیگر مجال تامین خصوصی این نیازها را نمی‌داد، نیازهایی همچون آموزش و پرورش صنایع فرهنگی چنان جلوه می‌نمودند که می‌بایست از این پس نهادهای نیرومند حکومتی با تمام ساز و کار  حقوقی،‌ اجتماعی و اقتصادی‌اش وارد عرصه توسعه فرهنگ نیز شوند.

از این روی مهمترین توجیه ورود حکومت در عرصه فرهنگی،‌ ناتوانی بخش غیرحکومتی و لزوم حمایت بویژه اقتصادی حکومت عنوان می‌گشت و در آغاز نیز اغلب با این انگیزه دست به اقدام‌های حمایتی برای توسعه فرهنگی زدند بدون اینکه قصد تصدی‌گری داشته باشند. از این پس بود که سرشت، حدود و میزان دخالت حکوم‌ها را فرق حاصل می‌شد و هر حکومتی بنابه فراخور توان خود، بخشی از توسعه فرهنگی را به سامان می‌رساند، بدون آنکه الگویی مشخص و هنجاری برای این دخالت سرلوحه عمل قرار گیرد: برخی حکومت‌ها، تنها به ساز و کار آزاد بازار اقتصادی برای رفع نیازهای فرهنگی تکیه می‌کردند و برخی نیز در یک کلام عرصه فرهنگ را تصرف نمودند: هم حمایت،‌ هم نظارت و هم اجرا گاه نیز پای از این فراتر نهادند و به تعیین محتوای فرهنگی و فرهنگسازی نیز دست یازیدند.

طبیعی است از آنجا که هدف حقوق اساسی مشخص ساختن ابعاد حکومت است، این پرسش مطرح شود که اساساً حدود دخالت حکومت در عرصه فرهنگ چیست و چرخه اعمال حاکمیت و تصدی آن تا کجا می‌تواند گستردیده نشود؟ انگیزه این پرسش نیز نگرانی از جنبه‌های منفی و ضد فرهنگی دخالت حکومتی بود چه اینکه؛ این بار، دخالت حکومتی در فرهنگ همانند دخالت آن در اقتصاد یا سیاست نبود که پیامدهای مشخصی داشته باشد. هر گونه دخل و تصرفی در حوزه فرهنگ می توانست ابعاد گوناگونی از زندگی انسانها حتی خصوصی‌ترین جنبه‌های آن را اثرپذیر یا دگرگون سازد. این اثرگدازی بویژه در مورد اعمال حکومت‌هایی آشکار بود که بی‌هیچ قاعدة مشخصی با توسل به انگیزه‌هایی غیر از تامین مالی صرف پا به میدان فرهنگ نهاده و قواعد بازی را به سود خود به هم زده بودند.

از یکسو این دیدگاه موجه می‌نمود که حکومت باید دست به اقدام‌های لازم در عرصه فرهنگی بزند و از سوی دیگر لزوم چهارچوب‌بندی و محدود و قانونی ساختن این اقدامها مطرح می‌گشت و سرانجام اینکه،‌ یک نظام حقوق اساسی چگونه می‌تواند به عنوان یک میانجی‌‌گر شایسته به میان مردم-صاحبان اصلی بخش فرهنگ- وحکومت به عنوان نهد امین و تضمین‌گر پیودی متوازی‌ و عادلانه برقرار سازد؟ در اینجا نظام حقوق اساسی در پاسخ به لزوم دخالت حکومت و یا عدم دخالت آن بر چه بنیان نظری تکیه خواهد زد؟ از چه دلیلی برای تعیین حدود دخالت حکومت بهره خواهد جست؟ مگر نه این است که به موجب منطق حقوق اساسی، حکومت برای پاسداشت و عملی ساختن حق‌های مردمانشان ایجاد شده است و مهمترین وظیفة  آن تامین و تضمین این حق‌ها و آزادی‌های ناشی از آن می‌باشد؟ بنابراین ایا این  حق‌ها و آزادی‌های فرهنگی نیستند که مبنایی بنیادین مشخص ساختن حدود اعمال حکومت محسوب می‌شوند؟ در این صورت خود این آزادی‌ها بر چه پایه‌ای استوارند و خاستگاه آنها در کجاست؟ نخستین نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که مساله عنوان شده به درستی یک مساله حقوق اساسی است و این بحث می‌تواند در قالب آن ادامه یابد.

