فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق بررسی دیدگاه معلمان پایه او ل دبستان به کتابهای بخوانیم و بنویسیم

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق بررسی دیدگاه معلمان پایه او ل دبستان به کتابهای بخوانیم و بنویسیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 تحقیق بررسی دیدگاه معلمان پایه او ل دبستان به کتابهای بخوانیم و بنویسیم در 39  صفحه با فرمت ورد بسیار جامع شامل بخش های زیر می باشد:

پیشگفتار

مقدمه

بیان مسئله

سؤالهای پژوهش

روش پــژوهش

جامعه و نمونه آماری

ابـزار اندازه گیـری

روایی و پایائی پرسـشنامه

شیوه اجرا و مراحل انجام پژوهش

یافته‌های پژوهش

 

جدول شماره 6 : :مقایسه میانگین نمره هماهنگی وانسجام ساختار ومحتوا ومتناسب بودن آن با سن دانش آموزان با نمره ملاک مربوط به سوال ششم پژوهش

 

جدول شماره 7 :مقایسه میانگین نمره توجه کتب بخوانیم وبنویسیم به نکات زبانی ،مفاهیم دانشی ،ارزشی ،نگرشی ،نکات املایی وادبی با نمره ملاک مربوط به سؤال هفتم پژوهش.

جدول شماره 8 : مقایسه میانگین تناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با شرایط و امکانات و جدول ساعات هفتگی با نمره ملاک مربوط به سؤال هشتم پژوهش

جدول شماره 9:مقایسه میانگین و انحراف معیار نمرات سؤالات پژوهش(سؤالات اول تا هشتم )

جدول شماره 10 : همبستگی ماتریسی بین مؤلفه های هشت گانه پژوهش

جدول شماره 11 : مقایسه میانگین نمره نظرات معلمین مرد و زن در خصوص کتابهای بخوانیم و بنویسیم

جدول شماره 12: مقایسه میانگین نمره نظرات معلمین با تحصیلات مختلف در خصوص کتابهای بخوانیم و بنویسیم

جدول شماره 13: مقایسه میانگین نمره نظرات معلمین با سنوات مختلف تدریس در خصوص کتابهای بخوانیم و بنویسیم

پیشنهادهای عملی جهت کار بست یافته ها

منابع فارسی

منابع لاتین

 

 

 

 

پیشگفتار

تعلیم و تر بیت،بدون استفاده از زبان غیر ممکن است. زبان تنها وسیله مؤثر در فرآیند آموزش و پرورش است. بدون زبان ،ارتباطی بین افراد جامعه بر قرار نمی شود و بدون ارتباط ،آموزش و پرورش،صورت نمی پذیرد و بدون آموزش وپرورش ،انتقال میراث فرهنگی و تمدن بشر به نسل های بعد امکان پذیر نمی گردد .در برنامه های رسمی آموزشی نیز زبان آموزی جایگاه مهمی دارد و در نظام آموزشی ایران ،به صورت مشخص از طریق درس فارسی به امر زبان آموزی دانش آموزان پرداخته می شود.دانش آموزان از طریق زبان آموزی،علاوه بر ترکیب و جابجایی کلمات ،بر انبوه بی کرانی از مفاهیم و تصورات،اندیشه ها،احساس ها و تصاویر هنری ،منطق و فلسفه زبان احاطه می یابند.در پایه اول ابتدایی ،درس فارسی بخوانیم و بنویسیم از نظر آموزش مهارتهای زبانی و ایجاد انگیزه و علاقه به فراگیری سایر دروس ،برای نظام آموزشی جنبه محوری دارد (رضائی،1380،ص 32).طی سالهای اخیر،بر حسب ضرورت، تحولی اساسی در برنامه درس فارسی پایه اول به وجود آمده است ،که نتیجه آن تألیف کتب بخوانیم و بنویسیم می باشد و از سال تحصیلی 83-82 در پایه اول کلیه مدارس کشور تدریس گردید .با توجه به اهمیت موضوع و ویژگیهایی که این کتب باید دارا باشند،در این تحقیق سعی شد دیدگاه معلمان پایه اول شهرستان شهرضا نسبت به کتابهای بخوانیم و بنویسیم مورد بررسی قرار گیرد.

هشت ویژگی کتب بخوانیم و بنویسیم در این تحقیق بعنوان متغیر در نظر گرفته شدو دیدگاه معلمان نسبت به این ویژگیها مورد بررسی قرار گرفت. مؤلفه های مربوطه عبارتند از :توجه به مهارت های چهارگانه زبان آموزی،میزان استفاده از رویکردها، میزان استفاده از روشهای تدریس،تناسب روش های تدریس با توانایی معلمان و توجه ساختار و محتوا به پرورش توانایی های ذهنی و،ارتباط منطقی ساختار و محتوا توجه به نکات زبانی و مفاهیم ،تناسب ارزشیابی پیشرفت تحصیلی با شرایط.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شد ،که سؤالات آن از نوع بسته پاسخ می باشد.جامعه آماری پژوهش ،معلمان پایه اول ابتدایی شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 83-82 می باشدکه تعداد آنها 114 نفر است. جهت جمع آوری داده های مربوط به پر سشنامه از کلیه معلمان استفاده گردید و پرسشنامه بین تمامی آنها توزیع گردید . به عبارت دیگر جامعه آماری و نمونه آماری یکسان می باشد. در این تحقیق ،از روش توصیفی از نوع تحقیق موردی و زمینه ای استفاده شد .اطلاعات و داده های حاصل از اجرای پرسشنامه با استفاده از روشهای آماری توصیفی (فراوانی ،درصد فراوانی،جداول ،نمودار ،میانگین ، انحراف معیار و ضریب همبستگی ماتریسی)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق تحقیق نشان داد میانگین نمرات تمامی سؤالات مربوط به ویژگی های مربوط به کتب جدید التألیف در مقایسه با نمره ملاک بزرگتر می باشد. بیشترین میانگین پاسخ ها از نظرمعلمی مربوط به ویژگی «میزان استفاده از روش های آموزش تلفیقی،خلاق،همیاری،فعال وارتباطی»و کمترین آن مربوط به ویژگی «انسجام،هماهنگی و ارتباط منطقی ساختار و محتوا و تناسب آن با سن دانش آموزان»می باشد .

نتایج نشان داد بین دیدگاه معلمین از نظر جنس تفاوت وجود دارد به عبارت دیگر معلمین زن ویژگیهای کتب بخوانیم و بنویسیم را بهتـــــر ارزیابی کرده‌اند . از نظر تحصیـــــلات و سابقه خدمت تفاوتی بین دیدگاه معلمان مشاهده نگردید.

