پرسشنامه طراحی شده نگرش کشاورزان به کاربرد فناوری اطلاعات در ترویج و آموزش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه51
فهرست مطالب
مقدمه :
گروه های هدف ترویج کشاورزی :
روش های ترویجی در ترویج کشاورزی :
سازماندهی ترویج کشاورزی :
الف) نگاهی جستجو گر به درون :
لذا سازمان ترویج نیازمند توجه به موارد ذیل است :
اهداف ترویج کشور :
مدیریت تحول سازمانی و رویکردهای ترویج کشاورزی
منصور شاه ولی[1]- دانشیار ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مصطفی احمدوند- دانشجوی دکترای ترویج کشاورزی دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز.
چکیده:
بطور کلی همه چیز در حال تغییر است و این تغییرات در اشکال مختلف اقتصادی، اجمتاعی، سیاسی و فنی به ناچار بر سازمان های مختلف از جمله سازمان ترویج تاثیر گذارده است و بر آن فشار وارد می آورد تا متحول گردد. علاوه بر آن، مزرعه داری و کشاورزی در روستاها با تغییرات شتابانی روبرو است، که به نوبه خود بر ترویج کشاورزی اثر می گذارد زیرا ترویج با جمعیت متنوع و نامتجانس تری روبرو خواهد بود. بنابراین، ترویج کشاورزی روندهای متنوعی را در دنیای متحول در پیش خواهد گرفت. هدف از این نوشته ترسیم روندهای ترویج کشاورزی و تبیین و تدوین آنها با کمک نظریه مدیریت تحول سازمانی است. به منظور ترسیم روندهای مذکور ارکان اساسی
[1] .Email: shahvali @ shiraz u . ac . ir
مقدمه :
گروه های هدف ترویج کشاورزی :
روش های ترویجی در ترویج کشاورزی :
سازماندهی ترویج کشاورزی :
الف) نگاهی جستجو گر به درون :
لذا سازمان ترویج نیازمند توجه به موارد ذیل است :
اهداف ترویج کشور :
مدیریت تحول سازمانی و رویکردهای ترویج کشاورزی
منصور شاه ولی[1]- دانشیار ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مصطفی احمدوند- دانشجوی دکترای ترویج کشاورزی دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز.
چکیده:
بطور کلی همه چیز در حال تغییر است و این تغییرات در اشکال مختلف اقتصادی، اجمتاعی، سیاسی و فنی به ناچار بر سازمان های مختلف از جمله سازمان ترویج تاثیر گذارده است و بر آن فشار وارد می آورد تا متحول گردد. علاوه بر آن، مزرعه داری و کشاورزی در روستاها با تغییرات شتابانی روبرو است، که به نوبه خود بر ترویج کشاورزی اثر می گذارد زیرا ترویج با جمعیت متنوع و نامتجانس تری روبرو خواهد بود. بنابراین، ترویج کشاورزی روندهای متنوعی را در دنیای متحول در پیش خواهد گرفت. هدف از این نوشته ترسیم روندهای ترویج کشاورزی و تبیین و تدوین آنها با کمک نظریه مدیریت تحول سازمانی است. به منظور ترسیم روندهای مذکور ارکان اساسی
[1] .Email: shahvali @ shiraz u . ac . ir
مقدمه:
امروزه با مطرح شدن مقوله پایداری در تمامی موضوعات مربوط به انسانها ، پایداری در بخش کشاورزی نیز مورد توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاستگزاران و کشاورزان قرار گرفته است. کشاورزی پایدار در واقع سیستمی است که به سطح دانش بالا و مدیریت تخصصی نیاز دارد و رهیافتی است که در بلند مدت به کشاورزان کمک می کند تا تولید و سودمندی خود را حفظ و یا افزایش دهند. تا به امروز راهکارهای مختلفی برای حصول به اهداف کشاورزی پایدار و مواجهه با چالشهای پیش روی آن بیان شده است، اما آنچه که امروزه بیشتر کشورها و بخصوص کشورهای اروپایی مدنظر دارند مدیریت تلفیقی مزرعه می باشد که نوید بخش غذای سالمتر، با کیفیت و ارزش غذایی بالاتر و مراقبتهای زیست محیطی بیشتر می باشد.(Anonymous,2002) هم اکنون این رهیافت در بسیاری از کشورهای اروپایی پذیرفته شده و به نظر بسیاری از متخصصان، یک راه حل عملی برای مسائل و مشکلات کشاورزی در قرن 21 می باشد از طرفی با توجه به مشکلات پیش روی کشاورزان ایران از جمله مصرف نادرست کودهای شیمیایی، از بین رفتن مقادیر زیادی از محصولات در اثر آفات و بیماریها، کاهش منابع و نهاده های مورد نیاز و عدم توجه به مسائل زیست محیطی و همچنین لزوم توجه اولویتهای جهانی از جمله جهانی شدن بازار محصولات و توجه به خواسته های این بازارها مبتنی برارگانیک بودن محصولات و پایداری در تولید و قابل تامین بودن آنها، اهمیت توجه به روشهای پیشنهادی در این رهیافت بیشتر نمایان می شود. این مقاله ضمن بیان مفهوم ، مزایا و اصول این رهیافت به معرفی برخی شیوه های کاربردی آن می پردازد.