بخش اول: مبانی نظری آزادی‌های فرهنگی

نخستین سرپرستی که می‌توان در بحث از مبانی نظری آزادی‌های فرهنگی مطرح ساخت این است که این آزادی‌ها بر پایه چه حق‌هایی شکل می‌گیرند و در اصل چه کسی حق دارد آزادانه فرهنگ خود و جامعه را باز آفرینی نماید و از حقوق آن بهره‌مند گردد؟

بلحاظ عملی، اشخاص گوناگونی از دور و نزدیک دستی بر فرهنگ دارند و به نوعی در عرصه آن بازیگری می‌کنند. از نهادهای حکومتی، نهادهای غیرحکومتی را اشخاص خصوص که تا چندی پش اربابان اصلی عرصه فرهنگ بودند و تامین کنندگان آن . تا آنگاه که پای بیگانه نهادهای حکومت به این عرصه بازگشت و ارباب فرهنگی. از آن پس توانمندترین آنها از لحاظ سیاسی، اقتصادی و حقوق بود. این ورود حکومت اما از سر تأمین فرهنگی بود تا نیازهای جامعه را از این لحاظ برآورده نماید. گسترش نقش حکومت در بخش فرهنگ و دولتی شدن بسی از نهادهای فرهنگی آنرا به عنوان مهمترین نهاد فرهنگی مردمی شود. روشن است تا نظام حقوق اساسی این پیش دستی حکومت بر حقوق اساسی را که بدون تاسیس مفاهیم روشی از « حق بر فرهنگ» وارد این عرضه گشته بود پاسخ گوید و قطعاً یک تن حقوقی همیشه از این می‌پرسد که چه کسی یا کسانی صاحب حق بر فرهنگ یا حق فرهنگی باید باشند و چه افرادی می‌توانند این حق را مطالبه نماید و چه کسانی باید زمینه تحقق و اعمال این حق را فراهم سازد. پس از یافتن پاسخ به این پرسش است که آنگاه می‌توان قلبی منتظم برای فعالیت‌های فرهنگی تمام اشخاص ذی حق فراهم آورد. از این روی با بنیان نهادن آزادی‌های فرهنگی بر حق‌های فرهنگی بررسی این حق‌ها،‌ منشاء‌ و فضای حاکم بر آنها ضروری پنداشته می‌شود.

گفتار اول: حق‌های فرهنگی


 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

تحقیق - محدودیتهای اصل آزادی پخش مستقیم برنامه های ماهواره ای در اسناد حقوق بشر

اختصاصی از فی دوو تحقیق - محدودیتهای اصل آزادی پخش مستقیم برنامه های ماهواره ای در اسناد حقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - محدودیتهای اصل آزادی پخش مستقیم برنامه های ماهواره ای در اسناد حقوق بشر


تحقیق - محدودیتهای اصل آزادی پخش مستقیم برنامه های ماهواره ای در اسناد حقوق بشر

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

تعداد صفحات "125"

فرمت فایل : "word"

فهرست مطالب :