مقدمه

زبان فارسی کلید فهم متون گوناگون ایرانی و ابزار مهم برقراری ارتباط با دیگر ایرانیان است .هر ایرانی با هر گویش محلی و منطقه ای خاص ،از طریق زبان فارسی برای حفظ هویت و ملیت خود می کوشد .قرنهاست برای همه ایرانیان ،از هر قوم و قبیله ای ،مسلم شده است که برای موفقیت در امور زندگی باید ،ضمن پاسداری واحترام به زبان مادری ،برای یادگیری و تسلط بر زبان فارسی کوشید.نظام آموزشی کشور نیز مسؤولیت بسیار سنگینی برای تحقق این خواسته بر حق دارد.برنامه درسی زبان آموزی در میان برنامه درسی دیگر دوره ابتدایی از اهمیت به سزایی برخوردار است ،زیرا نه تنها در تحکیم و تثبیت روابط اجتماعی مؤثر است ،بلکه یادگیری سایر مواد درسی را تسهیل می‌کند و تعمیق می بخشد (قاسم پور،1381)بر این اساس و با توجه به ضرورتهای فرهنگی ،اجتماعی ،دینی و آموزشی ،برنامه درسی کتاب فارسی اول ابتدایی مصوب 1348 وزارت آموزش و پرورش در فرایندی علمی ومنطقی مورد بازنگری قرار گرفت که حاصل آن ،تألیف کتابهای بخوانیم و بنویسیم برای پایه اول ابتدایی می باشد.این کتابها از سال تحصیلی 82-81 به صورت رسمی در اکثر نقاط ایران(از جمله شهرستان شهرضا)تدریس گردید.این کتب بر اساس سعی و اهتمام خاصی با استفاده از نظرات روان شناسی به رشته تحریر در آمده ،اما قضاوت با معلمان مجری می باشد .از آنجا که نظرات معلمان مجری این کتاب می تواند راهگشای برنامه نویسان درسی باشد ،این تحقیق با بررسی تحقق هدفها ،رویکردها ،روشها ،محتوا و ساختار این کتابها با استفاده از دیدگاههای معلمان پایه اول سعی دارد به امر کمک نماید.

بیان مسئله

برنامه های درسی، اسناد رسمی نظامهای آموزشی هستند که نقشه عملیات مورد نظر برای تحقق آرمانهای آموزش و پرورش در آنها روشن گردیده است .با توجه به این جایگاه می توان با تحلیل و ارزشیابی برنامه های درسی و خصوصاً استفاده از دیدگاههای معلمان به تصویری نسبتاً روشن از میزان کارآمدی آن نظام دست یافت .همین امر موجب شده است نظامهای آموزشی عملاً ظرفیت قابل توجهی از امکانات خود را صرف تدوین و کارآمد کردن برنامه های درسی سازند تا بتوانند با اجرای آنها هدفهای آموزشی را تحقق بخشند .

در پایه اول ابتدایی ،درس فارسی از نظر آموزش مهارتهای زبانی و ایجاد انگیزه و علاقه به فراگیری سایر دروس برای نظام آموزشی اهمیت دارد .به همین دلیل طراحی و اجرای یک برنامه مؤثر زبان آموزی در پایه اول ابتدایی مستلزم اعمال ظرافت و دقت خاصی است و می توان با استفاده از فرایند ارزشیابی و استفاده از نظرات معلمان مجری تا حد زیادی از این امر اطمینان حاصل کرد.بر این اساس در این تحقیق سعی گردید کتب بخوانیم و بنویسیم را که با استفاده از رویکردهای تحلیلی و کلی و با الهام از مبانی روان شناختی زبان آموزی (مکتب گشتالت) در پایه اول تألیف گردیده از دیدگاه معلمان مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهمیت موضوع سؤال اساسی این است که آیا معلمان مجری توانسته اند به اهداف و اصول مؤلفین برسند ؟نظرات و دیدگاههای آنان نسبت به این کتب چیست؟...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی دیدگاه معلمان پایه او ل دبستان به کتابهای بخوانیم و بنویسیم

دانلود تحقیق کامل درمورد حقوق بشر از دیدگاه اسلام

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق کامل درمورد حقوق بشر از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد حقوق بشر از دیدگاه اسلام


دانلود تحقیق کامل درمورد حقوق بشر از دیدگاه اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 80

 

مقدمه

گفتمان حقوق بشر، صورت بندی کلی القائاتی است که در شرایط واقعا موجود سیاسی کشور با قدرت از سوی رسانه های جهان سرمایه داری و نسخه های وطنی آن و بابهره گیری از پیچیده ترین فنون مهندسی فکر در ذهنیت عمومی جامعه و بخصوص نخبگان تزریق می شود. بر اساس این گفتمان و با استفاده از تبلیغات و ترفندهای ژورنالیستی فضای جامعه به گونه ای ترسیم می گردد که گویی با خفقان مطلق در جامعه خود مواجه ایم؛ هیچ کسی حق اظهار نظر وبیان ندارد؛ حقوق بشر بطور کلی لگد مال می گردد و در یک کلمه"آزادی" از این مملکت رخت بر بسته و "استبداد"بر آن حاکم است!
 آنچه که مایه تاسف روز افزون است این است که مدعیان امروز؛ اعلامیه جهانی حقوق بشر را اصل و مبنای کار خود قرارداده اند و آن را چونان متنی منزل، پرسش ناپذیر، مقدس و بدون چون و چرا انگاشته اند که گویی تمامی سامان حقوقی میهن ما و بلکه دیانت اسلام را باید در ذیل آن باز تفسیر کرد.
به عبارت دیگر اسلام و مبانی حقوق آن را که ریشه در فطرت آدمیان دارد را به کناری نهاده و مدعی می شوند که اسلام اساساً با حقوق بشر سازگار نیست و آنچنان که خود اظهار داشته اند :"از تعارض متن دین یعنی برخی آیات و بسیاری روایات با اندیشه حقوق بشر"۱ سخن می گویندو در نهایت خواستار کنار نهادن اسلام و یا تطابق اسلام با متن اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند که این نیز چیزی جز تفسیر دین بر طبق آرا و اهواء ایشان نیست.
در واقع"مروجین این گفتمان بیش از آنکه دل مشغول اقامه برهان در جهت اثبات بنیادهای اندیشه خود باشند، می کوشند تا این بنیادهای هستی شناختی و انسان شناختی را چونان اصول موضوعه ای بی نیاز از پرسش جلوه دهند و یا عملگرایانه ابتناء بر این مبانی را با عرف زمانه موجه سازند. این گفتمان بیش از نیروی دلیل بر زور رسانه های ارتباط جمعی و دستگاههای شکل دهی افکار عمومی متکی است".٢ بطوریکه تنها یک قرائت از حقوق بشر را اصل و بقیه قرائتها را مطرود و یا بی اهمیت جلوه می دهند. هیچ کس نیست که از مدعیان امروز بپرسد که آیا اعلامیه جهانی حقوق بشر به راستی یگانه تفسیر حقوق و آزادیهای انسانی است؟ آیا نمی توان گونه ای دیگر حقوق انسان را سامان داد و مدعی شد که این گونه دیگر به حقوق حقیقی انسان نزدیکتر و با آن منطبق تر است؟
در حقیقت آنچه که در فضای رسانه ای موجود خالی است و جای سئوال و تامل دارد پرسش از مبانی حقوق بشر است و اینکه آیا از حقوق بشر تنها یک قرائت و یک برداشت وجود دارد و نمی توان برداشتهایی غیر از برداشت رسمی اعلامیه جهانی داشت؟
آیا تنها قرائت از حقوق بشر، قرائت اعلامیه جهانی حقوق بشر است؟
شاید هم مقصود اصلی بحث از احقاق حقوق حقه بشر نیست، بلکه سخن از مسیری است که باید پیموده شود تا به سرانجام مطلوب سیاسی برسد و در این مسیر حقوق بشر وجه المصالحه ای بیش نیست. این نوشتار سعی در نقد این مسیر و ترسیم مسیری دگرگونه برای رسیدن به مطلوب مورد نظر دارد و البته در این کوتاه، پرداختن به چنین مبحثی نه در توان نگارنده و نه امکان پذیر است بلکه تنها هدف نشان دادن راه است و تبیین و تشریح این راه را به عهده حاملان حقیقی این معارف می گذاریم.