کشاورزی پایدار
نورمن و همکاران به نقل از جامعه زراعی آمریکا در سال 1989 کشاورزی پایدار را چنین تعریف کردند: کشاورزی پایدار درتمام دوران باعث بهبود محیط زیست و استفاده بهینه از منابع موجود شده و در تامین نیازهای غذایی انسان و ارتقاء کیفیت زندگی کشاورزان و جوامع بشری نقش مهمی دارد و باعث پویایی اقتصادی می شود. دیبرتین و پاجولیز به نقل از شورای علمی کانادا کشاورزی پایدار رااین چنین تعریف کرده اند: کشاورزی پایدار سیستمی است که تامین نیازهای جامعه را از لحاظ مواد غذایی مدنظر داشته و بر حفاظت منابع طبیعی و بهبود کیفیت محیط زیست برای نسلهای آتی تاکید دارد.
کشاورزی پایدار یک نظام سودمند، پایدار و متکی بر حفظ منابع طبیعی است و سودمندترین نحوه استفاده از انرژی خورشید و تبدیل آن به محصولات کشاورزی، بدون تخریب حاصلخیزی خاک و کیفیت محیط زیست را توصیه می کند. کشاورزی پایدار دیدگاهی ماورای اقتصاد تولید صرف را مدنظر داشته و در آن همبستگی بین اقتصاد تولید، ثبات اکولوژیکی و کیفیت محیط زیست به صورتی جامع نگریسته می شود (محبوبی، 1373).یک برنامه کشاورزی پایدار موفق در برگیرنده هفت هدف زیر می باشد:
1. فراهم کردن امنیت غذایی همراه با افزایش کمی و کیفی آن، ضمن در نظر گرفتن نیازهای نسلهای بعدی؛
2. حفاظت از منابع آب، خاک و منابع طبیعی؛
3. حفاظت از منابع انرژی در داخل و خارج مزرعه؛
4. حفظ و بهبود سودآوری کشاورزان؛
5. قابلیت پذیرش از سوی جامعه؛
6. حفظ نیروی حیات جامعه روستایی؛
7. حفظ تنوع زیستی (Mahler et al, 1997)
چالشهای پیش روی کشاورزان پایدار در جهان و ایران
مالرو و همکاران (1997) سه چالش اصلی پیش روی کشاورزان پایدار را رشد جمعیت، تولید موادغذایی و تقاضای انرژی می دانند و خاطرنشان می سازند که تنها راه حصول به کشاورزی پایدار کنترل این سه عامل است.
1ـ رشد جمعیت: افزایش جمعیت انسانها باعث استفاده بیشتر آنها از محیط و منابع طبیعی می شود. جمعیت جهان هر یازده سال یک میلیارد نفر افزایش می یابد و هر 60 سال دو برابر می شود، تا سال 2070 میلادی جمعیت جهان به 12 میلیارد نفر می رسد.
2تولید موادغذایی: با افزایش جمعیت، نیاز به غذا نیز افزایش می یابد. همین امر باعث استفاده بی رویه از زمینهای زراعی و کودهای شیمیایی شده و مسائل زیست محیطی را بوجود می آورد. از طرفی آمار نشان می دهد که مقدار زمین در جهان در سال 1950 از 5/0 ایکر برای هر شخص به 28/0 ایکر در سال 2000 کاهش می یابد. همچنین میزان رشد بازده محصولات در دهه های گذشته نیز کاهش یافته است. این عوامل باعث شده که دستیابی به کشاورزی پایدار مشکل شود.
همانگونه که ذکر شد مقدار رشد بازده محصولات نیز در حال کاهش است. بازده محصولات بین سالهای 1960 ـ 1950 حدود 40 درصد افزایش داشته در صورتیکه بین سالهای 2000 ـ 1990 بازده تنها 5 درصد افزایش داشته است.
3ـ تقاضای انرژی: با افزایش جمعیت و نیاز بیشتر به موادغذایی، نیاز به انرژی نیز بیشتر می شود و برای تامین این انرژی عمدتاً از سوختهای فسیلی استفاده می شود و محدودیت این سوختها و استفاده بی رویه از آنها می تواند برای حصول اهداف توسعه پایدار کشاورزی مشکل ساز باشد (Mahler et al, 1997)
در ایران نیز علاوه بر افزایش جمعیت، نیاز به تولید موادغذایی بیشتر و افزایش تقاضای انرژی، به عنوان چالشهای پیش روی کشاورزی پایدار مطرح هستند. تحقیق چیذری و همکاران (2000) نشان داد که دانش پایین کشاورزان درباره کشاورزی پایدار، مشکل فرسایش خاک, کمبود آب و نامناسب بودن وضعیت اقتصادی آنها، از مشکلات پیش روی کشاورزی پایدار در ایران است. کرمی (1995) نیز بیان می کند که وضعیت بداقتصادی کشاورزان باعث شده که مسائل زیست محیطی را در نظر نگیرند و آن را به عنوان چالشی برای حصول اهداف کشاورزی پایدار در ایران معرفی می کند.