مقدمه

بخش اول: برنامه های ماهواره ای و آزادی پخش مستقیم

فصل اول مفهوم و مبنا

گفتار اول: ارتباطات و سیر تحول آن

گفتار دوم: ارتباطات ماهواره ای

فصل دوم قلمرو آزادی پخش

گفتار اول: آزادی پخش ماهواره

گفتار دوم عرف در منابع حقوقی

گفتار سوم فضای و آزادی پخش برنامه های ماهواره ای

بخش دوم: اسناد حقوق بشر و محدودیتهای آزادی بیان و اطلاعات

فصل اول حقوق بشر و میثاق های بین المللی

گفتار اول:  چگونگی پیدایش حقوق بشر

گفتار دوم:  اهمیت حقوق بشر و فهم آن

گفتار سوم:  اعلامیه جهانی حقوق بشر

گفتار چهارم: میثاق های بین المللی مدنی و سیاسی

گفتار پنجم: حقوق آزادی اطلاعات و آزادی بیان

فصل دوم: حق پخش مستقیم برنامه های ماهواره ای مطلق است یا نسبی

فصل سوم: محدودیتهای اصل آزادی اطلاعات

گفتار اول: آزادی بیان و آزادی اطلاعات و محدودیتهای آن

گفتار دوم: حق حفظ حریم شخصی و محدودیتهای دریافت اطلاعات

فصل چهارم: فرهنگ، حقوق و آزادی ارتباطات در عصر جهانی شدن

گفنار اول: جهانی شدن و جامعه مبنی بر اطلاعات و جریان بین المللی آن

گفتار دوم: فرهنک ارتباطات

گفتار سوم: حقوق ارتباطات

ضمایم

 

گفتار سوم: امنیت ملی

گفتار چهارم: نظم عمومی

گفتار پنجم: اخلاق

گفتار ششم: حقوق و حیثیت دیگران

گفتار هفتم: عدم تبلیغ برای جنگ و حمایت تنفرمای

 

بخشی از  فایل  :

مقدمه:

 

امروزه مقبولیت یک کشور به رعایت اصول و آزادیهای حقوق بشر بستگی دارد و کانون اصلی توجه افکار بین المللی است. اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های بین المللی آن حدود و آزادیهای مدنی، سیاسی اجتماعی و فرهنگی بشر را تعیین می کند و «اندیشه حمایت از حقوق بشر همواره در طول تاریخ بعنوان عاملی برای مبارزه علیه ظلم و بی عدالتی و تلاش برای تامین حداقل حقوقی برای افراد جامعه مورد توجه بوده و در آثار فلاسفه و اندیشمندان بر آن تاکید شده است». (ارفای و دیگران، 1372: 13)

 

تجربیات تلخ جامعه بشری و تجارب دو جنگ جهانی و نقض شدید و هولناک حقوق انسانها بشر را بر آن داشته تا با تدوین حقوق اساسی و حیاتی بشر از مسایل پیش آمده برای بشر جلوگیری نماید.

 

هدف نهایی و انگیزه اصلی حمایت از حقوق بشر حفظ صلح و امنیت بین المللی است و این امر در مقدمه هر دو میثاق بین المللی حقوق بشر مورد توجه قرار گرفته است و «شناسایی جیثیت ذاتی و حقوق یکسان و غیر قابل انتقال کلیة اعضاء خانواده بشر مبنای آزادی، عدالت و صلح در جهان» اعلام دشه است. میثاقعای بین المللی حقو بشر ضمانت نامه های اجرای یاین حقوق هستند که سازمان ملل به تصویب رساند. »دو میثاق بین الملل حقوق بشر و اساس حمایت قانوین از حقوق شناخته شده بشر بوسیلة سازمان ملل متحد را تشکیل می دهند و در یک بیان پایه گذار حقوق موضوعه در زمینة حقوق بشر هستند. (کیلیار، 1368: 636)

 

باید خاطرنشان کرد که حقوق شناخته شده در میثاق ها مطلق نیستند بلکه مقید و تابع محدودیتهایی هستند و این حقوق را می توان به موجب قانون و با رعایت شرایطی تحدید نمود و به حال تعویق درآورد.

