فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق توحید و خضوع مطلق در برابر خدا

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق توحید و خضوع مطلق در برابر خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق توحید و خضوع مطلق در برابر خدا


دانلود تحقیق توحید و خضوع مطلق در برابر خدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه6

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمدو علی آل الطیبین الطاهرین وأصحابه المنتجبین وعلی جمیع الأنبیاء والمرسلین.

 

برادران و خواهران ایمانی، درود و رحمت و برکات الهی بر شما باد!

 

 

 

توحید در عرصه زندگی

خداوند متعال می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته ولاتموتن إلا وانتم مسلمون»(آل عمران/102). این آیه به اصل التزام به توحید الهی اشاره دارد. زیرا توحید فقط جنبه فکری ندارد که مثل هر حقیقت دیگری، انسان در عقل خود بدان باور کند و بس. بلکه علاوه بر جنبه فکری به جنبه‌های روحی و معنوی و عملی در زندگی انسان نیز ارتباط دارد.

وقتی ایمان داریم که خداوند پروردگار ماست و شریک ندارد، ربوبیّت یک نوع رابطه بین ما و خداوند است. زیرا خدا ما را آفریده است و پرورش داده است. قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم(ع) به همین مسأله اشاره می‌کند: «الذی خلقنی فهو یهدین»(شعراء/78). یعنی خداوند ما را آفرید و به سوی چیزهایی که زندگی و هستی ما را می‌سازند هدایتمان نمود. عقل را آفرید و دروازه‌های اندیشه و درک حقایق را به روی او گشود. قلب را آفرید و احساسات و عواطف آن را به روی جنبه‌های عاطفی زندگی گشود. اعضا و جوارح ما را آفرید و برای هر یکی وظایف خاصی را قرار داد.

بعضی از وظایف جنبه عبادی دارند؛ مثل نماز و روزه و حج و بعضی دیگر به مسؤولیت ما در زندگی مربوط می‌شوند. یعنی کارهای مفید را انجام دهیم و کارهای غیر مفید را رها کنیم. بنابراین انسان همیشه مرتبط با خداوند است. به نحوی که تمام وجود او پیوندی تام با خداوند دارد. جز به وسیله خداوند، انسان صاحب اختیار سود و زیان خود نیست. جز از طریق خداوند، صاحب اختیار موضع و موقعیت و کلام خود نیست. پس انسان در هر چیزی باید مرتبط با خداوند باشد. حتی نیازهای روانی انسان باید تابع رضایت الهی باشند و اسباب خشم پروردگار را فراهم نکنند. زیرا انسان در اصل وجود خویش متکی به خداوند است. خداوند صاحب اختیار تمام وجود انسان است و مرگ و زندگی او در


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق توحید و خضوع مطلق در برابر خدا

دانلود تحقیق کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک


دانلود تحقیق کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک

 

مشخصات این فایل
عنوان: کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 36

این مقاله درمورد کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک می خوانید :

•تجلی جلالی
-  هنگامی که خدا کسی را که به دست آورد بی رحمانه او را از قله ای به قله دیگر می کشاند ولو اینکه او را به هزار تکه خرد کند.(41)
- خدا در اطراف ما پرسه می زند و مثل شیر در کمین ماست. گاه گاه نفسش احساس می شود و غرشش به گوش می آید و برق چشمانش در تاریکی به چشم می خورد.(42)
 •  اثر باور به خدا
- هنگامی که انسان به خدا اعتقاد داشته باشد نه چوب گنگ و بی صداست و نه درد بی تسکین و هیچ روز زندگی بی معجزه نیست.(43)
-خوشا به حال کسانی که به خدا ایمان می آورند بی آن که درخواست معجزه کنند.(44)
 •مکاشفات مخدوش
-  شیطان برای اینکه آدمی را به دام اندازد می تواند با صدای خدا سخن بگوید.(45)
• مطلق بودن
- همیشه و هرگز کلماتی هستند که تنها لبهای خدا قادر به ادای آنهاست.(46)
• ارتباط با خدا
- خدا اغلب اوقات در خواب و رویا به دیدار ما می آید تا راه را به ما بنماید.(47)
- گاهی اوقات خدا منتظر می ماند تا قلب آدم به او اشاره کند.(48)
 