رضوی (1379) مسأله جمعیت و روند افزایش آن را چالش عمده فراوری توسعه پایدار کشاورزی و روستایی در جهان می د اند و چالشهای ویژه پیش روی توسعه پایدار کشاورزی روستایی در کشور ایران را بدین شرح معرف می کند: تخریب کیفیت منابع آب، پوشش گیاهی و فرسایش شدید منابع آب و خاک, الگوی نادرست مصرف و مساله ضایعات، مطرح شدن تجارت آزاد و لزوم آمادگی برای حضور در بازارهای جهانی و منطقه ای، مساله امنیت سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، بیکاری در مناطق روستایی و ضعف مدیریت توسعه روستایی.
مدیریت تلفیقی مزرعه
مدیریت تلفیقی مزرعه یک سیستم زراعی جامع نگراست که ضمن حفظ محیط زیست و مسئولیت پذیری در قبال آن، باعث تولید سودآور محصول می شود. مدیریت تلفیقی مزرعه با تلفیق فرایندهای طبیعی سودمند و فنون مدرن کشاورزی کار می کند و نظارت و مراقبتهای زیست محیطی را به خوبی مدنظر قرار می دهد. هدف مدیریت تلفیقی مزرعه این است که احتمال خطرات وارد بر محیط زیست را کاهش داده و در عین حال کیفیتهای مناسب و مهم زیست محیطی را ایجاد و از آنها مراقبت کند (LEAF, 2002a) . در واقع مدیریت تلفیقی مزرعه مترادف کشاورزی پایدار است بگونه ای که کشاورزان با کمک مدیریت تلفیقی مزرعه, فعالیتهای خود را ارزیابی می کنند و احتمال خطرات وارد بر موادغذایی و محیط زیست را کاهش می دهند (LEAF, 2001).
اصول مدیریت تلفیقی مزرعه عبارتند از:
- تعهد به کشاورزی خوب و توجه به حیات وحش
- مدیریت کارآمد خاک و کاربرد فنون مناسب کشت
- استفاده از تناوبهای صحیح زراعی
- حداقل اتکا به موادشیمیایی و کودها
- انتخاب مناسب و دقیق نوع خاک
- نگهداری و حفظ فضاهای سبز و محیط روستایی
- افزایش سکونتگاههای حیات وحش
- تعهد به اخلاق گروهی برای ارتباطات، کارآموزی و مشارکت (LEAF, 2002a)
مزایای مدیریت تلفیقی مزرعه
1ـ سودآوری
مدیریت تلفیقی مزرعه شامل فعالیتهای می شود که از هدررفتن منابع و محصولات جلوگیری و کارآیی انرژی را افزایش می دهد و در ضمن با تولید محصولات دارای کیفیت مناسب و در نظرگرفتن مسائل زیست محیطی کار کشاورزی، محصولات آن در مدت زمان کوتاهی موقعیت مناسبی در بازارهای محلی و جهانی پیدا خواهند کرد. مطالعات انجام شده در اروپا نشان داده است که می توان ضمن کاهش نهاده ها و حفاظت از محیط زیست، سودآوری کار کشاورزی را حفظ و حتی در برخی شرایط آن را افزایش داد؛ مدیریت تلفیقی مزرعه نه فقط از طریق افزایش محصول بلکه با کاهش هزینه ها می تواند سودآوری را افزایش دهد (Anonymous. 2002)
2ـ حفظ محیط زیست
فعالیتهای مربوط به تولید و مصرف انسانها باعث تخریب محیط زیست شده است، برای مثال افزایش سطح بیابانها و کاهش حاصلخیزی خاک در نتیجه کشت بیش از حد در زمین است و یا آلوده شدن خاک و آبهای زیرزمینی در نتیجه بقایای کشاورزی، صنعتی و شهری می باشد. اما باید در نظر داشت که تولید پایدار کشاورزی به حفظ کیفیت آب، خاک و هوا وابسته است.مدیریت تلفیقی مزرعه شرایطی را فراهم می کند که در آن استفاده بی رویه از منابع طبیعی و فشار بر خاک جلوگیری شده و در عین حال موادمصنوعی و شیمیایی موردنیاز در حدی و به طریقی مورداستفاده قرار می گیرند که کمترین اثرات نامطلوب زیست محیطی را به همراه داشته باشند. تحت این سبک مدیریتی، بین انسان و طبیعت هماهنگی و تعادل ایجاد می شود و در واقع از پیدایش و گسترش تضاد بین اهداف تامین غذای انسانها و حفظ منابع طبیعی جلوگیری شده و باعث می شود این دو همدیگر را تکمیل کنند.
3ـ ترجیح بازار
امروزه بازار، متقاضی محصولاتی است که ضمن دارا بودن کیفیت، طعم و رنگ مناسب و مطبوع، از سلامتی برخوردار باشد و مراقبتهای زیست محیطی نیز در ضمن تولید آن در نظر گرفته شده باشد. مشتری خواهان محصولاتی است که بتواند در موقع نیاز به آن دسترسی داشته باشد و از پایداری مناسب برخوردار باشد (Uk Agriculture., 2002).
کسب کیفیتهای بازارپسند و تولید پایدار تنها با استفاده از روشهای پایدار مقدور است و مدیریت تلفیقی مزرعه روشهایی را پیشنهاد می دهد که پایدارند. در واقع مدیریت تلفیقی مزرعه اولویتهای بازار را مدنظر قرار داده و سعی می کند اهداف و روشهای خود را تا حد امکان مدنظر قرار داده و سعی می کند اهداف و روشهای خود را تا حد امکان مطابق آنها سازد.