ماهیت گفتمان حقوق بشر

اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر را اعلامیه استقلال آمریکا در ١۷۷۶ و پس از آن انقلاب کبیر فرانسه در ١۷۸۹ تشکیل می دهد. در نهایت بعد از جنگ جهانی دوم و شکل گرفتن سازمان ملل اعلامیه کنونی حقوق بشر در دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب می رسد.
سؤالی که ابتدائاً به ذهن متبادر می شود این است که این اعلامیه چه تضاد و چه تناقضی با اسلام و معارف اسلامی که به هر حال ما به واسطه مسلمان بودن بدان منتسب هستیم دارد؟
اگر به ریشه کنونی اعلامیه مذکور توجه شود؛ این نکته بی پرده آشکار می گردد که این اعلامیه با تولد "مدرنیته" در غرب یعنی آغاز رنسانس پیوندی وثیق دارد.در واقع این اعلامیه برآمده از مدرنیته است. اندیشه ای که قائل به محوریت "انسان" در عالم و حذف محوریت "خداوند" از تمامی عرصه های زندگی است. به تعبیر دگر انسان مبنا و محور سنجش حق از باطل قرارگرفته و امر قدسی از هستی انسان کنار زده می شود. در نتیجه اومانیسم و اصالت انسان است که پایه ریزی گردیده و بر اساس همین اومانیسم، حقوق بشر تدوین می گردد.
در این تفکر انسان ذی حق مطلق انگاشته و تمام عالم در نسبت با انسان باز تعریف می شود و به زعم پیشگامان روشنگری بار تکلیف از دوش انسان برداشته و "انسان آزاد" شکل می یابد. گو اینکه، چون از اساس زندگی اجتماعی آدمیان بدون تکلیف و مسئولیت امکان پذیر نیست این مسئولیت و تکلیف این بار نه با پذیرش مرجعیت وحی و از طریق دستورات الهی بلکه با محوریت مرجعیت عرف و عقل خود بنیاد آدمی و درنهایت با رای اکثریت است که در میان انسانها رواج می یابد تا زندگی فردی و اجتماعی ایشان را سامان بخشد.
اما سئوال اصلی اینجاست که چرا انسان حق دارد؟ و ریشه حق داشتن انسان در کجاست؟

گفتمان اثباتی
در رویکرد دینی برای تبیین حقوق بشر دو مفهوم که هر دو به اصلی بنیادین ارجاع می یابد، به مثابه تفسیری از حقوق آدمی مورد توجه قرار می گیرد که از اساس با مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر در تضاد است:
۱- مفهوم فطرت: به تعبیر استاد مطهری که فطرت را "ام المسائل اسلامی"۳ معرفی می کند، انسان در هنگام پیدایش باالقوه دارای استعدادها و توانائیهایی است که تنها در سایه حقوقی که خداوند برای انسان قائل شده است امکان رشد و بروز این استعدادها وجود دارد.
در واقع در بحث از فطرت، انسان نه محور عالم بلکه عین ربط با خداوند است و خداوند است که محور و مبنای عالم قرار می گیرد و اگر برای انسان ارزش قائل شویم آن هنگام است که به مقام "خلافت الهی" نائل می گردد. به بیان دیگر در تعابیر قرآنی انسانی ارج و قرب دارد که جانشین خداوند در زمین باشد و این جانشینی نیز تنها در حاکمیت مطلق ارزشهای الهی است که پدیدار می گردد.برای تحقق یافتن این ارزشهای الهی، انسان نیاز به حقوقی دارد تا در سایه آن بتواند اراده خود را تجلی بخشد چرا که عمل انسان بی اراده و بدون اختیار فاقد هرگونه ارزشگذاری و داوری است.
در این رویکرد، حق فطری در مقابل حق طبیعی بر آمده از مکتب اومانیسم جلوه گر می شود. حق فطری، حقی است که به واسطه ریشه الهی خلقت انسان و اینکه خداوند انسان را آفریده است؛ مجموعه ای از حقوق را برای این موجود مختار و صاحب اراده در نظر گرفته است و بنابراین برای شناخت این حقوق نیز باید با گردن نهادن به مرجعیت وحی، عقل را بعنوان رسول باطنی به کنکاش در متون دینی واداشت تاحقیقت خواست شارع را نمایان گرداند. این عقل، عقلِ خود بنیادی که خود را بی نیاز از وحی می داند نیست؛ بلکه عقلی است که با ادله متقن به این نتیجه می رسد که خداوندی که خالق انسان است طبعاً به ظرایف و پیچیدگیها و استعدادها و توانائیهای انسان بیشتر و بهتر از خود او آگاه است و لذا با تسلیم در برابر نظر باری تعالی است که حقوق حقیقی که انسان دارد به نحو کامل و جامع استیفا می گردد.
- مفهوم غایت: دومین مفهومی که براساس آن می توان حقوق بشر را تدوین نمود غایت انسان است. انسان در این جهان هدفمند و همراه با آرمان تعریف می شود. انسان برای رسیدن به یک هدف که همان عبادت خداوند است باید صاحب حقوقی باشد تا با استفاده از آن حقوق، بتواند به سرمنزل مقصود رهنمون گردد نکته اصلی نیز در اینجاست که در پی این حقوق، تکالیفی نیز متوجه انسان است تا از قبل آن بتواند به غایت اصلی دست یابد.
بنابراین هیچ حقی بدون تکلیف نیست و هیچ تکلیفی نیز بدون بهره مندی از حقوق معنادار نخواهد بود. این در حالی است که در مکتب اومانیسم و در اعلامیه جهانی حقوق بشر ما رد پایی از تکالیف نمی بینیم. در این مکتب چون اساسا رابطه انسان را با مبدا عالم منقطع کرده است؛ لذا غایتی برای انسان قائل نیست تا به واسطه آن تکالیفی برای انسان وضع کند. ناگفته پیداست که این مسیر نهایتاً به نیست انگاری منتهی خواهد شد.
در برداشت توحیدی و اسلامی "ارتباط تکوینی و غایی" بین انسان و اشیاء بر اساس نیازهای مادی و معنوی او موجب پدیدار گشتن حق برای آدمی در ارتباط با اشیاء مزبور است. حق در این معنی مجاز بودن در بهره بری و تصرف در جهت رسیدن به غایات است و متعلق این حق کلیه نیازهای مادی و معنوی آدمی اعم از حق بیان، حق فکر و حق... می باشند.حقوقی که در قبال هر یک در چارچوب مسئولیت انسان نسبت به خداوند تکالیفی نیز برای انسان مقرر شده است. حقوق اثبات شده برای انسان تقرر خود را نه از جانب قرارداد و اعتبار که از جانب تکوین؛ می یابند و نه نقض ناپذیرند!"۴
در نتیجه می توان گفت که اگر غایت و هدفی برای انسان قائل نباشیم؛ اساسا حقوق برای انسان بی معنی است چرا که حقوق در راستای نیل به غایت است که تعریف می شود و لذا آنچنان که استاد مطهری می گوید"جز در پایه اصل غایت نمی توان برای حقوق فطری پایه ای درست کرد".۵
نتیجه گیری:
با توجه به دو مفهوم فطرت و غایت می توان تفسیری از حقوق بشر فراچنگ آورد که از آنچه اعلامیه جهانی حقوق بشر بین می دارد از اساس متمایز است. نیاز امروز ما بازخوانی حقوق بشر با محوریت متون دینی با تکیه بر دو مفهوم بنیادین فطرت و غایت است تا در پی آن هر کدام از موارد حقوق بشر از آزادی بیان گرفته تا حقوق زنان وامثالهم سامانی دوباره یابد.
امید است صاحبان اندیشه با تلاشی دوچندان و وارسی و تتبعی روز افزون، قرائتی مبتنی بر حقیقت اسلام و قرآن را شکل دهند تا نیازی به نسخه پیچیهای دیگرانی که با فرهنگ این مردم بیگانه هستند؛ نداشته باشیم.