•تجربه خدا
- ملکوت آسمان همین جاست، همین زمین... ابد همین جاست هر لحظه، هر لحظه ای که سپری می شود، ابدیت است. لحظه ها تو را کفایت نمی کنند؟ و اگر چنین ، باید بدانی که ابدیتی هم نخواهد بود!(49)
-خدا آب سرد نیست، نه او آب سرد نیست که برای حال آمدن نوشیده شود. او آتش است و تو باید بر این آتش پا بگذاری، نه فقط راه بروی، بلکه سخت تر از همه، روی آن پایکوبی کنی. و آنگاه که توانستی پایکوبی کنی آتش آب سرد خواهد شد. اما تا رسیدن به این مرحله، چه تلاشی باید خدای من! و چه عذابی!(50)
• تجربه خدا در اضطرار
-  مردم هنگامیکه به لبه پرتگاه می رسند ناگهان چشمشان به آن می افتد، آنوقت دست دراز می کنند و ردای خداوند را می چسبند.(51)
•  جلوه خدا
- خدا هر لحظه تغییر شکل می دهد. فرخنده حال و سعادتمند کسی است که بتواند او را در هر شکل و در هر لباسی بشناسد. در لحظه ای به شکل گیلاسی آب خنک و گوارا جلوه می کند. لحظه ای بعد به شکل پسری کوچک و شیطان شما که روی زانویتان نشسته، یا به شکل زنی طناز و بالاخره به صورت گردش صبحگاهی.(52)
• انسان، مظهر خدا
- بدانگاه که خدا با انسان پیوند می خورد، رخدادهایی بزرگ به وقوع می پیوندد. بدون انسان، خداوند ذهنی را بر روی این زمین نمی داشت تا معقولانه روی آفریدگانش اندیشه کند و ترسناک، در عین حال گستاخانه، همه توانی او را بیازماید. قلبی بر روی این زمین نمی داشت تا بر دلواپسی های دیگران رحمت آورد و در تلاش زایش فضایل و علایقی باشد که خدا قصد نداشت، یا فراموش می کرد، یا می ترسید، آنان را بر قلم صنع بیاورد. از روح خویش بر آدم دمید، قدرت و جسارت به او عطا کرد تا آفرینش را ادامه دهد.»(53)
 •  وحدت
-  تنها یک عشق وجود دارد و همیشه هم همان یکی است، خواه عشق به زن باشد، خواه عشق به فرزند،‌ خواه به مادر، خواه به میهن و خواه به یک اندیشه و خواه به خدا. به پیروزی رسیدن ولو در پایین ترین مدارج عشق همانا گشودن راهی است که به خدا پایان می یابد.(54)
 
• ملکوت
-  ملکوت در آسمان نیست، در درون ماست، درون قلبمان، قلبت را دگرگون کن و آسمان و زمین یکدیگر را در آغوش خواهند کشید.(55)
- خدا روی تختی بر فراز ابرها نمی نشیند، او اینجا بر روی زمین است، دوش به دوش ما می جنگد.(56)
 • صبوری خدا
-  انسان در شتاب است، خداوند شتاب نمی کند. از همین روست که کارهای انسان نامطمئن و ناقص است، و کارهای خدا بی نقص و مطمئن.(57)
-  خدا هیچ وقت عجله نمی کند او خونسرد است و آینده را چندان روشن می بیند که گویی گذشته است او در ابدیت بکار است، اما مخلوقات فانی نمی دانند چه پیش خواهد آمد، می ترسند و عجولند، بگذار خدا در سکوت کار خود را بکند و هر طور که دلخواه اوست بکند، سر بلند مکن و خدا را سؤال پیچ مکن،‌ چون هر سؤالی گناهی است.(58)
•  در کمین بودن خداوند
-  خدای من [فقط] قادر متعال نیست، جنگجوست، چرا که همیشه در خطر است. مکار هم هست، او در وجود همة موجودات زنده سکندری می خورد و فریاد       می کشد. او در وجود موجودات مغلوب می شود و دوباره بر می خیزد، پر از خاک و خون، و باز خود را به میدان نبرد می کشاند.(59)
-هنگامی که خدا کسی را به دست آورد بی رحمانه او را از قله ای به قله دیگر       می کشاند ولو اینکه او را به هزار تکه خرد کند.(60)
 