4ـ توجه به اولویتهای جهانی
طی سالیان متمادی، فعالیتهای انسانی باعث بوجود آمدن مشکلاتی شده که زندگی جهانیان را با تهدید مواجه کرده است و حل این مسائل مقدور نخواهد بود مگر با اتخاذ مدیریت صحیح برای استفاده از منابع و ارتباط صحیح انسانها با طبیعت در تمامی جوامع. مشکلاتی مانند گرم شدن هوای جهان وخطر انقراض برخی گونه های گیاهی و حیوانی، از این قبیل مشکلات هستند که ذهن جهانیان را مشغول ساخته و مدیریت تلفیقی مزرعه راه حلهایی برای آنها ارائه داده است. برای مثال مدیریت تلفیقی مزرعه نوعی سیستم گردش زراعی را پیشنهاد می دهد که ضمن کاهش مصرف انرژی باعث ایجاد زیستگاه زمستانی برای پرندگان مزرعه و حفظ گونه های زیستی می شود. از اولویتهای دیگری که می باید به آن پرداخته شود فقر و گرسنگی است که بسیاری افراد و بخصوص روستائیان کشورهای در حال توسعه از آن رنج می برند و مدیریت تلفیقی مزرعه ضمن توجه به افزایش محصول، موضوع عدالت برخورداری از منابع را نیز برای کاهش فقر و گرسنگی ضروری می داند و برای حصول آن ، برنامه ریزی می کند.
دیدگاههای مدیریت تلفیقی مزرعه درباره کار در مزرعه
1ـ موادمغذی خاک
کاهش شدید موادمغذی خاک یکی از مهمترین تهدیداتی است که تولید غذا را به مخاطره انداخته است. کاربرد موادمغذی نیز به علت قیمتهای بالای آنها برای برخی کشاورزان و بخصوص روستائیان کشورهای در حال توسعه که برای تامین نیازهای غذای خود مجبورند فشار بیشتری بر خاک وارد کنند، مشکل است. از طرفی استفاده زیاد از مواد مغذی فقط هزینه بر و اسراف نیست بلکه می تواند منجر به حساس شدن گیاه به آفات و بیماریها شود. لذا یکی از راه حلهایی که به نظر مفید می رسد استفاده از بقایای گیاهی و جانوری موجود در خاک، خردکردن و ادغام آنها برای حفظ حاصلخیزی خاکی می باشد. همچنین تعادل فسفر و پتاسیم خاک را نیز می توان با تناوب زراعی محصولات مختلف حفظ کرد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 25 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:17
1ـ ولتر فیلسوف و نویسندۀ فرانسوی می گوید :
من یقین دارم که اگر قران و انجیل را بیک فرد غیر متدین ارائه دهند او حتما اولی را برخواهد گزید زیرا کتاب محمد در ظاهر افکاری را تعلیم می دهد که به اندازه کافی بر مبانی عقلی منطبق است . سالانه پیام اسلام س 2}
2ـ ژ ان ژاک روسو نویسنده فرانسوی (1876-1804):
بعضی از مردم بعد از آنکه مقدار کمی عربی یاد گرفتند قرآن را خوانده و درست درک نمی کنند واگر می شنیدند محمد با آن لغت فصیح وآهنگ رسای عرب آنرا می خواند هر آینه سجده می افتادند وندا می کردند ای محمد عظیم دست مارا بگیر وبه محلّ شرف افتخار برسان .ما را بخاطر یاری تو حاضریم جان خویش را فدا سازیم. {اسلام وافکار اندیشه ص31}
3ـ واشنگن ایرونیک آمریکائی :
قرآن کتابی است که از حدود اقیانوس اطلس تا نهر کاشمر مردم را در زیر سایۀ همایون فر خود سعادتمند نگهداشته است {حقیقت اسلام در نظر دیگران ص 60 }
قرآن حاوی بالاترین مبادی ، با ارج وسودمندترین آنها است {کتاب آسمانی کدام است ص185}
4ـ تولستوی فیلسوف بزرگ روسی {1910-1828}
قرآن مشتمل بر تعلیمات و حقایق روشن و آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه می تواند از آن بهره مند گردد {پیشرفت سریع اسلام ص 52}
هر کس که بخواهد ماهله وسادگی دین اسلام را بفهمد باید که قرآن مجید را بدقت مطالعه کند زیرا در آنجا احکامی مبنی بر حقایق روشن و آشکار صادر و تعلیماتی سهل و ساده بعموم داده شده در این قرآن آیات کریمه نزول نموده که دلالت بر مقام عالی دین اسلام و پاکی روح مقدس آورندۀ این کتاب دارد که بر مقام عالی دین اسلام وپاکی روح مقدس آورندۀ این کتاب دارد که از آن جمله است واعتصمو بحبل الله جمیعاً ولا تفرقو واذکر ونعمت الله . (نسل نو س3 ش3)
5 - بودلی نویسنده سوئیسی :
نزد ما کتابی است بنام قرآن که در اصالت و سلامت تنها و فرید است.{محمد عند العلماء الغرب ص168}
