اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی
استانداردهای حسابداری
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:30
فهرست مطالب:
مقدمه 1
دامنه کاربرد 2
تعاریف 3
شناخت درآمد حق بیمه 14- 4
حقبیمه عاید نشده 19- 15
خسارت 28- 20
ذخیره تکمیلی 30- 29
حقبیمههای اتکایى 37- 31
انتقال پرتفوى 40- 38
بیمه مشترک 43- 41
مخارج تحصیل 45- 44
افشا 49- 46
تاریخ اجرا 50
مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری 51
پیوست شماره 1 : نمونه صورتهای مالی
پیوست شماره 2 : مبانی نتیجهگیری
چکیده:
این استاندارد باید باتوجهبه ” مقدمهاى بر استانداردهاى حسابدارى “
مطالعه و بکار گرفته شود.
مقدمـه
1 . هدف این استاندارد تجویز روشهاى حسابدارى براى حقبیمه، خسارت و مخارج تحصیل بیمههاى عمومى مستقیم و اتکایى و همچنین افشاى اطلاعات این نوع فعالیتها در صورتهاى مالى شرکتها و مؤسسات بیمه است. الزامات سایر استانداردهای حسابداری درصورتی برای فعالیتهای بیمه عمومی کاربرد دارد که توسط این استاندارد جایگزین نشده باشد.
دامنه کاربرد
2 . این استاندارد باید درمورد فعالیتهاى بیمه عمومى بکار گرفته شود و دررابطه با بیمههاى زندگى کاربرد ندارد.
تعاریف
3 . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانى مشخص زیر بکار رفته است:
- قرارداد بیمه (بیمه نامه) عقدی است که بهموجب آن یک طرف (بیمهگر) متعهد مىشود در ازاى دریافت حقبیمه از طرف دیگر (بیمهگذار)، در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده به او یا شخص ذینفع را جبران کند یا مبلغ معینی را به وى یا شخص ذینفع بپردازد.
- بیمه زندگی نوعی بیمه مرتبط با حیات یا فوت انسان است که بیمهگر نسبت به پرداخت وجوهی معین براساس رویداد مشخصی ، اطمینان میدهد.
- بیمه عمومى به بیمههای غیر از بیمه زندگی اطلاق میشود.
- حق بیمه مبلغی است که بیمهگر در ازای پذیرش خطر طبق قرارداد بیمه از بیمهگذار مطالبه میکند.
- تاریخ شروع پوشش بیمه ای عبارت است از تاریخ شروع پذیرش خطر توسط بیمهگر طبق قرارداد بیمه.
- بیمه اتکایى بیمه ای است که بهموجب آن یک طرف (بیمهگر اتکایی) در ازاى دریافت حقبیمه، جبران تمام یا بخشى از خسارت وارده به طرف دیگر (بیمهگر واگذارنده) را بابت بیمهنامه یا بیمهنامههاى صادره و یا قبولى توسط وى، تعهد مىکند.
- بیمه اتکایى نسبى نوعى بیمهاتکایى است که بهموجب آن بیمهگر اتکایی در قبال دریافت نسبتى از حقبیمه قرارداد بیمه اولیه، تعهد مىکند بههمان نسبت خسارت وارده به بیمهگر واگذارنده را جبران کند.
- بیمهاتکایى غیرنسبى نوعى بیمهاتکایى است که در آن بیمهگر اتکایی در قبال دریافت حقبیمه، تعهد مىکند تمام یا بخشى از خسارت مازاد بر سقف از پیش تعیین شده را جبران کند.
- خسارت عبارت است از مبلغ قابل پرداخت در اثر وقوع حوادث تحت پوشش بیمه.
شناخت درآمد حق بیمه
4 . درآمد حقبیمه باید از تاریخ شروع پوشش بیمه ای و بهمحض اینکه حقبیمه بهگونهاى اتکاپذیر قابل اندازهگیرى باشد، شناسایى شود.
5 . بیمهگر درآمد حقبیمه را درازاى پذیرش خطر کسب مىکند، لذا درآمد حقبیمه از تاریخ شروع پوشش بیمهای، و نه تاریخ صدور، در رابطه با هریک از بیمه نامهها شناسایى مىشود. با این وجود، بنابه ملاحظات عملى، بیمهگران معمولاً براى شناسایى درآمد، از مبناهایی استفاده مىکنند که براساس آن، تاریخ مزبور بهطور تقریبی تعیین میشود. براى مثال بیمهگر مستقیم ممکن است فرض کند براى تمام بیمهنامههاى صادر شده در یک ماه، خطر از اواسط ماه پذیرفته شده است. استفاده از این مفروضات درصورتى قابل پذیرش است که نتیجه حاصل از بکارگیرى آن با شناسایى درآمـد از تاریخ شروع پوشش بیمهای هربیمهنامه در دوره مالی مربوط، تفاوت با اهمیتى نداشته باشد.