•  خدا،‌ پاسخ عطش آدمی
- هیچ چیز ساده تر از خدا نیست، برای لبهای انسان هیچ چیز مناسب تر و عطش زداتر از خاک نیست(61)
-  روان انسان ناله و شکوه ای است به سوی آسمان روان.(62)
 •  تجربه درونی خدا
- اگر می خواهی خدا را پیدا کنی، او را جستجو نکن، اگر می خواهی او را ببینی چشمهایت را ببند و اگر می خواهی صدایش را بشنوی، گوشهایت را بگیر.(63)
-  صدای حقیقی خدا، همیشه از طریق درون به گوش ما می رسد.(64)
- هر انسانی، حتی کم اعتقادترین انسانها، در اعماق قلبش خدا را نهفته دارد.(65)
 •  نفخه الهی در انسان
- روان انسان خود خداست و همه وجود خدا در درون آدمی جایگزین است و نیازی نیست به اینکه او را در آن سوی جهان جستجو کنیم زیرا کافی است که به درون خود بنگریم.(66)
-  روان انسان، ناله و شکوه ای است به سوی آسمان روان.(67)
-  روان آدمی جرقه ای است از خدا، بنابراین نیرومند و تواناست.(68)
- خداوند یک حریق مدهش است و هر روحی جرقه ای که باید حرمتش را نگهداشت.(69)
•خواست خدا
-  آن خواسته ای که از همه دشوارتر است، خواست خدا است.(70)
-  اطاعت از اراده خدا چیزی نیست جز اطاعت از پنهانی ترین اراده های خود ما.(71)
 
• خدایی شدن
-  کوشش برای تقلید از خدا، تنها وسیله ما برای فرار متن از محدودیت های بشری است،‌ هر چند که این فراروی لحظه ای بیش نپاید. مادام که در تخته بند تن اسیریم، مادام که پیله هستیم،‌ فرامین گرانبهایی که از جانب خدا به ما داده می شود عبارتند از: صبور باشید، تأمل کنید و توکل.(72)
 •خدا،‌ حقیقت آزادی
-  آزادی واقعی چیست؟ طوق خدا را به گردن انداختن.(73)
 • مرگ،‌ محل ملاقات خداوند
-  مرگ، کار خداست، نام نقطه ای است که خدا انسان را در آنجا لمس می کند.(74)
 •   رازآلودی کار خدا
-   دنیا سراسر راز است و کارهای خدا با فکر کوتاه بشری پیچیده و عجیب         می نماید.(75)
 • حکمت خدا
-  حکمت خدا چنین است: در عمق پای بست خانه های ظلم، فریاد کوچک عدالت را نهفته می سازد.‌(76)
 