6 ـ ولز دانشمند انگلیسی {1866-1946}:
اما کتاب چهارم که مهمترین کتاب دنیاست قرآن است زیرا که این کتاب آسمانی اثری که در دنیا گذارد نظیر آنرا هیچ کتابی بخود ندیده است . قران کتاب عملی ودینی و اجتماعی وتهذیبی واخلاقی وتاریخی است . مقررات و قوانین و احکام آن با اصول قوانین مقررات دنیای امروز تطبیق می کند و برای همیشه قابل پیروی و عمل است هر کس بخواهد دینی اختیار کند که سر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد باید که دین اسلام را اختیار نماید و اگر خواهد که معنی این دین را بیابد به قران مراجعه کند. { مکتب اسلام ص14 ش1}
چکیده
نظام دانش و اطلاعات کشاورزی از چندین کنشگر با وابستگی متقابل شکل گرفته که پیوندهای بین آن، نظامی با کارکردهای ابداع، پردازش، تلفیق، ذخیره و اصلاح دانش را تشکیل می دهد. کارکرد بهینه هر نظام دانش و اطلاعاتی، نیازمند درجه معینی از هم افزایی است تا از این طریق اطلاعات، دانش و منابع بین اجزای آن جریان یابد و این امر به پیوندها و مکانیزم های پیوندی قوی به منظور تولید و مبادله اطلاعات و فن آوری ها نیازمند است. ارتقای سطح دانش و بینش حرفه ای روستاییان که منجر به تکامل دانش و رشد اندیشه سازنده آنان به عنوان مولدانی مجرب و مطلع در جهت انجام و اداره بهینه امور تولیدی می گردد در شبکه ای منسجم، پویا و کارآمد از مبادله اطلاعات بین عوامل اصلی آن از طریق پیوندهای ارتباطی مستحکم و مطمئن شکل می گیرد. عوامل گوناگونی در این شبکه نقش دارند که با پیوندهای ارتباطی متنوعی به یکدیگر متصل شده و البته شناسایی و تقویت این عوامل، نقش و پیوندهای ارتباطی بین آنها به بهبود عملکرد پیوندی و مبادله اطلاعات حرفه ای بین آنها منجر می شود. ترویج به عنوان یکی از عوامل ارتقای دانش حرفه ای روستاییان و تسهیل گر ارتباطی بین عوامل شبکه دانش کشاورزی بایستی با شناخت و نقش عملکرد کنشگران اصلی و پیوندهای ارتباطی بین آنها، نسبت به تدوین راهبرد و رهیافتهای مناسب به منظور مداخله های ارتباطی اثر بخش برای بهبود عملکرد پیوندی بین کنشگران اصلی این نظام اقدام نماید. هدف از نگارش این مقاله، معرفی جایگاه پراهمیت ترویج در نظام دانش و اطلاعات بخش کشاورزی می باشد.
مقدمه
نظام اطلاعات و فن آوری از مهمترین ارکان توسعه روستایی و کشاورزی و به تبع آن، افزایش تولید زراعی و درامد در جوامع روستایی به شمار می آید. نظام اطلاعات و فن آوری از مهمترین ارکان توسعه روستایی و کشاورزی و به تبع آن، افزایش تولید زراعی و درآمد در جوامع روستایی به شمار می آید. نظام اطلاعات و فن آوری در شبکه ای از کنشگران جریان پیدا می کند که به تولید، اشاعه و کاربرد آن در یک محدوده و منطقه خاص به منظور بهبود فعالیتهای بخش کشاورزی می پردازد.
این شبکه ارتباطی شامل کنشگران و پیوندهای ارتباطی بین آنهاست که در قالب نظام دانش و اطلاعات بخش کشاورزی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در حقیقت، نظام اطلاعات و فن آوری، چگونگی حمایت از بهره برداران بخش کشاورزی توسط نهادهای مرتبط با فرایند تولید و اشاعه دانش مدرن و سنتی را مشخص می سازد. ترکیب اصلی نظام دانش و اطلاعات کشاورزی، آن دسته از بهره بردارانی است که دانش و اطلاعات را از منابع اطلاعاتی متنوع و مجاری ارتباطی مختلف به دست آورده و دانش و نظام تولید جدیدی را پی ریزی می کنند که توسط مراکز پژوهشی و سایر کنشگران(مانند خود بهره برداران روستایی) تشکیل شده است. بر همین اساس مس توان نتیجه گرفت که نظام دانش و اطلاعات کشاورزی، مردم و نهادها را به منظور ارتقای سطح یادگیری دو جانبه و تولید، مبادله و کاربرد فن آوری و اطلاعات با یکپارچه سازی بهره برداران، آموزشگران، پژوهشگران و عوامل اصلی ترویج درخصوص آماده سازی دانش و اطلاعات منابع گوناگون برای زراعت بهینه و بهبود فعالیتهای دامی با یکدیگر مرتبط می سازد(1988Roling,).