 

مثلا در میثاق حقوق مدنی و سیاسی نیز در ماده مشابهی به دولت ها اجازه تحدید یا تعویق برخی از حقوق را در مواقعی که حالت فوق العاده عمومی بروز کند و حیات و موجودیت ملت را تهدید نماید، اعطا می کند. مشروط بر اینکه این تدابیر با سایر الزاماتی که دولت ذیربط بر طبق حقوق بین الملل بر عهده دارد، مغایرت نداشته باشد و منجر به تبعیض منحصراً بر اساس نژاد، رنگ، جنس، زبان، اصل منشاء مذهبی یا اجتماعی نباشد. (شیخاتنی نژاد فلاح، 1280: 10)

 

حقوق مندرج در میثاق ها نباید محدود شود جز به موجب قانون و آنچه که برای حفظ امنیت ملی، نظم عمومی، بهداشت یا اخلاق عمومی با حقوق و آزادیهای دیگران لازم است. اما مشکل اساسی در این زمینه برداشت و رویه های متفاوت و متناقض کشورها با یکدیگر در مورد اعمال محدودیت و تعلیق حقوق بشر است. اختلاف عقیده بین دولتها ناشی از عدم توافق در مورد جایگاه ویژه فرد در حقوق بین الملل و عدم تفسیر صحیح و روشن میثاق در این مورد است که نیازمند تفسیری واحد و یکسان از سوی نهادهای بین المللی است. (همان، 9)

 

تحقیق حاضر در روند کلی تلاش خود، برای پاسخ به این سؤال است که آیا با توجه به آزادیها و حقوق که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای آن نباشد، آیا محدودیتهایی برای این آزادیهات وجود دارند و اینکه این آزادیها چگونه حقوق بشر را تحدید و تدقیق (limitation and extraction) می سازند و چگونه بایستی این محدودیتها را راعایت کرد. بنابراین تحقیق حاضر بر این فرضیه استوار است که با توجه به رعایت ضروری حقوق بشر در اسناد بین المللی و سازمان ملل و توجه آن در همه کشورها بدون توجه به نژاد، دین و مذهب، محدودیتهایی برای آن وجود دارد که اجرای آن را مقید می سازد و برای اجرای آن ضرورت دارد که قوانین خاصی نیز ایجاد شود تا بتواند بشکل همگانی و فراگیر درآید.

 

انگیزه اصلی از نگارش این پایان نامه و انتخاب موضوع تحقیق علاقه به موضوعات حقوق بشر و افزایش دانش و آگاهی لازم در این زمینه و سیطره ای که ماهواره ها در عصر اطلاعات و ارتباطات نوری ایجاد کرده اند و فضایی را بوجود آورده اند که جامعه شبکه ای (Network Society) را نوید می دهند و از طریق دیگر جامعة اطلاعاتی پی ریزی شده است که جریان بین المللی اطلاعات و توزیع و نشر برنامه ها و اطلاعات ماهواره ای و غیره از اصول اولیه آن است. در این عصر، پرداختن به اساسی ترین نیاز بشری و حقوق آن از اهم واجبات است و لذا ضرورت دارد، نگاهی به ابزارهای جهانی سازی (Globalization) انداخت که به قول مک لوهان دنیا را به یک «دهکده جهانی»  (Global village) تبدیل کرده اند و انسان در یک فضای نابرابر چگونه می تواند از حقوق برابر و فرصتهای برابر بهره برد و ازر این فضا برای همه آحاد بشری پس اندازی ذخیره نماید.

 

عدم امکان دستیابی سریع بر منابع دست اول خارجی و محدودیت استفاده از منابع اینترنتی و فراهم نبودن شرایط استفاده از روشهای مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه با نهادهای بین المللی و مرتبط با محدودیتهای اصل ماهواره ای از مشکلات فراروی تحقیق حاضر بوده است.

 

روش اصلی تحقیق در این پایان نامه اسناد و کتابخانه ای بوده و بر اساس استدلال علمی و منطقی مطرح به بررسی مطالب مورد نظر از منابع فارسی و امگلیسی بهره گرفته است.

 

برای نیل به اهداف مورد نظر، مطالب و مباحث مربوط دد دو بخش که هر بخش شامل چند فصل و گفتار می باشد، بیان شده است.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - محدودیتهای اصل آزادی پخش مستقیم برنامه های ماهواره ای در اسناد حقوق بشر