امام سجاد (ع) و حقوق مردم

از امامان خود چه می دانیم؟ درباره آنها چه آموخته ایم و چه آموزش داده ایم؟ در بررسی منصفافه در می یابیم که دانسته های ما درباره ائمه (ع) اطلاعاتی تاریخی است:‌ نام، کنیه، لقب، نام پدر و مادر، نام فرزندان، تاریخ و محل تولد، تاریخ و محل وفات، مدفن و نحوه شهادت، نام خلفا و سلاطین معاصر ایشان، فضائل و مناقب و احیانا چند تذکر اخلاقی. حال آنکه آشنایی با امامان به عنوان اسوه های زندگی و کارشناسان معصوم وحی که گفتار و کردارشان حجت شرعی است به اطلاعاتی فراتر و عمیق تر محتاج است. امامان در مواجهه با مسائل عصر خود شیوه خاصی داشته اند و برای راهنمایی پیروانشان خطبه هایی ایراد کرده، نامه هایی نوشته، کلمات حکمت آمیزی ابراز کرده اند. واضح است که بخشی از آن اعمال و اقوال ناظر به شرایط خاص زمانی و مکانی ایشان است و به تاریخ پیوسته است. از این بخش شیوه های خاص مواجهه امامان با وقایع مختلف قابل استخراج است این شیوه ها لزوما وابسته به گذشته نیست و می تواند عام باشد. به علاوه در میراث علمی امامان بخشی فراتر از شرایط خاص زمانی و مکانی است و ارائه کننده قواعد عمومی واصول کلی در زمینه اعتقادات، اخلاق و جنبه های مختلف شریعت است. برای اقتدا به یک اسوه می باید آن شیوه های عام و این قواعد و اصول کلی را از او آموخت و به کار بست. بدون اطلاع از این قواعد و اصول اقتدا به ایشان و پیروی از آنها در حد یک ادعا باقی می ماند. وقتی نمی دانیم امامان چه ضوابط و قواعدی در برخورد با جنبه های مختلف زندگی ارائه کرده اند و با مسائل گوناگون عصر خود با چه شیوه هایی مواجه شده اند تشیع ما در یک احساس و عاطفه و شوری بی شعور باقی می ماند. با چنین سطح نازل معرفتی اگر سمت و سوی زندگی فردی و اجتماعی ما با سمت و سوی امامانی که دوستشان داریم در تناقض باشد نباید تعجب کرد. یکی از رازهای عقب ماندگی فردی و اجتماعی ما جهل به منش و روش پیشوایانمان است. یکی از امامانی که به شدت در حق او جفا شده و پیروانش از عمق تعالیم او غافلند امام سجاد علی بن الحسین (ع) است. در تعالیم امام زین العابدین (ع) (94-48 هجری) از دو زاویه می توان مطالعه کرد. یکی سیره عملی و دیگری آثار علمی به جا مانده. میراث علمی امام سجاد (ع) نیز به سه بخش مجزا قابل تقسیم است: اول، ادعیه امام سجاد (ع). به قول روانشاد شریعتی او “زیباترین روح پرستنده” است. دعای ابوحمزه ثمالی نمونه أی از دعاهای این امام همام است. بخشی از ادعیه امام علی بن الحسین(ع)‌ در “صحیفه سجادیه” گرد آوری شده است. دوم، رساله حقوق که موضوع بحث این مقاله است. بالاخره سوم، دیگر روایات امام زین العابدین که غالبا تعالیم اخلاقی است. در این مجال به مطالعه و بررسی رساله حقوق امام سجاد که در حقیقت نامه ایشان به یکی از یارانشان است می پردازیم. به این امید که در فرصت های دیگر توفیق بحث در سه محور دیگر (سیره عملی، ادعیه و روایات اخلاقی) تعالیم امام علی بن الحسین (ع)‌ نصیب شود، ان شاء الله.

در بحث از رساله حقوق ابتدا به اجمال به معرفی منابع رساله، ارزیابی سندهای رساله، تعیین صحیح ترین متن رساله از میان نسخ متفاوت آن و گزارش اجمالی مقدمه و دسته بندی عناوین حقوق پنجاه گانه می پردازیم. سپس به تفصیل مراد از “حق” در رساله حقوق را تشریح خواهیم کرد برای نیل به این مهم اصلاحات مختلف حق را در، آیات و روایات و نیز در فلسفه، کلام اخلاق و فقه از هم تفکیک کرده حق مورد نظر امام سجاد (ع) را با حق مورد بحث در فلسفه حقوق و فلسفه سیاست و علم حقوق مقایسه می کنیم. در پایان به عنوان نمونه بخش حقوق اساسی رساله یعنی حقوق سلطان و مردم بر یکدیگر را مورد تحلیل قرار خواهیم داد. تحلیل انتقادی میراث علمی امامان (ع) کوششی است برای احیای راه و روش آن اسوه های جاوید. پیشاپیش از تذکرات، پیشنهادات و انتقادات محبان اهل بیت (ع) استقبال می کنم.

منابع و اسناد رساله حقوق:

قدیمی ترین منابعی که “رساله الحقوق” را نقل کرده اند عبارتند از: اول، حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی (متوفی 381) در کتاب “تحف العقول”. دوم: ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق (متوفی 382) در سه اثر خود یعنی “من لا یحضره الفقیه” (باب الحقوق، حدیث1، ج 2 ص 376) کتاب “الخصال” (ابواب الخمسین و مافوقه. حدیث 1،ج2 ص 126) کتاب “المجلس” یا “الامالی” (مجلس 59 صفحه 222) و بالاخره ابو نصر حسن بن فضل بن حسن طبرسی (فرزند صاحب مجمع البیان، قرن 6) در کتاب “مکارم الاخلاق” (صفحه 230).

در جوامع روایی متأخر تر (قرن 10 و 11) ملا محسن فیض کاشانی در “الوافی” و شیخ حر عاملی در “وسایل الشیعه” (ابواب جهاد النفس باب 3، ج 11 ص131). رساله حقوق را از “من لا یحضره الفقیه” صدوق گزارش کرده اند. اما ملا محمد باقر مجلسی در بحار الانوار آن را از “تحف العقول” نقل کرده است.