نتیجه گیری کلی
بررسی دو اثر ابتدایی و انتهایی عمر کازانتزاکیس ، یعنی منجیان خدا و قدیس فرانسیس و برخی آثار میانه آنها نشان می دهد که مسأله اصلی یافتن معنایی برای هستی و زندگی بوده است.
او در کتاب منجیان خدا به شدت تحت تأثیر دو اندیشمند بزرگ است یکی بودا و دیگری هانری برگسون، لذا برای دریافت تأملات او در رابطه با خدا باید از این دو دیدگاه مسأله را بررسی کرد:
 خدا در سنت بودایی
مفهوم محوری آیین بودا، مفهوم خدا نیست، بلکه نیروانه(nirvana) (درسنسکریت) است، مفهومی که در او دانه(udana) کتاب مقدس عموم بودائیان گزارشی از آن به شرح زیر آمده است:
«ای رهروان، سپهری وجود دارد تهی از خاک و آب،‌ آتش و هوا، آن مکان          بی مکان، اندیشه نامتناهی و نیستی نیست، ادراک و نه ادراک هم نیست،‌ آن نه این جهان است و نه آن جهان، من آن را نه آمدن،‌ نه از میان رفتن، نه آرام ایستادن، نه مرگ، نه تولد می خوانم، آن بی بنیاد،‌ بی تکامل، بی توقف است،‌ این پایان رنج است برای آن چیزی که به چیز دیگر می چسبد،‌ سقوط وجود دارد، اما آن چیزی که به چیزی نمی چسبد سقوط می کند،‌ در آنجا که سقوطی نیست آرامش وجود دارد، هیچ میل شدیدی وجود ندارد، در آنجا که میل شدید وجود ندارد،‌ چیزی نمی آید و نمی رود.
مرگ وجود ندارد، تولد وجود ندارد، نه در این جهان وجود دارد نه آن جهان نه در بین آن دو،‌ این پایان رنج است.»(77)
بر اساس چنین برداشتی است که کازانتزاکیس گفته است: انسانی که به امید بهشت و ترش از جهنم است نمی تواند آزاد باشد.(78)
 خدا در فلسفه برگسون
برگسون معتقد بود که:
به طوری که قبلاً تعریف شده، خدا هیچ وجود حاضر و آماده ندارد، ‌بلکه همان حیات و کردار و اختیار بی وقفه است. و خلقت،‌ بر خلاف آنچه تصور می شود، یک راز نیست؛ وقتی ما آزادانه عمل می کنیم، خلقت را تجربه می نماییم.(79) «من اگر به جای خدا بودم و  می دیدم که نتیجه موجودیت دنیا وجود تنها یک نفر دوزخی است، یعنی وجود تنها یک آدم محکوم به مرگ ابدی، هرگز دست به چنین کاری نمی زدم، و به این اکتفا  می کردم که سرتاسر ابدیت را بخوابم.»
 تحت تأثیر این فلسفه بود که کازانتزاکیس نوشت:
خدا، در وجود انسان ها درد می کشد، می کوشد تا پیام خویش را بازگو کند و عقده های درونش را بیرون ریزد، ولی نمی تواند. او فقط می خروشد و ناله سر می دهد اما ناگهان در وجودی برتر، از میان نمودهای گمنام خویش، قهرمانی را تکوین می بخشد. یعنی چه که: قهرمانی را تکوین می بخشد؟ یعنی او، خود به یک قهرمان   بدل  می گردد و به زودی آن فرمان نامرئی واضح می شود و رویا به وقوع می انجامد و خدا شکل      می گیرد و قرنها بدون لغزش راه خویش را بر روی زمین ادامه می دهد.(80)
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک

  کازانتزاکیس نویسنده ای دینی؟
همیشه مشتاق
 خدای کازانتزاکیس
 خدای کازانتزاکیس و تشابه آن با تجربه جلالی عارفان اسلامی
خدای کازانتزاکیس و روزبهان
 مولانا و کازانتزاکیس
 باورمندی به خدا هسته اصلی دینی بودن
 شواهدی بر دینی بودن کازانتزاکیس
•  نزدیک بودن خدا
• بی کرانگی قلمرو ملکوت
 •مکاشفات مخدوش
نتیجه گیری کلی
 مدل خداشناسی تکاملی
«یادداشتها ومنابع»

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک

دانلود مقاله درباره تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله درباره تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا


دانلود مقاله درباره تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :5

 

بخشی از متن مقاله

تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا

کتابی که با عنوان تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا اکنون در دسترس خوانندگان زبان فارسی قرار می‏گیرد، عنوان‏اصلی آن به زبان انگلیسی فکر شخصیت در تصوف است و چون کلمه« شخصیت» معنایی را که مورد نظر مؤلف است‏در زبان فارسی القا نمی‏کرد، ناگزیر عنوان ترجمه فارسی را عوض کردم تا موضوع کتاب و مقصود مؤلف از عنوان‏ترجمه قابل درک باشد.