6 . چنانچه بیمهگر براساس قوانین و مقررات مبالغى را از جانب سازمانهاى دولتى یا سایر اشخاص ثالث از بیمهگذار دریافت کند و بدون دخل و تصرف آن را به حساب ذینفع واریز کند، این مبالغ درآمد بیمهگر تلقى نمىشود.
7 . درآمد حقبیمه باید بهطور یکنواخت در طول دوره بیمهنامه (براى بیمههاى مستقیم) یا در طول دوره پذیرش غرامت (براى بیمههاى اتکایى) شناسایى شود مگر اینکه الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نباشد که در اینصورت درآمد حقبیمه متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی، شناسایى مىشود.
8 . در بیمههاى عمومى، مبلغ حقبیمه در ازاى پوشش خطر براى یک دوره زمانى معین دریافت مىشود. این دوره زمانى معمولاً با دوره مالى تحت پوشش صورتهاى مالى متفاوتاست و درنتیجه حقبیمه مربوط به بیمهنامههاى صادر شده در هردوره با درآمد حقبیمه برابر نیست. بخشى از حقبیمه که مرتبط با پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی میباشد طبق بند 15 زیر بدهی بیمهگر محسوب میشود.
- دررابطه با بسیارى از بیمههاى عمومى، درآمد حقبیمه معمولاً متناسب با گذشت زمان شناسایى مىشود. این روش در مواردى مناسب است که خطر وقوع حوادثى که منجر به خسارت مىشود در طول دوره بیمهنامه یکنواخت باشد.
- در بعضى رشتهها همانند بیمه مهندسى، الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نیست. درمورد بیمههاى مهندسى (نظیر سدسازى) در اوایل انجام پروژهها خطرات کمتر است و معمولاً در مراحل پایانى پروژه احتمال وقوع خطر و تحمل خسارت افزایش مىیابد. درآمد حقبیمه این نوع بیمهها متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی شناسایى مىشود.
11 . در مواردى که طبق بیمه نامه ، مبلغ حقبیمه در آینده مشمول تعدیل میباشد، حقبیمه تعدیل شده باید در موارد ممکن بهعنوان مبناى شناسایى درآمد حقبیمه مورد استفاده قرار گیرد. اگر نتوان مبلغ تعدیل را بهگونهاى اتکاپذیر براورد کرد، مبلغ اولیه حقبیمه که باتوجه به سایر اطلاعات مربوط تعدیل مىشود باید بهعنوان مبنای شناسایی درآمد حقبیمه استفاده شود.
12 . در بعضى از انواع بیمهها، حقبیمه باتوجه به نتایج رویدادها و اطلاعاتى که تنها در طول دوره بیمه یاپس از آن مشخص مىشود، تعدیل مىگردد. براى مثال، بیمه باربرى دریایی و بیمه آتشسوزى انبارها از انواع بیمههاى قابل تعدیل است که در ابتداى دوره بیمه، مبلغ اولیه حقبیمه توسط بیمهگذار به بیمهگر پرداخت و سپس براساس اعلامیه حمل یا اعلام موجودى، تعدیل مىشود.
13 . درآمد حقبیمه مربوط به بیمهنامههاى بین راهى باید براساس الزامات بندهاى 4، 7 و 15 شناسایى شود.
14 . بیمهگر ممکن است اطلاعات کافى جهت تشخیص بیمهنامههاى صادر شده در اواخر سال مالى که تاریخ شروع پوشش بیمهای آن قبل از تاریخ ترازنامه است، نداشته باشد. این نوع بیمهنامهها را بیمهنامههاى بین راهى مىگویند. باتوجه به اینکه درآمد حقبیمه از تاریخ شروع پوشش بیمهای شناسایى مىشود، مبلغ بیمهنامههاى بین راهى براساس تجارب گذشته و رویدادهاى پس از تاریخ ترازنامه براورد مىشود و حصه عاید شده آن بهعنوان درآمد حقبیمه شناسایى مىشود.
حق بیمه عاید نشده
15 . بخشی از حق بیمه مرتبط با بیمهنامههای صادره طی دوره مالی که قابل انتساب به پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی است بهعنوان حق بیمه عاید نشده شناسایی میشود.
16 . روشهای برآورد حق بیمه عاید نشده باید بهگونهای انتخاب شود که مبلغ بدهی برآوردی تفاوت با اهمیتی با بدهی واقعی در تاریخ ترازنامه نداشته باشد.
17 . درمواردی که الگوی وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت است برای محاسبه حقبیمه عاید نشده از روش تناسب زمانی استفاده میشود. شیوههای محاسبه حق بیمه عاید نشده در روش تناسب زمانی برای بیمه نامههای سالانه شامل روزانه (365/1)، ماهانه (24/1)، فصلی (8/1) و سالانه (2/1) است. در شیوه روزانه حق بیمه عاید نشده شامل مجموع حق بیمههای عاید نشدهای است که در پایان دوره مالی باتوجه به مدت منقضی نشده بیمهنامهها محاسبه میشود. در شیوه فصلی فرض میشود که صدور بیمهنامهها در طی فصل بهطور یکنواخت است درصورتی که در شیوه ماهانه فرض بر این است کـه صـدور بیمهنامـهها در طول ماه بهطور یکنواخت است. چنانچه صدور بیمهنامهها در طول دوره مالی یکنواخت نباشد هرچه طول دوره مورد نظر برای محاسبه حق بیمه عاید نشده کمتر شود، سطح دقت آن بیشتر میشود.
18 . در مواردى که حقبیمه متناسب با گذشت زمان بهعنوان درآمد شناسایى مىشود، روش تناسب زمانی باید بهگونهاى انتخاب و بکار گرفته شود که دقت آن از روش فصلى (یا روش 8/1) کمتر نباشد.
19 . چنانچه دوره بیمهنامه بیش از یک سال باشد، در اعمال روش تناسب زمانى حقبیمه یکساله در محاسبات مدنظر قرار مىگیرد و حقبیمه مازاد بر یک سال، بهطور کامل بهعنوان حقبیمه عاید نشده محسوب مىگردد.
خسارت
20 . بدهى بابت خسارت معوق باید براى بیمههاى مستقیم واتکایى شناسایى شود. مبلغ خسارت معوق باید بیانگر براورد معقولی از مخارج لازم براى تسویه تعهد فعلى در تاریخ ترازنامه باشد.
21 . بدهى بابت خسارت معوق باید شامل مبالغ زیر باشد:
الف 0 خسارت واقع شدهای که گزارش نشده است،
ب . خسارت گزارش شدهای که پرداخت نشده است،
ج . خسارتی که بهطور کامل گزارش نشده است و
د . مخارج براوردى تسویه خسارت.
22 . حصول اطمینان نسبت به شناسایى هزینهها و بدهیهای مرتبط با خسارت در دوره مالى مربوط، حائز اهمیت است. خسارت، ناشىاز حوادث تحت پوششى است که در طول دورهبیمهنامه اتفاق مىافتد. برخى خسارتها در دوره مالى وقوع حادثه به بیمهگر گزارش و درهمان دوره تسویه مىشود و برخى نیز ممکن است تا پایان دوره مالى تسویه نشود. همچنین، ممکن است حوادثى واقع و منجر به خسارت شود اما تا پایان دوره مالى به بیمهگر گزارش نگردد. اینگونه خسارتها، خسارت واقع شدهایکه گزارش نشده است نامیده مىشود. بدهى مربوط به خسارت واقع شدهای که پرداخت نشده است (شامل خسارت گزارش نشده)، باتوجه به تجربیات درمورد خسارت واقع شده در گذشته و آخرین اطلاعات موجود براورد و شناسایى مىشود. براى براورد مبلغ خسارت یاد شده، نهتنها تجربیات گذشته بلکه تغییر شرایط از قبیل آخرین حوادث فاجعهآمیز و تغییر در حجم و ترکیب خطرات تحت پوشش بیمه درنظر گرفته مىشود.
23 . تشخیص اجزای تشکیل دهنده مخارج نهایى جبران خسارت توسط بیمهگر، براى تعیین هزینههاى خسارت دوره مالى و بدهى خسارت معوق در تاریخ ترازنامه، حائز اهمیت است. این اجزا شامل مبالغ قابل پرداخت بابت خسارت طبق مفاد بیمهنامه و مخارج تعیین و تسویه خسارت است. مخارج تعیین و تسویه خسارت شامل مخارج مستقیم هرخسارت مانند حقالزحمه خدمات کارشناسی و حقوقی و همچنین آندسته از مخارج غیرمستقیمی است که بتوان با هر خسارت مرتبط دانست. در تعیین مخارج نهایی جبران خسارت، مبالغ بازیافتنی از طریق حق جانشینی و یا اقلام اسقاطی از مبلغ خسارت کسر میشود.
- بدهى بابت خسارت معوق شامل خسارت پرداخت نشده و مخارج مستقیم و غیرمستقیم تسویه خسارتی میباشد که در دورههای مالی جاری و گذشته واقع شده است، چون این مبالغ بیانگر تعهد فعلى بیمهگر درنتیجه وقوع رویدادهاى گذشته است.
- ذخایر لازم براى خسارت معوق باتوجه به خسارت براوردى هرمورد یا طبقهاى از یک رشته (مثلاً در بیمه بدنه براساس مدل و سال تولید) تعیین مىشود. علاوهبر این ممکن است براى هررشته نیز از فرمولهاى ریاضى استفاده شود. انتخاب روش محاسبه به نوع بیمه و قضاوت مدیریت بستگى دارد. روشى که توسط مدیریت انتخاب مىشود باید بهطور یکنواخت اعمال گردد.
و...
دانلود مقاله اصول و ضوابط حسابداری و حسابرسی