از پنج منبع اصلی، رساله حقوق، در دو کتاب “تحف العقول” و “مکارم الاخلاق” فاقد سند است. مسند رساله در کتاب “الامالی” همان سند کتاب “من لا یحضره الفقیه” است. بنابراین رساله مجموعا دو سند دارد یکی طریق خصال و دیگری طریق من لا یحضره الفقیه. راوی مباشر رساله حقوق جناب ثابت بن دینار مشهور به ابوحمزه ثمالی (متوفی150) از اصحاب کبار چهار امام (سجاد، باقر، صادق و کاظم علیهم السلام) می باشد. در طریق “خصال”‌علی بن احمد بن موسی توثیق نشده است. و در طریق “من لا یحضره الفقیه” نیز جعفر بن محمد بن مسرور از مشایخ صدوق به همین مشکل مبتلا است. اگر چه صدوق از وی با ادعیه “رضی الله عنه” و “رحمه الله” یاد می کند اما مبنای رجالی “مشایخ الثقه ثقه” پذیرفته نیست. اگر رساله حقوق محتوی فقهی داشته باشد. دو سند رساله ضعیف ارزیابی می شود. (رجوع کنید به معجم رجال الحدیث ج 3 ص 166). لازم به ذکر است نجاشی (متوفی 450) در کتاب “رجال” خود، طریق دیگری برای رساله حقوق امام سجاد (ع) منقول از ابوحمزه ثمالی ذکر کرده است، که فارغ از  محمد بن فضیل که مشترک بین دو راوی هم طبقه ضعیف و موثق است (معجم رجال الحدیث ج3 ص 392) سند آن صحیح می باشد، هر چند جناب نجاشی متن رساله را متذکر نشده است. به هر حال رساله حقوق در صناعت فقهی به شکل سندی مبتلی است.

تعیین متن اصح و گزارش اجمالی مفاد رساله:

در مقایسه منابع اولیه رساله در می یابیم که متن رساله در کتاب “من لا یحضره الفقیه” از همه مختصرتر است و رساله با عبارت “و حق الله الاکبر علیک” بدون ذکر مقدمه آغاز می شود. متن رساله در “خصال” همان متن منقول در “من لا یحضره الفقیه” است با این تفاوت که در “خصال”‌رساله با مقدمه أی در گزارش اجمالی حقوق آغاز می شود. حقوق مورد بحث در این دو منبع پنجاه و یک حق است. اما در مقدمه خصال نامی از “حق حج” برده نشده است. اما متن رساله در تحف العقول با آنچه صدوق در کتب سه گانه اش نقل کرده، اختلاف فراوان دارد. اگر چه نسخه “تحف العقول” همانند نسخه خصال حاوی مقدمه در گزارش اجمالی حقوق است،‌اما در مجموع در عبارات تحف العقول شرح و بسط بیشتری دیده می شود و متن خالی از کلمات مبهم، مغشوش یا نامفهوم و تکرار مخل نیست که “علت آن را تصرف ناسخان باید دانست.”‌(دکتر سید جعفر شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین (ع) ص 170) شماره حق ها در تحف العقول چه در مقدمه اجمالی چه در تفصیل متن،‌ پنجاه حق بدون ذکر حق حج است. با عنایت به سند نسخه صدوق در هر سه کتابش و مرسل بودن نسخه تحف العقول و استحکام عبارات نسخ صدوق در مقایسه با عبارات نسخه تحف و رواج کتاب من لا یحضره الفقیه و زوائد نسخه تحف نسبت به نسخ صدوق در مجموع رساله منقول شیخ صدوق به ویژه نسخه خصال به عنوان متن اصح انتخاب می شود. رساله حقوق با این عبارت آغاز می شود: “بدان که خداوند عز وجل را بر تو حق هاست. که ترا فرا گرفته است. در هر جنبشی و آرامشی، یا حالتی یا در هر جایی که در آن فرود آیی، یا در هر عضوی که آن را بگردانی، یا در هر ابزاری که در آن تصرف کنی. پس بزرگترین حقهای خداوند تبارک و تعالی بر تو آن است که برای خود واجب ساخته که آن اصل حقهاست. پس آنچه بر تو برای خودت واجب ساخته، از سر تا به پاست. با اندامهای گوناگونی که تو داری.”

پنجاه و یک حق مورد بحث رساله به ترتیب زیر طبقه بندی شده است:

اول: حق خداوند (حق 1)

دوم: حق نفس و حقوق اعضای بدن: زبان، گوش، چشم، دست، پا، شکم، عورت . (حقوق 2 تا 9)

سوم: حق افعال عبادی: نماز، حج، روزه ، صدقه، قربانی (حقوق 10 تا 14)

چهارم: حقوق سائسان و رعایا: سلطان، معلم، مالک، رعیت، متعلم،‌همسر،‌مملوک (حقوق 15 تا 21)

پنجم: حقوق رحم: مادر، پدر، فرزند، برادر (حقوق 22 تا 25)

ششم: حقوق دیگران: مولی، بنده، نیکوکار، مؤذن، پیش نماز، همنشین، همسایه، رفیق، شریک، وام خواه، معاشر، آنکه بر تو ادعایی دارد، آنکه تو بر او ادعایی داری، مستشیر، مشیر، مستنصح، ناصح، کبیر، صغیر، سائل، مسؤول، کسی که ترا مسرور کند، آنکه به تو بد کند، هم دینان و اهل ذمه. (حقوق 26 تا 34 و 36 تا 51)

هفتم: حق مال (حق 35)

مراد از “حق” در رساله حقوق:

حق از واژه های سهل ممتنع است. هر کسی آن را به کار می برد و اجمالا معنای آن را نیز در می یابد اما تعریف آن به غایت دشوار است به علاوه مراجعه به موارد استعمال آن در قرآن و روایات از یک سو و متون فلسفی، کلامی، اخلاقی، و فقهی از سوی دیگر و نیز در علم حقوق، فلسفه حقوق و فلسفه سیاست نشان می دهد که حق معانی و اصطلاحات مختلفی دارد. تمیز این معانی و توجه به تفاوت این اصطلاحات برای رهایی از خلط معنی و اشتراک لفظی ضروری است. حق (و جمع آن حقوق) در پنج معنی و اصطلاح مختلف در علوم و متون یاد شده استعمال شده است. این معانی و مصطلاحات پنجگانه حق عبارتند از:

اول: حق در اصل به معنای مطابقت و موافقت است، مطابقت با مقتضای حکمت یا مطابقت اعتقاد، قول یا فعل، واقع ‌و نفس الامر (راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن) حق نقیض باطل، ضلال وغی است و به معانی موجود ثابت و صادق به کار رفته است و یکی از اسمای حسنای خداوند “حق تعالی” است. حق در این معنی به صورت غیر اضافی  استعمال می شود و صفت اعتقاد، قول و فعل واقع می شود. (رجوع کنید به صدرالمتألهین، اسفار، سفر اول، منبع ثانی، فصل اول، ج1 ص 89). حق به این معنی در لسان قرآن کریم و متون فلسفی و کلامی فراوان استعمال شده است. لا تلبسوا الحق بالباطل (بقره/26). انا ارسلناک بالحق (بقره /119) الحق من ربک (بقره/247). الوزن یومئذ الحق (اعراف/8) فذلکم الله ربکم الحق (یونس/32). خلق السموات والارض بالحق (جاثیه /22).