یکی از وظایف اساسی هر نظام ترویجی(بعنوان یکی از کنش گران نظام دانش و اطلاعات کشاورزی) بهبود تعاملات بین کنش گران نظام دانش کشاورزی است. به طوری که بهره برداران از جهت دستیابی به اطلاعاتی که منجر به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها گردد توانمند سازد. ترویج با انتقال اطلاعات و فن آوری، ارتقاء آگاهی عمومی و افزایش گفتگو بین ذی نفعان نظام دانش و اطلاعات، نقش اساسی در پایداری کشاورزی ایفا می نماید. لذا ترویج نقش تسهیل گری بین کنش گران این نظام را ایفا خواهد نمود. از آنجایی که ترویج تنها یکی از کنش گرانی است که در تصمیم گیری بهره برداران و اشاعه اطلاعات و نشر نوآوری ها نقش دارد، لذا بررسی وظیفه تسهیل گرانه ترویج کشاورزی جهت اشاعه اثربخش اطلاعات و افزایش ضریب پذیرش نوآوری ها در قالب نظام دانش و اطلاعات کشاورزی حائز اهمیت خواهد بود(1995FAO,).
دیدگاه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی
شناخت پیوندهای نظام ارتباطی بین عوامل دخیل در تولید و مبادله اطلاعات مرتبط با توسعه کشاورزی مستلزم بهره مندی از دیدگاهی نظری در این خصوص است. دیدگاه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی که بابی را برای تفکر و تحقیق روی چارچوبهای نهادی حامی ترویج ارائه داد، مبنای بسیاری از پژوهش ها در زمینه بررسی فرآیند تولید و مبادله اطلاعات، فن آوری و نشر نوآوری است. در گذشته، علم ترویج بر این امر متمرکز بود که چگونه پیام ها را ارائه دهد. به تدریج این سوال برای متخصصان ترویج بوجود آمد که چرا مخاطبان ترویج آنچه که از آنها خواسته می شود را انجام نمی دهند. پاسخ اولیه به این سوال آن بود که کشاورزان در برابر تغییر مقاومت می کنند. سال های متمادی صرف مطالعه مقاومت کشاورزان در برابر تغییر بعنوان پایه مطالعات نشر در ترویج شد. به تدریج توجه متخصصان به ماهیت ارائه خدمات ترویجی معطوف گردید. آنها در پی پاسخ به این سوال برآمدند که چگونه می توانند خدمات ترویجی را به گونه ای ارائه دهند که از تصمیم گیری مخاطبان حمایت نماید. زمانی که متخصصان ترویج به ارائه خدمات ترویجی پرداختند به این حقیقت رسیدند که ترویج با دیدگاه محدودی به فعالیت پرداخته است، چرا که ارائه خدمات ترویجی تنها به روش های ترویجی یا ارتباطات ختم نمی شود. خدمات ترویجی اثربخش را نمی توان بدون درنظر گرفتن تحقیقات، توسعه فن آوری، سیاست، شرایط تولیدی بهره برداران و دیگر عوامل ارائه داد. بدین ترتیب مشخص شد که کنش گرانی مانند عوامل تحقیق، ترویج و کشاورزی، یک حکل را تشکیل می دهند که سهم ترکیبی این کنش بیش از اثر مجموعه سهم انفرادی آنهاست. به این ترتیب سیاست، تحقیق، ترویج و کشاورزان بعنوان یک سیستم در نظر گرفته شدند و به تبع آن مفهوم نظام دانش و اطلاعات کشاورزی متولد شد. این مفهوم تحلیل ماهیت واقعی فرآیند تحقیق و نشر را از محدوده های علم ترویج متعارف فراتر نمود گو اینکه سهمی نیز به مدیریت دانش داد و محدوده علم ترویج گسترش یافت(1991Roling and Engel,). تجارب نشان داده است که انتقال بالا به پایین فن آوری برای روستاییان محرومی که در محیط های پیچیده زندگی می کنند و دارای شرایط ویژه محلی هستند که خود نیازمند توجه ویژه محل نیز می باشد، ناکارآمد است.در حالی که مشخص شد، مدل انتقال فن آورری برای این شرایط ناکارآمد است، دیدگاه ها و رهیافت های جدیدی مورد توجه قرار گرفت که در آن چندین کنش گر در بهره برداری و پایداری محیط نقش دارند. یکی از این دیدگاه ها دیدگاه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی بود(1997Ramirez,). بدین ترتیب چارچوب مفهومی نظام دانش و اطلاعات کشاورزی از علم ترویج نشاط گرفت(1988Roling, ). متخصصان و صاحب نظران در واگنینگن رهیافت "نرم سیستمی" را برای تفکر روی چارچوب های نهادی حمایت کننده از ترویج ارائه دادند که نظام دانش واطلاعات کشاورزی نامیده شد. طبق این رهیافت در شرایط مختلف، انواع کنش گران نهادی دخیل؛ نقش های مرتبط با خود را در فرآیند نوآوری ایفا می نمایند. در حقیقت نوآوری، از هم افزایی مشارکتی این کنش گران نهادی خلق می شود. رولینگ(1988،1995،Roling) نظام دانش و اطلاعات کشاورزی را شامل یک سری کنش گران از جمله