این کتاب یکی از معروفترین تحقیقات استاد نیکلسون در زمینه تصوف اسلامی است و جای آن در زبان فارسی خالی‏بود. نگارنده در آغاز قصد ترجمه تمامی کتاب را نداشت فقط آن قسمت هایی را که در باب مولوی، درین کتاب آمده‏بود، برای خود (به عنوان موادی در تهیه کتابی در باب مولانا) ترجمه کرد و بعد متوجه شد که ترجمه تمامی کتاب هم‏می‏تواند جویندگان فرهنگ اسلامی و تصوف ایرانی را سودمند باشد. و در فراغت ایام اقامت در پرینستون، تمامی‏کتاب را ترجمه کرد.

وقتی متن کتاب چاپ می‏شد، یادداشتهایی در زمینه بعضی مطالب کتاب نوشتم که در پایان کتاب تحت عنوان‏یادداشتهای مترجم آمده، و این یادداشت‏ها خود بخش عمده‏ای از حجم این کتاب را تشکیل می‏دهد، کسانی که آنهارا لازم ندانند، نخواهند خواند، اما بعضی از آن یادداشتها خود مقالات مستقلی است در زمینه هایی که در زبان فارسی‏کمتر بدان‏ها توجه شده است از قبیل مسأله دفاع از ابلیس یا مسأله انسان کامل یا اطلاعاتی در باب ابن عربی وجیلی وابن فارض و امثال آنها.

رینولدا. نیکلسون (1868-1945) استاد دانشگاه کمبریج، یکی از سه چهار مستشرق بزرگی است که در طول تاریخ‏خاورشناسی جهان در باب تصوف اسلامی به تحقیقات و جستجوهای طراز اول پرداخته‏اند و بی هیچ تردیدی‏بزرگترین مولوی شناس مغرب زمین است که تحقیقات او در زبان انگلیسی هنوز بی مانند است و قراین خارجی نشان‏می‏دهد که دیگر همتایی برای او در حوزه‏های خاورشناسی ظهور نخواهد کرد. بزرگ‏ترین کارهای او در باب‏مولاناست، نخست تصحیح متن انتقادی مثنوی که هنوز بهترین متن مثنوی است و دیگر ترجمه مثنوی به زبان‏انگلیسی با دقت و وسواس و امانتی که حیرت آور است و این ترجمه یکی از بهترین راهنماها در فهم مثنوی مولاناست‏و از همه مهمتر، تفسیر مثنوی است که تمامی مثنوی مولانا را به زبان انگلیسی شرح کرده و بی هیچ گمان بهترین‏شرحی است که تا کنون در هر زبانی بر مثنوی نوشته شده است زیرا به مصداق کل الصید فی جوف الفری، او همه‏شروح فارسی و عربی و ترکی مثنوی را سالیان دراز مورد مطالعه قرار داده و با فرهنگ عظیم و گسترده‏ای که در قلمرومطالعات اسلامی و متون عرفانی داشته و با استفاده از همه تحقیقات موجود در شرق و غرب این شرح را نگاشته‏است . تنها شرحی که با این شرح می‏تواند مورد مقایسه قرار گیرد شرح مثنوی شریف از شادروان استاد بدیع الزمان‏فروزانفر است که متأسفانه ناقص است و کمتر از یک ششم مثنوی مولانا را شامل می‏شود. دیگر از کارهای نیکلسون،ترجمه منتخبی از غزلیات شمس تبریز است ترجمه‏ای دلکش و زنده و جذاب به زبان انگلیسی که مهم‏ترین دریچه‏آشنایی جهانیان با غزل‏های مولاناست که اگر چه به لحاظ مساله انتساب، بعضی از آن غزل‏ها از آن مولانا نیست(نیکلسون چاپ‏های هند را در آن روزگار در اختیار داشته.) اما ترجمه موفقی بوده است و با این که در اواخر قرن نوزده‏این کار را انجام داده، هنوز هم بهترین ترجمه غزلیات شمس در زبانهای فرنگی است......

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا

دانلود تحقیق کامل درمورد چرا درباره خدا بحث می کنیم

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق کامل درمورد چرا درباره خدا بحث می کنیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد چرا درباره خدا بحث می کنیم


دانلود تحقیق کامل درمورد چرا درباره خدا بحث می کنیم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24
فهرست و توضیحات:

موضوعات:

1- چرا درباره خدا بحث می کنیم ؟

2- اشکال نخست : با کشف علل طبیعی نیازی به «خدا» نیست!