دوم: حق در معانی دوم تا پنجم همواره به صورت اضافی استعمال می شود و حق مضاف است. در دومین معنی حق همواره به خداوند اضافه شد ه است: حق الله، “حقوق الله یعنی واجب، لازم” (طریحی، مجمع الحرین) در این اضافه، خداوند جاعل حق است (نه ذی حق)، حق الله یعنی ما یجب عن الله. آنچه از جانب خدا جعل شده و عمل به آن لازم شده است. حق الله به این معنی مرادف حکم الله، تکلیف الهی وظیفه الهی است. من له الحق یا ذی حق می تواند خداوند، انسان ها، اشیاء، طبیعت، جانداران و گیاهان باشد. مثلا حق مادر یعنی وظایفی که خداوند نسبت به مادر انسان تعیین کرده است، حق مال یعنی تکلیفی که خداوند نسبت به ما یملک انسان مقرر کرده است. استعمال واژه حق در این مورد این امتیاز را بر واژه حکم، تکلیف یا وظیفه دارد که در حق به ذی حق توجه شده است. حق به این معنا بر خلاف معنای اول از اعتبارات و مجعولات است و حذف آن و جایگزینی “حکم الهی” به جای آن هیچ مشکلی ایجاد نمی کند، حق به این معنا اعم از احکام الزامی و غیر الزامی و شامل امور حقوقی و اخلاقی است و در اموری که ترک آن جرم و مجازات دنیوی محسوب می شود منحصر نمی باشد. حق الله به معنای یاد شده در روایات و متون اخلاقی فراوان استعمال شده است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد حقوق بشر از دیدگاه اسلام

تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

اختصاصی از فی دوو تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه


تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 23 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

همه حکومتها بخشی از تداوم و سلامت خویش را مدیون نقادانی هستند که خیر خواهانه و منصفانه عملکرد حکومت را نقادی و آسیب شناسی می‌کنند.به همین جهت بر حکومت اسلامی نیز لازم است که هم از درون به شناخت آسیبهای مهلک و راه حلهای آن همت بگمارد و هم آسیب شناسی و آسیب درمانی بیرونی را که توسط اندیشمندان خیرخواه و منصف صورت می گیرد پذیرا باشد.در یک تقسیم بندی می توان آسیب های حکومت را به آسیبهای بنیادین و زیربنایی و آسیبهای مقطعی و روبنایی تقسیم نمود.در این مقاله برخی از آسیبهای بنیادین حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه را تبیین می‌شود.

۱/حقوق متقابل حکومت و مردم

یکی از اصول مهم در باب فلسفه سیاسی اسلام در نهج البلاغه این است که حق، جریانی دو طرفه است.یعنی هیچ کس جز خداوند با حق، رابطه یک طرفه ندارد.چنین نیست که کسی فقط حق داشته باشد، اما تکلیف نداشته باشد، همه در برابر وی موظف باشند، و او نسبت به هیچ کس وظیفه ای نداشته باشد، به همین خاطر در اندیشه علی (ع) حکومت و مردم نسبت به هم حقوق متقابل دارند.
حقوق مردم بر حکومت
علی (ع) حقوق مردم بر حکومت را چنین بیان می فرمایند:
.ایجاد امنیت داخلی و دفع دشمنان خارجی.
اصلاح ساختار اقتصادی جامعه و رونق بخشیدن به آن.
کوشش در جهت اصلاح مردم.
تلاش در جهت ایجاد عمران و آبادانی در کشور.
آموزش رایگان در جهت بالا بردن سطح آگاهی و فرهنگ جامعه.
پیاده کردن عدالت اجتماعی در سه حوزه ثروت، قدرت و قانون.
اداء کامل حقوق مردم.
موعظه، هدایت و راهنمایی مردم.
حکومت باید جز در مسائل و اسرار نظامی در همه امور مردم را در جریان کارها قرار بدهد.

حقوق حکومت بر مردم


علی (ع) حقوق حکومت بر مردم را چنین بیان می فرمایند:
وفادار بودن مردم بر مفاد قانونی بیعت و حمایت از حکومت در جهت پیاده کردن قانون.
همانگونه که حکومت موظف بود که خیرخواه مردم باشد مردم نیز موظف هستند که خیر خواه حکومت باشند.
اطاعت از حاکمیت بخصوص رهبریت نظام و انجام دقیق وظایف سپرده شده ازطرف حاکمیت علی (ع) با دو شرط رعایت حقوق دولت توسط مردم را برای مردم واجب و الزامی می داند.
الف: مردم تا زمانی که موظف هستند اطاعت کرده و بر بیعت خود وفادار باشند و حکومت را یاری دهند که حکومت در مسیر راه حق حرکت کند.علی (ع) در مورد اطاعت مردم از (قیس بن سعد بن عباده) به آنها می فرماید: «او را در آنچه حق و حقیقت است یاری کنید». (
۱) و یا در مورد مالک اشتر نخعی می فرماید: «در آنچه مطابق حق است از او بشنوید و اطاعت کنید». (۲) و یا در جنگ جمل در نامه ای که خطاب به مردم کوفه می نویسد از آنها می خواهد در صورتی که تشخیص دادند حرکت ایشان بر علیه اصحاب جمل بر حق است او را یاری کنند و اگر چنین تشخیص ندادند راه حق را به ایشان بنمایانند. (۳) از بیانات فوق می توان چنین نتیجه گرفت که علی (ع) طالب اطاعت کور کورانه از رهبران نیست، بلکه طالب اطاعت آگاهانه و با بصیرت است.و اطاعت را تا زمانی لازم می داند که حاکم اسلامی در مسیر حق باشد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن


دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن

 

مشخصات این فایل
عنوان: قیامت از دیدگاه قرآن
فرمت فایل:word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 21

این مقاله درمورد قیامت از دیدگاه قرآن می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله قیامت از دیدگاه قرآن می خوانید : 

بررسی اوصاف و فلسفه قیامت در قرآن کریم
هرچند که علم درباره زمان وقوع آن، امری در انحصار خداوند است (لقمان، آیه 34 و احزاب، آیه 63 و فصلت، آیه 47 و آیات دیگر) ولی این امر محتوم و قطعی در زمان خود اتفاق می افتد و از نظر زمانی بر اساس آموزه های قرآنی، در زمانی نزدیک است و به زودی رستاخیز برپا خواهد شد، هرچند که برای بسیاری از مردم امری بعید به نظر می رسد که می تواند بعید از نظر اتفاق تحققی آن باشد
 رستاخیز و قیامت از اصول دین شرایع وحیانی و الهی است. بی گمان محوری ترین اصول آموزه های وحیانی، سه اصل توحید، نبوت و معاد است. قیامت یکی از مسائل مرتبط با معاد است، چنان که اصول دیگر چون عدل مرتبط با توحید و امامت مرتبط با نبوت می باشد. بنابراین، شناخت مهمترین اصول دینی، از طریق آموزه های وحیانی بهترین نوع شناخت است که انسان می تواند کسب کند.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا تحلیل قرآن را از مسأله قیامت و اوصاف آن ارایه دهد و خوانندگان را با مهمترین و تأثیرگذارترین مسائل در زندگی انسان، آشنا سازد.
قیامت که در زبان عربی در اصل به معنای برپایی و قیام دفعی انسان است، در فرهنگ قرآنی به معنای زمان و روز برپایی مردم در پیشگاه خداوند به کار رفته است. (مفردات الفاظ القرآن الکریم، ص 691، ذیل واژه قوم)
قرآن به قیامت از ابعاد و جهات مختلف توجه داده است و در ذیل واژگانی چون القیامة، الساعة، یوم، امر الله، واقعة، حاقة و مانند آن، موضوعات و مسائل و مطالب چندی را مطرح و تبیین و تحلیل نموده است. از جمله مطالبی که درباره قیامت می توان در آموزه های قرآنی یافت، موضوعاتی چون آخرت، حسابرسی، حشر، میزان، معاد، بهشت، دوزخ، عذاب ها و پاداش های اخروی و مانند آن است.
خداوند در آیه 9 سوره آل عمران و 43 سوره روم و نیز 47 سوره شوری و 1 و 2 سوره واقعه، به صراحت بر حتمی بودن وقوع آن اشاره و تأکید می کند و آن را امری برگشت ناپذیر برمی شمارد. در تحلیل قرآنی، گردآوردن انسان ها در قیامت وعده حتمی خداوند است و هرگز نمی توان آن را منکر کرد و به تکذیب وقوع آن پرداخت. (نساء آیه 87، هود، آیه 103 و دخان، آیه 40 و تغابن، آیه 9 و مرسلات، آیات 13 و 16 و 17 و 38)

حتمیت قیامت
از نظر آموزه های قرآنی، وقوع رستاخیز و قیامت به امر تکوینی، خدا، مسأله ای غیر قابل انکار و تکذیب است (انعام، آیه 73 و نحل، آیه 77 و غافر، آیه 78) چنان که برپایی قیامت، برای خداوند آسانتر از چشم بر هم نهادنی است. (نحل، آیه 77)
هرچند که علم درباره زمان وقوع آن، امری در انحصار خداوند است (لقمان، آیه 34 و احزاب، آیه 63 و فصلت، آیه 47 و آیات دیگر) ولی این امر محتوم و قطعی در زمان خود اتفاق می افتد و از نظر زمانی بر اساس آموزه های قرآنی، در زمانی نزدیک است و به زودی رستاخیز برپا خواهد شد، هرچند که برای بسیاری از مردم امری بعید به نظر می رسد که می تواند بعید از نظر اتفاق تحققی آن باشد، چنان که کافران و تکذیب کنندگان قیامت بر این باورند، یا می تواند بعید از نظر زمانی باشد که باور بسیاری از توده های مردم است. (طه، آیه 15 و احزاب، آیه 63 و شوری، آیه 17 و قمر، آیه 1 و نیز معارج، آیه 6)
قیامت و معاد دغدغه همگانی بشریت است؛ زیرا از زمانی که با مرگ آشنا شد، از ماهیت آن پرسش هایی مطرح کرد و تلاش نمود تا با شناخت ماهیت مرگ از ادامه زندگی آگاهی یابد. لذا با مسأله معاد و بازگشت ارواح و جان ها و حتی انسان ها همراه با کالبد جسمانی، آشنا می شود.
مهمترین سوالی که انسان ها از پیامبران داشتند مسأله معاد و چگونگی تحقق و وقوع آن بود. همین مسأله حتی برای پیامبران اولوالعزمی چون حضرت ابراهیم (ع) مطرح بوده و وی با آن که از وقوع آن علم حصولی داشت، خواهان آگاهی شهودی نسبت به این واقعه می شود که در داستان پرندگان قرآن به آن اشاره شده است. آن حضرت (ع) پس از امکان تحققی قیامت با شهود عینی و ملموس، به این اطمینان رسید که رستاخیز امری محتوم و قطعی است و اتفاق خواهد افتاد و کیفیت و چگونگی آن را نیز به چشم عیان دید. (بقره، آیه 260)
خداوند در آیاتی چند از جمله 187 سوره اعراف و 63 سوره احزاب و 12 سوره ذاریات و 1 و 2 سوره نبأ و نیز 42 سوره نازعات، گزارش می کند که یکی از پرسش های مکرر مردم از پیامبر گرامی (ص) درباره زمان وقوع قیامت بوده است. به این معنا که توده های مردم به واسطه آموزه های وحیانی با اصل قیامت آشنا شدند، ولی همواره مسائل و مطالب پیرامونی آن، دغدغه ذهنی و فکری آنان بوده است.
اهداف و فلسفه قیامت
شاید آگاهی از فلسفه قیامت و هدف از برپایی آن بتواند معنا و مفهوم درستی از زندگی و مرگ نیز ارائه دهد و شیوه های درست زندگی را در پیش روی ما بگشاید و ما را از غفلت رهایی بخشد. از این رو در اینجا نگاهی به فلسفه و اهداف قیامت در تحلیل قرآنی خواهیم داشت.
خداوند در قرآن برای برپایی قیامت، اهدافی چند برشمرده است که عبارتند از: رحمت، حساب و کتاب، پاداش به صالحان، کیفر طالحان، جداسازی میان صفوف حق و باطل، جزاء و کیفر بندگان و برپایی عدالت کامل و اجرای آن در حق بندگان.
خداوند در آیه 12 سوره انعام، برخورداری مردم از رحمت خداوندی را از فلسفه های برپایی و تحقق قیامت برمی شمارد. در حقیقت، قیامت، نوعی تکریم و اکمال و اتمام رحمت الهی برمردم است، زیرا در قیامت است که انسان ها، می توانند از زندگی جاودانه بهره مند شوند و از آرامش و آسایش ابدی سود برند؛ هرچند که شماری از انسان ها، با انتخاب نادرست و غلط خویش، خود را در شقاوت ابدی و جاودانه گرفتار می کنند. ولی اصل قیامت و فلسفه وجودی آن، رحمت الهی به بندگان و آفریده های خود است.

بی گمان، شرایط دنیا نمی تواند زمینه های احقاق حق و اجرای عدالت کامل و تمام خداوند نسبت به بندگان مکلف و عاقلی باشد که با انتخاب آزاد و اراده مختار خویش، رفتارهای دوگانه و متضادی را در پیش گرفته اند. از این رو خداوند از اهداف برپایی قیامت را قیام و اجرای عدالت و برخورداری هر فرد از نتایج اعمال مختار خویش برمی شمارد. (احقاف، آیه 19)
در حقیقت با حسابرسی اعمال بندگان بر مبنای قسط و عدل در قیامت است که هر کسی به حق عادلانه خویش می رسد. از این رو حسابرسی نیز به عنوان فلسفه برپایی قیامت در آیه 47 سوره انبیاء و 26 سوره معارج مطرح می شود.
خداوند در آیات 3 و 4 سوره سبا پاداش دادن به مؤمنان دارای عمل صالح را از علل برپایی رستاخیر برمی شمارد و در آیه 5 همان سوره نیز کیفر نمودن تلاشگران علیه آیات خدا و آموزه های وحیانی را از جمله این علل معرفی می کند. در حقیقت جزا و کیفر و پاداش بندگان، از اصلی ترین و اساسی ترین علل و فلسفه وجودی قیامت و هدف از برپایی آن است که در آیات 26 و 28 سوره ص و 26 سوره معارج بیان و بر آن تأکید شده است.
قرآن در آیه 26 سوره سبا و 17 سوره نبأ، جداشدن و شفاف گردیدن صفوف حق مداران از باطل گرایان را فلسفه تحقق رستاخیز معرفی می کند.
بنابراین می توان گفت که از آن جایی که دنیا قابلیت و شأنیت این امور را ندارد و شرایط برای تحقق آن کافی نیست، قیامت به عنوان مکمل دنیا برپا می شود و رستاخیز تحقق می یابد تا به این امور به طور کامل رسیدگی شده و حق مطلب چنان که شایسته و بایسته است ادا شد.
اوصاف و ویژگی های قیامت
خداوند در قرآن برای قیامت اوصاف و ویژگی هائی را بیان می کند که از جمله آنها، بزرگی و عظمت قیامت است. به این معنا که قیامت روزی بزرگ و با عظمت است که انسان ها با آن مواجه خواهند شد و در برابر خداوند یکتا و یگانه می ایستند. (انعام، آیه 15 و اعراف، آیه 59 و یونس، آیه 15 و آیات دیگر)