محققان، متخصصان موضوعی و نهادهایشان، پرسنل ترویج و مدیران منابع می داند که در مدیریت، ایجاد و بکارگیری دانش منتج به تولید فن آوری های مرتبط با تولیدات کشاورزی نقش دارند(1995،Roling). یک نظام دانش و اطلاعات کشاورزی، افراد و نهادها را برای ایجاد یادگیری دوطرفه و ایجاد، مبادله و بکارگیری فن آوری، دانش و اطلاعات مرتبط با کشاورزی با یکدیگر مرتبط می سازد. این نظام برای توسعه کشاورزی، کشاورزان، آموزشگران کشاورزی، محققان و مروجان را در جهت مهیاسازی دانش و اطلاعات با هم تلفیق و یکپارچه می سازد. روستائیان(بخصوص کشاورزان) در قلب نظام دانش و اطلاعات کشاورزی جای دارند که این نظام برای پاسخگویی به نیازهای آنها به دانش جهت بهبود ظرفیت تولید، درآمد، رفاه و مدیریت کشاورزی به روشی پایدار طراحی شده است(1995،FAO). داده ها، اطلاعات، دانش و فن آوری نقش مهمی در چارچوب مفهومی نظام دانش و اطلاعات کشاورزی ایفا می نماید. درک این رهیافت مستلزم شناخت مفاهیم جهان واقعی نظام دانش است. داشن در ذهن آدمی است. کسی نمی تواند دانش را بشنود، ببیند، لمس کند یا ببوید. دانش به عنوان یکی از مهم ترین مکانیزم های حیاتی درون ذهن انسان ها قرار دارد. آدمی از دانش برای معنابخشی به جهان پیرامون خود استفاده می نماید. دانش پایه ای برای کنترل و سازگاری با جهان واقعی است(1991،Roling and Engel). رولینگ(1988) دانش را مجموعه ای از مفاهیم، مدل ها، ایده ها، تئوری ها، فرضیات و امثال اینها می داند. به نظر وی نظام دانش برای مجموعه ای از معانی، مفاهیم، نظریه ها و دیگر محصولات ذهنی مشترک به کار می رود که توسط گروهی از مردم برای کنترل و یا تطبیق با محیط به کار گرفته می شود. پس مردم و یا نهادها، اجزای یک نظام دانش نیستند، بلکه اجزای آن شناخت ها، باورها، ایده ها، تئوری ها و از این قبیل است. از نظر وی محیط، داده هایی به انسان می دهد که از طریق اندام های حسی ما دریافت شده و باعث ایجاد و شکل گیری اطلاعات می گردد. ستاده های یک نظام اطلاعاتی، دربردارنده اطلاعات برای نوآوری است. اجزای نظام اطلاعاتیفمردم و نهادها هستند که گیرنده، تغییر شکل دهنده و انتقال دهنده اطلاعات از طریق پیوندهایی کم و بیش منظم با یکدیگر هستند. کارکرد این نظام تولید، تغییر شکل، انتقال، آزمون، بکارگیری و بازخورد اطلاعات می باشد. دانش شامل یکسری مفاهیم، معانی و مهارت هایی است که در طی عمر و در سیستم عصبی است. دانش در سیستم عصبی ذخیره شده و در زمان مورد نیاز به اطلاعات تغییر و تبدیل می شود و به تعبیری کدگذاری می گردد. دریافت کننده اطلاعات با کدبرداری، اطلاعات را به دانش تبدیل می کند. این دانش می تواند بعنوان ابزاری برای تصمیم گیری مورد استفاده قرار گیرد. فرآیند ذخیره و یادآوری دانش و انتقال اطلاعات، نقشی مهم در فعالیت ها یترویجی دارد(1989،Wijeratne). دانش در ذهن انسان جای دارد و نمی تواند به دیگران منتقل شود مگر تغییر یافته و یا کدبرداری گردد. پردازش دانش فرآیندی فرافردی است و این اطلاعات است که می تواند به دیگران منتقل گردد. تفاوت بین دانش و اطلاعات چیزی است که بایستی آن را در تئوری های ارتباطات جستجو کرد. مفهوم سازگاری و مفاهیم در ذهن افراد است که می تواند توسط منبع کدگذاری شده و به پیام تبدیل گردد و این پیام ها توسط دریافت کننده پیام ها کدبرداری م یگردد(1990،Kaimowitz). اطلاعات ما حصل داده ها یا نهاده های حسی است. اطلاعات، ماده یا انرژی است که می توانیم آن را با احساس خود منتقل کنیم. به عبارت دیگر الگویی است که از طریق کدبرداری دانش مورد تفسیر قرار می گیرد. پس اطلاعات بایستی گیرنده خود را ارتقاء دهد. این الگو بایستی قابل تفسیر باشد و این نکته ای قابل توجه برای ترویج است. فن آوری به تعبیری علم کاربردی نامیده می شود. فن آوری نیز پایه ای برای مکانیزم حیاتی انسان به شمار می آید. بخشی از فن آوری شامل نرم افزار می شود که همان دانش انباشته شده است و بخشی نیز سخت افزار است که همان بذور، ابزار آلات، تجهیزات و غیره می باشد که در آن دانش صورت خارجی به خود می گیرد(1991، Roling and Engel). فن آوری کاربرد دانش برای مقاصد عملیاتی است. عموما از فن آوری برای بهبود شرایط انسانی، محیط طبیعی و یا انجام فعالیت