3- اشکال دوم : اگر هر پدیده ای آفریننده ای دارد پس خدا که آفریده است؟

4- اشکال سوم : چرا برخی از دانشمندان علوم طبیعی به مادیگری گرایش دارند ؟

5- علل گرایش غربیها به مادیگری

 

چرا درباره خدا بحث می کنیم ؟

بشر در تمام ادوار زندگی به وجود صانعی برای جهان اعتقاد داشته و این عقیده از عقاید کهن و راسخ او بوده است که هیچ گاه در صحت و استواری آن به خود شک راه نداده است.

دانشمندانی عالیقدر، فلاسفه گرانمایه ، محققان و کاشفان و مخترعانی بزرگ که در پی ریزی تمدن و پدید آوردن علوم و آرا بشری سهم به سزایی داشته و دارند چنین می گویند:

« نظامات کافی آفرینش، اثر یک اندیشه بزرگ و آفریننده ای توانا است، زیبایی طبیعت و رنگ آمیزی حیرت آور ، و نقش و نگار ظاهر جهان اثر نقاش چیره دستی است که از روی حکمت و دانش بی کران خود به جهان هستی بخشیده و هر جزئی از اجزا آنرا روی نقشه و اندازه گیری خاصی آفریده است».

و نیز در طول تاریخ مردانی پاک و دور از هر نوع آلودگی را می شناسیم، که خود را سفیران و پیامبران الهی معرفی نموده اند ، و در انجام رسالت خود از هر نوع فداکاری و جانبازی دریغ نکرده اند ، تا آنجا که گروهی از آنها جان و زندگی خویش را در راه ارشاد و هدایت مردم از دست داده اند. بدیهی است که یک چنین فداکاری همه جانبه حاکی از اعتقاد راسخ آنان به صدق گفتار خود می باشد.

اینجا این پرسش پیش می آید که : آیا اعتقاد چنین جمعیتهای انبوه که در میان آنها متفکران بزرگ و پی افکنان علوم و مردانی صالح و پاک وجود دارد، کافی نیست که ما را به صحت اعتقاد آنان معتقد سازد! حقیقت اینست که پاسخ داده شود:

آری ، ولی اگر کسی بگوید : نه، از او سوال می شود که آیا اتحاد و اتفاق اکثریت افراد بشر به وجود خدا، لااقل باعث نمی شود که احتمال دهیم که عقیده آنان صحیح بوده و برای جهان خالق و صانعی باشد. هرگز  نمی تواند این احتمال را انکار کند بلکه با مراجعه به وجدان خود به خوبی میابد که وجود چنین احتمالی را نمی توان نادیده گرفت.

در اینجا انسان دچار تردید و دو دلی و اضطراب می گردد، زیرا اگر بخواهد این احتمال را نادیده بگیرد و راه تحقیق و بررسی را برخود ببندد همیشه این نگرانی و ترس را دارد که شاید گفتار آنان راست باشد و من در اثر سهل انگاری گرفتار عذابهای دردناک شوم.

برای رفع این اضطراب و نگرانی به حکم عقل لازم است به بحث و بررسی بپردازد تا روح و روان را از فشار شکننده شک و تردید آزاد نماید . و خود را برای همیشه از نگرانی نجات دهد و از یک آرامش و سکون مخصوصی برخوردار گردد.

هر عاقل و خردمندی می داند که اجتناب از هرگونه ضرر مهم گرچه آن ضرر احتمالی باشد نه قطعی، لازم است و اصولا اجتناب از ضرر قطعی و محتمل فطری بشر است و لذا گاهی انسان به گفتار یک کودک و یک فرد عادی ترتیب اثر می دهد و به فکر تحقیق و جستجو می افتد پس چطور می تواند به گفتار پیامبران و دانشمندان بزرگ که بر فرض صحت ، ضرر آن قابل جبران نیست ترتیب اثر ندهد و حتی از مطالعه و بررسی و تحقیق هم خودداری کند.

اشکال نخست: با کشف علل طبیعی نیازی به «خدا» نیست!

با این اشکالات چگونه به خدا ایمان بیاوریم؟

برخی از انسان ها می گویند: اعتقاد به خدا از بابت جهل بشر بوده است زیرا وی از یک طرف از علل بسیاری از پدیده ها و حوادث مانند زلزله ، طوفان ، ماه گرفتگی ، خورشید گرفتگی و علل بسیاری از بیماری ها آگاه نبود از طرف دیگر به حکم عقل و تجربه که برای هر پدیده ای علتی قائل بود از این جهت ناچار شد که برای هر یک از پدیده ها علتی فرض کند ، ولی چون به علل واقعی برای هر یک از پدیده ها راه و آشنائی نداشت ناچار شد برای همه آنها علتی به نام خدا فرض کرده و او را سرچشمه همه حوادث بداند اکنون که علل بسیاری از حوادث و پدیده ها روشن گردیده است و بشر در مسیر کشف علل بخش دیگر از مجهولات خود گرفته است دیگر، برای این عقیده ( که علت همه چیز خداست ) محلی باقی نمی ماند. کسانی که چنین اعتقادی مبنای کارشان است مادیها نام دارند.

اینک گفتاری از آنان:

روزهایی که بشر از سرچشمه علم و دانش دور بود و روابط علل و معلولات طبیعی را هنوز کشف نکرده بودبا هر موضوع پیچیده ای که روبرو میشد  و از درک علل مادی آن عاجز می گردید فورا دست به دامن علتهای غیر مادی می زد و علت تمام انها را خدا می نامید. مثلا میدید که قطرات شفاف باران و دانه های شش گوشه برف از آسمان   می بارد و یا صدای غرش رعد و شعله برق گوش و چشم انسان را خیره می کند ولی نمی دانست که علت باریدن باران و برف تابش آفتاب بر سطح دریاها و تبدیل شدن بخارهای آن به قطرات باران و دانه های برف است یا اینکه رعد و برق نتیجه تبادل الکتریسیته های مثبت و منفی بین دو توده ابر می باشد لذا یک سلسله علل غیر مادی برای آن می پذیرفت ولی چیزی نگذشت که روابط موجودات جهان یکی پس از دیگری کشف شد و جایی برای آن قوای غیبی و خدایان غیر مادی باقی نگذاشت.

پاسخ این اشکال:

اصولا باید از گویندگان این کلام پرسید که شما به چه دلیل می گویید کوشش برای به دست آوردن علل پدیده های جزئی ، منشا توجه بشر به خدا گردیده ، اما کنجکاوی درباره علت نظام هستی و سراسر جهان آفرینش منشا پیدایش این فکر نشده است ، در صورتیکه دومی برای پیدایش این فکر مناسب تر می باشد زیرا بشر نخستین با فهم و ادراک طبیعی خود می دید که مجموع جهان هستی با نظام خاصی آفریده شده و علم و تدابیر و اندازه گیری در آفرینش به کار رفته است ، چطور شد که توجه به نظام هستی او را به خالق و آفریدگار جهان هستی و پدید آورنده جهان خلقت رهبری ننموده و فقط جستجوی علل برخی حوادث جزئی ، باعث پیدایش این فکر گردیده است؟

گذشته از این، تفسیری که مادیها برای خدا ذکر کرده اند یک تفسیر غلط و صد در صد باطل است و هیچ یک از خداپرستان به چنین خدائی معتقد نیست زیرا معنای خدا پرستی این نیست که زمام برخی از حوادث را به دست علل مادی بسپاریم و برخی دیگر را که به کشف علل آن موفق نشده ایم به خدا نسبت دهیم ، زیرا موجودیکه علت برخی از حوادث باشد نه همه جهان ، و یا در ردیف علل مادی قرارگیرد خدا نیست بلکه مخلوقی هست بسان مخلوقات دیگر.

مقصود خداپرستان از خدا، همان حقیقتی هست که سراسر جهان هستی از او سرچشمه گرفته و نسبت او به تمام علل و معالیل و به تمام جهان یکسان است و تمام جهان هستی با همه روابط طبیعی خود از آن او می باشد و در حقیقت او« علت العلل » است نه علت برخی از حوادث و پدیده ها.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد چرا درباره خدا بحث می کنیم