این روز از جهات دیگر نیز بزرگ و عظیم است، زیرا روزی طولانی است که گویی برای آن پایانی نیست، چرا که هر روز قیامتی به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی است. (معارج، آیه 4) البته در آیه 5 سوره سجده، از نظر زمانی، طول هر روز آن به اندازه هزار سال گفته شده است که به نظر می رسد روزهای آن همانند روزهای کوتاه و بلند تابستان متفاوت باشد.
اما آنچه به نظر درست تر می آید، ارتباط کوتاهی و بلندی روز قیامت با موضوعات و متعلقات آن باشد؛ زیرا در آیه 4 سوره معارج از مسأله عروج فرشتگان و روح سخن به میان آمده که این عروج در مدت زمانی اتفاق می افتد که پنجاه هزار سال دنیوی است ولی عروج امر الهی، در مدت زمان کوتاه تری اتفاق می افتد. این تفاوت همانند تفاوت سرعت حرکتی نور با سرعت صوت می باشد. چنان که سرعت نور بیشتر است و در زمانی کمتر به مقصد می رسد و زمانی را که صوت می پیماید تا به مقصد برسد بلندتر و طولانی تر است، همچنین، عروج امر از نظر زمانی برای بازگشت، کوتاه تر از زمان بازگشت روح و فرشتگان است. براین اساس، مراد آن نیست که روزهای قیامت از نظر کوتاهی و بلندی متفاوت است، بلکه به معنای آن است که سرعت عروج امر الهی بیشتر از سرعت عروج فرشتگان و روح است؛ زیرا سرعت بازگشت یک روزه امر الهی، به اندازه ای است که معادل هزار سال دنیوی است ولی سرعت بازگشت یک روزه فرشتگان و روح به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی می باشد.
با این همه، نباید فراموش کرد که روزهای قیامت بلند و طولانی است، زیرا مفهوم عظیم (انعام، آیه 15) و کبیر (هود، آیه 3) می تواند افزون بر بزرگی و عظمت وجودی آن رخداد، اشاره ای نیز به بلندی و طولانی بودن روز بزرگ داشته باشد
خداوند در آیه 46 سوره قمر، از قیامت به عنوان روزی هولناک و وحشت زا یاد می کند که خود بر عظمت و بزرگی آن می افزاید. همچنین توصیف قیامت به روزی سخت و مشقت بار (هود، آیه 26 و حج، آیات 1 و 2 و انسان، آیه 10 و 27 و آیات دیگر) خود بیانگر بزرگی و عظمت آن روز از جهات دیگر است.

خداوند در آیه 7 سوره انسان، قیامت را روزی فراگیر و گسترده از شر و عذاب بر می شمارد و به انسان ها نسبت به آن روز هشدار شدید می دهد.
همچنین در سوره مطففین، از قیامت به عنوان «یوم عظیم» یاد می کند و ضمن هشدار به کم فروشان می فرماید: «آیا آنان گمان نمی کنند که برانگیخته می شوند در روزی بزرگ؟! روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند!» (مطففین/6) 
مستان غیر مست
خداوند در سوره حج آیه 1 برای ترسیم عظمت قیامت از آن به زلزله قیامت یاد می کند و می فرماید: «ای مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید که زلزله رستاخیز امر عظیمی است» و در آیه بعد برای به تصویر کشیدن سختی آن روز می فرماید: «روزی که آن را می بینید (آن چنان وحشت، سراپای همه را فرامی گیرد که) هر مادر شیردهی، کودک شیرخوارش را فراموش می کند هر زن بارداری، جنین خود را سقط می کند و مردم را مست می بینی، در حالی که مست نیستند بلکه عذاب خدا شدید است»!
آیه فوق یکی از صریحترین آیات در بیان احوالات قیامت است که تصویرسازی دقیق و زیبائی از آن روز ارائه می دهد به طوری که برای هیچ انسان عاقل غیر غافلی کوچکترین تردیدی باقی نمی ماند که برپایی قیامت همراه با وحشت و سختی و هول و هراس برای مردم خواهد بود و لذا حواس خود را جمع کرده و از هم اکنون که فرصت چند روزه عمر را در اختیار دارد برای مواجه شدن با آن روز وحشت زا خود را آماده می کند و در اندیشه تدارک و جبران مافات برمی آید و سعی می کند توشه کافی را برای آن روز - که به تعبیر قرآن هیچ مال و فرزندی برای او سودمند نخواهد بود- فراهم نماید.
از ویژگی های این روز آن است که روزی تلخ برای کافران و مجرمان (قمر، آیات 43 و 46 و 47) و روزی امن، نور، آرامش و آسایش برای مؤمنان (تحریم، آیه 8) و محسنان (یونس، آیه 26) است و چهره های مؤمنان و محسنان در آن زمان شادان به خداوند می نگرد و لذت معنوی می برد.
از دیگر اوصاف و ویژگی های قیامت آن است که امری ناگهانی و غیر قابل پیش بینی برای انسان هاست و ناگهان واقع می شود بی آن که انسان متوجه آن شود. (انعام، آیه 31 و یوسف، آیه 107 و حج، آیه 55 و زخزف، آیه 66 و آیات دیگر)
خداوند در آیاتی از جمله آیه 103 سوره هود و 3 سوره هود، این روز را روزی آشکار و قابل مشاهده برای همگان معرفی می کند؛ زیرا در این روز آنچه برای توده های مردم غیب بوده است به امر مشهود تبدیل می شود و همگان شاهد آن روز خواهند بود و خود جزئی از آن درمی آیند و شاهد و مشهود یکی می شود؛ چنان که انسان های اهل بصیر که کشف الغطا برای آنان تحقق یافته و قیامت آنان بروز و ظهور کرده است، هم اکنون قیامت برای آنان مشهود می باشد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله قیامت از دیدگاه قرآن

واما اولین مرحله از قیامت چگونه شروع میشود؟
پوشاک اهل دوزخ
آیا قیامت، الان موجود است؟
خود هنردان دیدن آتش عیان
قیامت
معاد
اسامی قیامت در قرآن کریم
دیگر اسامی قیامت در قرآن که با کلمه یوم آغاز می‌شود
بررسی اوصاف و فلسفه قیامت در قرآن کریم
حتمیت قیامت
اهداف و فلسفه قیامت
اوصاف و ویژگی های قیامت
مستان غیر مست
نام های قیامت
چه کسانی شفاعت می کنند؟
قرآن در قیامت شفاعت می کند


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قیامت از دیدگاه قرآن

دانلود تحقیق با موضوع کهتری(حقارت) از دیدگاه آلفرد آدلر

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق با موضوع کهتری(حقارت) از دیدگاه آلفرد آدلر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق با موضوع کهتری(حقارت) از دیدگاه آلفرد آدلر


دانلود تحقیق با موضوع کهتری(حقارت) از دیدگاه آلفرد آدلر

یکی از عوارض روحی که برخی از افراد به آن دوچار می شوند احساس کهتری است. که خود آن با   درجه ی خفیف در همه ی افراد مشاهده می شود که دانشمندانی چون آدلر آن را امری ذاتی و ضروری رشد می دانند وهم برخی افراد قائلند که وجود آن به عنوان عاملی محرک جهت کار وتلاش لازم است. آنچه را که ما بدان اشاره داریم ازآن نوع مورد لزوم وضروری نیست بلکه جنبه ی مرضی و یا اختلالی آن است که عارض روان می شود و مشکلاتی را در جنبه ی تربیت و رشد برای انسان پدید می آورد. در این مقاله سعی شده است ضمن معرفی این اختلال ازعلائم ونشانه ها و هم از عوامل  وانگیزه های آن بحث به میان آورده وشیوه های درمانی آن را مورد تاکید قرار دهیم.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق با موضوع کهتری(حقارت) از دیدگاه آلفرد آدلر