های اقتصادی و اجتماعی استفاده می شود. فن آوری را می توان به فن آوری مادی و فن آوری مبتنی بر دانش تقسیم بندی کرد. فن آوری مادی دانشی است که به محصول فن آوری، همچون ابزار آلات، تجهیزات، مواد شیمیایی کشاورزی و ارقام اصلاحی تبدیل شده و فن اوری مبتنی بر دانش همانند دانش فنی، مهارت های مدیریتی و دیگر فرآیندهایی است که کشاورزان برای انجام موفقیت آمیز فعالیت های کشاورزی نیاز دارند. انتقال فن آوری مادی به کشاورزان عموما از طریق تولید، پخش و فروش بذور، مواد شیمیایی و دیگر نهادهای تولیدی و انتقال فن آوری مبتنی بر دانش مانند فعالیت های مدیریت دامی و زراعی، مدیریت تلفیقی آفات و فعالیت های مدیریت آب و خاک عموما از طریق تدریس در برنامه های آموزش حرفه ای و نشر از طریق نظام ترویج صورت می پذیرد. باید در نظر داشت که استفاده بهینه فن آوری مادی نیازمند دانش فنی است(1998،Swanson). به بیان دیگر فن آوری دارای دوبعد سخت افزار و نرم افزار است که برای کنترل محیط دراختیار مقاصد انسانی قرار می گیرد. بعد نرم افزاری فن آوری شامل روش ها و مهارت هاست و بعد سخت افزاری آن شامل موارد فیزیکی مانند ابزار، تجهیزات و موارد ژنیتیکی است. توسعه فن آوری می تواند بر پایه پیشرفت علم و بر پایه کاربرد یافته های تحقیقاتی باشد(1990،Kaimowitz). مفهوم نظام دانش کشاورزی بر پایه رهیافت نرم سیستم و در بررسی تعادل بین کنش گران نهادی که در عرصه نوآوری های کشاورزی فعالیت دارند به کار می رود. گروت و رولینگ(2000، Groot Roling) معتقدند توسعه نوآوری ها، فرآیندی پیچیده تر از فرآیند انتقال فن آوری است. ذینفعالی همچون کشاورزان، متخصصان ترویج، محققان، سازمان های غیردولتی، سیاست گذاران، ارائه دهندگان خدمات اعتباری، و تجار کشاورزی همگی را باید بعنوان منابع دانش و اطلاعات مرتبط با توسعه کشاورزی در نظر گرفت. این ذینفعان از طریق برقراری تعامل با یکدیگر در جهن توسعه نوآوری های کشاورزی به یادگیری از همدیگر و تبادل اطلاعات می پردازند. از نظر آنان دانش و تجربه کشاورزان و دیگر ذینفعان دخیل در این نظام ارزش زیادی دارد. آنان معتقدند نوآوری ها، حاصل یادگیری تعاملی میان کنش گران مختلف اجتماعی در یک نظام دانش است که با یکدیگر در حیطه ای خاص از فعالیت انسانی در تعامل هستند. آنها معتقدند که بایستی به بهبود عملکرد نظام دانش برای نوآوری بجای توجه به ترویج به تنهایی، در یک روش انتقال پیام، اهمیت داد. دیدگاه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی بر فعالیت ها، علایق، تفاوت ها، جامعیت وظایف، هماهنگی، روابط و فرآیندهای دانش و اطلاعات بین کنشگجران آن متمرکز است. نظام دانش و اطلاعات کشاورزی همچنین بعنوان یک چارچوب مفهومی مطرح است که نقطه اتصال بین تحقیق و انتقال فن آوری را مد نظر قرار می دهد. در این نظام، نقطه اتصال بین تحقیق و انتقال فن آوری، عامل مهمی در تعیین عملکرد کل نظام است. نظام دانش و اطلاعات کشاورزی در این نقاط اتصال، مورد انتقاد است، چرا که تغییرات در دانش، اطلاعات و فن آوری بایستی در آنها صورت پذیرد. با وجود این نقاط اتصال از خلاء های کارکردی و نهادی بین اجزاء نظام متاثر خواهد بود. گرچه مفهوم نظام دانش و اطلاعات کشاورزی بطور گسترده ای در مرور ادبیات ها و بکارگیری فهرست های عناوین متعدد و متفاوت مورد بحث قرار گرفته است لکن این نظام را بایستی از نظام مدیریت اطلاعات متمایز نمود چرا که آن نظام مولد دانش در کشاورزی است(1990،Kaimowitz). مفهوم نظام دانش و اطلاعات کشاورزی برای توصیف نظامی مشتمل بر کنشگران(کشاورزان، سازمان های دولتی و خصوصی و دیگر ذینفعان) دخیل در تولید، انتقال و مدیریت دانش و اطلاعات کشاورزی به کار می رود."ماندی"، این نظام را مرکب از کنش گران نهادی مختلف دخیل در توسعه و اشاعه فن آوری ها می داند که پیچیده و متنوع هستند. این نظام تعداد زیادی از افراد و سازمان های دخیل در توسعه، اشاعه و بکارگیری اطلاعات مرتبط با کارکردهای متعدد دخیل در تولیدات کشاورزی و نیز تامین نهاده ها، فرآوری وبازاریابی محصولات و مصرف را دربرمی گیرند(1992،Mundy).
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 21 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید